آیا انسان یک روح و یک بدن دارد یا بیشتر؟

[INDENT]

کارشناس بحث: استاد کریم
[/INDENT]

انسان معمولی چهار روح دارد اما امام معصوم علیه السلام پنج روح دارد

سلام و عرض ادب.

جناب امام عشق، در مورد فرض اول که بیان فرمودید:

انسان یک روح دارد و یک بدن.و این بدن میتواند جسمهای مختلفی را بپذیرد.

منظورتان از جسمهای مختلفی که بدن میتواند بپذیرد چیست؟

با سلام؛لازم نیست که تمامی فرضیات بیان شده را پذیرفت یا همگی را رد کرد.یعنی می توان بعضی از فرضیات را قبول و بعضی دیگر را رد نمود.به علاوه شما باید تعریفی از روح و به خصوص بدن ارائه نمایید تا سرانجام این مکالمه به جرّوبحث بیهوده و عبث کشیده نشود زیرا به نظر می رسد تعریفی که از بدن در ذهن شما می باشد صحیح نیست و خلاف واقع است؛پس لطفا تعریف خودتان را بیان نمایید.باتشکر

سلام علیکم

انسان در این دنیا یک روح دارد که به او حیات میدهد و این روح در هر دنیایی نیاز جسم دارد بنابراین روح انسان در دنیا و برزخ یک جسم مادی و یک جسم مثالی دارد .

و زمانی که قبض روح میشود جسم مادی از روح و جسم مثالی جدا میشود

سلام و عرض ادب.

به نام خدا.

عرض سلام و ادب خدمت دوست عزیز و گرامی جناب استوار.
اگر اجازه دهید بنده پاسختان را به طرح یک پرسش شروع کنم.

بنده دستم قطع میشود. و با علم پزشکی یک دست دیگر را به بنده پیوند میزنند.آیا دست دوم جزء بدن من است یا جسم من!؟

اصلا دست و پا و سر و .... جزء بدن است یا جزء جسم!؟

بلا به دور. انشاالله همواره سالم و سلامت باشید :Gol:

در پاسخ به پرسشتان، حقیقتاً حقیر تفاوتی میان جسم و بدن نمیبینم. جسم یا بدن، مجموعه‌ای است از اعضاء و جوارح.
اگر شما تعریف خاصی از ایندو دارید لطفاً ارائه دهید تا منظورتان از چندین جسم برای یک بدن مشخص شود.

سلام و عرض ادب.

جسم مثالی همان بدن است که با جسم مادی و دنیوی تفاوت دارد.و زمانی که ما میخوابیم روح و بدن هردو در عالم مثال میروند.و زمانی که ما خود را در خواب میبینیم در واقع جسم مثالی خود را می بینیم نه جسم مادی.
بدن یا همان جسم مثالی یکی است و قابل تغییر نیست.
برخلاف جسم مادی و دنیوی که ممکن است تغییر کند.مثلا دستی جایگزین دست فعلی شود. قلبی جایگزین قلب فعلی شود و .......

و زمانی که شخصی در جهنم عذاب میشود جسم مثالی(بدن) عذاب میشود نه جسم مادی(پیکر).

با تعریفی که از بدن و جسم ارائه دادید و تفاوتی که برای این دو قائل شدید، منظورتان مشخص شد. ممنونم :Gol:

حال پرسشی که پیش می‌آید اینست که چه دلیلی دارد جسم مثالی (بدن) کاملا با ابعاد و حجم جسم مادی (پیکر) یکسان باشد؟
به طور مثال، اگر فرض کنیم نظریه ارتباط روح با مغز صحیح باشد، ظاهراً در این مقام جسم مثالی در واقع حکم یک واسطه برای ارتباط روح با مغز است. چه الزامیست این جسم مثالی شبیه به کل جسم مادی باشد و نه مثلا شبیه به مغز؟

و پرسش دیگر در مورد جمله قرمز رنگتان است. از آیات قرآن اینگونه استنباط می‌شود که بُعد جسمانی در قیامت، همین جسم مادیست که پس از مرگ متلاشی و تجزیه میشود. و نه جسم مثالی که در عالم برزخ همراه روح است.

و پرسش دیگر در مورد جمله قرمز رنگتان است. از آیات قرآن اینگونه استنباط می‌شود که بُعد جسمانی در قیامت، همین جسم مادیست که پس از مرگ متلاشی و تجزیه میشود. و نه جسم مثالی که در عالم برزخ همراه روح است.

سلام

جناب استوار من همیشه با خودم فکر می کردم که اگر جسم انسان در قیامت همین جسم دنیوی انسان باشد
در روز قیامت که 50 هزارسال است
این همه انسان که روزی سه وعده نیاز به غذا دارند و براحتی مریض می شوند
خداوند باید اشپزخانه های متعدد و دکترهای بی شمار
برای ان روز تدارک ببینید
همچنین لباس و حمام و ....

شاید به نظرتان خنده دار بیاید

ولی این نشان می دهد جسم انسان در اخرت همین جسم دنیوی نیست

یا لطیف

به نام خدا.

جسم مثالی همان بدن است که با جسم مادی و دنیوی تفاوت دارد.و زمانی که ما میخوابیم روح و بدن هردو در عالم مثال میروند.و زمانی که ما خود را در خواب میبینیم در واقع جسم مثالی خود را می بینیم نه جسم مادی.
بدن یا همان جسم مثالی یکی است و قابل تغییر نیست.
برخلاف جسم مادی و دنیوی که ممکن است تغییر کند.مثلا دستی جایگزین دست فعلی شود. قلبی جایگزین قلب فعلی شود و .......

و زمانی که شخصی در جهنم عذاب میشود جسم مثالی(بدن) عذاب میشود نه جسم مادی(پیکر).

سلام

شما بر چه اساسی بین جسم و بدن تفاوت قائل میشوید؟ فکر نمیکنم نیازی به تفکیک این دو واژه باشد.

جسم و بدن مادی و مثالی فقط از لحاظ ماهیت با هم تفاوت دارند. اگر بخشهایی از بدن مادی بتواند عوض شود پس از مدتی در اثر تغییر کاملا از بین رفته و مجددا عضو خود شخص به حساب میاید. اما بدن مثالی بدلیل مادی نبودنش نیاز به تعویض ندارد.

در آخرت هم بدن سوم و کاملتری برای انسان خواهد بود مطابق با آن جهان . آنچنانکه در دوزخ با سوختن از بین نمیرود و مجددا خلق میشود تا آنجا که باید یا خود شخص و یا آثار اعمال پلید او از بین برود.( إِنَّهُ مَن يَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِمًا فَإِنَّ لَهُ جَهَنَّمَ لَا يَمُوتُ فِيهَا وَلَا يَحْيى ) و اگر اهل بهشت باشد جاودانگی از خصوصیات این بدن خواهد بود در صورتیکه بدن برزخی چنین خصوصیتی ندارد و با نفخ صور میمیرد.

ضمنا روح انسان بیدار هم ممکن است از جسم خود خارج شود و جسم مادی خود را ببیند یا اینکه با جسم مادی بدن مثالی خود را ببیند

انسان یک روح دارد و یک بدن.و این بدن میتواند جسمهای مختلفی را بپذیرد.
روح و بدن پیوسته باهم هستند تا هنگام مرگ.
پس انسان بیش از یک روح و بدن ندارد و اگر روح و بدنی در یک نقطه باشند نمیتوانند در نقطه ای دیگر باشند.

طبق آیات قرآن که در سوره مومنون کامل تر آمده است خداوند بدن انسان خلق کرده واز روح خود در او دمیده است. اما این کلمه که بدن می تواند جسمهای مختلفی را بپذیرد زیاد شفاف وواضح نیست که بهتر است آنرا توضیح دهید. چون بدن یکی است ولی سلولهای همین بدن همیشه در حال تغییر هستند وچند سال یکبار بطور کامل عوض می شوند.
اما در باب روح باید گفته شود همانطور که در قرآن ذکر شده ما در باره روح چیز زیادی نمی دانیم، چون در آیه 85 سوره اسراء آمده است که ای پیامبر از تو در باره روح سوال می کنند که در جواب بگو روح از سنخ فرمان پروردگارم است وبه شما از علم جزاندکی داده نشده است.
ودر احادیث نیز همانطور که جناب عین الحیات اشاره کرده اند بیان شده است که برای اوصیاء وپیامبرام پنج روح است: روح بدن، روح القدس، روح قوه، روح شهوت وروح ایمان که مومنان روح القدس را ندارد وچها رتای دیگر را دارند.( بصائرالدرجات، ج1، ص447)
لذا فهم این نوع احادیث برا یما سخت است واظهار نظر در باب روح به این آسانی نیست. البته اینها ر عرض روحی که گفته شده ونفخت من روحی نیستند بلکه زیر مجموعه او هستند.
اتصال روح وبدن به این شکل نیست که قابل جدایی از هم نباشند. بلکه همین روح در عالم خواب از انسان جدا می شود، وچون طبق آیه شریفه از سنخ امر الهی است ومجرد هم هست مسلما هر چیزی حین آزادی سعی می کند به آن وطن اصلی خود برگردد لذا روح هم همین که از بدن جدا شد به عالم ملکوت می رود وچون مجرد است می تواند در یک ثانیه هزاران کیلومتر راه را طی کند ومثل بدن سنگین نیست که وقتی در یک جا هست برای رفتن به محل یدیگر که هزار کیلومتر فاصله دارد با ماشین حداقل ده ساعتی راه برود بلکه همین روح در عرض کمتر از یک ثانیه این مسیر را می تواند طی کند چون سنگینی بدن را ندارد.

اگر فرضیات فوق درست و صحیح باشند زمانی که من نوعی میخوابم در خواب بدن خویش را در نقطه ای میبینم و در آن نقطه بدن برادر و دوستان خود را در خواب میبینم چرا برادر و دوستان من در همان لحظه بدن خود را و بدن من را در نقطه ای دیگر میبینند؟چگونه یک روح وبدن در عین حال میتوانند در چند نقطه حضور داشته باشند؟

بدن به این سرعت جابجا نمی شود ولی روح همانطور که گفته شد می تواند این کار را بکند وهمین روح مجرد است ومی تواند در عالم خواب ه اقضای آن یک بدن وجسمی متناسب با همین بدن دنیوی داشته باشد یا درست کند. وچون حقیقت انسان به روح است نه جسم وجسم همیشه در حال تغییر است همین روح در عالم خواب با بدنی همانند بدن دنیا ظاهر می شود.

اگر فرضیات فوق درست نباشند.آنوقت ماقائل به چندین روح و بدن برای یک شخص هستیم.که به نوعی تناسخ ارواح را تایید میکند.
و اگر تناسخ ارواح را بپذیریم آنوقت شبهاتی دیگر به وجود می آید.

علی الظاهر از بحث تناسخ چنین بر داشتی نمی شود مگر اینکه مراد خود را توضیح دهید. چون در تناسخ معتقدان به آن می گویند که با مردن انسان او دنیا را ترک نمی کند بلکه روح او به اقتضای اعمال سابق او در بدن جدیدی قرار می گیرد
اگر کردارش خوب باشد در بدنی خوب واگر بد باشد به شکل حیوانات ظاهر میشود. این مساله هم که با توجه با ایرادات وارد بر آن مثل اینکه یک بدن دو روح داشته باشد. چون مسلم است هر بدنی روحی دارد وبا توجه به تناسخ روح دیگری هم در این بدن قرار می گیرد که می شود دو روح، لازمه این مساله این است که این شخص در عین حال که خودش است نباشد چون روح شخص دیگری در او قرار گرفته است واین هم بالوجدان غلط است چون هیچ شخصی چنین ذهنیتی نسبت به خودش ندارد. ومستلزم تناقض است که یک شخص در عین حال که واحد است دو تا باشد. وتناقض محال وغیر قایل تحقق است.
بحث پنج روح هم که گفته شد به معنای این نیست که اینها در عرض هم هستند چون روح حقیقی که خداوند می فرماید: ونفخت فیه من روحی( از روح خودم در او دمیدم) یکی بیشتر نیست. موارد دیگر به حالات وشوون مختلف زندگی برمی گردد که برای حیات نباتی روح نباتی یا همان بدنی لازم است، برای حیات شهوتی روح شهوتی وغیره که اینها زیر مجموعه همان روح حقیقی هستند ودر عرض با او نیستند که گفته شود پنج روح جدا از هم.

سلام.تشکر از موضوعات مفید وارزشمند......در مورد روح وجسم...که طبق ایات قران بیان شده ....هر انسانی یک روح دارد..نه بیشتر.....وقتی انسان خواب میرود روح طیر الارض میکند وممکن هست در عرض یک دقیقه یا کمتر چندین مکان یا افراد را دیدار کند..یا هزاران جا برود این دلیل نمیشود که انسان چندین روح داشته باشد......چون انسان پس از مرگ فقط یک روح از قالب بدن او جدا میشود یا موقع خواب فقط یک روح از بدن خارج میشود...ان نفس است که دوست گرامی فرمودند ممکنه چند روح وجود داشته باشد...نه چنین چیزی اصلا وجود ندارد ....ان نفس انسان هست که بد یا خوب میشود یا در عالم خواب زشت یا زیبا نشان داده میشود........تشکر

سلام علیک،و رحمته الله ،،،،از ۵ گزینه ،،مورد الف،گزینه ۱ قابل قبول هست،،به نظر خودم،،

سلام خدمت دوستان محترم..... روح وجسم همه جا با هم هستند...روح انسان پس از مرگ به عالم برزخ سفر میکند...واگر عذاب یا خطایی باشد فقط روح انسان در عالم برزخ عذاب میبیند.....ولی طبق ایات قران...روح وجسم در قیامت باهم عذاب میبینند...و در قیامت جسم هم عذاب میبیند...

سلام و عرض ادب.

آیه 56 سوره نساء میگوید هرچه پوست بدنشان بسوزد ، پوست دیگری قرار میدهیم تا بچشد سختی عذاب را.
اگر قرار بود جسم مادی عذاب ببیند. برای چه خداوند پوست بدن خود من را دوباره متولد نمیکند و آن را عذاب نمیکند.چرا پوست دیگری که گناهی ندارد را بر بدن من میکشد و عذاب میکند.یا پوست و جسم مادی وسیله ای است برای عذاب بدن.

امام صادق(ع) در پاسخ به این پرسش می‌فرمایند: « تو به من بگو كه اگر شخصى خشتى را خرد كند، و دوباره آن را خيس كرده خشت بزند، و به شكل اولش برگرداند، اين خشت همان خشت اول نيست؟ و آيا غير آن نيست؟ ، و جز اين است كه در عين اين كه غير آن همان است ؟ »

مرحوم علامه طباطبائی(ره) در تفسیر المیزان بعد از ذکر روایت فوق می‌نویسد: « برگشت حقيقت جواب به اين است وقتى ماده‌یِ چند صورت يكى باشد، مى توان گفت موجود متصور به آن چند صورت يكى است ، بدن انسان نيز مانند اجزايش مادام كه همان انسان است يكى است ، هر چند تغييراتى به خود بگيرد. »

سلام و عرض ادب.

این نشان می دهد جسم انسان در اخرت همین جسم دنیوی نیست

شما میگویید جسم دنیوی عذاب میشود.

شما زمانی که با دست روی ران پای خود میزنید دردی که احساس میکنید مربوط به جسمتان است یا بدنتان. اگر جسمتان درد میگیرد آیا زمانی که شخصی میمیرد و جسم مثالی (بدن) و روح او از جسمش خارج میشوند آیا اگر با تازیانه آن جسم را بزنید آن جسم دردش میآید؟

به نظر حقیر، آیات 3 و 4 سوره قیامة در مورد بُعد جسمانی معاد، واضح و روشن می‌باشد:
آيا انسان مى‏پندارد كه هرگز استخوانهاى او را جمع نخواهيم كرد (3) آرى قادريم كه حتى خطوط سر انگشتان او را موزون و مرتب كنيم (4)

برادر ارجمند، جناب امام عشق.
درست است که پس از مرگ، جسم مادی هیچ دردی را احساس نمیکند اما این جسم در قیامت مجدداً شکل گرفته و روح به آن تعلق میگیرد.

سلام و عرض ادب.

شخصی آمد نزد امام صادق(ع) و گفت. آیا خدا میتواند تمام دنیا را با تمام عظمتش درون یک تخم مرغ با همان اندازه قرار دهدو
امام (ع) فرمودند آری. شخص گفت چگوه. امام فرمودند چشم تو از یک تخم مرغ کوچکتر است آیا تو با این چشم نمیتوانی تمام دنیا را ببینی و......
شخصی دیگر آمد نزد امام صادق(ع) و همان سوال را پرسید. امام (ع) فرمودند : خیر . شخص گفت چرا . امام(ع) فرمودند زیرا تخم مرغ قابلیت ندارد.و از حکمت خدا به دور است که چنین کاری بکند.و.......

یکی از اصحاب که نزد امام (ع) بود عرضه داشت . چگونه به دو نفر که یک سوال پرسیدند . دو پاسخ متفاوت داده اید.
امام(ص) اگر به شخص اول میگفتم خیر . او شبهه اش چندین برابر میشد.
و اگر به شخص دوم که یک عالم بود میگفتم آری شبهه او میز دوچندان میشد.
به هرکس به اندازه عقلش باید پاسخ داد.

پوست بدنشان بسوزد ، پوست دیگری قرار میدهیم

اما کلام امام(ع) و نیز بیان علامه(ره) روشن است.
در همین دنیا نیز، سلولهای پوست در پریود زمانی کوتاهی تعویض و جایگزین میشود و پوست مکرر و با سرعت نسبتاً بالا جایگزین و تجدید می‌گردد.
به عبارت دیگر ماده‌یِ این صورتهای مختلف، واحد است. پس پوستهای مختلف جسم انسان، در عین غیر بودن، موجودیت یکسان دارند.

آيا انسان مى‏پندارد كه هرگز استخوانهاى او را جمع نخواهيم كرد (3) آرى قادريم كه حتى خطوط سر انگشتان او را موزون و مرتب كنيم (4)

با سلام خدمت دوست دانشمند جناب استوار عزیز.
درست است که در قرآن آیاتی هست که یه وضوح به معاد جسمانی اشاره دارد. ولی یک مشکلی که از قدیم به این گونه معاد مورد اشاره قرآن مطرح است این است که قرآن اشاره کرده که دقیقا همان جسم با همان مواد جسمانی و با همان اتم ها و مولکول ها را گرد می آوریم. ولی نیک می دانید و می دانیم که ماده تشکیل دهنده جسم انسان هایی که امروزه از ابتدای تاریخ بشریت تا به الان آمده اند و رفته اند و در آینده ممکن است بیایند ممکن است خیلی بیشتر از ماده ی موجود در این زمین خاکی باشد. اصولا می دانید که مواد تشکیل دهنده انسانها به خاک باز می گردد و از طریق خاکبه مواد غذایی تبدیل شده و وارد بدن حیوانات و انسانهای دیگر می شود. لذا استخوانهای بنده معلوم نیست در دویست سال آینده وارد بدن چه کسی شده باشد.
حال سوال اینجاست در روز قیامت ماده استخوان بنده به اسم چه کسی باید در روز قیامت جمع آوری شود؟
و من الله توفیق

به نام حضرت الله.

سلامی مجدد خدمت دوستان و سروان گرامی خودم. جنابان امین و استوار عزیز.

شما میگویید جسم دنیوی عذاب میشود.

شما زمانی که با دست روی ران پای خود میزنید دردی که احساس میکنید مربوط به جسمتان است یا بدنتان. اگر جسمتان درد میگیرد آیا زمانی که شخصی میمیرد و جسم مثالی (بدن) و روح او از جسمش خارج میشوند آیا اگر با تازیانه آن جسم را بزنید آن جسم دردش میآید؟
نفس مجرد است و مادی نیست.نفس میتواند بدن باشد.

آیه 56 سوره نساء میگوید هرچه پوست بدنشان بسوزد ، پوست دیگری قرار میدهیم تا بچشد سختی عذاب را.
اگر قرار بود جسم مادی عذاب ببیند. برای چه خداوند پوست بدن خود من را دوباره متولد نمیکند و آن را عذاب نمیکند.چرا پوست دیگری که گناهی ندارد را بر بدن من میکشد و عذاب میکند.یا پوست و جسم مادی وسیله ای است برای عذاب بدن.

به نام خدا.

یک عارف فرزانه ای از دنیا میرود.
شخص چشم چران و هوس بازی در همان بیمارستان وجود دارد که هر دو چشمش کور شده است.

خانواده عارف چشمان آن عارف را به ان شخص چشم چران میدهند.شخص چشم چران با آن چشم هوس رانی میکند.

در آخرت همه با بدنشان محشور میشوند.اگر این جسم مادی همان جسم مثالی باشد تکلیف آن عارف چه میشود؟

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب امام عشق ، بفرمایید بنده کی گفتم این جسم دنیوی هست که عذاب میشود؟

شما برای اینکه ثابت کنید معاد روحانی است نه جسمانی ، میگویید اگر مادی باشد به این معناست که خداوند یک بدن دیگری را عذاب میکند. در حالیکه چنین نیست. جسم انسانها شاید مکررا به خاک رود و مجددا انسان دیگری را بسازد. پس نیازی به آن مثالها که آوردید و در پست قبلی هم پاسخش را دادم نیست.

همانطور که گفتم روح انسان در هر عالمی نیاز به یک بدن دارد. در دنیا این بدن، مادی است و در عالم برزخ این بدن، برزخی است. وقتی بدن برزخی همسنخ جهان آخرت نیست چگونه بدن دنیوی با این خصوصیاتی که دارد میتواند همسنخ آن عالم بشود؟

طبق آیات شریفه،همین عالم مادی به عالم دیگری تبدیل میشود. یوم تبدل الارض غیرالارض و السموات وبرزوا لله الواحدالقهار

توجه بفرمایید نگفتیم عالم آخرت همان جهان مادی است.

با سلام خدمت دوست دانشمند جناب استوار عزیز.
درست است که در قرآن آیاتی هست که یه وضوح به معاد جسمانی اشاره دارد. ولی یک مشکلی که از قدیم به این گونه معاد مورد اشاره قرآن مطرح است این است که قرآن اشاره کرده که دقیقا همان جسم با همان مواد جسمانی و با همان اتم ها و مولکول ها را گرد می آوریم. ولی نیک می دانید و می دانیم که ماده تشکیل دهنده جسم انسان هایی که امروزه از ابتدای تاریخ بشریت تا به الان آمده اند و رفته اند و در آینده ممکن است بیایند ممکن است خیلی بیشتر از ماده ی موجود در این زمین خاکی باشد. اصولا می دانید که مواد تشکیل دهنده انسانها به خاک باز می گردد و از طریق خاکبه مواد غذایی تبدیل شده و وارد بدن حیوانات و انسانهای دیگر می شود. لذا استخوانهای بنده معلوم نیست در دویست سال آینده وارد بدن چه کسی شده باشد.
حال سوال اینجاست در روز قیامت ماده استخوان بنده به اسم چه کسی باید در روز قیامت جمع آوری شود؟
و من الله توفیق

سلام علیکم

با اجازه از جناب آقای استوار

یک سوال داشتم از حضرتعالی. این ایرادی که شما وارد کردید به قرآن است یا به برداشت مفسرین؟

یک سوال داشتم از حضرتعالی. این ایرادی که شما وارد کردید به قرآن است یا به برداشت مفسرین؟

با سلام خدمت دوست عزیز.
ایراد بنده به برداشت خودم از آیات قرآن بود. پر واضح است که برداشت بنده می تواند اشتباه باشد. دوستان فرهیخته و عالمی چون شما و همچنین جناب استوار می توانید بنده را متوجه اشتباهم بکنید.
و من الله توفیق

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

اگر فرضیات فوق درست و صحیح باشند زمانی که من نوعی میخوابم در خواب بدن خویش را در نقطه ای میبینم و در آن نقطه بدن برادر و دوستان خود را در خواب میبینم چرا برادر و دوستان من در همان لحظه بدن خود را و بدن من را در نقطه ای دیگر میبینند؟چگونه یک روح وبدن در عین حال میتوانند در چند نقطه حضور داشته باشند؟

در خواب انسان یا با عالم مثال ارتباط برقرار می کند یا با عالم مجردات.اما هر دو این عالم ها از مکان و حرکت منزه هستند.لذا مشکلی نیست که انسان چنین چیزی ببیند.چون در این دو عالم مکان معنا ندارد.
مطلبی که فرموده اید،می تواند اثباتی باشد بر وجود روح.

لبیک یا مهدی
و من الله التوفیق

با سلام خدمت دوست دانشمند جناب استوار عزیز.
درست است که در قرآن آیاتی هست که یه وضوح به معاد جسمانی اشاره دارد. ولی یک مشکلی که از قدیم به این گونه معاد مورد اشاره قرآن مطرح است این است که قرآن اشاره کرده که دقیقا همان جسم با همان مواد جسمانی و با همان اتم ها و مولکول ها را گرد می آوریم. ولی نیک می دانید و می دانیم که ماده تشکیل دهنده جسم انسان هایی که امروزه از ابتدای تاریخ بشریت تا به الان آمده اند و رفته اند و در آینده ممکن است بیایند ممکن است خیلی بیشتر از ماده ی موجود در این زمین خاکی باشد. اصولا می دانید که مواد تشکیل دهنده انسانها به خاک باز می گردد و از طریق خاکبه مواد غذایی تبدیل شده و وارد بدن حیوانات و انسانهای دیگر می شود. لذا استخوانهای بنده معلوم نیست در دویست سال آینده وارد بدن چه کسی شده باشد.
حال سوال اینجاست در روز قیامت ماده استخوان بنده به اسم چه کسی باید در روز قیامت جمع آوری شود؟
و من الله توفیق

سلام

حقیقتا مسائلی مطرح می کنید ناب و دست اول :ok:

یک جواب ابکی می تونه این باشه که استخوانهای بدن انسان فقط وارد گیاهان و جانوان و طبیعت بشه
و وارد بدن انسانهای دیگه نشه :Gig:

با سلام خدمت دوست عزیز.
ایراد بنده به برداشت خودم از آیات قرآن بود. پر واضح است که برداشت بنده می تواند اشتباه باشد. دوستان فرهیخته و عالمی چون شما و همچنین جناب استوار می توانید بنده را متوجه اشتباهم بکنید.
و من الله توفیق

با عرض سلام خدمت شما

شما که چنین قاطعانه میفرمایید این مشکل از قدیم هست حتما حرف خودتان را قبول دارید و به عقیده ی ما اشکال وارد میدانید، پس صحیح نیست که با کنایه صحبت کنید...

اول باید خدمت شما عرض کنم که برای بنده خیلی چیزهایی که ممکن است برای شما بدیهی باشد ، غیرممکن به نظر میرسد و تنها چیزی که باعث میشود قبول کنم اینست که با چشمانم آنها را میبینم.

همین باعث میشود که به این عقل و آگاهی محدود خودم هیچ وقت اعتماد نکنم آنهم در جایی که خود خداوند خبری را داده است...

خدایتعالی در قرآن کریم در پاسخ به کسانیکه میگفتند چه کسی این استخوانها را زنده میکند، میفرماید:

قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَهُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ

بگو: همان کسی که نخستین بار آنها را پدید آورد، زنده شان می کند و او به هر آفرینشی کاملاً دانا است.

أَوَلَیْسَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَی أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُم بَلَی وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِیمُ

آیا [خدا ناتوان است و] آن کسی که آسمان ها و زمین را آفریده قادر نیست که مثل آنان را خلق کند؟ چرا و او است آفریدگار بسیار دانا.

ب : اگر بگویید آن بدن برزخی و آن بدن آخرتی ماهیتشان به کلی فرق میکند یک مشکل اساسی به وجود می آید.
بنده در عالم برزخی عذاب میبینم.اگر بدن برزخی بنده ماهیتش به کلی فرق کند آنوقت گناه بدن چیست که باید عذاب شود؟
همین طور در آخرت.

با عرض سلام و ادب خدمت شما

این اشکال شما را میتوانیم به همان بدن برزخی که شما قائل به آخرتی بودنش هستید هم بگیریم.

به این صورت که مگر این بدن انسان خودش از خودش اختیاری داشته؟ مثلا آن دست و پای برزخی مگه به اختیار خودش مرتکب گناه شده که باید بخاطر صاحبش که او را به گناه آلوده کرده عذاب ببیند؟

ج: اگر گزینه الف و ب را قبول ندارید پس چه چیز در آخرت عذاب میشود!؟

از آیات قرآنی چنین استفاده میشود که معاد جسمانی است.

بعنوان نمونه:

وَأَنَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌ لَّا رَیْبَ فِیهَا وَأَنَّ اللَّهَ یَبْعَثُ مَن فِی الْقُبُورِ

و این که قیامت آمدنی است و شکّی در آن نیست و این که خدا آنان را که در قبرها هستند برمی انگیزد.

بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و خداقوت

از خوندن این تاپیک در صفحه دوم یا سوم لذت بردم.

خدمتتان عرض کنم: آب موجود است یا اکسیژن و هیدروژن؟

اگر آب همان:اکسیژن و هیدروژن است، آنگاه نمیشه این سه تا رو در یک مجموعه قرار داد و با هم در موردشون نظر داد، چون آب از دوتای دیگه متمایز نیست!

پس آب میشه موجودی باشه در بعد دیگری، که تصویر اون در این بعد میشه اکسیژن و هیدروژن!

پس استخوان بدن انسان هم موجودی است، که در بعدی دیگری است اما تصویر آن در بعدی غیر از آن اجزایش است

پس من میتونم استخوان بدنم را با هر اجزایی مورد نیاز برای استخوان داشته باشم!

یک شکل سه بعدی رو در نظر بگیرید که تصویرش روی یک صفحه یک شکل دو بعدی است!

اگه اینطور باشه: آب حقیقتاً چیزی اضافه از اکسیژن و هیدروژن است!

همینطور در مورد «بدن» و «دیگر اجزای اون». :khaneh:

با سلام .

حقیقتا مسائلی مطرح می کنید ناب و دست اول

نمی دونم جدا گفتید یا با کنایه؟ به هر حال همانطور که عرض شد این اشکال از قدیم بوده و ابداع بنده نیست.

یک جواب ابکی می تونه این باشه که استخوانهای بدن انسان فقط وارد گیاهان و جانوان و طبیعت بشه
و وارد بدن انسانهای دیگه نشه

نه تنها نمی توان آن را ثابت کرد بلکه اگر ثابت شود این را نمی توان منکر شد که برخی از این استخوان ها بوسیله پیوند اعضا وارد بدن انسان های دیگر که می شود.

شما که چنین قاطعانه میفرمایید این مشکل از قدیم هست حتما حرف خودتان را قبول دارید

ارتباطی بین قاطعیت بنده از وجود چنین مشکلی از قدیم و یقین داشتم به برداشت خودم پیدا نکردم.

به عقیده ی ما اشکال وارد میدانید، پس صحیح نیست که با کنایه صحبت کنید...

کسانی که تجربه مباحثه با بنده را دارند می دانند که بنده اهل کنایه زدن نیستم. اگر گفتم دوستان عالمی چون شما حقیقتا گفتم.

اول باید خدمت شما عرض کنم که برای بنده خیلی چیزهایی که ممکن است برای شما بدیهی باشد ، غیرممکن به نظر میرسد و تنها چیزی که باعث میشود قبول کنم اینست که با چشمانم آنها را میبینم.

اگر منظورتان انتقال مولکول های استخوان انسان به بدن انسان های دیگر است باشد برای بنده هم بدیهی نیست. بلکه بنده از امکان صحبت کردم. به هر حال اگر ممتنع هم باشد همان طور که در بالا عرض شد راه راحت تری هم غیر از آن وجود دارد که در بالا در پاسخ به کاربر دل آرام عرض شد.

همین باعث میشود که به این عقل و آگاهی محدود خودم هیچ وقت اعتماد نکنم

چگونه می توانیم به پیوند اعضا اعتماد نکنیم؟

آنهم در جایی که خود خداوند خبری را داده است...

خدایتعالی در قرآن کریم در پاسخ به کسانیکه میگفتند چه کسی این استخوانها را زنده میکند، میفرماید:

قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَهُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ

بگو: همان کسی که نخستین بار آنها را پدید آورد، زنده شان می کند و او به هر آفرینشی کاملاً دانا است.

أَوَلَیْسَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَی أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُم بَلَی وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِیمُ

آیا [خدا ناتوان است و] آن کسی که آسمان ها و زمین را آفریده قادر نیست که مثل آنان را خلق کند؟ چرا و او است آفریدگار بسیار دانا.

ما مشکلی با خدا نداریم. عرض شد برداشت ما از سخن خدا ممکن است اشتباه باشد. ولی بنده بدلیل ناقص بودن عقلم برداشتم با مشاهداتم تناقض دارم. از شما درخواست کردم بنده را متوجه برداشت اشتباهم بکنید.
و من الله توفیق

بسم الله الرحمن الرحیم.

سلامی مجدد خدمت دوست گرامی جناب امین.

بنده به گونه ای دیگر پاسخ میدهم.

جسم اختیاری از خود ندارد که گناهی را انجام دهد.اگر انسان گناهی میکند بخاطر نفس اوست.
نفس همان بدن است که با جسم فرق میکند.و این نفس در دنیای مادی وجود دارد ، در عالم برزخ وجود دارد ، در آخرت هم وجود دارد.
نفس همان بدن است که با جسم ظاهری فرق میکند.

عرض سلام مجدد خدمت جناب امام عشق

لطفا بفرمایید از نظر جنابعالی چه فرقی است بین عالم مثال که همان برزخ است با قیامت؟

آیا از نظر شما این عوالم مراتب ندارند؟ مراتب به معنای برتری و کمال.

اگر انسان تنها از همین نفسی که شما میفرمایید تشکیل شده باشد که این نفس در همان برزخ هم میتواند متنعم شود و جزا ببیند، پس نقش قیامت چیست؟

اگر خداوند انسان را با جسم مادی آفریده یعنی خلقت انسان باید بدین گونه باشد که تنها با آن نفسی که جنابعالی میفرمایید، یک مخلوق کامل نشود. پس قاعدتا باید در آخرت هم واجد جسم متکاملتری باشد که از خصوصیات آنزوال ناپذیریست (مگر به خواست خدا)

اگر به چنین جسمی در آخرت نیازی ندارد پس چرا باید به این جسم مادی در دنیا نیاز داشته باشد؟ چرا نباید با همان نفسش در این دنیا زندگی کند؟

چرا باید کل دنیا از این حالت پست مادی بیرون آید تا انسان زندگی جدیدی را آغاز کند؟

این توجیهات حضرتعالی چنان است که گویا برای خدا اینکار غیر ممکن است.

خدایی که در همین دنیا

به بعضی از بندگانش طول عمرهای هزار ساله عنایت کرده. آیا نمیتواند اراده بفرماید تا عناصر به گونه ای تغییر یابند که زوال و نابودی نداشته باشند؟

این آیه نگفته است که جسم عذاب میشود.بلکه گفته است در قیامت برانگیخته میشود.
آیا قیامت قبل از ورود به جهنم یا بهشت نیست!؟

خب اینکه قیامت قبل از بهشت و جهنم است یعنی انسانها معاد جسمانی دارند. نکنه میفرمایید در بدو ورودشان به بهشت و جهنم این جسم از آنها پس گرفته میشه؟

سوال؟

بفرمایید آیا بدن مثالی امعاء و احشاء دارد؟
چرا باید بفرماید:


یُصْهَرُ بِهِ مَا فِی بُطُونِهِمْ وَالْجُلُودُ

که آنچه در شکم هایشان است و پوست هایشان به وسیله آن گداخته می شود.

بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و خداقوت

از خوندن این تاپیک در صفحه دوم یا سوم لذت بردم.

خدمتتان عرض کنم: آب موجود است یا اکسیژن و هیدروژن؟

اگر آب همان:اکسیژن و هیدروژن است، آنگاه نمیشه این سه تا رو در یک مجموعه قرار داد و با هم در موردشون نظر داد، چون آب از دوتای دیگه متمایز نیست!

پس آب میشه موجودی باشه در بعد دیگری، که تصویر اون در این بعد میشه اکسیژن و هیدروژن!

پس استخوان بدن انسان هم موجودی است، که در بعدی دیگری است اما تصویر آن در بعدی غیر از آن اجزایش است

پس من میتونم استخوان بدنم را با هر اجزایی مورد نیاز برای استخوان داشته باشم!

یک شکل سه بعدی رو در نظر بگیرید که تصویرش روی یک صفحه یک شکل دو بعدی است!

اگه اینطور باشه: آب حقیقتاً چیزی اضافه از اکسیژن و هیدروژن است!

همینطور در مورد «بدن» و «دیگر اجزای اون».
با سلام.
اگر درست متوجه منظورتون شده باشم می خواهید بگویید استخوان بنده می تواند با مولکول های دیگری هم در آن دنیا ساخته شود.
یعنی یک کل می توان همان کل باشد حتی اگر اجزایش تغییر کرده باشد؟
به اعتقاد بنده که کل بوجود آمده دیگر آن کل قبلی نیست. در ثانی اگر به داستان حضرت ابراهیم و درخواست او از خدا مبنی بر چگونگی زنده کردن مردگان در قیامت مراجعه بفرمایید خواهید دید خداوند برای حضرت ابراهیم همان اجزاء اولیه پرندگان را جمع کرد و نه پرندگان را به عنوان یک کل از هر جزیی ساخت.
و من الله توفیق

سلام و عرض ادب.

به نام خدا.

سلامی مجدد خدمت شما.

اینکه جسم در آخرت وجود دارد یا خیر وجود بدن و فرق بین جسم و بدن را نقض نمیکند.

جوری دیگر سخنم را بیان میکنم.

1 - در عالم برزخ تن پرورانی که به صورت خوک و یا گاو محشور هستند.یعنی چه؟

منظور از بدن ، نفس است. نفس با روح فرق میکند.

زمانی که شما میخواهی چیزی را بخوری و از خوردن آن لذت میبری.

الف : این جسم شماست که طلب میکند و لذت میبرد.

ب : این روح شماست که طلب میکند و لذت میبرد.

ج: این نفس(بدن) شماست که طلب میکند و لذت میبرد.

2 - در قیامت کسانی که به صورت سگ و خوک و دیگر حیوانات محشور میشوند. جسمشان اینگونه محشور میشود.یا بدنشان (نفسشان)

3 - زمانی که یک عالم شخصی را به صورت خر میبیند. آن عالم جسم آن شخص را به صورت خر میبیند. یا بدن(نفس) او را.

لطفا به متن زیر نیز پاسخ دهید.

به نام خدا.

یک عارف فرزانه ای از دنیا میرود.
شخص چشم چران و هوس بازی در همان بیمارستان وجود دارد که هر دو چشمش کور شده است.

خانواده عارف چشمان آن عارف را به ان شخص چشم چران میدهند.شخص چشم چران با آن چشم هوس رانی میکند.

در آخرت همه با بدنشان محشور میشوند.اگر این جسم مادی همان جسم مثالی باشد تکلیف آن عارف چه میشود؟

برادر بزرگوار، بنده نیز منکر وجود جسم مثالی و نیز تفاوتش با جسم مادی نیستم.
صورتهای حیوانی (مانند خوک و ...) برای انسان تنها مختص عالم برزخ و آخرت نیست. شنیده‌ایم و خوانده‌ایم (و یا دیده‌ایم) در شرح حال بزرگان و وصف ایشان، که آنها این صورِ حیوانیِ برخی انسانها را مشاهده میکرده‌اند.
این صور چون مربوط به باطن و یا همان جسم مثالیست، قطعاً با چشم سر مشاهده نمیشود. بلکه تبیینی هست که در اثر تعالی روح و کسب اطلاعات از عالم مثال توسط روح، بر مغز افاضه میگردد. به عبارت دیگر روح اطلاعات عالم مثال را به واحد پردازش بصری مغز منتقل میکند و باعث مشاهده باطن مثالی دیگران میشود.

اما در مورد چشمان عاریتی آن شخص هوسران:
اگر بخواهیم با نوع دیدگاه شما به اعضاء و جوارح جسم مادی انسان نگاه کنیم، باید بگوئیم دست یک انسان گنهکار، یا چشمانش یا گوشهایش و ... چرا باید در آتش جهنم بسوزند؟
مگر گناه را آن عضو انجام داده؟ آن عضو که تحت فرمان مغز و مغز نیز تحت تدبیر روح است.
و از طرف دیگر:
چشمان یک عارف، مگر نیکی و حسناتی از خود داشته که اگر به جسم یک گنهکار پیوند زده شود، آنگاه عذاب برایش نوعی بی عدالتی و ظلم باشد؟

در واقع این اعضاء بجز ابزار چیز دیگری نیستند. نه خوبیها و نه بدیها متعلق و مربوط به آنها نیست.
بنابراین جابجا شدن این اعضاء و یا تجدید و نو شدن آنها، اصولاً جائی برای بحثها و شبهات اینچنینی ندارد.

بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام وخداقوت

به اعتقاد بنده که کل بوجود آمده دیگر آن کل قبلی نیست. در ثانی اگر به داستان حضرت ابراهیم و درخواست او از خدا مبنی بر چگونگی زنده کردن مردگان در قیامت مراجعه بفرمایید خواهید دید خداوند برای حضرت ابراهیم همان اجزاء اولیه پرندگان را جمع کرد و نه پرندگان را به عنوان یک کل از هر جزیی ساخت.

مگه تو همین دنیا همان پرندگان مذکور، روز به روز و آن به آن بدنشان تغییر نکرده؟
با این وصف خدا کدام اجزاء آنها را زنده کرده؟

یا مگه وقتی اجزای بدنشان در اثر تنفس، غذا خوردن، و واکنشهای شیمیایی و .... تغییر کرده، بدنشان بدن کسی دیگه شده؟

مگه تو همین دنیا همان پرندگان مذکور، روز به روز و آن به آن بدنشان تغییر نکرده؟
با این وصف خدا کدام اجزاء آنها را زنده کرده؟

یا مگه وقتی اجزای بدنشان در اثر تنفس، غذا خوردن، و واکنشهای شیمیایی و .... تغییر کرده، بدنشان بدن کسی دیگه شده؟
با سلام.
آنطور که بنده از داستان حضرت ابراهیم متوجه می شوم همان بدنی که تا آخرین لحظه زنده بود دوباره اجزایش به هم بازگشت داده شد.
به هر حال تمام سوالاتی که پرسیدید در اصل سوال خودم بود که به خودم بازگردانیدید.
سوال بنده در اصل همین است که جسم انسان که هر آنی در حال تغییر است پس کدام جسم در روز قیامت محشور می شود؟
و من الله توفیق

نمی دونم جدا گفتید یا با کنایه؟ به هر حال همانطور که عرض شد این اشکال از قدیم بوده و ابداع بنده نیست.
نقل قول

سلام

کنایه نگفتم جناب شریعت عقلانی
شبهه جالبی هست که نشون میده بدن انسان در روز قیامت با این بدن فرق داره
همانطور که یک بار دیگه دربالا گفتم
اصلا عقلانی نیست که انسان با همین بدن درقیامت برانگیخته بشه
چون این بدن نیازهای زیادی داره
و سریع مریض میشه
تصور کنین میلیارها انسان برانگیخته شدن
خوب ببینید چند تا اشپزخانه لازمه برای تغذیه این همه انسان :khandeh!:
چند تا سرویس بهداشتی :khandeh!:
چندتا حمام :khandeh!:

.....
تازه این مشاغل از کجا میاد :Moteajeb!:

واگر یک اپیدمی مریضی بیاد چند نفر انسان دوباره می میرند :Moteajeb!:

ممکنه بگین همین بدنه که نیاز به این چیزها نداره

در این صورت چنین بدنی
دیگه این بدن نیست و باید حتما ساختارش فرق داشته باشه

یا لطیف

بنده هم به همین دلیل میگویم این جسم نیست که عذاب میشود. بدن است و بدن همان نفس و باطن است.

با سلام.
این اعتقاد شما ایرادی ندارد. ولی آیا تفسیری از آیات قرآن کریم که به معاد جسمانی اشاره دارد می توانید ارایه دهید که با این اعتقاد تطابق داشته باشد؟
و من الله توفیق