آیا باید دلیل جواب منفی را به خواستگارمان بگوییم؟
تبهای اولیه
سلام. شنیدم که میگن: وقتی یکی میاد خواستگاریت و به هر دلیلی پسند نکردی, هیچوقت به طرفت راستشو نگو که بخاطر فلان مشکلت گفتم نه !!!
این گفته تا چه حد صحت داره؟
اما سوال خودم:
فرضا یکی اومده خواستگاری و اخلاقایی ازش دیدیم که خوشمون نیومده. مثلا عصبی بوده, یا اعتماد بنفس پایینی داشته, یا آدم زورگویی بوده
و دوست داشته همیشه همه چی مطابق میل اون باشه, یا به نظر هیچکس احترام نمی ذاشته یا ...
البته اینایی که نوشتم فقط مثال بود. ممکنه خیلی موارد دیگه ای هم باشه که باعث باشه طرفتو نپسندی.
خب حالا بعد از خواستگاری, خانواده ی پسر زنگ زدن و نظر ما رو میخوان. بعد از اینکه بهشون جواب رد دادیم, با اصرار خیلی زیاد میخوان دلیل رد شدن شون رو بدونن.
اما واقعیت اینه که بعضی چیزا رو نمیشه رک به طرف گفت. به دو دلیل:
1. ممکنه بهش بربخوره و ناراحت بشه. حالا درسته ما خواستگارو رد کردیم ولی حق نداریم طوری بگیم که دلش بشکنه. نحوه ی گفتن و خود چیزی که میخوایم بگیم خیلی مهمه.
2. ممکنه بهش بگیم مثلا بخاطر عصبی بودن, خودخواه بودن و ... بهت جواب رد دادم.
حالا البته گفتن خود اینا هم خیلی خیلی سخته. ولی فرضا اومدیم و گفتیم. اینجا باز دو حالت پیش میاد:
یا خواستگار خیلی محترمانه میره و تو دل خودش میگه: حالا فک کرده مثلا خودش خیلی فرشته س؟:ajab:
یا اینکه اگه اون پسر, خاطر دخترو خیلی بخواد ممکنه بهش بگه: قول میدم رفتارمو عوض کنم یا قولایی از این دست. و ازش فرصت بخواد.
حالا مثلا بعد از گذشت چند ماه یا یکی دو سال! دوباره میاد خواستگاری و ادعا میکنه که تغییر کردم. اینجا ما می مونیم و کوله باری از ابهام که آیا این راست میگه یا نه ؟!
ممکنه بریم تحقیق کنیم و نتیجه ی همه ی تحقیقات نشون بده که این آدم عوض شده. ولی چطوری میشه به اینا اعتماد کرد؟ شاید داره فیلم بازی میکنه تا دخترو بدست بیاره! شاید برای اطرافیانشم فیلم بازی کرده!
یا اصلا ممکنه واقعا خودشو عوض کرده باشه. ولی از اونجایی که تغییراتی که بخاطر یه نفر دیگه باشه پایدار نمی مونه, از کجا معلوم فردا بزنه زیر همه چیز و با کوچکترین اختلافی بشه همون آدم سابق؟ کسی که بخاطر خودش عوض نشده بلکه بخاطر من بوده, چه تضمینی هست که همیشه همینطوری خوب بمونه!
اصلا از کجا بفهمیم واقعا تغییر کرده؟ و علاوه بر اون بخاطر خودش اینکارو کرده و این تغییرات همیشه پایدار می مونه؟
سوال دیگم اینه که آیا درسته به خواستگار بگیم بخاطر فلان مشکل (عصبی بودن - اعتماد بنفس پایین - بداخلاقی - خودخواهی و ... ) بهت جواب رد دادم ؟؟؟
سلام و عرض ادب خدمت شما
و همه افرادي محترم كه بحث را دنبال مي كنند.
بيان ضعف هاي ديگران نياز به مقدمات، شرايط و زمينه هاي در دو طرف دارد.
فردي كه انتقاد پذير است و ظرفيت بالايي داشته باشد با بيان حقيقت به طور محترمانه ناراحت نخواهد شد ولي اين افراد كمياب اند و غالبا افراد به دليل نداشتن همين صفات خوب رد مي شوند.
بنابراين بهتر است با توريه (نه دروغ) آنها را محترمانه رد كنيم كه دلي نرنجد مثلا بگوييم استخاره مي كردم و اين وصلت خوب نيست( استخاره كرده ايد ولي بيان نمي كنيد كه استخاره چه بود يا اشاره مي كنيد به استخاره اي كه قبلا كرده ايد و بد هم بوده دروغ هم نگفتيد)
بيان ضمن سخنان
مي توانيد ايشان را در ضمن سخنان تان جهت دهيد و رهنمون شويد كه مثلا اين عيب مانع پيشرفت شما است ولي لازم نيست حتما بگيد من هم به اين دليل رد مي كنم به خصوص اين كه فرد شخصيتي شكننده داشته باشد.
تغيير
درباره اين كه فردي قول بدهد كه تغيير مي كنم زياد نمي شود اطمينان كرد چرا كه اگر تغيير مبدي دروني نداشته باشد استمرار نخواهد داشت به خصوص در زماني كه اختلافات در زندگي خودنمايي كنند.
اما بايد به اين امر دقت داشته باشيم كه گرفتار وسواس نشويم كه كسي كه بدون دوست يا شريك زندگي بي عيب باشدتنها باقي خواهد ماند. بله همان گونه كه ما بي عيب نيستيم نبايد انتظار داشته باشيم ديگران كاملا از همه عيوب مبرا باشند.
اگر صفاتي مانند امانت داري و راستگويي و دينداري و تلاش و منطقي بودن در فردي باشد مي توان اميد به خوب شدنش داشت. به شرط اين كه با همديگر خانواده اي معنوي و الهي بسازيد با مطالعه و مشورت با كارشناسان خوب ديني.
موفق باشيد
سلام خدمت شما مشاور محترم.
بسیار ممنونم بابت پاسخ تون. با توجه به جوابی که نوشته بودین دو تا سوال برام پیش اومد.
بهتر است با توريه (نه دروغ) آنها را محترمانه رد كنيم كه دلي نرنجد مثلا بگوييم استخاره مي كردم و اين وصلت خوب نيست( استخاره كرده ايد ولي بيان نمي كنيد كه استخاره چه بود يا اشاره مي كنيد به استخاره اي كه قبلا كرده ايد و بد هم بوده دروغ هم نگفتيد)
1. بجز استخاره, چه دلایل دیگه ای میتونیم بیاریم؟؟؟
2. ممکنه یه پسری از همه لحاظ مناسب ما باشه, ولی ایرادش این باشه که خیلی تحت سلطه ی خانوادش باشه. به عبارتی تحت فرمان پدر و مادرش. اونا هرچی گفتن بی چون و چرا قبول کنه (منظورم از جنبه ی منفیشه). یعنی دیگران براش تصمیم میگیرن. یا اینکه به قول معروف خیلی مامانیه. این پسر در تمام این سالها یاد گرفته که اینطوری زندگی کنه. اما اگر این نقطه ضعف رو نداشت, حتما بهش جواب مثبت میدادن. تو اینجور موارد آدم سر دوراهی می مونه. از یه طرف می بینی طرف مقابل همونیه که میخوای. ولی از طرف دیگه این نقطه ضعفش چیزیه که نمیشه به همین راحتی ازش گذشت. خود همین بعده ها زمینه ساز خیلی از اختلاف ها میشه.
تو این مثال چطوری میشه به اون آقا گفت که این مشکلو داری. چون اگر اینو نداشت دختر بهش جواب مثبت میداد. چطوری میشه اطمینان کرد این آقا خودشو تغییر بده؟ این شیوه ی زندگی شاید الان خیلی درش نهادینه شده باشه و سخت بتونه خودشو عوض کنه. (البته اینی که نوشتم فقط یه مثال بود).
مورد قبلی رو با مثال های دیگه ای هم میشه درنظر گرفت. مثل عصبی بودن.
البته اینو کاملا قبول دارم که هیچ آدمی بی عیب و نقص نیست. همونطوری که ما خودمون هم بی عیب نیستیم. هرکس یه نقطه ضعف هایی داره. ولی این مهمه که تلاش کنه تا اون ضعف هاشو ریشه کن کنه. یا حداقل کمرنگ کنه.
مثلا بگوييم استخاره مي كردم و اين وصلت خوب نيست( استخاره كرده ايد ولي بيان نمي كنيد كه استخاره چه بود يا اشاره مي كنيد به استخاره اي كه قبلا كرده ايد و بد هم بوده دروغ هم نگفتيد)
سلام به همه(:
به نظر من این که بگیم استخاره کردیم وخوب نشد دیدگاه آدمو نسبت به استخاره و دین بد میکنه.چون من شنیدم اصلا اگه قراره استخاره کنید قبل از اینکه دختر و پسر با هم صحبت کنند استخاره کنید.
سلام. شنیدم که میگن: وقتی یکی میاد خواستگاریت و به هر دلیلی پسند نکردی, هیچوقت به طرفت راستشو نگو که بخاطر فلان مشکلت گفتم نه !!!
به نظر من بدترین ظلمی که میتونید در حق طرف بکنید همینه...
قشنگ اول بهش بگید اگه ناراحت نمیشید و فکر بد نمیکنید ایرادتونو رک و راست بهتون بگم, اگه گفت آره قشنگ ایرادشو بهش بگید تا برای نفر بعد اون ایرادو رفع یا حداقل بهتر کنه...
1. بجز استخاره, چه دلایل دیگه ای میتونیم بیاریم؟؟؟2. ممکنه یه پسری از همه لحاظ مناسب ما باشه, ولی ایرادش این باشه که خیلی تحت سلطه ی خانوادش باشه. به عبارتی تحت فرمان پدر و مادرش. اونا هرچی گفتن بی چون و چرا قبول کنه (منظورم از جنبه ی منفیشه). یعنی دیگران براش تصمیم میگیرن. یا اینکه به قول معروف خیلی مامانیه. این پسر در تمام این سالها یاد گرفته که اینطوری زندگی کنه. اما اگر این نقطه ضعف رو نداشت, حتما بهش جواب مثبت میدادن. تو اینجور موارد آدم سر دوراهی می مونه. از یه طرف می بینی طرف مقابل همونیه که میخوای. ولی از طرف دیگه این نقطه ضعفش چیزیه که نمیشه به همین راحتی ازش گذشت. خود همین بعده ها زمینه ساز خیلی از اختلاف ها میشه.
تو این مثال چطوری میشه به اون آقا گفت که این مشکلو داری. چون اگر اینو نداشت دختر بهش جواب مثبت میداد. چطوری میشه اطمینان کرد این آقا خودشو تغییر بده؟ این شیوه ی زندگی شاید الان خیلی درش نهادینه شده باشه و سخت بتونه خودشو عوض کنه. (البته اینی که نوشتم فقط یه مثال بود).مورد قبلی رو با مثال های دیگه ای هم میشه درنظر گرفت. مثل عصبی بودن.
البته اینو کاملا قبول دارم که هیچ آدمی بی عیب و نقص نیست. همونطوری که ما خودمون هم بی عیب نیستیم. هرکس یه نقطه ضعف هایی داره. ولی این مهمه که تلاش کنه تا اون ضعف هاشو ریشه کن کنه. یا حداقل کمرنگ کنه.
سلام بر شما
لازمه بيان نقاط ضعف براي دليل رد كردن، قدرت سازگاري و نقدپذيري است وگرنه فرد به هم مي ريزد
برخي از دلايل را مي توان محترمانه بيان كرد و به نتيجه (رد يا قبول طرف مقابل ) رسيد تا تصميم گيري راحت تر شود مثلا مي توان گفت بايد مرز زندگي خانواده پسر و دختر از زندگي عروس و داماد جدا باشد و
مرد در تصميم گيري مستقل باشد و بعد مواردي را شمرد و «محترمانه» بحث كرد. آنها نبايد احساس كنند قصد داريد فرزندشان را از آنها بگيريد و اعلام مالكيت كنيد بايد متوجه شوند كه قصدتان حفظ حرمت ها و پيشگيري از حرمت شكني ها است و عمل به توصيه هاي مشاوران ازدواج است. بهتر است اين گونه موارد را كه خانواده در آن نقشي دارند را در جمع دو خانواده مطرح كنيد.
اگر نپذيرفتند مي توانيد بگوييد چون اين امر براي من مهم است و به نتيجه نرسيديم جواب رد است.
برخي عيوب را بايد پذيرفت چون گل بي خار خداست. بايد دقت كنيد با چه عيبي راحت تر از بقيه عيوب مي توانيد كنار بياييد با رفيق بازي شوهر؟ با اهمالكاري؟ با وابستگي با خانواده؟ كمرويي؟ دروغگويي؟ دوستان ناباب؟ نداشتن مديريت مالي؟ عصبي بودن؟ و...
سلام به همه(:
به نظر من این که بگیم استخاره کردیم وخوب نشد دیدگاه آدمو نسبت به استخاره و دین بد میکنه.چون من شنیدم اصلا اگه قراره استخاره کنید قبل از اینکه دختر و پسر با هم صحبت کنند استخاره کنید.
سلام بر شما
استخاره يك مثال بود
مي توان هم گفت با اين اختلاف نظرها و تفاوت ديدگاه هايي كه داريم مشاجرات در زندگي ما زياد خواهد بود اين طوري دل كسي هم شكسته مي شود
يعني كاري كنيم كه هم جواب رد داده باشيم و هم دل فرد را نشكسته باشيم.
بله طبق نظر اغلب علما اصل اين است كه تحقيق و بررسي و مشورت كنيم اگر شك داشتيم و ترديد استخاره كنيم
خب اين فرد هم ممكن است واقعا شك كند كه مي تواند با عيوب اين فرد زندگي كند و متوسل به استخاره مي شود
ولي مي تواند ابتدا بگويد كه ما در اخر استخاره مي كنيم (البته برخي از بزرگارن اخلاق مي گويند واقعا استخاره براي چنين كار بزرگي لازم است)
به نظر من بدترین ظلمی که میتونید در حق طرف بکنید همینه...
قشنگ اول بهش بگید اگه ناراحت نمیشید و فکر بد نمیکنید ایرادتونو رک و راست بهتون بگم, اگه گفت آره قشنگ ایرادشو بهش بگید تا برای نفر بعد اون ایرادو رفع یا حداقل بهتر کنه...
سلام
خب اين بستگي به طرف مقابل و ظرفيت او دارد
عشق به خود و خواستن خود عميق ترين ميل در ما است. انتقاد اين ميل قوي را نشانه مي رود و به همين دليل است حتي اعضاي نزديك خانواده و دوستان در انتقادها خشميگن مي شود و ناراحت.
انتقاد بايد با ظرافت باشد و مقدمات و بيان صفات مثبت و نياز به زمان و مكان و شرايط خاص دارد
اگر اين شرايط نباشد اثر گذار نخواهد بود مي توان بدون بد دانستن و عيب دانستن گفت به نظرم تفاوت شخصيتي و فرهنگي يا و....بين ما زياد است و اين مانع زندگي خوش مي شود و اگر باز اصرار كردند اين را تكرار كرد يا يا براي نشكستن دل آنها توريه كنيد
[=arial]مگه وقتی به طرف جواب منفی می دید میاد ازتون دلیلشو می پرسه که حالا دغدغه شما اینه که دلیلشو بگید یا نه؟؟؟!!!!
طرف میره و دیگه پشت سرشو نگاه نمی کنه تا شما بخواهید دلیلشو بهش بگید.
مگه وقتی به طرف جواب منفی می دید میاد ازتون دلیلشو می پرسه که حالا دغدغه شما اینه که دلیلشو بگید یا نه ؟؟؟!!!!
طرف میره و دیگه پشت سرشو نگاه نمی کنه تا شما بخواهید دلیلشو بهش بگید.
سلام. همه می پرسن. چون همه دوست دارن بدونن بخاطر چی جواب منفی گرفتن.
خصوصا اگه پسر علاقه داشته باشه به اون دختر, این اصرارها برای گفتن دلیل خیلی خیلی بیشتر میشه.
بايد دقت كنيد با چه عيبي راحت تر از بقيه عيوب مي توانيد كنار بياييد با رفيق بازي شوهر؟ با اهمالكاري؟ با وابستگي با خانواده؟ كمرويي؟ دروغگويي؟ دوستان ناباب؟ نداشتن مديريت مالي؟ عصبي بودن؟ و...
سلام مجدد.
اگه دیدیم فرد مناسبیه برای ازدواج ولی مثلا چندتا از این ایرادا رو هم داره. اون آقا هم واقعا به دلمون نشسته ولی دوست داریم که اون نقطه ضعف ها رو بهش بگیم تا ببینیم اصلا خودش اینا رو قبول داره؟ یا اصلا میخواد اونا رو تغییر بده؟
1. چطوری باید گفت ؟؟؟ (واقعا کار خیلی سختیه)
2. بعد از اینکه گفتیم, باید یه مدت بهش فرصت بدیم تا اونجایی که میتونه ایراداشو اصلاح کنه؟ که ببینیم اصلا میتونه؟
یا اینکه لازم نیست؟
دلیل پرسیدن این سوالم اینه که یه وقتایی بعضیا هستن مثلا طرف مقابلو خیلی پسندیدن, ولی خواستگارش یه مشکلی داره که میدونه بعدا تو زندگی سر این موضوع داغون میشه. (مثلا اون آقا آدم عصبی ایه یا تو کار کردن اهمال کاره یا ... ). از اون طرفم پسره از هر لحاظ هم کفو اینه. تو اینجور موارد انتخاب خیلی سخت میشه.
چون می بینی همه جوره پسندیدیش ولی اون ایرادی که داره, اونقدر بی اهمیت نیست که بتونی راحت باهاش کنار بیای. میدونی بخاطر اون مشکلش بعدا تو زندگی عذاب میکشی.
سلام مجدد.
اگه دیدیم فرد مناسبیه برای ازدواج ولی مثلا چندتا از این ایرادا رو هم داره. اون آقا هم واقعا به دلمون نشسته ولی دوست داریم که اون نقطه ضعف ها رو بهش بگیم تا ببینیم اصلا خودش اینا رو قبول داره؟ یا اصلا میخواد اونا رو تغییر بده؟1. چطوری باید گفت ؟؟؟ (واقعا کار خیلی سختیه)
2. بعد از اینکه گفتیم, باید یه مدت بهش فرصت بدیم تا اونجایی که میتونه ایراداشو اصلاح کنه؟ که ببینیم اصلا میتونه؟
یا اینکه لازم نیست؟
دلیل پرسیدن این سوالم اینه که یه وقتایی بعضیا هستن مثلا طرف مقابلو خیلی پسندیدن, ولی خواستگارش یه مشکلی داره که میدونه بعدا تو زندگی سر این موضوع داغون میشه. (مثلا اون آقا آدم عصبی ایه یا تو کار کردن اهمال کاره یا ... ). از اون طرفم پسره از هر لحاظ هم کفو اینه. تو اینجور موارد انتخاب خیلی سخت میشه.
چون می بینی همه جوره پسندیدیش ولی اون ایرادی که داره, اونقدر بی اهمیت نیست که بتونی راحت باهاش کنار بیای. میدونی بخاطر اون مشکلش بعدا تو زندگی عذاب میکشی.
با سلام
به نظر من، اینجا یکی از نقاط تقابل عقل و دل هست. قبل از ازدواج باید چاشنی عقل رو زیادتر کنید تا بتونید یک انتخاب درست انجام بدید. یعنی دو دو تا چهار تا بکنید که آیا با وجود همچین مشکلی میتوانید به زندگی با این فرد ادامه بدید یا خیر. دلتان را در این مسئله نباید دخیل کنید. اگر به نتیجه رسیدید که نمیتوانید زندگی کنید دیگر با بقیه محاسن طرف مقابل کاری نداشته باشید.
بعد از ازدواج بهتره چاشنی دل زیاد باشه. و اگر طرف عیب و ایرادی داشت چشم پوشی کنید و به قول قدیمی ها بساز باشید.
و اما در مورد گفتن یا نگفتن ایراد طرف مقابل باید بگم من هم از یه دختر خانمی خواستگاری کردم و در عین اینکه در سه جلسه خواستگاری توافقات زیادی با هم داشتیم بعد از این سه جلسه جوابشان منفی بود و علی رغم اصرار من هرگز حاضر نشدند دلایل مخالفت خودشون رو بگن. من خیلی بهم برخورد و این رفتار رو نوعی بی ادبی از سوی طرف مقابلم دونستم ( این رو هم بگم که قبل از خواستگاری با هم آشنایی مختصری داشتیم و توقع همچین رفتاری از ایشون نداشتم) به هر حال من انتقاد پذیر و منطقی هستم و دوست داشتم اون دختر بهم بگه که دلیل مخالفتش چیه؟ از کجا معلوم که سوء تفاهم نشده باشه؟ شاید برداشت اشتباهی وجود داشته باشه و در جلسات خواستگاری دختر از شخصیت پسر به طور کامل نتونسته باشه شناخت به دست بیاره.
البته این نظر منه. ممکنه یه پسر دیگه هم پیدا بشه که اگه بهش بگی دلیل جواب منفی فلانه توی روحیه اش تأثیر بذاره ولی من که فکر نمیکنم این جوری باشم
یا علی
به نظر من، اینجا یکی از نقاط تقابل عقل و دل هست. قبل از ازدواج باید چاشنی عقل رو زیادتر کنید تا بتونید یک انتخاب درست انجام بدید. یعنی دو دو تا چهار تا بکنید که آیا با وجود همچین مشکلی میتوانید به زندگی با این فرد ادامه بدید یا خیر. دلتان را در این مسئله نباید دخیل کنید. اگر به نتیجه رسیدید که نمیتوانید زندگی کنید دیگر با بقیه محاسن طرف مقابل کاری نداشته باشید.
سلام. کاملا با شما موافقم. منظور منم دقیقا همینه. یعنی فرض کنین کاملا عاقلانه و منطقی همه چی رو بررسی کردیم و دیدیم که طرف مقابل از همه لحاظ, هم کفو و مناسب ما هست. اما این وسط یه نقاط ضعفی هم داره. مثلا آدم عصبی ایه. ما هم رو این مورد (یعنی عصبی بودن) خیلی حساسیم و برامون سخته که با این موضوع کنار بیایم. یعنی میدونیم که فردا تو زندگی سر این موضوع خیلی عذاب میکشیم. از اون طرفم وقتی جهات دیگه رو بررسی میکنیم (کاملا عاقلانه) می بینیم شاید کمتر کسی پیدا بشه که اینقدر باهاش تفاهم داشته باشیم. اینجاست که آدم می مونه سر یه دوراهی.
و اما در مورد گفتن یا نگفتن ایراد طرف مقابل باید بگم من هم از یه دختر خانمی خواستگاری کردم و در عین اینکه در سه جلسه خواستگاری توافقات زیادی با هم داشتیم بعد از این سه جلسه جوابشان منفی بود و علی رغم اصرار من هرگز حاضر نشدند دلایل مخالفت خودشون رو بگن. من خیلی بهم برخورد و این رفتار رو نوعی بی ادبی از سوی طرف مقابلم دونستم ( این رو هم بگم که قبل از خواستگاری با هم آشنایی مختصری داشتیم و توقع همچین رفتاری از ایشون نداشتم) به هر حال من انتقاد پذیر و منطقی هستم و دوست داشتم اون دختر بهم بگه که دلیل مخالفتش چیه؟ از کجا معلوم که سوء تفاهم نشده باشه؟ شاید برداشت اشتباهی وجود داشته باشه و در جلسات خواستگاری دختر از شخصیت پسر به طور کامل نتونسته باشه شناخت به دست بیاره.البته این نظر منه. ممکنه یه پسر دیگه هم پیدا بشه که اگه بهش بگی دلیل جواب منفی فلانه توی روحیه اش تأثیر بذاره ولی من که فکر نمیکنم این جوری باشم
گفتن دلیل, سخت ترین قسمت کاره. خصوصا وقتی طرف مقابل اصرار داره که دلیل رو حتما بدونه. آدم واقعا می مونه چطوری بگه بهش؟ من خودمم دوست دارم وقتی به کسی جواب منفی میدم دلیلش رو واسش توضیح بدم. چون این حق اون آقاست که علتشو بدونه. حتی اگه ما باهم ازدواج نکردیم مشکل شو بدونه تا لااقل اصلاحش کنه. اما گفتنش خــــــیلی سخته. یه مثال میزنم.
مثلا شما فرض کنین یه آقایی مسئولیت پذیر نیست. یعنی صبح تا شبم که بذاری میخوابه. بدون اینکه یه لحظه با خودش فکر کنه بابا مثلا من مردم. باید کار کنم. به اصطلاح میشه گفت آدم راحت طلبیه. اون جوهره ی کار کردن تو وجودش نیست. خب حالا این آقا رفته خواستگاری یه دختر و تازه خیلیم بهش علاقه داره و میخواد حتما بهش برسه. دختر وقتی شرایطو بررسی میکنه می بینه نمیتونه با یه مردی که تا این حد بی مسئولیته زندگی کنه و بخاطر همین بهش جواب رد میده. حالا پسرم چون بهش علاقه داره کلی اصرار میکنه که چرا جواب منفی دادی؟
خب این دختر چطوری میتونه بهش بگه جواب منفی دادم, چون بی مسئولیت هستی؟ اصلا هرجورشم که حساب کنین آدم نمیتونه بگه.
به نظر من بدترین ظلمی که میتونید در حق طرف بکنید همینه...
قشنگ اول بهش بگید اگه ناراحت نمیشید و فکر بد نمیکنید ایرادتونو رک و راست بهتون بگم, اگه گفت آره قشنگ ایرادشو بهش بگید تا برای نفر بعد اون ایرادو رفع یا حداقل بهتر کنه...
واقعا فكر ميكنيد انقد ادمها خود ساخته ان كه مثلا بهشون بگيم شما مغرور يد بپذيرن به نظر من اصلا نبايد عيب طرف رو مستقيم بگه بهتره بگه در مجموع اين ازدواج رو صلاح نميبينم ، يا مثلا بگه از لحاظ فكري با هم نميخوريم من يه تجربه اين چنيني داشتم البته عيب اون طرف خيلي بدتر از اين حرفها بود بهش گفتم تا يه مدت مامانش هر جا من رو ميديد يه تيكه بهم ميومد اصلا از نظر من تو روي طرف به شكل مصداقي إيرادش رو نيار
من يه تجربه اين چنيني داشتم البته عيب اون طرف خيلي بدتر از اين حرفها بود بهش گفتم تا يه مدت مامانش هر جا من رو ميديد يه تيكه بهم ميومد اصلا از نظر من تو روي طرف به شكل مصداقي إيرادش رو نيار
اینجا همون جائیه که اون آقا تو دلش یه نیشخند به ما میزنه و میگه: حالا مثلا فکر کرده خودش فرشته ست؟ :ajab:
اومدیم ثواب کنیم, کباب شدیم. حالا یه ایرادم رو ما میذارن که این دختر چقدر پرتوقعه. کنایه هاشونم که دیگه بماند !
كاش اينها بود پري جان بگم چيا بار من كردن كلا قيد سؤالت رو ميزني :Cheshmak:
میفهمم نهال جان. دقیقا بخاطر همین مسائله که آدم نمیتونه به خواستگار راستشو بگه.
سلام. همه می پرسن. چون همه دوست دارن بدونن بخاطر چی جواب منفی گرفتن.
[=arial]همه؟؟؟؟!!!!!
لا اقل نگید همه، چون یکیش خود من، عمرا اگه دیگه پشت سرمو نگاه کنم تا چه برسه اصرار کنم که دلیلشو بگه :ok:
منکه بعداز رفتار بد خواستگارام برا شنیدن ج منفی،دیگه بقیه هرچی اصرارکردن،دیگه دلیل رد کردن خواستگارامو بهشون نگفتم!
آخه میدونین چیه؟!
به2تاازخواستگارام دلیل ردکردنشونو گفتم اوناهم بهشون برخورد!!!
خب آخه من خیال کردم که پسرها روحیه ای خیلی قوی دارن!:Moteajeb!::Gig:
حتی یکیشون که پسر رفیق فابریک بابام بود و بعداز جواب منفی شنیدن دیگه باهامون بدرفتاری کردن و رفت وآمدخانوادگی روقطع کردن و هرجاببیننمون سرد وخشک برخورد میکنن!!!!(تو اتاق گفتگوبه خود پسر که سعی میکرد بهم لبخندبزنه و من صورتمو برمیگردوندم گفتم به چه دلیل جوابم منفیه)
آغاجان پسرتونو نمیخوایم زوره؟!!!!
یکی دیگه ازخواستگارامم همینجوربود!!!حتی واسطه هم بدرفتاری میکرد!!!!:read:
سلام قلب دخترها مثل قبرستان است و پسرها مثل مسافر خانه فراموشی برای دخترها سخت است ولی زمان طولانی می خواهد پسرها ساده ولی تحمل ان سخت چون لذت انی است پس تا ضربه نزنند فرانوش نمی کنند
واقعا فكر ميكنيد انقد ادمها خود ساخته ان كه مثلا بهشون بگيم شما مغرور يد بپذيرن به نظر من اصلا نبايد عيب طرف رو مستقيم بگه بهتره بگه در مجموع اين ازدواج رو صلاح نميبينم ، يا مثلا بگه از لحاظ فكري با هم نميخوريم من يه تجربه اين چنيني داشتم البته عيب اون طرف خيلي بدتر از اين حرفها بود بهش گفتم تا يه مدت مامانش هر جا من رو ميديد يه تيكه بهم ميومد اصلا از نظر من تو روي طرف به شكل مصداقي إيرادش رو نيار
من عاشق اینم که یکی ایرادامو بهم بگه...به خصوص ایرادهای ظاهری و در معرض دید...واقعا لذت میبرم...
به2تاازخواستگارام دلیل ردکردنشونو گفتم اوناهم بهشون برخورد!!!
نوع و لحن صحبت کردن فرد خیلی مهمه. میشه گاهی اوقات با پنبه سر برید. اگر خواستگار اصرار داشت که دلیل جواب منفی رو بشنوه به نظر من با یه لحنی که ناراحت نشه باید بهش گفته بشه. فکر کنم شما صاف اصل مطلب رو گذاشتین کف دستشون اونا هم از کوره در رفتن و عصبانی شدند.
سلام به همگی
[=arial]همه؟؟؟؟!!!!!
لا اقل نگید همه، چون یکیش خود من، عمرا اگه دیگه پشت سرمو نگاه کنم تا چه برسه اصرار کنم که دلیلشو بگه :ok:
[=comic sans ms]
همه ادمها وقتی چیزی را انتخاب میکنن و بین هزاران مشابه یکی را چشمشون میگیره براشون مهمه که به دستش بیارند و به خواسته شون برسند وقتی نمی رسند خب سخته!!!!!! نیست؟؟؟؟؟؟
شما هنوز احتمالا خواستگاری نرفتین . :ok::ok:
نوع و لحن صحبت کردن فرد خیلی مهمه. میشه گاهی اوقات با پنبه سر برید. اگر خواستگار اصرار داشت که دلیل جواب منفی رو بشنوه به نظر من با یه لحنی که ناراحت نشه باید بهش گفته بشه. فکر کنم شما صاف اصل مطلب رو گذاشتین کف دستشون اونا هم از کوره در رفتن و عصبانی شدند.
[=comic sans ms]
اینجوری هام نیست. مثلا من !! پسرعموم خواستگارم بود ولی من اصلا نمیتونستم ان خواستگار ببینم از بچگی هر روز جلو چشم هم بودیم . چه برسه بهش فکر کنم. همین دلیل که خیلی هم ساده بود منجر به چه تهمت ها که نشد. :khandeh!:
من عاشق اینم که یکی ایرادامو بهم بگه...به خصوص ایرادهای ظاهری و در معرض دید...واقعا لذت میبرم...
[=comic sans ms]ایراد ظاهری ؟؟؟؟ جلسه خواستگاری ایراد ظاهری نمیگرند معمولا ایراد اساسی هست ایراد ظاهری را رفع یا می پذیرند وکسی بخاطر ایراد ظاهری جواب نه نمیده :khandeh!: مثلا من یادمه ایراد که از هم دانشگاهی ایم گرفتم این بود که خیلی لاغر بود و من بدم میامد البته کلا چهره اش به دلم ننشست :ok: خب حالا به طرف بگم برو چاق شو شاید من خوشم بیاد؟؟؟؟؟؟.
هرچند گفتم که به دل من نشسته اید و خوشبخت باشید ولی ریزتر از این ضایع میشه.
اینجوری هام نیست. مثلا من !! پسرعموم خواستگارم بود ولی من اصلا نمیتونستم ان خواستگار ببینم از بچگی هر روز جلو چشم هم بودیم . چه برسه بهش فکر کنم. همین دلیل که خیلی هم ساده بود منجر به چه تهمت ها که نشد.
بله مورد شما مورد خاص هست. نسخه من برای افراد غریبه که یکبار میان خواستگاری و بعد ممکنه برای همه عمر دیگه نبینیدشون کاربرد داره. اما برای فامیل های نزدیک به نظرم بزرگ تر ها بهتره صحبت کنن. مثلا شما که پسرعموتون بوده به نظرم بهتره پدرتون با برادرشون ( یعنی پدر داماد ) صحبت کنن و دلایل رو ( البته اگر خواسته باشن ) بهشون بگن.
البته باز هم به نوع ارتباط شما در فامیلی هم بستگی داره. مثلا من اگه دخترای فامیل ازم خواستگاری کنن!!!! ( :Khandidan!:) خیلی راحت بهشون دلایل مخالفتم رو میگم و از دلشون در میارم که از دستم ناراحت نشن...
سلام
فرض بفرمایید خود آقا پسر فرد با جنبه ای باشه و انتقاد پذیر. اما شرایطی رو در نظر بگیرید که شما از هر لحاظ خود پسر رو پسندیدید ولی با خانواده و سطح فرهنگ اعضای خانوادش مشکل دارید. در این صورت چطور دلیل رو بیان میکنید؟
اگر چندین بار مثلا مادرشون تماس بگیرن و اصرار کنن و دلیل پاسخ منفی رو بخوان، به نظرتون اگر فرضا بگیم خانواده ها از نظر فرهنگی با هم اختلاف دارن و ... اون خانوم شاید غصه بخوره که به خاطر خودشه که پسرش جواب منفی شنیده. یا خود آقا پسر اگر بشنوه، ممکنه از خونوادش دلگیر بشه که مانع ازدواجش هستن. به خصوص اگر چنین جواب منفی رو قبلا هم از کس دیگه ای شنیده باشه.
مهم ترین مسئله فرهنگ سازی ازدواج هست که خانواده ها بدونن اگر جایی خواستگاری میرن و جواب منفی میشنون انچنان اصرار و تمنا و خواهش و التماس نکنن که اجازه بدید حالا یه بار دیگه با هم صحبت کنن، یا تروخدا دلیل جوابتون رو بگید. اگر یکی دو بار پرسیدن و خانواده دختر نمیخواست دلیل رد کردن رو بگه دیگه اصرار نکنن چون هم خودشون ممکنه ناراحت بشن هم خانواده دختر ممکنه عذاب وجدان بگیرن که نکنه دل کسی رو شکستن.
نوع و لحن صحبت کردن فرد خیلی مهمه. میشه گاهی اوقات با پنبه سر برید. اگر خواستگار اصرار داشت که دلیل جواب منفی رو بشنوه به نظر من با یه لحنی که ناراحت نشه باید بهش گفته بشه.
سلام. جای سختش همینه که آدم چطوری بگه تا طرفش ناراحت نشه. من قبلا یه مثال زدم که تو صفحه ی دومه. پایین دوباره براتون میذارم:
مثلا شما فرض کنین یه آقایی مسئولیت پذیر نیست. یعنی صبح تا شبم که بذاری میخوابه. بدون اینکه یه لحظه با خودش فکر کنه بابا مثلا من مردم. باید کار کنم. به اصطلاح میشه گفت آدم راحت طلبیه. اون جوهره ی کار کردن تو وجودش نیست. خب حالا این آقا رفته خواستگاری یه دختر و تازه خیلیم بهش علاقه داره و میخواد حتما بهش برسه. دختر وقتی شرایطو بررسی میکنه می بینه نمیتونه با یه مردی که تا این حد بی مسئولیته زندگی کنه و بخاطر همین بهش جواب رد میده. حالا پسرم چون بهش علاقه داره کلی اصرار میکنه که چرا جواب منفی دادی؟
خب این دختر چطوری میتونه بهش بگه جواب منفی دادم, چون بی مسئولیت هستی؟ اصلا هرجورشم که حساب کنین آدم نمیتونه بگه.
شما جواب این سوال رو یجوری بدین که هم طرف بفهمه خیلی بی مسئولیته و هم ناراحت نشه. منتظر جوابتون هستم.
ممنونم.
پسرعموم خواستگارم بود ولی من اصلا نمیتونستم ان خواستگار ببینم از بچگی هر روز جلو چشم هم بودیم . چه برسه بهش فکر کنم. همین دلیل که خیلی هم ساده بود منجر به چه تهمت ها که نشد.
بهترین راه واسه رد کردن خواستگارایی که فامیل هستن اینه که بگین کلا با مقوله ی ازدواج فامیلی مخالفین. بخاطر مسائل ژنتیکی و مشکلاتی که بعده ها تو این زمینه ها بوجود میاد. مثل تولد بچه های معلول یا مسائلی از این دست.
یه وقتایی هم هست که طرف از هر لحاظ مناسبه. ولی هرکاری میکنی به دلت نمیشینه. حس خوبی بهش نداری. ممکنه حتی قیافه ی خیلی خوبی هم داشته باشه ولی به دل تو نشینه. اونوقت اون آقا هم هی اصرار میکنه که چرا به من جواب رد دادین؟ هر چی با خودش فکر میکنه می بینه واقعا ایرادی نداره. حالا اگه ما بیایم بهش بگیم به دلم ننشستی, پیش خودش چی فکر میکنه درباره ی ما؟
اونوقت بخاطر رد کردن یه خواستگاری که واقعا هر کاری کردیم به دلمون ننشست, برچسب کمالگرا بودن بهمون میخوره. اولین کسی هم که این نظرو داره خود پسره.
سر همین موضوع چه کنایه هایی که دخترا نمیشنون. همونطوری که چندتا از دوستان هم مثال هایی تو این زمینه زدن.
خب آدم که دست خودش نیست. به دلش نمیشینه. حس بدی بهش داره. تو بعضی مسائل نمیشه واقعیتو به طرف گفت.
یکی از راهکارهایی که مادر من برای پاسخ منفی دادن به خواستگارانی که نمیشه مستقیما به مورد اشاره کرد چون احتمال میدید که طرف ناراحت بشه یا بهش بر بخوره اینه که بهشون میگه: من با دخترم صحبت کردم ایشون نظرشون اینه که تفاوت هایی بین دو طرف وجود داره که ممکنه مانع زندگی خوش باشن. و انشالله اقا پسرتون خوشبخت بشن و اینا ... و اگر اصرار کردن که دلیل چیه اخه و این صوبتا! میگن به هر حال دخترم دلایل خاص خودش رو داره و صلاح نمیدونه این وصلت صورت بگیره.
یه جوری توپ رو میندازه تو زمین من که مثلن مادرم اطلاع دقیق از جزئیات دلیل رد کردن من ندارن و از طرفی خواستگار هم هیچ دسترسی به من نداره که بخواد از خودم دلیلش رو بپرسه! :Nishkhand:
یکی از راهکارهایی که مادر من برای پاسخ منفی دادن به خواستگارانی که نمیشه مستقیما به مورد اشاره کرد چون احتمال میدید که طرف ناراحت بشه یا بهش بر بخوره اینه که بهشون میگه: من با دخترم صحبت کردم ایشون نظرشون اینه که تفاوت هایی بین دو طرف وجود داره که ممکنه مانع زندگی خوش باشن. و انشالله اقا پسرتون خوشبخت بشن و اینا ... و اگر اصرار کردن که دلیل چیه اخه و این صوبتا! میگن به هر حال دخترم دلایل خاص خودش رو داره و صلاح نمیدونه این وصلت صورت بگیره.
یه جوری توپ رو میندازه تو زمین من که مثلن مادرم اطلاع دقیق از جزئیات دلیل رد کردن من ندارن و از طرفی خواستگار هم هیچ دسترسی به من نداره که بخواد از خودم دل ش رو بپرسه! :Nishkhand:
اینم خیلی خوبه. محترمانه ست.
ولی کاش خواستگاره دسترسی نداشته باشه به دختر. مثلا تو خود دانشگاه (مثل بعضی هایی که همکلاس یا هم دانشگاهی هستن). اونوقت باید واسه بعدش یه چاره ای بکنیم :khandeh!:
یه روش دیگه اینه که خیلی کلی قضیه رو بگی. مثلن:
به نظر ما دو خانواده به لحاظ اخلاقی/اعتقادی/فرهنگی/اقتصادی/اجتماعی/تحصیلات/ ... هم کفو نیستن. یا اینکه فقط بگی کفویت دو خانواده برای ما خیلی مهمه از این جهت به نظر ما این وصلت صورت نگیره بهتره و فولان و ... صلاح نمیدونیم و اینا ...:okey:
شما جواب این سوال رو یجوری بدین که هم طرف بفهمه خیلی بی مسئولیته و هم ناراحت نشه. منتظر جوابتون هستم.
ممنونم.
من اینجوری جواب میدم:
شما خیلی پسر خوبی هستید و ایشالا خوشبخت میشید. ولی من یه مشکلی دارم و اونم اینه که خیلی از همسر آینده ام توقعات دارم. آیا شما میتونید به همه خواسته های من جواب مثبت بدید؟؟؟
بعد اون پسره میگه شما اگه قله قاف رو هم بخواهید من میرم براتون میارم. از من چی میخواید؟؟
اینجاست که شما توقعات خودتون رو مطرح میکنید و این توقعات رو طوری بیان میکنید که طرف دوزاریش بیافته که مال این حرفا نیست و باید پا پس بکشه.
حالا اگه منطقی باشه میگه نه من نمیتونم این توقعات شما رو برآورده کنم. ولی اگه کله شق بود ممکنه بازم اصرار به خرج بده و بخواد شانس خودش رو امتحان کنه. به نظر من بد نیست این فرصت رو بهش بدید. از کجا معلوم که شما اشتباه نکرده باشید؟؟؟ ممکنه توی چند جلسه به این نتیجه برسید که در مورد مسئولیت پذیری ایشون اشتباه می کردید و به این طریق یه مورد خوب رو از دست میدید.
یکی از مواردی که من همیشه ازش رنج بردم اینه که باید با مادر بلند شی بری خونه یه بنده خدایی که تا حالا ندیدیش اون وقت توی نیم ساعت میخوای خودت رو طوری معرفی کنی که طرف مقابل قبولت کنه. حالا یکی مثل من که به عقیده خودم و اطرافیانم شخصیت پیچیده ای دارم چطوری می تونم توی نیم ساعت خودم رو به طرف مقابلم بشناسونم؟؟؟؟
پس پیشنهاد من به شما و بقیه خانم های محترم اینه که " اگه در جلسه اول خواستگاری دیدید تا حدی ولو خیلی کم با طرف مقابل تفاهم دارید بذارید بنده خدا یکی دو دفعه دیگه هم بیاد و خودشو نشون بده. شاید توی جلسه اول هول شده باشه و نتونسته باشه خیلی خوب خودشو معرفی کنه......
یه وقتایی هم هست که طرف از هر لحاظ مناسبه. ولی هرکاری میکنی به دلت نمیشینه. حس خوبی بهش نداری. ممکنه حتی قیافه ی خیلی خوبی هم داشته باشه ولی به دل تو نشینه. اونوقت اون آقا هم هی اصرار میکنه که چرا به من جواب رد دادین؟ هر چی با خودش فکر میکنه می بینه واقعا ایرادی نداره. حالا اگه ما بیایم بهش بگیم به دلم ننشستی, پیش خودش چی فکر میکنه درباره ی ما؟
این مورد هم دقیقا مثل قبله. وقتی نمیدونید واسه چی دارید طرف رو رد میکنید بهش اجازه بدید تا بیشتر خودشو نشون بده روانشانس ها میگن ممکنه بعد از یه مدت از چهره یا رفتار یه فردی خوشمون بیاد و به دلمون بشینه در حالی که قبلا این جوری نبوده....
راستی یه نکته رو هم بگم
خوش به حال شما که مشکلت اینه که چه جوری خواستگارا رو رد کنید. به این مورد هم نیم نگاهی داشته باشید که متاسفانه بعضی دخترا هیچ خواستگاری ندارن و سنشون همین جوری بالا میره در حالی که هیچ عیبی هم ندارن و اگه کسی باهاشون ازدواج کنه میتونن خیلی خوشبختش کنن
برای داشتن خواستگار خدا را شکر کنید و قدر این نعمت را بدانید....
ان شاء الله خوشبخت بشید....
یا علی
همه ادمها وقتی چیزی را انتخاب میکنن و بین هزاران مشابه یکی را چشمشون میگیره براشون مهمه که به دستش بیارند و به خواسته شون برسند وقتی نمی رسند خب سخته!!!!!! نیست؟؟؟؟؟؟
شما هنوز احتمالا خواستگاری نرفتین .
[=arial]بله عزیزم!
من خواستگاری نرفتم ولی اگه جواب منفی بهم بدن اصلا برام مهم نیست دلیلش چیه:ok:
به قول معروف چیزی که زیاده دختر...
تازه وقتی جواب منفی گرفتم چرا خودمو کوچیک کنم و برم ازش دلیلشو بپرسم؟
کسی بخاطر ایراد ظاهری جواب نه نمیده
[=arial]یاللعجب!!!!!!!!!!!
کسی به خاطر ایراد ظاهری نه نمیگه؟؟؟؟!!!!!
یکی از رفقای خودم به خاطر همین ایراد ظاهری که می گید چند جا رفته بود و همون اول دکش کرده بودند:ok:
احتمالا شما تو یه جامعه ی دیگه زندگی می کنید:Nishkhand:
[=arial]یاللعجب!!!!!!!!!!!
کسی به خاطر ایراد ظاهری نه نمیگه؟؟؟؟!!!!!
یکی از رفقای خودم به خاطر همین ایراد ظاهری که می گید چند جا رفته بود و همون اول دکش کرده بودند:ok:
احتمالا شما تو یه جامعه ی دیگه زندگی می کنید:Nishkhand:
اولا سلام
دوما دقت نکردید. مثلا به طرف بگن چون شما زشتی اید دختر بهتون نمیدیم؟؟ دماغتون عمل کنید تا دختر بهتون بدیم؟؟ والله ما که ندیدم و نشنیدیم.
اما در کل منظورم از ایراد ظاهری ، ایرادی بود که میشه حلش کرد و جز ایرادات اساسی که بخوای به ی نفر جواب نه بدی نیست. میشه مثلا ایراد ظاهریش این باشه که قیافه اش به دل خانم ننشسته. و خب این ایراد اساسی هست. ی وقت طرف خوشش امده حالا از تیپ طرف خوشش نمیاد بهش میگه عوض میکنن :khandeh!: این میشه ایراد ظاهری
ایراد ظاهری ؟؟؟؟ جلسه خواستگاری ایراد ظاهری نمیگرند معمولا ایراد اساسی هست ایراد ظاهری را رفع یا می پذیرند وکسی بخاطر ایراد ظاهری جواب نه نمیده مثلا من یادمه ایراد که از هم دانشگاهی ایم گرفتم این بود که خیلی لاغر بود و من بدم میامد البته کلا چهره اش به دلم ننشست خب حالا به طرف بگم برو چاق شو شاید من خوشم بیاد؟؟؟؟؟؟.
هرچند گفتم که به دل من نشسته اید و خوشبخت باشید ولی ریزتر از این ضایع میشه
اتفاقا 99درصد به خاطر ایراد ظاهری پسر مثل کچل بودنش-کوتاه بودن-قیافه بد-بینی بزرگ و اینجور چیزا به پسره جواب رد میدن...البتهاپسری که حداقل امکانات لازم برای گردوندن یه زندگیو داره مخاطب منه وگرنه خوش گل خوش تیپ آسو پاسو که اصلا راه نمیدن...!!!
نه دیگه...مثلا نزدیک به 1سال پیش دخترای فامیل گفتن سینا قیافت خوبه, خوش لباسی, خوش تیپی(حالا برداشت اشتباه نکنین لطفا!!) اما هیکل نداری...نسبتا لاغری...خوب منم رفتم 1هفته بعد بدنسازی ثبت نام کردم کار کردم...ایرادمو گفتن منم برطرف کردم...
البته جنبه طرف مهمه...ایرادات خانومارو نباید تو روشون گفت اما آقایونو به نظر من بگید براشون بهتره...
بله عزیزم!
من خواستگاری نرفتم ولی اگه جواب منفی بهم بدن اصلا برام مهم نیست دلیلش چیه
به قول معروف چیزی که زیاده دختر...
تازه وقتی جواب منفی گرفتم چرا خودمو کوچیک کنم و برم ازش دلیلشو بپرسم؟
سلام دوست گرامی
امیدوارم همیشه اعتماد به نفس رو داشته باشی و توی اسلام بیشتر عزت نفس پسندیده هست تا اعتماد به نفس. در واقع اعتماد به نفس نگاه دنیایی داره و عزت نفس نگاه اخروی. حالا بماند این مسائل.
در دنیای واقع چیزی که زیاد نیست دختر خوب و پسر خوب است. ایشالا خواستگاری هم میری و خواهی دید که دختر خوب اون قدر هم که فکر میکنی زیاد نیست. مخصوصا اگر مشکل پسند ( و به قول بعضیا خوشکل پسند ) باشی.
وقتی اولین نفر بهت جواب منفی بده شاید ازش نپرسی چرا. ولی اگه شد سه تا یا چهار تا اونوقت به خودت میگی مگه من چمه که هی دارن بهم جواب منفی میدن و اون وقته که اصرار میکنی که دلیل مخالفتشون رو بگن
ایشالا بهترینا نصیبت بشه
اتفاقا 99درصد به خاطر ایراد ظاهری پسر مثل کچل بودنش-کوتاه بودن-قیافه بد-بینی بزرگ و اینجور چیزا به پسره جواب رد میدن...البتهاپسری که حداقل امکانات لازم برای گردوندن یه زندگیو داره مخاطب منه وگرنه خوش گل خوش تیپ آسو پاسو که اصلا راه نمیدن...!!!
نه دیگه...مثلا نزدیک به 1سال پیش دخترای فامیل گفتن سینا قیافت خوبه, خوش لباسی, خوش تیپی(حالا برداشت اشتباه نکنین لطفا!!) اما هیکل نداری...نسبتا لاغری...خوب منم رفتم 1هفته بعد بدنسازی ثبت نام کردم کار کردم...ایرادمو گفتن منم برطرف کردم...
البته جنبه طرف مهمه...ایرادات خانومارو نباید تو روشون گفت اما آقایونو به نظر من بگید براشون بهتره...
[=arial]به نظر من همین ایرادای بنی اسراییلیه که ازدواج رو سخت کرده، اگر پسری اخلاق خوبی داشت، با تقوا بود، دلش پاک بود و دختر به بهانه های واهی جواب منفی داد، بعدا نیاد بگه چرا من از شوهر شانس نیاوردم...
پسرها هم همینطور، الکی میرن خواستگاری دختری و با بهانه های پوچ ازش صرف نظر می کنند. می دونید با این کار چه ضربه ی روحی به اون دختر وارد میشه؟
ایشالا خواستگاری هم میری و خواهی دید که دختر خوب اون قدر هم که فکر میکنی زیاد نیست.
[=arial]من کی فکر کردم دختر خوب زیاده؟؟؟
شما نیت خوانی هم می کنی؟
من فقط گفتم به قول معروف چیزی که زیاده دختر:Cheshmak:
من کی فکر کردم دختر خوب زیاده؟؟؟
شما نیت خوانی هم می کنی؟
من فقط گفتم به قول معروف چیزی که زیاده دختر
برادر من نیت خوانی کدومه. شما گفتید که چیزی که زیاده دختر. شما داری این موارد رو در مورد خودتون عنوان میکنید. از صحبت های شما برداشت میشه که چیزی که برای شما زیاده دختره. خب عزیز دلم شما که دنبال دختر بد نیستی که ( هستی؟؟) پس منم نتیجه گرفتم که منظورتون دختر خوب بوده.
در عین حال فرقی هم نمیکنه من حرفم رو کلی گفتم. دختر خوب که هم کفو هم باشه کم پیدا میشه
به نظر من همین ایرادای بنی اسراییلیه که ازدواج رو سخت کرده
موافقم ولی خوب منطقا نه دختر میخواد بدبخت بشه و یه عمر نداری بکشه نه خانواده دختر دخترشونو از سر راه آوردن نه دختره خودش خوبه بابارو ول میکنه میره خونه یه آدم غریبه بی پول...الانم که تا دلتون بخواد دوستی های دختر و پسر زیاد شده و فرد اجباری نمیبینه روی بودن با یه نفر...
خیلی ممنونم از پاسخ تون.
من اینجوری جواب میدم:شما خیلی پسر خوبی هستید و ایشالا خوشبخت میشید. ولی من یه مشکلی دارم و اونم اینه که خیلی از همسر آینده ام توقعات دارم. آیا شما میتونید به همه خواسته های من جواب مثبت بدید؟؟؟
بعد اون پسره میگه شما اگه قله قاف رو هم بخواهید من میرم براتون میارم. از من چی میخواید؟؟
اینجاست که شما توقعات خودتون رو مطرح میکنید و این توقعات رو طوری بیان میکنید که طرف دوزاریش بیافته که مال این حرفا نیست و باید پا پس بکشه.
اما به اون مورد اصلی اشاره نکردین. این گفته ها رو میشه به عنوان مقدمه مطرح کرد ولی وقتی بحث به گفتن مشکل طرف میرسه, آدم می مونه.
اگه ممکنه شما تو این مثال, به این پسر بگین بی مسئولیته. طوری گفته بشه که ناراحت نشه و در عین حال مشکلشم بدونه چیه. چون من بیشتر تو نحوه ی گفتن اصل مشکل طرف, مشکل دارم.
پس پیشنهاد من به شما و بقیه خانم های محترم اینه که " اگه در جلسه اول خواستگاری دیدید تا حدی ولو خیلی کم با طرف مقابل تفاهم دارید بذارید بنده خدا یکی دو دفعه دیگه هم بیاد و خودشو نشون بده. شاید توی جلسه اول هول شده باشه و نتونسته باشه خیلی خوب خودشو معرفی کنه......
حتما همینطوره. با یک جلسه ی نیم ساعته مسلما نمیشه به شناخت درستی از طرف مقابل رسید.
این مورد هم دقیقا مثل قبله. وقتی نمیدونید واسه چی دارید طرف رو رد میکنید بهش اجازه بدید تا بیشتر خودشو نشون بده روانشانس ها میگن ممکنه بعد از یه مدت از چهره یا رفتار یه فردی خوشمون بیاد و به دلمون بشینه در حالی که قبلا این جوری نبوده....
حرف شما کاملا درسته. ولی یه وقتایی هست می بینین طرف مقابل از هر لحاظ خوبه ولی واقعا حس خوبی بهش ندارین. اونم نه فقط تو یک جلسه.
هرچی جلوتر میرین, هرچی بیشتر باهاش حرف میزنین, می بینین با اینکه مورد خوبیه و شاید حتی کاملا هم کفو هم باشین ولی حتی بیشتر حرف زدن و بیشتر آشنا شدن هم تأثیری تو حس شما نداره و هرکاری میکنین نمی تونین احساس خوبی بهش داشته باشین. از نظر روانشناسی اگه کسی تو این موقعیت قرار بگیره باید به طرفش جواب رد بده. چون حتی شناخت بیشتر هم باعث نشد تا احساس خوبی بهش داشته باشه.
بخاطر همینم هست که تو این شرایط پیدا کردن دلیل واسه جواب منفی دادن خیلی سخته. منظورم واسه گفتن به اونا. چون هیچ کم و کاستی تو خواستگارت
نمی بینی که بخوای اونو بهانه کنی. اگرم بگی به دلم ننشستی, ما رو یه آدم پرتوقع حساب میکنن و کلی کنایه بارمون میکنن.
خوش به حال شما که مشکلت اینه که چه جوری خواستگارا رو رد کنید. به این مورد هم نیم نگاهی داشته باشید که متاسفانه بعضی دخترا هیچ خواستگاری ندارن و سنشون همین جوری بالا میره در حالی که هیچ عیبی هم ندارن و اگه کسی باهاشون ازدواج کنه میتونن خیلی خوشبختش کنن
مسائلی که تو این پست مطرح کردم همه شون مربوط به خودم نمیشه. اینها مواردی هستن که تو اکثر دخترای اطرافم می بینم و خودمم اونا رو درنظر داشتم و برام سوال بوده. یعنی سوالاتی که پرسیدم مسائلی نبوده که همه شو خودم تجربه کرده باشم. حتی مثال هایی که زدم مربوط به تجربه ی شخصی نبوده. بلکه فقط مثال هستن و سوالیه که همیشه تو ذهنمه. چون می بینم خیلی ها سر همین نــه گفتن به خواستگار و بیان دلیلش به مشکل برمیخورن.
خدای نکرده قصدم این نیست که کسی رو ناراحت کنم. همونطوری که نوشتم اینها مسائلیه که مربوط به تجربه ی خیلی از دخترا میشه و من اون سوالا رو جمع کردم یجا تا با همفکری دوستان و کمک گرفتن از نظرات همه بتونیم به جواب درستی برسیم. ممنون از همه ی کسانی که بحث رو دنبال می کنن.
انشاء الله همه ی جوونامون خوشبخت بشن.
اگرم بگی به دلم ننشستی, ما رو یه آدم پرتوقع حساب میکنن و کلی کنایه بارمون میکنن.
کلا شما نمیتونی بگی به یه پسر چی بگم که ناراحت نشه چون اون در هر حالت ناراحت میشه...وقتی دلیلو بدونه میره سراغ برطرف کردنش اما وقتی ندونه 1000تا فکر میاد تو سرش که چرا منو قبول نکرد؟ نکنه من اینم یا اونم؟! حتما طرف با یکی سرو سری داره که همینطوری خواستگاراشو رد میکنه وگرنه حداقل دلیلشو میگفت و اینقد بهونه های بنی اسرائیلی نمیاورد...
ببين پري وقتي ميگي يه خواستگاري همه شرايطش خوبه و هم كفو هست ولي هيچ حسي تو طرف إيجاد نميكنه به نظر من رد كردن اين خواستگار كار درستي نيستش يا واقعا اون طرف همه ي شرايطش خوب نيست يا أشكال از خود ادمه كه وسواس به خرج ميده إيجاد حس و علاقه هم زمان بر هستش توي زندگي به مرور پر رنگ ميشه حتما كه نبايد قبل ازدواج با عشق آتشين شروع كرد هميشه ميگن قبل ازدواج با عقل برو جلو بعدش بادلت چون قبلش عقل ميگه كه شرايط طرف خوبه ميتونه از پس من بربياد ولي بعد ازدواج با دلت برو جلو تا بحث إيثار پيش بياد
به نظر من اگه مسايل ظاهري طرف مورد پسند نشده اصلا نبايد به طرف دليل مخالفتت رو بگي اكه بحث صفات أخلاقي شه غير مستقيم به طرف حالي كني ولي اگه شرايط مالي و شغلي هست مستقيم بايد دليل مخالفتت رو بگي
کلا شما نمیتونی بگی به یه پسر چی بگم که ناراحت نشه چون اون در هر حالت ناراحت میشه...وقتی دلیلو بدونه میره سراغ برطرف کردنش اما وقتی ندونه 1000تا فکر میاد تو سرش که چرا منو قبول نکرد؟ نکنه من اینم یا اونم؟! حتما طرف با یکی سرو سری داره که همینطوری خواستگاراشو رد میکنه وگرنه حداقل دلیلشو میگفت و اینقد بهونه های بنی اسرائیلی نمیاورد...
آخه متأسفانه این ناراحت شدنه واسه دختر گرون تموم میشه. چون پشت سرش کلی حرف و حدیث میزنن.
مثلا همون مثالی که بالا نوشته بودم در مورد به دل نشستن. فرضا اون خواستگاره واقعا ایرادی نداره ولی هرکاری هم میکنی ازش خوشت نمیاد. اگه بگی به دلم ننشستی, در مورد ما چه فکری میکنه؟
اصلا نمیشه گفت!
ولی همه اینطوری نیستن که اگه ایرادشونو دونستن, برطرفش کنن. یه سری ها که آدمای اهل رشدی نیستن برای سرپوش گذاشتن رو ایرادشون و موجه نشون دادن خودشون, پشت سر اون دختر کلی حرف درمیارن و البته روی دختر یه ایرادم میذارن.
ببين پري وقتي ميگي يه خواستگاري همه شرايطش خوبه و هم كفو هست ولي هيچ حسي تو طرف إيجاد نميكنه به نظر من رد كردن اين خواستگار كار درستي نيستش يا واقعا اون طرف همه ي شرايطش خوب نيست يا أشكال از خود ادمه كه وسواس به خرج ميده إيجاد حس و علاقه هم زمان بر هستش توي زندگي به مرور پر رنگ ميشه حتما كه نبايد قبل ازدواج با عشق آتشين شروع كرد هميشه ميگن قبل ازدواج با عقل برو جلو بعدش بادلت چون قبلش عقل ميگه كه شرايط طرف خوبه ميتونه از پس من بربياد ولي بعد ازدواج با دلت برو جلو تا بحث إيثار پيش بياد
نهال جان عقیده ی منم همینه. من کلا اعتقادی به عشق آتشین قبل ازدواج ندارم. علاقه از شناخت بوجود میاد. ولی واسه اینکه طرفتو قبول کنی باید حداقل به دلت نشسته باشه. چون کسانی که قبل ازدواج نسبت به طرف مقابل شون حــس دافـــعه دارن (حتی با وجود هم کفو بودن), این احساس بعد ازدواج نه تنها بهتر نمیشه بلکه بیشتر تبدیل به تنفـــر میشه. پس یه حداقل به دل نشستنی لازمه.
اما همونطوری که بالا هم نوشته بودم, اگر بعد از طی مراحل مختلف و آشنایی بیشتر با طرف مقابل, بازم بهش احساس منفی داشتی صلاح نیست که باهاش ازدواج کنی.
ببين پري وقتي ميگي يه خواستگاري همه شرايطش خوبه و هم كفو هست ولي هيچ حسي تو طرف إيجاد نميكنه به نظر من رد كردن اين خواستگار كار درستي نيستش يا واقعا اون طرف همه ي شرايطش خوب نيست يا أشكال از خود ادمه كه وسواس به خرج ميده إيجاد حس و علاقه هم زمان بر هستش توي زندگي به مرور پر رنگ ميشه حتما كه نبايد قبل ازدواج با عشق آتشين شروع كرد هميشه ميگن قبل ازدواج با عقل برو جلو بعدش بادلت چون قبلش عقل ميگه كه شرايط طرف خوبه ميتونه از پس من بربياد ولي بعد ازدواج با دلت برو جلو تا بحث إيثار پيش بياد
به نظر من اگه مسايل ظاهري طرف مورد پسند نشده اصلا نبايد به طرف دليل مخالفتت رو بگي اكه بحث صفات أخلاقي شه غير مستقيم به طرف حالي كني ولي اگه شرايط مالي و شغلي هست مستقيم بايد دليل مخالفتت رو بگي
به نظر من ولی وقتی حسی به خواستگارت نداری نباید دیگه اون جلسات خواستگاری رو ادامه بدی.
من به شخصه حاضر نیستم این ریسکو بکنم و کسیو که هیچ حسی ندارم بذارم بیاد خواستگاریم. حالا همه چیشم بخواد خوب باشه ولی وقتی به دلم نشینه از کجا معلوم بعد ازدواج بشینه؟!