سلام :Gol:
عرصه جهان عرصه جدال اندیشه ها و تفکرات است بخصوص در عصر کنونی که عصر ارتباطات گسترده و سریع است .
سوال اینستکه :
آیا می توان با تاکید بر اشتراکات از این جدال کاست ؟
مثلا اسلام و مسیحیت در مباحث اخلاقی می توانند تعامل سازنده ای داشته باشند . اسلام و بودیسم در عرفان .
در میان مذاهب اسلامی که الی ماشاء الله مباحث مشترک وجود دارد که می توانند در آن مباحث تبادل نظر نمایند .
بهتر نیست از اصل اساسی : الصلح خیر تبیعیت کنیم . :Sham:
حداقل در مقام اندیشه ورزی که می توان صلح جو بود .
دوستان این مطلب را باز بفرمایند
موفق در پناه حق:Gol:
سلام به طاهای بزرگوار بلند نظر :Gol:
ومرحبا بناصرنا:Kaf:
ما هم همین را عرض کردیم که :
الصلح خیر:Sham:
این اصل قرآنی اگر جهانی شود چه می شود ؟!!!!
بله حداقل در مقام اندیشه و تبادل نظر و رای
موفق برادر در پناه حق:Gol::Gol::Gol:
سلام
یکی از نکته های بسیار شگفت انگیز که در عصر کنونی اطلاعات اتفاق افتاده این است که مجموعه ای عظیم از متون قدیمی, لوحه های گل نوشته, الواح روی فلز و مانند آن در حال کشف شدن یا خوانده شدن و ترجمه هستند و محتوای این ها بر خلاف آن تصوری که همه دارند, در حال اثبات این است که ادیان مختلف در پس ظواهر تحریف شده حقایق مشترک بسیاری نیز دارند که این سخن قرآن کریم را اثبات می کند که فرمود: و ان من امه الا خلا فیها نذیر. یعنی هیچ امتی نبوده مگر این که ما برای آنها یک نذیر و هشدار دهنده فرستادیم. علامه طباطبایی نذیر را به نبی تفسیر فرموده و معنایش این است که در دل آموزه های همه تمدن ها رد پایی از حقیقت و آموزه انبیای الهی نیز وجود دارد و باید با تحقیق و مطالعه آنها را از آموزه های منحرف و شرک آلود جدا کرد. یکی از این نکته های شگفتی که از ترجمه متون قدیمی به دست آمده عقیده به منجی است که در تمام ادیان جهان مشترک است. در آیین بودا بودایی به نام میتریه خواهد آمد و دین را احیا خواهد کرد. از زمان های قدیم بت های عظیمی از او درست می کردند و منتظر آمدنش بودند. در آیین هندو کلکی یا کلکین, در آیین زردشت سوشیانت, در آیین کنفوسیوس و دائو عصر صلح بزرگ, در مسیحیت خود حضرت عیسی و در یهودیت ماشیح نام دارد. آیا این عجیب نیست که این عقیده چنین تعمیم جهانی دارد در حالی که ادیان مختلف در طول زمان خبر چندانی از یکدیگر نداشتند؟
یکی از نکته های بسیار شگفت انگیز که در عصر کنونی اطلاعات اتفاق افتاده این است که مجموعه ای عظیم از متون قدیمی, لوحه های گل نوشته, الواح روی فلز و مانند آن در حال کشف شدن یا خوانده شدن و ترجمه هستند و محتوای این ها بر خلاف آن تصوری که همه دارند, در حال اثبات این است که ادیان مختلف در پس ظواهر تحریف شده حقایق مشترک بسیاری نیز دارند که این سخن قرآن کریم را اثبات می کند که فرمود: و ان من امه الا خلا فیها نذیر. یعنی هیچ امتی نبوده مگر این که ما برای آنها یک نذیر و هشدار دهنده فرستادیم. علامه طباطبایی نذیر را به نبی تفسیر فرموده و معنایش این است که در دل آموزه های همه تمدن ها رد پایی از حقیقت و آموزه انبیای الهی نیز وجود دارد و باید با تحقیق و مطالعه آنها را از آموزه های منحرف و شرک آلود جدا کرد. یکی از این نکته های شگفتی که از ترجمه متون قدیمی به دست آمده عقیده به منجی است که در تمام ادیان جهان مشترک است. در آیین بودا بودایی به نام میتریه خواهد آمد و دین را احیا خواهد کرد. از زمان های قدیم بت های عظیمی از او درست می کردند و منتظر آمدنش بودند. در آیین هندو کلکی یا کلکین, در آیین زردشت سوشیانت, در آیین کنفوسیوس و دائو عصر صلح بزرگ, در مسیحیت خود حضرت عیسی و در یهودیت ماشیح نام دارد. آیا این عجیب نیست که این عقیده چنین تعمیم جهانی دارد در حالی که ادیان مختلف در طول زمان خبر چندانی از یکدیگر نداشتند؟
سلام به بزرگمهر عزیز :Gol:
بله همانطور که ایشان فرمودند ادیان موارد اشتراک بسیاری دارند . بحث و گفتگو در مشترکات بهترین راه نزدیک شدن ادیان و پیروان آنهاست . این می تواند مبنای خوبی برای صلح در جهان باشد . البته به شرط اینکه بحث عالمانه و خردمندانه به قصد جستجوی راههای نزدیک شدن به همدیگر و کشف حقیقت باشد
دوستان می توانند به موارد دیگر اشاره کنند .
موفق در پناه حق :Gol:
استادان گرامی درود مشکل از انحصار طلبی و دکانداری دین فروشانه کسانی چون من است. وگرنه دین نزد خداوند یکی است و همه پیامبران هم یک پیام را برای امتشان آورده اند. سوره 14: ابراهیم آیه 4 و ما هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم تاحقایق را برای آنان بیان کند پس الله هر که را بخواهد بی راه می گذارد و هر که رابخواهد هدایت میکند و اوست ارجمند حکیم سوره 10: یونس آیه 47 و هر امتیرا پیامبری است پس چون پیامبرشان بیاید میانشان به عدالت داوری شود و بر آنان ستمنرود سوره 16: النحل آیه 36 و در حقیقت در میان هر امتی فرستاده ایبرانگیختیم (تا بگوید) الله را بپرستید و از طاغوت بپرهیزید پس از ایشان کسی است کهالله او را هدایت کرده و......ا سوره 9: التوبه آیه 120 مردم مدینه وبادیه نشینان پیرامونشان را نرسد که از فرمان الله سرباز زنند و جان خود را سوره 43: الزخرف آیه 2 ما آن را قران عربی قراردادیم باشد که بیندیشید سوره 12: یوسف آیه 2 ما آن را قرانی عربی نازلکردیم باشد که بیندیشید سوره 20: طه آیه 113 و این گونه آن را به صورتقرانی عربی نازل کردیم و در آن از انواع هشدارها سخن آوردیم شاید آنان راه تقرا درپیش گیرند یا این کتاب پندی تازه برای آنان بیاورد ه سوره 22: الحج آیه25 بیگمان کسانی که کافر شدند و از راه الله و مسجد الحرام که آن را برای مردماعم از مقیم در آنجا و بادیه نشین یکسان قرار داده ایم جلوگیری می کنند و .....اآيه 34: و برای هر امتی مناسکی قرار دادیم تا نام الله را بردامهای زبان بسته ای که روزی آنها گردانیده یاد کنند پس .....اآیه67: برای هر امتی مناسکی قرار دادیم که آنها بدان عمل میکنند پس نباید در این امربا تو به ستیزه برخیزند به.....اآیه 78:....... و در دین بر شما سختیقرار نداده و آیین پدرتان ابراهیمو...... آیه های 214 و 215 و 216 و (خطاب به محمد(ص)) خویشان نزدیکترا هشدار ده و برای آن مومنانی که تو را پیروی کرده اند بال خود را فرو گستر و اگرتو .... سوره 41: فضیلت آیه 44 و اگراین کتاب را قرانی غیر عربی گردانیده بودیم قطعا می گفتند چرا آیه های آن روشن بیاننشده کتابی غیر عربی و مخاطب آن عرب زبان بگو این کتاب برای کسانی که ایمان آوردهاند رهنمود و درمانی است و ..... ا سوره 42: الشوری آیه 7 و بدین گونهقران عربی به سوی تو وحی کردیم تا مردم مکه و کسانی را که پیرامون آنند هشدار دهی واز روز گرد آمدن خلق که تردیدی در آن نیست بیم دهی گروهی در بهشتند و گروهی در آتش
استادان گرامی درود مشکل از انحصار طلبی و دکانداری دین فروشانه کسانی چون من است. وگرنه دین نزد خداوند یکی است و همه پیامبران هم یک پیام را برای امتشان آورده اند.
سلام
از اطلاعات خوبتان باید تقدیر کرد اما باید توجه بفرمایید: ادیانی که از سوی خدا آمد همه یکی بوده نه این دینهایی که اکنون افراد بدان پایبندند این ادیان به دلیل گذشت زمان و هوی و هوسها و اغراض مختلف از حقیقت خود بسی دور شده اند تنها متن دینی بدون تغییر قرآن است که امت اسلام بدان معتقد است البته این کتاب شریف هم در مقام لفظ محفوظ مانده اما در مقام معنا مصون از تحریف نشده است دلیلش هم این همه مذهب رنگ به رنگ در اسلام است .
با اینحال می توان اشتراکات یقینی را مبنای نزدیکی و همدلی قرار داد .
موفق در پناه حق
سلام ... این ادیان به دلیل گذشت زمان و هوی و هوسها و اغراض مختلف از حقیقت خود بسی دور شده اند تنها متن دینی بدون تغییر قرآن است که امت اسلام بدان معتقد است البته این کتاب شریف هم در مقام لفظ محفوظ مانده اما در مقام معنا مصون از تحریف نشده است دلیلش هم این همه مذهب رنگ به رنگ در اسلام است . با اینحال می توان اشتراکات یقینی را مبنای نزدیکی و همدلی قرار داد . موفق در پناه حق
حامد گرامی درود باز هم تاکید میکنم که گاتها کتاب آسمانی ما، بدون تحریف و انحراف به ما رسیده است. به هر روی هرجای گاتها که دچار تحریف و انحراف است، بفرمایید تا بررسی کنم. چه سر به کلاه چه کلاه به سر. در تایید سخن شما باید بگویم که راست و درست زندگی کردن بسیار سخت است ولی تقلب و دو رویی و نشستن و خوردن دسترنج دیگران ساده است. از این رو مگسان گرد شیرینی همواره گشته و شیرینی پیدا کرده اند تا تنپروری کنند. اما خداوند از انسان حق جویی را میخواهد و پاداش راستین در همین حق جویی و حق باوری و حق کرداری ست.
....بنابر این شکی نیست که کتابهایی که فعلا در دست اتباع ادیان سلف است تحریفشده است و اعتباری ندارد.
زمزم گرامی درود از اصل درست به نتیجه نادرست رسیدید. درست است که انحراف است، ولی اصل که گم نشده است. از قرآن که تحریف نشده چه دستاوردی داشتید؟ این همه فرق و ..... از کجا آمده؟ پس منهم یگویم که این همه انحراف است بنابراین اسلام هم اعتبار ندارد؟ اگر اسکناس تقلبی بود، اسکناس اصل بی اعتبار است؟ سخن شما در جایی درست است که اصل یک چیز نباشد و تنها تقلبی آن در دست باشد. یا اینکه اصل و تقلبی آنچنان آمیخته باشند که جدا کردنشان انجام شدنی نباشد. به هر روی امروز که اصل از تقلب باز شناخته شده است و اصل هم در دست است، سخن شما نادرست است.
حامد گرامی درود باز هم تاکید میکنم که گاتها کتاب آسمانی ما، بدون تحریف و انحراف به ما رسیده است. به هر روی هرجای گاتها که دچار تحریف و انحراف است، بفرمایید تا بررسی کنم. چه سر به کلاه چه کلاه به سر.
سلام
بنده نه گاتها را می شناسم و نه از تحریف و عدم آن خبر دارم
اما اگر چنین باشد منبع خوبی برای نزدیک شدن به همدیگر است
موفق در تقریب
از اصل درست به نتیجه نادرست رسیدید. درست است که انحراف است، ولی اصل که گم نشده است. از قرآن که تحریف نشده چه دستاوردی داشتید؟ این همه فرق و ..... از کجا آمده؟ پس منهم یگویم که این همه انحراف است بنابراین اسلام هم اعتبار ندارد؟ اگر اسکناس تقلبی بود، اسکناس اصل بی اعتبار است؟
نتیجه این نیست که در واقع و حقیقت ادیان اختلاف وجود دارد نه خیر جناب!!!
بلکه بالاخره شما امروزه اختلاف را در ادیان میبینید ؛درست است؟؟ حال با وجود ادعای ما مبنی بر عدم اختلاف در ادیان طبق قول قران، پس چرا امروزه ما اختلاف میبینیم که دلیلش ذکر شد یعنی این اختلاف به عملکرد غلط انسان بر میگردد (بغی و سرکشی و تحریف کتب مقدس )در حالی که ادیان بما اینکه دین هستند و از سوی خدا برای هدایت بشر در هر عصر و زمان خاصی طبق شرایط خاص ان عصر تشریع شده است هیچ اختلافی نیست فقط در کمال و عدم کمال تفاوت است مثلا دین اسلام کاملترین دین است و این مطلب معنایش باطل بودن دین یهود و مسیح در زمان خودشان نیست. بلکه انها نیز برحق هستند ولی کامل نبودند و باید به کاملترین دین با آمدن پیامبر اسلام ایمان آورد.
[FONT="] این بیت که از ابیات جلال الدین محمد بلخی(مولوی) است، به خوبی حکایت از آن دارد که حالت کامل یک شیء یا معنا، حتماً شامل اشیاء یا معانی ناقص تر از خود نیز می شود؛مثلاً کسی که به مقصد رسیده، برای رسیدن به مقصد خود، حتماً از منازل میان راه نیز عبور کرده است. [FONT="] حکایت نزول ادیان و شریعت های آسمانی برای راهنمایی انسان جهت دست یابی به سعادت و رسیدن به مقصود نیز همین گونه است. می دانیم که اولین مخلوق خدای متعال اولین پیامبر بوده است.(حضرت آدم) اولین رسول تا خاتم آنان، حضرت ختمی مرتبت، محمد(ص) مأمور ارایه یک برنامه زندگی به بشر بوده اند. این برنامه به تعبیر قرآن اسلام نام دارد.
[FONT="]ان ّ الدین عندالله الاسلام ....... فان اسلموا فقد اهتدوا[FONT="]...[FONT="]آل عمران،19-20
[FONT="]هریک از پیامبران(ع) با توجه به شرایط زمان و مکان خویش، فصلی از این کتاب آسمانی را برای انسان ها به ارمغان آورده و بازگو نموده اند. خواه انسانهای هم عصر آن پیامبران، به آن عمل نموده و خواه نسبت به آن بی توجهی کرده و یا حتی با عناد و عداوت با آن برخورد کرده باشند و در ان دست برده ، آن را طبق میل و سود خود تعبیر، تحویل و ترویج نموده باشند. [FONT="] راه همان راه است و شریعت همان شریعت. ما انسانها هستیم که بر اثر فراموشی و یا چیرگی شیطان و هوای نفس نسبت به این راه و شریعت دچار میل و انحنا می شویم. هر پیامبری که آمد تصدیق پیامبر پیشین نمود و به دستور خداوند، آغازگر فصلی نو بر پایه اصول حقیقی و تحریف نشده فصول پیشین شد. این راه تا مبعوث شدن پیامبر اسلام به رسالت ، ادامه یافت. [FONT="] محمد رسول الله(ص) با آوردن دین اسلام، آغازگر آخرین فصل برنامه زندگی انسان بود. او تمامی رسولان پیش از خود را تصدیق کرد و آموزه های حقیقی شان را ستود و با آوردن آخرین دستورات الهی، تحریف ناپذیرترین، کامل ترین و آخرین برنامه زندگی بشری را به او هدیه کرد. [FONT="] برفرض هم که تعلیمات آنان تحریف نشده باشد، مزیت پیامبر اسلام بر دیگر پیامبران این است که ایشان حامل مجموعه دستورات خداوند است. درحالی که هریک از پیامبران پیشین، تنها حامل بخشی از این مجموعه دستورات بوده اند. [FONT="]بر این پایه و به حکم عقل، انسانها باید از آنچه که کامل تر و بی شائبه تر است تبعیت و پیروی کنند. حال که دین اسلام به وسیله پیامبر خاتم بر جهانیان عرضه شده، حجت برهمگان از هر نحله و دین و مسلکی تمام شده و باید با تحقیق و تدبر البته از باب مهر و انسانیت، همگی به این دین ملحق شوند. ور نه منکر پیامبر درونی خویش (عقل)، و بی توجه به پیامبر بیرونی خویش(پیامبر اسلام) لقب می گیرد.
[FONT="]ادامه مطلب پیش: [FONT="] [FONT="]:Sham:اما درمورد یافتن راه هایی برای رسیدن به حرف مشترک و همگرایی ادیان:
از آن زمان که دین افیون ملت ها خوانده شد و در پستوی خانه ها جای گرفت، و از روزی که فئودال ها، بازرگانان و نظامیان با دست مایه قرار دادن مکاتب دنیوی و رواج برخی خرافه ها بر ملت ها و مجامع انسانی و جهانی مسلط شدند، جهان بشریت را به سمت امیال افزون طلب خویش سوق دادند، و در این راه از هیچ گونه اقدامی فروگذار نکردند.
بروز جنگ های جهانی، آوارگی میلیون ها انسان، نسل کشی و در فقر و فلاکت ماندن بخش عظیمی از ملل جهان، تفرقه و آتش افروزی میان ادیان و غرق شدن انسان کنونی در منجلاب ابتذال و رذالت، نتیجه استیلا و حاکمیت انسان های هوس باز و دنیا طلب بر جهان و ممانعت و کنارزدن خردمندان و روشنفکران خداباور برای به قدرت رسیدن و هدایت ملت ها بوده است.
[FONT="]با در نظر گرفتن این شرایط چند راه برای رسیدن به مشترکات ادیان به نظر می رسد:
1.اعتبار بخشیدن و توسعه ی مجمع جهانی تقریب مذاهب و گسترش حوزه عملکرد آن به سایر ادیان و احترام و عمل به یافته های آنها.. 2. رستاخیز ملت های جهان علیه حاکمان نامشروع و بی دین و سپردن زمام حکومت به دست خداباوران. 3. زدودن غبار عقل و امکان آزادانه تحقیق و تفحص در مورد ادیان وبرگزیدن و پیروی ازدین احسن.
با توجه به شرایط مکان و زمان امکان رسیدن و دست یابی به گزینه های اول و دوم، بسیار دشوار و زمان بر می نماید. اما راه سوم راهی قابل دست رس و معقول به نظر می رسد. اگر و تنها اگر انسان ها قوه ی عاقله خود را بی حب و بغض بکار انداخته و برای رسیدن به دین مطلوب مجدانه تحقیق و بررسی کنند، و پس از دست یابی، به کشف عقل خود ایمان آورده و آن را به کار بندند. این همان راهی است که خداوند و پیامبرانش برای باورمندی و دین مداری ، انسانها را بدان فرا خوانده اند.
براستی که ما، در دین اسلام شاهد کامل ترین صورت این فراخوانی به عقل و عقل مداری هستیم.
حال با وجود ادعای ما مبنی بر عدم اختلاف در ادیان طبق قول قران، پس چرا امروزه ما اختلاف میبینیم که دلیلش ذکر شد یعنی این اختلاف به عملکرد غلط انسان بر میگردد (بغی و سرکشی و تحریف کتب مقدس )در حالی که ادیان بما اینکه دین هستند و از سوی خدا برای هدایت بشر در هر عصر و زمان خاصی طبق شرایط خاص ان عصر تشریع شده است هیچ اختلافی نیست فقط در کمال و عدم کمال تفاوت است مثلا دین اسلام کاملترین دین است و این مطلب معنایش باطل بودن دین یهود و مسیح در زمان خودشان نیست. بلکه انها نیز برحق هستند ولی کامل نبودند و باید به کاملترین دین با آمدن پیامبر اسلام ایمان آورد.
زمزم گرامی درود باز هم از پشی درآمد درست به یافته نادرست رسیدید. اگر سرکشی و تحریف سبب انحراف شده، اسلام خاص محمدی(ص) نیز از آن بیرون نیست. از بنی امیه تا وهابیون، و فرقه های گوناگون امروزین، درست است که در قرآن تحریف نیست، ولی سبب نشده که در برداشت و باور هم تحریف نباشد. تحریف در کتاب آسمانی هم زمانی پذیرفته است که اصل آن موجود نباشد. برای نمونه میگوییم که تورات کتاب آسمانی موسی(ع) است. در حالی که این کتاب تورات(عهد عتیق) که یهودیان ارایه میکنند، طی هزار سال نوشته شده است. از موسی(ع) هم تنها ده فرمان ارایه میشود. اگر ایشان بخشی، کتابی یا هر چیزی را ارایه کردند که این بخش آسمانی است، آنگاه باید آن را بررسی کرد و سنجید. نکته مهمتر از همه این است که تنها بغی و سرکشی نیست که به انحراف در دین می انجامد. هرجا که انسان خودش را جای خدا گذاشته و از سوی او سخن رانده، همین میشود. از این رو یکم باید کتابی را که هر دین آن را خدایی میداند، بررسی کرد. دوم تنها به همان کتاب استناد کرد نه به حدیث و روایت و ....... مگر آنکه حدیث و روایت در راستیا روشن شدن آن کتاب باشد. من همواره با کسانی روبرو بوده ام که اسلام خاص محمدی (ص) را کاملترین دانسته اند. به سخن دیگر، آنهای دیگر ناقصند و این یکی کاملتر از ایشان است. من این نکته را نمیپذیرم مگر آنکه سند قرآنی ارایه شود که اسلام خاص کاملتر است. این در حالی است که بر پایه آیه هایی که برایتان فرستادم، خداوند در قرآن برای هر امتی پیامبری فرستاده تا یک پیام یکسان را به زبانهای گوناگون قابل فهم برای آن امت به آنها بیاموزد. هیچ جای قرآن این روند تکاملی نیست. خداوند ناتوان نیست، با کسی هم رودربایستی ندارد، اگر چنین چیزی را میخواست، میفرمود که من دینها را تکاملی آفریدم و شما همواره به دین متکاملتر بگروید.
شما بر حقانیت دینتان چه دلیل و برهانی دارید؟ با تشکر
حمید ماهانی گرامی درود یکم- سوره حج آیه 17 دوم- نزدیک به ده آیه که پیشتر فرستادم که خداوند برای هر امتی پیامبری به زبان آن امت فرستاد تا دین خداوند را به ایشان بیاموزاند. سوم- گاتها با دانش مردمی در نزدیک به 4000 سال پیش همخوانی ندارد، در حالی که با دانش امروزین درست است. از این رو نمیتواند با دانش انسانی تهیه شده باشد. چون انسان در آن زمان به چنین دانشی دست نیافته بود. چهارم- راهکارهای گاتها نه با دانش امروزین و نه با دینهای دیگر(آن بخش تحریف نشده و آن بخشی که از نتیجه گیری فلان و بهمان کس نباشد) همخوانی دارد.
هریک از پیامبران(ع) با توجه به شرایط زمان و مکان خویش، فصلی از این کتاب آسمانی را برای انسان ها به ارمغان آورده و بازگو نموده اند. ... ... برفرض هم که تعلیمات آنان تحریف نشده باشد، مزیت پیامبر اسلام بر دیگر پیامبران این است که ایشان حامل مجموعه دستورات خداوند است. درحالی که هریک از پیامبران پیشین، تنها حامل بخشی از این مجموعه دستورات بوده اند. .... و باید با تحقیق و تدبر البته از باب مهر و انسانیت، همگی به این دین ملحق شوند. ور نه منکر پیامبر درونی خویش (عقل)، و بی توجه به پیامبر بیرونی خویش(پیامبر اسلام) لقب می گیرد.
ادامه دارد...
روشن گرامی درود شما یک انشای خوب نوشته اید، ولی برای پژوهش سند بایستی ارایه شود. شما پیرو قرآن هستید. برای ادعاهایی که کردید باید از قرآن سند ارایه کنید. این در حالی است که چنین سندهایی در قرآن نیست.
:sham:اما درمورد یافتن راه هایی برای رسیدن به حرف مشترک و همگرایی ادیان:
از آن زمان که دین افیون ملت ها خوانده شد و در پستوی خانه ها جای گرفت، و از روزی که فئودال ها، بازرگانان و نظامیان با دست مایه قرار دادن مکاتب دنیوی و رواج برخی خرافه ها بر ملت ها و مجامع انسانی و جهانی مسلط شدند، جهان بشریت را به سمت امیال افزون طلب خویش سوق دادند، و در این راه از هیچ گونه اقدامی فروگذار نکردند.
روشن گرامی درود هیچ از خود پرسیده اید که چرا صدام از خاندان حکیم ده ها نفر را اعدام کرد. پس از سرنگونی او هم چند تن از جمله آیت الله حکیم در ترورها شهید شدند. ولی دیگر علما از جمله آیت الله سیستانی نه در دوران صدام و نه در دوران آمریکایی ها کسی با ایشان کاری نداشت. یا در ایران خودمان، چه روحانیانی را ترور کردند و چه کسانی و چرا ترور نکردند. یا اینکه کجا بمب گذاشتند و کجا بمب نگذاشتند.
1.اعتبار بخشیدن و توسعه ی مجمع جهانی تقریب مذاهب و گسترش حوزه عملکرد آن به سایر ادیان و احترام و عمل به یافته های آنها.. 2. رستاخیز ملت های جهان علیه حاکمان نامشروع و بی دین و سپردن زمام حکومت به دست خداباوران. 3. زدودن غبار عقل و امکان آزادانه تحقیق و تفحص در مورد ادیان وبرگزیدن و پیروی ازدین احسن.
با توجه به شرایط مکان و زمان امکان رسیدن و دست یابی به گزینه های اول و دوم، بسیار دشوار و زمان بر می نماید. اما راه سوم راهی قابل دست رس و معقول به نظر می رسد. اگر و تنها اگر انسان ها قوه ی عاقله خود را بی حب و بغض بکار انداخته و برای رسیدن به دین مطلوب مجدانه تحقیق و بررسی کنند، و پس از دست یابی، به کشف عقل خود ایمان آورده و آن را به کار بندند. این همان راهی است که خداوند و پیامبرانش برای باورمندی و دین مداری ، انسانها را بدان فرا خوانده اند.
براستی که ما، در دین اسلام شاهد کامل ترین صورت این فراخوانی به عقل و عقل مداری هستیم.
روشن گرامی درود نشد که بشود. شما از یک سوی گزینش آزادنه و خردمندانه دین را بیان میکنید و از یک سوی چشم بسته همه دینهای دیگر را رد میکنید و یک دین را کامل میخوانید. این در حالی است که خداوند هم چنین چیزی را نخواسته است.
به نام خدا با سلام جناب موبدیار مهران لطفاً:
1. مشخص کنید کدام بند یا جمله متن اینجانب نیازمند سند است تا به حضورتان ارائه شود؟
2. کتاب آسمانی دین اسلام، قرآن است و از مزیت های بارز این کتاب که آن را از دیگر کتب آسمانی متمایز و عاری از هرگونه شائبه تحریف می نماید ثبت و ضبط و کتابت آن در زمان نزول وحی(با کمترین فاصله زمانی و با بیشترین دقت)و حیات پیامبر صورت گرفته است. حال لطفاً صراحتاً و صادقانه زمان ثبت و ضبط و جمع آوری کتاب مقدستان را بازگو کنید. خداوند متعال می فرماید:
إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ بىترديد، ما اين قرآن را به تدريج نازل كردهايم، و قطعاً نگهبان آن خواهيم بود. (سوره حجر- ایه9) بر پایه این آیه خداوند تنها و تنها از کتاب آسمانی مسلمین (قرآن) برای تحریف ناپذیری و نابود شدن حفاظت می کند. این موضوع نشان از جاودانگی و برتری قرآن نسبت به کتب سایر ادیان دارد. جناب موبدیار مهران گرامی اگر سخن اینچنین محکم برای اثبات تحریف نشدن دینتان دارید محبت کرده و برای اطلاع یافتن من و دوستان ارائه فرمایید.
3. نه بنده و نه هیچ یک از دیگر دوستان منکر نجات یافتگی پیروان راستین دیگر ادیان آسمانی نیستیم طبق آیه 62 سوره بقره (که اگر بنده به جای شما بودم به جای آیه 17 سوره حج از این آیه استفاده میکردم!!!). آنچه ما درپی روشن سازی آنیم سخن از حقانیت اسلام نسبت به سایر ادیان است و پر واضح است زمانی که دینی حقانیت داشته باشد برتر نیز می باشد. اما در این میان باید توجه داشت، آیاتی به انحصار حقانیت دین اسلام، دلالت دارند و معتقدان به سایر ادیان را زیان کار معرفی می کنند. مانند: وَ مَن يَبْتَغِ غَيرَْ الْاسْلَمِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فىِ الاَْخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ و هر كه جز اسلام، دينى [ديگر] جويد، هرگز از وى پذيرفته نشود، و وى در آخرت از زيانكاران است. (سوره ال عمران- آیه85) استاد شهید مطهری(ره) در توضیح این آیه می نویسد: « اگر گفته شود که مراد از اسلام، خصوص دین ما نیست بلکه منظور تسلیم دین خداشدن است، پاسخ این است که البته اسلام، هنمان تسلیم است و دین اسلام، همان دین تسلیم. ولی حقیقت تسلیم، در هر زمانی، شکلی داشته و در این زمان شکل آن، همان دین گران مایه ای است که به دست حضرت خاتم الانبیا(ص) ظهور یافته است و قهراً کلمه اسلام بر آن منطبق می گرددو بس.»
«به عبارت دیگر، لازمه تسلیم خدا شدن، پذیرفتن دستورهای او است و روشن است که همواره به آخرین دستور خدا باید عمل کرد و آخرین دستور خدا، همان چیزی است که آخرین رسول او آورده است.» *و**
* . ر ک: عدل الهی، مرتضی مطهری، ص300.
** . برای اطلاعات بیشتر در این زمینه ر.ک: کلام جدید، عبدالحسین خسروپناه، چ سوم،پلورالیسم دینی ، صص: 216-160.
1. مشخص کنید کدام بند یا جمله متن اینجانب نیازمند سند است تا به حضورتان ارائه شود؟ بیشترین دقت)و حیات پیامبر صورت گرفته است. حال لطفاً صراحتاً و صادقانه زمان ثبت و ضبط و جمع آوری کتاب مقدستان را بازگو کنید.
خداوند متعال می فرماید:
إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ بىترديد، ما اين قرآن را به تدريج نازل كردهايم، و قطعاً نگهبان آن خواهيم بود. (سوره حجر- ایه9)
جناب موبدیار مهران گرامی اگر سخن اینچنین محکم برای اثبات تحریف نشدن دینتان دارید محبت کرده و برای اطلاع یافتن من و دوستان ارائه فرمایید.
3وَ مَن يَبْتَغِ غَيرَْ الْاسْلَمِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فىِ الاَْخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ و هر كه جز اسلام، دينى [ديگر] جويد، هرگز از وى پذيرفته نشود، و وى در آخرت از زيانكاران است. (سوره ال عمران- آیه85) استاد شهید مطهری(ره) در توضیح این آیه می نویسد: « اگر گفته شود که مراد از اسلام، خصوص دین ما نیست بلکه منظور تسلیم دین خداشدن است، پاسخ این است که البته اسلام، هنمان تسلیم است و دین اسلام، همان دین تسلیم. ولی حقیقت تسلیم، در هر زمانی، شکلی داشته و در این زمان شکل آن، همان دین گران مایه ای است که به دست حضرت خاتم الانبیا(ص) ظهور یافته است و قهراً کلمه اسلام بر آن منطبق می گرددو بس.»....
روشن گرامی درود آنجایی که شما ادعای کاملتر بودن قرآن را نسبت به کتابهای دیگر دارید؟ آنجایی که اسلام را به خودتان منحصر میکنید؟ آنجایی که ما را رد میکنید؟ در اینها از شما سند میخواهم. همین استاد مطهری در بحث ختم نبودت، نشان دادند که همه پیامبران یک دین را که دین خداست به مردم آموزش داده اند. ده ها آیه را هم برایتان نوشتم که برای هر امتی دینی به زبان ایشان آمده است.... در سوره عنکبوت آیه 46 چنین آمده، چرا در این آیه مسلم را مسلمان نمیدانید؟ یک بام و دو هوا که نمیشود؟وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْكِتَابِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَقُولُوا آمَنَّا بِالَّذِي أُنزِلَ إِلَيْنَا وَأُنزِلَ إِلَيْكُمْ وَإِلَهُنَا وَإِلَهُكُمْ وَاحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ ﴿۴۶﴾ فولادوند: و با اهل كتاب جز به [شيوهاى] كه بهتر است مجادله مكنيد مگر [با] كسانى از آنان كه ستم كردهاند و بگوييد به آنچه به سوى ما نازل شده و [آنچه] به سوى شما نازل گرديده ايمان آورديم و خداى ما و خداى شما يكى است و ما تسليم اوييم مکارم: با اهل كتاب جز به روشي كه از همه نيكوتر است مجادله نكنيد، مگر كساني كه از آنها مرتكب ظلم و ستم شدند، و به آنها بگوئيد ما به تمام آنچه از سوي خدا بر ما و شما نازل شده ايمان داريم، معبود ما و شما يكي است و در برابر او تسليم هستيم. خرمشاهی: و با اهل كتاب جز به شيوهاى كه نيكوتر است، مجادله مكنيد، مگر با ستمگران آنان، و بگوييد به آنچه بر ما و به آنچه بر شما نازل شده ايمان آوردهايم، و خداى ما و خداى ما و خداى شما يكى است و ما همه فرمانبردار اوييم
بر پایه این آیه خداوند تنها و تنها از کتاب آسمانی مسلمین (قرآن) برای تحریف ناپذیری و نابود شدن حفاظت می کند. این موضوع نشان از جاودانگی و برتری قرآن نسبت به کتب سایر ادیان دارد.
جناب موبدیار مهران گرامی اگر سخن اینچنین محکم برای اثبات تحریف نشدن دینتان دارید محبت کرده و برای اطلاع یافتن من و دوستان ارائه فرمایید. ....
روشن گرامی درود شما خودتان میگویید که قرآن وحی است. خودتان میگویید که کاملتر از دیگر کتابهاست. خودتان میگویید که نوشته شده. خودتان میگویید که خداوند از قرآن پاسبانی میکند، خودتان دلیل خودتان هستید. من هم خودم دلیل خودم هستم. خودم میگویم که گاتها وحی است، خودم میگویم که از آغاز نوشته شده، خودم میگویم که خداوند از آن پاسداری میکندو ... به هر روی گاتها خودش را بی نیاز میداند چرا که باور دارد خردمندان با روشهای خردپسندانه به آن چیزی خواهند رسید که گاتها میگوید. خودم دلیل خودم هستم. از همه اینها که بگذریم، اگر به روش رضا گرامی در این سایت بررسی نکنیم، چیز در گاتها که با خرد، دانش، و قرآن ناسازگار باشد در گاتها نخواهید یافت.
سلام آیا منظور از ادیان ، ادیان الهی می باشد؟ اگر منظور ادیان الهی می باشد که دو مورد باید مشخص شود: 1- از ادیان موجود ، کدام ادیان الهی هستند؟ 2- تحریفات ادیان الهی مشخص گردد. که این مقولات خود به سختی قابل تشخیص و تفکیک هستند.
خداوند متعال می فرماید: إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ بىترديد، ما اين قرآن را به تدريج نازل كردهايم، و قطعاً نگهبان آن خواهيم بود. (سوره حجر- ایه9)
f بر پایه این آیه خداوند تنها و تنها از کتاب آسمانی مسلمین (قرآن) برای تحریف ناپذیری و نابود شدن حفاظت می کند. این موضوع نشان از جاودانگی و برتری قرآن نسبت به کتب سایر ادیان دارد.[/
quote]
شما خودتان میگویید که قرآن وحی است. خودتان میگویید که کاملتر از دیگر کتابهاست. خودتان میگویید که نوشته شده. خودتان میگویید که خداوند از قرآن پاسبانی میکند، خودتان دلیل خودتان هستید. من هم خودم دلیل خودم هستم. خودم میگویم که گاتها وحی است، خودم میگویم که از آغاز نوشته شده، خودم میگویم که خداوند از آن پاسداری میکندو ... به هر روی گاتها خودش را بی نیاز میداند چرا که باور دارد خردمندان با روشهای خردپسندانه به آن چیزی خواهند رسید که گاتها میگوید. خودم دلیل خودم هستم.
به نام خدا
سلام
با دقت درنوشته متوجه می شدید که ما از خودمان سخن نمی گوییم و سخنان و عقایدمان در این باب استناد به قرآن دارد.
اما ظاهراً استناد سخنان شما فقط به خودتان است!!
و اما در باب سخن استاد مطهری:
وَ مَن يَبْتَغِ غَيرَْ الْاسْلَمِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فىِ الاَْخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ و هر كه جز اسلام، دينى [ديگر] جويد، هرگز از وى پذيرفته نشود، و وى در آخرت از زيانكاران است. (سوره ال عمران- آیه85) استاد شهید مطهری(ره) در توضیح این آیه می نویسد: « اگر گفته شود که مراد از اسلام، خصوص دین ما نیست بلکه منظور تسلیم دین خداشدن است، پاسخ این است که البته اسلام، هنمان تسلیم است و دین اسلام، همان دین تسلیم. ولی حقیقت تسلیم، در هر زمانی، شکلی داشته و در این زمان شکل آن، همان دین گران مایه ای است که به دست حضرت خاتم الانبیا(ص) ظهور یافته است و قهراً کلمه اسلام بر آن منطبق می گرددو بس.» ....
همین استاد مطهری در بحث ختم نبودت، نشان دادند که همه پیامبران یک دین را که دین خداست به مردم آموزش داده اند.
بلی این سخن استاد مطهری آنچه شما می گویید را قبول دارد اما با اضافاتی ! لطفاً متن سخن ایشان را کامل و با دقت بخوانید. چون کسی که خود را تسلیم خداوند می داند بی هیچ اکراه و قید و شرطی از دستورات الهی پیروی می کند. اگر معتقدید که دین اسلام و رسالت رسول مکرم(ص) از جانب خداوند است (با این همه سند و مدرک قرآنی و عقلی که هیچ عاقلی منکر آن نیست) حجت و دلیل بر شما تمام است و باید در راستای همان تسلیم حق بودن که خود نیز آن را پذیرفته اید، دل در گرو دین اسلام و رسالت پیامبر(ص) و پیروی از دستورات الهی نهید.
موفق باشید.
خداوند متعال می فرماید: إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ بىترديد، ما اين قرآن را به تدريج نازل كردهايم، و قطعاً نگهبان آن خواهيم بود. (سوره حجر- ایه9)
f بر پایه این آیه خداوند تنها و تنها از کتاب آسمانی مسلمین (قرآن) برای تحریف ناپذیری و نابود شدن حفاظت می کند. این موضوع نشان از جاودانگی و برتری قرآن نسبت به کتب سایر ادیان دارد.[/
quote]
شما خودتان میگویید که قرآن وحی است. خودتان میگویید که کاملتر از دیگر کتابهاست. خودتان میگویید که نوشته شده. خودتان میگویید که خداوند از قرآن پاسبانی میکند، خودتان دلیل خودتان هستید. من هم خودم دلیل خودم هستم. خودم میگویم که گاتها وحی است، خودم میگویم که از آغاز نوشته شده، خودم میگویم که خداوند از آن پاسداری میکندو ... به هر روی گاتها خودش را بی نیاز میداند چرا که باور دارد خردمندان با روشهای خردپسندانه به آن چیزی خواهند رسید که گاتها میگوید. خودم دلیل خودم هستم.
به نام خدا
سلام
با دقت درنوشته متوجه می شدید که ما از خودمان سخن نمی گوییم و سخنان و عقایدمان در این باب استناد به قرآن دارد.
اما ظاهراً استناد سخنان شما فقط به خودتان است!!
و اما در باب سخن استاد مطهری:
وَ مَن يَبْتَغِ غَيرَْ الْاسْلَمِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فىِ الاَْخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ و هر كه جز اسلام، دينى [ديگر] جويد، هرگز از وى پذيرفته نشود، و وى در آخرت از زيانكاران است. (سوره ال عمران- آیه85) استاد شهید مطهری(ره) در توضیح این آیه می نویسد: « اگر گفته شود که مراد از اسلام، خصوص دین ما نیست بلکه منظور تسلیم دین خداشدن است، پاسخ این است که البته اسلام، هنمان تسلیم است و دین اسلام، همان دین تسلیم. ولی حقیقت تسلیم، در هر زمانی، شکلی داشته و در این زمان شکل آن، همان دین گران مایه ای است که به دست حضرت خاتم الانبیا(ص) ظهور یافته است و قهراً کلمه اسلام بر آن منطبق می گرددو بس.» ....
همین استاد مطهری در بحث ختم نبودت، نشان دادند که همه پیامبران یک دین را که دین خداست به مردم آموزش داده اند.
بلی این سخن استاد مطهری آنچه شما می گویید را قبول دارد اما با اضافاتی ! لطفاً متن سخن ایشان را کامل و با دقت بخوانید. چون کسی که خود را تسلیم خداوند می داند بی هیچ اکراه و قید و شرطی از دستورات الهی پیروی می کند. اگر معتقدید که دین اسلام و رسالت رسول مکرم(ص) از جانب خداوند است (با این همه سند و مدرک قرآنی و عقلی که هیچ عاقلی منکر آن نیست) حجت و دلیل بر شما تمام است و باید در راستای همان تسلیم حق بودن که خود نیز آن را پذیرفته اید، دل در گرو دین اسلام و رسالت پیامبر(ص) و پیروی از دستورات الهی نهید.
موفق باشید.
اگر منظور ادیان الهی می باشد که دو مورد باید مشخص شود: 1- از ادیان موجود ، کدام ادیان الهی هستند؟ 2- تحریفات ادیان الهی مشخص گردد.
که این مقولات خود به سختی قابل تشخیص و تفکیک هستند.
نیایش سبز گرامی درود در سوره بقره آیه 62 باور به خداوند، رستاخیز و پیامبر، اصل دانسته شده است. البته در سوره حج آیه 17 مجوس یعنی زرتشتیان هم در ردیف یهود و نصارا و صابئین است. دو دیگر آنکه دست کم زرتشتیان گاتها را آسمانی میدانند. از انجیل و تورات سررشته ای ندارم. یک ترازو دارم: اگر سخنی در زمانی گفته شده که دانش مادی مردمی، به آن اندازه نرسیده، و امروزه با دانش مردمی سازگار است، این دانش، دانشی خدایی است. اگر سخنی گفته شده، امروز نه با خرد، نه با دانش و نه با سخن دینهای دیگر در کتاب آنها سازگار نیست، این دانش خدایی نیست. إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَالَّذِينَ هَادُواْ وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿۶۲﴾ فولادوند: در حقيقت كسانى كه [به اسلام] ايمان آورده و كسانى كه يهودى شدهاند و ترسايان و صابئان هر كس به خدا و روز بازپسين ايمان داشت و كار شايسته كرد پس اجرشان را پيش پروردگارشان خواهند داشت و نه بيمى بر آنان است و نه اندوهناك خواهند شد مکارم: كساني كه (به پيامبر اسلام) ايمان آوردهاند، و يهود و نصاري و صابئان (پيروان يحيي يا نوح يا ابراهيم) آنها كه ايمان بخدا و روز رستاخيز آوردهاند و عمل صالح انجام دادهاند پاداششان نزد پروردگارشان مسلم است، و هيچگونه ترس و غمي براي آنها نيست (و هر كدام از پيروان اديان كه در عصر و زمان خود بر طبق وظائف و فرمان الهي عمل كردهاند ماجورند و رستگار). خرمشاهی: از مؤمنان و يهوديان و مسيحيان و صابئين، هر كس كه به خداوند و روز بازپسين ايمان آورده و نيكوكارى كرده باشد، پاداششان نزد خداوند [محفوظ] است و نه بيمى بر آنهاست و نه اندوهگين مىشوند
[FONT="][quote[FONT="]=روشن;84324]خداوند متعال می فرماید: إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ بىترديد، ما اين قرآن را به تدريج نازل كردهايم، و قطعاً نگهبان آن خواهيم بود. (سوره حجر- ایه9)[/quote[FONT="]][FONT="] [FONT="][quote[FONT="]=روشن;84325]f[FONT="] بر پایه این آیه خداوند تنها و تنها از کتاب آسمانی مسلمین (قرآن) برای تحریف ناپذیری و نابود نشدن حفاظت می کند. این موضوع نشان از جاودانگی و برتری قرآن نسبت به کتب سایر ادیان دارد.[/quote[FONT="]][FONT="] [FONT="][quote[FONT="]=موبدیار مهران;84325]شما خودتان میگویید که قرآن وحی است. خودتان میگویید که کاملتر از دیگر کتابهاست. خودتان میگویید که نوشته شده. خودتان میگویید که خداوند از قرآن پاسبانی میکند، خودتان دلیل خودتان هستید. من هم خودم دلیل خودم هستم. خودم میگویم که گاتها وحی است، خودم میگویم که از آغاز نوشته شده، خودم میگویم که خداوند از آن پاسداری میکندو ... به هر روی گاتها خودش را بی نیاز میداند چرا که باور دارد خردمندان با روشهای خردپسندانه به آن چیزی خواهند رسید که گاتها میگوید. خودم دلیل خودم هستم.[/quote[FONT="]][FONT="] [FONT="] [FONT="] به نام خدا:Gol:[FONT="] [FONT="] با سلام[FONT="] [FONT="]دوست گرامی!
[FONT="]با دقت درنوشته متوجه می شدید که ما از خودمان سخن نمی گوییم و سخنان و عقایدمان در این باب استناد به قرآن دارد.[FONT="] [FONT="]اما ظاهراً استناد سخنان شما فقط به خودتان است!![FONT="] [FONT="] و اما در باب سخن استاد مطهری: [FONT="] [quote[FONT="]=روشن;84324]وَ مَن يَبْتَغِ غَيرَْ الْاسْلَمِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فىِ الاَْخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ و هر كه جز اسلام، دينى [ديگر] جويد، هرگز از وى پذيرفته نشود، و وى در آخرت از زيانكاران است. (سوره ال عمران- آیه85) استاد شهید مطهری(ره) در توضیح این آیه می نویسد: « اگر گفته شود که مراد از اسلام، خصوص دین ما نیست بلکه منظور تسلیم دین خداشدن است، پاسخ این است که البته اسلام، هنمان تسلیم است و دین اسلام، همان دین تسلیم. ولی حقیقت تسلیم، در هر زمانی، شکلی داشته و در این زمان شکل آن، همان دین گران مایه ای است که به دست حضرت خاتم الانبیا(ص) ظهور یافته است و قهراً کلمه اسلام بر آن منطبق می گرددو بس.» ....[/quote[FONT="]][FONT="] [FONT="][quote[FONT="]=موبدیار مهران;84324]همین استاد مطهری در بحث ختم نبودت، نشان دادند که همه پیامبران یک دین را که دین خداست به مردم آموزش داده اند.[/quote[FONT="]][FONT="] [FONT="] بلی این سخن استاد مطهری آنچه شما می گویید را قبول دارد اما با اضافاتی ! لطفاً متن سخن ایشان را کامل و با دقت بخوانید. چون کسی که خود را تسلیم خداوند می داند بی هیچ اکراه و قید و شرطی از دستورات الهی پیروی می کند. اگر معتقدید که دین اسلام و رسالت رسول مکرم(ص) از جانب خداوند است (با این همه سند و مدرک قرآنی و عقلی که هیچ عاقلی منکر آن نیست) حجت و دلیل بر شما تمام است و باید در راستای همان تسلیم حق بودن که خود نیز آن را پذیرفته اید، دل در گرو دین اسلام و رسالت پیامبر(ص) و پیروی از دستورات الهی نهید.[FONT="] [FONT="] [FONT="] موفق باشید.:Gol:
f بر پایه این آیه خداوند تنها و تنها از کتاب آسمانی مسلمین (قرآن) برای تحریف ناپذیری و نابود شدن حفاظت می کند. این موضوع نشان از جاودانگی و برتری قرآن نسبت به کتب سایر ادیان دارد.[/
quote]
به نام خدا
سلام
با دقت درنوشته متوجه می شدید که ما از خودمان سخن نمی گوییم و سخنان و عقایدمان در این باب استناد به قرآن دارد.
اما ظاهراً استناد سخنان شما فقط به خودتان است!!
و اما در باب سخن استاد مطهری:
بلی این سخن استاد مطهری آنچه شما می گویید را قبول دارد اما با اضافاتی ! لطفاً متن سخن ایشان را کامل و با دقت بخوانید. چون کسی که خود را تسلیم خداوند می داند بی هیچ اکراه و قید و شرطی از دستورات الهی پیروی می کند. اگر معتقدید که دین اسلام و رسالت رسول مکرم(ص) از جانب خداوند است (با این همه سند و مدرک قرآنی و عقلی که هیچ عاقلی منکر آن نیست) حجت و دلیل بر شما تمام است و باید در راستای همان تسلیم حق بودن که خود نیز آن را پذیرفته اید، دل در گرو دین اسلام و رسالت پیامبر(ص) و پیروی از دستورات الهی نهید.
موفق باشید.
روشن گرامی درود یکم- نقل قولی که در آغاز نام شماست از من نیست، هست؟ دوم- از آنجا که نوشته مرا نقل نکردید، راستش به یاد نمی آورم که چه نوشته ام که سندش را از خودم در آورده ام. سوم- آنچه که قرآن دست کم از اهل کتاب خواسته ایمان به خداوند و رستاخیز و.... است. کدام خردمندی، دانشمندی، انسان سالمی، دین خدا را رد میکند، من تنها ادعای انحصارطلبانه شما را انکار و رد میکنم. البته شما ادعای مرا که نزدیک به ده آیه اریه کردم که خداوند برای هر امتی با زبان ایشان، پیامبری به زبان ایشان فرستاده که برای ایشان دین خدا را آموزش دهد، نبپذیرفتید. خودتان میدانید با خدای خودتان.
خداوند متعال می فرماید: إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ بىترديد، ما اين قرآن را به تدريج نازل كردهايم، و قطعاً نگهبان آن خواهيم بود. (سوره حجر- ایه9)[/quote]
روشن گرامی درود در این آیه واژه ذکر آمده و صرف واژه قرآن نیست. این نشان از آن دارد که موضوع باید عام سخن خداوند باشد. به هر روی در این آیه و در آیات دیگر نزدیک این آیه هیچ نشانی نیست که خداوند از سخن خود به زبانها دیگر محافظت نمیکند.
[quote=موبدیار مهران;84325]شما خودتان میگویید که قرآن وحی است. خودتان میگویید که کاملتر از دیگر کتابهاست. خودتان میگویید که نوشته شده. خودتان میگویید که خداوند از قرآن پاسبانی میکند، خودتان دلیل خودتان هستید. من هم خودم دلیل خودم هستم. خودم میگویم که گاتها وحی است، خودم میگویم که از آغاز نوشته شده، خودم میگویم که خداوند از آن پاسداری میکندو ... به هر روی گاتها خودش را بی نیاز میداند چرا که باور دارد خردمندان با روشهای خردپسندانه به آن چیزی خواهند رسید که گاتها میگوید. خودم دلیل خودم هستم.[/quote]
به نام خدا:gol: با سلام دوست گرامی!
با دقت درنوشته متوجه می شدید که ما از خودمان سخن نمی گوییم و سخنان و عقایدمان در این باب استناد به قرآن دارد. اما ظاهراً استناد سخنان شما فقط به خودتان است!!
روشن گرامی درود منظورم از خودتان، قرآن و حدیث و روایت است و شما که همه در یک گروه هستید. منظورم از خودم، گاتها، ستوت یسن و اوستا و موبدان و خودم که شاگرد آنها هستم، است. شما از قرآن دلیل برای اثبات قرآن می آورید. باید از من هم بپذیرید که دلیل از گاتها برای اثبات گاتها بیاورم. این توقع بزرگی است؟
روشن گرامی درود در این آیه واژه ذکر آمده و صرف واژه قرآن نیست. این نشان از آن دارد که موضوع باید عام سخن خداوند باشد. به هر روی در این آیه و در آیات دیگر نزدیک این آیه هیچ نشانی نیست که خداوند از سخن خود به زبانها دیگر محافظت نمیکند.
قابل توجه موبدیار مهران گرامی:
إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ * بىترديد، ما اين قرآن را به تدريج نازل كردهايم، و قطعاً نگهبان آن خواهيم بود. (سوره حجر- آیه 9)
«الذکر» در این آیه مشخصاً و تخصیصاً به معنای قرآن است و نه کتب دیگر ادیان. تمام مفسرین قرآن کریم، از شیعه و سنی همگی به اتفاق بر این مسئله اتفاق نظر دارند. که خداوند در این آیه منظور از "ذکر" را قرآن دانسته است و هیچ معنای عام دیگری بر آن مستفاد نمی شود. جهت اطلاع می توانید به منابع زیر مراجعه فرمایید. 1.تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج11، ص17 و 18. 2.تفسیر المیزان، علامه سید محمد حسین طباطبایی، ج12، ص101. 3.مجمع البیان فی تفسیر القرآن، فضل بن حسن طبرسی، ج6، ص509. 4.مخزن العرفان در تفسیر قرآن، بانوی اصفهانی سیده نصرت امین، ج7، ص113. 5.تفسیر مقاتل بن سلیمان، مقاتل بن سلیمان بلخی، ج2، ص425. 6.فتح القدیر، محمد بن علی شوکانی، ج3، ص147. 7.البحر المدید فی تفسیر القرآن المجید، احمد بن محمد ابن عجیبه، ج3، ص79. 8.بحر العلوم، نصر بن محمد بن احمد سمرقندی، ج2، ص251. 9.تفسیر القرآن العظیم، اسماعیل بن عمرو ابن کثیر دمشقی، ج4، ص453. 10.تفسیر المراغی، احمد بن مصطفی مراغی، ج14،ص9. 11.التفسیر الوسیط للقرآن الکریم، سید محمد طنطاوی، ج8، ص19. 12.جامع البیان فی تفسیر القرآن، ابو جعفر محمد بن جریر طبری، ج14، ص7.
حال اگر شما نیز آیه ای به این صراحت، راجع به نگهبانی خداوند از کتاب های سایر ادیان، مخصوصا کتاب مقدس خودتان دارید بیان کنید.
إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ * بىترديد، ما اين قرآن را به تدريج نازل كردهايم، و قطعاً نگهبان آن خواهيم بود. (سوره حجر- آیه 9)
«الذکر» در این آیه مشخصاً و تخصیصاً به معنای قرآن است و نه کتب دیگر ادیان. تمام مفسرین قرآن کریم، از شیعه و سنی همگی به اتفاق بر این مسئله اتفاق نظر دارند. که خداوند در این آیه منظور از "ذکر" را قرآن دانسته است و هیچ معنای عام دیگری بر آن مستفاد نمی شود. جهت اطلاع می توانید به منابع زیر مراجعه فرمایید.
شما خودتان را دلیل خودتان ارایه میکنید. چه بگویم؟ اگر خداوند میخواست، خب خودش واژه قرآن را بکار میبرد. از آنجا که دین نزد همه پیامبران یک دین است، بنابراین سخن و آموزش خداوند نزد پیامبران همه باید یکی باشد. در قرآن بسیار خوانده ام که به دیگران کتاب داده شد، برای تو (پیامبر اسلام(ص)) هم کتاب فرستادم. یا این کتاب را عربی فرستادم تا .... خب خداوند برای هر امتی به زبان آن امت پیامبر و کتاب فرستاد و خودش از کتاب خودش نگهبانی میکند. شما آن را انحصاری کرده اید. در آیه دهم همین سوره هم میفرمایید: همانگونه که برای پیشینیان هم فرستادیم.
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ فِي شِيَعِ الأَوَّلِينَ ﴿۱۰﴾ فولادوند: و به يقين پيش از تو [نيز] در گروههاى پيشينيان [پيامبرانى] فرستاديم مکارم: ما پيش از تو (نيز) پيامبراني در ميان امتهاي نخستين فرستاديم. خرمشاهی: و به راستى پيش از تو [پيامبرانى] به ميان امتهاى نخستين فرستادهايم
دوستان گرامی درود در گاتها سپنتا من و اهرمن، دو نیروی از جنس «من» است که به انسان داده شده است. این دو بیرون از من انسان وجود ندارند و کاری نمیکنند. گاتها هات 30 بند 4: هنگامی که این دو نخست به هم رسیدند زندگی و نازندگی را پدید آوردند. تا پایان هستی، بدترین اندیشه برای دروغکار و بهترین اندیشه برای راستکار خواهد بود. بند5: از این دو مینو، دروغکار بدترین کردار را برگزید و پاکترین منش، آنکه با فروغ فناناپذیر آراسته است، کسی که با ایمان به خدا و کردار درست (آمنو و عمل صالح) هستی بخش دانا را خشنود میسازد، راستی را برگزید. بند 6: از آن دو مینو راستی را برنگزید پیرو خدایان پنداری (دیو) زیرا در شک بودند و فریب بر آنان چیره شد. بنابراین گرویدند به بدترین منش، آنگاه با هم به سوی خشم شتافتند تا نابود کنند هستی مردم را. بند7: به او {راستکار} توانایی (شهریاری)، منش نیک و راستی فرا رسد، همچنین آرامش به پایداری و دوام تن میدهد. به درستی که ایشان از آن تو {خدا} هستند، زیرا در آزمایش پیروز برآمده اند. بند 8: هنگامی که این گناهکاران کیفر خود را می چشند، آنگاه توانایی {شهریاری} ترا ای دانا هستی بخش {اهورامزدا} از راه منش نیک در می یابند و می آموزند که چگونه دروغ و آزار رها کرده، به راستی روی آورند. بند9: پس بیاییم از کسانی شویم که این زندگانی را تازه میسازند و جهان را نو میکنند. ای خردمندان و ای اندیشمندان و ای آورندگان خرسندی از راه راستی و درستی، بیایید همه در آنجا که دانش درونی است، یکپارچه همرای و همراه باشیم. بند10: آنگاه است که زور دروغ در هم میشکند و آنان ه در نیکنامی کار و کوشش میکنند، به زودی در سرای زیبای مشن نیک خدایی و راستی و درستی {بهشت} به هم میپیوندند. بند 11: ای مردم، اگر شما این دو اصل آرامش و ناآرامی را دریابید که خدای دانا مقرر کرده، و آن این است که زیان دیرپای برای دروغکار است و فروغ بیپایان از برای راستکار، هر آینه به خرسندی و شادکامی خواهید رسید.