جمع بندی احادیثی درباره دفع چشم زخم
تبهای اولیه
بسمه تعالی
سلام علیکم
3 تا سوال داشتم درباره چشم زخم که میخوام بدونم آیا روایت یا حدیث برای تصدیق این رفتارها و عقاید هست؟
1. این تخم مرغا که روش چشم می کشند بعد می شکانند بعد میگن چشم فلانی در اومد پس اون چشم زده!
2.این چشم آبی ها که یک چشم هست و تو همه ی بازارها هست آیا واقعا بودنش چشم رو دفع میکنه؟(هیچ وقت حس خوبی نسبت به این چشم آبی ها نداشتم)
3.دود کردن اسپند برای دفع چشم
ممنون میشم اگه روایاتی هست قرار بدید اگر هم نیست بگید که کدوم خرافاته و کدوم خرافات نیست.
یا صاحب الزمان(عج)
width: 700 | align: center |
---|---|
[TD="align: center"]با نام و یاد دوست | |
[/TD] | |
[TD="align: center"]![]() | |
کارشناس بحث: استاد تذکره | |
[TD][/TD] | |
سوال:
3 تا سوال داشتم درباره چشم زخم که می خواهم بدانم آیا روایت یا حدیث برای تصدیق این رفتارها و عقاید هست؟ اگر روایاتی هست قرار بدهید اگر هم نیست بگوید که کدام خرافات است و کدوم خرافات نیست.
1. این تخم مرغ ها که روی آن چشم می کشند بعد می شکانند بعد می گویند چشم فلانی در اومد پس اون چشم زده!
2.این چشم آبی ها که یک چشم هست و تو همه ی بازارها هست آیا واقعا بودنش چشم رو دفع میکند؟(هیچ وقت حس خوبی نسبت به این چشم آبی ها نداشتم)
3.دود کردن اسپند برای دفع چشم
پاسخ :
در پاسخ به سوال اول و دوم شما عرض می کنم که چیزی جز خرافات نیست اما این دقت را داشته باشید:
از آیات قرآن مجید و روایات اسلامی و تفاسیر متعدد برداشت میشود (1) که فی الجمله قدرتی به عنوان چشم زخم در درون بشر وجود دارد، همچنین برخی آیات (2) نیز وجود آن را تأیید میکنند، اما در خصوص کیفیت و جزئیات آن اظهار نظر قطعی نمیتوان کرد.
آنچه میتوان گفت این است که چشم زخم، به گونهای نامحسوس که مخالف قانون علیّت هم نیست موجب بروز آفت و آسیبی در نفس یا دارایی انسان یا حیوان دیگر میشود.
لذا به راحتی نمیتوان تشخیص داد که مصیبت و بلایی که به ما رسیده از چشم زخم است یا از علل دیگر نشأت گرفته است.
دو آیه از قرآن را بسیاری از مفسران به چشم زخم ارتباط دادهاند.
اول: خداوند متعال در این آیه میفرماید: «وَقَالَ یَا بَنِیَّ لاَ تَدْخُلُواْ مِن بَابٍ وَاحِدٍ وَادْخُلُواْ مِنْ أَبْوَابٍ مُّتَفَرِّقَةٍ وَمَا أُغْنِی عَنکُم مِّنَ اللّهِ مِن شَیْءٍ إِنِ الْحُکْمُ إِلاَّ لِلّهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَعَلَیْهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونَ؛(3) و گفت اى پسران من [همه] از یک دروازه [به شهر] در نیایید بلکه از دروازههاى مختلف وارد شوید و من [با این سفارش] چیزى از [قضاى] خدا را از شما دور نمىتوانم داشت فرمان جز براى خدا نیست بر او توکل کردم و توکلکنندگان باید بر او توکل کنند».
یکیاز احتمالهایی که در تفسیر این آیه گفته شده، چشمزخم است. از آنجا که برادران یوسف نیکو روی و خوش قامت بودند و تعدادشان نیز بسیار بود پدرشان حضرت یعقوب(علیه السلام) ترسید که مردم مصر آنها را چشم بزنند، از اینرو به فرزندان خود سفارش کرد که از یک دروازه، وارد نشوند؛ بلکه پراکنده شده و از دروازههای متعدد وارد شوند، تا چشم نخورند.(4)
دوم: خداوند در این آیه میفرماید: «وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ»(5) لذا علامه طباطبایی در تفسیر آیه مذکور بیان میکند: «بسیاری از مفسران (لیزلقونک بابصارهم) را به چشمزخم تفسیر کردهاند و هیچ دلیل عقلی برای نفی چشم زخم وجود ندارد و چهبسا مواردی وجود دارد که بر چشم زخم قابل انطباق است».
در شأن نزول این آیه در تفاسیر آمده است که گروهی از قریش، افرادی از قبیله بنیاسد را که به چشم زخم و شور چشمی شهرت داشتند، اجیر کردند تا با این وسیله به رسولخدا(صلی الله علیه و آله) آسیبی برسانند. در وصف بدچشمی برخی از افراد بنیاسد آوردهاند که برخی از این قبیله چنان بدچشم بودند، که آنها را زندانی کرده بودند، تا مبادا به دیگران آسیبی بزنند. همین افراد موقعیکه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) قرآن تلاوت میکرد، نزد پیامبر(صلی الله علیه و آله) آمدند و گفتند: «این مرد چهقدر فصیح است! و چهقدر زیبا سخن میگوید!» ولی خداوند فرستاده خود را از گزند چشمزخم آنها محافظت کرد».
اما پاسخ به پرسش سوم :
اسفند را در عربي "حَرْمَل" گويند (6) و از گياه اسفند به سبب داشتن خاصيت هاي طبي در درمان برخي از بيماري ها به كار مي رود، در مورد دود كردن اسفند حديثي نيافتيم.
_________________
1.مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار( ط- بيروت)، محقق / مصحح: جمعى از محققان، ناشر: دار إحياء التراث العربي، چاپ: بيروت، چاپ: 1403 ق، چاپ: دوم، ج 60، باب 1، ص6 - 28.
2.مكارم شيرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ناشر: دار الكتب الإسلامية، تهران، سال 1371 ه ش، نوبت 10،ذیل آیات 51 سوره قلم، و 67 سوره یوسف.
3.یوسف / ۶۷
4.طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان في تفسير القرآن، ناشر: ناصر خسرو، تهران، سال 1372ه ش، نوبت چاپ 3،ج ۳، ص ۲۴۸ .
5.قلم / ۵۱.
6. حسيني دشتی مصطفی، معارف و معاريف، ناشر آرایه، سال 1385 ج 2، ص 178 ماده اسفند.