احتمال دارد حداقل مشکلاتی فردی به همراه داشته باشد که خود شخص نیز به آنها آگاهی نداشته باشد. همچنان که در بالا عرض شد ادعای دین بیش از این هاست. دین ادعای «علم الانسان ما لم یعلم» دارد و در ادامه هم می فرماید که با این وصف انسان به جایی می رسد که خود را از دین بی نیاز می بیند و در مقابل دین الهی طغیان می کند «کلا ان الانسان لیطغی ان رءاه استغنی».
با سلام خدمت شما جناب مومن عزیز. آیا واقعا خداوند همه آنچه که یک مسلمان در زندگی امروزی به آن نیاز دارد را از طریق دین به وی آموخته است؟ موارد بسیاری چه در زمینه همین موسیقی یا مواد غذایی یا .... وجود دارد که در دین به صورت مصداقی نیامده است. فقها می گویند در این موارد از طریق احکام کلی حکم می کنیم. مثلا یک قاعده کلی فقهی وجود دارد که می گوید : لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام. که این قاعده از قواعد پر استفاده فقها در صدور حکم است. حال سوال اینجاست که همان طور که خودتان گفتید اگر انسان نمی تواند به ضررهایی که امور مختلف به وی ممکن است اعمال کند ( چه موسیقی و یا مواد غذایی و یا ... ) آگاهی یابد پس چگونه فقها از این قاعده مذکور در امور مبتلا به امروزی استفاده می کنند؟ از طریق علم روز؟ علم روز هم که به گفته خودشان ناقص است پس تکلیف بشر چیست؟ اگر دین برای تمام زمانها و مکان ها آمده است پس تکلیف مواردی که در دین مستقیما به آن اشاره نشده چیست؟ با این حساب باید به این مسئله قایل بود که دین فقط برای مردم عربستان نازل شده است. چرا که حرام و حلال های قطعی صرفا مشمول مواردی شده که عرب آن زمان به آن مبتلا بوده است. دقت در این موارد ما را به چیستی فلسفه دین رهنمون می سازد. اینکه دین برای چه آمده است؟ آیا برای این آمده که بگوید فلان چیز حرام است و فلان چیز حلال؟
در این شرایط به مشکلاتی شبیه به موارد زیر برمی خوریم که فتوای مرجع یا بی معنی است یا گمراه کننده به سوی بدی و زشتی!
علت اینکه برخی مراجع اینگونه حکم می کنند این است که از طرفی نمی خواهند مسئولیت گناهان دیگران گردنشان بیافتد و از طرف دیگر می خواهند جایگاه مرجعیت خود را حفظ کنند. غافل از اینکه مرجعیت از اسمش هم معلوم است بار مسئولیتی دارد. کتابی خواندم از حجه الاسلام محمد علی ایازی که هر چه می گردم در نت آن را پیدا نمی کنم. نام کتاب هست : آینده مرجعیت. اگر در ارشیوم پیدایش کردم برایتان ارسال خواهم کرد. مطمئنا خواندن این کتاب دیدتان را نسبت به مرجعیت عوض می کند.
آیا واقعا خداوند همه آنچه که یک مسلمان در زندگی امروزی به آن نیاز دارد را از طریق دین به وی آموخته است؟
این سؤال ابهام دارد. دین آمده است که بگوید کدام کار مورد رضایت خداست و کدام نیست. نیامده که به ما بهینه سازی انرژی در ساختمان ها را یاد بدهد. برای مورد دوم به ما عقل تجربی داده است. اما اگر منظور شما قوانین الهی و اصول عبادی و اخلاقی برای تمام ابعاد زندگی باشد ظاهراً کتاب آسمانی آخرین پیامبر الهی ادعا می کند که همه آنها را بیان کرده است. این قوانین مثل قوانین بقا در علوم مهندسی هستند که هر قاعده فرعی دیگری باید با این قوانین سازگار باشد. اما این که ما این قوانین را درست شناخته ایم یا در تطبیق احکام الهی با موضوعات مستحدثه چقدر موفق بوده ایم جای بحث دارد. شواهد و قرائن نشان می دهند که در این زمینه زیاد موفق نبوده ایم.
موارد بسیاری چه در زمینه همین موسیقی یا مواد غذایی یا .... وجود دارد که در دین به صورت مصداقی نیامده است. فقها می گویند در این موارد از طریق احکام کلی حکم می کنیم.
همین که چقدر در این اجتهاد و انطباق موفق بوده اند محل مناقشه است و به طور واضح می بینیم که زیاد موفق نبوده اند.
حال سوال اینجاست که همان طور که خودتان گفتید اگر انسان نمی تواند به ضررهایی که امور مختلف به وی ممکن است اعمال کند ( چه موسیقی و یا مواد غذایی و یا ... ) آگاهی یابد پس چگونه فقها از این قاعده مذکور در امور مبتلا به امروزی استفاده می کنند؟ از طریق علم روز؟ علم روز هم که به گفته خودشان ناقص است پس تکلیف بشر چیست؟ اگر دین برای تمام زمانها و مکان ها آمده است پس تکلیف مواردی که در دین مستقیما به آن اشاره نشده چیست؟ با این حساب باید به این مسئله قایل بود که دین فقط برای مردم عربستان نازل شده است. چرا که حرام و حلال های قطعی صرفا مشمول مواردی شده که عرب آن زمان به آن مبتلا بوده است.
سؤال سختی پرسیدید. اگر نظر بنده را بخواهید اعتقاد دارم اجتهاد کامل احکام و تطابق صحیح آنها با مسائل روز در غیبت امام معصوم نشدنی است. اما همان قدری که می توانستیم و مکلف بودیم که انجام بدهیم نیز به نظر بنده بخوبی انجام نشده است که کتاب مورد اشاره شما به برخی دلایل بنیادی آن اشاره می کند.
دین برای چه آمده است؟ آیا برای این آمده که بگوید فلان چیز حرام است و فلان چیز حلال؟
بله ظاهراً برای همین آمده است که راه زندگی به سوی قرب الهی را نشان بدهد و این سیر تکاملی فقط در سایه دوری از حرام و پرداختن به حلال ممکن می شود.
علت اینکه برخی مراجع اینگونه حکم می کنند این است که از طرفی نمی خواهند مسئولیت گناهان دیگران گردنشان بیافتد و از طرف دیگر می خواهند جایگاه مرجعیت خود را حفظ کنند. غافل از اینکه مرجعیت از اسمش هم معلوم است بار مسئولیتی دارد. کتابی خواندم از حجه الاسلام محمد علی ایازی که هر چه می گردم در نت آن را پیدا نمی کنم. نام کتاب هست : آینده مرجعیت.
موافقم. دلیل دیگر آن غیرتخصصی بودن فقاهت است. زمانهای دور حکیمی بود که تمام علم طبابت را می دانست. اما الآن کسی نمی تواند ادعا کند من در تمام علوم پزشکی به درجه اجتهاد رسیده ام. حتی اگر خودش پزشک قلب و عروق باشد برای بیماری های عفونی به همکار متخصصش مراجعه می کند. همان طور که بهتر از بنده می دانید امروزه جایگاه شورای پزشکی در بیمارستان ها کاملاً شناخته شده است. این یک مسأله عقلی و شرعی است که نظر چهار متخصص در زمینه های مختلف کامل تر و دقیق تر از نظر چهار کارشناس عمومی است. اما متأسفانه ساختار مرجعیت و فقاهت در صد سال قبل باقی مانده است. همین موجب می شود که برخی فقها به لزوم قبض فقه اعتقاد پیدا کنند. غافل از این که این کار پاک کردن صورت مسأله است و چاره کار چیز دیگری است. ...
نیامده که به ما بهینه سازی انرژی در ساختمان ها را یاد بدهد. برای مورد دوم به ما عقل تجربی داده است. اما اگر منظور شما قوانین الهی و اصول عبادی و اخلاقی برای تمام ابعاد زندگی باشد ظاهراً کتاب آسمانی آخرین پیامبر الهی ادعا می کند که همه آنها را بیان کرده است.
با سلام خدمت جناب مومن عزیز. می شود بفرمایید به لحاظ کارکردی برای انسان فرق بهینه سازی انرژی در ساختمان و مسایل پزشکی چیست؟ چراکه در دین احکام پزشکی غذایی بسیار است؟ هر دو از جنس علم هستند. اکر دین برای اولی نیامده ما هم می گوییم برای دومی هم نیامده. اگر می گویید برای بیان اصول عبادی و اخلاقی آمده خوب ما هم می گوییم حداکثر می توانیم به همین مسئله قایل شویم. هر چند که بنده معتقدم در همین مسایل هم حداقل ها را بیان کرده نه حداکثر لازم. یافتن حداکثرها به خود بشر واگذار شده. آیا در زمینه معرفتی مسئله ای بالاتر از خداشناسی داریم. خوب می بینیم که در همین زمینه هم اختلاف آرا بسیار زیاد است. یکی از طریق فلسفه خدا را می شناسد. دیگری فلاسفه را کافر می داند. خود فلاسفه هم همدیگر را نقدهای اصولی می کنند و ... . می بینیم که در همین زمینه هم به طور شفاف مسئله را بیان نکرده. به طوریکه بالاترین علما و مجتهدین هم در همین مسئله خداشناسی با هم اختلاف دارند.
سؤال سختی پرسیدید. اگر نظر بنده را بخواهید اعتقاد دارم اجتهاد کامل احکام و تطابق صحیح آنها با مسائل روز در غیبت امام معصوم نشدنی است.
ببینید دوست عزیز. ما ابتدا می آییم و می گوییم دین ادعای همه جانبه دارد. و همه آنچه بشر به آن احتیاج دارد در دین آمده. بعد به مسائلی می رسیم که در دین نیامده. بعد با یک اصلاحیه می آییم و می گوییم آنهایی که نیامده به عقل تجربی رجوع می کنیم. به اعتقاد بنده این تعریف درستی از هدف دین نیست. هدفی که برای دین ذکر می کنیم نباید استثنا داشته باشد. فراموش نکنیم ما دین را از طرف خدا می دانیم. آن هم خدای قادر مطلق. خدا هم که در قید و بند قوانین علی و معلولی جهان نیست. اگر می خواسته بشر را با دین هدایت کند با این شکل به نظر من به هدفش نمی رسد. ما باید هدفی برای دین قایل شویم که استثنابردار نباشد.
بله ظاهراً برای همین آمده است که راه زندگی به سوی قرب الهی را نشان بدهد و این سیر تکاملی فقط در سایه دوری از حرام و پرداختن به حلال ممکن می شود.
البته منظور بنده حلال و حرامهای دنیوی و مادی بوده مانند همین مسئله موسیقی.
اما متأسفانه ساختار مرجعیت و فقاهت در صد سال قبل باقی مانده است. همین موجب می شود که برخی فقها به لزوم قبض فقه اعتقاد پیدا کنند. غافل از این که این کار پاک کردن صورت مسأله است و چاره کار چیز دیگری است. ...
به اعتقاد بنده ما باید نظام فقاهت و مرجعیت را به صورت تنگاتنگی با متخصص ترین عالمان در هر علمی مرتبط کنیم و با یک ساختار مدیریتی بسیار منظم احکام اسلامی را صادر کنیم. آنوقت می توانیم بگوییم احکام شرعی اسلام هم دقیقا با عقل تطابق دارد. ما 3 حوزه کلی در شریعت داریم : 1. احکام 2. اعتقادات 3. اخلاقیات حوزه دوم بوسیله علم کلام عقلی می شود. در حوزه سوم هم شیعه قایل به حسن و قبح عقلی است. می ماند حوزه اول که با همین نظامی که در بالا ذکر کردم عقلی می شود. آنوقت می شود به شریعت اسلام گفت شریعت عقلانی. و من الله توفیق
می شود بفرمایید به لحاظ کارکردی برای انسان فرق بهینه سازی انرژی در ساختمان و مسایل پزشکی چیست؟ چراکه در دین احکام پزشکی غذایی بسیار است؟ هر دو از جنس علم هستند. اکر دین برای اولی نیامده ما هم می گوییم برای دومی هم نیامده.
با سلام و عرض ادب
منظور حقیر این بود که دین چارچوبی کلی و گاه جزئی برای زندگی الهی تعیین کرده است و ارتقای کیفیت زندگی مادی هرچند مورد تأیید دین است اما نسبت به سعادت اخروی در اولویت بعد قرار دارد.
این که فرمودید چرا احکام پزشکی و تغذیه در دین بیشترند دلایل مختلفی دارد. از جمله این که قدمت این علوم بیش از علوم نوین است و در نتیجه بیشتر مورد بحث موضوع احکام بوده است. دیگر این که تعاملات اجتماعی و انسانی در این علوم پررنگ تر است. با بروز و ظهور هر مقوله جدیدی طبیعتاً قلمرو کاربرد احکام دین نیز گسترش می یابد. کما این که اگر در زمان صدر اسلام ساز موسیقی اختراع نشده بود احتمالاً هیچ روایتی در باب شکستن سازها توسط امیرالمؤمنین و سایر ائمه (ع) نداشتیم.
بنده معتقدم در همین مسایل هم حداقل ها را بیان کرده نه حداکثر لازم. یافتن حداکثرها به خود بشر واگذار شده.
بله فعلاً بالاجبار بخش بزرگی از آن به خود بشر واگذار شده است که آزمون سختی هم هست.
اما ظاهراً هدف اولیه دین این نبوده است. هدف اولیه دین این بود که همیشه حجت الهی مورد رجوع و اطاعت مردم باشد تا تمام ابعاد زندگی بشر با وحی ناب و عقل کامل تنظیم گردد. یعنی قرار بوده کتاب آسمانی با اتصال به وحی تبیاناً لکل شیء باشد. وگرنه برای مهربان بودن و زندگی مرفه در دنیا نیازی به دین نبود.
بعد با یک اصلاحیه می آییم و می گوییم آنهایی که نیامده به عقل تجربی رجوع می کنیم.
البته با عقل تجربی از طرف خدا حکم جدیدی وضع نمی کنیم. بلکه میزان تطابق قوانین وضع شده را با قوانین الهی (قوانین بقا) می سنجیم و در این سنجش نیز مطابق قواعد الهی عمل می کنیم. مثل همان قواعد لاحرج و لاضرر و ... که همه ریشه در کتاب و روایات دارند (طبیعتاً با عقل ما نیز سازگارند).
البته منظور بنده حلال و حرامهای دنیوی و مادی بوده مانند همین مسئله موسیقی.
مگر حرام و حلال غیرمادی هم داریم؟ همه حلال و حرام ها در مورد مسائل دنیوی و مادی اند. کسی بخاطر فکر گناه یا تخیل عملی در ذهن خود مجازات نمی شود. پس این که فرمودید:
دین برای چه آمده است؟ آیا برای این آمده که بگوید فلان چیز حرام است و فلان چیز حلال؟
به نظرم پاسخش مثبت است. هرچند ممکن است اهداف دیگری هم داشته باشد. این هدف نیز ممکن است گاهی به طور غیرمستقیم عملی شود. یعنی هر عملی یا مخالف رضایت خداست یا نیست. اما این که از چه راهی به آن رسیده ایم گاهی مستقیماً در تعالیم قبلی موجود است و گاهی به تفکر و اجتهاد بیشتری نیاز دارد.
دوستان من به سبک موسیقی "رپ" علاقه دارم.
سبکی که متأسفانه بهش ظلم شده ولی باور کنید در این سبک حرفای خوبی هم زده میشه. اگر شد یک روزی اصلاً در این باره یک تاپیک باز میکنم ولی در کل میخوام بدونم که گوش دادن به "رپ" به طور کلی حرام است ؟ دلیلش چیست ؟
حتی اگر محتوای آهنگ خوب باشد چون آهنگای "رپ" بسیار زیادی درباره ی دفاع مقدس، ایران، حقوق بشر، انسان و ... خونده میشه.
سلام
طبق نظر مشهور مراجع تقليد موسيقي اگر مطرب ومناسب با مجالس لهو ولعب نباشد اشكالي ندارد وتفاوتي بين نوع آن نيست كه رپ باشد يا غير ان البته شما براي جواب دقيق تر بايد مرجع تقليد خود را مشخص كنيد.
به اعتقاد بنده ما باید نظام فقاهت و مرجعیت را به صورت تنگاتنگی با متخصص ترین عالمان در هر علمی مرتبط کنیم و با یک ساختار مدیریتی بسیار منظم احکام اسلامی را صادر کنیم. آنوقت می توانیم بگوییم احکام شرعی اسلام هم دقیقا با عقل تطابق دارد.
فرمایش شما کاملاً متین است.
فقط نکته ظریفی در این بین وجود دارد و آن این که مصلحت سنجی علم تجربی نباید چیزی را بر محکمات دین تحمیل کند و صرفاً باید به عنوان بازوی کمکی و تشخیصی در اجتهاد حکم الهی نقش داشته باشد. هرچند در بسیاری از زمینه ها و مسائل متشابه نقش یافته های تجربی بسیار کلیدی است چرا که ما فعلاً به انسان کامل دسترسی نداریم.
در مورد موسیقی هم همین است. این که عده ای از مراجع تقلید کلاً هر نوع موسیقی را حرام می دانند و عده ای حتی برای خوانندگی زن نیز تبصره های حلالی گذاشته اند واقعاً باعث تأسف و حیرت است چون نمی شود همه اینها حکم الهی باشند. اگر کمی تواضع به خرج می دادند و هر کسی در زمینه تخصصی خودش کار می کرد و نهایتاً با نظامی که فرمودید حکم واحد و مستدلی به جامعه دینی ارائه می شد هم عقلانی تر بود و هم خداپسندانه تر. در این شرایط به هیچ یک نمی توان وثوق کافی داشت.
این که فرمودید چرا احکام پزشکی و تغذیه در دین بیشترند دلایل مختلفی دارد. از جمله این که قدمت این علوم بیش از علوم نوین است و در نتیجه بیشتر مورد بحث موضوع احکام بوده است. دیگر این که تعاملات اجتماعی و انسانی در این علوم پررنگ تر است. با بروز و ظهور هر مقوله جدیدی طبیعتاً قلمرو کاربرد احکام دین نیز گسترش می یابد. کما این که اگر در زمان صدر اسلام ساز موسیقی اختراع نشده بود احتمالاً هیچ روایتی در باب شکستن سازها توسط امیرالمؤمنین و سایر ائمه (ع) نداشتیم.
با سلام. اصل حرف بنده هم همین است. دین ذاتیاتی دارد و عرضیاتی. محکمات دین که شما می فرمایید نباید علم تجربی آنها را متزلزل کند به اعتقاد بنده ذاتیات دین باید باشند نه عرضیات. حال تعریف ذاتیات : ذات دین آنی است که اگر دین در هر جامعه و فرهنگی و در هر زمانی و مکانی ظهور می کرد آنها تغییر ناپذیر بودند و توسط دین مطرح می شدند. ذات دین به هیچ وجه به امور دنیوی مربوط نیست. چرا که آنها بسته با فضای حاکم بر جامعه تغییر پذیرند. لذا اکثر احکام دنیوی دین جزء عرضیات دین هستند و جزو محکمات نمی باشند. لذا در امور دنیوی به اعتقاد بنده باید مرجع همان علم تجربی باشد تحت احکام کلی ای که چون عقلانی اند در دین آمده اند.
البته با عقل تجربی از طرف خدا حکم جدیدی وضع نمی کنیم. بلکه میزان تطابق قوانین وضع شده را با قوانین الهی (قوانین بقا) می سنجیم و در این سنجش نیز مطابق قواعد الهی عمل می کنیم. مثل همان قواعد لاحرج و لاضرر و ... که همه ریشه در کتاب و روایات دارند (طبیعتاً با عقل ما نیز سازگارند).
اجازه بدهید در فرمایش شما اصلاح کوچکی انجام دهم. بنده این قواعد را در اولویت عقلانی می دانم و چون عقلانی اند در دین مطرح شده اند.
حال تعریف ذاتیات : ذات دین آنی است که اگر دین در هر جامعه و فرهنگی و در هر زمانی و مکانی ظهور می کرد آنها تغییر ناپذیر بودند و توسط دین مطرح می شدند. ذات دین به هیچ وجه به امور دنیوی مربوط نیست. چرا که آنها بسته با فضای حاکم بر جامعه تغییر پذیرند. لذا اکثر احکام دنیوی دین جزء عرضیات دین هستند و جزو محکمات نمی باشند. لذا در امور دنیوی به اعتقاد بنده باید مرجع همان علم تجربی باشد تحت احکام کلی ای که چون عقلانی اند در دین آمده اند.
با سلام و عرض ادب خدمت شریعت عقلانی عزیز
قبول دارم. حرمت موسیقی یا بخشی از انواع موسیقی باید بر اساس مفهومی ذاتی در دین باشد که مثلاً با تطبیق آن بر موضوعات مختلف به نحوی بروز پیدا می کند. وظیفه فقیه و فقاهت دو چیز است: 1- شناسایی و فهم دقیق این ذات و 2- موضوع شناسی یعنی این که آیا مثلاً صدای گیتار در فلان شرایط زمانی و مکانی مطابق محکمات دین هست یا خیر.
اگر در این بین به عقل تجربی نیازی پیدا کرد باید از آن نهایت استفاده را ببرد تا در ارائه حکم الهی موفق باشد. وگرنه از جانب خود بدعتی را به دین خدا نسبت داده است.
اما این به معنای آن نیست که هر چه عقل تجربی از ضرر و سود تشخیص داد عین دین است چرا که قبلاً عرض شد منظرگاه دین بسیار بالاتر از عقل ناقص بشر است.
البته در میزان موفقیت فقه اسلامی در استخراج محکمات و بدتر از آن میزان تبحر و خلاقیت آنها در موضوع شناسی جای تردید است.
اجازه بدهید در فرمایش شما اصلاح کوچکی انجام دهم. بنده این قواعد را در اولویت عقلانی می دانم و چون عقلانی اند در دین مطرح شده اند.
خواهش می کنم. بله عقلانی اند. ولی منظور شما را درست متوجه نشدم. اگر منظور این باشد که می توان مستقلاً با عقل تجربی مواضع احکام را تعیین کرد به نظرم درست نیست. چون منظور از عقل اینجا عقل ناقص بشر مدرن نیست. بلکه عقل کل عالم است که خطا نمی کند. پس گرچه این قواعد شرح و بسط احکام عقلی اند اما باید از متون دینی استخراج شوند. یعنی محدوده همین قاعده لا ضرر و لا ضرار یا موارد ترجیح آن بر قواعد دیگر باید از دین استخراج شود و با هر قیاسی از طرف عقل تجربی قابل استفاده نیست.
وقتی می گوییم این قواعد عقلانی اند یعنی مطابق عقل منهای هوا و هوس اند که امروزه کمیاب است.
سلام علیکم
1. وقتی در باره موضوعی به این اندازه اختلاف است، و در حال حاضر بیشتر موسیقی ها از نظر عرف متدینین خالی از اشکال نیستند، پس چه اصراری به گوش دادن موسیقی است؟؟؟؟؟
2.به نظر شما اگر اصلا هیچ گونه موسیقی گوش ندهیم، اتفاق خاصی می افتد؟ باورکنید هیچ اتفاقی نمی افتد
3. حتی اگر موسیقی به ظاهر هیچ تاثیری بر انسان نداشته باشد، اما موجب سلب توفیق می شود
4.اگر موسیقی مفید است، پس چرا هیچ کدام از علما، مراجع و بزرگان موسیقی گوش نمی دهند؟؟
5.مگر در این دنیا نباید همه چیز رنگ خدایی داشته باشد و برای رضای خدا انجام شود،گوش دادن موسیقی چونه موجب قرب خداوند را فراهم می آورد ؟؟
وقتی در باره موضوعی به این اندازه اختلاف است، و در حال حاضر بیشتر موسیقی ها از نظر عرف متدینین خالی از اشکال نیستند، پس چه اصراری به گوش دادن موسیقی است؟؟؟؟؟
با سلام و احترام خدمت شما دوست گرامی
اگر در بیابانی یکه و تنها به دور از فن آوری های بشر زندگی کنید اصراری نیست.
به نظر شما اگر اصلا هیچ گونه موسیقی گوش ندهیم، اتفاق خاصی می افتد؟ باورکنید هیچ اتفاقی نمی افتد
اتفاقی که می افتد این است که گوش ما به قدری حساس می شود که اگر جایی موسیقی تند برنامه کودک شنیده شود و رقص بچه ها را ببینیم احساس می کنیم داریم با خدا محاربه می کنیم. بعد روحانی را همان کنار می بینیم و اعتراض می کنیم. او هم مثلاً به ما می گوید دقت نکن. ولی ما نمی توانیم دقت نکنیم!
حتی اگر موسیقی به ظاهر هیچ تاثیری بر انسان نداشته باشد، اما موجب سلب توفیق می شود
هنوز دقیقاً معلوم نیست. ولی ظاهراً همین طور است که می فرمایید.
اگر موسیقی مفید است، پس چرا هیچ کدام از علما، مراجع و بزرگان موسیقی گوش نمی دهند؟؟
چون وقت ندارند و کارهای مهم تری دارند. وگرنه بنده مرجع تقلیدی را می شناسم که دستگاه های موسیقی را هم بلد است و ظاهراً مطالعه تخصصی درباره موسیقی ها داشته است.
مگر در این دنیا نباید همه چیز رنگ خدایی داشته باشد و برای رضای خدا انجام شود،گوش دادن موسیقی چونه موجب قرب خداوند را فراهم می آورد ؟؟
اگر بتوان از موسیقی برای تعدیل احساسات منفی یا انگیزش سربازان جنگی یا ایجاد انگیزه برای کار خیر یا ... استفاده کرد به این ترتیب موجب قرب خداوند می شود. هیچ یک از فیلم ها و سریال های مذهبی که ساخته شده اند (روز واقعه، امام علی، مختارنامه، محمد رسول الله، ...) بدون موسیقی تا این حد تأثیرگذار نیستند. مگر این که بفرمایید این تأثیرگذاری مورد رضایت خدا نیست که در این صورت بحث دیگری است.
اگر بتوان از موسیقی برای تعدیل احساسات منفی یا انگیزش سربازان جنگی یا ایجاد انگیزه برای کار خیر یا ... استفاده کرد به این ترتیب موجب قرب خداوند می شود. هیچ یک از فیلم ها و سریال های مذهبی که ساخته شده اند (روز واقعه، امام علی، مختارنامه، محمد رسول الله، ...) بدون موسیقی تا این حد تأثیرگذار نیستند. مگر این که بفرمایید این تأثیرگذاری مورد رضایت خدا نیست که در این صورت بحث دیگری است.
یک سیر خلاف اسلام رو تو پستاتون مشاهده کردم که مجاب شدم به نهی از منکر:
بنده مرجع تقلیدی را می شناسم که دستگاه های موسیقی را هم بلد است
اولا این طور صحبت کردن از یک مسلمان بعید است، چیزی که حرام است ذاتا مثل موسیقی هرگز موجب قرب الهی نمیشود. خواهشا ازین الفاظ جاهلانه استفاده نفرمائید.
من از صفحه 1 تا 9 رو خوندم.تشکر ، بسیار جامع بود فقط چندتا سوال خواهشا ساده بفرمایین: 1-موسیقی شاد تشخیصش از غنا خیلی سخته ، باید چجوریتشخیص بدیم.یه چندتا راهکار بدین خواهشا؟ 2-بعضی موقع ها دیدم قرآن رو جوری میخونند که مو به تن آدم سیخ میشه و به وجد میاد ، مشکلی نداره؟ 3-اگر با آهنگی آدم حس رقص یا تکان دادن بدن بهش دست بده اینا حرامه؟
با سلام و احترام خدمت شما
استفتاء مرتبطی از آیت الله مکارم شیرازی به دستم رسید که شاید به سؤال شما نیز پاسخ بدهد:
پاسخ: همه مواردمذکور در سؤال از مصادیق موسیقی یا آهنگ حرام و لهوی است
و در مورد موسیقی توجه نمایید که كلیه صداها و آهنگ هايى كه مناسب مجالس لهو و فساد است حرام، و غير آن حلال است. و تشخيص آن با مراجعه به اهل عرف، يعنى افراد فهميده متدین، خواهد بود.
و منظور از لهو و لعب مجالسی است که برای عیاشی و هوسرانی و بی بند و باری تشکیل شده است. و به تعبیر دیگر، به مجالسی گفته می شود کهنزد عرف متدینمجلس گناهمحسوب می شود، و موسیقی های مناسب چنین مجالسی حرام است؛ هر چند در مجلس عادی نواخته شود، یا به صورت فردی باشد (دقت فرمائید).
یک سیر خلاف اسلام رو تو پستاتون مشاهده کردم که مجاب شدم به نهی از منکر:
برادر یا خواهر گرامی سلام
احتمالاً می دانید که یکی از شرایطنهی از منکر اشراف به امر دین است. ولی از سخن شما خلاف این مطلب را نشان می دهد:
اولا این طور صحبت کردن از یک مسلمان بعید است، چیزی که حرام است ذاتا مثل موسیقی هرگز موجب قرب الهی نمیشود. خواهشا ازین الفاظ جاهلانه استفاده نفرمائید.
پیشنهاد می کنم برای اشراف در مورد احکام موسیقی پست های این تاپیک را با دقت بیشتری مطالعه بفرمایید. اجمالاً به عنوان راهنمایی عرض می شود که موسیقی در دید تمام فقها ذاتاً حرمتی ندارد. برای راهنمایی بیشتر عرض می شود که تبلیغ مواردی که حرمت ذاتی دارند (مثل شراب و ...) در کشور اسلامی ممنوع است. پس وقتی صدا و سیمای اسلامی موسیقی تولید می کند یعنی ذاتاً حرام نیست.
در هر حال از احساس وظیفه شما تشکر می کنم و آرزوی توفیق برای شما دارم.
مرجع شما کیست؟ اگه شیعه هستید البته. کدام شیعه گفته که استماع موسیقی لهوی حرام نیست؟ موسیقی لهوی ذاتا حرام است.
پس وقتی صدا و سیمای اسلامی موسیقی تولید می کند یعنی ذاتاً حرام نیست.
مگر ربطی به صداوسیما داره؟؟؟ از رهبر استفتا میگیرن درمورد موسیقی های صداوسیما جواب میدن معظم له که ملاک وزارت ارشاد و صداوسیما نیست، موسیقی لهوی حرام است.
مرجع شما کیست؟ اگه شیعه هستید البته. کدام شیعه گفته که استماع موسیقی لهوی حرام نیست؟ موسیقی لهوی ذاتا حرام است.
با سلام.
همین فرمایش شما نشان می دهد که پست ها را با دقت مطالعه نکرده اید.
بدتر این که روشن و صادقانه نیز بحث نمی کنید. اول فرمودید «موسیقی ذاتاً حرام است». الآن که متوجه شدید جمله نادرستی بود بجای عذرخواهی یا تصحیح بابت صدور فتوای نابجا حرف خود را تغییر دادید که «موسیقی لهوی ذاتاً حرام است»!
بجای تندخویی و تهمت زدن لطفاً مطالب را با دقت مطالعه بفرمایید اگر ابهامی در مورد مطالب بنده و موضوع تاپیک بود مشخصاً سؤال بفرمایید در حد توانم در خدمتم.
حقیر مرجعم حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی اند که بنابر سیره صادقی موسیقی را تماما حرام میدانند و من بخاطر همین عرض کردم
خواهش می کنم. بله ایشان و مراجع بزرگوار دیگری مثل مرحوم آیت الله بهجت موسیقی و اکثر فعالیت های مرتبط با آن (اعم از تولید و آموزش و ...) را کلاً حرام می دانند.
اما نظر تمام مراجع بزرگوار این نیست و بر همین مبنا در جامعه ما پرداختن به انواع حلال موسیقی مجاز شمرده شده است و از آنجا که مقلدین سایر مراجع نیز مطالب این سایت را مطالعه می کنند باید شرایط آنها را نیز در بحث ها در نظر گرفت.
البته در همین تاپیک نیز اشاره شد که این ناهمگونی فتاوا در جامعه برای برخی مقلدین مشکل ساز است و اتفاقاً به مقلدین آیت الله العظمی صافی اشاره کردم که با چه سختی مواجهند چون تقریباً امروزه هر مجلس و فیلم و مراسمی همراه با موسیقی است.
اما نظر تمام مراجع بزرگوار این نیست و بر همین مبنا در جامعه ما پرداختن به انواع حلال موسیقی مجاز شمرده شده است
اما رهبرمون قائل برینند که از ترویج موسیقی(هر نوعش) جلوگیری بشه و من امیدوارم. ضمنا حضرت آیت الله بهجت در بضی موارد حکم احتیاط واجب دادن اما حضرت آیت الله صافی کاملا هرچه وابسته به موسیقیست را حرام میدانند. والله العالم
رهبرمون قائل برینند که از ترویج موسیقی(هر نوعش) جلوگیری بشه و من امیدوارم.
البته حتماً اطلاع دارید که ایشون برخی نوازندگان و خوانندگان رو تحسین کردند و گفتند من از این آهنگ خوشم میاد. این دوگانگی حتماً حکمتی داره ولی شاید منظورشون از ترویج موسیقی وضعیت آموزشگاه های فعلی باشه که معمولاً مختلطه و مرزی هم برای حرمت موسیقی قائل نیستند. چون اگه منظورشون کلی بود نه از موزیسینی تعریف می کردند نه به صدا و سیما اجازه می دادند مرکز موسیقی تأسیس کنه (تمام اینها با فتاوای شرعی بوده).
ضمنا حضرت آیت الله بهجت در بضی موارد حکم احتیاط واجب دادن
ظاهراً ایشون برای خوانندگی انواع مجازی قائلند. ولی تا جایی که بنده اطلاع دارم برای نوازندگی با هیچ سازی نوع حلال قائل نیستند و فتواشون حرمت هست نه احتیاط.
موفق باشید.
با سلام. خواندن این تاپیک خالی از لطف نیست. از نظر مقام معظم رهبری هیچ فرقی بین صدای زن و مرد نیست. http://www.askdin.com/thread26669.html که البته این حکم به عقل هم نزدیک تر است. و من الله توفیق
البته حتماً اطلاع دارید که ایشون برخی نوازندگان و خوانندگان رو تحسین کردند و گفتند من از این آهنگ خوشم میاد. این دوگانگی حتماً حکمتی داره ولی شاید منظورشون از ترویج موسیقی وضعیت آموزشگاه های فعلی باشه که معمولاً مختلطه و مرزی هم برای حرمت موسیقی قائل نیستند. چون اگه منظورشون کلی بود نه از موزیسینی تعریف می کردند نه به صدا و سیما اجازه می دادند مرکز موسیقی تأسیس کنه (تمام اینها با فتاوای شرعی بوده).
سلام و وقت بخیر
ببخشید میشه لطف کنید بگید ایشون چه نوازنده ها و خواننده هایی رو تحسین کردن و از چه آهنگ هایی خوششون میاد؟
ممنون و سپاس گزار
به دلیل اینکه تاپیک در انجمن فقه و احکام شرعی قرار داره (فقط به سوالات فقهی پاسخ داده می شه) و چند روزی هست تاپیک از چهارچوب خودش خارج شده، تاپیک بسته می شه
اگه کسی از دوستان سوال فقهی دارید، بفرمایید تا تاپیک رو باز کنم :ok:
معيار حرمت موسيقى 1756. آيا معيار حرمت موسيقى فقط مطرب و لهوى بودن آن است يا اين كه ميزان تحريك و تهييج آن هم تأثير دارد؟ و اگر باعث حزن و گريه شنونده شود، چه حكمى دارد؟ ج. مطرب بودن قيدى است كه در غنا مطرح است نه در موسيقى و اصل اطراب شأنى، معيار حرمت است و نيز هر تحريك و تهييجى كه سبب فرح يا حزن شود اما در موسيقى تلهّ ى (نواختن موسيقى لهوى) با آلات معدّه ى (دستگاه ها و ابزار ويژه ى موسيقى) مطلقا جايز نيست، بلكه استعمال آن ها در غير لهو هم بنابر احتياط واجب جايز نيست. 1757. 1) كدام موسيقى حرام است و آيا گوش دادن به آن براى رفع خستگى ناشى از كار يا افسردگى و مانند آن اشكال دارد؟ ج. آن چه مطرب است، از حيث غناى حرام است و از حيث لهو با آلات موسيقى، پس مطلقا حرام است و اگر استعمال آن ها در غير لهو باشد، بنابر احتياط جايز نيست.
آثار روحى موسيقى 1761. گوش كردن موسقى باعث چه تحولاتى در روح انسان مى شود؟ آيا حكم موسيقى تابع اين امور است؟ ج. گوش دادن موسيقى آثار منفى فراوانى در روح انسان دارد، ولى حكم شرعى آن داير مدار آن آثار نيست.
موسيقى درمانى 1763. آيا موسيقى درمانى جايز است؟ ج. استفاده موسيقى براى درمان نيز همانند موارد ديگر آن جايز نيست.
استفاده از موسيقى براى اغراض علمى و... 1764. آيا استفاده و آموزش موسيقى در مواردى مثل هنر و طبابت و افزايش شير دام و رشد گياه و... ، جايز است؟ ج. موارد استفاده از موسيقى موجب تغيير حكم شرعى آن نمى شود.
استماع، ساخت، فروش، تعليم و تعلّم موسيقى مطرب و آلاتش 1765. گوش دادن به آهنگ ها، ساخت، فروش، تعليم و تعلّم موسيقى و آلاتش چه حكمى دارد؟ ج. ظاهرا همه ى اين ها جايز نيست.
موسيقى و ياد خدا 1767. اگر شنيدن موسيقى و يا غنا انسان را به ياد خداوند متوجه كند، آيا شنيدن آن مانعى دارد؟ ج. انسان با عملى كه مورد رضاى خداوند نيست، نمى تواند به ياد خداوند باشد و چنين امورى نمى تواند موجب تغيير حكم شرعى موسيقى و غنا باشد.
ملاك جواز و عدم جواز نوارهاى ترانه و موسيقى 1768. آيا داشتن مجوز از وزارت ارشاد دليل بر مجاز بودن صداى خواننده يا ترانه ى او مى باشد؟ ج. مجوّز آن وزارت خانه، نمى تواند مجوّز شرعى براى نوارهاى موسيقى و ترانه باشد.
شنيدن موسيقى هاى صدا و سيما 1769. شنيدن موسيقى هايى كه از صدا و سيما پخش مى شود چه صورت دارد؟ ج. فرقى با موارد ديگر نمى كند و به طور كلّى شنيدن موسيقى مطرب حرام است و در فرض مذكور به هر نحو ممكن بايد از شنيدن آن اجتناب نمود.
شنيدن موسيقى بدون حالت طرب 1772. شنيدن نوارهاى ترانه خواننده زن و مرد و نواختن ارگ يا آهنگ هاى راديو و تلويزيون، اگر به خود گوش دهنده آن حالت طرب دست ندهد، چه حكمى دارد؟ ج. چون ميزان در مطرب بودن اطراب شأنى است نه فعلى؛ بنابراين در فرض سؤال نيز شنيدن آن ها حرام است.
نى زدن 1773. نى زدن اگر موجب فساد نباشد، چه حكمى دارد؟ ج. نى از آلات مخصوص موسيقى است و اشكال دارد.
موسيقى حلال 1774. آيا موسيقى حلال نيز وجود دارد، موسيقى آرام چه وجه ى دارد؟ ج. اگر با آلات و ابزار لهو باشد، صورت حلال ندارد.
شنيدن آهنگ هاى شاد براى شادابى روحى 1775. براى رفع خستگى روح و جانم آهنگ هاى شاد گوش مى كنم، زيرا خدا آزار رساندن به روح توسط خود انسان را محكوم مى كند، پس گمان نمى كنم رفع خستگى روح با آهنگ اشكالى داشته باشد؟ ج. موسيقى بزرگ ترين و بيشترين آسيب را به روح انسان وارد مى سازد و او را از قرب پروردگار متعال دور مى سازد، بنابراين شما كه نگران روح خود هستيد، بايد از شنيدن موسيقى حرام خوددارى نماييد.
عدم تأثير نوارهاى مبتذل 1776. برخى مى گويند نوارهاى ترانه روى ما تأثير منفى ندارند، آن ها را چگونه ارشاد كنيم؟ ج. ملاك حرمت تأثير فعلى نمى باشد، بنابراين در اين صورت نيز آن ها نبايد موسيقى گوش كنند.
شنيدن ترانه ى غمگين 1777. آيا شنيدن ترانه ى غمگين جايز است؟ ج. تفاوتى با انواع ديگر موسيقى ندارد و غمگين بودن سبب حليّت نمى شود.
پخش آهنگ در مسجد و حسينيه 1781. حكم پخش كردن آهنگ هاى مذهبى در مساجد و حسينيه ها چه مى باشد؟ ج. انجام امورى كه موجب هتك حرمت مسجد مى شود، حرام است و گناه آن مضاعف است.
حكم دايره زدن 1782. آيا دايره زدن حلال است؟ ج. دايره نيز از آلات و وسايل طرب مى باشد و استعمال آن حرام است.
شكستن وسايل موسيقى 1783. حكم وسايل طرب و استفاده و خريد و فروش و ساختن و تعليم و تعلم آن ها از قبيل تار، سه تار، سنتور، تنبور، قانون، قيچك، كمانچه، نى، تنبك، دف، پيانو، ويولون، ويلا، كلارينت، فلوت، هورن، ترومپت، و سازهاى كوبه اى، چه صورتى دارد و خانه ها و مؤسسات و اشتغال و درآمد از اين راه چه حكمى دارد؟ شكستن آن ها ضمان آور است يا خير؟ ج. چون وسايل ذكر شده، ابزار و آلات ويژه لهو مى باشند اشتغال و درآمد آن ها و كلّ امور مذكور حرام است و از بين بردن صورت و شكل ظاهرى آن ها واجب است و در اين خصوص ضمانى ندارد.
كسب از طريق آموزش نوازندگى 1784. آيا از لحاظ شرعى نواختن موسيقى و آموزش و فراگيرى آن، شغل و درآمد آن حلال محسوب مى شود؟ ج. اشتغال و كسب درآمد از چنين حرفه هايى حرام است.
آموزش خوانندگى و نوازندگى 1785. يادگيرى خوانندگى يا نوازندگى موسيقى توسط جوانان و نوجوانان چه حكمى دارد؟ ج. حرام است.
خريد و فروش آلات و وسايل موسيقى 1787. خريد و فروش اسباب مشتركه موسيقى، چه حكمى دارد؟ ج. خريد و فروش آلات لهو، مثل تار و حتى سازهاى كوچك حرام است؛ مگر اين كه منفعت مشروع و حلالى از آن برده شود و معامله براى آن منفعت حلال واقع شود كه بنابر اظهر در اين صورت معامله صحيح است. آلات موسيقى در مجالس اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ 1788. استفاده از طبل، سنج و شيپور در مراسم عزادارى چه حكمى دارد؟ ج. خلاف احتياط است.
مصونيت از مفاسد عمل حرام 1789. آيا مى توان به استناد اين كه از مفسده حرام مثل رقص و قمار و شراب و غنا مصونيت دارم، مرتكب حرام؟ ج. هر عمل حرامى داراى مفسده است، چه فرد آن را درك نمايد و چه متوجه آن نشود؛ بنابراين در هر صورت از چنين اعمال حرامى بايد پرهيز نمود.
متاسفانه این موضوع وجود دارد ولی این جواب ها کاملا منطقی هستند همیشه انسان نمیتونه چیزی رو کامل درک کنه به عنوان مثال یک کودک اگر آتیش جلوش باشه شما باید اونو از آتیش دور کنید تا به اون صدمه نرسد چون در اون سن درکی ندارد ولی چند سال بعد که رشد فکری کند این موضوع را متوجه میشود در مورد مسایل دینی هم ما در مقابل مرجع عالیقدری مثل مرحوم آیت الله بهجت و ایشان هم در مقابل پیامبران ما و در نهایت خداوند متعال ، جاهل هستیم (به نسبت) الله العالم
خیلی وقت ها میشنویم نی و دف نعوذ بالله از زمان پیامبران بوده و حتی به مجالس این بزرگواران نسبت میدهند بنده شنیدم خانم های جلسه ای(خانم هایی که در مجالس زنانه مداحی و مولودی میخوانند) بعضی وقت ها از دف استفاده میکنند که سوال و جواب این موررد را در بالا دیده اید پناه بر خدا از شر شیطان پناه بر خدا از شر انسانهای نادان و جاهل پناه بر خدا از هجوه ی عمیق دشمنان و منافقان
متاسفانه یاد گیری موسیقی رو از کودکی شروع کردند و یک نوع افتخار و تربیت صحیح میدانند پناه بر خدا
یک موضوعی که متاسفانه به شخص بنده گفته شده را بیان میکنم(از سایتی پاسخگو پرسیدم) البته عینا نیست و از زبان خودم مینویسم : دو سوال یکی در مورد رفتن به رستوران که آیا اشکال دارد حرام و حلال بودن غذا ها چطور است و گفته شد چون مجوز از فلان وزارت خانه دارد قطعا اشکال ندارد مگر خلاف آن ثابت شود(همگی وضع رستورانها و ... را میدانیم اکثریت آنها را متاسفانه) و در مورد بانک که چون مجوز دارد میگویند ربا نیست عقود شرعی هست و ... بنده خودم از روند وام گرفتن اطلاع دارم از شمایی که وام گرفته اید میپرسم آیا عقود شرعی وجود دارد آیا سود 15 درصد ربا و حرام نیست و... که خوشبختانه آیت الله بهجت در این مورد صریح فرمودند در سوالی که در بالا وجود دارد برای موسیقی (ملاك جواز و عدم جواز نوارهاى ترانه و موسيقى 1768. آيا داشتن مجوز از وزارت ارشاد دليل بر مجاز بودن صداى خواننده يا ترانه ى او مى باشد؟ ج. مجوّز آن وزارت خانه، نمى تواند مجوّز شرعى براى نوارهاى موسيقى و ترانه باشد.) پس چرا اعتقادات خود را فدا میکنید و چشمتون رو میبندید!!! پناه بر خدا خدا عاقبت همه را ختم به خیر کند انشاءالله
خدا علم و ایمان حقیقی را اعطا فرماید انشاءالله خدا توفیق عمل دهد انشاءالله
به امید گوشه چشمی از سوی صاحب الزمان(عج)
و من الله توفیق
طبق نظر معظم له ؛ كلّيّه صداها و آهنگهايى كه مناسب مجالس لهو و فساد است حرام و غير آن جايز است و در مصاديق مشكوك اصل برائت است و احتياط مستحب اجتناب است. (1)
موفق و سلامت باشید
پی نوشت:
1. آیت الله مکارم شیرازی ، استفتائات جدید ج 1 ص 152
[FONT=Noor_Lotus]
طبق نظر معظم له ؛ كلّيّه صداها و آهنگهايى كه مناسب مجالس لهو و فساد است حرام و غير آن جايز است و در مصاديق مشكوك اصل برائت است و احتياط مستحب اجتناب است. (1)
موفق و سلامت باشید
پی نوشت:
1. آیت الله مکارم شیرازی ، استفتائات جدید ج 1 ص 152
من منظورم اهنگ هایی بود که ادمو ناراحت کته وراجب امامان باشه
با سلام خدمت شما جناب مومن عزیز.
آیا واقعا خداوند همه آنچه که یک مسلمان در زندگی امروزی به آن نیاز دارد را از طریق دین به وی آموخته است؟
موارد بسیاری چه در زمینه همین موسیقی یا مواد غذایی یا .... وجود دارد که در دین به صورت مصداقی نیامده است. فقها می گویند در این موارد از طریق احکام کلی حکم می کنیم. مثلا یک قاعده کلی فقهی وجود دارد که می گوید : لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام. که این قاعده از قواعد پر استفاده فقها در صدور حکم است. حال سوال اینجاست که همان طور که خودتان گفتید اگر انسان نمی تواند به ضررهایی که امور مختلف به وی ممکن است اعمال کند ( چه موسیقی و یا مواد غذایی و یا ... ) آگاهی یابد پس چگونه فقها از این قاعده مذکور در امور مبتلا به امروزی استفاده می کنند؟ از طریق علم روز؟ علم روز هم که به گفته خودشان ناقص است پس تکلیف بشر چیست؟ اگر دین برای تمام زمانها و مکان ها آمده است پس تکلیف مواردی که در دین مستقیما به آن اشاره نشده چیست؟ با این حساب باید به این مسئله قایل بود که دین فقط برای مردم عربستان نازل شده است. چرا که حرام و حلال های قطعی صرفا مشمول مواردی شده که عرب آن زمان به آن مبتلا بوده است.
دقت در این موارد ما را به چیستی فلسفه دین رهنمون می سازد. اینکه دین برای چه آمده است؟ آیا برای این آمده که بگوید فلان چیز حرام است و فلان چیز حلال؟
علت اینکه برخی مراجع اینگونه حکم می کنند این است که از طرفی نمی خواهند مسئولیت گناهان دیگران گردنشان بیافتد و از طرف دیگر می خواهند جایگاه مرجعیت خود را حفظ کنند. غافل از اینکه مرجعیت از اسمش هم معلوم است بار مسئولیتی دارد.
کتابی خواندم از حجه الاسلام محمد علی ایازی که هر چه می گردم در نت آن را پیدا نمی کنم. نام کتاب هست : آینده مرجعیت.
اگر در ارشیوم پیدایش کردم برایتان ارسال خواهم کرد. مطمئنا خواندن این کتاب دیدتان را نسبت به مرجعیت عوض می کند.
این سؤال ابهام دارد. دین آمده است که بگوید کدام کار مورد رضایت خداست و کدام نیست. نیامده که به ما بهینه سازی انرژی در ساختمان ها را یاد بدهد. برای مورد دوم به ما عقل تجربی داده است. اما اگر منظور شما قوانین الهی و اصول عبادی و اخلاقی برای تمام ابعاد زندگی باشد ظاهراً کتاب آسمانی آخرین پیامبر الهی ادعا می کند که همه آنها را بیان کرده است. این قوانین مثل قوانین بقا در علوم مهندسی هستند که هر قاعده فرعی دیگری باید با این قوانین سازگار باشد. اما این که ما این قوانین را درست شناخته ایم یا در تطبیق احکام الهی با موضوعات مستحدثه چقدر موفق بوده ایم جای بحث دارد. شواهد و قرائن نشان می دهند که در این زمینه زیاد موفق نبوده ایم.
همین که چقدر در این اجتهاد و انطباق موفق بوده اند محل مناقشه است و به طور واضح می بینیم که زیاد موفق نبوده اند.
سؤال سختی پرسیدید. اگر نظر بنده را بخواهید اعتقاد دارم اجتهاد کامل احکام و تطابق صحیح آنها با مسائل روز در غیبت امام معصوم نشدنی است. اما همان قدری که می توانستیم و مکلف بودیم که انجام بدهیم نیز به نظر بنده بخوبی انجام نشده است که کتاب مورد اشاره شما به برخی دلایل بنیادی آن اشاره می کند.
بله ظاهراً برای همین آمده است که راه زندگی به سوی قرب الهی را نشان بدهد و این سیر تکاملی فقط در سایه دوری از حرام و پرداختن به حلال ممکن می شود.
موافقم. دلیل دیگر آن غیرتخصصی بودن فقاهت است. زمانهای دور حکیمی بود که تمام علم طبابت را می دانست. اما الآن کسی نمی تواند ادعا کند من در تمام علوم پزشکی به درجه اجتهاد رسیده ام. حتی اگر خودش پزشک قلب و عروق باشد برای بیماری های عفونی به همکار متخصصش مراجعه می کند. همان طور که بهتر از بنده می دانید امروزه جایگاه شورای پزشکی در بیمارستان ها کاملاً شناخته شده است. این یک مسأله عقلی و شرعی است که نظر چهار متخصص در زمینه های مختلف کامل تر و دقیق تر از نظر چهار کارشناس عمومی است. اما متأسفانه ساختار مرجعیت و فقاهت در صد سال قبل باقی مانده است. همین موجب می شود که برخی فقها به لزوم قبض فقه اعتقاد پیدا کنند. غافل از این که این کار پاک کردن صورت مسأله است و چاره کار چیز دیگری است. ...
با سلام خدمت جناب مومن عزیز.
می شود بفرمایید به لحاظ کارکردی برای انسان فرق بهینه سازی انرژی در ساختمان و مسایل پزشکی چیست؟ چراکه در دین احکام پزشکی غذایی بسیار است؟ هر دو از جنس علم هستند. اکر دین برای اولی نیامده ما هم می گوییم برای دومی هم نیامده. اگر می گویید برای بیان اصول عبادی و اخلاقی آمده خوب ما هم می گوییم حداکثر می توانیم به همین مسئله قایل شویم. هر چند که بنده معتقدم در همین مسایل هم حداقل ها را بیان کرده نه حداکثر لازم. یافتن حداکثرها به خود بشر واگذار شده. آیا در زمینه معرفتی مسئله ای بالاتر از خداشناسی داریم. خوب می بینیم که در همین زمینه هم اختلاف آرا بسیار زیاد است. یکی از طریق فلسفه خدا را می شناسد. دیگری فلاسفه را کافر می داند. خود فلاسفه هم همدیگر را نقدهای اصولی می کنند و ... . می بینیم که در همین زمینه هم به طور شفاف مسئله را بیان نکرده. به طوریکه بالاترین علما و مجتهدین هم در همین مسئله خداشناسی با هم اختلاف دارند.
ببینید دوست عزیز.
ما ابتدا می آییم و می گوییم دین ادعای همه جانبه دارد. و همه آنچه بشر به آن احتیاج دارد در دین آمده. بعد به مسائلی می رسیم که در دین نیامده. بعد با یک اصلاحیه می آییم و می گوییم آنهایی که نیامده به عقل تجربی رجوع می کنیم. به اعتقاد بنده این تعریف درستی از هدف دین نیست. هدفی که برای دین ذکر می کنیم نباید استثنا داشته باشد. فراموش نکنیم ما دین را از طرف خدا می دانیم. آن هم خدای قادر مطلق. خدا هم که در قید و بند قوانین علی و معلولی جهان نیست. اگر می خواسته بشر را با دین هدایت کند با این شکل به نظر من به هدفش نمی رسد. ما باید هدفی برای دین قایل شویم که استثنابردار نباشد.
البته منظور بنده حلال و حرامهای دنیوی و مادی بوده مانند همین مسئله موسیقی.
به اعتقاد بنده ما باید نظام فقاهت و مرجعیت را به صورت تنگاتنگی با متخصص ترین عالمان در هر علمی مرتبط کنیم و با یک ساختار مدیریتی بسیار منظم احکام اسلامی را صادر کنیم. آنوقت می توانیم بگوییم احکام شرعی اسلام هم دقیقا با عقل تطابق دارد.
ما 3 حوزه کلی در شریعت داریم : 1. احکام 2. اعتقادات 3. اخلاقیات
حوزه دوم بوسیله علم کلام عقلی می شود. در حوزه سوم هم شیعه قایل به حسن و قبح عقلی است. می ماند حوزه اول که با همین نظامی که در بالا ذکر کردم عقلی می شود. آنوقت می شود به شریعت اسلام گفت شریعت عقلانی.
و من الله توفیق
با سلام و عرض ادب
منظور حقیر این بود که دین چارچوبی کلی و گاه جزئی برای زندگی الهی تعیین کرده است و ارتقای کیفیت زندگی مادی هرچند مورد تأیید دین است اما نسبت به سعادت اخروی در اولویت بعد قرار دارد.
این که فرمودید چرا احکام پزشکی و تغذیه در دین بیشترند دلایل مختلفی دارد. از جمله این که قدمت این علوم بیش از علوم نوین است و در نتیجه بیشتر مورد بحث موضوع احکام بوده است. دیگر این که تعاملات اجتماعی و انسانی در این علوم پررنگ تر است. با بروز و ظهور هر مقوله جدیدی طبیعتاً قلمرو کاربرد احکام دین نیز گسترش می یابد. کما این که اگر در زمان صدر اسلام ساز موسیقی اختراع نشده بود احتمالاً هیچ روایتی در باب شکستن سازها توسط امیرالمؤمنین و سایر ائمه (ع) نداشتیم.
بله فعلاً بالاجبار بخش بزرگی از آن به خود بشر واگذار شده است که آزمون سختی هم هست.
اما ظاهراً هدف اولیه دین این نبوده است. هدف اولیه دین این بود که همیشه حجت الهی مورد رجوع و اطاعت مردم باشد تا تمام ابعاد زندگی بشر با وحی ناب و عقل کامل تنظیم گردد. یعنی قرار بوده کتاب آسمانی با اتصال به وحی تبیاناً لکل شیء باشد. وگرنه برای مهربان بودن و زندگی مرفه در دنیا نیازی به دین نبود.
البته با عقل تجربی از طرف خدا حکم جدیدی وضع نمی کنیم. بلکه میزان تطابق قوانین وضع شده را با قوانین الهی (قوانین بقا) می سنجیم و در این سنجش نیز مطابق قواعد الهی عمل می کنیم. مثل همان قواعد لاحرج و لاضرر و ... که همه ریشه در کتاب و روایات دارند (طبیعتاً با عقل ما نیز سازگارند).
مگر حرام و حلال غیرمادی هم داریم؟ همه حلال و حرام ها در مورد مسائل دنیوی و مادی اند. کسی بخاطر فکر گناه یا تخیل عملی در ذهن خود مجازات نمی شود. پس این که فرمودید:
به نظرم پاسخش مثبت است. هرچند ممکن است اهداف دیگری هم داشته باشد. این هدف نیز ممکن است گاهی به طور غیرمستقیم عملی شود. یعنی هر عملی یا مخالف رضایت خداست یا نیست. اما این که از چه راهی به آن رسیده ایم گاهی مستقیماً در تعالیم قبلی موجود است و گاهی به تفکر و اجتهاد بیشتری نیاز دارد.
سلام
طبق نظر مشهور مراجع تقليد موسيقي اگر مطرب ومناسب با مجالس لهو ولعب نباشد اشكالي ندارد وتفاوتي بين نوع آن نيست كه رپ باشد يا غير ان البته شما براي جواب دقيق تر بايد مرجع تقليد خود را مشخص كنيد.
فرمایش شما کاملاً متین است.
فقط نکته ظریفی در این بین وجود دارد و آن این که مصلحت سنجی علم تجربی نباید چیزی را بر محکمات دین تحمیل کند و صرفاً باید به عنوان بازوی کمکی و تشخیصی در اجتهاد حکم الهی نقش داشته باشد. هرچند در بسیاری از زمینه ها و مسائل متشابه نقش یافته های تجربی بسیار کلیدی است چرا که ما فعلاً به انسان کامل دسترسی نداریم.
در مورد موسیقی هم همین است. این که عده ای از مراجع تقلید کلاً هر نوع موسیقی را حرام می دانند و عده ای حتی برای خوانندگی زن نیز تبصره های حلالی گذاشته اند واقعاً باعث تأسف و حیرت است چون نمی شود همه اینها حکم الهی باشند. اگر کمی تواضع به خرج می دادند و هر کسی در زمینه تخصصی خودش کار می کرد و نهایتاً با نظامی که فرمودید حکم واحد و مستدلی به جامعه دینی ارائه می شد هم عقلانی تر بود و هم خداپسندانه تر. در این شرایط به هیچ یک نمی توان وثوق کافی داشت.
موفق و مؤید باشید.:Gol:
اهنگهای صدا سیما همش درست نیست
با سلام.
اصل حرف بنده هم همین است.
دین ذاتیاتی دارد و عرضیاتی.
محکمات دین که شما می فرمایید نباید علم تجربی آنها را متزلزل کند به اعتقاد بنده ذاتیات دین باید باشند نه عرضیات.
حال تعریف ذاتیات : ذات دین آنی است که اگر دین در هر جامعه و فرهنگی و در هر زمانی و مکانی ظهور می کرد آنها تغییر ناپذیر بودند و توسط دین مطرح می شدند. ذات دین به هیچ وجه به امور دنیوی مربوط نیست. چرا که آنها بسته با فضای حاکم بر جامعه تغییر پذیرند.
لذا اکثر احکام دنیوی دین جزء عرضیات دین هستند و جزو محکمات نمی باشند. لذا در امور دنیوی به اعتقاد بنده باید مرجع همان علم تجربی باشد تحت احکام کلی ای که چون عقلانی اند در دین آمده اند.
اجازه بدهید در فرمایش شما اصلاح کوچکی انجام دهم. بنده این قواعد را در اولویت عقلانی می دانم و چون عقلانی اند در دین مطرح شده اند.
با سلام و عرض ادب خدمت شریعت عقلانی عزیز
قبول دارم. حرمت موسیقی یا بخشی از انواع موسیقی باید بر اساس مفهومی ذاتی در دین باشد که مثلاً با تطبیق آن بر موضوعات مختلف به نحوی بروز پیدا می کند. وظیفه فقیه و فقاهت دو چیز است: 1- شناسایی و فهم دقیق این ذات و 2- موضوع شناسی یعنی این که آیا مثلاً صدای گیتار در فلان شرایط زمانی و مکانی مطابق محکمات دین هست یا خیر.
اگر در این بین به عقل تجربی نیازی پیدا کرد باید از آن نهایت استفاده را ببرد تا در ارائه حکم الهی موفق باشد. وگرنه از جانب خود بدعتی را به دین خدا نسبت داده است.
اما این به معنای آن نیست که هر چه عقل تجربی از ضرر و سود تشخیص داد عین دین است چرا که قبلاً عرض شد منظرگاه دین بسیار بالاتر از عقل ناقص بشر است.
البته در میزان موفقیت فقه اسلامی در استخراج محکمات و بدتر از آن میزان تبحر و خلاقیت آنها در موضوع شناسی جای تردید است.
خواهش می کنم. بله عقلانی اند. ولی منظور شما را درست متوجه نشدم. اگر منظور این باشد که می توان مستقلاً با عقل تجربی مواضع احکام را تعیین کرد به نظرم درست نیست. چون منظور از عقل اینجا عقل ناقص بشر مدرن نیست. بلکه عقل کل عالم است که خطا نمی کند. پس گرچه این قواعد شرح و بسط احکام عقلی اند اما باید از متون دینی استخراج شوند. یعنی محدوده همین قاعده لا ضرر و لا ضرار یا موارد ترجیح آن بر قواعد دیگر باید از دین استخراج شود و با هر قیاسی از طرف عقل تجربی قابل استفاده نیست.
وقتی می گوییم این قواعد عقلانی اند یعنی مطابق عقل منهای هوا و هوس اند که امروزه کمیاب است.
سلام علیکم
1. وقتی در باره موضوعی به این اندازه اختلاف است، و در حال حاضر بیشتر موسیقی ها از نظر عرف متدینین خالی از اشکال نیستند، پس چه اصراری به گوش دادن موسیقی است؟؟؟؟؟
2.به نظر شما اگر اصلا هیچ گونه موسیقی گوش ندهیم، اتفاق خاصی می افتد؟ باورکنید هیچ اتفاقی نمی افتد
3. حتی اگر موسیقی به ظاهر هیچ تاثیری بر انسان نداشته باشد، اما موجب سلب توفیق می شود
4.اگر موسیقی مفید است، پس چرا هیچ کدام از علما، مراجع و بزرگان موسیقی گوش نمی دهند؟؟
5.مگر در این دنیا نباید همه چیز رنگ خدایی داشته باشد و برای رضای خدا انجام شود،گوش دادن موسیقی چونه موجب قرب خداوند را فراهم می آورد ؟؟
یا زهرا
با سلام و احترام خدمت شما دوست گرامی
اگر در بیابانی یکه و تنها به دور از فن آوری های بشر زندگی کنید اصراری نیست.
اتفاقی که می افتد این است که گوش ما به قدری حساس می شود که اگر جایی موسیقی تند برنامه کودک شنیده شود و رقص بچه ها را ببینیم احساس می کنیم داریم با خدا محاربه می کنیم. بعد روحانی را همان کنار می بینیم و اعتراض می کنیم. او هم مثلاً به ما می گوید دقت نکن. ولی ما نمی توانیم دقت نکنیم!
هنوز دقیقاً معلوم نیست. ولی ظاهراً همین طور است که می فرمایید.
چون وقت ندارند و کارهای مهم تری دارند. وگرنه بنده مرجع تقلیدی را می شناسم که دستگاه های موسیقی را هم بلد است و ظاهراً مطالعه تخصصی درباره موسیقی ها داشته است.
اگر بتوان از موسیقی برای تعدیل احساسات منفی یا انگیزش سربازان جنگی یا ایجاد انگیزه برای کار خیر یا ... استفاده کرد به این ترتیب موجب قرب خداوند می شود. هیچ یک از فیلم ها و سریال های مذهبی که ساخته شده اند (روز واقعه، امام علی، مختارنامه، محمد رسول الله، ...) بدون موسیقی تا این حد تأثیرگذار نیستند. مگر این که بفرمایید این تأثیرگذاری مورد رضایت خدا نیست که در این صورت بحث دیگری است.
موفق باشید.:Gol:
اولا این طور صحبت کردن از یک مسلمان بعید است، چیزی که حرام است ذاتا مثل موسیقی هرگز موجب قرب الهی نمیشود. خواهشا ازین الفاظ جاهلانه استفاده نفرمائید.
با سلام و احترام خدمت شما
استفتاء مرتبطی از آیت الله مکارم شیرازی به دستم رسید که شاید به سؤال شما نیز پاسخ بدهد:
پاسخ: همه موارد مذکور در سؤال از مصادیق موسیقی یا آهنگ حرام و لهوی است
و در مورد موسیقی توجه نمایید که كلیه صداها و آهنگ هايى كه مناسب مجالس لهو و فساد است حرام، و غير آن حلال است. و تشخيص آن با مراجعه به اهل عرف، يعنى افراد فهميده متدین، خواهد بود.
و منظور از لهو و لعب مجالسی است که برای عیاشی و هوسرانی و بی بند و باری تشکیل شده است. و به تعبیر دیگر، به مجالسی گفته می شود که نزد عرف متدین مجلس گناه محسوب می شود، و موسیقی های مناسب چنین مجالسی حرام است؛ هر چند در مجلس عادی نواخته شود، یا به صورت فردی باشد (دقت فرمائید).
موفق باشید.:Hedye:
برادر یا خواهر گرامی سلام
احتمالاً می دانید که یکی از شرایط نهی از منکر اشراف به امر دین است. ولی از سخن شما خلاف این مطلب را نشان می دهد:
پیشنهاد می کنم برای اشراف در مورد احکام موسیقی پست های این تاپیک را با دقت بیشتری مطالعه بفرمایید.
اجمالاً به عنوان راهنمایی عرض می شود که موسیقی در دید تمام فقها ذاتاً حرمتی ندارد.
برای راهنمایی بیشتر عرض می شود که تبلیغ مواردی که حرمت ذاتی دارند (مثل شراب و ...) در کشور اسلامی ممنوع است. پس وقتی صدا و سیمای اسلامی موسیقی تولید می کند یعنی ذاتاً حرام نیست.
در هر حال از احساس وظیفه شما تشکر می کنم و آرزوی توفیق برای شما دارم.
مرجع شما کیست؟ اگه شیعه هستید البته. کدام شیعه گفته که استماع موسیقی لهوی حرام نیست؟ موسیقی لهوی ذاتا حرام است.
مگر ربطی به صداوسیما داره؟؟؟ از رهبر استفتا میگیرن درمورد موسیقی های صداوسیما جواب میدن معظم له که ملاک وزارت ارشاد و صداوسیما نیست، موسیقی لهوی حرام است.فیلم مذهبی بسازیم با موسیقی باعث قرب بشه؟؟؟؟؟؟
با سلام.
همین فرمایش شما نشان می دهد که پست ها را با دقت مطالعه نکرده اید.
بدتر این که روشن و صادقانه نیز بحث نمی کنید. اول فرمودید «موسیقی ذاتاً حرام است». الآن که متوجه شدید جمله نادرستی بود بجای عذرخواهی یا تصحیح بابت صدور فتوای نابجا حرف خود را تغییر دادید که «موسیقی لهوی ذاتاً حرام است»!
بجای تندخویی و تهمت زدن لطفاً مطالب را با دقت مطالعه بفرمایید اگر ابهامی در مورد مطالب بنده و موضوع تاپیک بود مشخصاً سؤال بفرمایید در حد توانم در خدمتم.
موفق باشید.:Hedye:
خواهش می کنم. بله ایشان و مراجع بزرگوار دیگری مثل مرحوم آیت الله بهجت موسیقی و اکثر فعالیت های مرتبط با آن (اعم از تولید و آموزش و ...) را کلاً حرام می دانند.
اما نظر تمام مراجع بزرگوار این نیست و بر همین مبنا در جامعه ما پرداختن به انواع حلال موسیقی مجاز شمرده شده است و از آنجا که مقلدین سایر مراجع نیز مطالب این سایت را مطالعه می کنند باید شرایط آنها را نیز در بحث ها در نظر گرفت.
البته در همین تاپیک نیز اشاره شد که این ناهمگونی فتاوا در جامعه برای برخی مقلدین مشکل ساز است و اتفاقاً به مقلدین آیت الله العظمی صافی اشاره کردم که با چه سختی مواجهند چون تقریباً امروزه هر مجلس و فیلم و مراسمی همراه با موسیقی است.
موفق باشید.:Hedye:
البته حتماً اطلاع دارید که ایشون برخی نوازندگان و خوانندگان رو تحسین کردند و گفتند من از این آهنگ خوشم میاد. این دوگانگی حتماً حکمتی داره ولی شاید منظورشون از ترویج موسیقی وضعیت آموزشگاه های فعلی باشه که معمولاً مختلطه و مرزی هم برای حرمت موسیقی قائل نیستند. چون اگه منظورشون کلی بود نه از موزیسینی تعریف می کردند نه به صدا و سیما اجازه می دادند مرکز موسیقی تأسیس کنه (تمام اینها با فتاوای شرعی بوده).
ظاهراً ایشون برای خوانندگی انواع مجازی قائلند. ولی تا جایی که بنده اطلاع دارم برای نوازندگی با هیچ سازی نوع حلال قائل نیستند و فتواشون حرمت هست نه احتیاط.
موفق باشید.
با سلام.
خواندن این تاپیک خالی از لطف نیست.
از نظر مقام معظم رهبری هیچ فرقی بین صدای زن و مرد نیست.
http://www.askdin.com/thread26669.html
که البته این حکم به عقل هم نزدیک تر است.
و من الله توفیق
اگر درباره ی تاثیرات موسقی در بدن تحقیقی کنید احتمالا این سختی کمتر بشه چون موسقی تاثیر بسیار سوئی در بدن به جای میگذراره
سلام و وقت بخیر
ببخشید میشه لطف کنید بگید ایشون چه نوازنده ها و خواننده هایی رو تحسین کردن و از چه آهنگ هایی خوششون میاد؟
ممنون و سپاس گزار
سلام عرض می کنم خدمت دوستان بزرگوار
به دلیل اینکه تاپیک در انجمن فقه و احکام شرعی قرار داره (فقط به سوالات فقهی پاسخ داده می شه) و چند روزی هست تاپیک از چهارچوب خودش خارج شده، تاپیک بسته می شه
اگه کسی از دوستان سوال فقهی دارید، بفرمایید تا تاپیک رو باز کنم :ok:
ممنون از همکاری شما :Gol:
سلام علیکم
چند استفتا از مرحوم آیت الله بهجت (ره)
معيار حرمت موسيقى
1756. آيا معيار حرمت موسيقى فقط مطرب و لهوى بودن آن است يا اين كه ميزان تحريك و تهييج آن هم تأثير دارد؟ و اگر باعث حزن و گريه شنونده شود، چه حكمى دارد؟
ج. مطرب بودن قيدى است كه در غنا مطرح است نه در موسيقى و اصل اطراب شأنى، معيار حرمت است و نيز هر تحريك و تهييجى كه سبب فرح يا حزن شود اما در موسيقى تلهّ ى (نواختن موسيقى لهوى) با آلات معدّه ى (دستگاه ها و ابزار ويژه ى موسيقى) مطلقا جايز نيست، بلكه استعمال آن ها در غير لهو هم بنابر احتياط واجب جايز نيست.
1757. 1) كدام موسيقى حرام است و آيا گوش دادن به آن براى رفع خستگى ناشى از كار يا افسردگى و مانند آن اشكال دارد؟
ج. آن چه مطرب است، از حيث غناى حرام است و از حيث لهو با آلات موسيقى، پس مطلقا حرام است و اگر استعمال آن ها در غير لهو باشد، بنابر احتياط جايز نيست.
آثار روحى موسيقى
1761. گوش كردن موسقى باعث چه تحولاتى در روح انسان مى شود؟ آيا حكم موسيقى تابع اين امور است؟
ج. گوش دادن موسيقى آثار منفى فراوانى در روح انسان دارد، ولى حكم شرعى آن داير مدار آن آثار نيست.
موسيقى درمانى
1763. آيا موسيقى درمانى جايز است؟
ج. استفاده موسيقى براى درمان نيز همانند موارد ديگر آن جايز نيست.
استفاده از موسيقى براى اغراض علمى و...
1764. آيا استفاده و آموزش موسيقى در مواردى مثل هنر و طبابت و افزايش شير دام و رشد گياه و... ، جايز است؟
ج. موارد استفاده از موسيقى موجب تغيير حكم شرعى آن نمى شود.
استماع، ساخت، فروش، تعليم و تعلّم موسيقى مطرب و آلاتش
1765. گوش دادن به آهنگ ها، ساخت، فروش، تعليم و تعلّم موسيقى و آلاتش چه حكمى دارد؟
ج. ظاهرا همه ى اين ها جايز نيست.
موسيقى و ياد خدا
1767. اگر شنيدن موسيقى و يا غنا انسان را به ياد خداوند متوجه كند، آيا شنيدن آن مانعى دارد؟
ج. انسان با عملى كه مورد رضاى خداوند نيست، نمى تواند به ياد خداوند باشد و چنين امورى نمى تواند موجب تغيير حكم شرعى موسيقى و غنا باشد.
ملاك جواز و عدم جواز نوارهاى ترانه و موسيقى
1768. آيا داشتن مجوز از وزارت ارشاد دليل بر مجاز بودن صداى خواننده يا ترانه ى او مى باشد؟
ج. مجوّز آن وزارت خانه، نمى تواند مجوّز شرعى براى نوارهاى موسيقى و ترانه باشد.
شنيدن موسيقى هاى صدا و سيما
1769. شنيدن موسيقى هايى كه از صدا و سيما پخش مى شود چه صورت دارد؟
ج. فرقى با موارد ديگر نمى كند و به طور كلّى شنيدن موسيقى مطرب حرام است و در فرض مذكور به هر نحو ممكن بايد از شنيدن آن اجتناب نمود.
شنيدن موسيقى بدون حالت طرب
1772. شنيدن نوارهاى ترانه خواننده زن و مرد و نواختن ارگ يا آهنگ هاى راديو و تلويزيون، اگر به خود گوش دهنده آن حالت طرب دست ندهد، چه حكمى دارد؟
ج. چون ميزان در مطرب بودن اطراب شأنى است نه فعلى؛ بنابراين در فرض سؤال نيز شنيدن آن ها حرام است.
نى زدن
1773. نى زدن اگر موجب فساد نباشد، چه حكمى دارد؟
ج. نى از آلات مخصوص موسيقى است و اشكال دارد.
موسيقى حلال
1774. آيا موسيقى حلال نيز وجود دارد، موسيقى آرام چه وجه ى دارد؟
ج. اگر با آلات و ابزار لهو باشد، صورت حلال ندارد.
شنيدن آهنگ هاى شاد براى شادابى روحى
1775. براى رفع خستگى روح و جانم آهنگ هاى شاد گوش مى كنم، زيرا خدا آزار رساندن به روح توسط خود انسان را محكوم مى كند، پس گمان نمى كنم رفع خستگى روح با آهنگ اشكالى داشته باشد؟
ج. موسيقى بزرگ ترين و بيشترين آسيب را به روح انسان وارد مى سازد و او را از قرب پروردگار متعال دور مى سازد، بنابراين شما كه نگران روح خود هستيد، بايد از شنيدن موسيقى حرام خوددارى نماييد.
عدم تأثير نوارهاى مبتذل
1776. برخى مى گويند نوارهاى ترانه روى ما تأثير منفى ندارند، آن ها را چگونه ارشاد كنيم؟
ج. ملاك حرمت تأثير فعلى نمى باشد، بنابراين در اين صورت نيز آن ها نبايد موسيقى گوش كنند.
شنيدن ترانه ى غمگين
1777. آيا شنيدن ترانه ى غمگين جايز است؟
ج. تفاوتى با انواع ديگر موسيقى ندارد و غمگين بودن سبب حليّت نمى شود.
پخش آهنگ در مسجد و حسينيه
1781. حكم پخش كردن آهنگ هاى مذهبى در مساجد و حسينيه ها چه مى باشد؟
ج. انجام امورى كه موجب هتك حرمت مسجد مى شود، حرام است و گناه آن مضاعف است.
حكم دايره زدن
1782. آيا دايره زدن حلال است؟
ج. دايره نيز از آلات و وسايل طرب مى باشد و استعمال آن حرام است.
شكستن وسايل موسيقى
1783. حكم وسايل طرب و استفاده و خريد و فروش و ساختن و تعليم و تعلم آن ها از قبيل تار، سه تار، سنتور، تنبور، قانون، قيچك، كمانچه، نى، تنبك، دف، پيانو، ويولون، ويلا، كلارينت، فلوت، هورن، ترومپت، و سازهاى كوبه اى، چه صورتى دارد و خانه ها و مؤسسات و اشتغال و درآمد از اين راه چه حكمى دارد؟ شكستن آن ها ضمان آور است يا خير؟
ج. چون وسايل ذكر شده، ابزار و آلات ويژه لهو مى باشند اشتغال و درآمد آن ها و كلّ امور مذكور حرام است و از بين بردن صورت و شكل ظاهرى آن ها واجب است و در اين خصوص ضمانى ندارد.
كسب از طريق آموزش نوازندگى
1784. آيا از لحاظ شرعى نواختن موسيقى و آموزش و فراگيرى آن، شغل و درآمد آن حلال محسوب مى شود؟
ج. اشتغال و كسب درآمد از چنين حرفه هايى حرام است.
آموزش خوانندگى و نوازندگى
1785. يادگيرى خوانندگى يا نوازندگى موسيقى توسط جوانان و نوجوانان چه حكمى دارد؟
ج. حرام است.
خريد و فروش آلات و وسايل موسيقى
1787. خريد و فروش اسباب مشتركه موسيقى، چه حكمى دارد؟
ج. خريد و فروش آلات لهو، مثل تار و حتى سازهاى كوچك حرام است؛ مگر اين كه منفعت مشروع و حلالى از آن برده شود و معامله براى آن منفعت حلال واقع شود كه بنابر اظهر در اين صورت معامله صحيح است.
آلات موسيقى در مجالس اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ
1788. استفاده از طبل، سنج و شيپور در مراسم عزادارى چه حكمى دارد؟
ج. خلاف احتياط است.
مصونيت از مفاسد عمل حرام
1789. آيا مى توان به استناد اين كه از مفسده حرام مثل رقص و قمار و شراب و غنا مصونيت دارم، مرتكب حرام؟
ج. هر عمل حرامى داراى مفسده است، چه فرد آن را درك نمايد و چه متوجه آن نشود؛ بنابراين در هر صورت از چنين اعمال حرامى بايد پرهيز نمود.
متاسفانه این موضوع وجود دارد ولی این جواب ها کاملا منطقی هستند همیشه انسان نمیتونه چیزی رو کامل درک کنه به عنوان مثال یک کودک اگر آتیش جلوش باشه شما باید اونو از آتیش دور کنید تا به اون صدمه نرسد چون در اون سن درکی ندارد ولی چند سال بعد که رشد فکری کند این موضوع را متوجه میشود در مورد مسایل دینی هم ما در مقابل مرجع عالیقدری مثل مرحوم آیت الله بهجت و ایشان هم در مقابل پیامبران ما و در نهایت خداوند متعال ، جاهل هستیم (به نسبت) الله العالم
خیلی وقت ها میشنویم نی و دف نعوذ بالله از زمان پیامبران بوده و حتی به مجالس این بزرگواران نسبت میدهند بنده شنیدم خانم های جلسه ای(خانم هایی که در مجالس زنانه مداحی و مولودی میخوانند) بعضی وقت ها از دف استفاده میکنند که سوال و جواب این موررد را در بالا دیده اید پناه بر خدا از شر شیطان پناه بر خدا از شر انسانهای نادان و جاهل پناه بر خدا از هجوه ی عمیق دشمنان و منافقان
متاسفانه یاد گیری موسیقی رو از کودکی شروع کردند و یک نوع افتخار و تربیت صحیح میدانند پناه بر خدا
یک موضوعی که متاسفانه به شخص بنده گفته شده را بیان میکنم(از سایتی پاسخگو پرسیدم) البته عینا نیست و از زبان خودم مینویسم : دو سوال یکی در مورد رفتن به رستوران که آیا اشکال دارد حرام و حلال بودن غذا ها چطور است و گفته شد چون مجوز از فلان وزارت خانه دارد قطعا اشکال ندارد مگر خلاف آن ثابت شود(همگی وضع رستورانها و ... را میدانیم اکثریت آنها را متاسفانه) و در مورد بانک که چون مجوز دارد میگویند ربا نیست عقود شرعی هست و ... بنده خودم از روند وام گرفتن اطلاع دارم از شمایی که وام گرفته اید میپرسم آیا عقود شرعی وجود دارد آیا سود 15 درصد ربا و حرام نیست و... که خوشبختانه آیت الله بهجت در این مورد صریح فرمودند در سوالی که در بالا وجود دارد برای موسیقی (ملاك جواز و عدم جواز نوارهاى ترانه و موسيقى
1768. آيا داشتن مجوز از وزارت ارشاد دليل بر مجاز بودن صداى خواننده يا ترانه ى او مى باشد؟
ج. مجوّز آن وزارت خانه، نمى تواند مجوّز شرعى براى نوارهاى موسيقى و ترانه باشد.) پس چرا اعتقادات خود را فدا میکنید و چشمتون رو میبندید!!! پناه بر خدا
خدا عاقبت همه را ختم به خیر کند انشاءالله
خدا علم و ایمان حقیقی را اعطا فرماید انشاءالله
خدا توفیق عمل دهد انشاءالله
به امید گوشه چشمی از سوی صاحب الزمان(عج)
و من الله توفیق
سلام
من یه اهنگ هایی راجب امام رضایاامام زمان رو که گوش میدم
گاهی به فکرگناهام میفتم
وباعث تلنگرهم میشه
یعنی گناهه؟
عرض سلام و احترام و تشکر از سؤال شما
لطفا هرگاه سؤال شرعی می پرسید نام مرجع تقلیدتان را هم بفرمایید تا پاسخ دقیق تر بوده و برای دیگران هم قابل استفاده باشد.
در پناه حضرت حق باشید
مرجعم مکارم شیرازی
با تشکر از شما
طبق نظر معظم له ؛ كلّيّه صداها و آهنگهايى كه مناسب مجالس لهو و فساد است حرام و غير آن جايز است و در مصاديق مشكوك اصل برائت است و احتياط مستحب اجتناب است. (1)
موفق و سلامت باشید
پی نوشت:
1. آیت الله مکارم شیرازی ، استفتائات جدید ج 1 ص 152
[FONT=Noor_Lotus]
من منظورم اهنگ هایی بود که ادمو ناراحت کته وراجب امامان باشه
با تشکر از توضیح مجددتان
ناراحت کننده بودن یا راجع به ائمه بودن تفاوتی در حکم بیان شده ایجاد نمی کند هر موسیقی که معیار یاد شده را داشته باشد ، گوش دادن به آن شرعا حرام است.
در پناه حضرت حق باشید