جمع بندی آیا واقعه امام حسین(ع) حقیقت دارد؟

تب‌های اولیه

95 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

.امین.;591793 نوشت:
شما حتی به دعا هم اعتقاد نداری؟

وقتی تلاش کنی احتمال موفقیت بیشتره یا وقتی دعا کنی!؟(هرکدوم به تنهایی!)
دعا مثل اینه که بگی خدایا عادل نباش!!! چون اغلب تحقق آرزوی یه نفر، نابودی آرزوی یکی دیگست و اگه اون بیشتر تلاش کرده باشه، تلاشش زائل شده که مصداق بی عدالتیه!
پس عملا دعا نباید نقش آنچنانی داشته باشه تا عدالت الهی رو بشه اثبات کرد!

اهل بیت و مستجاب کردن دعا ::
راز شفای چشم ایت الله العظمی بروجردی گل لای انگشت پای یک زائر امام حسین ع ::

این داستان از زبان حضرت ایت الله العظمی وحید خراسانی رضوان الله علیه نقل شده است ::
این آقای بروجردی مردی فقیه ،متبحر در فقه کسی که دنیای تشیع به دقت نظر، به فقاهت، به علمیت می شناسدش این صاحب این قضیه است از همین جا باید دید چه خبره این مرد تا سن 90 سالگی بدون هیچ عینکی ریز ترین خطوط رو می خوند و مطالعه می کرد وقتی قضیه رو ازش پرسیدند گفت من به یک درد چشمی مبتلا شدم و هر چه معالجه کردم نتیجه نگرفتم این قضیه ای است که در همین دوران اخیر اونم صاحب قضیه کسیه که این جا خوابیده بعد که بیچاره شدم رفتم به زیارت سید الشهداء رسیدم به بصره اون بدوی ها عرب های بدوی صحرا نشین اینا برای اربعین پای پیاده می آند برای زیارت سید الشهداء از اون جا سوار قطار می شند تا برسند به بغداد از اون جا بعد برند پیاده به کربلا خود اقای بروجردی فرمود که من در قِطار که سوار بودم بعضی از این عرب ها آمده بودند تو راهرو خوابیده بودند حالا معرفت رو ببیندید این معرفت مال هم چه مردیه او می دونه چه خبره گفت همین جور که این عرب خوابیده بود من دست کردم از گل لای انگشت پای او یک کمی برداشتم به چشمم مالیدم به مجرد اینکه این گل رو مالیدم اون مرض رفع شد تا این زمان احتیاج به عینک پیدا نکردم حالا بهت آور اینه عرب صحرانشین وقتی به عشق اون حضرت با پای برهنه توی گل و لای می ره این با هیچ قانون حفظ الصحه از نظر قواعد طبیعی وفق نمی ده .

این هم سخنان ایشون که به صورت صوتی ان را بیرون اوردم


برادران خاندان چنین خاندانیه چنین عظمت

بینا شدن یکی از علما به دست حضرت زینب س:

استاد فاطمی نیا حفظه الله می فرمایند::

یکی از علما اهل دل می گفت من کور شدم اقا یک وقت دیدم که یک خانمی امد تو خوابم خانم شما کی هستید ؟ فرمود که من زینب دختر علی هستم این چادرش رو اورد پیچوند یک گوششُ{خودم :گوشه اش را } مثل میل درست کرد کشید به چشمم بیدار شدم دیدم چشمم همه جا را می بینه.

قطعه صدای استاد فاطمی نیا با تفضیل:

http://s5.picofile.com/file/8149911868/hzrat_zeinab_s.mp3.html

حالا این دو شخصیت بزرگ این داستان ها را تعریف می کنند شک نکنید 100واقعی است حالا این مباحث را ما با قرآن کریم تطابق می دهیم تا ببینیم عیب از ماست یا نیست ؟؟

سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلُ ۖ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا [٣٣:٦٢]
خدا شیوه و روش خود را درباره کسانی [مانند این خائنان] که پیش تر درگذشتند، این گونه قرار داده است، و برای شیوه و روش خدا هرگز تغییر و دگرگونی نخواهی یافت.

سوره احزاب آیه 62

سنن خدا هیچ گاه تغییر نمی کند این جا لن امده است نه لم حالا خود سنن به چند دسته تقسیم می شود::


ما دو نوع سنن داریم:1- سنن تشریعی 2-سنن تکوینی حالا سنن تکوینی دو نوع میشه :1-سنن تکوینیه ظاهریه2-سنن تکوینیه باطنیه

سنن تکوینه باطنیه :مانند گناه ظلمت می اورد نماز شب نورانیت می اورد تکوینیه باطنیه سنن باطنیه تکوینیه عوض نمی شود یکی از سنن باطنیه تکوینیه که هیچ وقت عوض نمیشه شفاعت حضرت رضا ع است شفاعت امیر المومنینه اینا جزو سنن باطنینه ی کونیه است اینا هیچ وقت عوض نمیشه اگر عوض شد در این وسط ماها عوض می شیم .

این سخنان در مورد سنن از سخنان استاد فاطمی نیا حفظه الله در حرم حضرت رضا ع فرمودند که تکه کلیپ هایش را اماده کردم:
http://s5.picofile.com/file/8149912518/Recorded_Audio_13_%D9%85%D8%AD%D8%B1%D9%85_1436_08_26_48_%D8%B5.mp3.html
http://s5.picofile.com/file/8149912884/Recorded_Audio_13_%D9%85%D8%AD%D8%B1%D9%85_1436_08_28_27_%D8%B5.mp3.html

نتیجه ای که می گیریم شفاعت حضرات معصومین هیچ گاه تغییر نمی کند پس نتیجه ای که می شود گرفت این است عیب از ماست زیرا خداوند خلف وعده نمی کند هیچ گاه !!

رَبَّنَا إِنَّكَ جَامِعُ النَّاسِ لِيَوْمٍ لَّا رَيْبَ فِيهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا يُخْلِفُ الْمِيعَادَ [٣:٩]
پروردگارا! قطعاً تو در روزی که هیچ شکی در آن نیست، گردآورنده همه مردمی؛ مسلماً خدا خلف وعده نمی کند.

سوره آل عمران آیه 9



واقعا چه قدر ظالم هستم من که بگویم حضرت رضا ع دعایم را مستجاب نکرد!! شفاعت حضرات هست و هیچ گاه عوض نمیشه

باز هم می گویم دوستان عزیز خودمان را ان قدر معصوم ندانیم

با وفایی اهل بیت ع:

استاد فاطمی نیا حفظه الله می فرمایند ::

اشیخ عبدالکریم حائری فرموده بودند که در خواب دیده بودنش گفته بود 36 مرتبه رفتم مشهد 36مرتبه حضرت رضا به دیدنم آمده.

منبع سخنرانی استاد فاطمی نیا در حرم حضرت رضا ع

قطعه صدای ایشون::

http://s5.picofile.com/file/8149914292/hazrat.mp3.html

واقعا خاندان چه خاندانیه

golsa;591593 نوشت:
با سلام و عرض پوزش از جناب 20در20
ببخشید یه سوال، من جدیدا اصلا نمی تونم دعا کنم، احساس شرمندگی می کنم که از خدا چیزی جز چیزایی که بهم داده بخوام. این دیباچه ی گلستان سعدی هم که جدیدا تو ادبیات خوندیم به این احساس دامن زد، میشه بگین مشکل کجاست؟
مثلا وقتی میخوام دعا کنم که خدایا مریضا رو شفا بده ، با خودم میگم چرا یه همچین دعایی می کنم که می دونم هیچ فایده ای نداره ، اگر خدا بخواد شفا بده میده به دعای من نیازی نیست، هیچ فایده ای نداره. اگرم بخوام برای خودم دعا کنم میگم حتما صلاح خدا تو این بوده. گاهی وقتا فکر می کنم این دعا کردنا از روی خودخواهیه،گاهی هم فکر می کنم من با این همه اشتباه حق دعا کردن و چیزی خواستن ندارم. از همه بدتر وقتیه که کسی ازم میخواد براش دعا کنم که اون موقع اصلا نمی دونم چی بگم.
البته برای خوندن دعاهایی مثل دعا عهد و دعای کمیل و ... چندان مشکلی ندارم ، فقط از این که گریه ام نمی گیره ناراحت می شم.

باسلام وتشکر .
در ابتدا باید اشاره شود که برعکس تصور شما از دعا نکردند باید احساس شرمندگی نمود چون دعا در واقغ عرض نیاز به درگاه خدای بی نیاز است .
انسان هیچگاه ودر هیچ شرایط نباید از دعا غفلت نماید زیرا :
اولاً: دعا کردن و بر زبان آوردن نیازهای خود در پیشگاه خالق هستی در واقع نوعی عبادت است. همان طور که در نماز انسان باید کلمات و الفاظ را بر زبان بیاورد و صِرف خطور آن بر ذهن و قلب کفایت نمی‌کند و باعث ادای تکلیف نمی‌شود، دعا را نیز باید با الفاظ بر زبان جاری نمود و عرض حاجت نمود و خواست دل خود را با خدای خود در میان گذاشت . صرف وجود ذهنی آن نیاز برای برآورده شدن کافی نیست.
دوم: در دعا کردن تابع سیره پیامبر و ائمه(ع) هستیم. آنها دعا و طلب حاجت از خداوند را در قالب الفاظ بر زبان می‌آوردند. با اینکه می‌دانستند که خداوند بدون ذکر حاجت و به زبان آوردن نیازها آن را می‌داند و از قلب بندگانش و نیازهای آنان آگاه است. به خصوص آن که از خداوند چیز می‌خواهیم و دعا می‌کنیم.
سوم : خداوند در قرآن کریم دستور داده که او را بخوانیم و از او چیزی بخواهیم تا به ما داده شود، مثلاً فرمود:
«ادعونی استجب لکم؛(1) مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم».
در روایات نیز بر اصل دعا و خواستن و طلب از خداوند تأکید شده است؛ مثلاً امام باقر(ع) فرمود:
«ما من شیء أفضل عند الله من أن یسأل و یُطلب ممّا عنده و ما أحدٌ أبغض إلى الله ممّن یستکبر عن عبادته ولا یسأل ما عنده؛(2) چیزی نزد خداوند بهتر از این نیست که از او درخواست شود . از آنچه نزد او است خواسته شود . کسی نزد خدا مبغوض‌تر نیست از کسی که از عبادت او تکبر ورزد و سرپیچی کند و آنچه را نزد او است ،درخواست نکند».
در روایت دیگر آمده:
«مَن لم یسأل الله عزوجل من فضله افتقر؛(3) هر کس از فضل خداوند درخواست نکند ،نیازمند و فقیر گردد».
بر اساس این گونه آموزه‌های دینی معلوم می‌شود گرچه خداوند از دل بندگان خود خبر دارد، ولی آنها موظفند که از خداوند بخواهند و دعا کنند. حاجت و نیاز خود را بر زبان جاری سازند، از این روی در روایتی به طور روشن آمده:
«إنّ الله یعلم حاجتک وما ترید ولکن یحبّ أن تُبَثّ إلیه الحوائج؛(4) خدا می داند که بنده‌اش چه می‌خواهد، هرگاه بدرگاهش دعا کند، لیکن دوست دارد که حاجت ها به درگاهش شرح داده شود، پس هرگاه دعا کردید، حاجت را نام ببرید».
بنابر این نام بردن از حاجت به هنگام دعا جزو آداب دعا و از شرایط اجابت آن است.

در باره فراز اخر پرسش باید گفت ضرورت ندارد حتما گریه نماید مهم حضور دل واخلاص در دعا است .
پی‌نوشت‌ها:
1. مؤمن (40) آیه 60.
2. اصول کافی، ج 4، ص 210.
3. همان، ص 212.
4. همان، ص 225.

golsa;591561 نوشت:
با سلام و تشکر
یعنی اگر انسان زندگی خوب و بی دردسری داشته باشد یعنی ایمانش ناقص است؟

نه خیر .
ولی مومن اگر هیچ غم وغصه ی نداشته باشد غم حسین اورا بس است .
با خواندن زیارت عاشورا خاطره غم اورا در دلش زنده نماید .

Masood11;591798 نوشت:
وقتی تلاش کنی احتمال موفقیت بیشتره یا وقتی دعا کنی!؟(هرکدوم به تنهایی!)

بعضی از خواسته ها هستند که هیچگونه ارتباطی به تلاش انسان ندارد. مثلا از خدا بخواهد فرد مومن خوش اخلاقی را در سر راه او قرار دهد. یا اینکه ظالم را به کیفر عملش برساند . اینها دست خود انسان نیست که با تلاش به آن برسد.

در عین حال خیلی وقتها هم انسان هر چه تلاش کند به مقصودش نمیرسد چون این هم به خواست خدا برمیگردد. مثلا رسیدن به روزیهای معنوی، گاهی اگر لیاقتش را هم داشته باشد ممکن است به او نرسد و تلاشش بی نتیجه بماند.

..پس تلاش کردن به همراه دعا معنا پیدا میکند. آنهم دعا برای اینکه اگر خیر و صلاحمان هست خداوند ما را به خواسته امان برساند و اگر نرساند، اصراری در رسیدن به آن نداشته باشیم و ایمان داشته باشیم به اینکه خدا بد ما را نمیخواهد...

Masood11;591798 نوشت:
دعا مثل اینه که بگی خدایا عادل نباش!!! چون اغلب تحقق آرزوی یه نفر، نابودی آرزوی یکی دیگست و اگه اون بیشتر تلاش کرده باشه، تلاشش زائل شده که مصداق بی عدالتیه!
پس عملا دعا نباید نقش آنچنانی داشته باشه تا عدالت الهی رو بشه اثبات کرد!

دعا این نیست که شما میفرمایید. کسی که چنین دعایی کند و در حقیقت چنین نفرینهایی ، اگر به حق نباشد آثار سوءش به خودش برمیگردد.

دعا همینست که استاتر تاپیک از خدا میخواهد ، نه تنها بی عدالتی نیست بلکه درخواست رساندن حق به صاحبش و رسوا کردن ظالم و قطع کردن دست گنهکار از اموریست که استحقاقش را ندارد.

[="Navy"]

صادق;591910 نوشت:

golsa;591561 نوشت:
با سلام و تشکر
یعنی اگر انسان زندگی خوب و بی دردسری داشته باشد یعنی ایمانش ناقص است؟

نه خیر .
ولی مومن اگر هیچ غم وغصه ی نداشته باشد غم حسین اورا بس است .
با خواندن زیارت عاشورا خاطره غم اورا در دلش زنده نماید .

سلام
نه خیر؟!!!!!
بَابُ شِدَّةِ ابْتِلَاءِ الْمُؤْمِنِ‏

1- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ أَشَدَّ النَّاسِ بَلَاءً الْأَنْبِيَاءُ ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ ثُمَّ الْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ‏.

2- مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ قَالَ: ذُكِرَ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع الْبَلَاءُ وَ مَا يَخُصُّ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الْمُؤْمِنَ فَقَالَ سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ أَشَدُّ النَّاسِ بَلَاءً فِي الدُّنْيَا فَقَالَ النَّبِيُّونَ ثُمَّ الْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ وَ يُبْتَلَى الْمُؤْمِنُ بَعْدُ عَلَى قَدْرِ إِيمَانِهِ وَ حُسْنِ أَعْمَالِهِ [HL]فَمَنْ صَحَّ إِيمَانُهُ وَ حَسُنَ عَمَلُهُ اشْتَدَّ بَلَاؤُهُ وَ مَنْ سَخُفَ إِيمَانُهُ‏ وَ ضَعُفَ عَمَلُهُ قَلَّ بَلَاؤُهُ.[/HL]

3- مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مَرْوَانَ عَنْ زَيْدٍ الشَّحَّامِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ عَظِيمَ الْأَجْرِ لَمَعَ عَظِيمِ الْبَلَاءِ وَ مَا أَحَبَّ اللَّهُ قَوْماً إِلَّا ابْتَلَاهُمْ.

4- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ رِبْعِيِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ فُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ عَنْ أَبِي‏ جَعْفَرٍ ع قَالَ: أَشَدُّ النَّاسِ بَلَاءً الْأَنْبِيَاءُ ثُمَّ الْأَوْصِيَاءُ ثُمَّ الْأَمَاثِلُ فَالْأَمَاثِلُ.

5- عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ رِئَابٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِبَاداً فِي الْأَرْضِ مِنْ خَالِصِ عِبَادِهِ مَا يُنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ- تُحْفَةً إِلَى الْأَرْضِ إِلَّا صَرَفَهَا عَنْهُمْ إِلَى غَيْرِهِمْ وَ لَا بَلِيَّةً إِلَّا صَرَفَهَا إِلَيْهِمْ.

و ...

الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏2، ص: 252[/]

ملاصدرا;591977 نوشت:

سلام
نه خیر؟!!!!!
بَابُ شِدَّةِ ابْتِلَاءِ الْمُؤْمِنِ‏

1- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ أَشَدَّ النَّاسِ بَلَاءً الْأَنْبِيَاءُ ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ ثُمَّ الْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ‏.

2- مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ قَالَ: ذُكِرَ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع الْبَلَاءُ وَ مَا يَخُصُّ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الْمُؤْمِنَ فَقَالَ سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ أَشَدُّ النَّاسِ بَلَاءً فِي الدُّنْيَا فَقَالَ النَّبِيُّونَ ثُمَّ الْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ وَ يُبْتَلَى الْمُؤْمِنُ بَعْدُ عَلَى قَدْرِ إِيمَانِهِ وَ حُسْنِ أَعْمَالِهِ [HL]فَمَنْ صَحَّ إِيمَانُهُ وَ حَسُنَ عَمَلُهُ اشْتَدَّ بَلَاؤُهُ وَ مَنْ سَخُفَ إِيمَانُهُ‏ وَ ضَعُفَ عَمَلُهُ قَلَّ بَلَاؤُهُ.[/HL]

3- مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مَرْوَانَ عَنْ زَيْدٍ الشَّحَّامِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ عَظِيمَ الْأَجْرِ لَمَعَ عَظِيمِ الْبَلَاءِ وَ مَا أَحَبَّ اللَّهُ قَوْماً إِلَّا ابْتَلَاهُمْ.

4- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ رِبْعِيِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ فُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ عَنْ أَبِي‏ جَعْفَرٍ ع قَالَ: أَشَدُّ النَّاسِ بَلَاءً الْأَنْبِيَاءُ ثُمَّ الْأَوْصِيَاءُ ثُمَّ الْأَمَاثِلُ فَالْأَمَاثِلُ.

5- عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ رِئَابٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِبَاداً فِي الْأَرْضِ مِنْ خَالِصِ عِبَادِهِ مَا يُنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ- تُحْفَةً إِلَى الْأَرْضِ إِلَّا صَرَفَهَا عَنْهُمْ إِلَى غَيْرِهِمْ وَ لَا بَلِيَّةً إِلَّا صَرَفَهَا إِلَيْهِمْ.

و ...

الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏2، ص: 252

باسلام وتشکر .
از ملا صدرا عزیز سپاس گزاری می شود که در گنجنه دانش خود گشود وچند گوهر گرانبهای از احادیث نورانی ائمه ع را درباب ابتلائات مومن به حقیر هدیه نموند .
بلی سخن همان است که در این گونه روایات مطرح شده و اساسا دنیا دار رخداد ها وبلا وابتلا است واین خصوصیت ذاتی دنیا است اگر چنین نباشد دنیا نخواهد بود .
وشاید هیچ مومنی یافت نشود که در طول عمر خود به نحو دچار بلا وابتلا نشده باشد مگر در عصر ظهور عدل کل که بدلیل شرایط خاص زندگی ممکن است این گونه امور کمتر رخ نمایاند
ولی حتی در همان زمان هم مومن لا اقل در غم مصیبت سید شهدا غمناک ورنجور ودچار بلا است .
پس آنچه در عرض بنده حقیر اشاره شده در حد یک فرض است مثلا ممکن است کاربر عزیز خود ویا کسانی را در برخی مقاطع زندگی در آسایش وبی هیچ گونه غم ورنج تصور کند
ودر عین حال کاملا اهل ایمان باشد این سوال برایش رخ می دهد که نکند ایمانش کامل نیست که هیچ مشکلی ندارد ؟؟
برای رفع چنین تصوری باید گفت که اگر بفرض چنین فردی یافت شود اونیز بی درد ورنج نیست ودر رنج فقدان حسینش می سوزد ( به تناسب زمان این مثال زده شده وگرنه غیبت امام مان بزرگترین بلا وابتلا است که همهگان بدون استثنا به آن مبتلایم )
چه این که بلا وابتلا برای مومن تنها فردی وشخصی نیست بلکه بلا وابتلا گوناگون است مثلا بلا فردی و اجتماعی و انسانی ومانند آن .
ممکن است کسی خودش از هر نظر در آسایش زندگی کند ولی برادر مومن اودر اقصی نقاط عالم دچار رنج وبلا باشد ویا مثلا انسانی که همنوع اوست در گوشه ی از جهان دچار مشکل باشد این خود برای مومن درد آور وبلا است .....
در نتیجه توجه دارید که گاهی ضرور ت وشرایط ذهنی مخاطب ایجاب می کند که آموزه های دین را متناسب با شرایط خاص او ارایه وتفسیر شود به گفته مولوی :
چون که با کودک سر وکارت فتاد
پس زمان کودکی باید گشاد

البته غرض این نیست آن کاربر گرامی کودک است بلکه هدف آن است که بفرض اگر دربین پرسشگران وخوانند گان چنین فردی پیدا شد واین گونه تصور نمود بالاخره باید جوابی داده شود
واورا نسبت به ایمانش نا امید ننمود ودر بن بست قرار نداد چون در دین بن بست وجود ندارد .

موفق باشید

بنده که متوجه نشدم بالاخره اگر کسی در زندگیش مشکلات و بلاهای زیادی را تجربه کند باید چه نتیجه ای بگیرد؟؟
هر که در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش می دهند
یا
هیچ ناراحتی به بندگان نمی رسد مگر به واسطه گناهانشان؟؟

[h=2][/h]

neɠïn;592023 نوشت:
بنده که متوجه نشدم بالاخره اگر کسی در زندگیش مشکلات و بلاهای زیادی را تجربه کند باید چه نتیجه ای بگیرد؟؟
هر که در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش می دهند
یا
هیچ ناراحتی به بندگان نمی رسد مگر به واسطه گناهانشان؟؟



باسلام وتشکر .
فراز اخر پرسش کلیت ندارد مثلا ائمه ع از همه بشتر درد ورنج کشیدند در حالی معصوم بودند .
پس همواره این طور نیست که سبب درد ورنج مومن گناه اوباشد .
چه این که رنج‌ها و بلاها گاه وسیله آزمایش بندگان و به ویژه مؤمنان است.
مؤمن به بلا و رنج گرفتار می‌شود، تا هم آزمایش شود و در پی آن مورد بخشش و آمرزش الهی و نیز تکامل روحی قرار گیرد و به کمال مطلوب خود نزدیک‌تر شود. با این حساب بلایا و رنج‌ها نعمتی است که هر کس در طول زندگی خود آنها را نبیند، مبغوض خداوند است. آری بلاها و رنج‌ها نعمتی بس عظیم است که در پی آن مؤمن آزمایش می‌شود و در کوره حوادث آبدیده شود. در نتیجه به مقام قرب الهی برسد. همان گونه که گفته‌اند: «البلاء للولاء؛ بلا وآزمایش ها برای دوستان است ».
هر که در این بزم مقرب‌تر است جام بلا بیشترش می‌دهند
یکی دیگر از اثرات این گونه ابتلائات و مصائب ،بیداری انسان و در خواب غفلت فرو نرفتن اوست که بزرگ‌ترین خطری است که انسان را تهدید می‌کند . اهل کفر و شرک چون خود را از دستیابی به رحمت الهی دور کرده اند، از این تذکرات وبیدارباش ها که می تواند موجب رستگاری و آگاهی آنها گردد ،بی بهره اند و در غفلت و جهالت خود غوطه ورند تا با کفر و شرک از دنیا بروند . غفلت و دنیا زدگی بسیار خطرناک است .در ادعیه و مناجات‌های ائمه (علیهم السلام) مکرّر آمده است که از این غفلت به خدا پناه برده‌اند.
نباید فراموش کرد هر رفاه و آسایش ظاهری، نعمت نیست و می تواند بلای بزرگی به نام " استدراج" باشد .در دعای ابوحمزه ثمالی، امام سجاد(ع) از استدراج به خدا پناه می‌برد : «خدایا ! نکند مبتلا به استدراج شوم و از رحمت تو دور افتم».
استدراج یعنی بی خیالی و غفلت و عدم توجه به کاستی‌ها و عیوب و خود را بی عیب و بزرگ دیدن .نیز خویش را خوب و بی نیاز از تذکر و توجه و توبه انگاشتن، تا آن جا که در منجلاب فساد و گناه و بی توجهی به عاقبت کار فرو رود و بالاخره به عاقبت سوء دچار شود. در آیه 182 سوره اعراف می‌فرماید: «والذین کذّبوا بآیاتنا سنستدرجهم من حیث لا یعلمون؛ کسانی که آیات ما را تکذیب کردند ،به زودی به استدارج مبتلاشان می‌کنیم ،به گونه‌ای که خود نفهمند».
بعد در توضیح استدراج می‌فرماید:
«واُملی لهم، إنّ کیدی متین؛ به آنان مهلت می‌دهیم . کید و حیله من متین و خلل ناپذیر است».
برخی از بلایا از مبتلا شدن انسان به این شقاوت و بدبختی، جلوگیری می‌کند، پس عین نعمت و رحمت هستند.
بنابراین نه هر بلایی نشانه غضب و سخط خداوند است و نه هر راحتی و آسایشی نشانه رحمت خداوند می‌باشد، بلکه بر عکس نشانه و عامل بدبختی و غضب الهی است ولی به هر حال خوبان وصالحان ممکن است به نوعی در این باره بیشتر دچار سختی ومشکل شوند .

neɠïn;592023 نوشت:
بنده که متوجه نشدم بالاخره اگر کسی در زندگیش مشکلات و بلاهای زیادی را تجربه کند باید چه نتیجه ای بگیرد؟؟
هر که در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش می دهند
یا
هیچ ناراحتی به بندگان نمی رسد مگر به واسطه گناهانشان؟؟


سلام
یکی از مشکلات ما در فهم درست و دقیق آیات قرآن کریم و آموزه‌های اولیاء الله این است که غالباً نه تنها با فرهنگ قرآنی و روایی آشنایی نداریم، بلکه حتی گاه معنای کلمات و واژه‌ها را درست نمی‌دانیم و در نتیجه بسیاری از آنها را به معانی یا مفاهیمی که در فرهنگ و ادبیات خودمان رایج شده است معنا می‌کنیم و در نتیجه دچار مشکل می‌شویم؟
مثلاً اگر سؤال کنیم معنای کلمه «بلاء» چیست؟ می‌گویند: «آزمایش». حال اگر بپرسیم: معنای کلمه «امتحان» چیست؟ باز می‌گویند: «آزمایش» و اگر بپرسید: پس معنای کلمه «فتنه» چیست؟ باز هم می‌گویند: «آزمایش».
بدیهی است که در اینجا سؤال ایجاد می‌شود که پس فرق آنها چیست؟ بالاخره هر سه واژه در قرآن کریم به کار رفته است و اگر هر سه یک معنا داشت، خوب یکی از آنها استعمال می‌شد. و همین‌طور است معنا، مفهوم و استنباط ما از واژگانی چون «مصیبت و بلا».

الف – بلا الزاماً بد نیست:
- در یک آیه کلمه «بلا» به معنای امتحان آمده و تأکید دارد که هم اعمال خوب بلا (امتحان) است و هم اعمام بد؛ هم خوشی بلا و امتحان است و هم ناخوشی:

«وَ قَطَّعْنَاهُمْ فِي الأَرْضِ أُمَمًا مِّنْهُمُ الصَّالِحُونَ و َمِنْهُمْ دُونَ ذَلِكَ وَ بَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَ السَّيِّئَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ» (الأعراف، 168)
ترجمه: و آنان را در زمين به صورت گروه‏هايى پراكنده ساختيم برخى از آنان درستكارند و برخى از آنان جز اينند و آنها را به خوشی‌ها و ناخوشی‌ها آزموديم باشد كه ايشان بازگردند.

- در یک آیه می‌فرماید که حضرت ابراهیم (ع) را پس از نبوت و رسالت، به بلاهایی آزمودیم و چون موفق و سربلند بیرون آمد، به او مقام «امامت» را عطا کردیم:

«وَ إِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ» (البقره، 124)
ترجمه: و چون ابراهيم را پروردگارش با كلماتى بيازمود و وى آن همه را به انجام رسانيد [خدا به او] فرمود من تو را پيشواى مردم قرار دادم [ابراهيم] پرسيد از دودمانم [چطور] فرمود پيمان من به بيدادگران نمى‏رسد.

پس می‌بینیم که «بلا» الزاماً یک بدبختی و گرفتاری شدید نیست که بر سر انسان بیاید، بلکه یک نوع و درجه‌ و سنخی از امتحانات را «بلا» می‌گویند. خداوند متعال وقتی حضرات ابراهیم و اسماعیل (ع) را به مسئله قربانی و ذبح امتحان می‌کند، می‌فرماید: «إِنَّ هذا لَهُوَ الْبَلاءُ الْمُبِينُ – به درستی که این یک بلا (امتحانی) آشکار بود».

ب – فتنه نیز الزاماً بد نیست:
- چون به شرارت در نقشه‌کشی و برنامه‌ریزی برای ایجاد اختلاف، جدایی و تحمیل ناهنجاری‌ها بر فرد یا جامعه نیز «فتنه» گفته می‌شود، گمان می‌کنیم که «فتنه» خیلی کار بدی است. البته فتنه برای ظلم و فساد بد است و حتی خداوند دستور قتل فتنه‌گران را نیز صادر نموده است و تصریح نموده که «فتنه شدیدتر از قتل است - وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ». یعنی گمان نکنید که فقط کسانی که سلاح به دست گرفته و با شما می‌جنگند و جانتان را در معرض تهدید قرار می‌دهند دشمنان سرسخت و ظالمی هستند، بلکه «فتنه» به مراتب شدیدتر و زیان‌بارتر از قتال و قتل است. اما هر فتنه‌ای چنین نیست. فتنه نیز نوعی آزمایش است و خداوند متعال می‌فرماید: حتی اولاد و اموال شما نیز برای شما «فتنه» (محل و موضوع آزمایش) هستند:

«وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَ أَوْلاَدُكُمْ فِتْنَةٌ وَأَنَّ اللّهَ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ» (الأنفال، 28)
ترجمه: و بدانيد كه اموال و فرزندان شما [وسيله] آزمايش [شما] هستند و خداست كه نزد او پاداشى بزرگ است.

ج – مصیبت نیز الزاماً بد نیست:
همین‌طور است «مصیبت» که ما گمان داریم حتماً هر اتفاق ناگواری مصیبت است؛ در حالی که اصلاً چنین نیست. مصیبت یعنی برخورد کردن (اصابت کردن).
انسان همیشه در معرض است و «صمد» نیست که چیزی به او برخورد نکند. اما هر برخوردی که بد نیست. ممکن است انسان با رشد علمی یا غنا و رفاه مادی برخورد کند و ممکن است با از دست دادن امکانات و متعلقات برخورد کند. اینها همه «مصائبی» است که انسان با آنها مواجه می‌گردد و ممکن است موجب سرور یا اندوه او شوند.
خداوند می‌فرماید مؤمنین کسانی هستند که چون می‌دانند و باور کرده‌اند که از کجا آمده و به کجا می‌روند؟ و نیز می‌دانند و باور کرده‌اند که هیچ چیز به خودش استقلالی ندارد و همه مخلوق و بنده‌ی او هستند، نه وقت اصابت یک امتیاز از خود بی‌خود شده و طغیان می‌کنند و نه وقت اصابت یک حادثه ناگوار و از دست دادن یک نعمت، امید و اهداف خود را فراموش می‌کنند و زود با بیان نگرش خود به حقایق عالم هستی (جهان‌بینی) تصریح می‌کنند که ما «نه از هستیم و نه به سوی آن می‌رویم» که با آمدن یا رفتنش خود و خدای خود را فراموش کرده و بلغزیم. بلکه ما از خدائیم و بازگشتمان به سوی اوست. به آیه‌ی ذیل توجه شود که هم واژه‌ »بلا» در آن استعمال شده و هم «مصیبت» و به خوبی تشریح شده است:

«وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ * إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعونَ» (البقره، 155 و 156)

ترجمه: و قطعاً شما را به چيزى از [قبيل] ترس و گرسنگى و كاهشى در اموال و جان‌ها و محصولات مى ‏آزماييم و مژده ده شكيبايان را * [همان] كسانى كه چون مصيبتى به آنان برسد مى‏گويند ما از آن خدا هستيم و به سوى او باز مى‏گرديم.

د – تفاوت امتحان، فتنه، بلا و مصیبت:
امتحان، فتنه و بلا، همه آزمایش هستند، اما در مراتب و چگونگی‌های متفاوت. به عنوان مثال: معمولاً عمل و عکس العمل انسان در خصوص هر موضوعی «امتحان» است. حتی در مواجه با یک لیوان آب نوشیدنی انسان امتحان می‌شود که چگونه برخورد می‌کند و آیا احکام الهی را در چگونگی مالکیت، سلامت، حق‌الناس، اسراف، رعایت محتاج و ... رعایت می‌کند یا خیر؟
ممکن است موضوع امتحان سخت‌تر باشد. یعنی توجه داشتن به خدا و اطاعت اوامر و نواهی او در این مورد به راحتی نوشیدن یک لیوان آب یا ... نباشد، بلکه تصمیم‌گیری و عمل سخت است. مثل شرکت در جنگ و جهاد با مال و جان. در این گونه موارد اغلب به امتحان «بلا» اطلاق می‌گردد.
ممکن است موضوع امتحان به وضوح و آشکاری خوردن و آشامیدن، نماز و روزه، یا جنگ و جهاد نباشد، بلکه کم یا زیاد، پیچیده باشد، دقت بخواهد، شناخت مستلزم بصیرت، ثبات مستلزم ایمان راسخ و عمل مستلزم عزمی استوار باشد که معمولاً به آن «فتنه» گفته می‌شود. چه فتنه نعمتی مانند همسر و اولاد باشند، چه نقمتی مانند دشمنی‌های پیچیده و پنهان. پس فتنه هم بالذاته و حتماً «بد» نیست.

ه – از خدا بد صادر نمی‌شود:
خداوند متعال هستی محض، کمال محض و خیر محض است، پس هیچ گاه از او «شرّ و بد» صادر نمی‌گردد. بدیهی‌ها همه از سنخ نیستی هستند، نبود علم، نبود حِلم، نبود حکمت، نبود رأفت و رحمت و ...، موجب بروز بدی‌های هستند که خداوند متعال از این نقص‌ها منزه (سبحان) است. لذا چه در آیات قرآنی و چه در احادیث و روایات و چه به حکم عقل بیان و استدلال شده است که هر امتحان، بلا، فتنه و مصیبی که برای شما عواقب سوئی داشت، از خودتان است. پس نباید مثل انسان‌های جاهل گمان نمود که هر چه کار خوب کردیم و به نتایج مثبتی رسیدیم، همه هنر خودمان بوده و هر چه ناگوار بود، لابد خدا کرده و خدا این طور خواسته است. لذا فرمود: بازتاب عمل‌تان به خودتان بر می‌گردد. هر آن چه خوب بود برای خود شماست و هر آن چه بد کردید، خدا برخی را می‌بخشد و گاه بازتاب پاره‌ای از گناهان را به شکل مصیبت‌های ناگوار را می‌چشاند تا به عواقبش پی‌ببرید و برگردید و البته برخی نیز برای آخرت می‌ماند:

«وَمَا أَصَابَكُم مِّن مُّصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَن كَثِيرٍ» (الشوری، 30)
ترجمه: و هر [گونه] مصيبتى به شما برسد به سبب دستاورد خود شماست و [خدا] از بسيارى درمى‏ گذرد.

«ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُم بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ»
ترجمه: فساد در خشكى و دريا به سبب آنچه دست‌هاى مردم فراهم آوردند نمودار شده است تا [سزاى] بعضى از آنچه را كه كرده‏اند به آنان بچشاند باشد كه بازگردند.

پس از خدا «بد» صادر نمی‌گردد. یزید به حضرت زینب (ع) گفت: دیدی خدا با برادرانت چه کرد؟ یعنی فعل بد را به خدا نسبت داد؟ ایشان هم در پاسخ فرمودند: «ما رأیتُ الاّ جَمیلاً – چیزی جز زیبایی ندیدم». یعنی آن چه خدا کرد، همه لطف، عشق، زیبایی و تجلی بود و آن چه تو کردی همه سیاهی، ظلم و هلاکت بود.
- این که بر اساس احادیث و روایات گفته‌اند: «هر که در این بزم مقرب‌تر است، جام بلا بیشترش می‌دهند»، قاعده‌ی روشنی است. یعنی هر که بخواهد رشد کند، باید بیشتر زحمت بکشد و دنیا نیز بهشت نیست که ارتقا بدون تحمل سختی به دست آید و هر کس بخواهد به کلاس بالاتری رود، باید خود را برای قبولی در امتحان کلاس و مرتبه فعلی آماده‌تر کند.

.امین.;591959 نوشت:
بعضی از خواسته ها هستند که هیچگونه ارتباطی به تلاش انسان ندارد. مثلا از خدا بخواهد فرد مومن خوش اخلاقی را در سر راه او قرار دهد. یا اینکه ظالم را به کیفر عملش برساند . اینها دست خود انسان نیست که با تلاش به آن برسد.

در عین حال خیلی وقتها هم انسان هر چه تلاش کند به مقصودش نمیرسد چون این هم به خواست خدا برمیگردد. مثلا رسیدن به روزیهای معنوی، گاهی اگر لیاقتش را هم داشته باشد ممکن است به او نرسد و تلاشش بی نتیجه بماند.

..پس تلاش کردن به همراه دعا معنا پیدا میکند. آنهم دعا برای اینکه اگر خیر و صلاحمان هست خداوند ما را به خواسته امان برساند و اگر نرساند، اصراری در رسیدن به آن نداشته باشیم و ایمان داشته باشیم به اینکه خدا بد ما را نمیخواهد...

دعا این نیست که شما میفرمایید. کسی که چنین دعایی کند و در حقیقت چنین نفرینهایی ، اگر به حق نباشد آثار سوءش به خودش برمیگردد.

دعا همینست که استاتر تاپیک از خدا میخواهد ، نه تنها بی عدالتی نیست بلکه درخواست رساندن حق به صاحبش و رسوا کردن ظالم و قطع کردن دست گنهکار از اموریست که استحقاقش را ندارد.

ولی در کل به نظر من اگه هواپیما هم رو سر آدم بیوفته باز مقصر خودشه نه عوامل بیرونی!!!
در مورد مثال اول خب میتونه مسیراشو بیشتر کنه تا اون فرو مومن سر راهش قرار بگیره!! یا مثلا تلاششو به حدی زیاد کنه که از اون ظالم جلو بزنه و اون در آتش حسادتش بمیره!!
واسه هر چیزی راه رسیدنی هست ولی بیشترشون از راه تلاش بدست میاد! تو یه روایتی میگن امام علی و یارانش زیر دیوار کجی نشسته بودن که وقتی متوجه دیوار شدن امام گفت بریم کنار دیوار صافی بشینیم چون ممکنه دیوار بریزه! 99% شرایطی که مردم براش دعا میکنن مثل همین دیوار کجه!! به جای اینکه ازش دور شن واسه نریختنش دعا میکنن!!

سلام
من به این نتیجه رسیدم از این حرفا
خدا یا امام به راحتی از حق یکی که پشتش به دروغ حرف در اوردن و باعث ایندش شدن میگذره و ما حق هیچ گونه اعتراضی نخواهیم داشت و هر چی به سرمون بیاد میگیم حقمونه

20dar20;592418 نوشت:
سلام
من به این نتیجه رسیدم از این حرفا
خدا یا امام به راحتی از حق یکی که پشتش به دروغ حرف در اوردن و باعث ایندش شدن میگذره و ما حق هیچ گونه اعتراضی نخواهیم داشت و هر چی به سرمون بیاد میگیم حقمونه

سلام
شما چند نمونه برای ما مثال بزن که خداوند در همین دنیا حق پیامبران و امامان را از دشمنانشان گرفته و آنها را نابود کرده و حکومت را به دست رسولانش سپرده و همه چیز گل و بلبل شده، فقط در این میان حق شما را نمیگیره...

Masood11;592286 نوشت:
ولی در کل به نظر من اگه هواپیما هم رو سر آدم بیوفته باز مقصر خودشه نه عوامل بیرونی!!!
در مورد مثال اول خب میتونه مسیراشو بیشتر کنه تا اون فرو مومن سر راهش قرار بگیره!! یا مثلا تلاششو به حدی زیاد کنه که از اون ظالم جلو بزنه و اون در آتش حسادتش بمیره!!
واسه هر چیزی راه رسیدنی هست ولی بیشترشون از راه تلاش بدست میاد! تو یه روایتی میگن امام علی و یارانش زیر دیوار کجی نشسته بودن که وقتی متوجه دیوار شدن امام گفت بریم کنار دیوار صافی بشینیم چون ممکنه دیوار بریزه! 99% شرایطی که مردم براش دعا میکنن مثل همین دیوار کجه!! به جای اینکه ازش دور شن واسه نریختنش دعا میکنن!!

از نظر شما دعاها و توسلات مردم هم برای مریضیهای لاعلاجشان از همین سنخ است و ارتباطی به حاجت گرفتنشان ندارد؟

صادق;591871 نوشت:
دعا کردن و بر زبان آوردن نیازهای خود در پیشگاه خالق هستی در واقع نوعی عبادت است. همان طور که در نماز انسان باید کلمات و الفاظ را بر زبان بیاورد و

با سلام و تشکر
آیا دعا کردن در مورد امور دنیوی یا معنوی غیر اخروی یا هرچیزی که مباحه هم جزو این دعاهاست؟

.امین.;592685 نوشت:
از نظر شما دعاها و توسلات مردم هم برای مریضیهای لاعلاجشان از همین سنخ است و ارتباطی به حاجت گرفتنشان ندارد؟

هیچ بیماری لاعلاجی درمقابل فرد با اراده دووم نمیاره!
اصلا بزار تا جور دیگه ای بگم! ما هر نفسی که میکشیم و هر کاری که میکنیم، بخاطر خواست خداست ولی واسه همش دعا میکنیم!؟ اگرم بتونیم همچین کاری کنیم دیگه وقتی برای زندگی نمیمونه!

Masood11;592756 نوشت:
هیچ بیماری لاعلاجی درمقابل فرد با اراده دووم نمیاره!
اصلا بزار تا جور دیگه ای بگم! ما هر نفسی که میکشیم و هر کاری که میکنیم، بخاطر خواست خداست ولی واسه همش دعا میکنیم!؟ اگرم بتونیم همچین کاری کنیم دیگه وقتی برای زندگی نمیمونه!

بسم الله الرحمن الرحیم

جواب من یک کلمه بود. بله یا خیر.

پس جواب شما خیره. چون حتی علاج بیماری لاعلاج را هم به اراده شخص ربط میدهید

در حقیقت نظر شما فقط این نیست که مردم ما با توسل به ائمه(ع) خالق را ول کرده اند و مخلوق را چسبیده اند. شما در دعا کردن حتی برای بیماریهای لاعلاج هم اشکال میبینی.

شما چرا سعی داری اعتقاداتت رو پشت الفاظ مخفی کنی؟؟؟

اینها اعتقادات یک شیعه نیست پس چرا گفتی:

Masood11;591389 نوشت:
به خاطر همینه که اهل سنت به ما میگن بت پرست!!(اینطور شنیدم!)

اگر هم شیعه هستی ، بفرما آیا حرف غیر شیعه برای شیعیان حجت است که شما همکیشان خود را از اعتقاداتشان نهی میکنی؟

.امین.;592774 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

جواب من یک کلمه بود. بله یا خیر.

پس جواب شما خیره. چون حتی علاج بیماری لاعلاج را هم به اراده شخص ربط میدهید

در حقیقت نظر شما فقط این نیست که مردم ما با توسل به ائمه(ع) خالق را ول کرده اند و مخلوق را چسبیده اند. شما در دعا کردن حتی برای بیماریهای لاعلاج هم اشکال میبینی.

شما چرا سعی داری اعتقاداتت رو پشت الفاظ مخفی کنی؟؟؟

اینها اعتقادات یک شیعه نیست پس چرا گفتی:

اگر هم شیعه هستی ، بفرما آیا حرف غیر شیعه برای شیعیان حجت است که شما همکیشان خود را از اعتقاداتشان نهی میکنی؟

اگه اعتقاد دارن، دعا میتونه کمکشون کنه تا ارادشونو حفظ کنن!(اساسا به هر چیز اعتقاد داشته باشه خودشو بروز میده!)
من نمیگم! همه ی دکترا به بیمارای سرطانی و... همینو میگن!
دعا یه راه برای رسیدن به آرامش و امیده! من فقط میگم که دعا تنها راه نیست!(از تجربه ی خودمه!)

اعتقاد شیعه اینطوره که مثلا بگه "امام حسین، شفاعت مارو بکن"! نه اینکه بگیم "امام حسین، دعامو مستجاب کن"! اگه اینطور نیست که یکیمون داره کج میره!

به نظر شما ماهی توی دریا میتونه معنی دریا رو بفهمه!!؟

golsa;592691 نوشت:
با سلام و تشکر
آیا دعا کردن در مورد امور دنیوی یا معنوی غیر اخروی یا هرچیزی که مباحه هم جزو این دعاهاست؟

باسلام وتشکر .
همه موراد دعا این گونه است .

گفتنی است آنچه قطعی و مسلم است ، توسل به ارواح ائمه (ع) مؤثر است . مؤمن با توسل به ائمه(ع) حاجت های گوناگون خود را از خداوند دریافت می کند،‌
گفته شده بر اساس آموزه های دینی و شواهد تجربی تردیدی این نیست که میلیون ها مؤمن و معتقد با توسل به اهل بیت حاجات خود را از خداوند می خواهند.خداوند حاجت های آن ها را برآورده فرموده و مشکلات شان را بر طرف می سازد.(1) در توسل به چند نکته باید توجه داشت:
1- حاجت های انسان را خداوند برآورده می سازد . اهل بیت(ع) واسطه فیض خداوند است . مؤمنان در پی توسل به ارواح مطهر اهل بیت حاجات و نیازهای گوناگون خود را از خداوند دریافت می کنند.
2-خداوند به تمام اسرار ظاهری و قلبی بندگان خود آگاه است . حاجات های آن ها را می داند ولی بر اساس حکمت خود مقرر داشته که برخی حاجات بندگان خود را در پی دعا و توسل با اولیای پاک به آنان بدهد: «ادعونی استجب لکم»(2) مرا بخوانید تا دعای شما را مستجاب نمایم.
بنابر این همان طور که در دعا خواندن و خواستن از خدا شرط و مقدمه اجابت الهی است،‌در توسل نیز چنین است با این که خداوند حاجت رواست و همه اسرار بندگان خود را می داند ولی در عین حال مشیت و حکمت او اجاب فرموده که برای گرفتن برخی حاجات باید به اهل بیت (ع) متوسل شد . گرفتن حاجت از خدا بستگی دارد به توسل به آنان.
3- بر اساس آموزه های دینی اهل بیت(ع) از امور شیعیانش به اذن الهی آگاه اند، مثلا در کلامی از ناحیه مقدسه حضرت مهدی آمده:
« فانا نحیط علمنا بأبنائکم و لا یعزب عنّا شی من اخبارکم،‌و معرفتنا بالزلل الذی اصابکم»(3)
به اخبار شما علم داریم و هیچ چیز از اخبار شما بر ما پوشیده نیست . از لغزش و کاستی های عملکرد شما آگاه هستیم . چیزی بر ما پوشیده نمی ماند.
بر اساس این کلام نورانی حضرات معصومین(ع) نسبت به اموری ما آگاه اند،‌ به اذن الهی به عنوان واسطه فیض خداوند در پی توسل ما به آن ها نسبت به حاجت های ما بذل عنایت دارند . از خداوند برآورده شدن آن ها را می خواند.
اظهار نظر در این گونه موارد کار دشوار است، به خصوص آن که در آموزه های دینی در این گونه مسایل به طو ر دقیق و روشن مطلبی ذکر نشده ،ولی بر اساس مبانی عرفانی که انسان کامل را مظهر« لا یشغله شان عن شان » می داند ،ممکن است گفته شود که اهل بیت در آن واحد به همه امور به اذن الله رسیدگی می توانند بکنند.

پی نوشت ها:
1. محسن قرائتی ، اصول عقاید ، ص 100، نشر مؤسسه فرهنگی درس های از قرآن، 1384ش.
2. غافر (40)آیه 60.
3. بحارالانوار، ج 53،ص 175، نشر دارالاحیاء لثرات العربی ،‌بیروت ، 1403 ق.

20dar20;592418 نوشت:
سلام
من به این نتیجه رسیدم از این حرفا
خدا یا امام به راحتی از حق یکی که پشتش به دروغ حرف در اوردن و باعث ایندش شدن میگذره و ما حق هیچ گونه اعتراضی نخواهیم داشت و هر چی به سرمون بیاد میگیم حقمونه

سلام علیکم و رحمه الله
برارد 20 در 20 یکی دو صفحه اول تاپیک رو خوندم چند نکته خدمت شما عرض می کنم به خاطر اینکه هم دلت پاکه و هم صادقانه مطلب رو بیان کردی و هم نوکر امام بودی (و انشالله هنوز هم هستی).
ببین برارد گرامی شما تو یک بازی افتادی که شیطان براتون علم کرده و مهمترین باختی که داشتی اینه که همین یکی دو سال اخیر مثلا با هیئت و امام قهر کردی.
شیطان هر کسی رو یه جور به مبارزه میخونه!
مگر یک عمر به معاویه امیرابمومنین نمی گفتن؟ عاقبتش چی شد؟
مگر عزت و بزرگی را خدا نمیده؟
حالا 60-70 نفر برای یک آدم ناصالح حلوا حلوا می کنن چی شده؟
به نظرم اشتباه شما از اول این بوده که در یک چنین هیئتی ماندید و نتیجه هم این شده که به اصل داستان امام حسین و عاشورا به شک افتادید!
به نظرم حتما باید مطالعات خودتان را در اصول و معارف دینی بیشتر کنید و واجبات خود را از روی آگاهی درست و کامل انجام دهید . به فلسفه ادعیه و معارف الهی ,نبوت و امامت کمی بیشتر بپردازید و بعدش آگاهانه درب خانه امام حسین ع را بزنید.
خانه خریدن و زن گرفتن و ....را با تلاش و پشت کار و نظم و برنامه ریزی هم میشه بدست آورد ولی اگر این کارها را هم انجام دهید و در کنارش دعا و توسل هم باشه سریعتر و شیرینتر به هدف خواهید رسید , ولی دعا و توسلی که با آگاهی و اخلاص انجام گیرد.
--------------
روزی حضرت موسی از قارون نزد خدا گله کرد و دعا کرد که خدا یک گوشمالی بهش بدهد.
چند روز بعد دید که قارون گردن کلفت تر و ظالم تر و نیرومند تر شده.به خدا عرض کرد :خدایا منه پیغمبر اینهمه دعا کردم که قارون را ادب کنی ولی ظاهرا قارون بزرگتر و ظالمتر شده.
خداوند متعال فرمودند من به خاطر دعای تو محبت خودم را بیشتر از دلش خالی کردم و او بیشتر از من دور شد.
کلام آخر اینه که مسجد یا هیئت خودت را عوض کن و در حد متعال برای آقا امام حسین (ع) خدمت خودت را و بکن و به احادیث امامان علیهم سلام بیشتر از مراسم هیئت و ....اهمیت بده و وقتی اون بخش زیر بنایی دین درست شد خود به خود آداب عزاداری و خدمت به دستگاه امام حسین ع و همچنین دیدگاه و نیت شما در مجالس اصلاح می شود.
و مطمئن باش که آقا امام حسین ع و قمر بنی هاشم و ...کلا همه اهل بیت حواسشون خیلی از من و شما جمع تره و خدا جای حق نشسته.
---------------
رسول اکرم (ص) می فرمایند: علی جان اگر دیدی مردم در حال عیبجوئی و نقد اعمال دیگران هستند, تو به فکر عیوب خودت باش و وقتی که دیدی مردم در حال اصلاح مستحبات هستند , تو به فکر کامل کردن واجباتت باش و ........
موفق باشید

20dar20;590376 نوشت:
سلام و عرض ادب
من تازه با این سایت اشنا شدم و خواهش میکنم به سوال بنده به طور واضح و زیر دیپلم (روحانی )پاسخ بدید جواب منطقی و قابل قبول و فهم
من از بچگی که یادم میاد در عزاداری های امام حسین فوقولاده شرکت میکردم اگر بم چه بلاهایی سرو امده و در نوکری امام حسین چه حرفا تا به الان شنیدم باور نمیکنید
اما من تا الان که نزدیک 24 سالمه هر چی از امام حسین خواستم برعکسش و دیدم باور بکنید هم سنای من تو هیئت ها دنبال چشم چرانی بودن من این ور اون ور میدویدم هرچی فکرش میکنم میبینم هیچ لغزشی لااقل تو عزاداری ها نداشتم حتی یک کارمم ریا نبود و به خاطر عشق به اما حسین این کارو کردم به .وقتی داشتن حسینیه رو میساختن وسیله نبود برای خاطر اما مثل خر بار میکشیدم حتی منو تو این راه چه مسخره هایی کردن چه سر کارم که نگذاشتن خلاصه اگه بخوام بگم اگه همه انس و جن و همه دریا ها مرکب و همه درختان قلم بشن بازم از بلاهایی که سرم امده در نوشن کم میارن
سال پیش محرم تو دلم با عباس و امام عهد بستم تا اگر تا محرم امسال مشکلم حل نشه دیگه نمیرم هیئت دیگه کار نمیکنم و تابه امروز به عزاداری نرفتم اما وقتی صداشو میشنوم دلم داغون میشه
میخوام بدونم ایا این حسینی که تا الان بخاطرش همه کار کردم تا به این لحظه حتی یک نشونی از خودش بهم نداده ایا وجود داره یا نه ....
شاید امام حسین خیلی هارو نجات داده اما یکی منو هم از خدا دور کرده هم از اعتقاداتم وتا وقتی نشونه ای بهم نشون نده اینطوریم و میترسم اخرش منو کافر کنه انقد جواب نده
نمیدونم اصلا این رو چرا نوشتم شاید الان داشتم صدای هیئت میشنیدم دلم پر شده برا اون
مگه نمیگن اما حسین همه رو قبول میکنه پس کو؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دوستان یه چیزائی بگید که بره تو مخم

سلام
1- تلاش برای خدا و اهل بیت به قصد پاداش هیچ ارزشی ندارد که توقع داشته باشی پاداش بگیری . با این هدف عبادت کردن از نوع عبادت تجارت کنندگان است .و اخلاص در آن نیست .
2- در وصف بندگی مخلصانه آورده اند که « پشت در بمان ولی در را مکوب » . بگذار ارباب خود در را بگشاید و به تو توجه نماید .
3- اگر در راه عشق هر بلا را تحمل نمودی و هیچ نگفتی آنوقت ارزش دارد نه اینکه بیایی در بوق و کرنا کنی که من آن کردم و این کردم . تو در این راه از پیامبر و اولیائش بیشتر عذاب کشیدی ؟
4- در این راه کمترین عذاب و شکنجه اش تمسخر است . اما این را بدان که همه ی این موارد که پیش تو ظاهر میشوند برای اینست که ارزش تو سنجیده شود .
که ظاهراً تو کم آوردی . و مقدارت کمتر از آن بوده که خود انتظار داشتی .
البته سعی کن باقیمانده آنچه بدست آوردی هدر مده .

زیارت عاشورا یکی از زیارت های پر فایده و ثمر برای کسانی است که به قصد قربت و با اخلاص کامل آن را بخوانند. زیرا چنین دعایی از امام معصوم در رثای سید الشهدا، اهل بیت و یاران با وفای او نقل شده است که خالصانه در راه حق و در مقابل باطل خون خود را اهدا کرده و آن واقعه ماندگار را در صفحه تاریخ ثبت کردند . به طور حتم اولیای الهی از طرف خدای متعال ثواب بی شماری را برای دلدادگان این زیارت ضمانت کرده اند.
این زیارت تجدید عهد همه روزه پیروان حسین بن علی‏علیهما‏السلام با مولای خویش است که همراه با تولّی و تبری است و خط فکری زائر را در برابر دوستان و دشمنان اسلام و اهل بیت‏علیهم‏السلام ترسیم می‏کند و اعلام همبستگی با موافقان راه حسین ‏علیه‏ السلام و اعلان جنگ و مبارزه با دشمنان حق است تا عشق در وی به جهاد بیرونی بینجامد. (1)
علاوه بر این، خواندن زیارت عاشورا در همه وقت ها و هر روز مستحب و دارای فوائد و برکات زیادی است. چنان که امام باقر (ع) به علقمة بن محمد حضرمی فرمود : اگر بتوانی امام حسین(ع) را در هر روز، به این زیارت در خانه خود، زیارت کنی برای تو تمام ثواب هایی که برای این زیارت هست خواهد بود. (2)
امام صادق فرمود :
من برای هر کس که از دور یا نزدیک به این زیارت اباعبد الله را زیارت کند و دعای بعد از این زیارت را بخواند ، ضامنم که زیارتش قبول و سعی و تلاشش مورد قدردانی خدا بوده و ...، بعد می فرماید: این ضمانت را پدرم (امام باقر ) هم داده و از این ضمانت را از پدرش (امام سجاد) هم نقل کرده و او هم این ضمانت را داده و از پدرش (امام حسین ) نقل کرده و او هم این ضمانت را داده و از برادرش امام حسن هم نقل کرده و او هم از پدرش امام علی نقل کرده و امام علی هم این ضمانت را داده و از پیامبر هم نقل کرده و پیامبر هم این ضمانت را از جبرئیل نقل کرده و جبرئیل هم این ضمانت را از خدا نقل کرده که قسم خورده هر کس به این زیارت و دعای بعدش از دور یا نزديك اباعبدالله الحسین (ع) را زیارت کند ، زیارتش قبول و شفاعتش پذیرفته باشد و ... و برای قسم ملائکه و ما را شاهد گرفته است. (3)
از امیرالمؤمنین (ع) نقل شده است : "کسی که زیارت عاشورا (مشهوره) را بخواند سپس یک دفعه بگوید: "اللهم العنهم جمیعا تسعا و تسعین مرّة" مانند کسی است که صد مرتبه گفته است و این برای کسانی که وقت ندارند، رستگاري است بزرگ . (4)

پی نوشت ها:
1. محدثی جواد، فرهنگ عاشورا، قم، انتشارات نشر معروف، سال 1378، چاپ چهارم، ص 207.
2. مفاتیح الجنان ص 907.
3. شیخ طوسی محمد بن حسن ، مصباح المتهجد ، اول ، بیروت ، مؤسسه الفقه الشیعه ، 1411 ق ، ص 781 -782.
4. کربلائی جواد بن عباس، قرة المهج، ص 127.

سلام داداش
نمیدونم چی بگم....خود منم گناهکارم که بماند
دوستان مثال های زیادی از پیامبران آوردند...به نظرم امام حسین اومد که بگه خدا زیباست...امام حسین اومد بگه انسان های قمار باز شراب خوار و گناهکار هم میتونن برگردن...همین حر ریاحی مگه آب رو روی امام نبست ولی آخرش چی شد؟؟
نشنیدی مگه امام حسین برای شمر گریه میکرد...مشکل ما اینه که در دینمون اندیشه نمیکنیم...خدایی واسه خودمون ساختیم که....
من با عقل ناقصم اینو میگم که خدا زیباست...اونقدر زیبا هست که گناهان منو میبخشه ....
در رابطه با برخورد با اون اشخاص باید بگم که اگر حق کاملا با شما باشه ، باید اونقدر معرفت داشته که سر نمازاتون براش دعا کنید نه گله....اصلا از خودمون بپرسیم که ما برای اینا دعا میکنیم؟؟ ما برای کی دعا میکنیم؟؟
برای داعشی ها دعا میکنیم به راه راست برگردن؟؟؟اونا مقصرند؟؟ یا ما؟؟ یا منه طلبه؟یا منه....اصلا ما وظیفه مون تو این جهان چیه؟
اومدیم کسی رو که اهل قمار و به گناه آلوده هست بزنیم داغون کنیم و با همفکرامون شاد باشیم؟؟
آیت الله قاضی 2 سال با یک شراب خوار نجس که مردم ازش دور میشدن سلام علیک میکرد...با زبان خودش"مخلصیم" و....
بعد 2 سال تو نماز شبش با خدا گفت:خدایا ما اینکارو فقط برا تو کردیم...بیا درستش کن...فرداییش رفت بهش گفت 2 رکعت نماز میخونی؟؟
فرد گناهکار گفت:چی؟من و نماز؟ من اصلا بلد نیستم....با خودش کلنجار رفت و گفت حالا که شومایی باشه...ولی من که بیدار نمیشم؟
قاضی گفت بیدار میشی...
(بابا جون معرفت میخواد ....دل رو باید بدی بهش)
خلاصه شب شد و بیخوابی نذاشت بخوابه...رفت وضو بگیره..آب رو که به کف دستش گرفت خودشو توش دید و گفت :خدایا این آقا خیلی منو دوست داره، کسی دوروبر من نمیاد.....زد زیر گریه..شروع کرد به وضو گرفتن...شد یکی از قباد نجف....چون فهمید یک دوستی داره....یکی اینو میخواد
خدا بندهاشو دوست داره....حتی از خودشون یک فرعون بسازه..و بعدش یک موسی میفرسته تا هدایتشون کنه...
خدا باید آب دهنو راه بندازه...هر فکری که آب دهن راه نندازه خدا نیست...اونی که دوسش نداری خدا نیست...

هیچ پیغمبری سواره نبود پیروانش پیاده.....اونی که دوسش نداری خدا نیس.....
قشنگ نیست؟؟ ابا عبدالله اومده دست بشر رو بگیره...علی اصغرش رو گرفته رو دستا. دنبال آب نیومده اومده آباد کنه...اومده کوفی ها رو سیراب کنه...وقتی تیر زدن وخونی که ریخته شد نذاشت رو زمین بریزه...فرمود اگر خونی روی زمین بریزه بلا نازل میشه و من نمیخوام بلا نازل بشه..نمیخوام
چرا؟؟ من اومدم دسشون رو بگیرم...امام فدایی نمیخواد اومد فدای مردم بشه...

من تمام اینا رو گفتم چون خودم تازه فهمیدم چقدر پرتم...داستان شهید بابایی و متوسلیان، چمران و....خیلی های دیگه بودن که وقتش نیست بگم...
فقط اینو میدونم که خیلی از ما توهم دینداری داریم....

قافله در راه است و وقت تنگ . . .
اللهم عجل لولیک الفرج
یا علی

اگر واقعا میبینی که راهت حق بوده و هست و سبک زندگیت اسلامیست...قرآنیست
اگر واقعا فکر میکنی که راه امام حسین رو در پیش داشتی
باید خدمت شما عرض کنم که شما خوش بخت ترین آدم روی زمین هستی....
پاداش شما جای دیگری داده خواهد شد شک نکنید...
من به حال شما غبطه میخورم..
اعتقاد من و شاید دینم این باشه که اگر حقت رو خوردند وارد عمل بشی وگرنه نباید تو سر خودت بزنی که چرا اینجوری شد و چرا اونجوری نشد...
نه...بلکه باید بسازی آینده ات رو...جهان عرفانی خودت رو...میتونی در جهان سیر و سلوک کنی....
خودمونیما...زیاد ناراحت نشو

مقداد-عمار;592963 نوشت:
سلام داداش
نمیدونم چی بگم....خود منم گناهکارم که بماند
دوستان مثال های زیادی از پیامبران آوردند...به نظرم امام حسین اومد که بگه خدا زیباست...امام حسین اومد بگه انسان های قمار باز شراب خوار و گناهکار هم میتونن برگردن...همین حر ریاحی مگه آب رو روی امام نبست ولی آخرش چی شد؟؟
نشنیدی مگه امام حسین برای شمر گریه میکرد...مشکل ما اینه که در دینمون اندیشه نمیکنیم...خدایی واسه خودمون ساختیم که....
من با عقل ناقصم اینو میگم که خدا زیباست...اونقدر زیبا هست که گناهان منو میبخشه ....
در رابطه با برخورد با اون اشخاص باید بگم که اگر حق کاملا با شما باشه ، باید اونقدر معرفت داشته که سر نمازاتون براش دعا کنید نه گله....اصلا از خودمون بپرسیم که ما برای اینا دعا میکنیم؟؟ ما برای کی دعا میکنیم؟؟
برای داعشی ها دعا میکنیم به راه راست برگردن؟؟؟اونا مقصرند؟؟ یا ما؟؟ یا منه طلبه؟یا منه....اصلا ما وظیفه مون تو این جهان چیه؟
اومدیم کسی رو که اهل قمار و به گناه آلوده هست بزنیم داغون کنیم و با همفکرامون شاد باشیم؟؟
آیت الله قاضی 2 سال با یک شراب خوار نجس که مردم ازش دور میشدن سلام علیک میکرد...با زبان خودش"مخلصیم" و....
بعد 2 سال تو نماز شبش با خدا گفت:خدایا ما اینکارو فقط برا تو کردیم...بیا درستش کن...فرداییش رفت بهش گفت 2 رکعت نماز میخونی؟؟
فرد گناهکار گفت:چی؟من و نماز؟ من اصلا بلد نیستم....با خودش کلنجار رفت و گفت حالا که شومایی باشه...ولی من که بیدار نمیشم؟
قاضی گفت بیدار میشی...
(بابا جون معرفت میخواد ....دل رو باید بدی بهش)
خلاصه شب شد و بیخوابی نذاشت بخوابه...رفت وضو بگیره..آب رو که به کف دستش گرفت خودشو توش دید و گفت :خدایا این آقا خیلی منو دوست داره، کسی دوروبر من نمیاد.....زد زیر گریه..شروع کرد به وضو گرفتن...شد یکی از قباد نجف....چون فهمید یک دوستی داره....یکی اینو میخواد
خدا بندهاشو دوست داره....حتی از خودشون یک فرعون بسازه..و بعدش یک موسی میفرسته تا هدایتشون کنه...
خدا باید آب دهنو راه بندازه...هر فکری که آب دهن راه نندازه خدا نیست...اونی که دوسش نداری خدا نیست...

داستانای ضد و نقیص زیاده!! مثلا یکی میاد این موردو میبینه بعد جای دیگه میبینه که میگن فلان امام گفته از کافر(فرض کنیم خطاکار اصلا) دوری کنید!! حالا ما به چشممون اعتماد کنیم یا گوشمون!!؟

Masood11;592995 نوشت:
داستانای ضد و نقیص زیاده!! مثلا یکی میاد این موردو میبینه بعد جای دیگه میبینه که میگن فلان امام گفته از کافر(فرض کنیم خطاکار اصلا) دوری کنید!! حالا ما به چشممون اعتماد کنیم یا گوشمون!!؟

سلام علیکم
ما دینی واسه خودمون ساختیم که یه من روغن روشه....
جایی واسه تنفس نداریم...خدایی که فقط عذابش به ما میرسه و هیچ خوبی نداره...خداوند رحمان و رحیم هست...چه کسی خوبی و رحمانیت خدا رو به مردم جهان که چه عرض کنم همین جامعه خودمون رسونده ؟؟
منظور بنده اینه که میشه ادم های خطاکار رو هم اصلاح کرد...مگه امامان ما برای چی آمده بودن... امام علی ای آمد که میخواست ابن ملجم قاتل خودش رو ببخشه...
امام حسینی که میخواست شمر رو هدایت کنه..براش گریه میکنه...امام حسینی که به شمر گفت حیف این کراماتی که خدا بهت داده نیست از خودت شمر درست کردی؟؟
ما اگر آدم شده باشیم...برای هدایت خطاکاران وارد عمل میشیم..نه بین هم عقیده هامون خوش بگذرونیم...
در زمان ظهور 70 هزار عالم جلو امام زمان می ایستن باهاش مقابله میکنن...یکم تفکر کنید...

http://dl.mobarezclip.com/Zendegi-akharozaman.mp3

تحقیق و تفکر-----تحقیق و تفکر----------تحقیق و تفکر

از خودتون خیلی سوال کنید و روی کاغذ بنویسید....خیلی ها 60 سال زیر منبر ها بودن ولی هیچ اثری روی رفتارشون،کردارشون نداشت....غیبت هاشون ترک نشد
فاصله حق و باطل یک تار مو هست...
و به دنبال سوال های بی جوابتان باشید...
من الله توفیق

از دور صداهایی می آید....

عارف;592855 نوشت:
روزی حضرت موسی از قارون نزد خدا گله کرد و دعا کرد که خدا یک گوشمالی بهش بدهد.
چند روز بعد دید که قارون گردن کلفت تر و ظالم تر و نیرومند تر شده.به خدا عرض کرد :خدایا منه پیغمبر اینهمه دعا کردم که قارون را ادب کنی ولی ظاهرا قارون بزرگتر و ظالمتر شده.
خداوند متعال فرمودند من به خاطر دعای تو محبت خودم را بیشتر از دلش خالی کردم و او بیشتر از من دور شد.

سلام علیکم

چه تنبیهی بدتر از این...

خیلی قشنگ بود

ممنون

مقداد-عمار;592963 نوشت:
فقط اینو میدونم که خیلی از ما توهم دینداری داریم....

سلام علیکم

شاید هم به این مساله فکر نکرده ایم که میشود چنین انسانی را هم هدایت کرد ؟

مقداد-عمار;593015 نوشت:

امام حسینی که میخواست شمر رو هدایت کنه..براش گریه میکنه...امام حسینی که به شمر گفت حیف این کراماتی که خدا بهت داده نیست از خودت شمر درست کردی؟؟

سلام
معذرت می خوام چه کسی گفته امام حسین هدفش هدایت شمر بوده ؟
آیا در مقابل دیوار ایستادن و موعظه کردن کاری عقلانی است ؟
اگر موعظه ای از امام نقل شده خطاب به جماعت خطاکار بوده تا در تاریخ برای همه نسلها تکرار شود .
چرا برای شمر گریه کرد ؟ دلش به حال شمر سوخت ؟
نه عزیزم او برای غفلت انسانیت گریست . وقتی دید انسانی که باید اشرف مخلوقات باشد تا این درجه نزول می کند و هدف از آفرنشش را غافل است - خشم خدا را دید و بر این بی حُرمتی به خالق این موجود گریست .
البته خوب فرمودید که برای هدایت خطاکاران کم کاری شده اما نباید خطاکار غافل را با معاند لجوج یکی دانست .
در کربلا قومی بر امام تاختند که با پیامبر و ائمه اطهار مأنوس بودند . پای منبر رسول خدا موعظه ها شنیده بودند . وجوب احترام به خاندانش را از طریق وحی که زبان خداست شنیدند . هدایت از این بالا تر ؟ پس چرا حُرمت شکستند ؟
چرا خود دعوت کردند و خود نیز او را محاصره کردند . یا از همیاری او سر باز زدند .
پس باید به یک سری عواملی اشاره کرد که مانند دیوار می کند انسان را . که در آن صورت باید دیوار را فرو ریخت نه اینکه در مقابلش ایستاد و موعظه نمود .

مرید الحسین (ع);593182 نوشت:
معذرت می خوام چه کسی گفته امام حسین هدفش هدایت شمر بوده ؟

سلام علیکم
برادر من، من نگفتم تنها هدف امام هدایت شمر بوده...
همونطور که گفته بودم شما هم فرمودید حسین(ع) برای غفلت انسان ها گریست..نه فقط شمر...متون بنده را خوب نخواندید...
منظور بنده این بود که حتی شمر هم میتواند قابل هدایت باشد...
ابا عبدالله به معنای حقیقی پدر معنوی همه ی ماست...او چیزی جز خوبی برای بشر نخواست...

مرید الحسین (ع);593182 نوشت:
اگر موعظه ای از امام نقل شده خطاب به جماعت خطاکار بوده تا در تاریخ برای همه نسلها تکرار شود .

دوست عزیز، همانطور که گفتم ، خیلی از ما توهم دینداری داریم...شما در کدام منبر درباره ی 25 سال خانه نشینی امام علی(ع) شنیدید...آیا امام در این 25 سال هیچ کاری نکردند...چرا، اتفاقا کردند...ما حالات امامان خودمون رو درک نکردیم...و جایی هم گفته نمیشود....خود انسان باید تحقیق کند...خیلی از مطالب در منابر گفته نمیشود...

مرید الحسین (ع);593182 نوشت:
البته خوب فرمودید که برای هدایت خطاکاران کم کاری شده اما نباید خطاکار غافل را با معاند لجوج یکی دانست .

خداوند و امامان تا جایی که امکان داشته باشد برای بندگانشان رهنمود میفرستند...مثالی زده بودم...فرعون چه شخصیتی بود؟؟مگر خدا موسی را نفرستاد...شمر که در مقابل فرعون قابل قیاس نیست....خداوندی که در آخرین لحظه توبه بنده خود را میپذیرد...

مرید الحسین (ع);593182 نوشت:
پس باید به یک سری عواملی اشاره کرد که مانند دیوار می کند انسان را

عوامل ، انسان را دیوار نمیکند... این انسان هست که کار را برای خویش سخت میکند...وخود را از رحمانیت خدا دور میکند...

مرید الحسین (ع);593182 نوشت:
نه عزیزم او برای غفلت انسانیت گریست . وقتی دید انسانی که باید اشرف مخلوقات باشد تا این درجه نزول می کند و هدف از آفرنشش را غافل است - خشم خدا را دید و بر این بی حُرمتی به خالق این موجود گریست .

بله درست میگید...بله، ما درمقابل داعش و تکفیری ها و دجال زمانه میجنگیم تا آخرین نفس ولی با اشک...چون اینها راه هدایت براشون فراهم نبوده...تقصیری ندارند...حتی اگر مقصر هم باشند ما وظیفه هدایت باید داشته باشیم....(این مطالب حاصل عقل ناقص بنده هست و چنین معرفتی حاصل سال ها تلاش خود انسان هست... ان شاءالله ما هم جزو چنین افرادی باشیم)

آیت الله بهجت فرمودند : اینقدر که دعا میکنید امام زمان بیاد ، نمیترسید؟؟
آیا ما حال درک امام زمان(عج) رو داریم؟؟
با آب و جارو کردن چیزی حاصل نمیشود...باید برویم تا بشویم .

از دور صداهایی می آید . . .

مقداد-عمار;593482 نوشت:

منظور بنده این بود که حتی شمر هم میتواند قابل هدایت باشد...


اتفاقاً من با این ایده مخالفم . شما نمونه بیاورید که در حد شمر یا بقول شما فرعون هدایت شده باشند .
نقل قول:
شما در کدام منبر درباره ی 25 سال خانه نشینی امام علی(ع) شنیدید...آیا امام در این 25 سال هیچ کاری نکردند...چرا، اتفاقا کردند...ما حالات امامان خودمون رو درک نکردیم...و جایی هم گفته نمیشود

شاید شما نشنیده باشید به همه ربط ندهید .
تازه آنهمه امام کار کردند آیا شمر ها منقلب و دگرگون شدند ؟
نقل قول:
خداوندی که در آخرین لحظه توبه بنده خود را میپذیرد...
نقل قول:

تا آنجا که من در قرآن دیدم اگر توبه را به آخرین لحظات عمر واگذار کنیم پذیرفته نیست .
نقل قول:
عوامل ، انسان را دیوار نمیکند... این انسان هست که کار را برای خویش سخت میکند...وخود را از رحمانیت خدا دور میکند...


چکونه انسان بدون اینکه در معرض عوامل قرار نگیرد بطور مادر زادی تبدیل به شخصیتی بی هویت ( دیوار ) میشود ؟
تقصیری ندارند...حتی اگر مقصر هم باشند ما وظیفه هدایت باید داشته باشیم

این ایده را هم نمی پذیرم که افرادی مانند تکفیری ها به دلیل هدایت نکردن ما به این رو افتاده اند .
بلکه اعتقادم این است که چون در معرض تبلیغات رنگین تر بوده اند و دوم اینکه تطمیع شده اند ( همان حالتی که برای کوفیان متصور است ) و سوم نوع شخصیت انسانی آنان دست بدست داده تا به اینگونه افرادی تبدیل شوند .
نقل قول:
آیت الله بهجت فرمودند : اینقدر که دعا میکنید امام زمان بیاد ، نمیترسید؟؟
آیا ما حال درک امام زمان(عج) رو داریم؟؟
با آب و جارو کردن چیزی حاصل نمیشود...باید برویم تا بشویم .

باز هم میگویم همه را با آنچه خود داری ارزیابی نکن .
امام فرمودند : ملت ما از امت زمان رسول خدا هم برترند .
آنهمه قداست و از جان گذشتگی و در صحنه بودن و از مرگ نهراسیدن خصوصیاتی نیست که از آنها بسادگی گذشت . پس توسط فرزندان این مرز و بوم نشان داده شده که « حال درک امام زمان » را دارند .انشاء الله .
و البته باز به جرأت بگویم که « انتساب آب و جارو کردن » به ملت ما و خانواده های ایثارگران معزز توهین بزرگی است .
و باز بگویم که « چشم بصیرت داشته باشید تا ببینیم که رفتیم تا که شدیم »

مرید الحسین (ع);593667 نوشت:
اتفاقاً من با این ایده مخالفم . شما نمونه بیاورید که در حد شمر یا بقول شما فرعون هدایت شده باشند .

سلام علیکم
قرارنییست هدایت بشند یا نشوند...مهم نفس خود کار هست که امامان برای این کار اومده بودند...
در فایل زیر آمده، خداوند و اولیا اش از سرطانی بدشون نمیاید بلکه از سرطان بدشان می آید...از بدی ها بدشون می آید نه از خطاکار...بله برای همین خدا به خاطر فرعون، موسی را فرستاد...اگر هدایت شدن که فبها اگر نشدند عذاب آخرت است...
مرید الحسین (ع);593667 نوشت:
تا آنجا که من در قرآن دیدم اگر توبه را به آخرین لحظات عمر واگذار کنیم پذیرفته نیست .

سلام علیکم
یک سوالی ذهن بنده رو درگیر کرده...چرا شما اینقدر از بیانات بنده بد برداشت میکنید؟؟؟

من کی گفتم 60 سال خوش باشیم بعدش بیایم توبه کنیم؟؟منظورم این بوده که 60 ساله ها هم میتوانند توبه کنند...خدا بدی ها رو به خوبی ها تبدیل میکند عزیزم...این دردیست که سخن میگویم...خدایی واسه خودمون درست کردیم که اگر 40 سال گناه کردیم دیگه جامون ته جهنم هست....لطفا انکار نکنید...دین زدگی در جامعه موج میزند...شما کل جامعه را ببینید

مرید الحسین (ع);593667 نوشت:
خداوندی که در آخرین لحظه توبه بنده خود را میپذیرد...
تا آنجا که من در قرآن دیدم اگر توبه را به آخرین لحظات عمر واگذار کنیم پذیرفته نیست .
عوامل ، انسان را دیوار نمیکند... این انسان هست که کار را برای خویش سخت میکند...وخود را از رحمانیت خدا دور میکند...
چکونه انسان بدون اینکه در معرض عوامل قرار نگیرد بطور مادر زادی تبدیل به شخصیتی بی هویت ( دیوار ) میشود ؟
تقصیری ندارند...حتی اگر مقصر هم باشند ما وظیفه هدایت باید داشته باشیم

من تمام سوال های شما رو جواب دادم...شما برید تمام متون بنده رو خط به خط بخوانید...امثال قمار باز و شرابخوار هایی که شرایطش نبوده تا به راه راست بیان ولی در واپسین لحظات مثل قضیه آیت الله قاضی و... توبه اونا پذیرفته شده...
امام علی که بالا سر یکی از دشمنانش رفت گفت اگر همین الآن توبه کنی خودم شفائتت میکنم(الآن یادم نیست کی بود)...اینه حقیقته ...

مرید الحسین (ع);593667 نوشت:
و البته باز به جرأت بگویم که « انتساب آب و جارو کردن » به ملت ما و خانواده های ایثارگران معزز توهین بزرگی است .
و باز بگویم که « چشم بصیرت داشته باشید تا ببینیم که رفتیم تا که شدیم »

ان شاءالله خدا به همه ی ما چشم بصیرت بده...
دوست عزیز منظور بنده از آب و جارو کردن ، این بود که دم در خونه نشینیم و دعا کنیم امام زمان بیاد...باید کار کنیم...بریم سراغ کارهای سخت تا برداریم...موانع ظهور رو صاف کنیم...شهدای عزیز تا آخر عمر حق به گردنمون دارن و من نوکریشون رو میکنم...اونا رفتن تا ما وظیفه بعدی رو انجام بدیم...

دوست عزیز ما به اندازه ظریفیت بشری خودمون باید مطابق با اسلام خودمون رو بسازیم سپس در اینجا وظیفه ماست تا اگر هم با تکفیری ها ودشمنان مواجهه شدیم...راهی برای هدایتشون پیدا کنیم...اگر نشد از حقمون دفاع میکنیم اما با اشک .

مرید الحسین (ع);593667 نوشت:
باز هم میگویم همه را با آنچه خود داری ارزیابی نکن .
امام فرمودند : ملت ما از امت زمان رسول خدا هم برترند .
آنهمه قداست و از جان گذشتگی و در صحنه بودن و از مرگ نهراسیدن خصوصیاتی نیست که از آنها بسادگی گذشت . پس توسط فرزندان این مرز و بوم نشان داده شده که « حال درک امام زمان » را دارند .انشاء الله .

خدایا العفو...من کی چنین حرف هایی زدم...لطفا بد برداشت نکنید...اگر ما حال درک امام زمان رو داشتیم تا کنون آمده بودند...
اگر با آب و جارو آمده بود پس چرا رفت؟؟ ما انقلاب کردیم، تا همین مقدمه رو فراهم کردیم....در این حین همه وظیفه دارند به خصوص بعضی عده از رهبران دینی و فرهنگی و....
به نظر شما کم کاری نشده؟؟چقدر حضرت آقا از دست مسئولان به صدا درآمدند....گوش و چشم بصیرت لازم است....
مثلا همین سیستم آموزشی کشور، یک شخص 12 سال (=16000 ساعت) در مدرسه حضور داره....نه انگلیسی نه عربی نه . . . نمیتونه حرف بزنه...مگر اینکه بازم برداشت شخصی کرده باشم...در تاریخ مدرسه ،ما در دهه چهل فقط از یک لات بزرگ تهران اون زمان یعنی شعبان بی مخ صحبت شده ولی یک شخصی دیگری نیز بود به نام طیب....او اگر از شعبان بی مخ بزرگتر نبود کوچکتر هم نبود

حقایق رو ببینید...امثال شهید احمدی روشن خودشون تلاش کردند...وگرنه اگر فقط به همین کلاس ها اکتفا میکردن به اینجا نمیرسیدن...
همین الآن هم کسانی هستند که زمان انقلاب ،مجاهدانه تلاش کردند ولی الآن از مسیر منحرف شدند..هممون هم میشناسیم
ما نباید بدعت از خودمون بجا بزاریم...اگر الگو های ما اولیا ی خدا..امامان هستند باید ببینیم اونا چگونه در زمانه خودشون رفتار میکردند....
مگر امام حسین(ع) جانم فدایش ، بالای نیزه ها قرآن نمیخواند...برای کسب رحمانیت خدا حتی در اون شرایط...منظور من از حال امام اینه...حتما شنیده اید که 70 هزار عالم جلوی امام زمان رو میگیرن...این به چه معنیست؟؟؟

باز هم تفکر تفکر تفکر
اینا رو بشنوید شاید قسمتی از جوابتون توش باشه...
http://dl.bidarbash.net/Audio/S%20.%20Hasan%20Aghamiri%20-%20Sha%27ane%20Imam%20%5B128-3D%5D.mp3
زندگی نامه طیب
http://www.pajoohe.com/FA/index.php?Page=definition&UID=36489

چرا این واقعیت از چشم بچه های ما دور بماند؟؟؟
حتما ماجرای ادواردو آنیلی را شنیده اید؟؟اگر نشنیده اید بروید تحقیق کنید....
کسی که مالک شرکت های معروف میتوانست باشد ولی....پدرش تحت فشار بود...چون این خانواده تحت پوشش رسانه ها بودند و این عمل ادواردو بازتاب بدی برای آنها داشت..(نتیجه: تبلیغاتی که شما فرمودید همه جا هست ...و داعشی ها هم بی بهره نبودند...آنها (یه علقایی توحید رو براشون جذاب کردند...کسی که میگه 7 تا آدم رو بکشی میری بهشت خیلی حرفا !! ! ).....
تکلیف ما این وسط چیه؟ ما میخواهیم کی رو بیاریم؟؟ براش باید چکار کنیم؟؟(آب و جارو همینجاس، 7 میلیارد جمعیت، چند نفر میدونن مهدی کیست؟؟)---قومی تا خودش نخواهد نمیتواند تغییر پیدا کند...تغییرات به واسطه خود مردم هست

ببخشید طولانی شد ولی من دیگه وقت ندارم بیام...تمام حرف های من در نظرات قبلی شفاف آمده....از من اگر اشتباهی سر زد پوزش میخواهم.
ان شاءالله سوء تفاهمات برطرف شده باشد

از ازل نام تو مقصود دلم بود حسین
اللهم عجل لولیک الفرج

.امین.;593158 نوشت:
شاید هم به این مساله فکر نکرده ایم که میشود چنین انسانی را هم هدایت کرد ؟

صد درصد میشود....همین درد ما هست....لطفا نظات قبلی بنده رو بخوانید...
خدا خیلی مهربانه...همونطور که فرمودند اگر بندگان گنهکارم بدانند که چقدر مشتاق توبه و بازگشت انان هستم از شدت شوق میمیرند...

بروید روی کاغذ با خودتون فکر کنید که چرا آمده ایم ، کجا هستیم، و به کجا میرویم(امام علی(ع) گفته اند)...
سوال های بی جواب زیاد هست و وقت هم تنگ...چرا؟؟ چون پیامبر بزرگ اسلام هم در واپسین لحظات از شناخت خدا احساس عجز کرد چه برسد به ما...
خلاصه...سوال زیاد است و جواب کم
خدایا دشمنان ما اگر قابل هدایت اند، هدایت کن اگر نیستند نیست و نابود بفرما ....

به امید روزی که امام بیاید و از این ورطه گمراهی نجات پیدا کنیم...

یا علی

مقداد-عمار;593782 نوشت:
صد درصد میشود....همین درد ما هست....لطفا نظات قبلی بنده رو بخوانید...خدا خیلی مهربانه...همونطور که فرمودند اگر بندگان گنهکارم بدانند که چقدر مشتاق توبه و بازگشت انان هستم از شدت شوق میمیرند...بروید روی کاغذ با خودتون فکر کنید که چرا آمده ایم ، کجا هستیم، و به کجا میرویم(امام علی(ع) گفته اند)...سوال های بی جواب زیاد هست و وقت هم تنگ...چرا؟؟ چون پیامبر بزرگ اسلام هم در واپسین لحظات از شناخت خدا احساس عجز کرد چه برسد به ما...خلاصه...سوال زیاد است و جواب کمخدایا دشمنان ما اگر قابل هدایت اند، هدایت کن اگر نیستند نیست و نابود بفرما ....به امید روزی که امام بیاید و از این ورطه گمراهی نجات پیدا کنیم...یا علی

سلام علیکم

ولی به نظر بنده صددرصد نیست. هدایت انسانها بدست خداست و هموست که میداند چه کسی لایق هدایت است و چه کسی نیست. در قرآن کریم ذکر شده که چه کسانی مشمول هدایت الهی نمیشوند ، از جمله آنها ظالمین هستند.اما وظیفه ما امر به معروف و نهی از منکر است همانطور که وظیفه پیامبر اکرم صلی الله علیه واله انذار مردم بود. پس نباید با این فکر که اینها قابل هدایت نیستند در این کار کوتاهی کنیم چون ما علم به این نداریم که چه کسی قابل هدایت است و چه کسی نیست.

.امین.;593910 نوشت:
سلام علیکم

ولی به نظر بنده صددرصد نیست. هدایت انسانها بدست خداست و هموست که میداند چه کسی لایق هدایت است و چه کسی نیست. در قرآن کریم ذکر شده که چه کسانی مشمول هدایت الهی نمیشوند ، از جمله آنها ظالمین هستند.اما وظیفه ما امر به معروف و نهی از منکر است همانطور که وظیفه پیامبر اکرم صلی الله علیه واله انذار مردم بود. پس نباید با این فکر که اینها قابل هدایت نیستند در این کار کوتاهی کنیم چون ما علم به این نداریم که چه کسی قابل هدایت است و چه کسی نیست.

بله، درست میفرمایید
فی امان الله

مقداد-عمار;593779 نوشت:

یک سوالی ذهن بنده رو درگیر کرده...چرا شما اینقدر از بیانات بنده بد برداشت میکنید؟؟؟


خواستم ادامه بدهم اما وقتی نیت مرا بد دیدی و مرا برداشت کننده ی بد می بینی سودی در ادامه ندیدم .
استغفرالله اگر نسبت به شما بزرگوار نیت بد داشتم . این حقیر همیشه خودم را شاگردی که در پی مجهولات ذهنی اش نزد شما فرهیختگان میبیند تصور می کنم .
از اینکه شما را رنجاندم طلب عفو میکنم .

مرید الحسین (ع);594171 نوشت:
خواستم ادامه بدهم اما وقتی نیت مرا بد دیدی و مرا برداشت کننده ی بد می بینی سودی در ادامه ندیدم .
استغفرالله اگر نسبت به شما بزرگوار نیت بد داشتم . این حقیر همیشه خودم را شاگردی که در پی مجهولات ذهنی اش نزد شما فرهیختگان میبیند تصور می کنم .
از اینکه شما را رنجاندم طلب عفو میکنم .

سلام برادر عزیزم
دو پهلو حرف نزنید...من کی باشم تا نیت افراد را تشخیص بدم و بگویم...
این، شاید جملات من جوری بوده و منظور اصلی نرسیده...
به هر حال ما شما رو دوست داریم
یا علی

20dar20;591500 نوشت:

واقعا جای سواله برای من چرا کسی نیست جواب ایشونو بده ؟؟ مگه نمیگن این هیئت ها صاحب داره پس کو ؟؟ من که چیزی نمیبینم هر روز هم این اقا گنده میشه ؟؟؟؟؟؟

20dar20;591554 نوشت:

ایا درسته این شخص بیاد برای حسین نوحه بگه و امام حسین چیزی نگه ؟؟
یک بار یکی بهم گفت امام حسین همه جور ادمو میپذیره !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

http://www.askdin.com/thread44392.html
جمع بندی - 1
سوال : آیا واقعه امام حسین(ع) حقیقت دارد؟

پاسخ :
با توجه گفته ی شما در ابتدا اجازه دهید اشاره شود شهیدمطهری در مقاله تحت عنوان «جست و جو حقیقت» نکته‌های بسیار سودمندی مطرح کرده، تفصیل سخنان ایشان را در جای خود (1) مطالعه نمایید که بسیار برای شما مفید است.
بر اساس تحلیل حکیمانه ایشان خلاصه از گفته‌های او در این جا بازگو می‌شود:
ایشان معتقد است که برخی افراد در دوران زندگی از نظر شک و یقین دچار بحران می‌شوند. بحران ممکن است در آغاز نوجوانی از حدود دوازده تا سی سالگی برای آن ها به وجود بیاید (افراد طبق شرایط خاص در این باب متفاوت اند ) به هر حال بحرانی است در افکار و عقاید مذهبی انسان و رفتارهای گوناگون فردی و اجتماعی و اخلاقی. این گونه افراد در شرایط حساس قرار می گیرند. باید با آنان از راه درست برخورد شود . با آرامش و منطق به شبهات فکری آن ها جواب داده شود . آن ها نیز باید تلاش نمایند از طریق پرس و جو از کارشناسان مربوط مشکلات فکری و روحی خود را برطرف سازند.
شک از دید ایشان دو نوع است، یکی شک مقدس و دیگر شک غیر مقدس. شک قسم دوم ویرانگر و خطرناک است . اگر علاج نشود انسان را به تباهی می‌رساند، اما شک مقدس انسان را وادار می‌کند که در پی حقیقت برود . مثل درد برای بیمار است، هر بیماری اگر درد داشته باشد، بالاخره شخص را وادار می‌کند که در پی درمان برود. اگر درد نداشته باشد، او را نسبت به بیماریش بی تفاوت نگاه می‌دارد و بالاخره از پا در می آورد.
شک مقدس مثل بیماری با درد است . خودش یک نوع درد روحی است و باید در پی علاجش رفت. کسی حضور رسول خدا آمد و عرض کرد: هلاک شدم، به فریادم برسید. پیامبر فرمود: حتما شیطان آمده از تو پرسیده که تو را کی آفریده است؟ عرض نمود :آری . حضرت فرمود:در جواب شیطان گفتی: مرا خدا آفریده است . بعد شیطان پرسید که پس خدا را کی آفریده؟ و نتوانستی جواب او را بدهی.
برای همین سراسیمه آمدی تا نجات یابی، نگران نباشید خداوند تو را نجات می‌دهد. عبادت خداوند ،نماز، ذکر و دعا زیاد بخوان. تمام وسوسه ها از ذهن تو برطرف می‌شود. آن شخص طبق دستور رسول خدا پیوسته در عبادت و دعا بود و از وسوسه شیطان نجات یافت. (2)
با توجه به این بیان جواب شما به دست خواهد آمد، ولی اگر اموری یاد شده در پرسش از حد وسوسه و خطور در ذهن به مرحله باور نرسد و موجب انکار عقاید دینی نشود و کارهای عملی غیر اخلاقی نیز انجام نشود و فقط خطور در ذهن باشد، گناه محسوب نمی‌شود، ولی باید وسوسه‌ها را درمان نمود تا موجب پیامد عینی و سلب اعتقاد و یا باعث گناه عملی نگردد.

با توجه به این اصل کلی در مسله شما هم چیزی شبیه این رخ داد مطرح است لذا باید توجه داشت که برای رفع شبهه در باره امام حسین از ذهن تان خودرا بدهکار امام بدانید ونه طلب کار از او
اگر مشکلاتی برای شما رخ داد آیا از آنچه برای امام تان رخ داد بشتر است ؟؟؟
شما سعی کنید خودرا برای امام تان بخواهید نه امام را برای خود یعنی این تصور را نداشته باشید که اگر امام ع به شما فلان حاجت را داد با او باشید اگر به حاجتت نرسیدی با او نباشی .
گرچه امام هرچه برای شما مصلحت باشد نزد خدا شفاعت می کند تا خداوند آن را به شما بدهد ولی این تلقی شما از مسله برای تان چالش بر انگیز است . به گفته مولوی :
کرده ی تاویل حرف بکر را
خویش را تاویل کن نه ذکر را
امام تان همه چیزش را برای خدا داد شما چه ؟؟
برای چند مورد کار نا چیز آنهمه از امام خود را طلب کار دانستند انصاف است ؟؟
اگر هم مشکلاتی برای رخ شما داده ممکن است برای امتحان تو بوده باشد بر اساس آیات و روایات، حیات و زندگی در نظام خلقت طوری تنظیم شده که با بلا و مشکلات همراه است. از جمله آیه سوره بلد که می‏فرماید: (و لقد خلقنا الانسان فی کبد) منتهی گاهی بلا و گرفتاری ازروی اختیار است. مثل این که کاری را از روی جهل، عدم تدبیر و یا از روی لجاجت انجام دهیم؛ ولی گاهی گرفتاری‏ها غیر اختیاری است مثل حوادثی که ناگهانی اتفاق می‏افتد. در این صورت است که انسان مورد آزمایش قرار می‏گیرد. امام باقر(ع) فرمود: هرگاه خدای متعال بنده را دوست دارد او را به بلا غوطه ور می‏سازد و باران بلا را بر سر او می‏ریزد و چون به درگاه خدا دعا کند، خداوند می‏فرماید: لبیک بنده من! اگر خواسته ترا به زودی دهم می‏توانم و اگر برایت ذخیره کنم بهتر است و نیز امام باقر در حدیث دیگر فرمود: مومن در دنیا به اندازه دینش مبتلا شود .
نیز فرمود: مومن مانند کفه‏ ترازو است که هر چه بر ایمانش بیفزاید بر بلاء (امتحانش) افزوده شود.
و نیز فرمود: بر مومن چهل شب نگذرد جز آنکه بلایی برایش ایجاد شود که غمگینش سازد تا موجب تذکرش شود.
همة اینها برای امتحان است که مومن خوب، سردی و گرمی روزگار را بچشد و بر کمال خود بیفزاید. صبر و مقاومت در برابر این گونه حوادث موجب اجر و پاداش بزرگ است. بنابر این قسم دوم از گرفتاری و بلا برای امتحان و آزمایش دین است.

پی‌نوشت‌ها:
1- مجموعه مقالات، انتشارات جامعه مدرسین قم، 1362 ش .
2- مطهری، مجموعه مقالات، ص 268 و 270.

http://www.askdin.com/thread44392.html
جمع بندی - 2
سوال : آیا واقعه امام حسین(ع) حقیقت دارد؟

پاسخ :
البته توجه داشته باشید که حاجت دهنده خداوند است وتوسل به ائمه ع سبب ووسیله است در باره این که خداوند چرا دیر حاجات را بر آورده می کند اسرار نهفته بسیار است ولی به اختصار باید گفت :
اگر به اوصاف الهی توجه کنیم و به صفات پروردگار ایمان بیاوریم و بدانیم خداوند رئوف و رحیم است، در می‌یابیم که اگر خواسته­ های انسان بر آورده نمی­شود، دلیلش بخل یا نارضایتی از انسان نیست. گاهی دعاها به صورت‌های دیگر اجابت می­شود، اما تصور می­کنیم که به اجابت نرسیده است.گاهی نیز اجابت می­شود، اما حاجت دیرتر داده می­شود و این به مصلحت شخص است، اما چون انسان عجول است، دچار اضطراب و یا حتی یأس و ناامیدی می­شود.
خداوند با توجه به کمال و سعادت و مصلحت انسان خواسته­ های او را اجابت می­کند. در دعای افتتاح می­خوانیم: «اگر حاجتم را دیر برآوردی، از سر نادانی بر تو عتاب کردم،‌در صورتی که تأخیر در اجابت حاجتم برایم بهتر بوده است، زیرا تو به امور آگاهی».
البته شیطان در یکی از مواردی که وسوسه می­کند، همین مورد تأخیر اجابت دعا است. از این راه انسان را مأیوس می­کند تا او به خدا بدبین شود. ائمه اطهار(ع) به این نکته توجه داشته و همگان را از افتادن به دام بدبینی و سوء ظن به خدا برحذر داشته اند. امیرمؤمنان(ع) می­فرماید: «دیر اجابت نمودن خدا، ‌تو را ناامید نکند که همانا بخشش،‌بسته به مقدار درخواست است و چه بسا در اجابت دعای تو تأخیر رخ دهد تا درخواست تو طولانی­تر گردد و بخشش او کامل­تر شود. چه بسا چیزی را خواسته­ای و تو را نداده و بهتر از آن را در این دنیا یا آن دنیا داده و یا بهتر آن بوده که آن را از تو باز دارد. چه بسا چیزی را طلب نمودی که اگر به تو می‌داد،‌تباهی دین و دنیای خود را در آن می­دیدی».(1)
پس تأخیر اجابت دعا، نشان کم لطفی و کم محبتی خدا نیست، بلکه گاهی بر عکس، هرچه بیشتر تأخیر شود، دلیل بر بیشتر دوست داشتن خدا است. امام صادق(ع) می­فرماید: «وقتی که مؤمنی دعا می­کند،‌خداوند به ملائکه می­فرماید: دعایش را مستجاب نمودم، ولی آن را نگه دارید و عطا نکنید که من دوست دارم صدای این بندة مؤمن را بشنوم. بنده‌ای هم هست که دعا می­کند و خداوند می­فرماید: زود حاجتش را بدهید که آوازش را دوست ندارم».(2)
اگر کسی بداند خداوند در عوض عدم اجابت دعا در دنیا، چه پاداشی برای او در آخرت در نظر گرفته است، هرگز نا امید نمی­شود. امام صادق(ع) می­فرماید: «روز قیامت خداوند متعال می­فرماید: ای بندة من!‌تو مرا خواندی و من اجابتت را به تأخیر انداختم. اکنون ثواب و پاداش تو چنین و چنان است. پس مؤمن آرزو می­کند که کاش هیچ دعایی از او در دنیا اجابت نمی­شد، برای آن ثواب و پاداش نیک که می­بیند».(3)
از روایات استفاده می­شود که هیچ دعایی بی اثر نیست و هر دعایی در دنیا و آخرت تأثیر مناسب خود را دارد، پس در واقع هر دعائی به استجابت می­رسد، اما گونه­های استجابت آن مختلف است.
امام سجاد(ع) می­فرماید: «دعای مؤمن یکی از سه فایده را دارد: یا برای او ذخیره می­گردد یا در دنیا برآورده می­شود یا بلایی را که می­خواست به او برسد،‌از وی می­گرداند».(4)
علاوه بر مطالب یاد شده، همیشه به این نکته توجه داشته باشید که نماز و روزه و دعا و غیره، مطلوبیت ذاتی دارند و فلسفه دعا تنها بر آوردن حوائج به ویژه خواسته­های دنیوی نیست، بلکه نفس دعا و مناجات با خدا،‌صرف نظر از اجابت یا عدم اجابت، موضوعیت دارد و به اصطلاح طلب مهم­تر از مطلوب است.(5)
ما به دعا کردن امر شده ­ایم و باید به این وظیفه عمل کنیم و نتیجه را به خداوند واگذار نماییم.
برای استجابت دعا باید شرایطی را مهیا نمود و موانعی را برطرف ساخت. در ذیل به برخی از شرایط و موانع اشاره می‏شود:
الف) شرایط استجابت دعا:
1 - دعا و ارتباط مداوم با خدا در هر حال:
خداوند به پیامبرش دستور می‏دهد که «نفس خویش را در کمال شکیبایی در هر بامداد و شامگاه به دعا و جلب خشنودی خدا وادار کن».(6)
قرآن کسانی را که فقط در هنگام گرفتاری و مشکلات دعا می‏کنند، مورد نکوهش قرار داده است: «وقتی به انسان گرفتاری و غمی روی می‏آورد، ما را در هر حال (خواب و بیداری، نشسته و ایستاده) بخواند و چون گرفتاریش را برطرف کنیم، برود (و از ارتباط خود با خدا از جهت کمیت و کیفیت بکاهد و گاهی قطع نماید، به گونه‏ای که) گویی اصلاً ما را برای گرفتاری که به او رسیده بود، نخوانده است!».(7)
امام صادق (ع) می‏فرماید: «کسی که پیش‏دستی در دعا نکند و فقط در وقت نزول بلا دست به دعا بردارد، دعایش در آن وقت مستجاب نگردد و فرشتگان گویند: این آواز را نشناسیم». در روایت دیگری آمده که «به او می‏گویند: تا امروز کجا بودی؟!».(8)
در اصول کافی آمده که خداوند به حضرت داوود(ع) فرمود: «مرا در روزهای خوش و آسایش یاد کن تا من دعای تو را در روزهای گرفتاری و سختی اجابت کنم».(9)
2 - دعا باید از صمیم قلب باشد.
تمام ذرات وجود انسان یک چیزی را بخواهد و طلب کند و دل و زبانش با عمل و رفتارش هماهنگ باشد.
3 - اعتماد به خدا و اطمینان به اجابت او:
امام صادق(ع) فرمود: «خدا دعایی را که از دل غافل و بی خبر برخیزد، مستجاب نمی‏کند پس وقتی دعا کنی، از عمق دل به او روی آور (و دلت را با زبانت همراه گردان) و سپس به اجابت دعایت مطمئن باش».(10)
4 - قطع امید از غیر خدا و امید و اطمینان به خداوند.
امام صادق(ع) فرمود: «هرگاه یکی از شما بخواهد که هر چه از خدا درخواست می‏کند، خدا به او عطا فرماید، باید از همه مردم ناامید و مأیوس گردد و هیچ امیدی جز به درگاه خدا نداشته باشد».(11) او به نقطه‏ای از ایمان و توکل باید برسد که بداند همه قدرت‏ها و علل جهان تحت اراده و قدرت الهی قرار دارند.
پس از خدا بخواهد که اسباب و علل مادی و معنوی جهان را جهت صلاح و منفعت او قرار دهد.
5 - دعا باید در کنار تلاش و تدبیر باشد.
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «الداعی بلا عمل کالرامی بلا وتر؛ کسی که دعا می‏کند و به دنبال آن تلاش و عمل نمی‏کند، مانند آن است که بی چله کمان تیر می‏اندازد».(12)
دعا نمی‏تواند جای تلاش و برنامه­ریزی در زندگی را بگیرد، بلکه مکمل آن می‏تواند باشد.
6 - دعا باید با حالت تضرع و دلی شکسته باشد.
امام صادق(ع) فرمود: «هرگاه دلتان شکست، دعا کنید، زیرا دل تا پاک و خالص نشود، شکسته نمی‏شود».(13)
7 - مکان دعا در استجابت تأثیر دارد، مثلاً دعا در حرم امامان (ع) مخصوصاً حرم امام حسین(ع) و کنار خانه خدا به خصوص مقام حضرت ابراهیم(ع) و کنار حجرالاسود.
8 - زمان دعا.
دعای پنهانی و در تاریکی شب زودتر به اجابت می‏رسد، مخصوصاً در قنوت یا سجده نماز «وتر» که بعد از خواندن هشت رکعت نماز شب و دو رکعت نماز شفع خوانده می‏شود.(14)
قرآن می‏فرماید: «پروردگار خود را به حالت تضرع و تذلل و در پنهانی و خفا بخوانید».
دعا در شب‏های ماه رمضان و رجب و دهه اول ذی‏الحجه و غیر آن دعا را به اجابت نزدیک می‏کند.
9 - توسل به چهارده معصوم(ع) و آن‏ها را بر پایه آیه شریفه «وابتغوا الیه الوسیله» وسیله و شفیع قرار دادن.
10 - غسل توبه نماید، سپس با وضو چهار رکعت نماز بخواند در هر رکعت یک مرتبه سوره حمد و سه مرتبه توحید و یک مرتبه سوره «الناس» و یک مرتبه «فلق» را بخوانید. بعد از نماز هفتاد مرتبه استغفرالله ربی و اتوب الیه و بعد از هفت مرتبه «لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم» سپس بگویید: یا عزیز یا غفار اغفرلی ذنوبی و ذنوب جمیع المؤمنین و المؤمنات فانه لا یغفر الذنوب الا انت.»(15)
به این ترتیب شخص در جاده دعا قرار می‏گیرد و باید مراقب باشد تا راه دعا را درست بپیماید، و به بیراهه نرود. نشانی راه دعا را ذکر خواهیم کرد.
ب) موانع استجابت دعا:
امام علی(ع) می‏فرماید: -المعصیة تمنع الاجابة؛(16) گناه مانع اجابت دعا است».
گناهان سه نوع تأثیر منفی در دعا می‏گذارند:
1 - لذت دعا و مناجات را سلب می‏کنند.
انسان دعا می‏کند، اما لذت نمی‏برد و رقت قلب پیدا نمی‏کند.
2 - مانع استجابت دعا می‏شوند.
3 - توفیق دعا کردن یا شرکت نمودن در مجالس دعا را از انسان سلب می‏کنند.
برخی از گناهان در عدم اجابت دعا تأثیر بیشتر دارند که در ذیل به نمونه‏ای از آن‏ها اشاره می‏کنیم.
امام سجاد(ع) فرمود: «گناهانی که دعا را بازمی‏گرداند و مانع استجابت می‏شوند، عبارتند از: بددلی و سوءظن به مؤمنان و کارهای آنان؛ طینت و درونی ناپاک داشتن؛ نفاق و دورویی با برادران و خواهران ایمانی؛ عدم اطمینان به اجابت دعا؛ تأخیر نمازهای واجب (و نخواندن آن در اول وقت فضیلت) آن که وقت آن بگذرد؛ بدزبانی و فحاشی و اهانت کردن؛ نزدیک نشدن به خدا به وسیله صدقه و کارهای نیک».(17)
نیز فرمود: «از جمله گناهانی که مانع استجابت دعا می‏گردد، نافرمانی و رنجاندن خاطر پدر و مادر است».(18)
در برخی از روایات، بداخلاقی سبب باز گرداندن دعا معرفی شده است.
علل عدم اجابت دعاها از دیدگاه امیرالمؤمنین(ع):
مردی به حضرت عرض کرد: خداوند می‏فرماید: «ادعونی استجب لکم» پس چرا ما دعا می‏کنیم، ولی اجابت نمی‏شود، حضرت فرمود: چون دل‏های شما در هشت مورد خیانت و بی وفایی کرد:
1 - خدا را شناختید، ولی حقش را آن گونه که بر شما واجب بود، ادا نکردید. از این رو آن معرفت به کار شما نیامد.
2 - به پیامبر خدا ایمان آوردید، ولی در عمل با سنت و روش او مخالفت کردید، پس ثمره ایمان شما چه شد؟
3 - کتاب خدا (قرآن) را خواندید، ولی در عمل با آن مخالفت کردید.
4 - گفتید ما از آتش دوزخ می‏ترسیم، ولی در همه حالات به واسطه گناهان خود به سوی جهنم می‏روید.
5 - گفتید ما به بهشت تمایل و رغبت داریم، ولی کارهایی انجام می‏دهید که شما را از بهشت دور می‏سازد.
6 - نعمت‏های خدا را استفاده می‏کنید، ولی شکر و سپاس گزاری نمی‏کند.
7 - خداوند فرمود: شیطان دشمن شما است، شما نیز او را دشمن گیرید.(19) شما به زبان او را لعن می‏کنید، ولی در عمل با او دوستی می‏نمایید و از او اطاعت می‏کنید.
8 - عیب‏های مردم را برابر دیدگان‏تان قرار دادید و عیب‏های خود را پشت سرانداختید، در نتیجه کسی را ملامت می‏کنید که خود به ملامت سزاوارتر از او هستید.
با این وضع چه دعایی از شما مستجاب گردد، در صورتی که شما راه‏ها و درهای دعا را به روی خود بسته‏اید؟!
«پس تقوا پیشه کنید؛ کارهایتان را اصلاح کنید؛ امر به معروف و نهی از منکر کنید تا خدا دعایتان را مستجاب کند.(20)
راه دعا از دیدگاه امام صادق(ع):
شخصی خدمت امام صادق(ع) عرض کرد: دو آیه در قرآن است که تأویل و معنای آن را نمی‏دانم. یکی «ادعونی استجب لکم» است، که ما هر چه دعا می‏کنیم، اجابت نمی‏شود. حضرت فرمود: «من سر عدم اجابت دعایتان را به شما می‏گویم. اگر تو خدا را در آن چه دستور فرموده اطاعت کنی و آن گاه او را بخوانی، دعایت را اجابت می‏کند، ولی تو با (دستورهای) او مخالفت کرده، نافرمانی‏اش می‏کنی. او نیز اجابت نمی‏کند. با این حال، اگر خدا را از راهش بخوانی - اگر چه گناهکار باشی - خدا دعایت را مستجاب می‏کند».
آن شخص پرسید: راه دعا چیست؟ فرمود: «نماز (21) که خواندی، ابتدا تمجید کرده، او را به بزرگی می‏ستایی و به هر نحو که می‏توانی، حمد و ستایش می‏کنی، سپس بر پیامبر(ص) و آلش درود می‏فرستی و به تبلیغ رسالتش گواهی می‏دهی، و بر ائمه هدی سلام می‏دهی، آن گاه نعمت‏های خدا را بر خود می‏شماری و او را به خاطر آن‏ها ستایش و شکر می‏کنی. بعد به گناهان خود یکایک اعتراف می‏کنی و هر کدام را که به یادداری، اقرار می‏نمایی. هر کدام را به خاطر نداری، به طور سربسته به زبان می‏آوری و از همه گناهان به درگاه خدا توبه می‏کنی و تصمیم می‏گیری که دیگر گناه نکنی و از روی پشیمانی و صدق نیت و خلوص، و در بیم و امید از آن‏ها استغفار و طلب آمرزش می‏کنی، سپس می‏گویی:
اللهم انی أعتذر الیک من ذنوبی و استغفرک و أتوب الیک فأعنی علی طاعتک و وفّقنی لما اوجبت علی من کل ما یرضیک فانی لم أر أحداً بلغ شیئاً من طاعتک الا بنعمتک علیه قبل طاعتک، فأنعم علی بنعمة أنال به رضوانک و الجنةَ. بعد از رعایت این مراتب، حاجت خود را بخواه، که امیدوارم خدا ناامیدت نکند و حاجتت را برآورد.(22)
چند تذکر:
1 - گاهی با وجود تمام شرایط دعا، دعا مستجاب نمی‏شود، چون به مصلحت ما نیست، یعنی چیزی را طلب می‏کنیم که به سود ما نیست، اگر چه می‏پنداریم به نفع ما است.(23)
2 - گاهی دعا مستجاب می‏شود، ولی از روی مصالحی تحقق عملی آن به تأخیر می‏افتد، حتی ممکن است تا بیست سال طول بکشد تا محقق گردد.
3 - در روایت است خداوند وقتی بنده‏ای را دوست داشته باشد، اجابت دعای او را به تأخیر می‏اندازد تا بنده‏اش با او راز گوید.
از این رو مؤمنان ثابت قدم هیچ گاه از تکرار دعا مأیوس نمی‏شوند، بلکه می‏گویند:
دست از طلب ندارم تا کام من برآید
:Sham: یا جان رسد به جانان یا جان ز تن درآید.
پی‌نوشت‌ها:
1. نهج البلاغه، نامه 31.
2. اصول کافی، ج 4، ص 245.
3. همان، ص 247.
4. تحف العقول، ص 202.
5. مصباح یزدی، بر درگاه دوست، ص 56.
6. کهف (18) آیه 28.
7. یونس (10) آیه 12.
8. اصول کافی، ج 4، ص 219.
9. بحارالانوار، ج 93، ص 381.
10. بحارالانوار ج 93، ص 305.
11. عدة الداعی، ص 97.
12. عدة الداعی، ص 97.
13. مکارم الاخلاق، ص 315.
14. بحارالانوار، ج84، ص167.
15. رساله «لقاءالله»، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، ص 119.
16. غررالحکم، ترجمه محمد علی انصاری، ج 1، ص 32.
17. معانی الاخبار، ص 271، به نقل از کیفرگناه و عواقب آن، سید هاشم رسولی محلاتی.
18. همان، ص 270.
19. مؤمن (40) آیه 60.
20. بحارالانوار، ج 93، ص 376 و 377.
21. غسل و نماز توبه به کیفیتی که ذکر شد.
22. فلاح السائل، ص 38 و 39.
23. قرآن کریم در این مورد می‏گوید: «چه بسا چیزی را خوش ندارید، حال آن که خیر و منفعت شما در آن است و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آن که شر و ضرر شما در آن است. خدا می‏داند، ولی شما نمی‏دانید». سوره بقره، آیه 216.

http://www.askdin.com/thread44392.html
جمع بندی - 4
سوال : آیا واقعه امام حسین(ع) حقیقت دارد؟

پاسخ :
در ابتدا باید اشاره شود که برعکس تصور شما از دعا نکردند باید احساس شرمندگی نمود چون دعا در واقغ عرض نیاز به درگاه خدای بی نیاز است .
انسان هیچگاه ودر هیچ شرایط نباید از دعا غفلت نماید زیرا :
اولاً: دعا کردن و بر زبان آوردن نیازهای خود در پیشگاه خالق هستی در واقع نوعی عبادت است. همان طور که در نماز انسان باید کلمات و الفاظ را بر زبان بیاورد و صِرف خطور آن بر ذهن و قلب کفایت نمی‌کند و باعث ادای تکلیف نمی‌شود، دعا را نیز باید با الفاظ بر زبان جاری نمود و عرض حاجت نمود و خواست دل خود را با خدای خود در میان گذاشت . صرف وجود ذهنی آن نیاز برای برآورده شدن کافی نیست.
دوم: در دعا کردن تابع سیره پیامبر و ائمه(ع) هستیم. آنها دعا و طلب حاجت از خداوند را در قالب الفاظ بر زبان می‌آوردند. با اینکه می‌دانستند که خداوند بدون ذکر حاجت و به زبان آوردن نیازها آن را می‌داند و از قلب بندگانش و نیازهای آنان آگاه است. به خصوص آن که از خداوند چیز می‌خواهیم و دعا می‌کنیم.
سوم : خداوند در قرآن کریم دستور داده که او را بخوانیم و از او چیزی بخواهیم تا به ما داده شود، مثلاً فرمود:
«ادعونی استجب لکم؛(1) مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم».
در روایات نیز بر اصل دعا و خواستن و طلب از خداوند تأکید شده است؛ مثلاً امام باقر(ع) فرمود:
«ما من شیء أفضل عند الله من أن یسأل و یُطلب ممّا عنده و ما أحدٌ أبغض إلى الله ممّن یستکبر عن عبادته ولا یسأل ما عنده؛(2) چیزی نزد خداوند بهتر از این نیست که از او درخواست شود . از آنچه نزد او است خواسته شود . کسی نزد خدا مبغوض‌تر نیست از کسی که از عبادت او تکبر ورزد و سرپیچی کند و آنچه را نزد او است ،درخواست نکند».
در روایت دیگر آمده:
«مَن لم یسأل الله عزوجل من فضله افتقر؛(3) هر کس از فضل خداوند درخواست نکند ،نیازمند و فقیر گردد».
بر اساس این گونه آموزه‌های دینی معلوم می‌شود گرچه خداوند از دل بندگان خود خبر دارد، ولی آنها موظفند که از خداوند بخواهند و دعا کنند. حاجت و نیاز خود را بر زبان جاری سازند، از این روی در روایتی به طور روشن آمده:
«إنّ الله یعلم حاجتک وما ترید ولکن یحبّ أن تُبَثّ إلیه الحوائج؛(4) خدا می داند که بنده‌اش چه می‌خواهد، هرگاه بدرگاهش دعا کند، لیکن دوست دارد که حاجت ها به درگاهش شرح داده شود، پس هرگاه دعا کردید، حاجت را نام ببرید».
بنابر این نام بردن از حاجت به هنگام دعا جزو آداب دعا و از شرایط اجابت آن است.

در باره فراز اخر پرسش باید گفت ضرورت ندارد حتما گریه نماید مهم حضور دل واخلاص در دعا است .
پی‌نوشت‌ها:
1. مؤمن (40) آیه 60.
2. اصول کافی، ج 4، ص 210.
3. همان، ص 212.
4. همان، ص 225.

http://www.askdin.com/thread44392.html
جمع بندی - 5
سوال : آیا واقعه امام حسین(ع) حقیقت دارد؟

پاسخ :
گفتنی است آنچه قطعی و مسلم است ، توسل به ارواح ائمه (ع) مؤثر است . مؤمن با توسل به ائمه(ع) حاجت های گوناگون خود را از خداوند دریافت می کند،‌
گفته شده بر اساس آموزه های دینی و شواهد تجربی تردیدی این نیست که میلیون ها مؤمن و معتقد با توسل به اهل بیت حاجات خود را از خداوند می خواهند.خداوند حاجت های آن ها را برآورده فرموده و مشکلات شان را بر طرف می سازد.(1) در توسل به چند نکته باید توجه داشت:
1- حاجت های انسان را خداوند برآورده می سازد . اهل بیت(ع) واسطه فیض خداوند است . مؤمنان در پی توسل به ارواح مطهر اهل بیت حاجات و نیازهای گوناگون خود را از خداوند دریافت می کنند.
2-خداوند به تمام اسرار ظاهری و قلبی بندگان خود آگاه است . حاجات های آن ها را می داند ولی بر اساس حکمت خود مقرر داشته که برخی حاجات بندگان خود را در پی دعا و توسل با اولیای پاک به آنان بدهد: «ادعونی استجب لکم»(2) مرا بخوانید تا دعای شما را مستجاب نمایم.
بنابر این همان طور که در دعا خواندن و خواستن از خدا شرط و مقدمه اجابت الهی است،‌در توسل نیز چنین است با این که خداوند حاجت رواست و همه اسرار بندگان خود را می داند ولی در عین حال مشیت و حکمت او اجاب فرموده که برای گرفتن برخی حاجات باید به اهل بیت (ع) متوسل شد . گرفتن حاجت از خدا بستگی دارد به توسل به آنان.
3- بر اساس آموزه های دینی اهل بیت(ع) از امور شیعیانش به اذن الهی آگاه اند، مثلا در کلامی از ناحیه مقدسه حضرت مهدی آمده:
« فانا نحیط علمنا بأبنائکم و لا یعزب عنّا شی من اخبارکم،‌و معرفتنا بالزلل الذی اصابکم»(3)
به اخبار شما علم داریم و هیچ چیز از اخبار شما بر ما پوشیده نیست . از لغزش و کاستی های عملکرد شما آگاه هستیم . چیزی بر ما پوشیده نمی ماند.
بر اساس این کلام نورانی حضرات معصومین(ع) نسبت به اموری ما آگاه اند،‌ به اذن الهی به عنوان واسطه فیض خداوند در پی توسل ما به آن ها نسبت به حاجت های ما بذل عنایت دارند . از خداوند برآورده شدن آن ها را می خواند.
اظهار نظر در این گونه موارد کار دشوار است، به خصوص آن که در آموزه های دینی در این گونه مسایل به طو ر دقیق و روشن مطلبی ذکر نشده ،ولی بر اساس مبانی عرفانی که انسان کامل را مظهر« لا یشغله شان عن شان » می داند ،ممکن است گفته شود که اهل بیت در آن واحد به همه امور به اذن الله رسیدگی می توانند بکنند.

پی نوشت ها:
1. محسن قرائتی ، اصول عقاید ، ص 100، نشر مؤسسه فرهنگی درس های از قرآن، 1384ش.
2. غافر (40)آیه 60.
3. بحارالانوار، ج 53،ص 175، نشر دارالاحیاء لثرات العربی ،‌بیروت ، 1403 ق.

http://www.askdin.com/thread44392.html
جمع بندی - 6
سوال : آیا واقعه امام حسین(ع) حقیقت دارد؟

پاسخ :
زیارت عاشورا یکی از زیارت های پر فایده و ثمر برای کسانی است که به قصد قربت و با اخلاص کامل آن را بخوانند. زیرا چنین دعایی از امام معصوم در رثای سید الشهدا، اهل بیت و یاران با وفای او نقل شده است که خالصانه در راه حق و در مقابل باطل خون خود را اهدا کرده و آن واقعه ماندگار را در صفحه تاریخ ثبت کردند . به طور حتم اولیای الهی از طرف خدای متعال ثواب بی شماری را برای دلدادگان این زیارت ضمانت کرده اند.
این زیارت تجدید عهد همه روزه پیروان حسین بن علی‏علیهما‏السلام با مولای خویش است که همراه با تولّی و تبری است و خط فکری زائر را در برابر دوستان و دشمنان اسلام و اهل بیت‏علیهم‏السلام ترسیم می‏کند و اعلام همبستگی با موافقان راه حسین ‏علیه‏ السلام و اعلان جنگ و مبارزه با دشمنان حق است تا عشق در وی به جهاد بیرونی بینجامد. (1)
علاوه بر این، خواندن زیارت عاشورا در همه وقت ها و هر روز مستحب و دارای فوائد و برکات زیادی است. چنان که امام باقر (ع) به علقمة بن محمد حضرمی فرمود : اگر بتوانی امام حسین(ع) را در هر روز، به این زیارت در خانه خود، زیارت کنی برای تو تمام ثواب هایی که برای این زیارت هست خواهد بود. (2)
امام صادق فرمود :
من برای هر کس که از دور یا نزدیک به این زیارت اباعبد الله را زیارت کند و دعای بعد از این زیارت را بخواند ، ضامنم که زیارتش قبول و سعی و تلاشش مورد قدردانی خدا بوده و ...، بعد می فرماید: این ضمانت را پدرم (امام باقر ) هم داده و از این ضمانت را از پدرش (امام سجاد) هم نقل کرده و او هم این ضمانت را داده و از پدرش (امام حسین ) نقل کرده و او هم این ضمانت را داده و از برادرش امام حسن هم نقل کرده و او هم از پدرش امام علی نقل کرده و امام علی هم این ضمانت را داده و از پیامبر هم نقل کرده و پیامبر هم این ضمانت را از جبرئیل نقل کرده و جبرئیل هم این ضمانت را از خدا نقل کرده که قسم خورده هر کس به این زیارت و دعای بعدش از دور یا نزديك اباعبدالله الحسین (ع) را زیارت کند ، زیارتش قبول و شفاعتش پذیرفته باشد و ... و برای قسم ملائکه و ما را شاهد گرفته است. (3)
از امیرالمؤمنین (ع) نقل شده است : "کسی که زیارت عاشورا (مشهوره) را بخواند سپس یک دفعه بگوید: "اللهم العنهم جمیعا تسعا و تسعین مرّة" مانند کسی است که صد مرتبه گفته است و این برای کسانی که وقت ندارند، رستگاري است بزرگ . (4)

پی نوشت ها:
1. محدثی جواد، فرهنگ عاشورا، قم، انتشارات نشر معروف، سال 1378، چاپ چهارم، ص 207.
2. مفاتیح الجنان ص 907.
3. شیخ طوسی محمد بن حسن ، مصباح المتهجد ، اول ، بیروت ، مؤسسه الفقه الشیعه ، 1411 ق ، ص 781 -782.
4. کربلائی جواد بن عباس، قرة المهج، ص 127.

موضوع قفل شده است