فرزند نداشتن خداوند

نگاهی به شیوه رد اندیشه های مخالفان توسط قرآن

سلام.... قرآن در خیلی آیات، خواسته که ادعا و اندیشه هایی رو زیر سوال ببره و مردود بشماره....من نسبتا خیلی روی این ردیه ها، دقت داشتم، خیلی هاشون به نظرم اصلا منطقی و عقلانی نیومدن، چطور انتظار می ره خدا اون ردیه ها رو مطرح کرده باشه....اما به یک روش می شه این ردیه های قرآن رو توجیه و معقول جلوه داد و از زیر فشار انتقاد ها رها شد....به این شیوه که بگیم اون ردیه ها تنها و تنها، مخاطبان خاصی رو هدف گرفته و بر مبنای دیدگاه مخاطبینی خاص مطرح شده....

مثلا آنجا که می گه، چطور خدا صاحب فرزندی بشه در حالی که همسری نداره(که قبلا یک تاپیک ایجاد شده در بارش)...خوب خدا اینجا نداشتن همسر رو دلالت دونسته بر نداشتن فرزند..خوب این سخن به طور کلی باطله و منطقی نیست به نظرم...فقط زمانی این ردیه خدا منطقی هست که بگیم، مخاطبان این آیه عده ای هستند که در تصورشون اعتقاد بر این داشتن که داشتن فرزند لزوما همراه هست با داشتن یک همسر و از آنطرف خدا رو فاقد همسر می دونستن، خدا فقط همین یک عده خاص رو مخاطب قرار داده و می میگه، شما می گی خدا همسر نداره و از اون طرف هم که می گید بدون همسر فرزند داشتن محاله، پس باید بپذیرید که خدا فرزند نداره!! یعنی این ردیه قرآن تنها مخاطبان محدودی داره که بهش اشاره شده.یک شخصی خارج از این مخاطبان خاص نمی تونه به صرف این آیه نتیجه بگیره که پس نداشتن همسر برای خدا مساوی با نداشتن فرزنده...

یکی از بزرکترین ردیه ها و یا استدلالات قرآن معروفه به تحدی...به نظر من حتی تحدی هم اگر مخاطبانش خاص نباشه، پس یک سخن باطله... قرآن عدم هم آورد آوری قرآن ار سوی انسان(البته به اضافه موجودات دیگری مثل جن که ما اصلا نمی دونیم این جن بدبخت کجاست و چطوری می شه بهش دسرسی پیدا کرد) رو مساوی می دونه با این که قرآن کلام خداست.خوب به نظر من این استدلال خدا و دیدگاه خدا درست نیست بارها هم در موردش بحث شده.اینجا هم احتمالا برای اینکه تحدی قرآن منطقی باشه باید گفت مخاطب آیه و تحدی عده خاصی هستند که در ذهنیتشان اینگونه است که اگر قرآن از جانب خدا نیست پس آنها هم می توانند مثل آن را بیاورند.یعنی قرآن تحدی را برای عده معدودی خاص مطرح کرده و اگر بخواهیم مخاطبینش رو خاص ندونیم باید بگیم به طور کلی این تحدی یک سخن مغلطه آمیز است یا ما نمی توانیم با اطمینان آن را تائید کنیم....

البته مثال ها بازم هست...حالا من دو مورد رو گفتم....خواستم اینگونه ردیه های قرآن رو تحلیل کنیم...و به طور مثال آن دو مثالی که زدم مصداق این نوع ردیه ها یا استدلالت خدا هست یا نه؟؟آیا رواست که قرآنی که یک کتاب جاویدان و همیشگی هست اینگونه ردیه هایی رو در خودش داشته باشه