آیا فارق التحصیل در مقاطع مختلف مثل لیسانس ، فوق لیسانس و دکترا کم داریم؟
بدون شک خیر ، اتفاقاً خیلی هم زیاد هستن
پس چرا با کمبود متخصص روبرو هستیم؟
ببین برادر ، شما حرفتون درمورد اصل وجود دانشگاه هست که من 100 در 100 تایید میکنم فرمایش شما رو که فرمودید:
بر منکرش رحمت (خواستم توهین نشه :Nishkhand:)
ولی اگر دانشگاه ، واقعاً دانشگاه باشه....
دقت بفرمایید ما درمورد دانشگاه آرمانی صحبت نمیکنیم ، درمورد چیزی که الان هست داریم صحبت میکنیم
سلام آقا رضا ...
ببینید مشگل کمبود نیرویه متخصص نیست ... مشکل سره این هستش که ما یک مهندس مدیر و توانمند کم داریم .
بزارین براتون بگم منظورم چی هست ...
از هر 1000 تا و شاید از هر 10000 تا مهندس یک مهندس پیدا میشه که میتونه ...
1- روابط ایجاد کنه .
2- میتونه نیروها رو سازماندهی کنه .
3- میتونه برای رسیدن به هدف Plan منطقی و واقعی ایجاد کنه .
4- دنیا و هدفها رو واقعی میبینه .
5- مغز بازی داره
و در نهایت تیمش رو به هدف نزدیک کنه . این ( مهندس !!! ) نیاز به دهها و شاید صدها مهندس دیگه داره ... اصطلاحا اون ها رو به کار میگیره تا اینکه ... بتونه محصولی رو تولید کنند ... یا شرکتشون رو موفق کنه ...
اینکه در عرصه تولید و اقتصاد توانمند نیست ... به خاطر این هستش که چنین مهندسینی ما کمتر داریم ... یه نابغه نمیتونه چنین شخصی بشه ... شاید کسی که از دانشگاه پیام نور فارغ التحصیل شده به دلیل خصوصیتهای ذاتی ... و یا علوم مدیریتی که آموخته و اونها را به کار برده تبدیل به چنین شخصیتی بشه ...
کشور آلمان به صورت رایگان از تمام دنیا در مقطع دکترا کارشناس میپذیره ...
شاید و شاید و شاید یکی از اون هزار نفر کسی باشه ... که بتونه مهندس های دیگه رو بسیج کنه ... سازماندهی کنه و بتونه شرکت بنز و یا بی ام وه بعدی رو تاسیس کنه .
بنابراین ... صحبتم این هست ....
کسی ممکن هست یه مهندس معمولی بشه و در درون شرکتی کار بکنه .
کسی ممکن هست یه مهندس توانمند بشه و هزاران نفر رو مدیریت کنه .
و کسی هم ممکن هست که دیده باز فکری داشته باشه و بدون درس و دانشگاه و با دلالی کردن به چنین جایگاهی برسه ...
ولی قطعا اگر اون شخصی که درس نخونده و تونسته به جایگاه موفق شغلی برسه ... اگر درس میخوند میتونست مدیری توانمند تر بشه و برای جامعه اش هم مفیدتر بشه .
سلام
اول اینکه من این پاسخ رو به صحبت برادرمون جناب "کاروان" دادم
دوم اینکه صحبت شما صرفاً از نگاه مدیریتی هست. ولی ما اینجا صرفاً از نگاه مکدیریتی نگاه نمی کنیم
ما نگفتیم که برخی افراد دانشگاه نرفتند اما
مدیران موفقی شدند. بلکه گفتید انسان های موفقی شدند. شاید در جنبهء مدیریتی شاید هم در جنبه ای دیگر
سوم اینکه میفرمایید کسی که درس نخونده و موفق شده ، اگر درس میخوند موفق تر بود. این صحبت شما یک ایراد بهش وارده
اینکه شما تنها محل کسب علم (به طور خاص مدیریت) رو فقط دانشگاه درنظر گرفتید
با سلام ... من موفقیت هر فردی را در دانش آموزی می دونم حالا تو هررشته ای که فرد واقعا استعداد وعلاقه داره . اگه دانشگاه هم نرفت میتونه در همین زمینه ای که استعداد شو داره کتاب بخره یا پیش اساتیدی که در اون حرفه ماهرند بره. کلا فرد تو هر کاری باید دانش جو باشه منتها استعدادشو کشف کنه وتلاششو زیاد
دانشجوهایی هم که نتونستن موفق بشن یا مسیرشونو اشتباه رفتن یعنی استعدادشو نداشتن یا اساتیدشون تو اون رشته تخصصشو نداشتن وجای ی استاد خبره ودلسوز را گرفتن .متا سفانه این روزا اساتید هم سر جای خودشون نیستند
[="Tahoma"][="Black"]سلام
سئوال تاپیک را اگر آنچه که در جامعه فعلی جا افتاده است بخواهیم جواب دهیم مثبت است ولی اگر آنچه که باید باشد را در نظر بگیریم منفی است.
در واقع آنچه در این سئوال مهم است تعریف موفقیت است!
هر فرد برای خود تعریف خاصی از موفقیت دارد، بطور عملی و عینی چیزی که در جامعه حاکم است (برای اکثریت) دانش آموزی که از دبیرستان بلافاصله به دانشگاه می رود در حقیقت دیگران برایش موفقیت را در این زمینه تعریف می کنند و اگر خوشبینانه به موضوع نگاه شود این دانشجو زمانی هدفمند می شود که حداقل نیمی از دروس دانشگاهی و ترمها را گذرانده است.
حال آن تعریف اولیه با هدف شخص سازگار باشد میتواند به راحتی به آنچه می خواهد دست یابد (حداقل مدرک مورد علاقه)
اگر غیر از ان باشد مشکلات تازه شروع خواهد شد
به نظر من موفقیت از دیدگاهی که در تاپیک سئوال شده بستگی به استعداد و علاقه شخص به درس، کار و حرفه، موقعیت اجتماعی و... دارد.
شخصی که به نجاری علاقمند است ولی باید حتما در دانشگاه مهندسی شیمی بخواند هرچند نامبر وان باشد ولی اجساس رضایت و امنیت نخواهد داشت.[/]
به نظر من کارگری کردن هم دانشگاه رفتن می خواد نه اینکه بخوام به این شغل بی احترامی کنم دانشگاه بسیار جای مفیدیه برای اهلش
با شما موافقم جای مفیدیه برای اهلش ، یعنی کسیکه با شناخت از رشته تحصیلی وارد اون حوزه شده باشه، فردی که به این شکل وارد بشه در بین راه جاذبه های بیشتری در تحصیل خواهد دید و انگیزه ادامه و کار عملی در همان رشته پیدا خواهد کرد.بنابراین در این قسمت از زندگیش به موفقیت دست پیدا کرد.[/]
به نظر من کارگری کردن هم دانشگاه رفتن می خواد نه اینکه بخوام به این شغل بی احترامی کنم دانشگاه بسیار جای مفیدیه برای اهلش
این قیدی که زدید خیلی مهمه چون واقعا برای کسی که اهل درس خوندن باشه و به رشتش علاقه داشته باشه و پشتکار داشته باشه خوبه. ولی متاسفانه خیلی ها هستن که تو رشته ی مورد علاقشون تحصیل نمی کنن...
بنظرم اول بايد ثابت بشه كه اصلا دانشگاه مسير موفقيت هست يا نه ...
مسیر موفقیت که هست تنها مسیر موفقیت نیست،
یعنی این طوری نیست اگر خانواده ای توان فرستادن فرزند به دانشگاه را نداشت(به هر دلیلی) یا فردی نخواست بره دانشگاه از ارزش اجتماعی او کم شود.که متاسفانه الان تو جامعه به اینصورت با این قضیه برخورد میشه!![/]
در مورد زندگي موفق مي توان بدون دانشگاه و با مطالعه و كمي كندوكاو به موفقيت و احساس رضايت رسيد،به شرط آنكه استعدادو علاقه خود را كشف كنيم و از راه هاي مختلف مثل استفاده از تجربه ديگران،مطالعه،دانشگاه،ريسك پذيري و... پيشرفت كنيم.
تنها مسير براي رسيدن به موفقيت در زندگي صرفا دانشگاه نيست براي مثال در امور مالي و اقتصادي برنامه پايش افراد موفقي را معرفي مي كند كه تعداد قابل توجهي از آنها اصلا دانشگاه نرفته اند.
برنامه سرزمين نخبگان شبكه افق هم فردي سرنوشت نخبه اي را تعريف مي كرد كه با يك موتور گازي و 4-5 مرغ شروع كرد و اينكه چند صد نفر در مرغداري او مشغول بكار هستند و حالا آن موتور گازي در ويتريني سرنوشت اين كارخانه دار را نشان مي دهد.
اينگونه افراد از راه هاي مختلفي جز دانشگاه علم مديريت صنعت،علم مديريت تجارت و بازرگاني و... را كسب كرده اند.
امروزه افرادي كه مشاغل فني دارند درآمدشان كم از يك كارمند نيست البته اگر بيشتر نباشد.
کاربر مهمان خوش آمدید
:khaneh::khandeh!: اره اونجاشو چون قبول داشتم دیگه تکرار نکردم :Nishkhand:
سلام آقا رضا ...
ببینید مشگل کمبود نیرویه متخصص نیست ... مشکل سره این هستش که ما یک مهندس مدیر و توانمند کم داریم .
بزارین براتون بگم منظورم چی هست ...
از هر 1000 تا و شاید از هر 10000 تا مهندس یک مهندس پیدا میشه که میتونه ...
1- روابط ایجاد کنه .
2- میتونه نیروها رو سازماندهی کنه .
3- میتونه برای رسیدن به هدف Plan منطقی و واقعی ایجاد کنه .
4- دنیا و هدفها رو واقعی میبینه .
5- مغز بازی داره
و در نهایت تیمش رو به هدف نزدیک کنه . این ( مهندس !!! ) نیاز به دهها و شاید صدها مهندس دیگه داره ... اصطلاحا اون ها رو به کار میگیره تا اینکه ... بتونه محصولی رو تولید کنند ... یا شرکتشون رو موفق کنه ...
اینکه در عرصه تولید و اقتصاد توانمند نیست ... به خاطر این هستش که چنین مهندسینی ما کمتر داریم ... یه نابغه نمیتونه چنین شخصی بشه ... شاید کسی که از دانشگاه پیام نور فارغ التحصیل شده به دلیل خصوصیتهای ذاتی ... و یا علوم مدیریتی که آموخته و اونها را به کار برده تبدیل به چنین شخصیتی بشه ...
کشور آلمان به صورت رایگان از تمام دنیا در مقطع دکترا کارشناس میپذیره ...
شاید و شاید و شاید یکی از اون هزار نفر کسی باشه ... که بتونه مهندس های دیگه رو بسیج کنه ... سازماندهی کنه و بتونه شرکت بنز و یا بی ام وه بعدی رو تاسیس کنه .
بنابراین ... صحبتم این هست ....
کسی ممکن هست یه مهندس معمولی بشه و در درون شرکتی کار بکنه .
کسی ممکن هست یه مهندس توانمند بشه و هزاران نفر رو مدیریت کنه .
و کسی هم ممکن هست که دیده باز فکری داشته باشه و بدون درس و دانشگاه و با دلالی کردن به چنین جایگاهی برسه ...
ولی قطعا اگر اون شخصی که درس نخونده و تونسته به جایگاه موفق شغلی برسه ... اگر درس میخوند میتونست مدیری توانمند تر بشه و برای جامعه اش هم مفیدتر بشه .
اول اینکه من این پاسخ رو به صحبت برادرمون جناب "کاروان" دادم
دوم اینکه صحبت شما صرفاً از نگاه مدیریتی هست. ولی ما اینجا صرفاً از نگاه مکدیریتی نگاه نمی کنیم
مدیران موفقی شدند. بلکه گفتید انسان های موفقی شدند. شاید در جنبهء مدیریتی شاید هم در جنبه ای دیگرما نگفتیم که برخی افراد دانشگاه نرفتند اما
سوم اینکه میفرمایید کسی که درس نخونده و موفق شده ، اگر درس میخوند موفق تر بود. این صحبت شما یک ایراد بهش وارده
اینکه شما تنها محل کسب علم (به طور خاص مدیریت) رو فقط دانشگاه درنظر گرفتید
با سلام ... من موفقیت هر فردی را در دانش آموزی می دونم حالا تو هررشته ای که فرد واقعا استعداد وعلاقه داره . اگه دانشگاه هم نرفت میتونه در همین زمینه ای که استعداد شو داره کتاب بخره یا پیش اساتیدی که در اون حرفه ماهرند بره. کلا فرد تو هر کاری باید دانش جو باشه منتها استعدادشو کشف کنه وتلاششو زیاد
دانشجوهایی هم که نتونستن موفق بشن یا مسیرشونو اشتباه رفتن یعنی استعدادشو نداشتن یا اساتیدشون تو اون رشته تخصصشو نداشتن وجای ی استاد خبره ودلسوز را گرفتن .متا سفانه این روزا اساتید هم سر جای خودشون نیستند
[="Tahoma"][="Black"]سلام
سئوال تاپیک را اگر آنچه که در جامعه فعلی جا افتاده است بخواهیم جواب دهیم مثبت است ولی اگر آنچه که باید باشد را در نظر بگیریم منفی است.
در واقع آنچه در این سئوال مهم است تعریف موفقیت است!
هر فرد برای خود تعریف خاصی از موفقیت دارد، بطور عملی و عینی چیزی که در جامعه حاکم است (برای اکثریت) دانش آموزی که از دبیرستان بلافاصله به دانشگاه می رود در حقیقت دیگران برایش موفقیت را در این زمینه تعریف می کنند و اگر خوشبینانه به موضوع نگاه شود این دانشجو زمانی هدفمند می شود که حداقل نیمی از دروس دانشگاهی و ترمها را گذرانده است.
حال آن تعریف اولیه با هدف شخص سازگار باشد میتواند به راحتی به آنچه می خواهد دست یابد (حداقل مدرک مورد علاقه)
اگر غیر از ان باشد مشکلات تازه شروع خواهد شد
به نظر من موفقیت از دیدگاهی که در تاپیک سئوال شده بستگی به استعداد و علاقه شخص به درس، کار و حرفه، موقعیت اجتماعی و... دارد.
شخصی که به نجاری علاقمند است ولی باید حتما در دانشگاه مهندسی شیمی بخواند هرچند نامبر وان باشد ولی اجساس رضایت و امنیت نخواهد داشت.[/]
به نظر من کارگری کردن هم دانشگاه رفتن می خواد نه اینکه بخوام به این شغل بی احترامی کنم دانشگاه بسیار جای مفیدیه برای اهلش
[="Tahoma"][="Black"] همای رحمت;715134 نوشت:
با شما موافقم جای مفیدیه برای اهلش ، یعنی کسیکه با شناخت از رشته تحصیلی وارد اون حوزه شده باشه، فردی که به این شکل وارد بشه در بین راه جاذبه های بیشتری در تحصیل خواهد دید و انگیزه ادامه و کار عملی در همان رشته پیدا خواهد کرد.بنابراین در این قسمت از زندگیش به موفقیت دست پیدا کرد.[/]
این قیدی که زدید خیلی مهمه چون واقعا برای کسی که اهل درس خوندن باشه و به رشتش علاقه داشته باشه و پشتکار داشته باشه خوبه. ولی متاسفانه خیلی ها هستن که تو رشته ی مورد علاقشون تحصیل نمی کنن...
شاید یکی از راه های موفقیت دانشگاه باشد ولی قطعا تنها راه نیست.
سلام
بنظرم اول بايد ثابت بشه كه اصلا دانشگاه مسير موفقيت هست يا نه ... :Nishkhand:
دانشگاه شخصا برای من یکی که خیلی خوب بود
خیلی چیزها یاد گرفتم،فهمیدم، خودم رو شناختم، آدم ها رو شناختم و....
[="Tahoma"][="Black"] کهف الحصین;715190 نوشت:
مسیر موفقیت که هست تنها مسیر موفقیت نیست،
یعنی این طوری نیست اگر خانواده ای توان فرستادن فرزند به دانشگاه را نداشت(به هر دلیلی) یا فردی نخواست بره دانشگاه از ارزش اجتماعی او کم شود.که متاسفانه الان تو جامعه به اینصورت با این قضیه برخورد میشه!![/]
يه نام خدا
سلام
در مورد زندگي موفق مي توان بدون دانشگاه و با مطالعه و كمي كندوكاو به موفقيت و احساس رضايت رسيد،به شرط آنكه استعدادو علاقه خود را كشف كنيم و از راه هاي مختلف مثل استفاده از تجربه ديگران،مطالعه،دانشگاه،ريسك پذيري و... پيشرفت كنيم.
تنها مسير براي رسيدن به موفقيت در زندگي صرفا دانشگاه نيست براي مثال در امور مالي و اقتصادي برنامه پايش افراد موفقي را معرفي مي كند كه تعداد قابل توجهي از آنها اصلا دانشگاه نرفته اند.
برنامه سرزمين نخبگان شبكه افق هم فردي سرنوشت نخبه اي را تعريف مي كرد كه با يك موتور گازي و 4-5 مرغ شروع كرد و اينكه چند صد نفر در مرغداري او مشغول بكار هستند و حالا آن موتور گازي در ويتريني سرنوشت اين كارخانه دار را نشان مي دهد.
اينگونه افراد از راه هاي مختلفي جز دانشگاه علم مديريت صنعت،علم مديريت تجارت و بازرگاني و... را كسب كرده اند.
امروزه افرادي كه مشاغل فني دارند درآمدشان كم از يك كارمند نيست البته اگر بيشتر نباشد.