آیا انسان یک روح و یک بدن دارد یا بیشتر؟

تب‌های اولیه

239 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

سلام و عرض ادب.

جسم مادی مشخصاً زمانش مانند قبل نیست.

چرا نیست؟
جسم مادی که در آن طیران شرکت نکرده. در بستر آرمیده و آهنگ گذر زمانش تغییری نمیکند. (چون تغییر در آهنگ گذر زمان برای یک جسم مادی در سرعتهای بالا اتفاق می‌افتد.)

منظورتان "از جسم مادی باشد" چیست؟
منظورتان این است که به آن وابسته باشد؟
اگر منظورتان این است،ما هم گفتیم که گذر در عالم رویا،محدودیتی دارد که به خاطر محدودیت جسم است.

گفتم: « این حرف زمانی درست است که تکاپو و حرکت در عالم رویا از جسمِ مادی باشد.»
کسره را اضافه نمودم تا جمله بیانش واضح شود.
منظورم اینست که جسم مادی، در حرکت ما در عالم رویا از مشهد تا سبزوار شرکت نداشته. این نقل و انتقال از مشهد تا سبزوار متعلق به روح و جسمِ مثالی بوده.

باز هم این مثال دلیل بر زمان مندی نمی شود.عرض شد در عالم مثال شکل وجود دارد.محل هایی که گفتید،همه می توانند شکل باشند نه مکان به معنای دقیق.درباره ظهر یا شب بودن هم،این هم با توجه به شکل قابل تعیین است.برای مثال اگر شکل نور باشد،تصور می شود که ظهر یا قسمتی از روز است.یا اگر شکل نور ضعیف باشد،انسان می پندارد که تاریکی وجود دارد.اما این به معنای زمان مندی نیست.

:Moteajeb!:
به عبارت دیگر ما در عالم رویا در یک فضای سه بعدی راه رفتیم، نماز خواندیم، جابجا شدیم و ... و آنوقت شما میگوئید چون در عالم مثال بوده واقعیت مکانی نداشته و شکل بوده؟!
دوست عزیز، اگر از دیدگاه شما در زمان خواب طیران روح و جسم مثالی صرفاً در عالم مثال واقع میشود، با این حساب چگونه جابجائی اشیاء بین عالم مثال و ناسوت را توجیه میکنید؟

سلام و عرض ادب.

فرقی نمیکند.
آیا انسانی که ساخته میشود. همان انسان اول است!؟
آیا جسم به وجود آمده همان جسم اول است.تمام موجودیت جسم قیامت همان موجودیت جسم اول است؟

یا زمانی که خداوند میگوید ما انسان را برمیگردانیم. همان جسم اول است؟

هم اکنون که ما با هم در حال بحث هستیم، ساختار شیمیائی dna شما با ساختار شیمیائی dna بنده یکسان است (کاملاً یکسان)
تفاوت جسم شما با جسم بنده فقط بر میگردد به توالی و ترتیب پایه‌های دی ان ایِ من و شما.
یعنی اثر انگشت dna من و شما با هم فرق دارد در حالیکه ساختار شیمیائی dna ما یکسان است.

پس ساختار اتم کربن و نیتروژن و ... موجود در جسم شما با ساختار اتمهای کربن و نیتروژن و ... در جسم حقیر فرقی نمیکند.

همین مورد برای قیامت هم مصداق دارد. یعنی نیازی نیست دقیقاً و عیناً همین اتم کربن که هم اکنون در جسم من هست، در قیامت نیز همین اتم برای احیاء جسمم بکار رود.
مهم آن است که اتمِ کربن باشد نه اینکه عیناً همان اتم خاص باشد. و مهم آن است که اطلاعات ژنوم سلولی من در آنروز نیز حفظ شود.
در این حالت موجودیت، ماهیت و هویت آن جسم برانگیخته شده در قیامت، همان موجودیت و ماهیت و هویت جسم دنیوی من خواهد بود.

هم اکنون که ما با هم در حال بحث هستیم، ساختار شیمیائی dna شما با ساختار شیمیائی dna بنده یکسان است (کاملاً یکسان)
تفاوت جسم شما با جسم بنده فقط بر میگردد به توالی و ترتیب پایه‌های دی ان ایِ من و شما.
یعنی اثر انگشت dna من و شما با هم فرق دارد در حالیکه ساختار شیمیائی dna ما یکسان است.

پس ساختار اتم کربن و نیتروژن و ... موجود در جسم شما با ساختار اتمهای کربن و نیتروژن و ... در جسم حقیر فرقی نمیکند.

همین مورد برای قیامت هم مصداق دارد. یعنی نیازی نیست دقیقاً و عیناً همین اتم کربن که هم اکنون در جسم من هست، در قیامت نیز همین اتم برای احیاء جسمم بکار رود.
مهم آن است که اتمِ کربن باشد نه اینکه عیناً همان اتم خاص باشد. و مهم آن است که اطلاعات ژنوم سلولی من در آنروز نیز حفظ شود.
در این حالت موجودیت، ماهیت و هویت آن جسم برانگیخته شده در قیامت، همان موجودیت و ماهیت و هویت جسم دنیوی من خواهد بود.

به نام خدا.

دوست گرامی جناب استوار عزیز.

قبل از اینکه پاسخ پست شما را بدهم. یک سوال از خدمتتان دارم.

آیا جسم هم در جهنم عذاب میشود یا خیر!؟

دکتر روازاده فرمودند انسان چهار روح داره میشه توضیح بدین؟

به عبارت دیگر ما در عالم رویا در یک فضای سه بعدی راه رفتیم، نماز خواندیم، جابجا شدیم و ... و آنوقت شما میگوئید چون در عالم مثال بوده واقعیت مکانی نداشته و شکل بوده؟!
دوست عزیز، اگر از دیدگاه شما در زمان خواب طیران روح و جسم مثالی صرفاً در عالم مثال واقع میشود، با این حساب چگونه جابجائی اشیاء بین عالم مثال و ناسوت را توجیه میکنید؟

با سلام.
از اینکه وارد بحث علمی علما می شوم پوزش می طلبم.
جناب استوار بگذارید بنده یک مثالی خدمت شما بزنم. ( البته ببخشید دوباره سوالاتم شروع شد!)
فرض کنید بنده در خواب در یک آن از مشهد مقدس به مکه مکرمه منتقل می شوم. ار آنجاییکه زمان سپری شده در کمتر از یک ثانیه است می توان گفت سرعت بنده بینهایت است. چرا که مسافت تقسیم بر عددی نزدیک به صفر شده است. آیا این دلیل بر بی زمانی نیست؟
و من الله توفیق

دکتر روازاده فرمودند انسان چهار روح داره میشه توضیح بدین؟

به نام خدا.

عرض سلام خدمت شما. انسان فقط یک روح دارد (روح واحد است) : ولی این روح چهار وجه دارد.

روح بدن، روح قوه، روح شهوت ، روح ایمان.

اینها مشتقاتی از روحی هستند که بر بدن آدمی دمیده شده است.اینگونه نیست که هرکدام روحی جداگانه باشند.
روح انسان واحد است.

سلام و عرض ادب.

به نام خدا.

دوست گرامی جناب استوار عزیز.

قبل از اینکه پاسخ پست شما را بدهم. یک سوال از خدمتتان دارم.

آیا جسم هم در جهنم عذاب میشود یا خیر!؟

همانطور که لذت غذا خوردن مربوط به جسم مادیست، ولی جسم مثالی و روح نیز از این لذت متأثر میشوند، به همان سیاق، الم و درد عذاب جهنم مستقیماً متوجه جسم مادیست ولی جسم مثالی و روح نیز از آن متأثر میشوند.

الم و درد عذاب جهنم مستقیماً متوجه جسم مادیست

حال پاسخ جنابعالی.

آیا همان چشمی که شخص x در دنیا با آن چشم چرانی کرده عذاب میبیند. یا چشمی که با ژن به وجود آمده است؟

قطعا ژنی که با آن جشم را بسازند با آن چشم قبلی فرق میکند. آیا آن چشم خود چشم مادی که ما در دنیا داشتیم است؟

سلام و عرض ادب.


با سلام.
از اینکه وارد بحث علمی علما می شوم پوزش می طلبم.
جناب استوار بگذارید بنده یک مثالی خدمت شما بزنم. ( البته ببخشید دوباره سوالاتم شروع شد!)
فرض کنید بنده در خواب در یک آن از مشهد مقدس به مکه مکرمه منتقل می شوم. ار آنجاییکه زمان سپری شده در کمتر از یک ثانیه است می توان گفت سرعت بنده بینهایت است. چرا که مسافت تقسیم بر عددی نزدیک به صفر شده است. آیا این دلیل بر بی زمانی نیست؟
و من الله توفیق

مسافت مشهد تا مکه حدود 2600 کیلومتر است. اگر با سرعت نور طی شود، آنگاه 0.008 ثانیه زمان میبرد.
این زمانِ کوتاه، صفر نیست. اما برای انسان که قادر به درک هزارم ثانیه نمی‌باشد آنی میگذرد.

سلام و عرض ادب.

حال پاسخ جنابعالی.

آیا همان چشمی که شخص x در دنیا با آن چشم چرانی کرده عذاب میبیند. یا چشمی که با ژن به وجود آمده است؟

قطعا ژنی که با آن جشم را بسازند با آن چشم قبلی فرق میکند. آیا آن چشم خود چشم مادی که ما در دنیا داشتیم است؟

اولاً: بوسیله ژنوم، چشمی ساخته نمیشود. ژنوم تنها خصوصیات منحصر به فرد جسم قبلی را به جسم برانگیخته شده در قیامت منتقل میکند.
دوماً: قبلاً به این شبهه شما پاسخ داده شد:
اگر در آخرت چشم x دقیقاً و عیناً همان چشم دنیوی باشد، نباید مثلاً سیخ داغ در آن فرو کنند. چون آن چشم در دنیا تنها یک ابزار بوده. اراده شخص بر چشم چرانی بوده و چشم اختیاری نداشته که حال بخواهد عذاب شود.
و اگر عیناً همان نباشد ولی از همان سنخ و با حفظ خصوصیاتش باشد، باز هم نباید عذاب شود.

پس در هر صورت چشم نباید عذاب شود. و این شبهه به همین دلیل موضوعیتی ندارد.

اولاً: بوسیله ژنوم، چشمی ساخته نمیشود. ژنوم تنها خصوصیات منحصر به فرد جسم قبلی را به جسم برانگیخته شده در قیامت منتقل میکند.
دوماً: قبلاً به این شبهه شما پاسخ داده شد:
اگر در آخرت چشم x دقیقاً و عیناً همان چشم دنیوی باشد، نباید مثلاً سیخ داغ در آن فرو کنند. چون آن چشم در دنیا تنها یک ابزار بوده. اراده شخص بر چشم چرانی بوده و چشم اختیاری نداشته که حال بخواهد عذاب شود.
و اگر عیناً همان نباشد ولی از همان سنخ و با حفظ خصوصیاتش باشد، باز هم نباید عذاب شود.

پس در هر صورت چشم نباید عذاب شود. و این شبهه به همین دلیل موضوعیتی ندارد.

بسم الله الرحمن الرحیم.

جناب استوار عزیز.پس شما در کلیت با نظر بنده موافق هستید.

مانند:

بدن و جسم با هم فرق میکنند.
اینکه جسم عذاب نمیشود و این بدن است که عذاب میشود چه در دنیا چه در برزخ و چه در جهنم.
این بدن در عالم ماده ، در برزخ و در قیامت همواره کنار روح است و هیچگاه از روح جدا نمیشود مگر اینکه خدا بخواهد روح و بدن را نیز بمیراند.
در عالم خواب این بدن است که وجود دارد نه جسم.

آیا در موضوع زیر نیز با بنده هم عقیده هستید؟

روز قیامت با (جهنم و بهشت) فرق میکند.

سلام و عرض ادب و احترام خدمت برادر گرامی، جناب امام عشق.


جناب استوار عزیز.پس شما در کلیت با نظر بنده موافق هستید.
مانند:
بدن و جسم با هم فرق میکنند.

بله. بدن (یا همان جسم مثالی)، با جسم مادی (یا همان کالبد) فرق میکند.


اینکه جسم عذاب نمیشود و این بدن است که عذاب میشود چه در دنیا چه در برزخ و چه در جهنم.

تقریباً بله. از آنجا که مرتبه وجودی روح از جسم مثالی، و مرتبه وجودی جسم مثالی از جسم مادی بالاتر است، پس عذاب نمیتواند صرفاً متعلق به جسم مثالی باشد. بلکه روح را نیز شامل میشود.


این بدن در عالم ماده ، در برزخ و در قیامت همواره کنار روح است و هیچگاه از روح جدا نمیشود مگر اینکه خدا بخواهد روح و بدن را نیز بمیراند.

بله.


در عالم خواب این بدن است که وجود دارد نه جسم.

تقریباً بله. بدن همواره همراه روح است. پس در عالم رویا نیز به همچنین.


آیا در موضوع زیر نیز با بنده هم عقیده هستید؟

روز قیامت با (جهنم و بهشت) فرق میکند.

بله.

با سلام خدمت دوست عزیز.
به نظر شما این دو سخن با هم تناقض ندارند؟

به همان سیاق، الم و درد عذاب جهنم مستقیماً متوجه جسم مادیست

پس در هر صورت چشم نباید عذاب شود

از آنجایی که چشم هم جزء جسم مادی است. حال آخرش چی؟ باید عذاب بشه یا نشه؟
مسافت مشهد تا مکه حدود 2600 کیلومتر است. اگر با سرعت نور طی شود، آنگاه 0.008 ثانیه زمان میبرد.
این زمانِ کوتاه، صفر نیست. اما برای انسان که قادر به درک هزارم ثانیه نمی‌باشد آنی میگذرد.

با تشکر.
و من الله توفیق

منظورتان جسم مادی است!؟ ( پیکر و کالبد انسان؟)

بله

روح واحد است و اینهایی که فرموده اید مشتقات روح اصلی هستند.
روحی که در خواب می بینید کدام روح است؟ روح حقیقی.

علي الظاهر به این شکل است هرچند اینهم زیاد واضح نیست واز این احادیث به دست نمی آید.
اما آنچه موقع خواب از بدن جدا می شود روحی است که خداوند می فرماید ما در انسان دمیدیم، چون روح حیوانی وشهوانی از بدن جدا نمی شود.

شما زمانی که با دست روی ران پای خود میزنید دردی که احساس میکنید مربوط به جسمتان است یا بدنتان. اگر جسمتان درد میگیرد آیا زمانی که شخصی میمیرد و جسم مثالی (بدن) و روح او از جسمش خارج میشوند آیا اگر با تازیانه آن جسم را بزنید آن جسم دردش میآید؟
نفس مجرد است و مادی نیست.نفس میتواند بدن باشد.

جسم وبدن چه فرقی باهم دارند؟ بدن همان جسم است.
اصل حس درد برای بدن زمانی است که روح در آن قرار دارد یعنی اگر روح را از بدن جدا کنیم حس درد ندارد البته این دردی که بدن حس می کند با روح حیوانی اوست والا روح اصلی با این شکنجه های ظاهری درد نمی گیرد. وبه تعبیر دیگر این بدن زمان یحس درد دارد که روح حیوانی در آن قرار دارد وشما مشاهده می کنید که اگر در خواب هم انسانرا کتک بزنند همین حس درد است. یا حیوانی که از آن روح حقیقی بی بهره است موقع زدن حس درد دارد واین بخاطر همان روح حیوانی است.
در مورد نفس هم باید گفت: نفس مجرد است ولی مادی نیست وبدن هم نمی تواند باشد. روح را از حیث اینکه متعلق به بدن است وبا بدن می باشد نفس می گویند واز حیث اینکه جدای از بدن وبطور مستقل حساب شود روح گفته می شود. یعنی از آنجهت که ارتباط به بدن دارد نفس می گویند والا بدن نیست. می توانید به کتابهای معرفت نفس مراجعه کنید که آنجا این اصطلاحات را بیشتر توضیح داده اند.

آیه 56 سوره نساء میگوید هرچه پوست بدنشان بسوزد ، پوست دیگری قرار میدهیم تا بچشد سختی عذاب را.
اگر قرار بود جسم مادی عذاب ببیند. برای چه خداوند پوست بدن خود من را دوباره متولد نمیکند و آن را عذاب نمیکند.چرا پوست دیگری که گناهی ندارد را بر بدن من میکشد و عذاب میکند.یا پوست و جسم مادی وسیله ای است برای عذاب بدن.

اینکه پوست دیگری را می رویانیم معنایش این نیست که این پوست نمی تواند پوست بدن خود شما باشد. در واقع معاد جسمانی به همین معنی است که شما با جسمی که در این دنیا داشته اید در آنجا محشور می شوید. وپوست این جسم وقتی در اثر عذاب تمام می شود دوباره پوست دیگری روی آن می آید. مگر در همین دنیا پوست بدن وسایر اجزاء آن همیشه در حال تغییر نیست؟ پس این پوست جدید جدای از پوست بدن خود انسان نیست.

یک عارف فرزانه ای از دنیا میرود.
شخص چشم چران و هوس بازی در همان بیمارستان وجود دارد که هر دو چشمش کور شده است.
خانواده عارف چشمان آن عارف را به ان شخص چشم چران میدهند.شخص چشم چران با آن چشم هوس رانی میکند.
در آخرت همه با بدنشان محشور میشوند.اگر این جسم مادی همان جسم مثالی باشد تکلیف آن عارف چه میشود؟

این مساله به شبهه آکل وماکول بر می گردد که از از اول مطرح بوده وجواب آن داده شده به این شکل که: بدن انسان اجزاء اصلی دارد واجزاء غیر اصلی واین اجزاء اصلی هیچوقت از بین نمی روند وبه بدن شخص دیگری هم منتقل نمی شوند. وانسان وقتی که می میرد به مرور اجزاء بدن او متلاشی شده واز بین می رود ولی این اجزاء اصلی هیچوقت از بین نمی روند فلذا در قیامت همین اجزاء به بدن بازگشته وانسان محشور می شود وهمچنین این اجزاء اصلی هیچوقت جزو بدن کسی نمی شوند(کشف المراد، با تعلیقه علامه حسن زاده، ص549)

«من» را مجموع روح به علاوه جسم مثالی میدانم.
لذت از خوردن غذا مربوط به جسم مادیست اما جسم مثالی و روح نیز از هر لذتی متأثر میشوند. حال یا در جهت مثبت یا در جهت منفی.

جسم مثالی وقتی انسان یدار است وغذا می خورد دیگر معنی ندارد.
لذت هر چیزی به حسب خود اوست ومسلما چیز مجد از امری مجرد ومعنوی لذت می برد نه مادی، ولذائذ روحی نیز امور معنوی می باشند تا جسمی. اما حیات جسم وبدن با وجود روح است وزمانی که این روح متعلق به بدن مادی است نفس گفته می شود که بدن در سایه او حیات دارد وحرکت می کند.
کلمه من که تعبیر از وجود خود می باشد همیشه ودر تمام حالات انسانی پا برجاست وتا آخر عمر از بین نمی رود پس این «من »باید تعبیر از چیز ثابتی باشد که از بین نمی رود وتغییر نمی کند در حالی که جسم همیشه در حال تغییر است، وبخاطر همین گفته اند که حقیقت انسان به روح او بر می گردد نه جسمش.

آیا انسانی که ساخته میشود. همان انسان اول است!؟
آیا جسم به وجود آمده همان جسم اول است.تمام موجودیت جسم قیامت همان موجودیت جسم اول است؟
یا زمانی که خداوند میگوید ما انسان را برمیگردانیم. همان جسم اول است؟

به تعبیر شیخ طوسی اجزای اصلی جسم انسان است که بر می گردد.

همین مورد برای قیامت هم مصداق دارد. یعنی نیازی نیست دقیقاً و عیناً همین اتم کربن که هم اکنون در جسم من هست، در قیامت نیز همین اتم برای احیاء جسمم بکار رود.
مهم آن است که اتمِ کربن باشد نه اینکه عیناً همان اتم خاص باشد. و مهم آن است که اطلاعات ژنوم سلولی من در آنروز نیز حفظ شود.
در این حالت موجودیت، ماهیت و هویت آن جسم برانگیخته شده در قیامت، همان موجودیت و ماهیت و هویت جسم دنیوی من خواهد بود.

با حفظ اطلاعات ژنومی عین همان جسم از لحاظ ماهیتی بر انگیخته نمی شود. ماهیت یعنی عین همین جسم دنیوی در آخرت بر انگیخته شود. وچون لازمه این بر انگیخته شدن همه اجسام انسان در طول عمرش است که همیشه در حال تغییر بوده است واین امری غیر ممکن است. لذا اجزاء اصلی بدن انسان احیاء می شوند وبه روح بر می گردند.

جناب استوار بگذارید بنده یک مثالی خدمت شما بزنم. ( البته ببخشید دوباره سوالاتم شروع شد!)
فرض کنید بنده در خواب در یک آن از مشهد مقدس به مکه مکرمه منتقل می شوم. ار آنجاییکه زمان سپری شده در کمتر از یک ثانیه است می توان گفت سرعت بنده بینهایت است. چرا که مسافت تقسیم بر عددی نزدیک به صفر شده است. آیا این دلیل بر بی زمانی نیست؟

زمان برای امور تدریخی وقابل تغییر است وجسمی که همیشه در حال حرکت است زمان دارد ودر واقع زمان زائیده حرکت است. اما در امور مجرد که روح از آنجمله است دیگر بحث زمان نیست چون مجردات تغییر نمی کنند.

همانطور که لذت غذا خوردن مربوط به جسم مادیست، ولی جسم مثالی و روح نیز از این لذت متأثر میشوند، به همان سیاق، الم و درد عذاب جهنم مستقیماً متوجه جسم مادیست ولی جسم مثالی و روح نیز از آن متأثر میشوند.

ولی سخن قرآن این را نمی گوید: خداوند متعال می فرماید: نارالله الموقدة تطلع علی الأفئدة( همزه/6-7) آتشی که از خشم خدا بر افروخته شده وشراره آن بر دلهای کافران شعله ور است.
طبق این آیات روح نیز در قیامت در عذاب است بر عکس دنیا وآتشهای دنیوی که نمی توانند موجب عذاب مادی روح همانند جسم شوند. اما در قیامت آتش آن روح را نیز می سوزاند.

اگر در آخرت چشم x دقیقاً و عیناً همان چشم دنیوی باشد، نباید مثلاً سیخ داغ در آن فرو کنند. چون آن چشم در دنیا تنها یک ابزار بوده. اراده شخص بر چشم چرانی بوده و چشم اختیاری نداشته که حال بخواهد عذاب شود.
و اگر عیناً همان نباشد ولی از همان سنخ و با حفظ خصوصیاتش باشد، باز هم نباید عذاب شود.
پس در هر صورت چشم نباید عذاب شود. و این شبهه به همین دلیل موضوعیتی ندارد.

موضوعیت دارد ولی سخن در این است که این چشم دهها بار در این دنیا تغییر کرده است. خوب حال چشمی که در آخرت بوجود می آید کدامیک است؟ خداوند استثناء نکرده که ر جهنم فعلا قسمت از بدن انسان عذاب نمی شود. پس چیزی که د رقیامت احیاء می شود همان اجزاء اصلی بدن است. وبقیه طفیل وجود آنها هستند وهمیشه هم د رحال تغییرند.

اینکه جسم عذاب نمیشود و این بدن است که عذاب میشود چه در دنیا چه در برزخ و چه در جهنم.
این بدن در عالم ماده ، در برزخ و در قیامت همواره کنار روح است و هیچگاه از روح جدا نمیشود مگر اینکه خدا بخواهد روح و بدن را نیز بمیراند.
در عالم خواب این بدن است که وجود دارد نه جسم.

فرق این جسم وبدن را اگر توضیح دهید ممنون می شم.
بدن حین مرگ از روح جدا می شود ودر قیامت دوباره به همین بدن ملحق خواهد شد با توجه به توضیحاتی که داده شد. در عالم خواب نیز چیزی غیر از روح نیست. ولی این روح با همان بدن مثالی شبیه به بدن دنیوی این کارهارا انجام می دهد.

سلام و عرض ادب و احترام خدمت برادر گرامی، جناب امام عشق.


بله. بدن (یا همان جسم مثالی)، با جسم مادی (یا همان کالبد) فرق میکند.


تقریباً بله. از آنجا که مرتبه وجودی روح از جسم مثالی، و مرتبه وجودی جسم مثالی از جسم مادی بالاتر است، پس عذاب نمیتواند صرفاً متعلق به جسم مثالی باشد. بلکه روح را نیز شامل میشود.


بله.


تقریباً بله. بدن همواره همراه روح است. پس در عالم رویا نیز به همچنین.


بله.

بسم الله الرحمن الرحیم.

پس یعنی تنها نقطه ای که با هم تفاوت نظر دارم بر سر معاد است.

بنده میگویم معاد روح و بدن است.
شما میگویید جسم هم در معاد است.

نوشته اصلی توسط عين الحيات
انسان معمولی چهار روح دارد اما امام معصوم علیه السلام پنج روح دارد

به نام خدا.

عرض سلام و ادب. لطفا با سند سخن بگویید. دوما مشکل بدن را چه میکنید!؟


مراجعه کنید به کتاب چهل حدیث امام خمینی رحمه الله علیه در آنجا حدیثی از امام صادق نقل شده است که می گوید انسان های عادی چهار روح دارند و معصومین پنج روح دارند و آن روح پنجم آن ها روح القدس است .حدیث مفصل است مراجعه کنید.
مشکل بدن هم حل شدنی است درست مثل آن است که یک ماشین چهار راننده داشته باشد

اینکه پوست دیگری را می رویانیم معنایش این نیست که این پوست نمی تواند پوست بدن خود شما باشد. در واقع معاد جسمانی به همین معنی است که شما با جسمی که در این دنیا داشته اید در آنجا محشور می شوید. وپوست این جسم وقتی در اثر عذاب تمام می شود دوباره پوست دیگری روی آن می آید. مگر در همین دنیا پوست بدن وسایر اجزاء آن همیشه در حال تغییر نیست؟ پس این پوست جدید جدای از پوست بدن خود انسان نیست.

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام و ادب خدمت کارشناس گرامی.

شما اگر در سن 10 سالگی با چاقو دست خود را ببرید جای آن چاقو تا سن 100 سالگی هم روی پوست دست شما باقیست.این نشان میدهد که پوست هر یک سال یکبار تغییر نمیکند. و این سخن اشتباه است.

آن چیزی که در حال تغییر است سلولهای داخلی جسم هستند.

این مساله به شبهه آکل وماکول بر می گردد که از از اول مطرح بوده وجواب آن داده شده به این شکل که: بدن انسان اجزاء اصلی دارد واجزاء غیر اصلی واین اجزاء اصلی هیچوقت از بین نمی روند وبه بدن شخص دیگری هم منتقل نمی شوند. وانسان وقتی که می میرد به مرور اجزاء بدن او متلاشی شده واز بین می رود ولی این اجزاء اصلی هیچوقت از بین نمی روند فلذا در قیامت همین اجزاء به بدن بازگشته وانسان محشور می شود وهمچنین این اجزاء اصلی هیچوقت جزو بدن کسی نمی شوند(کشف المراد، با تعلیقه علامه حسن زاده، ص549)

با حفظ اطلاعات ژنومی عین همان جسم از لحاظ ماهیتی بر انگیخته نمی شود. ماهیت یعنی عین همین جسم دنیوی در آخرت بر انگیخته شود. وچون لازمه این بر انگیخته شدن همه اجسام انسان در طول عمرش است که همیشه در حال تغییر بوده است واین امری غیر ممکن است. لذا اجزاء اصلی بدن انسان احیاء می شوند وبه روح بر می گردند.

به تعبیر شیخ طوسی اجزای اصلی جسم انسان است که بر می گردد.

جناب کارشناس عزیز بنده خیلی بی سواد هستم. لطفا شما به بنده بگویید اجزاء اصلی جسم کدامند. و اجزاء فرعی جسم کدامند.

جسم مثالی وقتی انسان یدار است وغذا می خورد دیگر معنی ندارد.
لذت هر چیزی به حسب خود اوست ومسلما چیز مجد از امری مجرد ومعنوی لذت می برد نه مادی، ولذائذ روحی نیز امور معنوی می باشند تا جسمی. اما حیات جسم وبدن با وجود روح است وزمانی که این روح متعلق به بدن مادی است نفس گفته می شود که بدن در سایه او حیات دارد وحرکت می کند.
کلمه من که تعبیر از وجود خود می باشد همیشه ودر تمام حالات انسانی پا برجاست وتا آخر عمر از بین نمی رود پس این «من »باید تعبیر از چیز ثابتی باشد که از بین نمی رود وتغییر نمی کند در حالی که جسم همیشه در حال تغییر است، وبخاطر همین گفته اند که حقیقت انسان به روح او بر می گردد نه جسمش.

جسم وبدن چه فرقی باهم دارند؟ بدن همان جسم است.
اصل حس درد برای بدن زمانی است که روح در آن قرار دارد یعنی اگر روح را از بدن جدا کنیم حس درد ندارد البته این دردی که بدن حس می کند با روح حیوانی اوست والا روح اصلی با این شکنجه های ظاهری درد نمی گیرد. وبه تعبیر دیگر این بدن زمان یحس درد دارد که روح حیوانی در آن قرار دارد وشما مشاهده می کنید که اگر در خواب هم انسانرا کتک بزنند همین حس درد است. یا حیوانی که از آن روح حقیقی بی بهره است موقع زدن حس درد دارد واین بخاطر همان روح حیوانی است.
در مورد نفس هم باید گفت: نفس مجرد است ولی مادی نیست وبدن هم نمی تواند باشد. روح را از حیث اینکه متعلق به بدن است وبا بدن می باشد نفس می گویند واز حیث اینکه جدای از بدن وبطور مستقل حساب شود روح گفته می شود. یعنی از آنجهت که ارتباط به بدن دارد نفس می گویند والا بدن نیست. می توانید به کتابهای معرفت نفس مراجعه کنید که آنجا این اصطلاحات را بیشتر توضیح داده اند.

اینکه جسم مادی با بدن مثالی فرق میکند را نمیتوان انکار کرد.

اینکه شما فرموده اید در زمان بیداری بدن مثالی دیگر معنا ندارد. یک شبهه بسیار عظیم و بزرگ به وجود میآورد.
اگر این بدن در دنیا و در زمان بیداری وجود ندارد.به چه دلیل باید در برزخ عذاب ببیند؟ گناه این بدن چه بود؟ خداروشکر جسم مادی در برزخ به هیچ وجه وجود ندارد که بتوانید بگویید این جسم مادی است که عذاب میچشد.
آیا از حکمت خدا به دور نیست که بیاید بدنی مثالی که هیچ تغصیری ندارد را عذاب کند!؟

پیرامون قسمت آبی رنگ متن شما.
شما برای انسان دو روح قائل شده اید. یک روح حقیقی . دو روح حیوانی. لطفا سندی معتبر بر این ادعا بیاورید.

شما فرموده اید نفس و روح یکی است. در صورتی که نفس با روح بسیار فرق میکند. لطفا برای این ادعا نیز سندی معتبر بیاورید.

مراجعه کنید به کتاب چهل حدیث امام خمینی رحمه الله علیه در آنجا حدیثی از امام صادق نقل شده است که می گوید انسان های عادی چهار روح دارند و معصومین پنج روح دارند و آن روح پنجم آن ها روح القدس است .حدیث مفصل است مراجعه کنید.
مشکل بدن هم حل شدنی است درست مثل آن است که یک ماشین چهار راننده داشته باشد

بسم الله الرحمن الرحیم.

با عرض سلام و ادب.

به این سخن شما ده بار پاسخ داده است.

این هایی که ذکر شده است همه گی مشتقاتی از روح اصلی هستند. نه اینکه هرکدام جداگانه وجود داشته باشند.

شما اگر در سن 10 سالگی با چاقو دست خود را ببرید جای آن چاقو تا سن 100 سالگی هم روی پوست دست شما باقیست.این نشان میدهد که پوست هر یک سال یکبار تغییر نمیکند. و این سخن اشتباه است.
آن چیزی که در حال تغییر است سلولهای داخلی جسم هستند.
يعني می فرمایید: پوست 80 سالگی همان پوست سه ده سالگی است ولی سلولها تغییر کرده است. میشه توضیح بدید چطور این سلولها تغییر کرده چندین مرتبه ولی پوست همچنان سر جای خود باقی است.

اینکه شما فرموده اید در زمان بیداری بدن مثالی دیگر معنا ندارد. یک شبهه بسیار عظیم و بزرگ به وجود میآورد.
اگر این بدن در دنیا و در زمان بیداری وجود ندارد.به چه دلیل باید در برزخ عذاب ببیند؟ گناه این بدن چه بود؟ خداروشکر جسم مادی در برزخ به هیچ وجه وجود ندارد که بتوانید بگویید این جسم مادی است که عذاب میچشد.
آیا از حکمت خدا به دور نیست که بیاید بدنی مثالی که هیچ تغصیری ندارد را عذاب کند!؟

یعنی می فرمایید انسان در زمان واحد دو بدن دارد: بدن مادی وبدن مثالی با کدام دلیل چنین سخنی اثبات می شود؟ یک روح چطور می تواند همزمان دو جسم متفاوت داشته باشد.
اما نسبت به نکته دوم چه کسی گفته در بزرخ جسم مثالی عذاب خواهد شد ویا خواهد سوخت. اصلا در برزخ عذاب جسمی نیست که جسم مثالی بسوزد بلکه لذات وعذابهای آنجا روحی است. شاهد هم آیه زیر که خداوند در مورد فرعونیان می فرماید:
النار یعرضون علیها غدوا وعشیا ویوم تقوم الساعة أدخلوا آل فرعون أشد العذاب(غافر/46) آتش را روز وشب بر آنها عرضه می دارند وزمانی که قیامت برپا شود خطاب رسد که آل فرعون را به سخت ترین عذاب وارد کنید.
اینجا سخنی از اینکه آنها در بریخ خواهند سوخت نداریم بلکه بر آتش عرضه می شوند واین عذاب آنها است. ولی در قیامت آنها را وارد آتش خواهند کرد.

سلام و عرض ادب.

با سلام خدمت دوست عزیز.
به نظر شما این دو سخن با هم تناقض ندارند؟
همانطور که لذت غذا خوردن مربوط به جسم مادیست، ولی جسم مثالی و روح نیز از این لذت متأثر میشوند، به همان سیاق، الم و درد عذاب جهنم مستقیماً متوجه جسم مادیست ولی جسم مثالی و روح نیز از آن متأثر میشوند.

قبلاً به این شبهه شما پاسخ داده شد:
اگر در آخرت چشم x دقیقاً و عیناً همان چشم دنیوی باشد، نباید مثلاً سیخ داغ در آن فرو کنند. چون آن چشم در دنیا تنها یک ابزار بوده. اراده شخص بر چشم چرانی بوده و چشم اختیاری نداشته که حال بخواهد عذاب شود.
و اگر عیناً همان نباشد ولی از همان سنخ و با حفظ خصوصیاتش باشد، باز هم نباید عذاب شود.

پس در هر صورت چشم نباید عذاب شود. و این شبهه به همین دلیل موضوعیتی ندارد.


از آنجایی که چشم هم جزء جسم مادی است. حال آخرش چی؟ باید عذاب بشه یا نشه؟

با تشکر.
و من الله توفیق

دوست عزیز، برای اینکه نشان دهم مطالب تناقض ندارند، نقل قولهایم را بصورت کامل در بالا منعکس نمودم. دوباره مطالعه فرمائید.

سلام و عرض ادب.

بسم الله الرحمن الرحیم.

پس یعنی تنها نقطه ای که با هم تفاوت نظر دارم بر سر معاد است.

بنده میگویم معاد روح و بدن است.
شما میگویید جسم هم در معاد است.

بله دوست عزیز.

استوار کاملا درست میگن:Gol:
منم همین رو میگم.:Hedye:

سلام و عرض ادب.

یعنی می فرمایید انسان در زمان واحد دو بدن دارد: بدن مادی وبدن مثالی با کدام دلیل چنین سخنی اثبات می شود؟ یک روح چطور می تواند همزمان دو جسم متفاوت داشته باشد.

انسان مرکب از سه چیز است: روح، بدن عنصرى مادى و بدن مثالى برزخى. این بدن(بدن مثالی) بسیار شفاف و لطیف‏تر و رقیق‏تر از هوا است که حائل میان جسم مادى ثقیل و روح مجرد است. این بدن بسیار لطیف برزخى که قوانین ماده [ماده عنصری] در آن جارى و سارى نیست، همان بدن است که بعد از آن که نفس ناطقه انسانى، یعنى روح و حقیقت انسان، علاقه خود را از بدن جسمانى مادى قطع کرد در آن بدن برزخى، به نحو اتحاد، تا روز قیامت باقى خواهند بود؛ یا معذّب به عذاب و عقاب برزخى، یا متنعّم در ناز و نعمت و روح و ریحان برزخی. و زمانی که روز رستاخیز شد و بدن هاى جسمانى مادى را خداوند عالم، از زمین برانگیخت، ارواح بر اجساد مادى خود برمى‏گردند و براى زندگى ابدى آماده و حاضر مى‏شوند.
قطع نظر از براهین عقلی و ادله فلسفی که بر اثبات جسد برزخى قائم است، دلائل نقلی نیز بر آن اقامه شده است.

موفق باشید :Gol:

با عرض سلام خدمت جناب امام عشق

بسم الله الرحمن الرحیم.

بنده میگویم معاد روح و بدن است.
شما میگویید جسم هم در معاد است.


لطفا برای این ادعا نیز سندی معتبر بیاورید.

دوست گرامی شما از همه سند معتبر میخواهید اما خودتان برای حرفهایتان نه سندی دارید و نه میتوانید آنها را ثابت کنید.

لطفا بفرمایید اگر در معاد جسم انسانها محشور نمیشود پس چرا خداوند برای اثبات معاد میفرماید:

وانه یحی الموتی.

اگر فقط ارواح مردگان برانگیخته میشوند پس چرا باید حرف از زنده شدن مجدد آنها در روز معاد باشد؟

ادامه در پست بعد

همین جسمی که در این دنیای مادی داریم نمیتواند محشور شود و عذاب ببیند. زیرا اصلا این جسم نیست که عذاب میبیند بلکه این نفس(بدن) است که عذاب میبیند.

چرا نمیتواند این جسم دنیوی عذاب ببیند؟ سند معتبر قرآنی یا روایی دارید؟ آیا سندی دارید بر اینکه عذاب آخرتی فقط روحانی است و جسمی در کار نیست؟

باید بگم پذیرفتن این مساله اصلا برای بنده مشکلی ایجاد نمیکند ، در صورتیکه بتوانید آن را ثابت کنید

انسان یک روح دارد و یک بدن.و این بدن میتواند جسمهای مختلفی را بپذیرد.

روح و بدن پیوسته باهم هستند تا هنگام مرگ.

اگر منظور شما از بدن همان بدن مثالی است که هنگام مرگ هم این بدن از روح جدا نمیشود. پس چرا میفرمایید که فقط تا هنگام مرگ با هم هستند؟


پس انسان بیش از یک روح و بدن ندارد و اگر روح و بدنی در یک نقطه باشند نمیتوانند در نقطه ای دیگر باشند.

لطفا برای این حرف خود سند بیاورید. این مساله چیزی نیست که بدون دلیل بتوانید آن را ثابت کنید. همانطور که قبلا هم گفته شده روح انسان در هر عالمی متناسب با آن عالم نیاز به بدنی دارد تا بتواند قابلیتهای خود را بروز دهد.


اگر فرضیات فوق درست و صحیح باشند

پس خودتان هم قبول دارید که این سخنتان فرضیه است و ثابت نشده


زمانی که من نوعی میخوابم در خواب بدن خویش را در نقطه ای میبینم و در آن نقطه بدن برادر و دوستان خود را در خواب میبینم چرا برادر و دوستان من در همان لحظه بدن خود را و بدن من را در نقطه ای دیگر میبینند؟چگونه یک روح وبدن در عین حال میتوانند در چند نقطه حضور داشته باشند

علاوه بر اینکه برای روح محدودیت زمانی و مکانی قائل شدید. از طرفی ممکن است آن چیزی که در رویا دیده شده واقعی نباشد. همانطور که انسان چه در بیداری و چه در حالت بین خواب و بیداری میتواند اشکال و صور انسانها را در ذهن خود مجسم کند حتی آنها را در حال انجام کاری ببیند...

ادامه در پست بعد

به نام خدا.

روح حتی در عالم برزخ نیاز به بدن دارد.اما آیا این بدن همان بدن در دنیای مادی است؟ شما هیچگاه نمیتوانید روح را با تازیانه عذاب کنید.
بلکه این بدن است درد را احساس میکند.
عذاب روح گونه ای دیگر است. نه با تازیانه.

این حرف شما مربوط به عالم برزخ است . اما شما چگونه ثابت میکنید که در قیامت یا بهشت و جهنم روح نیازی به جسمی متکاملتر ندارد؟

اما یک سوال. این بدن چیست؟ آیا غیر از این است این بدنی که در دنیای برزخی و آخرت وجود دارد همان نفس است.

شما ثابت کنید که این بدن در آخرت همان نفس است و چیز دیگری نیست


الف : اگر بدن برزخی همان نفس باشد ، و بدن آخرت همان نفس باشد. شما این نفس را در دنیای مادی هم دارید.و این یعنی فرق بین بدن و جسم.و ان چیزی که عذاب میشود نفس است یعنی همان بدن.

در برزخ چون انسان مرده است نیازی به بدن مادی ندارد اما در روز قیامت انسان زنده میشود ، این زنده شدن چه معنایی خواهد داشت، اگر باز هم همان روحی باشد که از جسمش جدا شده و به آن مرده گفته میشود؟ وهو الذی احیاکم ثم یمیتکم ثم یحییکم

ادامه دارد

بنده منظورم این است که آن روزی که به عنوان قیامت از آن سخن میگویید در دنیای مادی است نه در بهشت و جهنم.و اینکه در دنیای مادی تمام جسم شخصی به عینه برانگیخته شود ربطی به عذاب در بهشت و جهنم ندارد.

بالاخره واضح میفرمایید که شما معاد جسمانی را قبول دارید یا خیر ؟ اگر قبول دارید پس چرا در جای دیگر آوردید:

پس یعنی تنها نقطه ای که با هم تفاوت نظر دارم بر سر معاد است.

بنده میگویم معاد روح و بدن است.
شما میگویید جسم هم در معاد است.

لطفا بفرمایید اینگونه برانگیخته شدن جسمانی چرا نباید ربطی به بهشت و جهنم داشته باشد؟ پس بعد از حسابرسی این جسم مادی ایشان چه خواهد شد؟

بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام.

یک سوال. آیا موجود شبیه سازی شده همان موجود اول است؟
یا ماهیت موجود شبیه سازی شده با موجود اصلی و اول فرق میکند؟

بحث این نیست که همه سلولهای شخص شبیه سازی شوند، کافی است یک سلول شبیه سازی شود و روح خود شخص به آن بازگردد.

حتی اگر کل بدن هم از سلولهای خود شخص باشند نمیتوان به آن اشکال وارد کرد چون از کیفیت معاد چیزی بطور قطع و یقین در دست ما نیست.

با تشکر

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

چرا نیست؟
جسم مادی که در آن طیران شرکت نکرده. در بستر آرمیده و آهنگ گذر زمانش تغییری نمیکند. (چون تغییر در آهنگ گذر زمان برای یک جسم مادی در سرعتهای بالا اتفاق می‌افتد.)

شما وقتی می خوابید و بیدار می شوید،زمان تغییر نکرده است؟
یعنی شب می خوابیم و صبح بیدار می شویم،زمان تغییر نکرده است؟
شب همان صبح است؟
ضمن این که آهنگ گذر زمان با خود زمان فرق می کند.ما بحثمان راجع به زمان است.نه آهنگ گذر زمان.

گفتم: « این حرف زمانی درست است که تکاپو و حرکت در عالم رویا از جسمِ مادی باشد.»
کسره را اضافه نمودم تا جمله بیانش واضح شود.

بنده هم همین را برداشت کردم.ولی متوجه ارتباط ملازمه ای که بیان کردید نمی شوم.بنده گفتم:
در خصوص آهنگ گذر زمان،در خواب در عالم رویا زمانی نمی گذرد.بلکه در خواب در عالم مادی زمان می گذرد.چون برای جسم محدودیت زمانی وجود دارد،این محدودیت باعث می شود که خواب در یک زمان خاص واقع شود.در واقع محدودیت و مقید بودن از حیث زمان،از بعد مادی بر می خیزد.نه بعد معنوی.

شما در پاسخ گفتید:
این حرف زمانی درست است که تکاپو و حرکت در عالم رویا از جسم مادی باشد.

حال بنده از شما می پرسم چرا حرف ما وابسته به این است که تکاپو و حرکت در عالم رویا بوده است؟
حقیر می گویم روح دارد سیر خود را انجام می دهد و جسم بر روی بالشت خوابیده است.ولی چون جسم ظرفیت و محدودیتی دارد،سیر روح در یک بازه زمانی خاص،یعنی از شب تا صبح، صورت می گرد.حال به چه دلیل حرف بنده زمانی درست است که تکاپو و حرکت در عالم رویا از جسم مادی باشد؟

منظورم اینست که جسم مادی، در حرکت ما در عالم رویا از مشهد تا سبزوار شرکت نداشته. این نقل و انتقال از مشهد تا سبزوار متعلق به روح و جسمِ مثالی بوده.

ما هم نگفتیم جسم شرکت داشته است.بلکه می گوییم محدودیت ناشی از جسم است.

به عبارت دیگر ما در عالم رویا در یک فضای سه بعدی راه رفتیم، نماز خواندیم، جابجا شدیم و ... و آنوقت شما میگوئید چون در عالم مثال بوده واقعیت مکانی نداشته و شکل بوده؟!

شما می گویید در عالم رویا این کار ها را انجام دادم.یک حرم دیدم.در نتیجه مکان وجود دارد.بنده می گویم محتمل است که شما شکل حرم را دیده باشید.صورت حرم را دیده باشید.یعنی صورتی را دیده اید،نه یک مکان را.آیا چنین چیزی محتمل نیست؟شما در اینجا برای نقد ما بر حرف شما،دارید از حرف خودتان استفاده می کنید.خب این مصادره به مطلوب است.مگر این که ما درست متوجه منظور شما نشده باشیم.

دوست عزیز، اگر از دیدگاه شما در زمان خواب طیران روح و جسم مثالی صرفاً در عالم مثال واقع میشود، با این حساب چگونه جابجائی اشیاء بین عالم مثال و ناسوت را توجیه میکنید؟

نخست این که خودتان اینجا گفتید "اگر از دیدگاه شما در زمان خواب طیران روح و جسم مثالی صرفاً در عالم مثال واقع میشود".بنده از شما می پرسم طیران جسم مثالی،چطور قرار است در عالمی غیر عالم مثال واقع شود؟
درباره سوالتان هم درست متوجه منظور شما نشدم.منظورتان از جابجایی دقیقاً چیست؟
قرار نیست جسم مادی وارد عالم مثال شود یا بر عکس.این هم که چطور ما زمانی عالم مثال را درک می کنیم و زمانی عالم مادی را،دلیلش این است که ما علاوه بر جسم،روح هم داریم.اینطور نیست که جابجایی صورت بگیرد.هر چیز در مرتبه خودش است.به تعبیر خیلی ساده ای (و البته نادقیق) می توان گفت که این عالم ها موازی هستند (هر چند نادقیق و ناکامل است این تعبیر).در نتیجه نیازی نیست برای ورود و ادراک،یکدیگر را قطع کنند تا نوعی جابجایی صورت گیرد.

لبیک یا مهدی
و من الله التوفیق

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام.

انسان یک روح دارد و یک بدن.و این بدن میتواند جسمهای مختلفی را بپذیرد.

روح و بدن پیوسته باهم هستند تا هنگام مرگ.

پس انسان بیش از یک روح و بدن ندارد و اگر روح و بدنی در یک نقطه باشند نمیتوانند در نقطه ای دیگر باشند.

شبهه

اگر فرضیات فوق درست و صحیح باشند زمانی که من نوعی میخوابم در خواب بدن خویش را در نقطه ای میبینم و در آن نقطه بدن برادر و دوستان خود را در خواب میبینم چرا برادر و دوستان من در همان لحظه بدن خود را و بدن من را در نقطه ای دیگر میبینند؟چگونه یک روح وبدن در عین حال میتوانند در چند نقطه حضور داشته باشند؟

اگر فرضیات فوق درست نباشند.آنوقت ماقائل به چندین روح و بدن برای یک شخص هستیم.که به نوعی تناسخ ارواح را تایید میکند.
و اگر تناسخ ارواح را بپذیریم آنوقت شبهاتی دیگر به وجود می آید.
سلام
روح یک عنوان کلی برای بعد غیر مادی انسان است در حالیکه این بعد دارای مراتبی است و هرمرتبه نازل بدن مرتبه عالی آن محسوب میشود بر این اساس چهار یا شش مرتبه مجرد سه یا پنج بدن به نسب مرتبه بالاتر خود هستند
و اما قضیه خواب مربوط به قوه خلاقه ذهن است و ربطی به ابدان خارجی ندارد
یا علیم

سلام

شده وقتی خوابم یکی از دوست هام رو در خواب میبینم . ولی فردا بعد از بیداری دوست من شب گذشته خواب دیگه ی دیده. پس من واقعا دوستمو ندیدم . اشتباه میکنم؟

حتی اگه شب گذشته کنار هم و توی یک ساعت خوابیده و توی یک ساعت بیدار شدیم.

سلام و عرض ادب.
با تقدیم احترام خدمت دوست عزیزم جناب بن موسی :Gol:

شما وقتی می خوابید و بیدار می شوید،زمان تغییر نکرده است؟
یعنی شب می خوابیم و صبح بیدار می شویم،زمان تغییر نکرده است؟

برادر، این مطلب که واضح است و در آن حرفی نیست.
بنده آهنگ گذر زمان مد نظرم بود و نه گذر زمان.
تفاوت این دو آهنگ را در خواب و بیداری ذکر کردم و میخواستم انطباقش با نظریه نسبیت اینشتین را بگویم که فرصت نشد.
منتها مضمون فرمایش شما اینگونه بود که در خواب چون سیر روح و جسم مثالی در عالم مثال است، پس نه گذر زمان داریم (یعنی آهنگ آن صفر است) و نه مکان (یعنی هر آنچه میبینیم شکل است).

در این مورد حقیر دیدگاه متفاوتی دارم که قبلاً در تاپیکهای دیگر به آن اشاره کرده‌ام.
حقیر عالم مثال را به گونه‌ای دیگر میشناسم که در آن هم جرم وجود دارد هم حرکت فیزیکی با سرعت مشخص و معین و هم گذر زمان با آهنگی به مراتب کندتر از آهنگ آن در دنیای مادی.

مطالب وجه علمی دارد اما فکر نمیکنم انطباقش بر عالم مثال، فرآیندی اثبات پذیر باشد.
بنابراین چاره‌ای جز سکوت در برابر مطالب شما ندارم.
مطالبی که بر اساس فلسفه اسلامی در مورد عالم مثال بیان نمودید، بیانگر دو مورد است:
1) در این عالم آهنگ گذر زمان صفر است.
2) در این عالم مکان معنی ندارد و هر چه هست، شکل است.
که پاسخ تاپیک را میدهد.

با تشکر از شما دوست عزیز :Gol:

دوست گرامی شما از همه سند معتبر میخواهید اما خودتان برای حرفهایتان نه سندی دارید و نه میتوانید آنها را ثابت کنید.

لطفا بفرمایید اگر در معاد جسم انسانها محشور نمیشود پس چرا خداوند برای اثبات معاد میفرماید:

وانه یحی الموتی.

اگر فقط ارواح مردگان برانگیخته میشوند پس چرا باید حرف از زنده شدن مجدد آنها در روز معاد باشد؟

ادامه در پست بعد

به نام حضرت الله.

اینکه بدن با جسم فرق دارد رو همه قبول دارند. اما اگر فبول ندارید سند ارائه دهم.

بنده گفتم در جهنم جسم وجود ندارد.شبهه طرح کردم. شما باید پاسخ شبهه را بدهید و ثابت کنید در جنم و بهشت جسم هم وجود دارد.

لطفا آیات قیامت را بیان نفرمایید.زیرا قیامت قبل از بهشت و جهنم است و ربطی به جهنم و بهشت ندارد.

چرا نمیتواند این جسم دنیوی عذاب ببیند؟ سند معتبر قرآنی یا روایی دارید؟ آیا سندی دارید بر اینکه عذاب آخرتی فقط روحانی است و جسمی در کار نیست؟

باید بگم پذیرفتن این مساله اصلا برای بنده مشکلی ایجاد نمیکند ، در صورتیکه بتوانید آن را ثابت کنید

شما میگویید جسم دنیوی عذاب میشود!؟

اینکه بدن با جسم فرق دارد رو همه قبول دارند. اما اگر فبول ندارید سند ارائه دهم.

باسلام

خواهشمند هستم سند ارائه دهید.

اگر منظور شما از بدن همان بدن مثالی است که هنگام مرگ هم این بدن از روح جدا نمیشود. پس چرا میفرمایید که فقط تا هنگام مرگ با هم هستند؟

آیا روایات وجود ندارد که قبل از برپایی قیامت تمام انسانها و ارواح و فرشتگان میمیرند و خداوند برای مدتی تنها میشود؟؟
تا زمانی که در صور دمیده شود و قیامت برپا شود؟

لطفا برای این حرف خود سند بیاورید. این مساله چیزی نیست که بدون دلیل بتوانید آن را ثابت کنید. همانطور که قبلا هم گفته شده روح انسان در هر عالمی متناسب با آن عالم نیاز به بدنی دارد تا بتواند قابلیتهای خود را بروز دهد.

عجب.....

یعنی شما میگویید انسان بیش از یک روح دارد؟؟؟؟

چرا خداوند در قرآن فرمود از روح خویش(روح مقدس) بر پیکر آدمی دمیدم.
چرا نگفت از روح های بر پیکر آدمی دمیدم!؟

این حرف شما مربوط به عالم برزخ است . اما شما چگونه ثابت میکنید که در قیامت یا بهشت و جهنم روح نیازی به جسمی متکاملتر ندارد؟

قیامت با آخرت (بهشت و جهنم فرق دارد)

بنده نگفتم در قیامت جسم وجود ندارد.

گفتم در آخرت جسم وجود ندارد. زیرا جسم نمیتواند وارد عالم معنا شود.

شما ثابت کنید که این بدن در آخرت همان نفس است و چیز دیگری نیست

بنده کلی گفتم. نفس ، باطن ، بدن ، و.... هرکدام را که شما دوست داری بگو.

بنده میگوییم بدن. بدن برزخی.

در برزخ چون انسان مرده است نیازی به بدن مادی ندارد اما در روز قیامت انسان زنده میشود ، این زنده شدن چه معنایی خواهد داشت، اگر باز هم همان روحی باشد که از جسمش جدا شده و به آن مرده گفته میشود؟ وهو الذی احیاکم ثم یمیتکم ثم یحییکم


به نام خدا.

دوست گرامی شما چه اصراری دارید که بگویید قیامت همان بهشت و جهنم است!؟

قیامت در زمین و در دنیای ماده روخ میدهد.

يعني می فرمایید: پوست 80 سالگی همان پوست سه ده سالگی است ولی سلولها تغییر کرده است. میشه توضیح بدید چطور این سلولها تغییر کرده چندین مرتبه ولی پوست همچنان سر جای خود باقی است.

تمام سلولهای پوست پیر میشوند و قسمتی دیگر به آن اضافه میشود اما هیچگاه از بین نمیرود.

یعنی می فرمایید انسان در زمان واحد دو بدن دارد: بدن مادی وبدن مثالی با کدام دلیل چنین سخنی اثبات می شود؟ یک روح چطور می تواند همزمان دو جسم متفاوت داشته باشد.
اما نسبت به نکته دوم چه کسی گفته در بزرخ جسم مثالی عذاب خواهد شد ویا خواهد سوخت. اصلا در برزخ عذاب جسمی نیست که جسم مثالی بسوزد بلکه لذات وعذابهای آنجا روحی است. شاهد هم آیه زیر که خداوند در مورد فرعونیان می فرماید:
النار یعرضون علیها غدوا وعشیا ویوم تقوم الساعة أدخلوا آل فرعون أشد العذاب(غافر/46) آتش را روز وشب بر آنها عرضه می دارند وزمانی که قیامت برپا شود خطاب رسد که آل فرعون را به سخت ترین عذاب وارد کنید.
اینجا سخنی از اینکه آنها در بریخ خواهند سوخت نداریم بلکه بر آتش عرضه می شوند واین عذاب آنها است. ولی در قیامت آنها را وارد آتش خواهند کرد.

یک سوال:

شما میگویید در برزخ هیچ عذابی وجود ندارد!؟؟

[FONT=times new roman]بسم الله الرحمن الرحیم

باسلام

در نزد اهل لغت (دهخدا،معین و...) مراد از بدن همان جسم است که مرکب از اعضاء و جوارح مادی وجود ما اعم از پوست،گوشت و استخوان و... می باشد؛ولی در اصطلاح فلاسفه به قالب مادی وجود انسان،بدن گفته می شود.(برای قانع شدن امام عشق:منظور از بدن مادّی انسان ، آن صورت و قالبی است که گوشت و پوست و استخوان و امثال آنها ، حامل این صورت و قالبند.(طبق آدرسی که امام عشق داد))
باید افزود که علاوه بر این انسان دارای بدن مثالی نیز می باشد که در عالم خواب،ما افراد را در قالب همان بدن مثالی مشاهده می کنیم.

(نکته:انسان دارای بدن مادّی و بدن مثالی و روح است.(طبق آدرسی که امام عشق داد))

اینکه بدن با جسم فرق دارد رو همه قبول دارند. اما اگر فبول ندارید سند ارائه دهم.

با سلام
بنده هم مشتاق هستم که سند شما را ببینم.

بنده گفتم در جهنم جسم وجود ندارد.شبهه طرح کردم. شما باید پاسخ شبهه را بدهید و ثابت کنید در جنم و بهشت جسم هم وجود دارد.
لطفا آیات قیامت را بیان نفرمایید.زیرا قیامت قبل از بهشت و جهنم است و ربطی به جهنم و بهشت ندارد.

میشه بفرمایید بهشت وجهنم چه فرقی با قیامت دارند چون در قرآن چنین چیزی نیامده است. وقتی انسانها محشور شدند وقیامت بر پا شد همانطور که در سوره واقعه آمده است انسانها به سه دسته تقسیم می شوند: اصحاب یمین، اصحاب شمال، وسابقون که سابقون واصحاب یمین در انواع نعمتهای بهشتی غوطه ور خواهند شد که تفصیل آن در این سوره شریفه ذکر شده است واصحاب شمال نیز در عذابهای جهنمی قرار خواهند گرفت.
همانطور که از این سوره به دست می آید وبهتر است یک بار آنرا مطالعه کنید این نعمتها وعذابها ثمره برپایی قیامت است وآیات قرآن بر اینها نیز قیامت را اطلاق می کند. حال اینکه شما با کدام منطق اینها زا از هم جدا می کنید بنده نمی دانم.
مثلا در آیه 11 سوره معارج بعد از بیان برپایی قیامت می فرماید: یبصّرونهم یودّالمجرم لو یفتدی من عذاب یومئذ ببنیه، چون حقیقت حال کافران واضح شود آرزو کنند که با فدای فرزندانشان می توانستند از عذاب این روز(قیامت )رهایی پیدا کنند.
بحث عذاب طبق این آیه مربوط به قیامت است نه اینکه دو چیز جدا از هم باشند طبق برداشت اشتباه حضرتعالی.
اینکه در بهشت وجهنم جسم وجود دارد از واضحات ومسلمات دین ما است. البته نه با دیدگاه شما که جسم وبدن را جدا می دانید. مراد از معاد جسمانی همان بدن است نه چیز دیگری. ودلیل آن سوره قیامت است که می فرماید: أیحسب الانسان ألن نجمع عظامه بلی قادرین أن نسوی بنانه (قیامت/3-4) آیا انسان گمان می کند ما استخوانهای او را جمع نخواهیم کرد بلکه می توانی سر انگشتان او را نیز درست گردانیم. اینجا سخن یاز جسم مثال وغیره نیست بلکه بدن وجسم انسان که در همین دنیا بوده است در قیامت نیز خداوند احیاء می کند وبا همان بدن محشور شده ولذت یا عذب می بیند.

با سلام
بنده هم مشتاق هستم که سند شما را ببینم.

[FONT=times new roman]بسم الله الرحمن الرحیم

باسلام

در نزد اهل لغت (دهخدا،معین و...) مراد از بدن همان جسم است که مرکب از اعضاء و جوارح مادی وجود ما اعم از پوست،گوشت و استخوان و... می باشد؛ولی در اصطلاح فلاسفه به قالب مادی وجود انسان،بدن گفته می شود.(برای قانع شدن امام عشق:منظور از بدن مادّی انسان ، آن صورت و قالبی است که گوشت و پوست و استخوان و امثال آنها ، حامل این صورت و قالبند.(طبق آدرسی که امام عشق داد))
باید افزود که علاوه بر این انسان دارای بدن مثالی نیز می باشد که در عالم خواب،ما افراد را در قالب همان بدن مثالی مشاهده می کنیم.

(نکته:انسان دارای بدن مادّی و بدن مثالی و روح است.(طبق آدرسی که امام عشق داد))

به نام حضرت الله

با سلام.

جناب محی الدین لطفا مطلب سایت را بادقت مطالعه بفرمایید.

http://www.porseman.org/q/show.aspx?id=115775

شما میگویید جسم دنیوی عذاب میشود!؟

طبق آیات بالا ودهها آیه دیگر انسان با جسم دنیوی در جهنم عذاب می بیند.

آیا روایات وجود ندارد که قبل از برپایی قیامت تمام انسانها و ارواح و فرشتگان میمیرند و خداوند برای مدتی تنها میشود؟؟
تا زمانی که در صور دمیده شود و قیامت برپا شود؟

ما آیه داریم که دوبار در صور دمیده می شود، که بار اول همه می میرند غیر از آنهایی که خدا می خواهد وبار دوم همه زنده می شوند ولی کیفیت اینها برای ما مشخص نیست که آنزمان اصلا زمانی خواهد بود تا بگوییم که خدا مدتی تنها می ماند یا نه؟
ونفخ فی الصور فصعق من فی السماوات ومن فی الارض إلا من شاءالله(زمر/68)، ودر صور دمیده می شود وهر کسی که در آسمانها وزمین هستند می میرند غیر آنهایی که خدا می خواهد(یعنی بعضی ها که خدا می خواهد زنده می مانند)

بسم الله الرحمن الرحیم.

جناب کارشناس عزیز و گرامی به سوال بنده روان و ساده پاسخ دهید.

آیا شما احساس میکنید جهنم و بهشت در دنیای ماده است!؟؟؟؟؟؟

درضمن به یک سوال دیگر بنده که پرسیده بودم پاسخ نداده اید.


شما میگویید در برزخ هیچ عذابی وجود ندارد!؟؟

(یعنی بعضی ها که خدا می خواهد زنده می مانند)


بسم الله الرحمن الرحیم.

میشه بفرمایید این قسمت را با کدام یک از متن عربی قرآن ترجمه فرموده اید!؟

طبق آیات بالا ودهها آیه دیگر انسان با جسم دنیوی در جهنم عذاب می بیند.

بنده در آیه 3 و 4 سوره قیامه نخوانده ام که جسم در جهنم عذاب میشود.

قیامت با آخرت (بهشت و جهنم فرق دارد)
بنده نگفتم در قیامت جسم وجود ندارد.
گفتم در آخرت جسم وجود ندارد. زیرا جسم نمیتواند وارد عالم معنا شود.

احساس نمی کنید که حرفهایتان متناقض است. چطور در آخرت در قیامت جسم وجود دارد ولی در آخرت ندارد. مگر آخرت وقیامت با هم فرق می کنند؟ دوست عزیز مد نظر داشته باشید که قیامت اسامی مهتلف دارد نسبت به حالات مختلفی که در آنجا وجود دارد ولی به این معن ینیست که هر کدام از آنها یک عالم جدا هستند.
طبق آیاتی که بیان شد قیامت، آخرت وبهشت وجهنم هم جسمانی است وهم روحانی واز آیات قرآن چنین بر می آید که بدن وجسم آنجا همین جسمی است که در دنیا بوده است وما نمی توانیم دیدگاه فلاسفه وعرفاء را بر آیات قرآن تحمیل کنیم.

دوست گرامی شما چه اصراری دارید که بگویید قیامت همان بهشت و جهنم است!؟
قیامت در زمین و در دنیای ماده روخ میدهد.

این سخن این بنده خدا نیست بلکه سخن قرآن وخدا است که توضیح داده شد. با کدامین دلیل می فرمایید که قیامت در زمین رخ می دهد وعالم ماده، جناب امام عشق مشکل عمده شما این است که سخنهایتان بدون استناد ودلیل است.

شما میگویید در برزخ هیچ عذابی وجود ندارد!؟؟

بنده چیزی از خود نگفتم وبرا شما آیه قرآن ذکر کردم بر عکس شما که سخنهایتان کلا بدون دلیل واستناد است. از آیه هم استفاده نمی شود که عذاب نیست بلکه عذاب به شکل ینیست که یوست بسوزد یا مثل جهنم سوختن جسمی باشد. در جواب سخن شما بود که اشکال کرده بودید چرا جسم مادی گناه کند وجسم مثالی بسوزد که گفته شد اینجا سوختن جسم مثالی در کار نیست.

به نام حضرت الله

این سخن این بنده خدا نیست بلکه سخن قرآن وخدا است که توضیح داده شد. با کدامین دلیل می فرمایید که قیامت در زمین رخ می دهد وعالم ماده، جناب امام عشق مشکل عمده شما این است که سخنهایتان بدون استناد ودلیل است.

مشکل از جانب شماست که پست های بنده را با دقت مطالعه نمی فرمایید. بنده گفتم قیامت در دنیای ماده است و سوره زلزال را بیان فرموده ام.
شما اگر با دقت تمام پستهای بنده را از ابتدا مطالعه بفرمایید آدرس بیان نموده ام.

اما نسبت به نکته دوم چه کسی گفته در بزرخ جسم مثالی عذاب خواهد شد ویا خواهد سوخت. اصلا در برزخ عذاب جسمی نیست که جسم مثالی بسوزد بلکه لذات وعذابهای آنجا روحی است.

یک بار دیگر طبق متن شما سوالم را تکرار میکنم. در برزخ عذاب وجود دارد یا خیر!؟ پاسخ بنده یک کلمه است. نیاز به تفسیر هم ندارد.

آیه ای که به صراحت بیان کرده باشد در جهنم جسم عذاب میشود را بیان بفرمایید.
آیه ای که به صراحت بیان کرده باشد جسم در بهشت لذت میبرد را بیان بفرمایید.

موضوع قفل شده است