آیا ائمه(ع) به زبان فارسی حدیث و سخن گفته اند؟
تبهای اولیه
سلام علیکم
سوالی که از کارشناسان محترم حدیث دارم در دو بخش است:
الف) آیا اهل بیت علیهم السلام به زبان فارسی هم تکلم نموده اند؟
ب) آیا حدیثی از امامان ما علیهم السلام به زبان فارسی به دست ما رسیده است؟
متشکرم.
:Cheshmak:
کارشناس بحث : پیام
- قال: من أصفهان، قال له: اكتب: أملى عليّ بن أبي طالب انّ أهل أصفهان.......، قال: زدني يا أمير المؤمنين قال عليه السّلام بلسان [أهل] أصبهان: اروت اين وس، أي اليوم حسبك هذا.(الغارات ص34)
حسن بن علی سرسونی از ابراهیم بن مهزیار روایت کرده است که گفت: امام هادی علیه السلام نامه ای به علی بن مهزیار نوشت و از او خواست تا ابزاری که ساعات را تعیین کند ـ اصطلاحا در این روایت «مقدار» ـ برای ایشان تهیه کند. ما این وسیله را تهیه کرده، در سال 228 برای ایشان بردیم. وقتی به سیاله رسیدیم، ابن مهزیار نامه ای نوشته و خبر آمدن خود را به امام اطلاع داده، از ایشان اجازه گرفت تا نزد آن حضرت رفته و وقت ملاقات را تعیین کند. همین طور برای ابراهیم [بن مهزیار] هم اجازه گرفت. امام اجازه دادند بعد از ظهر خدمت آن حضرت برسیم.
رسیدن ما در یک روز تابستانی بسیار گرم بود. مسرور غلام علی بن مهزیار هم همراه ما بود. وقتی به قصر نزدیک شدیم بلال، غلام امام، در انتظار بود. گفت: داخل شوید: وارد حجره شدیم، در حالی که دچار تشنگی شدیدی بودیم. نشستیم. یکی از غلامان در حالی که کوزه آب خنکی داشت، پیش آمد. از آن آب خوردیم. امام علی بن مهزیار را خواست و تا بعد از عصر نزد آن حضرت بود. سپس مرا خواست. سلام کردم و اجازه خواستم دست امام را ببوسم. حضرت دستش را داد، من بوسیدم. امام مرا دعا کرد و نشستم، آنگاه برخاسته و خداحافظی کردم.
وقتی از در خانه بیرون آمدم، مرا صدا کردند و فرمودند: ای ابراهیم. عرض کردم: لبیک یا سیدی. فرمود: صبر کن. من همچنان ایستاده بودم، در حالی که مسرور، غلام ما هم با من بود. امام دستور داد مقدار [یعنی ساعت] را نصب کنند [بکار بیندازند]. حضرت آمد، تختی برای آن حضرت گذاشتند نشست. یک تخت هم برای علی بن مهزیار در سمت چپ امام گذاشتند که روی آن نشست. من در کنار ساعت بودم. یک سنگ افتاد.
مسرور [به فارسی] گفت: «هشت». امام فرمود: ثمانیه؟ گفتیم: بلی ای سرور ما. آنگاه ما بیرون آمدیم. امام به علی بن مهزیار فرمودند: فردا صبح مسرور را نزد من بفرست. ابن مهزیار او فرستاد. وقتی وارد شده بود، امام [به فارسی به وی] فرموده بودند: «بار خدایا چون» ؟ مسرور گفته بود: «نیک یا سیدی».
در این وقت [شخصی به نام] نصر [از آنجا] گذشت. امام [به فارسی] به مسرور فرمود: «در ببند» او در را بست. آنگاه عبای خود را روی من انداخت تا مرا از نصر پنهان کند و سپس آنچه می خواست از من پرسید. بعد از آن امام با علی بن مهزیار دیدار کرده و فرمود: همه اینها از ترس نصر [که لابد یکی از مراقبان بوده] بود. علی بن مهزیار گفت: ترس من بیشتر از عمرو بن قرح است.
بصائر الدرجات، ص 337 بحار: 50/131
وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ بِلِسانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدي مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ (4شعرا)
هيچ پيامبرى را جز به زبان مردمش نفرستاديم، تا بتواند پيام خدا را برايشان بيان كند. پس خدا هر كه را بخواهد گمراه مىكند و هر كه را بخواهد هدايت مىكند و اوست پيروزمند و حكيم
وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ بِلِسانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدي مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ (4شعرا)
هيچ پيامبرى را جز به زبان مردمش نفرستاديم، تا بتواند پيام خدا را برايشان بيان كند. پس خدا هر كه را بخواهد گمراه مىكند و هر كه را بخواهد هدايت مىكند و اوست پيروزمند و حكيم
البته من شنیدم که ی پیامبری بوده که به تمام زبان ها دنیادرزمان قدیم آشنابوده وحرف میزده
بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم ج1 338 12 باب في الأئمة ع أنهم يعرفون الألسن كلها
الخرائج و الجرائح ج2 753
[="Tahoma"]
بسم الله الرحمن الرحیمسلام علیکم
سوالی که از کارشناسان محترم حدیث دارم در دو بخش است:الف) آیا اهل بیت علیهم السلام به زبان فارسی هم تکلم نموده اند؟
ب) آیا حدیثی از امامان ما علیهم السلام به زبان فارسی به دست ما رسیده است؟
متشکرم.
:cheshmak:کارشناس بحث : پیام
دین اسلام سه ویژگی جامع، جهانی و جاویدان دارد. پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و امامان نیز الگوهای جامع، جهانی و جاویدانند. هر یک از امامان (علیهمالسلام) در عصر خویش برترین شخصیت جهانی بوده اند و همه فضایل و ارزشها را با هم در سطح عالی داشته اند. امام رضا (علیهالسلام) همین حقیقت را در تعریف «امام» آورده و فرمودهاند: امام یکتای زمان خود است، هیچ کس به او نمیرسد و هیچ دانشمندی برابرش نیست و نظیری برای او پیدا نمیشود. بیدرخواست و اکتسابی همه فضیلتها را دارد و اختصاص او به همه فضیلتها، الهی و از جانب خدای فضیلتدهنده بخشنده است. (1)
آن حضرت در ادامه همین حدیث درباره دانش انبیاء و ائمه نیز فرمودهاند: خداوند به پیامبران و امامان (علیهم السلام) از خزانه علم و حکمتش آنچه را که به دیگران نداده ارزانی داشته است و دانش آنان بالاتر از دانش تمام اهل زمانشان است.(2)
بر اساس این حدیث رضوی، هر امامی در زمان خود شخصیت بینظیر در همه فضیلتها و امتیازات است. حضرت امام هادی(علیه السلام)، دهمین امام معصوم و خورشید تابناک از اهل بیت پیامبر اعظم(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) است. امام هادی (علیه السلام) یگانه دوران در همه فضیلتها و محاسن و علوم است. آن امام همانند سایر امامان هر چه را خواست و اراده نموده دارا بوده و برخی آثار آن در تاریخ امامت گزارش شده است.
یکی از امتیازات امام دهم که جلوههای آن بر اساس مشاهدات اصحاب امام در زندگانی امام وجود دارد، آگاهی کامل از همه زبانهای معاصران خویش است.
امام هادی(علیه السلام) مثل سایر امامان بر همه زبانهای دنیا تسلط کامل داشتهاند. امام در گفتگویی با عموم مردم، سخنان هر انسانی با هر زبانی را به درستی متوجه شده و بدون نیاز به مترجم پاسخ او را به زبان خودش دادهاند. در اینجا تنها تعدادی از این گفتگوهای امام هادی (علیه السلام) برای روشن شدن این حقیقت بیان میشود.
_____________
1- شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ص 678.
2- کمال الدین و تمام النعمة، ص 680.
1. ابوهاشم جعفری گفته است: در مدینه، امام هادی(علیه السلام) با «بغا» از نگهبانان متوکل عباسی که ترک زبان بود، به ترکی سخن گفتند. وی از اسب پیاده شد و جای اثر پای اسب امام را بوسید. او را قسم داده و خواستم از سخنان امام به من خبر دهد بغا پرسید: هذا نبی؟ این شخص پیامبر است؟
در محضر امام هادی (علیه السلام) بودم غلامی در خدمت امام بود من با او فارسی سخن گفتم و او نفهمید امام سخنم را به عربی برگردانده و به اطلاع او رساندند
گفتم: پیامبر نیست.
گفت: او مرا با نامی که در سرزمینهای ترکنشین در کودکی صدا میزدند و هیچ کس تا امروز از آن خبر نداشت صدا زد!(1).
در این گفتگوی امام هادی(علیه السلام) با «بغا» به زبان ترکی، آگاهی امام از گذشتههای دور او و خبر غیبی امام، او را به احترام فوقالعاده نسبت به شخصیت مقدس الهی امام واداشته است.
2. «علی بن مهزیار» گفته است:
به محضر امام شرفیاب شدم و امام به فارسی با من سخن گفتند. روزی غلام خود را خدمت امام فرستادم. او که سقلابی بود، در هنگام بازگشت بسیار شگفتزده بود، پرسیدم: چه خبر شده است؟
امام هادی (ع)
گفت:چگونه شگفتزده نشوم! امام هادی(علیه السلام) پیوسته به زبان سقلابی ( اسلاوی) همانند یکی از خود ما سخن میگفت، به گونهای که تصور کردم او سقلابی است و در آنجا بزرگ شده است.(2)
3. ابوهاشم جعفری گفته است من با متطیب در محضر امام هادی(علیه السلام) به فارسی سخن گفتم. امام روی به من نموده و با تبسم فرمود: گمان میکنی غیر از تو کسی فارسی را به خوبی نمیداند؟
متطیب به امام عرض کرد: جانم فدای شما باد! شما فارسی را خوب میدانید؟
امام پاسخ دادند؟ آری.(3) وی گفته است: در محضر امام هادی (علیه السلام) بودم غلامی در خدمت امام بود من با او فارسی سخن گفتم و او نفهمید امام سخنم را به عربی برگردانده و به اطلاع او رساندند(4).
مطابق احادیثی که ذکر شد و در آن برخی نمونههای «زباندانی» امام هادی(علیه السلام) گزارش شد، آن حضرت با زبانهای مردم دنیا آشنا بودهاند و در گفتگوها و مناظرات و مذاکرات با هر کس با زبان خودش سخن میگفتهاند.
بنابراین هر یک از امامان برای هدایت انسانها به هر زبانی که خواستهاند، با تسلط کامل سخن گفته و بی نیاز از واسطه و مترجم بودهاند. در این امتیاز نیز امامان سرآمد زمان خویش بوده و با زبانهای متفاوت حقایق الهی و معارف اسلامی را بیان کردهاند.
__________
1- علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 50، ص 124.
2- بحارالانوار،ج 50،ص 130، صفارقمی،بصائرالدرجات، ص 333.
3- بحارالانوار،ج50،ص 136137.
4- بحارالانوار،ج50، ص137،بصائرالدرجات،ص338.