رخی مراجع مانند آیت الله مکارم شیرازی در زمان کنونی ازدواج با دختر یا پسر صغیر را مطلقا جایز نمی دانند:
سوال: آیا در صورت لزوم، حکومت اسلامى مى تواند مانع از تزویج افراد غیر بالغ (کودکان ممیّز یا غیر ممیّز) توسّط اولیا، یا قیّم آنها گردد؟
پاسخ: ما معتقدیم در عصر و زمان ما تزویج صغیر و صغیره به وسیله اولیا مطلقاً اشکال دارد; زیرا مطابق غبطه و مصلحت آنها نیست........
...پس فتوا یکی است، فقط آیت الله مکارم برای روشن شدن موضوع، به مصادیق ورود پیدا کرده اند.
ضمنا از سرکار خانم «تارک دنیا» هم بابت به جریان انداختن بحث در این مسیر تشکر کرده و از این که با تاخیر به این مسئله اشاره شد عذرخواهی می کنم.
با عرض سلام جناب مسلم
خواهش میکنم .
بالاخره این خود دین و احکام است که در چنین مواردی باید مصلحت را نهایتا تشخیص دهد و حکمی صادر کند که راه را بر آنچه ممکن است مفسده ای در پی داشته باشد از اساس ببندد،
گریز از بدعت گذاری باعث شده که ما در اکثر موارد احکام مشابهی داشته باشیم چون امام معصومی حضور ندارد تا احکامی را که از گذشته بودند تغییرات اساسی دهد و یا صراحتا باطل کند هر چند این احکام در زمان کنونی نه ضرورتی داشته باشند و نه کاربردی.
باز هم جای شکرش باقیست که هستند آقایانی که مصلحت جامعه و شرایط روز را در نظر میگیرند و با ورود به برخی مصادیق نظرات قانع کننده تری ارائه میدهند
سپاس از این که وقت گذاشتید تا نتیجه بهتری حاصل شود
عنوان تاپیک مانعی برای تصور درست مسئله شده بود که با اجازه دوستان آن را تغییر دادم
نه استاد عنوان تاپیک مانعی برای تصور درست مساله نبود بلکه بیانگر یک حقیقت فجیع و مشمئزکننده بود.
نمیدانم شما چگونه از مجتهد والامقامی چون آیت الله مکارم هم پیش افتاده اید. ایشان احتمال آنکه چنین نظری از امام خمینی نباشد را داده اند اما شما چنین احتمالی را نمیدهید و درصدد اعلام حلیت آن هستید و سوال من از شما اینست که آیا شما درجه اجتهاد دارید که توانسته اید از چند روایت استنباط فقهی کنید؟
[FONT=arial]"بسمه تعالی [FONT=arial]
محضر حضرت آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی زید عزه العالی
با سلام و تحیت ، در آنچه خواست و خشنودی خداوند رحمن است زحمت افزا میگردم. اخیرا برخی از کارشناسان رسانه های بیگانه با مرور کتب دینی و یافتن برخی از شبهات، قصد تضعیف و تخریب اعتقادات دینی مردم دارند. چنانچه اخیرابا عنوان مساله ای از جلد سوم کتاب تحریرالوسیله امام خمینی (ره) که درادامه عین مساله خواهد آمد می خواهند چنین القا نمایند که علمای مسلمین بهعنوان ناقضین حقوق بشر حتی در کامجویی به یک کودک شیرخواره نیز رحم نمینمایند لذا مستدعی در صورت امکان نظر مبارک خویش را در مورد مساله زیر کهعینا از کتاب تحریرالوسیله نقل گردیده بفرمایید."
پاسخ دفتر مکارم شيرازی به این سوال:
بسم الله الرحمن الرحيم
[FONT=arial]با اهداء سلام و تحيت؛ این جمله معلوم نیست از امام باشد و احتمالا در چاپهای جدید حذف شده باشد. والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته دفتر آيت الله العظمی مکارم شيرازی - 17 شهريور 1387
متاسفانه این چندمین بار است که در این سایت شاهد روش غلط پاسخگویی هستیم که به اعتبار حضرت امام و علمای بزرگ لطمه میزند
شما چگونه این روایات را دلیلی بر جواز سایر التذاذات میدانید؟
اتفاقا از این روایات میتوان عکس برداشت شما را فهمید و گفت در این روایات به اصل مطلب که همان عدم التذاذ جنسیست تاکید شده است
شما از کجا مطمئن هستید که آن مسائل را هم در روایات دیگری مطرح نفرموده اند ولی آن احادیث به دست ما نرسیده و دستخوش نابودی و تحریف نشده باشد؟
متاسفانه پاسخ شما نه از نظر پزشکی و روانشناسی کارشناسی شده است و نه از نظر فقهی ثابت شده است.
نه استاد عنوان تاپیک مانعی برای تصور درست مساله نبود بلکه بیانگر یک حقیقت فجیع و مشمئزکننده بود.
نمیدانم شما چگونه از مجتهد والامقامی چون آیت الله مکارم هم پیش افتاده اید. ایشان احتمال آنکه چنین نظری از امام خمینی نباشد را داده اند اما شما چنین احتمالی را نمیدهید و درصدد اعلام حلیت آن هستید و سوال من از شما اینست که آیا شما درجه اجتهاد دارید که توانسته اید از چند روایت استنباط فقهی کنید؟
متاسفانه این چندمین بار است که در این سایت شاهد روش غلط پاسخگویی هستیم که به اعتبار حضرت امام و علمای بزرگ لطمه میزند
سلام جناب امین
واقعا بابت این جملاتتان متاسفم، من این گفته های شما را به دل نگرفته، و به پای کم اطلاعی شما از مبانی و اصول اجتهاد و استنباط می گذارم، فقط اینکه بنده را جاهل نسبت به این مبانی می دانید، که با پاسخگویی غلط به اعتبار امام(ره) لطمه زده ام، عیبی ندارد، حرفی نیست، ادعایی هم ندارم، اما این سخن شاگرد طراز اول امام(ره) را چگونه توجیه می کنید:
آیت الله فاضل لنکرانی(ره):
«جواز سائر الاستمتاعات من الزوجة قبل إكمال تسع سنين أيضاً، و يدلّ عليه مضافاً إلى الأصل و إلى انّ أصل جواز التزويج ملازم لجوازها، و إلّا لا يبقى لجواز التزويج كثير فائدة الروايات الناهية عن الوطء و الدخول قبل إكمال تسع سنين، ... لو كان سائر الاستمتاعات منها قبل الإكمال المزبور غير جائز أيضاً لكان اللازم جعلها منهيّاً عنها مع كثرة تحقّقها بالإضافة إلى الزوجة» (تفصیل الشریعه فی شرح تحری الوسیله، کتاب النکاح، ص24)
با توجه به این که بحث به نتیجه رسیده است، و دوباره قصد بازگشایی آن را ندارم، از ترجمه خودداری کرده ام.
در هر صورت من حقیقتا نمی فهمم، مگر امام(ره) و آیت الله فاضل(ره) حرفی غیر از حرف آیت الله مکارم زده اند که به اعتبارشان لطمه بخورد؟؟! آنها هم گفته اند اگر مصلحت نباشد جایز نیست، آیت الله مکارم هم می گوید چون مصلحت نیست جایز نیست.
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته،
به نظر حقیر توضیحات کارشناس محترم کاملاً قانعکننده است، دیدم عدهای از دوستان در مقام حمله هستند و ظاهراً به پاسخهای ایشان دقتی نمیکنند، گفتم اعلام دفاع از ایشان کنم که گمان نشود همه مخالف این کارشناس بزرگوار فکر میکنند و یا اینطور برداشت شود که ایشان لزوماً دارند پاسخ را میپیچانند یا چیز دیگر.
با توجه به اینکه برخی دوستان ثقلین-محور هم در طرف مخالف ایشان ایستادهاند ممنون میشوم اگر چنانچه دوستان مخالف و در عین حال قویّاً دینباور میتوانند با استفاده از «ثقلین» نظر کارشناس محترم را نقض نمایند حتماً این کار را بکنند. اگر قرار باشد هر کسی از ظن خودش احکام دین را بپذیرد یا رد کند که در این صورت چه فرقی است میان ایشان و آنهایی که سایر احکام اسلام از حجاب پوشیه گرفته تا حق همسران بر یکدیگر و ... را هم به همین راحتی به چالش میکشند و میگویند پذیرفتنی نیست یا محکوم به غلط بودن است؟ مقام تسلیم بالاتر از این حرفهاست ... اگرچه یادگیری علت احکام بحث بدی نیست، ولی اینکه با انزجار وارد بحثی شویم یعنی اینکه مطمئن هستیم که موضع خودمان درست است و اگر موضعتان درست نباشد به سختی متوجه درست آن خواهید شد ...
اینکه دوستان میفرمایند خوب است که فقیهی وارد جزئیات و تعیین مصداقها شده است ولی حیف که امام رحمه الله این کار را نکردهاند دقت نمیکنند که امام در رسالهی عملیهی خود این مطلب را بیان نکردهاند، مخاطب ایشان در آن کتاب افرادی هستند که به اندازهی کافی علم دین دارند و نه عامهی مردم که صرفاً با مصداقها کار دارند. این مطلب را البته خود سرکار تارک دنیا در پست شمارهی ۲۵ بیان کرده بودند که جا داشت بیشتر مورد توجه قرار بگیرد.
از طرف دیگر حقیر وقتی از خودم و سلیقهها و ترجیحات شخصیام و تأثرات و داشتههای اجتماعی و خانوادگی فاصله میگیرم و بعد سعی میکنم فقط به صورت عقلی به این نظر امام نگاه کنم کمترین اشکال فقهی در تطبیق با عقل در آن نمیبینم. دوستانی که میگویند فق یک مرد مریض ممکن است بخواهد از یک دختر صغیر لذت جنسی بدون نزدیکی ببرد ما هم با اینکه ایشان احتمالاً مریض هستند (به معنای اینکه عموم مردم سالم چنین تمایلی ندارند، لااقل تا میشود همسر جوان یا همسال گرفت در مخیلهامان نمیگنجد که کسی به سراغ طفل صغیر برود) موافق هستیم، جناب کارشناس هم همین نظر را در انتهای پست ۳۷ خودشان دادهاند، بحث سر چیز دیگری است، اینکه شما اصرار دارید که این کار آن شخص بیمار باید حرام هم اعلام شود، خوب شما اثبات کنید که این کار حرام است تا همهی ما بپذیریم. اینکه نزدیکی کردن حرام است را جناب مسلم هم از روایت و هم از نگاه مراجع تقلید (یعنی قرآن+روایاتصحیح+عقل+اجماع) بیان کردند،شما میخواهید بفرمایید که هر نوع لذت جنسی باید حرام باشد بسمالله، ما گوش و شما زبان گویا ... اما اگر دلیلی برای مخالفت ندارید و فقط برایتان خیلی مشمئز کننده است باید بدانید که پوشیه و ازدواج موقت و چندهمسری و اعدام سنگسار و ... هم از نظر خیلیهای دیگر مشمئز کننده است، خداوند هم واجبالوجودی است و از خوشآمد یا بدآمد ما تأثیر نمیپذیرد و وجودش بر خودش استوار است و علم و قدرتش هم نافذ است و تنها اثرگذاری دارد و نه اثرپذیری.
در پایان آیا در این جمع مخالفین کسی هست که بتواند بگوید به طور قطع اگر مثلاً شخص بالغی با یک طفل صغیره ازدواج نماید و بعد بدون مقاربت از آن طفل که هیچ درکی از این کارها ندارد لذت ببرد ضرورتاً خلاف مصلحت دختر است؟ به عنوان مثال نقض هم این را در نظر بگیرید که این شخص بنا را بر آن گذاشته باشد که این دختر همسر دائمی و همیشگیاش باشد و قصد ندارد او را طلاق دهد، آن دختر هم از ایشان خوشش بیاید و وقتی بالغ شد از این عقد ابراز نارضایتی نکند، چیز غیرممکنی که نیست، امکانش هست، شما چطور میخواهید بگویید آن لذت در سن پایین حتماً به آیندهی آن دختر لطمه وارد خواهد کرد که باید نه مکروه که از بیخ و بن حرام اعلام شود؟ دقت کنید که طلاق با آن کراهت شدید هم حرام نشده است، راحت نمیشود گفت که احتمال بروز مشکل میرود پس باید بدون شک حرام شود، درست است که دختر احتمالاً دچار بلوغ زودرس میشود ولی این بلوغ زودرس وقتی از ابتدا در خانهی شوهرش است شاید وقتی معنای آن لذتها را فهمید سبب ایجاد علاقه هم در او شد، البته اگر در جمعی قرار نداشته باشد که انسانیت را کسب مقام اجتماعی و مدرک علمی و غیره میبینند که در این صورت احتمال اینکه خود را مغبون و قربانی و خانوادهاش را ظالم و بیفکر و شوهرش را جلاد سوءاستفادهگر تصور کند زیاد خواهد بود. در هر صورت اگر اصرار دارید بگویید حرام است باید با براهین شرعی باشد، اینکه فقیه بزرگواری گفتند حرام است چون در زمان ما خلاف مصلحت است ایشان هم دارند از ادلهی شرعی سایر فقها استفاده میکنند، شما هم گمان میکنید که در این زمان خلاف مصلحت دختر است تکلیفتان از نظر همهی آقایان روشن است چرا گمان میکنید مرحوم امام حکم دیگری دادهاند؟ گفتهاند «اگر»، شما میفرمایید آن «اگر» هیچ وقت رخ نمیدهد خوب پس دیگری بحثی نمیماند. اما این را هم بخاطر داشته باشید که حتی در نظر حضرت آیتاللهمکارم هم بحث این زمانه و آن زمانه مطرح است، یعنی حرمت ذاتی برای این کار قائل نشدهاند،مثل شرب خمر نیست که اینقدر نسبت به آن مشمئز بشویم. :Gol:
واقعا بابت این جملاتتان متاسفم، من این گفته های شما را به دل نگرفته، و به پای کم اطلاعی شما از مبانی و اصول اجتهاد و استنباط می گذارم، فقط اینکه بنده را جاهل نسبت به این مبانی می دانید، که با پاسخگویی غلط به اعتبار امام(ره) لطمه زده ام، عیبی ندارد، حرفی نیست، ادعایی هم ندارم، اما این سخن شاگرد طراز اول امام(ره) را چگونه توجیه می کنید:
آیت الله فاضل لنکرانی(ره):
«جواز سائر الاستمتاعات من الزوجة قبل إكمال تسع سنين أيضاً، و يدلّ عليه مضافاً إلى الأصل و إلى انّ أصل جواز التزويج ملازم لجوازها، و إلّا لا يبقى لجواز التزويج كثير فائدة الروايات الناهية عن الوطء و الدخول قبل إكمال تسع سنين، ... لو كان سائر الاستمتاعات منها قبل الإكمال المزبور غير جائز أيضاً لكان اللازم جعلها منهيّاً عنها مع كثرة تحقّقها بالإضافة إلى الزوجة» (تفصیل الشریعه فی شرح تحری الوسیله، کتاب النکاح، ص24)
با توجه به این که بحث به نتیجه رسیده است، و دوباره قصد بازگشایی آن را ندارم، از ترجمه خودداری کرده ام.
در هر صورت من حقیقتا نمی فهمم، مگر امام(ره) و آیت الله فاضل(ره) حرفی غیر از حرف آیت الله مکارم زده اند که به اعتبارشان لطمه بخورد؟؟! آنها هم گفته اند اگر مصلحت نباشد جایز نیست، آیت الله مکارم هم می گوید چون مصلحت نیست جایز نیست.
یا علی(ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
بزرگوار عذر میخوام بنده قصد جسارت نداشتم. ولی وقتی علنی پاسخ داده اید لازم بود علنی هم انتقاد شود. اینگونه بحثهایی که برای لطمه زدن به دین و علمای دینی مطرح شده اگر درست پاسخ داده نشود اصل و اساس حکم که برگرفته از آیات کریمه قرآن هست مورد هجمه ی مخالفان قرار میگیرد و در حقیقت ضربه به قرآن است.
وقتی که خود آن علما در قید حیات نیستند لازم است به علمای زنده مراجعه کرد و از زبان ایشان پاسخ این شبهات را داد.
در آخر اینکه حضرت امام چنین فتوایی در رساله عملیه خود ندارند و اگر هم مرجعی چنین فتوایی داشته باشد فقط مقلدین خودش میتوانند آن را مورد استفاده قرار دهند.
یعنی هرکسی در این مساله باید به مرجع خودش مراجعه کند و همه نمیتوانند صرف اینکه این جمله در تحریر الوسیله آمده آن را وحی منزل بدانند...
ضمن اینکه این جمله از چاپهای جدید تحریرالوسیله حذف شده است
یعنی هرکسی در این مساله باید به مرجع خودش مراجعه کند و همه نمیتوانند صرف اینکه این جمله در تحریر الوسیله آمده آن را وحی منزل بدانند...
خیلی جالب بود
یه سوال ؟ چرا وقتی گفته میشود بهتر است در برخی احکام تجدیدنظر شود همه جبهه میگیرند؟
کسی نه اسلام رو زیر سئوال میبرد نه پیامبران و امامان رو
فقط گفته میشه ممکن است عالمی، مرجعی، فقیهی اشتباهی کند ولی طوری برخورد میشود که انگار این بزرگوارن معصوم هستند و امکان اشتباه از سوی آنان صفر
حالا که سخن علما وحی منزل نیست بهتره سریع نسبت به کسانی که انتقادی بر حکمی وارد میکنند جبهه نگیریم
( جناب امین منظور بنده شخص شما نیست طرف صحبت من تمامی کاربران و کارشناسانی هستند که چنین موضع میگیرند:Gol:)
ازدواج با "طفل غیر قابل استمتاع زن و شوهری" صحیح نیست، مگر این که مدت را طوری قرار دهند که قابلیت استمتاع وجود داشته باشد، مثلا ده سال و بیشتر.و آن هم باید ولیّ طفل به مصلحت بداند.و معمولا فقها همین را می گویند."
کاش در کشور ما هم چنین قول و قرارهایی برداشته شود و بپذیریم هر انسانی این حق رو دارد زمانی که به سن مناسب رسید خودش تشخیص و حق انتخاب همسر آینده اش رو داشته باشد نه اینکه مصلحتش در دست پدر و مادرش باشد و خود حق انتخاب نداشته باشد این بزرگترین ظلم در حق کودکان علی الخصوص دختران است بعضی اوقات لازمه علاوه بر قابلیت استمتاع خود شخص توانایی تشخیص درست و غلط رو داشته باشه
خیلی جالب بود
یه سوال ؟ چرا وقتی گفته میشود بهتر است در برخی احکام تجدیدنظر شود همه جبهه میگیرند؟
کسی نه اسلام رو زیر سئوال میبرد نه پیامبران و امامان رو
فقط گفته میشه ممکن است عالمی، مرجعی، فقیهی اشتباهی کند ولی طوری برخورد میشود که انگار این بزرگوارن معصوم هستند و امکان اشتباه از سوی آنان صفر
حالا که سخن علما وحی منزل نیست بهتره سریع نسبت به کسانی که انتقادی بر حکمی وارد میکنند جبهه نگیریم
( جناب امین منظور بنده شخص شما نیست طرف صحبت من تمامی کاربران و کارشناسانی هستند که چنین موضع میگیرند:Gol:)
کاش در کشور ما هم چنین قول و قرارهایی برداشته شود و بپذیریم هر انسانی این حق رو دارد زمانی که به سن مناسب رسید خودش تشخیص و حق انتخاب همسر آینده اش رو داشته باشد نه اینکه مصلحتش در دست پدر و مادرش باشد و خود حق انتخاب نداشته باشد این بزرگترین ظلم در حق کودکان علی الخصوص دختران است بعضی اوقات لازمه علاوه بر قابلیت استمتاع خود شخص توانایی تشخیص درست و غلط رو داشته باشه
البته سرکار خانم شما توجه داشته باشید تشخیص نهایی این مساله که در بعضی از احکام تجدید نظر شود یا خیر با مجتهدین است. و خود مراجع عظام هم در خیلی از احکام با یکدیگر اختلاف نظر دارند.
در رمورد سخن دومتان هم جواز ازدواج دختر نابالغ (البته به صلاحدید پدر...) یک حکم الهی است و برگرفته از قرآن کریم و قطعا در آن مصلحت خود انسانها در نظر گرفته شده چون در مواردی مثل سرپرستی اطفال یتیم یا اطفالی که پدر توانایی اداره آنها را نداشته کاربرد داشته است و مایی که نفسمان از جای گرم بلند میشود نمیتوانیم صلاح همه انسانها را تشخیص دهیم.
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته،
در پایان آیا در این جمع مخالفین کسی هست که بتواند بگوید به طور قطع اگر مثلاً شخص بالغی با یک طفل صغیره ازدواج نماید و بعد بدون مقاربت از آن طفل که هیچ درکی از این کارها ندارد لذت ببرد ضرورتاً خلاف مصلحت دختر است؟ به عنوان مثال نقض هم این را در نظر بگیرید که این شخص بنا را بر آن گذاشته باشد که این دختر همسر دائمی و همیشگیاش باشد و قصد ندارد او را طلاق دهد، آن دختر هم از ایشان خوشش بیاید و وقتی بالغ شد از این عقد ابراز نارضایتی نکند، چیز غیرممکنی که نیست، امکانش هست، شما چطور میخواهید بگویید آن لذت در سن پایین حتماً به آیندهی آن دختر لطمه وارد خواهد کرد که باید نه مکروه که از بیخ و بن حرام اعلام شود؟ دقت کنید که طلاق با آن کراهت شدید هم حرام نشده است، راحت نمیشود گفت که احتمال بروز مشکل میرود پس باید بدون شک حرام شود، درست است که دختر احتمالاً دچار بلوغ زودرس میشود ولی این بلوغ زودرس وقتی از ابتدا در خانهی شوهرش است شاید وقتی معنای آن لذتها را فهمید سبب ایجاد علاقه هم در او شد، البته اگر در جمعی قرار نداشته باشد که انسانیت را کسب مقام اجتماعی و مدرک علمی و غیره میبینند که در این صورت احتمال اینکه خود را مغبون و قربانی و خانوادهاش را ظالم و بیفکر و شوهرش را جلاد سوءاستفادهگر تصور کند زیاد خواهد بود. در هر صورت اگر اصرار دارید بگویید حرام است باید با براهین شرعی باشد، اینکه فقیه بزرگواری گفتند حرام است چون در زمان ما خلاف مصلحت است ایشان هم دارند از ادلهی شرعی سایر فقها استفاده میکنند، شما هم گمان میکنید که در این زمان خلاف مصلحت دختر است تکلیفتان از نظر همهی آقایان روشن است چرا گمان میکنید مرحوم امام حکم دیگری دادهاند؟ گفتهاند «اگر»، شما میفرمایید آن «اگر» هیچ وقت رخ نمیدهد خوب پس دیگری بحثی نمیماند. اما این را هم بخاطر داشته باشید که حتی در نظر حضرت آیتاللهمکارم هم بحث این زمانه و آن زمانه مطرح است، یعنی حرمت ذاتی برای این کار قائل نشدهاند،مثل شرب خمر نیست که اینقدر نسبت به آن مشمئز بشویم. :Gol:
یا علی
جناب باء ...
1- احتمالا شما در جریان هستید که چند سال پیش چندین افغانی ... دختران ایرانی رو میدزدیند و اونها رو شبها کرایه میدادند ... دخترانی در حدود 8 تا 12 سال بودند و جالب تر اینکه این دختران به اون نوع زندگی راضی میشدند ... و تازه خوششون ه میومد ...
2- احتمالا شما در جریان هستنید که چند سال پیش چندین آقا ... دختری رو میدزند و بهش تجاوز میکنند ... دختر یکی از اون آقایون رو میشناخت ... پس از چند هفته که از ماجرا میگذره ...دختر به آقا مراجعه میکنه و تقاضا میکنه که ....
3- و احتمالا شما در جریان هستید که در فیلم اوشین ... چندین مرد بهش تجاوز میکنند و از اون زمان ایشون از این قضیه خوشش میاد و بقیه زندگیش رو به نحوری با آقایون در ارتباط بوده .... حتی پس از سن بلوغش ...
و ...
و احتمالا علتش میدونید چرا !!!
وقتی چنین روابطی شکل میگیره ... نوع و تفکر اون شخص تغییر میکنه ... دنیا رو از نگاهیی دیگر میبینه ...
اینکه شما میگین :
این صحبت شما مانند انسانی هست که سواد ندارد ... و از بی سوادی خود راضی هست .
این صحبت شما مانند انسانی هست که بی سواد هست ... و وقتی مریض میشود از اینکه به دکتر مراجعه نمیکند راضی است .
یکی از دوستان من دندانپزشک هست ... و بابته طرح باید به یکی از شهرستان ها مراجعه میکرد ...
میگفت در یکی از داهات ها که برای طرح رفته بود ... مردم هنوزه که هنوزه در درون کوه ها زندگی میکردند ... جناب احمدی نژاد اومده و خواسته اونها رو اسکان بده ... براشون محل هایی رو محیا کرده ... ساختمونهایی که آب گرم داره ... تا اونها از کوه بیان پائین و ساکن اون خونه ها بشن ... و گویا چند روزی هم در این محل ها ساکن شدند ... ولی پس از مدتی ترسیدند کوهی که جد اندر جد بهشون ارث میرسه رو کسی دیگر صاحب بشه ... بنابراین این ساختموم ها رو ترک کردند و دوباره رفتند در درون کوه ها زندگی کنند که نکنه کسی کوهشون رو صاحب بشه ...
البته طبق نظر و فتوای شما مشگل نداره ...
از کوچیکی تو جهل بزرگ شدند ... حالا هم که به سن بلوغ رسیدند ... از اینکه تو جهل و چرک و کثافت هستند و از این کردارشون لذت میبرند مشگلی نداره ...
ولی اینجا یک سوال پیش میاد ...
1- اون دختر و پسری که سواد یاد نمیگیره ... نمیفهمه که کوه هیچ ارزشی نداره .... آیا در حقش ظلم نشده ؟؟؟
2- اون دختری که هنوز به سن بلوغ نرسیده و مورد تمتع جنسی قرار میگیره و بعدا به این رابطه رضایت میده ... آیا در حقش ظلم نشده
3- اون دختر و پسری که هنوز ساختار عقل در وجودش بنا نهاده نشده و یک نوع ایدیولوژی تو ذهنش خونده میشه .... و وقتی بزرگ میشه به اون ایدیولوژی تن میده و حتی نمیتونه طوره دیگه ای فکر کنه آیا در حقش ظلم نشده ؟؟؟
4- اون دختری که بهش غار نشینی آموزش داده میشه . به غار نشین بودن خودش رضایت میده ... آیا در حقش ظلم نشده ؟؟؟
با سلام
مشکل اینجاست که جناب پاسخگو اول می گویند چه اشکالی دارد بنابر مصلحتی مثل محرمیت ازدواج با طفل صغیر صورت بگیرد سپس میگن چون در ازدواج روابط زن و شوهر آزاد هست اشکال ندارد مثلا شوهر همسر 4 یا 5 سالشو از سر شهوت ببوسه :Moteajeb!::Moteajeb!:
به نظرتون دیدن این صحنه منزجر کننده نیست؟پس فرق ما با طالبان چیه؟ شما همش میگین اسلام که توصیه یا تشویق نکرد.مگه باید هرچیزی توصیه کنه؟اسلام چطور جلوی شراب و ربا و ازدواج با خواهرزن ووو گرفت این موردو نمیتونست؟
از طرف دیگر با توجه به اینکه حق طلاق در اسلام با شوهر است و دختر بچه ای که در شیرخوارگی بدون حق انتخاب به ازدواج در آمده و با رشدش از شوهرش خوشش نیاید تکلیف چیست؟
من مسلمانم ولی واقعا جواب ها غیراقناعی بودند و به نظرم حق دارن خیلی ها با خوندن این مطالب از دین مرتد میشن :Gig::Gig:
با سلام و خسته نباشید
در تحریر الوسیله امام (ه) در قسمت ازدواج , ازداوج کردن با کودکان زیر 9 سال با اذن پدر اجازه داده شده حتی اگراین کودکان شیرخواره باشند, البته برای بنده و بسیاری از مسلمانان این موضوع سخت باورش مشکل است که پایه و سند چنین اجازه ای مختوش نباشد ,
از عزیزی در سایت پاسخگو سوال کردم اگر میشد که ماخذ های این حکم را بالعینه میدیدم بسیار عالی میشد , که ایشان(جناب اکبری)فرمودند برای جواب مستند به شما نامه بنویسم, بنابر این اگر ممکن است بفرمایید حضرت امام(ره) و احتمالا حضرات ایات اعظامی محترم دیگری که ازدواج با کودکان شیر خوار را در موارد استثنایی مجاز دانستند بر پایه و چه روایت و حدیث معتبری این اجتهاد را کرده اند .2- همچنین مگر رضایت دختر برای ازدواج شرط نیست؟ مگر این سنت پایامبر گرامی نیست پس چطور میشود این سنت را شکست و با بچه ای که هیچ فهم و اراده ای از خود ندارد ازدواج کرد. ایا این ظلمی به اینده این کودک نیست؟ اگر ممکن است هر چه زودتر پاسخ این دو سوال را با ماخذ مرحمت بفرمایید. چرا که بنده خود باید جواب چند مسیحی و کافران دیگر که به این مورد گیر داده اند را بدهم . قبلا از شما متشکرم پاسخ:
با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با اين مرکز
خواندن عقد ازدواج با دختر بچه کوچک براي ايجاد محرميت ، با اجازه ولي او در صورتي که ازدواج براي دختر مصلحت داشته باشد و موجب اذيت دختر نباشد ،جايز است. البته نزديکي با دختر پيش از سن بلوغ حرام است.
اين امر به خاطر مصلحت صورت مي گيرد ،مثلا براي ايجاد محرميت با مادر دختر بچه با اذن ولي او اين عقد خوانده مي شود تا مادر دختر به عنوان مادر زن محرم باشد يا موارد مشابه اين مورد اگر مصلحت باشد، راه حل آن از اين طريق شرعا قرار داده شده است.
اين مسئله نه تنها در مذهب شيعه که در مذهب اهل سنت نيز جايز دانسته شده است که به روايات در اين مسئله از کتاب اهل سنت اشاره مي کنيم:
طبق روايت صحيح و معتبر درکتاب هاي اهل سنت، ازدواج پيامبر با عايشه در شش سالگي بوده است، اگر ازدواج دختر نابالغ صحيح نباشد ،چرا اين روايات در منابع معتبر اهل سنت وجود دارد؟.
در صحيح بخارى آمده است(1) كه پيامبر با عايشه ازدواج كرد در حالي كه 6 سال داشت، ولى هنگام دخول عايشه 9 ساله بود، براى اينكه ابوبكر فضيلت و بركت ازدواج دخترش با پيامبر را از دست ندهد، او را به ازدواج پيامبر در 6 سالگى در آورد.
ابن قدامة از علما و بزرگان اهل سنت ،مي گويد: ، پدر مي تواند دختر بكر كوچكش كه به 9 سالگى نرسيده است، او را به ازدواج کسي که مناسب و هم کفو او باشد درآورد و در اين مسئله خلافى نيست.(2 )
صحيح مسلم و بخاري از عايشه نقل مي کنند : "پيامبر با من ازدواج كرد در حالي كه 6 ساله بودم، و به خانه خودش برد، زمانى كه 9 ساله بودم" (3)، معلوم هست كه در آن حالت او (عايشه) كسى نبود كه اجازه اش براى ازدواج قابل اعتبار باشد.".
از نظر مذهب شيعه ر در مورد صحت ازدواج پسر صغير و دختر صغيره توسط پدر روايت صحيح و معتبر وارد شده است .
مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ فِي الصَّبِيِّ يَتَزَوَّجُ الصَّبِيَّةَ يَتَوَارَثَانِ فَقَالَ إِذَا كَانَ أَبَوَاهُمَا اللَّذَانِ زَوَّجَاهُمَا فَنَعَمْ ؛ (4)
از امام باقر در باره كودكى كه به كودكى ديگر تزويج كرده بودند، پرسيدند كه آيا آن دو از يك ديگر ارث مي برند؟ امام فرمود: اگر پدر و مادرهاشان مباشر تزويج ايشان بودهاند، آرى.
اين روايت با صراحت مي فرمايد: اگر پدر دختر يا پسر نابالغ عهده دار ازدواج آن ها باشد و عقد ازدواج را براي آن ها بخوانند، ازدواج شان صحيح است و زن و شوهر مي شوند و از همديگر ارث مي برند.
در روايت معتبره حمّاد، عن الحلبيّ، عن أبي عبد اللَّه (عليه السّلام) قال: «من وطأ امرأتَهُ قبل تسع سنين، فأصابها عيب، فهو ضامن؛ (5)
اگر کسي با همسرش که هنوز 9 سال نشده نزديکي کند و در اثر اين نزديکي عيب بر او وارد شود ، مرد ضامن است.
از مجموع روايات استفاده مي شود که ازدواج پسر و دختر نابالغ توسط پدرآن ها صحيح است، منتها از نزديکي با دختر قبل از تمام شدن 9 سال منع شده است.
اين روايات دليل بر صحت عقد وازدواج مي باشد.
هر چند علما عقد دختر بچه را جائز مي دانند، ولى استفاده جنسى از او را جائز نمي دانند مگر اينكه به سِنّى برسد كه طاقت نزديكى را داشته باشد، تا زمانى كه شوهرش نمي تواند استفاده جنسى از او ببرد، نفقه و خرجى دختر بر او واجب نيست.
اين مسئله بر مي گردد به مصلحتى كه ولى امر او مي بيند، اگر مصلحت مهمي در بين نباشد و يا براي دختر مفسده داشته باشد، پدر دختر نزد خداوند نيز مسئول هست، بعنوان مثال، شايد ولى امر دختر بعلتي اينكه اين دختر بچه سرپرستى بعد از خودش ندارد ،مي تواند او را به ازدواج شخص مؤمنى در آورد تا پس از او سرپرستى دختر بچه را به عهده بگيرد. محرم او باشد يا مصلحت هايي مشابه اين مورد وجود داشته باشد. بدون بودن مصلحت پدر دختر نمي تواند دختر صغيره را به عقد کسي در آورد.
2- در مورد ازدواج دختر باکره فتواي مراجع مختلف است . منشا اختلاف روايات است. روايات در کتاب وسائل الشيعه در کتاب النکاح در ابواب عقد النکاح و اولياء العقد در چند باب ذکر شده است. از بعضي روايات استفاده مي شود که در ازدواج دختر باکره اذن پدر و اذن دختر شرط است .از بعضي روايات استفاده مي شود که اگر پدر عقد دختر باکره اش را براي ديگري بخواند و دختر سکوت کند، عقد صحيح است .
اما در خصوص تزويج دختر صغيره توسط پدر دختر روايات خاصي بر صحت عقد است که به نمونه اي از آن اشاره شد.
بنابراين اگردر اين مسئله اهل سنت اشکال کنند، طبق روايات خود اهل سنت در مواردي که مصلحت مهمي باشد، جايز است .
اما اگر مسيحيت اشکال مي کند، در پاسخ آن ها اشکالات فني از انجيل را پيدا کنيد .انتظار نداشته باشيم که آن ها احکام دين ما را بپذيرند ، بلکه طبيعي است که دنبال اشکال و نقطه ضعف در دين ما هستند. اما آنچه نوشتيم که اين احکام بر اساس مصلحت درموارد خاصي به عنوان راه حل شرعي بعضي از مسائل مي باشد و مفسده هم ندارد ،نه عقلا اشکالي پيدا مي کند، نه شرعا.
پي نوشت ها:
1. صحيح بخاري ، حديث (3894).
2 كتاب "الشرح الكبير" (ج20/119).
3. متفق عليه: بخاري حديث (3894) و صحيح مسلم (1422).
4. وسائلالشيعة، ج14 کتاب النکاح ،باب 12 از ابواب عقد النکاح واولياء العقد ،روايت اول ،ص 220.
5. تهذيب الأحكام 7: 410/ 1638، وسائل الشيعة 20: 103، كتاب النكاح، أبواب مقدّمات النكاح و آدابه، الباب 45، الحديث.
تا حالا که میکروفن دست "دین و مذهب " بود و اما خوب هست کمی هم میکروفن رو بدیم دسته جناب "علم" و ازش بخوایم اون هم کمی برامون صحبت کنه ... به هر حال حقوق بشر و مکاتب بشری هم در مورد این مسائل حرفی برای گفتن دارند و طبق حقوق بشر باید به همه حقه صحبت داد ...
فرض میکنیم برای دختری شرایط بحرانی پیش بیاد مثلا :
1- پدر و مادرش فوت بشن .
2- مادرش فوت شده باشه و پدرش هم مریضی سختی گرفته باشه و احتمال این مساله وجود داشته باشه که تا چند وقت دیگر اون هم فوت بشه .
3- پدر تمتع مالی کافی برای بزرگ کردن فرزندش رو نداشته باشه .
4- مادر فوت شده باشد و پدر حوصله و یا شرایط بزرگ کردن دختر را نداشته باشد .
5- پدر یا مادر یا هر دو معتاد شده باشند و احتمال این برود که دخترک نیز معتاد شود .
و ....
نظر شما چیست ؟؟؟ آیا در این شرایط بهتر نیست که طفل 4 یا 5 ساله رو به نکاح مردی ( حالا 20 تا 70 ساله) در آورده شود ؟؟؟ به نظر شما چه باید کرد ؟؟؟
جناب علم : خیر ... این کارها مناسب نیست .... و برای اینکه جلویه چنین اموری گرفته شود بهتر هست در محضر سن متقاضیان ازدواج بررسی شود تا چنین ازدواجهایی شکل نگیرد .... روشهای بهتری هم وجود دارد ... همانطور که میدانیم ... در درون یک زندگی اجتماعی بنابراینکه با یک توده جمعیتی طرف هستیم ... ممکن هست فشارها بر قشری بیش از حد افزایش پیدا کند .... فشارها به گونه ای شود که پدر یا مادر یا قیم خانواده نتواند یا بهتر باشد آن فرزند را بزرگ نکند .... و بزرگ کردن اون دختر برای پدر با مشقاتی همراه باشد .... بهترین کار آن هست که سازمانهایی با عنوان بهزیستی ساخته شوند .... دولت از محل مالیات ها و عوارضی که از یک ساختار اجتماعی دریافت میکند این مراکز را تجهییز کند ... تا این دختر و پسر ها امکان :
1- فرصت های برابر زندگی .
2- تحصیل رایگان .
3- حق خورد و خوراک مناسب
4- حق پوشاک مناسب .
5- حق رفتار مناسب
و ...
رو داشته باشند و پس از اینکه به سن بلوغ ( 18 سال ) رسیدند ... و یا تازمانیکه ازدواج کنند بتوانند از شرایط حمایتی چنین مراکزی استفاده کنند و صد البته اگر نیاز به مساعدت هایی جهت تشکیل زندگی . ایجاد شغل . حمایت های عاطفی و رفتاری و ... دیده میشد از محل عوارض . مالیات ها . بیت المال . مبالغی برای این افراد در نظر گرفته شود .
البته من ( جناب علم ) همینجا عنوان میکنم که راه حل پیشنهادی من لزوما بهترین راه حل ممکن نیست و هیچ تعصبی هم بر رویه اجرایه آن ندارم و ممکن هست در آینده راه و مسیر بهتری پیدا شود ... که صد البته اینچنین هم خواهد شد ... مسلما اگر مسیری بهتر یافت شد ... بهتر هست آن مسیر پیموده شود . و من ( جناب علم ) هیچ گاه با فلسفه بافی و تعصبهای نابجا و دلایل واهی جلویه اجرای آن مدل رفتاری رانخواهم گرفت .
تا حالا که میکروفن دست "دین و مذهب " بود و اما خوب هست کمی هم میکروفن رو بدیم دسته جناب "علم" و ازش بخوایم اون هم کمی برامون صحبت کنه ... به هر حال حقوق بشر و مکاتب بشری هم در مورد این مسائل حرفی برای گفتن دارند و طبق حقوق بشر باید به همه حقه صحبت داد ...
فرض میکنیم برای دختری شرایط بحرانی پیش بیاد مثلا :
1- پدر و مادرش فوت بشن .
2- مادرش فوت شده باشه و پدرش هم مریضی سختی گرفته باشه و احتمال این مساله وجود داشته باشه که تا چند وقت دیگر اون هم فوت بشه .
3- پدر تمتع مالی کافی برای بزرگ کردن فرزندش رو نداشته باشه .
4- مادر فوت شده باشد و پدر حوصله و یا شرایط بزرگ کردن دختر را نداشته باشد .
5- پدر یا مادر یا هر دو معتاد شده باشند و احتمال این برود که دخترک نیز معتاد شود .
و ....
نظر شما چیست ؟؟؟ آیا در این شرایط بهتر نیست که طفل 4 یا 5 ساله رو به نکاح مردی ( حالا 20 تا 70 ساله) در آورده شود ؟؟؟ به نظر شما چه باید کرد ؟؟؟
جناب علم : خیر ... این کارها مناسب نیست .... و برای اینکه جلویه چنین اموری گرفته شود بهتر هست در محضر سن متقاضیان ازدواج بررسی شود تا چنین ازدواجهایی شکل نگیرد .... روشهای بهتری هم وجود دارد ... همانطور که میدانیم ... در درون یک زندگی اجتماعی بنابراینکه با یک توده جمعیتی طرف هستیم ... ممکن هست فشارها بر قشری بیش از حد افزایش پیدا کند .... فشارها به گونه ای شود که پدر یا مادر یا قیم خانواده نتواند یا بهتر باشد آن فرزند را بزرگ نکند .... و بزرگ کردن اون دختر برای پدر با مشقاتی همراه باشد .... بهترین کار آن هست که سازمانهایی با عنوان بهزیستی ساخته شوند .... دولت از محل مالیات ها و عوارضی که از یک ساختار اجتماعی دریافت میکند این مراکز را تجهییز کند ... تا این دختر و پسر ها امکان :
1- فرصت های برابر زندگی .
2- تحصیل رایگان .
3- حق خورد و خوراک مناسب
4- حق پوشاک مناسب .
5- حق رفتار مناسب
و ...
رو داشته باشند و پس از اینکه به سن بلوغ ( 18 سال ) رسیدند ... و یا تازمانیکه ازدواج کنند بتوانند از شرایط حمایتی چنین مراکزی استفاده کنند و صد البته اگر نیاز به مساعدت هایی جهت تشکیل زندگی . ایجاد شغل . حمایت های عاطفی و رفتاری و ... دیده میشد از محل عوارض . مالیات ها . بیت المال . مبالغی برای این افراد در نظر گرفته شود .
باسلام
در مثال پست ۱۶
پدر مخواد تا حدودی دخترش از داشتن مهر محبت مادر و پدر محروم نشه
اسلام حتی به این هم قانع نشده است و می گوید اگر پدری به خاطر اغراض شخصی و بدون در نظر گرفتن منافع دختر به ازدواج او رضایت دهد، چنین ازدواجی صحیح نیست و اجازه او نافع نخواهد بود، و باز هم به این قانع نشده است، و دستور داده حتی اگر ولی آن دختر به خاطر مصلحتی و به درستی با ازدواج موافقت کرده باشد باز هم شوهر علی رغم محرمیت اجازه رابطه جنسی با آن دختر را ندارد، و در صورت ارتکاب چنین عملی و وارد شدن آسیب به دختر با مجازات سنگینی روبرو خواهد شد: (تحریر الوسیلة، کتاب النکاح، مسئله 12)
1- تمام مخارج این دختر را تا پایان عمر باید بدهد، حتی اگر او را بعدها طلاق بدهد.
2- دیه کامل یک زن.
3- مهریه کامل او را نیز باید بپردازد.
پس اسلام جز محدود کردن اختیارات پدر و مادر در مورد فرزندشان و نهی آنها از اقدام به ازدواج فرزندشان در خردسالی کاری نکرده است، و جواز آن را هم به خاطر برخی مصالح مانند محرمیت و... امضاء کرده است.
گواه کارآمدی این حکم اسلام همان ثمره عملی آن در جامعه است، اسلام عملا شرایطی گذاشته است که خود به خود این اتفاق در جوامع شیعه به صورت نادر اتفاق می افتد روشن است که پدر و مادرها به فرزندشان عشق میورزند و آن را در خردسالی به ازدواج یک انسان نامتعادلی که از ازدواج با کودکان به دنبال لذت جنسی است در نمی آورند، لذا این ازدواج به صورت نادر اتفاق افتاده، و همین موارد نادر هم برای فوائد جنبی چون محرم شدن و... میباشد.
جناب مسلم من از شما سوال پرسیدم که دستورات اسلام چه قوانین و دستور العمل هایی رو در نظر گرفته تا مانع سو استفاده از این دستورات شود ... معمولا قوانینی که در نظر میگیرند دو حالت دارد :
1- قوانینی که مانع رخدادن فساد میشود .
2- قوانینی که در صورت بروز فساد با شخص خاطی برخورد میکنند .
و شما در جواب فرمودید حکم این هستش که در صورتی که پدر کوتاهی کند :
1- تمام مخارج این دختر را تا پایان عمر بدهد .
2- دیه کامل یک زن
3- مهریه کامل او را نیز بدهد .
حالا اگر این دختر خانم باباش مرد چی !!!
اگر این دختر خانم باباش رو گم کرد چی !!!
اگر این پدر اینقدر پیر و رنجور بود که دخترک دلش نیومد از دسته باباش شکایت کنه چی !!!
و ...
اگر این پدر اونقدر پول داشت که دیه یک زن کامل رو بده ... اونقدر پول داشت که مهریه یه زن رو بده و اونقدر پول داشت که مخارج این دختر را تا آخر عمر بده ... خوب چرا حضانت اون رو به کسی دیگه بده !!!!
همونطور که براتون مثال زدم باید قوانین به نحوی باشند که مانع جرم بشن ... همکنون در نظام بهزیستی کشور زمانیکه میخوان حضانت دختر یا پسری رو به خانواده ای بدهند حداقل 4 تا 5 سالی دوندگی داره ... باید نصفه خونت رو به نام اون فرزند خونه بزنی و ... سوال من این هست که این قوانین هیچ کدام خصوصیت بازدارندگی از جرم رو نداره ... تنها میگه اگر جرم اتفاق افتاد و کسی بدبخت شد بره و از باباش حقش رو بگیره ...
من یک دخترم ... و به خاطر وجود چنین قانونی ... الان 24 سال سن دارم 6 تا هم بچه دارم ... همکنون عاشق پسری شدم و میخوام باهاش ازدواج کنم ... اما هم از لحاظ بدنی و هم از لحاظ فکری تغییر کرده ام و اون آقا پسر از من خوشش نمیاد و من نمیتونم پا جلو بگذارم ... پدرم هم اینقدر پیر شده که اصلا صدام رو نمیشنوه و خودم دارم ازش نگداری میکنم و زیرش رو تمیز میکنم ...
[FONT=times new roman]با سلام
چندتاگزاره هست.
1- در اسلام محدودیت سنی برای ازدواج نیست و پدر میتواند طفل شیرخواره اش را به ازدواج مردی در بیاورد (هرچند با توجه به انحصار حق طلاق برای مرد چنانچه دختر رشد کند و از شوهر انتخاب نکرده اش ناراضی باشد باید بسوزد و بسازد)
2- با توجه به اینکه ازدواج لازمه اش برای زن و شوهر ایجاد لذت هایی است پس چنانچه مردی همسر 2و 3 سالشو یا شیرخوارشو با شهوت ببوسه یا عشق بازی کنه اشکال ندارد.
3- اسلام با ضرر زدن به زن مخالف است و اگر مصلحت دختر نباشد اجازه ازدواج را از ولی میگیرد.
حال سوال پیش میاد.شهوت با یک دختر 2 و 3 ساله یا شیرخواره تحت هیچ شرایطی میتواند شامل مصلحت دختر باشد؟ هیچ پدر سلیم نفسی اینکار میکند؟البته که در افغانستان پدران متحجری با مبلغ ناچیزی این کار میکنند و کسی هم نمی تواند مخالفت کند چون میگه مصلحت دخترم به این است.
[FONT=times new roman]با سلام
چندتاگزاره هست.
1- در اسلام محدودیت سنی برای ازدواج نیست و پدر میتواند طفل شیرخواره اش را به ازدواج مردی در بیاورد (هرچند با توجه به انحصار حق طلاق برای مرد چنانچه دختر رشد کند و از شوهر انتخاب نکرده اش ناراضی باشد باید بسوزد و بسازد)
2- با توجه به اینکه ازدواج لازمه اش برای زن و شوهر ایجاد لذت هایی است پس چنانچه مردی همسر 2و 3 سالشو یا شیرخوارشو با شهوت ببوسه یا عشق بازی کنه اشکال ندارد.
3- اسلام با ضرر زدن به زن مخالف است و اگر مصلحت دختر نباشد اجازه ازدواج را از ولی میگیرد.
حال سوال پیش میاد.شهوت با یک دختر 2 و 3 ساله یا شیرخواره تحت هیچ شرایطی میتواند شامل مصلحت دختر باشد؟ هیچ پدر سلیم نفسی اینکار میکند؟البته که در افغانستان پدران متحجری با مبلغ ناچیزی این کار میکنند و کسی هم نمی تواند مخالفت کند چون میگه مصلحت دخترم به این است.
این گونه موارد نادر هست واگر از طریق قانون یعنی نظارتی باشه تا کسی سوء استفاده نکنه
در مورد پست ۱۶ راه حلی به نظر شما میرسه به جز ازدواج
این گونه موارد نادر هست واگر از طریق قانون یعنی نظارتی باشه تا کسی سوء استفاده نکنه
در مورد پست ۱۶ راه حلی به نظر شما میرسه به جز ازدواج
خانوم اللیل و النهار ... به نظره من راه بهزیستی بهترین راه حل هست ...
نمیدونم شما مهد کودک رفتین یا نه ... یادته چقدر خوب و عالی بود ...
نمیدونم با دوستانتون اردو رفتین یا نه ... یادته چقدر خوب و عالی بود ...
یادته معلمینمون رو مثله مادرمون دوست داشتیم ...
و ...
اینی که راه بهزیستی به نظر راه خوبی نمیاد ... به خاطره این هستش که قوانینش کامل اجرا نمیشه ... بابتش خوب خرج نمیکنن و معلمینش خوب انتخاب نمیشن ...
تو یه دختر 5 ساله یا 8 ساله رو در نظر بگیر که صبح ها میره مهد کودک و شب ها باید بیاد خونه و .... و شاید هم فردا صبح بره برای بقیه دوستاش تعریف کنه شب چی دیده ...
خانوم اللیل و النهار ... به نظره من راه بهزیستی بهترین راه حل هست ...
نمیدونم شما مهد کودک رفتین یا نه ... یادته چقدر خوب و عالی بود ...
نمیدونم با دوستانتون اردو رفتین یا نه ... یادته چقدر خوب و عالی بود ...
یادته معلمینمون رو مثله مادرمون دوست داشتیم ...
و ...
اینی که راه بهزیستی به نظر راه خوبی نمیاد ... به خاطره این هستش که قوانینش کامل اجرا نمیشه ... بابتش خوب خرج نمیکنن و معلمینش خوب انتخاب نمیشن ...
تو یه دختر 5 ساله یا 8 ساله رو در نظر بگیر که صبح ها میره مهد کودک و شب ها باید بیاد خونه و .... و شاید هم فردا صبح بره برای بقیه دوستاش تعریف کنه شب چی دیده ...[/quote
باسلام
هیچ حرفی بر راه حل شما نیست شما تشخیص دادید بهزیستی
این پدر میخواد در کانون گرم خانواده بزرگ بشه حالا مهدشم فرستادن چه بهتر.
من مهد نرفتم هم بازیم مامانم بودخونه
با سلام و خسته نباشید
در تحریر الوسیله امام (ه) در قسمت ازدواج , ازداوج کردن با کودکان زیر 9 سال با اذن پدر اجازه داده شده حتی اگراین کودکان شیرخواره باشند, البته برای بنده و بسیاری از مسلمانان این موضوع سخت باورش مشکل است که پایه و سند چنین اجازه ای مختوش نباشد ,
از عزیزی در سایت پاسخگو سوال کردم اگر میشد که ماخذ های این حکم را بالعینه میدیدم بسیار عالی میشد , که ایشان(جناب اکبری)فرمودند برای جواب مستند به شما نامه بنویسم, بنابر این اگر ممکن است بفرمایید حضرت امام(ره) و احتمالا حضرات ایات اعظامی محترم دیگری که ازدواج با کودکان شیر خوار را در موارد استثنایی مجاز دانستند بر پایه و چه روایت و حدیث معتبری این اجتهاد را کرده اند .2- همچنین مگر رضایت دختر برای ازدواج شرط نیست؟ مگر این سنت پایامبر گرامی نیست پس چطور میشود این سنت را شکست و با بچه ای که هیچ فهم و اراده ای از خود ندارد ازدواج کرد. ایا این ظلمی به اینده این کودک نیست؟ اگر ممکن است هر چه زودتر پاسخ این دو سوال را با ماخذ مرحمت بفرمایید. چرا که بنده خود باید جواب چند مسیحی و کافران دیگر که به این مورد گیر داده اند را بدهم . قبلا از شما متشکرم پاسخ:
با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با اين مرکز
خواندن عقد ازدواج با دختر بچه کوچک براي ايجاد محرميت ، با اجازه ولي او در صورتي که ازدواج براي دختر مصلحت داشته باشد و موجب اذيت دختر نباشد ،جايز است. البته نزديکي با دختر پيش از سن بلوغ حرام است.
اين امر به خاطر مصلحت صورت مي گيرد ،مثلا براي ايجاد محرميت با مادر دختر بچه با اذن ولي او اين عقد خوانده مي شود تا مادر دختر به عنوان مادر زن محرم باشد يا موارد مشابه اين مورد اگر مصلحت باشد، راه حل آن از اين طريق شرعا قرار داده شده است.
اين مسئله نه تنها در مذهب شيعه که در مذهب اهل سنت نيز جايز دانسته شده است که به روايات در اين مسئله از کتاب اهل سنت اشاره مي کنيم:
طبق روايت صحيح و معتبر درکتاب هاي اهل سنت، ازدواج پيامبر با عايشه در شش سالگي بوده است، اگر ازدواج دختر نابالغ صحيح نباشد ،چرا اين روايات در منابع معتبر اهل سنت وجود دارد؟.
در صحيح بخارى آمده است(1) كه پيامبر با عايشه ازدواج كرد در حالي كه 6 سال داشت، ولى هنگام دخول عايشه 9 ساله بود، براى اينكه ابوبكر فضيلت و بركت ازدواج دخترش با پيامبر را از دست ندهد، او را به ازدواج پيامبر در 6 سالگى در آورد.
ابن قدامة از علما و بزرگان اهل سنت ،مي گويد: ، پدر مي تواند دختر بكر كوچكش كه به 9 سالگى نرسيده است، او را به ازدواج کسي که مناسب و هم کفو او باشد درآورد و در اين مسئله خلافى نيست.(2 )
صحيح مسلم و بخاري از عايشه نقل مي کنند : "پيامبر با من ازدواج كرد در حالي كه 6 ساله بودم، و به خانه خودش برد، زمانى كه 9 ساله بودم" (3)، معلوم هست كه در آن حالت او (عايشه) كسى نبود كه اجازه اش براى ازدواج قابل اعتبار باشد.".
از نظر مذهب شيعه ر در مورد صحت ازدواج پسر صغير و دختر صغيره توسط پدر روايت صحيح و معتبر وارد شده است .
مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ فِي الصَّبِيِّ يَتَزَوَّجُ الصَّبِيَّةَ يَتَوَارَثَانِ فَقَالَ إِذَا كَانَ أَبَوَاهُمَا اللَّذَانِ زَوَّجَاهُمَا فَنَعَمْ ؛ (4)
از امام باقر در باره كودكى كه به كودكى ديگر تزويج كرده بودند، پرسيدند كه آيا آن دو از يك ديگر ارث مي برند؟ امام فرمود: اگر پدر و مادرهاشان مباشر تزويج ايشان بودهاند، آرى.
اين روايت با صراحت مي فرمايد: اگر پدر دختر يا پسر نابالغ عهده دار ازدواج آن ها باشد و عقد ازدواج را براي آن ها بخوانند، ازدواج شان صحيح است و زن و شوهر مي شوند و از همديگر ارث مي برند.
در روايت معتبره حمّاد، عن الحلبيّ، عن أبي عبد اللَّه (عليه السّلام) قال: «من وطأ امرأتَهُ قبل تسع سنين، فأصابها عيب، فهو ضامن؛ (5)
اگر کسي با همسرش که هنوز 9 سال نشده نزديکي کند و در اثر اين نزديکي عيب بر او وارد شود ، مرد ضامن است.
از مجموع روايات استفاده مي شود که ازدواج پسر و دختر نابالغ توسط پدرآن ها صحيح است، منتها از نزديکي با دختر قبل از تمام شدن 9 سال منع شده است.
اين روايات دليل بر صحت عقد وازدواج مي باشد.
هر چند علما عقد دختر بچه را جائز مي دانند، ولى استفاده جنسى از او را جائز نمي دانند مگر اينكه به سِنّى برسد كه طاقت نزديكى را داشته باشد، تا زمانى كه شوهرش نمي تواند استفاده جنسى از او ببرد، نفقه و خرجى دختر بر او واجب نيست.
اين مسئله بر مي گردد به مصلحتى كه ولى امر او مي بيند، اگر مصلحت مهمي در بين نباشد و يا براي دختر مفسده داشته باشد، پدر دختر نزد خداوند نيز مسئول هست، بعنوان مثال، شايد ولى امر دختر بعلتي اينكه اين دختر بچه سرپرستى بعد از خودش ندارد ،مي تواند او را به ازدواج شخص مؤمنى در آورد تا پس از او سرپرستى دختر بچه را به عهده بگيرد. محرم او باشد يا مصلحت هايي مشابه اين مورد وجود داشته باشد. بدون بودن مصلحت پدر دختر نمي تواند دختر صغيره را به عقد کسي در آورد.
2- در مورد ازدواج دختر باکره فتواي مراجع مختلف است . منشا اختلاف روايات است. روايات در کتاب وسائل الشيعه در کتاب النکاح در ابواب عقد النکاح و اولياء العقد در چند باب ذکر شده است. از بعضي روايات استفاده مي شود که در ازدواج دختر باکره اذن پدر و اذن دختر شرط است .از بعضي روايات استفاده مي شود که اگر پدر عقد دختر باکره اش را براي ديگري بخواند و دختر سکوت کند، عقد صحيح است .
اما در خصوص تزويج دختر صغيره توسط پدر دختر روايات خاصي بر صحت عقد است که به نمونه اي از آن اشاره شد.
بنابراين اگردر اين مسئله اهل سنت اشکال کنند، طبق روايات خود اهل سنت در مواردي که مصلحت مهمي باشد، جايز است .
اما اگر مسيحيت اشکال مي کند، در پاسخ آن ها اشکالات فني از انجيل را پيدا کنيد .انتظار نداشته باشيم که آن ها احکام دين ما را بپذيرند ، بلکه طبيعي است که دنبال اشکال و نقطه ضعف در دين ما هستند. اما آنچه نوشتيم که اين احکام بر اساس مصلحت درموارد خاصي به عنوان راه حل شرعي بعضي از مسائل مي باشد و مفسده هم ندارد ،نه عقلا اشکالي پيدا مي کند، نه شرعا.
پي نوشت ها:
1. صحيح بخاري ، حديث (3894).
2 كتاب "الشرح الكبير" (ج20/119).
3. متفق عليه: بخاري حديث (3894) و صحيح مسلم (1422).
4. وسائلالشيعة، ج14 کتاب النکاح ،باب 12 از ابواب عقد النکاح واولياء العقد ،روايت اول ،ص 220.
5. تهذيب الأحكام 7: 410/ 1638، وسائل الشيعة 20: 103، كتاب النكاح، أبواب مقدّمات النكاح و آدابه، الباب 45، الحديث.
خوب اینکه درکش خیلی راحت و ساده هست..
.
وقتی یه نفر نیاز به یه عمل جراحی ریسکی پیدا میکنه ، خانوادش باید بیان رضایت کتبی بدن که عملش کنند..
اگر بخوان صبر کنند تا خود بیمار به هوش بیاد و رضایت بده ، اصلا شاید بمیره و کار به اونجا نکشه که بتونه رضایت بده.. واسه همین خانوادش باید تصمیم بگیرن که عملش کنند یا نه و مصلحتش رو تشخیص بدند..
.
خوب دختر خردسال که چیزی رو درک نمی کنه که بخواد رضایت داشته باشه یا نباشه..
.
در شرایطی که ازدواج به مصلحت دختر خردسال هست اگر بخوای صبر کنی تا بزرگ بشه و خودش تصمیم بگیره ، ممکنه آسیب های زیادی ببینه ، و وقتی هم بزرگ بشه یقه پدرش رو بگیره که تو که می دونستی چه مشکلاتی واسم پیش میاد چرا منو همون موقع شوهر ندادی..
.
بعضی تصمیم ها باید در شرایط و زمان های خاص گرفته بشن و فرصت تصمیم گیری کم هست و ممکنه آدم بعضی موقعیت ها رو از دست بده که دیگه واسه آدم پیش نمیان..
تا حالا که میکروفن دست "دین و مذهب " بود و اما خوب هست کمی هم میکروفن رو بدیم دسته جناب "علم" و ازش بخوایم اون هم کمی برامون صحبت کنه ... به هر حال حقوق بشر و مکاتب بشری هم در مورد این مسائل حرفی برای گفتن دارند و طبق حقوق بشر باید به همه حقه صحبت داد ...
فرض میکنیم برای دختری شرایط بحرانی پیش بیاد مثلا :
1- پدر و مادرش فوت بشن .
2- مادرش فوت شده باشه و پدرش هم مریضی سختی گرفته باشه و احتمال این مساله وجود داشته باشه که تا چند وقت دیگر اون هم فوت بشه .
3- پدر تمتع مالی کافی برای بزرگ کردن فرزندش رو نداشته باشه .
4- مادر فوت شده باشد و پدر حوصله و یا شرایط بزرگ کردن دختر را نداشته باشد .
5- پدر یا مادر یا هر دو معتاد شده باشند و احتمال این برود که دخترک نیز معتاد شود .
و ....
نظر شما چیست ؟؟؟ آیا در این شرایط بهتر نیست که طفل 4 یا 5 ساله رو به نکاح مردی ( حالا 20 تا 70 ساله) در آورده شود ؟؟؟ به نظر شما چه باید کرد ؟؟؟
جناب علم : خیر ... این کارها مناسب نیست .... و برای اینکه جلویه چنین اموری گرفته شود بهتر هست در محضر سن متقاضیان ازدواج بررسی شود تا چنین ازدواجهایی شکل نگیرد .... روشهای بهتری هم وجود دارد ... همانطور که میدانیم ... در درون یک زندگی اجتماعی بنابراینکه با یک توده جمعیتی طرف هستیم ... ممکن هست فشارها بر قشری بیش از حد افزایش پیدا کند .... فشارها به گونه ای شود که پدر یا مادر یا قیم خانواده نتواند یا بهتر باشد آن فرزند را بزرگ نکند .... و بزرگ کردن اون دختر برای پدر با مشقاتی همراه باشد .... بهترین کار آن هست که سازمانهایی با عنوان بهزیستی ساخته شوند .... دولت از محل مالیات ها و عوارضی که از یک ساختار اجتماعی دریافت میکند این مراکز را تجهییز کند ... تا این دختر و پسر ها امکان :
1- فرصت های برابر زندگی .
2- تحصیل رایگان .
3- حق خورد و خوراک مناسب
4- حق پوشاک مناسب .
5- حق رفتار مناسب
و ...
رو داشته باشند و پس از اینکه به سن بلوغ ( 18 سال ) رسیدند ... و یا تازمانیکه ازدواج کنند بتوانند از شرایط حمایتی چنین مراکزی استفاده کنند و صد البته اگر نیاز به مساعدت هایی جهت تشکیل زندگی . ایجاد شغل . حمایت های عاطفی و رفتاری و ... دیده میشد از محل عوارض . مالیات ها . بیت المال . مبالغی برای این افراد در نظر گرفته شود .
البته من ( جناب علم ) همینجا عنوان میکنم که راه حل پیشنهادی من لزوما بهترین راه حل ممکن نیست و هیچ تعصبی هم بر رویه اجرایه آن ندارم و ممکن هست در آینده راه و مسیر بهتری پیدا شود ... که صد البته اینچنین هم خواهد شد ... مسلما اگر مسیری بهتر یافت شد ... بهتر هست آن مسیر پیموده شود . و من ( جناب علم ) هیچ گاه با فلسفه بافی و تعصبهای نابجا و دلایل واهی جلویه اجرای آن مدل رفتاری رانخواهم گرفت .
بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام
سرکار خانم شما هم توجه داشته باشید که این دستور زمانی آمدهاست که آن امکانات در جامعه وجود نداشته و بالعکس جنگهایی صورت میگرفته که یکی از ماحصلش تحویل دادن اطفال یتیم به اجتماع بوده.
اگر کمی منصف باشید جناب مسلم نظر آیت الله مکارم را هم آوردند که ایشان فرمودند امروزه چنین کاری ضرورتی ندارد:
برخی مراجع مانند آیت الله مکارم شیرازی در زمان کنونی ازدواج با دختر یا پسر صغیر را مطلقا جایز نمی دانند:
سوال: آیا در صورت لزوم، حکومت اسلامى مى تواند مانع از تزویج افراد غیر بالغ (کودکان ممیّز یا غیر ممیّز) توسّط اولیا، یا قیّم آنها گردد؟
پاسخ: ما معتقدیم در عصر و زمان ما تزویج صغیر و صغیره به وسیله اولیا مطلقاً اشکال دارد; زیرا مطابق غبطه و مصلحت آنها نیست.
این گونه موارد نادر هست واگر از طریق قانون یعنی نظارتی باشه تا کسی سوء استفاده نکنه
در مورد پست ۱۶ راه حلی به نظر شما میرسه به جز ازدواج
اینگونه موارد نادر هست چون پدران نمی خواهند با دخترشون این کار بکنند ولی همون افرادی که میکنند نیز هیچ چاره ای نیست.در ضمن نظارتی نمی تواند نیت افراد را بررسی کند چون طبق فقه شوهر میتواند همسر شیر خواره شو با شهوت لمس کند حالا قانون گذار میخواهد چی بگوید؟ بگوید آقا با شهوت با یک دختر بچه رفتار نکن؟ خب میگه من کار حرامی نمیکنم!!!
پست 16 شما را جناب ستایشگر به خوبی جواب دادن.
ازدواج مگر لازمه اش رابطه جنسی نیست؟ چطور اسلام متوجه شده که رابطه جنسی با دختر نا بالغ به او آسیب میزند و حرام اعلام کرده بعد لمس و بوسیدن با شهوت نمیتونست حرام اعلام کند؟ شما مینونین تصور کنید کسی در دو سالگی با شما روابط عشقبازی (نه لزوما همبستری ) داشته باشد؟ برای دخترتون چطور؟ دیگر به چی عمل منزجر کننده و کودک آزاری می گویند؟
اینگونه موارد نادر هست چون پدران نمی خواهند با دخترشون این کار بکنند ولی همون افرادی که میکنند نیز هیچ چاره ای نیست.در ضمن نظارتی نمی تواند نیت افراد را بررسی کند چون طبق فقه شوهر میتواند همسر شیر خواره شو با شهوت لمس کند حالا قانون گذار میخواهد چی بگوید؟ بگوید آقا با شهوت با یک دختر بچه رفتار نکن؟ خب میگه من کار حرامی نمیکنم!!!
پست 16 شما را جناب ستایشگر به خوبی جواب دادن.
ازدواج مگر لازمه اش رابطه جنسی نیست؟ چطور اسلام متوجه شده که رابطه جنسی با دختر نا بالغ به او آسیب میزند و حرام اعلام کرده بعد لمس و بوسیدن با شهوت نمیتونست حرام اعلام کند؟ شما مینونین تصور کنید کسی در دو سالگی با شما روابط عشقبازی (نه لزوما همبستری ) داشته باشد؟ برای دخترتون چطور؟ دیگر به چی عمل منزجر کننده و کودک آزاری می گویند؟
باسلام
بله هیچ نظارتی بر نیت افراد نیست.
پس اگر این دختر (پست ۱۶)به عنوان عروس و همسر تو اون خونه باشه بهتره یا یه دختر که نامحرمه?
امکانش هست بگین اون عروس خانوم 4 یا 5 ساله چه کارهایی میتونه تو اون خونه انجام بده ... کلا وظایفش چی هست ؟؟؟
سلام و عرض ادب
کار که به عروسک بازی رسید:Nishkhand: به نظرم باید تاپیک را تا جمع بندی توسط پاسخگوی محترم ببندیم تا موضوع با توجه به نظرات موافقان و مخالفان جمع بندی شود
سوال:
دلیل جواز استمتاع و لذت جویی از طفل خردسال که امام خمینی(ره) در کتاب النکاح تحیر الوسیله به آن اشاره نموده اند چیست؟
پاسخ:
برای پاسخ به این سوال توجه به چند نکته ضروری است:
نکته اول:
این حکم از چند قاعده استفاده شده است:
1- در اسلام برای ازدواج از لحاظ سن و سال مرزی تعیین نشده است.
2- در اسلام تمام لذت های جنسی بین دو همسر جایز هست، مگر آنچه که نهی بالخصوصی در مورد آن در روایات آمده باشد.
3- ضرر زدن به دیگری در اسلام جایز نیست.(قاعده لا ضرار)
از مجموع این سه قاعده و روایاتی که از اصل رابطه جنسی با کودکان خردسال نهی کرده اند(1) برداشت می شود که لذت های دیگر در صورتی که ضرری برای زوجه نداشته باشند جایز است.(2)
پس صدور این فتوای جواز از باب عدم دلیل بر حرمت است، نه این که در آیات و روایات بر حلیت آن دلیل مستقیمی وارد شده باشد.
توجه داشته باشید، کار مجتهد ابراز نظر شخصی نیست، بلکه مجتهد موظف است حلال و حرام خداوند را از دل آیات و روایات بیرون بکشد، و اجازه ندارد چیزی را که در شریعت دلیل بر حرمت آن نیست حرام اعلام کند.
در یک نگاه کلان حکم در این خصوص از سه حالت خارج نیست:
1- اسلام یا می بایست محرم شدن و ازدواج را به کلی منع می کرد: که در این صورت ظلم کرده بود، چون گاهی مصلحت یک دختر در این ازدواج هست، کار نداریم در واقع شاید در قرن ها یک بار اتفاق می افتد مانند دختری که پدرش و مادرش را دارد از دست می دهد و پدرش برای تأمین اینده او، با ازدواج او با یک خانواده مورد اعتماد که تربیت و بزرگ کردن او را بر عهده میگیرند خیالش از بابت اینده دختر راحت می شود.
2- یا اسلام باید مطلقا اجازه می داد، حتی رابطه جنسی؛ که هیچ عقل سلیمی آن را نمی پذیرد.
3- یا می بایست حد وسط را میگرفت، به این صورت که اگر مصالح این ازدواج بیش از معایبش باشد به گونه ای که عرف عقلا این ازدواج را به مصلحت دختر بدانند، این ازدواج با اجازه پدر، و به شرط عدم رابطه جنسی، جایز است، نه مستحب و مطلوب.
مسئله ترجیح اهم بر مهم، یک مسئله بدیهی است که هر کس با تصور صحیح، آن را تصدیق خواهد کرد.
نکته دوم: این مسئله، یک مسئله اجتهادی و از فرض های نادر است که در یک کتاب اجتهادی از آن بحث شده است، نه کتاب رساله عملیه که برای استفاده عموم مردم منتشر می شود.
نکته سوم: هیچ تشویق و استحبابی دراین رابطه وجود ندارد، و صرفا مسئله جواز مطرح شده است، بلکه در روایات تاکید شده است که تا حد ممکن از ازدواج اطفال خردسال پرهز کنند، همان طور که هشام بن عبدالملک از امام صادق(ع) نقل نموده است:
«قِيلَ لَهُ إِنَّا نُزَوِّجُ صِبْيَانَنَا وَ هُمْ صِغَارٌ قَالَ فَقَالَ إِذَا زُوِّجُوا وَ هُمْ صِغَارٌ لَمْ يَكَادُوا يَتَأَلَّفُوا»(3)
به حضرت(ع) گفته شد ما دخترانمان را در خردسالی به ازدواج همسرشان در میآوریم پس امام(ع) فرمودند: اگر در خردسالی به ازدواج آنها اقدام نمایید زندگی آنها از دوام و الفت مستمر دورتر خواهد بود.
نکته چهارم: این جواز مشروط به اجازه خیرخواه ترین انسان نسبت به دختر، یعنی پدر یا ولی شرعی اوست.
نکته پنجم: اجازه پدر باید با رعایت مصلحت دختر باشد، نه مصلحت سنجی شخصی خود، یعنی ازدواج برای این دختر آنچنان مصلحت داشته باشد که بر سلب حق انتخاب، و ... ارجحیت داشته باشد، به طوری که عرف عقلای یک جامعه این ازدواج را به مصلحت دختر بدانند، نه این که پدر را سرزنش کنند، و وجود چنین فرضی آنقدر بعید است که برخی مراجع همچون آیت الله مکارم معتقد هستند در زمان ما ازدواج در سنین خردسالی مطلقا برای دختر مصلحتی ندارد، لذا مطلقا جایز نیست.(4)
نکته ششم: حتی اگر ولی آن دختر به خاطر مصلحتی و به درستی با ازدواج موافقت کرده باشد باز هم شوهر علی رغم محرمیت تا قبل از بلوغ اجازه رابطه جنسی با آن دختر را ندارد، و در صورت ارتکاب چنین عملی و وارد شدن آسیب به دختر با مجازات سنگینی روبرو خواهد شد (5)، مجازاتی که از قتل خطئی هم سنگین تر است:
1- تمام مخارج این دختر را تا پایان عمر باید بدهد، حتی اگر او را طلاق بدهد.
2- دیه کامل یک زن.
3- مهریه کامل او را نیز باید بپردازد.
نکته هفتم: از رویکرد احساسی به مسئله باید پرهیز نمود، لذت بردن جنسی از کودک خردسال با حکمی که اسلام داده است عملا محقق نمی شود، اسلام هرگز نه اجازه داده است که یک کودک به ازدواج یک انسان بیمار دل در آورده شود، و نه حتی پدری که چنین قصدی دارد را لایق حضانت این بچه می داند، چه برسد به این که اجازه او را در چنین ازدواجی نافذ بداند.
اما توقع این که اسلام در مصادیق ورود پیدا کند، و تشخیص بدهد کجا به مصلحت دختر هست و کجا نیست، توقع بیجایی است، دین همواره احکام را بیان می نماید و تشخیص مصادیق را بر عهده عرف عقلای جامعه می گذارد.
نکته هشتم:عمده اشکالی که به این نظریه وارد می شود این است که این رفتار موجب بروز مضراتی چون: سلب حق انتخاب، بلوغ زودرس، عدم انس و الفت، و... می شود، اما اشکال کنندگان غافل از یک نکته هستند که اسلام صرفا این ازدواج را در صورتی جایز دانسته است که مصالح این ازدواج بر مضراتش ارجحیت داشته باشد، اما در غیر اینصورت اسلام هم اجازه چنین ازدواجی نمی دهد، چرا که جز ضرر برای دختر منفعتی ندارد.
نکته نهم: بالاترین گواه بر حقایت یک حکم کارآمدی آن در اجتماع است، اسلام آنقدر شرایط را برای چنین ازدواجی سخت و اختیارات والدین را محدود نموده که عملا هیچ یک از ما شاید چنین ازدواجی را ندیده باشیم، البته ممکن است در برخی کشورهای به ظاهر اسلامی وجود داشته باشد، اما با دقت در آن می توان فهمید ربطی به اسلام ندارد و شروط اسلام در آن ازدواج ها رعایت نمی شود، روشن است قضاوت در مورد احکام دین از رفتار متدینین جداست.
نکته دهم: متاسفانه غربی ها به یک حکم جواز که از سوی برخی مراجع مطرح شده، و مصادیق نادر دارد، با این همه قید و شرط حمله می کنند، اما از آمار تجاوز به اطفال و کودکانشان که حقیقتا نگران کننده است سخنی نمی گویند:
به گزارش مرکز آمار تجارت کودکان و تجاوز به کودکان آلمانی (Statistik Kindesmissbrauch in Deutschland) در این کشور 10٪ از کلیهی کودکان مورد شکنجههای جسمی و تجاوز قرار میگیرند.
سایر مسائل و انحرافات غربی های مدعی، چون ترویج همجنس بازی، ازدواج با حیوانات و... دیگر بماند.
___________________________________ 1) وسائل الشیعه، شیخ حر عملی، باب 45 از ابواب نکاح، ج20، ص101-104.
2)تفصیل الشریعه فی شرح تحری الوسیله، آیت الله فاضل لنکرانی، کتاب النکاح، ص24.
3)الکافی، کلینی، ج5، ص398.
4)http://makarem.ir/Question/ViewQuestion.aspx?lid=0&mid=15206.
5)تحریر الوسیلة، امام خمینی(ره)،کتاب النکاح، مسئله 12.
نكنه اين كار رو هم ميخايد با دليلاي مسخره توجيه كنيد!!!از فرهنگ و تمدن ايران فك كنم ديگه چيزي باقي نمونده!!!شما اين كارو واسه بچه خودت ميپسندي؟
با عرض سلام جناب مسلم
خواهش میکنم .
بالاخره این خود دین و احکام است که در چنین مواردی باید مصلحت را نهایتا تشخیص دهد و حکمی صادر کند که راه را بر آنچه ممکن است مفسده ای در پی داشته باشد از اساس ببندد،
گریز از بدعت گذاری باعث شده که ما در اکثر موارد احکام مشابهی داشته باشیم چون امام معصومی حضور ندارد تا احکامی را که از گذشته بودند تغییرات اساسی دهد و یا صراحتا باطل کند هر چند این احکام در زمان کنونی نه ضرورتی داشته باشند و نه کاربردی.
باز هم جای شکرش باقیست که هستند آقایانی که مصلحت جامعه و شرایط روز را در نظر میگیرند و با ورود به برخی مصادیق نظرات قانع کننده تری ارائه میدهند
سپاس از این که وقت گذاشتید تا نتیجه بهتری حاصل شود
نه استاد عنوان تاپیک مانعی برای تصور درست مساله نبود بلکه بیانگر یک حقیقت فجیع و مشمئزکننده بود.
نمیدانم شما چگونه از مجتهد والامقامی چون آیت الله مکارم هم پیش افتاده اید. ایشان احتمال آنکه چنین نظری از امام خمینی نباشد را داده اند اما شما چنین احتمالی را نمیدهید و درصدد اعلام حلیت آن هستید و سوال من از شما اینست که آیا شما درجه اجتهاد دارید که توانسته اید از چند روایت استنباط فقهی کنید؟
متاسفانه این چندمین بار است که در این سایت شاهد روش غلط پاسخگویی هستیم که به اعتبار حضرت امام و علمای بزرگ لطمه میزند
سلام جناب امین
واقعا بابت این جملاتتان متاسفم، من این گفته های شما را به دل نگرفته، و به پای کم اطلاعی شما از مبانی و اصول اجتهاد و استنباط می گذارم، فقط اینکه بنده را جاهل نسبت به این مبانی می دانید، که با پاسخگویی غلط به اعتبار امام(ره) لطمه زده ام، عیبی ندارد، حرفی نیست، ادعایی هم ندارم، اما این سخن شاگرد طراز اول امام(ره) را چگونه توجیه می کنید:
آیت الله فاضل لنکرانی(ره):
«جواز سائر الاستمتاعات من الزوجة قبل إكمال تسع سنين أيضاً، و يدلّ عليه مضافاً إلى الأصل و إلى انّ أصل جواز التزويج ملازم لجوازها، و إلّا لا يبقى لجواز التزويج كثير فائدة الروايات الناهية عن الوطء و الدخول قبل إكمال تسع سنين، ... لو كان سائر الاستمتاعات منها قبل الإكمال المزبور غير جائز أيضاً لكان اللازم جعلها منهيّاً عنها مع كثرة تحقّقها بالإضافة إلى الزوجة» (تفصیل الشریعه فی شرح تحری الوسیله، کتاب النکاح، ص24)
با توجه به این که بحث به نتیجه رسیده است، و دوباره قصد بازگشایی آن را ندارم، از ترجمه خودداری کرده ام.
در هر صورت من حقیقتا نمی فهمم، مگر امام(ره) و آیت الله فاضل(ره) حرفی غیر از حرف آیت الله مکارم زده اند که به اعتبارشان لطمه بخورد؟؟! آنها هم گفته اند اگر مصلحت نباشد جایز نیست، آیت الله مکارم هم می گوید چون مصلحت نیست جایز نیست.
یا علی(ع)
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته،
به نظر حقیر توضیحات کارشناس محترم کاملاً قانعکننده است، دیدم عدهای از دوستان در مقام حمله هستند و ظاهراً به پاسخهای ایشان دقتی نمیکنند، گفتم اعلام دفاع از ایشان کنم که گمان نشود همه مخالف این کارشناس بزرگوار فکر میکنند و یا اینطور برداشت شود که ایشان لزوماً دارند پاسخ را میپیچانند یا چیز دیگر.
با توجه به اینکه برخی دوستان ثقلین-محور هم در طرف مخالف ایشان ایستادهاند ممنون میشوم اگر چنانچه دوستان مخالف و در عین حال قویّاً دینباور میتوانند با استفاده از «ثقلین» نظر کارشناس محترم را نقض نمایند حتماً این کار را بکنند. اگر قرار باشد هر کسی از ظن خودش احکام دین را بپذیرد یا رد کند که در این صورت چه فرقی است میان ایشان و آنهایی که سایر احکام اسلام از حجاب پوشیه گرفته تا حق همسران بر یکدیگر و ... را هم به همین راحتی به چالش میکشند و میگویند پذیرفتنی نیست یا محکوم به غلط بودن است؟ مقام تسلیم بالاتر از این حرفهاست ... اگرچه یادگیری علت احکام بحث بدی نیست، ولی اینکه با انزجار وارد بحثی شویم یعنی اینکه مطمئن هستیم که موضع خودمان درست است و اگر موضعتان درست نباشد به سختی متوجه درست آن خواهید شد ...
اینکه دوستان میفرمایند خوب است که فقیهی وارد جزئیات و تعیین مصداقها شده است ولی حیف که امام رحمه الله این کار را نکردهاند دقت نمیکنند که امام در رسالهی عملیهی خود این مطلب را بیان نکردهاند، مخاطب ایشان در آن کتاب افرادی هستند که به اندازهی کافی علم دین دارند و نه عامهی مردم که صرفاً با مصداقها کار دارند. این مطلب را البته خود سرکار تارک دنیا در پست شمارهی ۲۵ بیان کرده بودند که جا داشت بیشتر مورد توجه قرار بگیرد.
از طرف دیگر حقیر وقتی از خودم و سلیقهها و ترجیحات شخصیام و تأثرات و داشتههای اجتماعی و خانوادگی فاصله میگیرم و بعد سعی میکنم فقط به صورت عقلی به این نظر امام نگاه کنم کمترین اشکال فقهی در تطبیق با عقل در آن نمیبینم. دوستانی که میگویند فق یک مرد مریض ممکن است بخواهد از یک دختر صغیر لذت جنسی بدون نزدیکی ببرد ما هم با اینکه ایشان احتمالاً مریض هستند (به معنای اینکه عموم مردم سالم چنین تمایلی ندارند، لااقل تا میشود همسر جوان یا همسال گرفت در مخیلهامان نمیگنجد که کسی به سراغ طفل صغیر برود) موافق هستیم، جناب کارشناس هم همین نظر را در انتهای پست ۳۷ خودشان دادهاند، بحث سر چیز دیگری است، اینکه شما اصرار دارید که این کار آن شخص بیمار باید حرام هم اعلام شود، خوب شما اثبات کنید که این کار حرام است تا همهی ما بپذیریم. اینکه نزدیکی کردن حرام است را جناب مسلم هم از روایت و هم از نگاه مراجع تقلید (یعنی قرآن+روایاتصحیح+عقل+اجماع) بیان کردند،شما میخواهید بفرمایید که هر نوع لذت جنسی باید حرام باشد بسمالله، ما گوش و شما زبان گویا ... اما اگر دلیلی برای مخالفت ندارید و فقط برایتان خیلی مشمئز کننده است باید بدانید که پوشیه و ازدواج موقت و چندهمسری و اعدام سنگسار و ... هم از نظر خیلیهای دیگر مشمئز کننده است، خداوند هم واجبالوجودی است و از خوشآمد یا بدآمد ما تأثیر نمیپذیرد و وجودش بر خودش استوار است و علم و قدرتش هم نافذ است و تنها اثرگذاری دارد و نه اثرپذیری.
در پایان آیا در این جمع مخالفین کسی هست که بتواند بگوید به طور قطع اگر مثلاً شخص بالغی با یک طفل صغیره ازدواج نماید و بعد بدون مقاربت از آن طفل که هیچ درکی از این کارها ندارد لذت ببرد ضرورتاً خلاف مصلحت دختر است؟ به عنوان مثال نقض هم این را در نظر بگیرید که این شخص بنا را بر آن گذاشته باشد که این دختر همسر دائمی و همیشگیاش باشد و قصد ندارد او را طلاق دهد، آن دختر هم از ایشان خوشش بیاید و وقتی بالغ شد از این عقد ابراز نارضایتی نکند، چیز غیرممکنی که نیست، امکانش هست، شما چطور میخواهید بگویید آن لذت در سن پایین حتماً به آیندهی آن دختر لطمه وارد خواهد کرد که باید نه مکروه که از بیخ و بن حرام اعلام شود؟ دقت کنید که طلاق با آن کراهت شدید هم حرام نشده است، راحت نمیشود گفت که احتمال بروز مشکل میرود پس باید بدون شک حرام شود، درست است که دختر احتمالاً دچار بلوغ زودرس میشود ولی این بلوغ زودرس وقتی از ابتدا در خانهی شوهرش است شاید وقتی معنای آن لذتها را فهمید سبب ایجاد علاقه هم در او شد، البته اگر در جمعی قرار نداشته باشد که انسانیت را کسب مقام اجتماعی و مدرک علمی و غیره میبینند که در این صورت احتمال اینکه خود را مغبون و قربانی و خانوادهاش را ظالم و بیفکر و شوهرش را جلاد سوءاستفادهگر تصور کند زیاد خواهد بود. در هر صورت اگر اصرار دارید بگویید حرام است باید با براهین شرعی باشد، اینکه فقیه بزرگواری گفتند حرام است چون در زمان ما خلاف مصلحت است ایشان هم دارند از ادلهی شرعی سایر فقها استفاده میکنند، شما هم گمان میکنید که در این زمان خلاف مصلحت دختر است تکلیفتان از نظر همهی آقایان روشن است چرا گمان میکنید مرحوم امام حکم دیگری دادهاند؟ گفتهاند «اگر»، شما میفرمایید آن «اگر» هیچ وقت رخ نمیدهد خوب پس دیگری بحثی نمیماند. اما این را هم بخاطر داشته باشید که حتی در نظر حضرت آیتاللهمکارم هم بحث این زمانه و آن زمانه مطرح است، یعنی حرمت ذاتی برای این کار قائل نشدهاند،مثل شرب خمر نیست که اینقدر نسبت به آن مشمئز بشویم. :Gol:
یا علی
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
بزرگوار عذر میخوام بنده قصد جسارت نداشتم. ولی وقتی علنی پاسخ داده اید لازم بود علنی هم انتقاد شود. اینگونه بحثهایی که برای لطمه زدن به دین و علمای دینی مطرح شده اگر درست پاسخ داده نشود اصل و اساس حکم که برگرفته از آیات کریمه قرآن هست مورد هجمه ی مخالفان قرار میگیرد و در حقیقت ضربه به قرآن است.
وقتی که خود آن علما در قید حیات نیستند لازم است به علمای زنده مراجعه کرد و از زبان ایشان پاسخ این شبهات را داد.
در آخر اینکه حضرت امام چنین فتوایی در رساله عملیه خود ندارند و اگر هم مرجعی چنین فتوایی داشته باشد فقط مقلدین خودش میتوانند آن را مورد استفاده قرار دهند.
یعنی هرکسی در این مساله باید به مرجع خودش مراجعه کند و همه نمیتوانند صرف اینکه این جمله در تحریر الوسیله آمده آن را وحی منزل بدانند...
ضمن اینکه این جمله از چاپهای جدید تحریرالوسیله حذف شده است
خیلی جالب بود
یه سوال ؟ چرا وقتی گفته میشود بهتر است در برخی احکام تجدیدنظر شود همه جبهه میگیرند؟
کسی نه اسلام رو زیر سئوال میبرد نه پیامبران و امامان رو
فقط گفته میشه ممکن است عالمی، مرجعی، فقیهی اشتباهی کند ولی طوری برخورد میشود که انگار این بزرگوارن معصوم هستند و امکان اشتباه از سوی آنان صفر
حالا که سخن علما وحی منزل نیست بهتره سریع نسبت به کسانی که انتقادی بر حکمی وارد میکنند جبهه نگیریم
( جناب امین منظور بنده شخص شما نیست طرف صحبت من تمامی کاربران و کارشناسانی هستند که چنین موضع میگیرند:Gol:)
کاش در کشور ما هم چنین قول و قرارهایی برداشته شود و بپذیریم هر انسانی این حق رو دارد زمانی که به سن مناسب رسید خودش تشخیص و حق انتخاب همسر آینده اش رو داشته باشد نه اینکه مصلحتش در دست پدر و مادرش باشد و خود حق انتخاب نداشته باشد این بزرگترین ظلم در حق کودکان علی الخصوص دختران است بعضی اوقات لازمه علاوه بر قابلیت استمتاع خود شخص توانایی تشخیص درست و غلط رو داشته باشه
البته سرکار خانم شما توجه داشته باشید تشخیص نهایی این مساله که در بعضی از احکام تجدید نظر شود یا خیر با مجتهدین است. و خود مراجع عظام هم در خیلی از احکام با یکدیگر اختلاف نظر دارند.
در رمورد سخن دومتان هم جواز ازدواج دختر نابالغ (البته به صلاحدید پدر...) یک حکم الهی است و برگرفته از قرآن کریم و قطعا در آن مصلحت خود انسانها در نظر گرفته شده چون در مواردی مثل سرپرستی اطفال یتیم یا اطفالی که پدر توانایی اداره آنها را نداشته کاربرد داشته است و مایی که نفسمان از جای گرم بلند میشود نمیتوانیم صلاح همه انسانها را تشخیص دهیم.
جناب باء ...
1- احتمالا شما در جریان هستید که چند سال پیش چندین افغانی ... دختران ایرانی رو میدزدیند و اونها رو شبها کرایه میدادند ... دخترانی در حدود 8 تا 12 سال بودند و جالب تر اینکه این دختران به اون نوع زندگی راضی میشدند ... و تازه خوششون ه میومد ...
2- احتمالا شما در جریان هستنید که چند سال پیش چندین آقا ... دختری رو میدزند و بهش تجاوز میکنند ... دختر یکی از اون آقایون رو میشناخت ... پس از چند هفته که از ماجرا میگذره ...دختر به آقا مراجعه میکنه و تقاضا میکنه که ....
3- و احتمالا شما در جریان هستید که در فیلم اوشین ... چندین مرد بهش تجاوز میکنند و از اون زمان ایشون از این قضیه خوشش میاد و بقیه زندگیش رو به نحوری با آقایون در ارتباط بوده .... حتی پس از سن بلوغش ...
و ...
و احتمالا علتش میدونید چرا !!!
وقتی چنین روابطی شکل میگیره ... نوع و تفکر اون شخص تغییر میکنه ... دنیا رو از نگاهیی دیگر میبینه ...
اینکه شما میگین :
این صحبت شما مانند انسانی هست که سواد ندارد ... و از بی سوادی خود راضی هست .
این صحبت شما مانند انسانی هست که بی سواد هست ... و وقتی مریض میشود از اینکه به دکتر مراجعه نمیکند راضی است .
یکی از دوستان من دندانپزشک هست ... و بابته طرح باید به یکی از شهرستان ها مراجعه میکرد ...
میگفت در یکی از داهات ها که برای طرح رفته بود ... مردم هنوزه که هنوزه در درون کوه ها زندگی میکردند ... جناب احمدی نژاد اومده و خواسته اونها رو اسکان بده ... براشون محل هایی رو محیا کرده ... ساختمونهایی که آب گرم داره ... تا اونها از کوه بیان پائین و ساکن اون خونه ها بشن ... و گویا چند روزی هم در این محل ها ساکن شدند ... ولی پس از مدتی ترسیدند کوهی که جد اندر جد بهشون ارث میرسه رو کسی دیگر صاحب بشه ... بنابراین این ساختموم ها رو ترک کردند و دوباره رفتند در درون کوه ها زندگی کنند که نکنه کسی کوهشون رو صاحب بشه ...
البته طبق نظر و فتوای شما مشگل نداره ...
از کوچیکی تو جهل بزرگ شدند ... حالا هم که به سن بلوغ رسیدند ... از اینکه تو جهل و چرک و کثافت هستند و از این کردارشون لذت میبرند مشگلی نداره ...
ولی اینجا یک سوال پیش میاد ...
1- اون دختر و پسری که سواد یاد نمیگیره ... نمیفهمه که کوه هیچ ارزشی نداره .... آیا در حقش ظلم نشده ؟؟؟
2- اون دختری که هنوز به سن بلوغ نرسیده و مورد تمتع جنسی قرار میگیره و بعدا به این رابطه رضایت میده ... آیا در حقش ظلم نشده
3- اون دختر و پسری که هنوز ساختار عقل در وجودش بنا نهاده نشده و یک نوع ایدیولوژی تو ذهنش خونده میشه .... و وقتی بزرگ میشه به اون ایدیولوژی تن میده و حتی نمیتونه طوره دیگه ای فکر کنه آیا در حقش ظلم نشده ؟؟؟
4- اون دختری که بهش غار نشینی آموزش داده میشه . به غار نشین بودن خودش رضایت میده ... آیا در حقش ظلم نشده ؟؟؟
؟؟؟؟
با سلام
مشکل اینجاست که جناب پاسخگو اول می گویند چه اشکالی دارد بنابر مصلحتی مثل محرمیت ازدواج با طفل صغیر صورت بگیرد سپس میگن چون در ازدواج روابط زن و شوهر آزاد هست اشکال ندارد مثلا شوهر همسر 4 یا 5 سالشو از سر شهوت ببوسه :Moteajeb!::Moteajeb!:
به نظرتون دیدن این صحنه منزجر کننده نیست؟پس فرق ما با طالبان چیه؟ شما همش میگین اسلام که توصیه یا تشویق نکرد.مگه باید هرچیزی توصیه کنه؟اسلام چطور جلوی شراب و ربا و ازدواج با خواهرزن ووو گرفت این موردو نمیتونست؟
از طرف دیگر با توجه به اینکه حق طلاق در اسلام با شوهر است و دختر بچه ای که در شیرخوارگی بدون حق انتخاب به ازدواج در آمده و با رشدش از شوهرش خوشش نیاید تکلیف چیست؟
من مسلمانم ولی واقعا جواب ها غیراقناعی بودند و به نظرم حق دارن خیلی ها با خوندن این مطالب از دین مرتد میشن :Gig::Gig:
باسلام لطفا یه پاسخ قانع کننده به مثالی که در پست ۱۶ زدم بدید.
پاسخ رو کارشناس نه فقط کاربران بدهند.
راهی به جز ازدواج
[SPOILER]
[h=1]ایا میشود با طفلان زیر 9 سال ازدواج کرد؟[/h]
با سلام و خسته نباشید
در تحریر الوسیله امام (ه) در قسمت ازدواج , ازداوج کردن با کودکان زیر 9 سال با اذن پدر اجازه داده شده حتی اگراین کودکان شیرخواره باشند, البته برای بنده و بسیاری از مسلمانان این موضوع سخت باورش مشکل است که پایه و سند چنین اجازه ای مختوش نباشد ,
از عزیزی در سایت پاسخگو سوال کردم اگر میشد که ماخذ های این حکم را بالعینه میدیدم بسیار عالی میشد , که ایشان(جناب اکبری)فرمودند برای جواب مستند به شما نامه بنویسم, بنابر این اگر ممکن است بفرمایید حضرت امام(ره) و احتمالا حضرات ایات اعظامی محترم دیگری که ازدواج با کودکان شیر خوار را در موارد استثنایی مجاز دانستند بر پایه و چه روایت و حدیث معتبری این اجتهاد را کرده اند .2- همچنین مگر رضایت دختر برای ازدواج شرط نیست؟ مگر این سنت پایامبر گرامی نیست پس چطور میشود این سنت را شکست و با بچه ای که هیچ فهم و اراده ای از خود ندارد ازدواج کرد. ایا این ظلمی به اینده این کودک نیست؟ اگر ممکن است هر چه زودتر پاسخ این دو سوال را با ماخذ مرحمت بفرمایید. چرا که بنده خود باید جواب چند مسیحی و کافران دیگر که به این مورد گیر داده اند را بدهم . قبلا از شما متشکرم
پاسخ:
با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با اين مرکز
خواندن عقد ازدواج با دختر بچه کوچک براي ايجاد محرميت ، با اجازه ولي او در صورتي که ازدواج براي دختر مصلحت داشته باشد و موجب اذيت دختر نباشد ،جايز است. البته نزديکي با دختر پيش از سن بلوغ حرام است.
اين امر به خاطر مصلحت صورت مي گيرد ،مثلا براي ايجاد محرميت با مادر دختر بچه با اذن ولي او اين عقد خوانده مي شود تا مادر دختر به عنوان مادر زن محرم باشد يا موارد مشابه اين مورد اگر مصلحت باشد، راه حل آن از اين طريق شرعا قرار داده شده است.
اين مسئله نه تنها در مذهب شيعه که در مذهب اهل سنت نيز جايز دانسته شده است که به روايات در اين مسئله از کتاب اهل سنت اشاره مي کنيم:
طبق روايت صحيح و معتبر درکتاب هاي اهل سنت، ازدواج پيامبر با عايشه در شش سالگي بوده است، اگر ازدواج دختر نابالغ صحيح نباشد ،چرا اين روايات در منابع معتبر اهل سنت وجود دارد؟.
در صحيح بخارى آمده است(1) كه پيامبر با عايشه ازدواج كرد در حالي كه 6 سال داشت، ولى هنگام دخول عايشه 9 ساله بود، براى اينكه ابوبكر فضيلت و بركت ازدواج دخترش با پيامبر را از دست ندهد، او را به ازدواج پيامبر در 6 سالگى در آورد.
ابن قدامة از علما و بزرگان اهل سنت ،مي گويد: ، پدر مي تواند دختر بكر كوچكش كه به 9 سالگى نرسيده است، او را به ازدواج کسي که مناسب و هم کفو او باشد درآورد و در اين مسئله خلافى نيست.(2 )
صحيح مسلم و بخاري از عايشه نقل مي کنند : "پيامبر با من ازدواج كرد در حالي كه 6 ساله بودم، و به خانه خودش برد، زمانى كه 9 ساله بودم" (3)، معلوم هست كه در آن حالت او (عايشه) كسى نبود كه اجازه اش براى ازدواج قابل اعتبار باشد.".
از نظر مذهب شيعه ر در مورد صحت ازدواج پسر صغير و دختر صغيره توسط پدر روايت صحيح و معتبر وارد شده است .
مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ فِي الصَّبِيِّ يَتَزَوَّجُ الصَّبِيَّةَ يَتَوَارَثَانِ فَقَالَ إِذَا كَانَ أَبَوَاهُمَا اللَّذَانِ زَوَّجَاهُمَا فَنَعَمْ ؛ (4)
از امام باقر در باره كودكى كه به كودكى ديگر تزويج كرده بودند، پرسيدند كه آيا آن دو از يك ديگر ارث مي برند؟ امام فرمود: اگر پدر و مادرهاشان مباشر تزويج ايشان بودهاند، آرى.
اين روايت با صراحت مي فرمايد: اگر پدر دختر يا پسر نابالغ عهده دار ازدواج آن ها باشد و عقد ازدواج را براي آن ها بخوانند، ازدواج شان صحيح است و زن و شوهر مي شوند و از همديگر ارث مي برند.
در روايت معتبره حمّاد، عن الحلبيّ، عن أبي عبد اللَّه (عليه السّلام) قال: «من وطأ امرأتَهُ قبل تسع سنين، فأصابها عيب، فهو ضامن؛ (5)
اگر کسي با همسرش که هنوز 9 سال نشده نزديکي کند و در اثر اين نزديکي عيب بر او وارد شود ، مرد ضامن است.
از مجموع روايات استفاده مي شود که ازدواج پسر و دختر نابالغ توسط پدرآن ها صحيح است، منتها از نزديکي با دختر قبل از تمام شدن 9 سال منع شده است.
اين روايات دليل بر صحت عقد وازدواج مي باشد.
هر چند علما عقد دختر بچه را جائز مي دانند، ولى استفاده جنسى از او را جائز نمي دانند مگر اينكه به سِنّى برسد كه طاقت نزديكى را داشته باشد، تا زمانى كه شوهرش نمي تواند استفاده جنسى از او ببرد، نفقه و خرجى دختر بر او واجب نيست.
اين مسئله بر مي گردد به مصلحتى كه ولى امر او مي بيند، اگر مصلحت مهمي در بين نباشد و يا براي دختر مفسده داشته باشد، پدر دختر نزد خداوند نيز مسئول هست، بعنوان مثال، شايد ولى امر دختر بعلتي اينكه اين دختر بچه سرپرستى بعد از خودش ندارد ،مي تواند او را به ازدواج شخص مؤمنى در آورد تا پس از او سرپرستى دختر بچه را به عهده بگيرد. محرم او باشد يا مصلحت هايي مشابه اين مورد وجود داشته باشد. بدون بودن مصلحت پدر دختر نمي تواند دختر صغيره را به عقد کسي در آورد.
2- در مورد ازدواج دختر باکره فتواي مراجع مختلف است . منشا اختلاف روايات است. روايات در کتاب وسائل الشيعه در کتاب النکاح در ابواب عقد النکاح و اولياء العقد در چند باب ذکر شده است. از بعضي روايات استفاده مي شود که در ازدواج دختر باکره اذن پدر و اذن دختر شرط است .از بعضي روايات استفاده مي شود که اگر پدر عقد دختر باکره اش را براي ديگري بخواند و دختر سکوت کند، عقد صحيح است .
اما در خصوص تزويج دختر صغيره توسط پدر دختر روايات خاصي بر صحت عقد است که به نمونه اي از آن اشاره شد.
بنابراين اگردر اين مسئله اهل سنت اشکال کنند، طبق روايات خود اهل سنت در مواردي که مصلحت مهمي باشد، جايز است .
اما اگر مسيحيت اشکال مي کند، در پاسخ آن ها اشکالات فني از انجيل را پيدا کنيد .انتظار نداشته باشيم که آن ها احکام دين ما را بپذيرند ، بلکه طبيعي است که دنبال اشکال و نقطه ضعف در دين ما هستند. اما آنچه نوشتيم که اين احکام بر اساس مصلحت درموارد خاصي به عنوان راه حل شرعي بعضي از مسائل مي باشد و مفسده هم ندارد ،نه عقلا اشکالي پيدا مي کند، نه شرعا.
پي نوشت ها:
1. صحيح بخاري ، حديث (3894).
2 كتاب "الشرح الكبير" (ج20/119).
3. متفق عليه: بخاري حديث (3894) و صحيح مسلم (1422).
4. وسائلالشيعة، ج14 کتاب النکاح ،باب 12 از ابواب عقد النکاح واولياء العقد ،روايت اول ،ص 220.
5. تهذيب الأحكام 7: 410/ 1638، وسائل الشيعة 20: 103، كتاب النكاح، أبواب مقدّمات النكاح و آدابه، الباب 45، الحديث.
http://www.pasokhgoo.ir/node/13963
[/SPOILER]
تا حالا که میکروفن دست "دین و مذهب " بود و اما خوب هست کمی هم میکروفن رو بدیم دسته جناب "علم" و ازش بخوایم اون هم کمی برامون صحبت کنه ... به هر حال حقوق بشر و مکاتب بشری هم در مورد این مسائل حرفی برای گفتن دارند و طبق حقوق بشر باید به همه حقه صحبت داد ...
فرض میکنیم برای دختری شرایط بحرانی پیش بیاد مثلا :
1- پدر و مادرش فوت بشن .
2- مادرش فوت شده باشه و پدرش هم مریضی سختی گرفته باشه و احتمال این مساله وجود داشته باشه که تا چند وقت دیگر اون هم فوت بشه .
3- پدر تمتع مالی کافی برای بزرگ کردن فرزندش رو نداشته باشه .
4- مادر فوت شده باشد و پدر حوصله و یا شرایط بزرگ کردن دختر را نداشته باشد .
5- پدر یا مادر یا هر دو معتاد شده باشند و احتمال این برود که دخترک نیز معتاد شود .
و ....
نظر شما چیست ؟؟؟ آیا در این شرایط بهتر نیست که طفل 4 یا 5 ساله رو به نکاح مردی ( حالا 20 تا 70 ساله) در آورده شود ؟؟؟ به نظر شما چه باید کرد ؟؟؟
جناب علم : خیر ... این کارها مناسب نیست .... و برای اینکه جلویه چنین اموری گرفته شود بهتر هست در محضر سن متقاضیان ازدواج بررسی شود تا چنین ازدواجهایی شکل نگیرد .... روشهای بهتری هم وجود دارد ... همانطور که میدانیم ... در درون یک زندگی اجتماعی بنابراینکه با یک توده جمعیتی طرف هستیم ... ممکن هست فشارها بر قشری بیش از حد افزایش پیدا کند .... فشارها به گونه ای شود که پدر یا مادر یا قیم خانواده نتواند یا بهتر باشد آن فرزند را بزرگ نکند .... و بزرگ کردن اون دختر برای پدر با مشقاتی همراه باشد .... بهترین کار آن هست که سازمانهایی با عنوان بهزیستی ساخته شوند .... دولت از محل مالیات ها و عوارضی که از یک ساختار اجتماعی دریافت میکند این مراکز را تجهییز کند ... تا این دختر و پسر ها امکان :
1- فرصت های برابر زندگی .
2- تحصیل رایگان .
3- حق خورد و خوراک مناسب
4- حق پوشاک مناسب .
5- حق رفتار مناسب
و ...
رو داشته باشند و پس از اینکه به سن بلوغ ( 18 سال ) رسیدند ... و یا تازمانیکه ازدواج کنند بتوانند از شرایط حمایتی چنین مراکزی استفاده کنند و صد البته اگر نیاز به مساعدت هایی جهت تشکیل زندگی . ایجاد شغل . حمایت های عاطفی و رفتاری و ... دیده میشد از محل عوارض . مالیات ها . بیت المال . مبالغی برای این افراد در نظر گرفته شود .
البته من ( جناب علم ) همینجا عنوان میکنم که راه حل پیشنهادی من لزوما بهترین راه حل ممکن نیست و هیچ تعصبی هم بر رویه اجرایه آن ندارم و ممکن هست در آینده راه و مسیر بهتری پیدا شود ... که صد البته اینچنین هم خواهد شد ... مسلما اگر مسیری بهتر یافت شد ... بهتر هست آن مسیر پیموده شود . و من ( جناب علم ) هیچ گاه با فلسفه بافی و تعصبهای نابجا و دلایل واهی جلویه اجرای آن مدل رفتاری رانخواهم گرفت .
باسلام
در مثال پست ۱۶
پدر مخواد تا حدودی دخترش از داشتن مهر محبت مادر و پدر محروم نشه
ادامه بدید ادامه بدید
سلام و عرض ادب
ضمن تشکر از همه کاربران عزیز بخاطر طرح مباحث مفید و منطقی و البته عذر خواهی بخاطر حذف برخی از پست ها!!
دوستان و کاربران عزیز در صورت ادامه کل کل و مباحث غیر مرتبط با موضوع تاپیک و طرفینی، آیدی آنها دچار محدودیت خواهد شد
از این که همکاری و همیاری می کنید متشکرم
جناب مسلم من از شما سوال پرسیدم که دستورات اسلام چه قوانین و دستور العمل هایی رو در نظر گرفته تا مانع سو استفاده از این دستورات شود ... معمولا قوانینی که در نظر میگیرند دو حالت دارد :
1- قوانینی که مانع رخدادن فساد میشود .
2- قوانینی که در صورت بروز فساد با شخص خاطی برخورد میکنند .
و شما در جواب فرمودید حکم این هستش که در صورتی که پدر کوتاهی کند :
1- تمام مخارج این دختر را تا پایان عمر بدهد .
2- دیه کامل یک زن
3- مهریه کامل او را نیز بدهد .
حالا اگر این دختر خانم باباش مرد چی !!!
اگر این دختر خانم باباش رو گم کرد چی !!!
اگر این پدر اینقدر پیر و رنجور بود که دخترک دلش نیومد از دسته باباش شکایت کنه چی !!!
و ...
اگر این پدر اونقدر پول داشت که دیه یک زن کامل رو بده ... اونقدر پول داشت که مهریه یه زن رو بده و اونقدر پول داشت که مخارج این دختر را تا آخر عمر بده ... خوب چرا حضانت اون رو به کسی دیگه بده !!!!
همونطور که براتون مثال زدم باید قوانین به نحوی باشند که مانع جرم بشن ... همکنون در نظام بهزیستی کشور زمانیکه میخوان حضانت دختر یا پسری رو به خانواده ای بدهند حداقل 4 تا 5 سالی دوندگی داره ... باید نصفه خونت رو به نام اون فرزند خونه بزنی و ... سوال من این هست که این قوانین هیچ کدام خصوصیت بازدارندگی از جرم رو نداره ... تنها میگه اگر جرم اتفاق افتاد و کسی بدبخت شد بره و از باباش حقش رو بگیره ...
من یک دخترم ... و به خاطر وجود چنین قانونی ... الان 24 سال سن دارم 6 تا هم بچه دارم ... همکنون عاشق پسری شدم و میخوام باهاش ازدواج کنم ... اما هم از لحاظ بدنی و هم از لحاظ فکری تغییر کرده ام و اون آقا پسر از من خوشش نمیاد و من نمیتونم پا جلو بگذارم ... پدرم هم اینقدر پیر شده که اصلا صدام رو نمیشنوه و خودم دارم ازش نگداری میکنم و زیرش رو تمیز میکنم ...
من از کی شکایت کنم ؟؟؟
[FONT=times new roman]با سلام
چندتاگزاره هست.
1- در اسلام محدودیت سنی برای ازدواج نیست و پدر میتواند طفل شیرخواره اش را به ازدواج مردی در بیاورد (هرچند با توجه به انحصار حق طلاق برای مرد چنانچه دختر رشد کند و از شوهر انتخاب نکرده اش ناراضی باشد باید بسوزد و بسازد)
2- با توجه به اینکه ازدواج لازمه اش برای زن و شوهر ایجاد لذت هایی است پس چنانچه مردی همسر 2و 3 سالشو یا شیرخوارشو با شهوت ببوسه یا عشق بازی کنه اشکال ندارد.
3- اسلام با ضرر زدن به زن مخالف است و اگر مصلحت دختر نباشد اجازه ازدواج را از ولی میگیرد.
حال سوال پیش میاد.شهوت با یک دختر 2 و 3 ساله یا شیرخواره تحت هیچ شرایطی میتواند شامل مصلحت دختر باشد؟ هیچ پدر سلیم نفسی اینکار میکند؟البته که در افغانستان پدران متحجری با مبلغ ناچیزی این کار میکنند و کسی هم نمی تواند مخالفت کند چون میگه مصلحت دخترم به این است.
این گونه موارد نادر هست واگر از طریق قانون یعنی نظارتی باشه تا کسی سوء استفاده نکنه
در مورد پست ۱۶ راه حلی به نظر شما میرسه به جز ازدواج
با عرض سلام
نمیدونم چرا یه مساله ساده این همه کشدار شده .
مساله ای که کاملا روشن هست اما معاندین قصد سو استفاده دارند به نفع خودشون و در هیچ شرایطی هم نخواهند پذیرفت .
حتی مثال هایی که زده میشود منطقی باشد ..
.
یه مثالی عرض کنم :
یه دینامیت رو در نظر بگیرید . در شرایطی خیلی خطرناک به نظر میاد . میتونه یه خونه رو با خاک یکسان کنه .
حال بیاییم اعتراض کنیم اقای مخترع دینامیت چرا این رو که میتونه یه خونه رو با خاک یکسان کنه ساختی ؟
.
اما یه مهندس راه ساز میاید اعتراض میکنه که این در شرایطی به درد ما میخوره . مثلا توی راه سازی که به یه مانع سنگی بزرگی بر میخوریم .
سنگ رو سوراخ کرده و دینامیت رو داخلش قرار میدیم و مانع سنگی متلاشی میشه .
.
تمام اعتراضاتی که به مبحثی صورت میگیره اینه که ما فقط بر حسب شرایط خودمان قضاوت میکنیم .
باید قضیه رو چند بعدی بررسی کنیم .
اینکه در شرایط بنده صدق نمیکنه دلیل بر این هست که حکم باطل هست ؟
ایا من مجبور هستم از فلان حکم استفاده کنم یا ممکن هست شرایطی پیش بیاد با الاجبار این حکم صدق کنه ؟
خانوم اللیل و النهار ... به نظره من راه بهزیستی بهترین راه حل هست ...
نمیدونم شما مهد کودک رفتین یا نه ... یادته چقدر خوب و عالی بود ...
نمیدونم با دوستانتون اردو رفتین یا نه ... یادته چقدر خوب و عالی بود ...
یادته معلمینمون رو مثله مادرمون دوست داشتیم ...
و ...
اینی که راه بهزیستی به نظر راه خوبی نمیاد ... به خاطره این هستش که قوانینش کامل اجرا نمیشه ... بابتش خوب خرج نمیکنن و معلمینش خوب انتخاب نمیشن ...
تو یه دختر 5 ساله یا 8 ساله رو در نظر بگیر که صبح ها میره مهد کودک و شب ها باید بیاد خونه و .... و شاید هم فردا صبح بره برای بقیه دوستاش تعریف کنه شب چی دیده ...
[SPOILER]
ایا میشود با طفلان زیر 9 سال ازدواج کرد؟
با سلام و خسته نباشید
در تحریر الوسیله امام (ه) در قسمت ازدواج , ازداوج کردن با کودکان زیر 9 سال با اذن پدر اجازه داده شده حتی اگراین کودکان شیرخواره باشند, البته برای بنده و بسیاری از مسلمانان این موضوع سخت باورش مشکل است که پایه و سند چنین اجازه ای مختوش نباشد ,
از عزیزی در سایت پاسخگو سوال کردم اگر میشد که ماخذ های این حکم را بالعینه میدیدم بسیار عالی میشد , که ایشان(جناب اکبری)فرمودند برای جواب مستند به شما نامه بنویسم, بنابر این اگر ممکن است بفرمایید حضرت امام(ره) و احتمالا حضرات ایات اعظامی محترم دیگری که ازدواج با کودکان شیر خوار را در موارد استثنایی مجاز دانستند بر پایه و چه روایت و حدیث معتبری این اجتهاد را کرده اند .2- همچنین مگر رضایت دختر برای ازدواج شرط نیست؟ مگر این سنت پایامبر گرامی نیست پس چطور میشود این سنت را شکست و با بچه ای که هیچ فهم و اراده ای از خود ندارد ازدواج کرد. ایا این ظلمی به اینده این کودک نیست؟ اگر ممکن است هر چه زودتر پاسخ این دو سوال را با ماخذ مرحمت بفرمایید. چرا که بنده خود باید جواب چند مسیحی و کافران دیگر که به این مورد گیر داده اند را بدهم . قبلا از شما متشکرم
پاسخ:
با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با اين مرکز
خواندن عقد ازدواج با دختر بچه کوچک براي ايجاد محرميت ، با اجازه ولي او در صورتي که ازدواج براي دختر مصلحت داشته باشد و موجب اذيت دختر نباشد ،جايز است. البته نزديکي با دختر پيش از سن بلوغ حرام است.
اين امر به خاطر مصلحت صورت مي گيرد ،مثلا براي ايجاد محرميت با مادر دختر بچه با اذن ولي او اين عقد خوانده مي شود تا مادر دختر به عنوان مادر زن محرم باشد يا موارد مشابه اين مورد اگر مصلحت باشد، راه حل آن از اين طريق شرعا قرار داده شده است.
اين مسئله نه تنها در مذهب شيعه که در مذهب اهل سنت نيز جايز دانسته شده است که به روايات در اين مسئله از کتاب اهل سنت اشاره مي کنيم:
طبق روايت صحيح و معتبر درکتاب هاي اهل سنت، ازدواج پيامبر با عايشه در شش سالگي بوده است، اگر ازدواج دختر نابالغ صحيح نباشد ،چرا اين روايات در منابع معتبر اهل سنت وجود دارد؟.
در صحيح بخارى آمده است(1) كه پيامبر با عايشه ازدواج كرد در حالي كه 6 سال داشت، ولى هنگام دخول عايشه 9 ساله بود، براى اينكه ابوبكر فضيلت و بركت ازدواج دخترش با پيامبر را از دست ندهد، او را به ازدواج پيامبر در 6 سالگى در آورد.
ابن قدامة از علما و بزرگان اهل سنت ،مي گويد: ، پدر مي تواند دختر بكر كوچكش كه به 9 سالگى نرسيده است، او را به ازدواج کسي که مناسب و هم کفو او باشد درآورد و در اين مسئله خلافى نيست.(2 )
صحيح مسلم و بخاري از عايشه نقل مي کنند : "پيامبر با من ازدواج كرد در حالي كه 6 ساله بودم، و به خانه خودش برد، زمانى كه 9 ساله بودم" (3)، معلوم هست كه در آن حالت او (عايشه) كسى نبود كه اجازه اش براى ازدواج قابل اعتبار باشد.".
از نظر مذهب شيعه ر در مورد صحت ازدواج پسر صغير و دختر صغيره توسط پدر روايت صحيح و معتبر وارد شده است .
مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ فِي الصَّبِيِّ يَتَزَوَّجُ الصَّبِيَّةَ يَتَوَارَثَانِ فَقَالَ إِذَا كَانَ أَبَوَاهُمَا اللَّذَانِ زَوَّجَاهُمَا فَنَعَمْ ؛ (4)
از امام باقر در باره كودكى كه به كودكى ديگر تزويج كرده بودند، پرسيدند كه آيا آن دو از يك ديگر ارث مي برند؟ امام فرمود: اگر پدر و مادرهاشان مباشر تزويج ايشان بودهاند، آرى.
اين روايت با صراحت مي فرمايد: اگر پدر دختر يا پسر نابالغ عهده دار ازدواج آن ها باشد و عقد ازدواج را براي آن ها بخوانند، ازدواج شان صحيح است و زن و شوهر مي شوند و از همديگر ارث مي برند.
در روايت معتبره حمّاد، عن الحلبيّ، عن أبي عبد اللَّه (عليه السّلام) قال: «من وطأ امرأتَهُ قبل تسع سنين، فأصابها عيب، فهو ضامن؛ (5)
اگر کسي با همسرش که هنوز 9 سال نشده نزديکي کند و در اثر اين نزديکي عيب بر او وارد شود ، مرد ضامن است.
از مجموع روايات استفاده مي شود که ازدواج پسر و دختر نابالغ توسط پدرآن ها صحيح است، منتها از نزديکي با دختر قبل از تمام شدن 9 سال منع شده است.
اين روايات دليل بر صحت عقد وازدواج مي باشد.
هر چند علما عقد دختر بچه را جائز مي دانند، ولى استفاده جنسى از او را جائز نمي دانند مگر اينكه به سِنّى برسد كه طاقت نزديكى را داشته باشد، تا زمانى كه شوهرش نمي تواند استفاده جنسى از او ببرد، نفقه و خرجى دختر بر او واجب نيست.
اين مسئله بر مي گردد به مصلحتى كه ولى امر او مي بيند، اگر مصلحت مهمي در بين نباشد و يا براي دختر مفسده داشته باشد، پدر دختر نزد خداوند نيز مسئول هست، بعنوان مثال، شايد ولى امر دختر بعلتي اينكه اين دختر بچه سرپرستى بعد از خودش ندارد ،مي تواند او را به ازدواج شخص مؤمنى در آورد تا پس از او سرپرستى دختر بچه را به عهده بگيرد. محرم او باشد يا مصلحت هايي مشابه اين مورد وجود داشته باشد. بدون بودن مصلحت پدر دختر نمي تواند دختر صغيره را به عقد کسي در آورد.
2- در مورد ازدواج دختر باکره فتواي مراجع مختلف است . منشا اختلاف روايات است. روايات در کتاب وسائل الشيعه در کتاب النکاح در ابواب عقد النکاح و اولياء العقد در چند باب ذکر شده است. از بعضي روايات استفاده مي شود که در ازدواج دختر باکره اذن پدر و اذن دختر شرط است .از بعضي روايات استفاده مي شود که اگر پدر عقد دختر باکره اش را براي ديگري بخواند و دختر سکوت کند، عقد صحيح است .
اما در خصوص تزويج دختر صغيره توسط پدر دختر روايات خاصي بر صحت عقد است که به نمونه اي از آن اشاره شد.
بنابراين اگردر اين مسئله اهل سنت اشکال کنند، طبق روايات خود اهل سنت در مواردي که مصلحت مهمي باشد، جايز است .
اما اگر مسيحيت اشکال مي کند، در پاسخ آن ها اشکالات فني از انجيل را پيدا کنيد .انتظار نداشته باشيم که آن ها احکام دين ما را بپذيرند ، بلکه طبيعي است که دنبال اشکال و نقطه ضعف در دين ما هستند. اما آنچه نوشتيم که اين احکام بر اساس مصلحت درموارد خاصي به عنوان راه حل شرعي بعضي از مسائل مي باشد و مفسده هم ندارد ،نه عقلا اشکالي پيدا مي کند، نه شرعا.
پي نوشت ها:
1. صحيح بخاري ، حديث (3894).
2 كتاب "الشرح الكبير" (ج20/119).
3. متفق عليه: بخاري حديث (3894) و صحيح مسلم (1422).
4. وسائلالشيعة، ج14 کتاب النکاح ،باب 12 از ابواب عقد النکاح واولياء العقد ،روايت اول ،ص 220.
5. تهذيب الأحكام 7: 410/ 1638، وسائل الشيعة 20: 103، كتاب النكاح، أبواب مقدّمات النكاح و آدابه، الباب 45، الحديث.
http://www.pasokhgoo.ir/node/13963
[/SPOILER]
خوب اینکه درکش خیلی راحت و ساده هست..
.
وقتی یه نفر نیاز به یه عمل جراحی ریسکی پیدا میکنه ، خانوادش باید بیان رضایت کتبی بدن که عملش کنند..
اگر بخوان صبر کنند تا خود بیمار به هوش بیاد و رضایت بده ، اصلا شاید بمیره و کار به اونجا نکشه که بتونه رضایت بده.. واسه همین خانوادش باید تصمیم بگیرن که عملش کنند یا نه و مصلحتش رو تشخیص بدند..
.
خوب دختر خردسال که چیزی رو درک نمی کنه که بخواد رضایت داشته باشه یا نباشه..
.
در شرایطی که ازدواج به مصلحت دختر خردسال هست اگر بخوای صبر کنی تا بزرگ بشه و خودش تصمیم بگیره ، ممکنه آسیب های زیادی ببینه ، و وقتی هم بزرگ بشه یقه پدرش رو بگیره که تو که می دونستی چه مشکلاتی واسم پیش میاد چرا منو همون موقع شوهر ندادی..
.
بعضی تصمیم ها باید در شرایط و زمان های خاص گرفته بشن و فرصت تصمیم گیری کم هست و ممکنه آدم بعضی موقعیت ها رو از دست بده که دیگه واسه آدم پیش نمیان..
بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام
سرکار خانم شما هم توجه داشته باشید که این دستور زمانی آمدهاست که آن امکانات در جامعه وجود نداشته و بالعکس جنگهایی صورت میگرفته که یکی از ماحصلش تحویل دادن اطفال یتیم به اجتماع بوده.
اگر کمی منصف باشید جناب مسلم نظر آیت الله مکارم را هم آوردند که ایشان فرمودند امروزه چنین کاری ضرورتی ندارد:
منظورتون رو متوجه نشدم ... به کی میخوام تهمت بزنم ؟؟؟
ثانیا ... منظورتون رو نفهمیدم یعنی علم به جایی رسیده که چیزهایی بهتر از راه ها و روش های الهی (وحی) برای ما آورده ؟؟؟
اگر واقعا نظر شما اینه که علم بهتر از وحی نماورد ( و وحی هم چیزی جز علم نیست ) پس بهتر بود منظورتان را به نحوی بفرمایید که چنین سوءتفاهمی پیش نیاید
در هر صورت اگر اشتباه کردم عفو بفرمایید
اینگونه موارد نادر هست چون پدران نمی خواهند با دخترشون این کار بکنند ولی همون افرادی که میکنند نیز هیچ چاره ای نیست.در ضمن نظارتی نمی تواند نیت افراد را بررسی کند چون طبق فقه شوهر میتواند همسر شیر خواره شو با شهوت لمس کند حالا قانون گذار میخواهد چی بگوید؟ بگوید آقا با شهوت با یک دختر بچه رفتار نکن؟ خب میگه من کار حرامی نمیکنم!!!
پست 16 شما را جناب ستایشگر به خوبی جواب دادن.
ازدواج مگر لازمه اش رابطه جنسی نیست؟ چطور اسلام متوجه شده که رابطه جنسی با دختر نا بالغ به او آسیب میزند و حرام اعلام کرده بعد لمس و بوسیدن با شهوت نمیتونست حرام اعلام کند؟ شما مینونین تصور کنید کسی در دو سالگی با شما روابط عشقبازی (نه لزوما همبستری ) داشته باشد؟ برای دخترتون چطور؟ دیگر به چی عمل منزجر کننده و کودک آزاری می گویند؟
باسلام
بله هیچ نظارتی بر نیت افراد نیست.
پس اگر این دختر (پست ۱۶)به عنوان عروس و همسر تو اون خونه باشه بهتره یا یه دختر که نامحرمه?
امکانش هست بگین اون عروس خانوم 4 یا 5 ساله چه کارهایی میتونه تو اون خونه انجام بده ... کلا وظایفش چی هست ؟؟؟
سلام و عرض ادب
کار که به عروسک بازی رسید:Nishkhand: به نظرم باید تاپیک را تا جمع بندی توسط پاسخگوی محترم ببندیم تا موضوع با توجه به نظرات موافقان و مخالفان جمع بندی شود
سوال:
دلیل جواز استمتاع و لذت جویی از طفل خردسال که امام خمینی(ره) در کتاب النکاح تحیر الوسیله به آن اشاره نموده اند چیست؟
پاسخ:
برای پاسخ به این سوال توجه به چند نکته ضروری است:
نکته اول:
این حکم از چند قاعده استفاده شده است:
1- در اسلام برای ازدواج از لحاظ سن و سال مرزی تعیین نشده است.
2- در اسلام تمام لذت های جنسی بین دو همسر جایز هست، مگر آنچه که نهی بالخصوصی در مورد آن در روایات آمده باشد.
3- ضرر زدن به دیگری در اسلام جایز نیست.(قاعده لا ضرار)
از مجموع این سه قاعده و روایاتی که از اصل رابطه جنسی با کودکان خردسال نهی کرده اند(1) برداشت می شود که لذت های دیگر در صورتی که ضرری برای زوجه نداشته باشند جایز است.(2)
پس صدور این فتوای جواز از باب عدم دلیل بر حرمت است، نه این که در آیات و روایات بر حلیت آن دلیل مستقیمی وارد شده باشد.
توجه داشته باشید، کار مجتهد ابراز نظر شخصی نیست، بلکه مجتهد موظف است حلال و حرام خداوند را از دل آیات و روایات بیرون بکشد، و اجازه ندارد چیزی را که در شریعت دلیل بر حرمت آن نیست حرام اعلام کند.
در یک نگاه کلان حکم در این خصوص از سه حالت خارج نیست:
1- اسلام یا می بایست محرم شدن و ازدواج را به کلی منع می کرد: که در این صورت ظلم کرده بود، چون گاهی مصلحت یک دختر در این ازدواج هست، کار نداریم در واقع شاید در قرن ها یک بار اتفاق می افتد مانند دختری که پدرش و مادرش را دارد از دست می دهد و پدرش برای تأمین اینده او، با ازدواج او با یک خانواده مورد اعتماد که تربیت و بزرگ کردن او را بر عهده میگیرند خیالش از بابت اینده دختر راحت می شود.
2- یا اسلام باید مطلقا اجازه می داد، حتی رابطه جنسی؛ که هیچ عقل سلیمی آن را نمی پذیرد.
3- یا می بایست حد وسط را میگرفت، به این صورت که اگر مصالح این ازدواج بیش از معایبش باشد به گونه ای که عرف عقلا این ازدواج را به مصلحت دختر بدانند، این ازدواج با اجازه پدر، و به شرط عدم رابطه جنسی، جایز است، نه مستحب و مطلوب.
مسئله ترجیح اهم بر مهم، یک مسئله بدیهی است که هر کس با تصور صحیح، آن را تصدیق خواهد کرد.
نکته دوم: این مسئله، یک مسئله اجتهادی و از فرض های نادر است که در یک کتاب اجتهادی از آن بحث شده است، نه کتاب رساله عملیه که برای استفاده عموم مردم منتشر می شود.
نکته سوم: هیچ تشویق و استحبابی دراین رابطه وجود ندارد، و صرفا مسئله جواز مطرح شده است، بلکه در روایات تاکید شده است که تا حد ممکن از ازدواج اطفال خردسال پرهز کنند، همان طور که هشام بن عبدالملک از امام صادق(ع) نقل نموده است:
«قِيلَ لَهُ إِنَّا نُزَوِّجُ صِبْيَانَنَا وَ هُمْ صِغَارٌ قَالَ فَقَالَ إِذَا زُوِّجُوا وَ هُمْ صِغَارٌ لَمْ يَكَادُوا يَتَأَلَّفُوا»(3)
به حضرت(ع) گفته شد ما دخترانمان را در خردسالی به ازدواج همسرشان در میآوریم پس امام(ع) فرمودند: اگر در خردسالی به ازدواج آنها اقدام نمایید زندگی آنها از دوام و الفت مستمر دورتر خواهد بود.
نکته چهارم: این جواز مشروط به اجازه خیرخواه ترین انسان نسبت به دختر، یعنی پدر یا ولی شرعی اوست.
نکته پنجم: اجازه پدر باید با رعایت مصلحت دختر باشد، نه مصلحت سنجی شخصی خود، یعنی ازدواج برای این دختر آنچنان مصلحت داشته باشد که بر سلب حق انتخاب، و ... ارجحیت داشته باشد، به طوری که عرف عقلای یک جامعه این ازدواج را به مصلحت دختر بدانند، نه این که پدر را سرزنش کنند، و وجود چنین فرضی آنقدر بعید است که برخی مراجع همچون آیت الله مکارم معتقد هستند در زمان ما ازدواج در سنین خردسالی مطلقا برای دختر مصلحتی ندارد، لذا مطلقا جایز نیست.(4)
نکته ششم: حتی اگر ولی آن دختر به خاطر مصلحتی و به درستی با ازدواج موافقت کرده باشد باز هم شوهر علی رغم محرمیت تا قبل از بلوغ اجازه رابطه جنسی با آن دختر را ندارد، و در صورت ارتکاب چنین عملی و وارد شدن آسیب به دختر با مجازات سنگینی روبرو خواهد شد (5)، مجازاتی که از قتل خطئی هم سنگین تر است:
1- تمام مخارج این دختر را تا پایان عمر باید بدهد، حتی اگر او را طلاق بدهد.
2- دیه کامل یک زن.
3- مهریه کامل او را نیز باید بپردازد.
نکته هفتم: از رویکرد احساسی به مسئله باید پرهیز نمود، لذت بردن جنسی از کودک خردسال با حکمی که اسلام داده است عملا محقق نمی شود، اسلام هرگز نه اجازه داده است که یک کودک به ازدواج یک انسان بیمار دل در آورده شود، و نه حتی پدری که چنین قصدی دارد را لایق حضانت این بچه می داند، چه برسد به این که اجازه او را در چنین ازدواجی نافذ بداند.
اما توقع این که اسلام در مصادیق ورود پیدا کند، و تشخیص بدهد کجا به مصلحت دختر هست و کجا نیست، توقع بیجایی است، دین همواره احکام را بیان می نماید و تشخیص مصادیق را بر عهده عرف عقلای جامعه می گذارد.
نکته هشتم:عمده اشکالی که به این نظریه وارد می شود این است که این رفتار موجب بروز مضراتی چون: سلب حق انتخاب، بلوغ زودرس، عدم انس و الفت، و... می شود، اما اشکال کنندگان غافل از یک نکته هستند که اسلام صرفا این ازدواج را در صورتی جایز دانسته است که مصالح این ازدواج بر مضراتش ارجحیت داشته باشد، اما در غیر اینصورت اسلام هم اجازه چنین ازدواجی نمی دهد، چرا که جز ضرر برای دختر منفعتی ندارد.
نکته نهم: بالاترین گواه بر حقایت یک حکم کارآمدی آن در اجتماع است، اسلام آنقدر شرایط را برای چنین ازدواجی سخت و اختیارات والدین را محدود نموده که عملا هیچ یک از ما شاید چنین ازدواجی را ندیده باشیم، البته ممکن است در برخی کشورهای به ظاهر اسلامی وجود داشته باشد، اما با دقت در آن می توان فهمید ربطی به اسلام ندارد و شروط اسلام در آن ازدواج ها رعایت نمی شود، روشن است قضاوت در مورد احکام دین از رفتار متدینین جداست.
نکته دهم: متاسفانه غربی ها به یک حکم جواز که از سوی برخی مراجع مطرح شده، و مصادیق نادر دارد، با این همه قید و شرط حمله می کنند، اما از آمار تجاوز به اطفال و کودکانشان که حقیقتا نگران کننده است سخنی نمی گویند:
به گزارش مرکز آمار تجارت کودکان و تجاوز به کودکان آلمانی (Statistik Kindesmissbrauch in Deutschland) در این کشور 10٪ از کلیهی کودکان مورد شکنجههای جسمی و تجاوز قرار میگیرند.
سایر مسائل و انحرافات غربی های مدعی، چون ترویج همجنس بازی، ازدواج با حیوانات و... دیگر بماند.
___________________________________
1) وسائل الشیعه، شیخ حر عملی، باب 45 از ابواب نکاح، ج20، ص101-104.
2)تفصیل الشریعه فی شرح تحری الوسیله، آیت الله فاضل لنکرانی، کتاب النکاح، ص24.
3)الکافی، کلینی، ج5، ص398.
4)http://makarem.ir/Question/ViewQuestion.aspx?lid=0&mid=15206.
5)تحریر الوسیلة، امام خمینی(ره)،کتاب النکاح، مسئله 12.