♣♣♣ شیــپـور اسرافیـل ♣♣♣
تبهای اولیه
وقوع صیحة آسمانی و خمود مردم
إِن کانَتْ إِلاَّ صَیحَةً وَ ا حِدَةً فَإِذَا هُمْ خَـامِدُونَ.
«یک صیحة واحد بیش نخواهد بود که ناگهان بر اثر آن تمامی مردم خاموش و پژمرده و بیحرکت و بیاثر خواهند شد.»
و در آیة دیگر وارد است:
مَا ینظُرُونَ إِلاَّ صَیحَةً وَ ا حِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَ هُمْ یخِصِّمُونَ * فَلاَ یسْتَطِیعُونَ تَوْصِیةً وَ لاَ ´ إِلَیا´ أَهْلِهِمْ یرْجِعُونَ.
«یک صیحة واحد بیش نیست که ناگهان بر اثر آن تمام افراد در نزد ما حضور پیدا میکنند، پس در آن هنگام هیچکس قادر بر وصیت نیست و نمیتواند بسوی اهل خود برگردد.»
حتّی در روایت وارد است که: در وقتیکه ساعت قیام قیامت فرا میرسد، چنان ناگهانی و دفعی است که دو مرد فروشنده و خریدار مشغول مبایعه هستند؛ فروشنده مثلاً پارچه و لباس را برای خریدار باز کرده است، آنان مهلت جمع کردن و پیچیدن را نداشته و قیامت ناگهان فرا میرسد. و مردی لقمه را برداشته تا به دهان خود گذارد، هنوز لقمه به دهانش نرسیده که قیامت میرسد.
صدایی که به علّت آن مردم میمیرند و زنده میشوند دو نفخ بیشتر نیست: یک نفخ میراننده و دیگر نفخ زنده کننده ؛ دمیدن برای میراندن، و دمیدن برای زنده کردن.
«صور» چیست؟
صور بمعنای شاخ است، شاخ گاو یا بُز یا حیوانات دیگر که یک طرف آن باز و طرف دیگرش بسته و جمع است و چه بسا در آن سوراخی میکنند و از آن جا میدمند و از طرف دیگر که باز است صدا بلند و منتشر میگردد، این را میگویند صور که در لسان فارسی به آن شیپور میگویند.و با این شیپور اعلام مرگ، و اعلام آماده باش و زندگی مینمایند.
إسرافیل از آسمان به زمین فرود میآید، و در بیت المقدّس رو به کعبه میایستد. و چون مردم روی زمین نظرشان به إسرافیل افتد با خود میگویند: خداوند همین اکنون اجازة فنا و هلاکت اهل دنیا را داده است.
معنای دمیدن إسرافیل در صور چیست؟
و ما میدانیم که حضرت سید السّاجدین صلوات الله علیه در سوّمین دعای خود از ادعیة «صحیفة کاملة سجّادیه» فرموده است:
«وَ إسْرَافِیلُ صَاحِبُ الصُّورِ الشَّاخِصُ الَّذِی ینْتَظِرُ مِنْک الاْ ء ذْنَ وَ حُلُولَ الاْ مْرِ، فَینَبِّهُ بِالنَّفْخَةِ صَرْعَی رَهَآئِنِ الْقُبُورِ.»
«
و ای پروردگار! درود و تحیات خود را بفرست بر إسرافیل که دارای صور است، و چشم گشوده آماده است و در انتظار اذن و فرود آمدن فرمان تست؛ تا بدینوسیله افتادگان گِرو قبرها را آگاه کند و بیدار و زنده گرداند.
بنابراین، صور در این آیات به معنای بوق است. و آن همان آلتی است که برای بلندی و انتشار صدا از آن استفاده میکنند، و در میان جادّهها و کوهستانها و بیابانها و در مواقع نبرد و جنگ که همهمه زیاد است و صدا به همة نقاط نمیرسد از آن استفاده میکنند.
ولی یک مطلب را باید تذکر داد، و آن اینستکه چرا این آلت، معروف به صور و بوق شده است؟ و آیا صور و بوقی که در دست إسرافیل است و در آن میدمد، همین بوقهای معمولی است که یک طرف آن کوچک و طرف دیگر بزرگ است؟ و آیا از جسمی مادّی متشکل شده یا نه چیز دیگری است؟
برای توضیح و روشن شدن حقیقت امر ناچار از ذکر مقدّمهای هستیم؛ و آن اینکه تمام موجوداتی که در عالم برزخاند و یا در عالم قیامتاند، بهیچ وجه من الوجوه مشابهتی با موجودات این عالم که سرای طبع و مادّه است ندارند، و با اعتباریات و توهّمات و محجوبیتهای این عالم مشابه نیستند.