ازدواج های واجب و اجباری

تب‌های اولیه

72 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

سلام
بله ، صحبت شما کاملاً درسته. اما پاسخش مدرک نیست

این هم پاسخ شما

من هم دو نکته عرض می کنم:

1 - توی صحبتم گفتم که مدرک یک وسیله هست برای رسیدن به اونچه که شما گفتید(سرکار خانم "فاطمه.ف") و من همون بخش رو نقل قول کردم
اینکه مدرک میتونه نشانهء کفویت باشه ، زمانی درسته که ما با قاطعیت بگیم:
تمام فوق لیسانس ها از لیسانس ها بیشتر میفهمند
تمام لیسانس ها از فوق دیپلم ها بیشتر میفهمند
تمام فوق دیپلم ها........

و همینطور تا آخر. و در نهایت نتیجه بگیریم که دکترهایی که الان دارن توی BBC و VOA بر ضد اسلام و ایران کار میکنن ، سطح فهم ، درک و شعورشون از شیخ رجب علی خیاط بالاتره. چون اونها دکتر هستند ولی شیخ رجب علی چنین مدرکی نداشت

تعجب می کنم:Moteajeb!:شما چیو با چی مقایسه می کنید.مطمئناً شیخ رجب علی خیاط این مقام رو با زهد و عنایات ویژه خدا بدست اوردن.اون دکترا هم که گفتین غرض و مرضشون معلومه:ok:

2 - من دیپلم کلمثیوتر دارم. چند وقت پیش یکی از دوستان ازم خواست که برم خونشون و کامپیوتر خواهرش رو درست کنم (نصب ویندوز و این کارها)
وقتی به خونشون رفتم ، از خواهر دوستم پرسیدم: ببخشید مشخصات سیستم شما چیه؟
ایشون هم گفتن: ال.جیه! :Moteajeb!: (مارک مانیتور رو گفت!!)
بعدش پرسیدم درایورهای سیستم رو دارید؟
گفت: درایور چیه؟! :Gig:

نکته: اون خانم در همون زمان فوق دیپلم کامپیوتر داشت و دانشجوی لیسانس I.T بود!

ایشون احتمالا از همون دسته ای بودن که گفتم واسه سایر موارد میرن دانشگاه

حتمابه گوش اطرافیان بایددوست خانم شهره بزنه که باپسری که تحصیلاتش ازش کمتره مشکلی نداره تابقیه بدونن اگه مدرکشون کمترهست میتونن بیان خواستگاری.
دوست من پزشکی قبول شده بود وخبردارشدم که اگه پسری براش بیادوپزشک نباشه براش مهم نیست واخلاقوایمانو...مهمه.منم اینقدردوستمومیشناختم که چقدرررررررررخانمه ازهرلحاظ.حجابواخلاقوایمانوخانواده و.....
اومدم واسطه شدم وازدوستم به یک اقاپسری که داشت دکترامیگرفت ودنبال دختری بودکه پزشک هم باشه معرفی کردم.اقاپسرکه تحقیق کرددیدخونه دوستم قسمت باکلاس شهرنیستوبرادردوستم که اونم پزشکی میخوندلکنت زبان داره.اقاپسرتوقعاتش زیادددددددددددبودوقبول نکردونرفت خواستگاری دوستم.من بهشون گفتم اگه داداش داشتم حتمابرای دوستم میبردم ازبس خانمه.اماامان ازتوقعات.بعدازمدتهاااااااااااا اقاپسرگفتن میخوان مادرشونوبفرستن خونه دوستم برای خواستگاری امااااااااااااا دوستم عقدکرده بود.منم گفتم حقتونه اگه توقعاتتونوکم میکردین اینجوری نمیشد.
خیلیااگه توقعاتشونوکم کنن خیلی زودتر ازدواج میکنن.:Gol:

دوست من پزشکی قبول شده بود وخبردارشدم که اگه پسری براش بیادوپزشک نباشه براش مهم نیست واخلاقوایمانو...مهمه.منم اینقدردوستمومیشناختم که چقدرررررررررخانمه ازهرلحاظ.حجابواخلاقوایمان� �خانواده و.....

نمیدونم این حرفی که میخوام بزنم علمی هست یا نه ولی بهر حال یک نظر شخصی هست...

کلا سیستم افرینش اقایون طوری هست که در یک زندگی زناشویی دوست دارن اقتدار و سروری و برتری نسبت به همسرش داشته باشه... به همین خاطر برعکس چیزی که تصور میشه ، هر چقدر یک دختر شرایط ایده ال تری در اجتماع داشته باشه ، یعنی مثلا مدارک دانشگاهی بالاتری داشته باشه یا شغل و منصب انچنانی داشته باشه ، پسرها کمتر علاقه و گرایش به خواستگاری رفتن این مدل دخترها دارند ، یکی اینکه به این خاطر که فکر میکنن دختر خانم ، چون از اقا پسر در این زمینه ها بالاتر هست ، در نتیجه اقا پسر نگران لطمه دیدن اقتدارش در زندگی مشترک هست و یکی اینکه کلا این مدل دخترها ، همیشه در ذهن پسرها یک ذهنیتی ایجاد میکنن که احتمال جواب گرفتن از دختر خانم کمه ، چون مثلا لابد اگر دخترخانم پزشک هست یا مدرک دکترا داره ، پس مثلا به لیسانس جواب مثبت نمیده و یا مثلا چون خودش یک کار انچنانی داره و مثلا اقا پسر تفاوت شغلی بلحاظ جایگاهی با دختر خانم داره ، پس احتمالا جواب دختر خانم منفی هست ، به همین خاطر به نظر میرسه برای دختر خانمها داشتن مدرک و منصب ، کمی در پروسه ازدواج دست و پا گیر هست و کمی تعداد خواستگارها رو کاهش میده ... مگر اینکه از گوشه و کنار اگر دختر خانمی اینطور چیزها مثل مدرک و... براش حایز اهمیت نیست ، اعلام کنه تا حداقل خواستگاران محترم کمی جرات نزدیک شدن به اون دختر خانم گرامی رو پیدا کنن... و قاعدتا اشتباه هست دختری ازدواج رو فدای درس خوندن و دانشگاه رفتن کنه. میشه بصورت موازی هر دو موضوع رو مدیریت کرد ...

قاعدتا اشتباه هست دختری ازدواج رو فدای درس خوندن و دانشگاه رفتن کنه. میشه بصورت موازی هر دو موضوع رو مدیریت کرد ...
با سلام

سال سوم دبیرستان بودم دبیر ادبیاتمون بهمون گفت بچه ها اگر خواستگار خوبی دارید باهاش ازدواج کنید برا درس خوندن همیشه

وقت هست ولی واسه ازدواج نه

با سلام

سال سوم دبیرستان بودم دبیر ادبیاتمون بهمون گفت بچه ها اگر خواستگار خوبی دارید باهاش ازدواج کنید برا درس خوندن همیشه

وقت هست ولی واسه ازدواج نه

ما دو تا راه در زندگی داریم
یا اینکه خودمون همه چیز رو تجربه کنیم یا اینکه از تجربه دیگران استفاده کنیم...
اما متاسفانه گاهی اوقات اینکه بخوایم خودمون چیزی رو تجربه کنیم ، بهای خیلی سنگین و گاها جبران ناپذیری داره...
جوی که در بین دختران دهه شصتی چه به حق و درست و چه نادرست راه افتاد ، گرایش زیادی بود که علاقه به تحصیلات دانشگاهی پیدا شد ، تحصیلات و افزایش علم و دانش به خودی خود ، خوب و مفید هست ، اما زمانی مضر میشه که بخواد راه یک نیاز طبیعی انسان ، مثل ازدواج کردن رو مسدود کنه و فرد بخاطر دانشگاه ، ازدواجش رو به تعویق بندازه ، قطعا این تجربه اشتباه که ازدواج فدای درس شد ، تجربه ای بود که دختران خوب این دهه ، تجربه کردند و بابت این تجربه گاها بهای سنگینی پرداخت شد...

شاید یکی از دلایلی که الان ازدواج در بین دختران و پسران دهه هفتادی رونق گرفته و حتی گاها در مراسم ازدواج یک دهه هفتادی چند ده مجرد از نسل دهه شصت وجود داره ، این باشه که هم خود این جوانان و هم پدر و مادرانشان ، به این موضوع اگاه شده اند ، ازدواج رو به اولویت اول زندگی فرزندانشان تبدیل کرده اند ، بهانه های واهی و بیهوده برای به تعویق انداختن ازدواج فرزندانشان نمیاورند ، حتی به نظر من در پذیرش خواستگاران نسبت به چند سال قبلتر ، سهل گیر تر شده اند ... و حتی به نظر من خانواده هایی که دختر و پسر از دهه شصت دارند ، اگر مثلا چندین سال در گیر و دار ازدواج فرزندشان و مراسمات خواستگاری هستند ، شاید اکنون نسبت به چند سال پیش ، راحتتر بگیرند و سخت گیریهای بیهوده نکنند.. بهر حال هر وقت ماهی رو از اب بگیری تازه هست... کاش در حوزه های اجتماعی ، با حرف اگاهان و دلسوزان این حوزه گوش دهیم...چرا که اگر خود ما بخواهیم تمام مسائل رو تجربه کنیم گاها بهای زیادی باید بپردازیم .

بله بله بله درک و شعور رابطه ی صرفاً مستقیمی با تحصیلات نداره چه بسا یه فرد بی سواد خیلی انسانی تر با شخصیت تر از کسی که دکترا داشته باشه همون طور که اطرافمون زیاده اما برعکسشم زیاده. می دونید چرا اینطوره یه نفر میاد با عشق و با هدف درس می خونه خب طبیعتا سبب رشد و تعالی شخصیتش میشه اما یه نفر صرفاً واسه لودگی و دوست دختر/پسر چشم و هم چشمی و ...وارد دانشگاه میشه و لیسانس و فوق و ...! و تازه همین مراحلم با پول و پارتی می گذرونه.
و یه نفر به خاطر شرایطی از دانشگاه رفتن محروم می مونه با اینکه سرشار از هوش و شعوره.
سلام
احسنت به شما. حرف من هم دقیقاً همین بود که درس خوندن (مثلاً دانشگاه) وسیله ای هست که ما رو به نتیجه ای میرسونه. اما اونچه که در هم کفو بودن در درجهء اول اهمیت قرار داره
، نتایج ماست. نه وسایلی که باهاش به اون نتیجه رسیدیم. به این نقل قول از خودم دقت بفرمایید:
تحصیلات وسیله ست ، نه نتیجه
اونچه که نشون میده دو نفر با همدیگه هم کفو هستن یا خیر ، نتایجی هست که توی زندگی بهش رسیدن
البته اون مواردی که نوشتم هم تا حدودی اهمیت دارن ، اما در درجهء دوم قرار میگیرن
غنای فکری ، درک و شعور ، بینش بالا ، اخلاق نیک و.....
اینها همه نتایجی هست که هر فردی ممکنه با وسیله ای بهش رسیده باشه
اینها مواردی هستند که باید در درجهء اول اهمیت قرار بگیره. نه مدرک تحصیلی یا میزان حساب بانکی
شما (شمای انسان. زن یا مرد) در ازدواج دنبال چی هستید؟
غیر از اینه که دنبال کسی هستید که رشد شخصیتی ، درک و شعور ، و دانش عمیق داشته باشه؟


خودتون میفرمایید ممکنه کسی دانشگاه رفته باشه و فهم و شعور بالایی پیدا کرده باشه و دیگری خیر. یعنی تا قبل از شناخت مستقیم ، برتر بودن یک دانشگاهی نسبت به یک فرد عادی ، فقط یک احتماله. خب پس نگاه به مدرک ، معیار خوبی برای تشخیص کفویت نیست

من کاملاً متوجه صحبت شما هستم. حرف شما اینه که گر چه ممکنه بی سوادی هم باشه که از لیسانسه فهیم تر باشه ، اما همیشه احتمال اینکه یک لیسانسه فهیم تر از یک بی سواد باشه بیشتره

حرف شما قبول :Gol:
اما این حرف شما زمانی موضوعیت پیدا میکنه که ما توان سنجش خصوصیات اخلاقی فرد رو بطور مستقیم نداشته باشیم. اون موقع مجبوریم به این احتمال توجه کنیم و اونی رو انتخاب کنیم که درصد بالاتری امید به فهیم بودنش داریم
اما مگه توی ازدواج چنین امکانی فراهم نیست؟! وقتی میتونیم تفکر ، شخصیت و علم اون شخص رو مستقیم مورد سنجش قرار بدیم ، دیگه چرا بریم سراغ معیار احتمال؟

یک نکته هم در پست بعد عرض میکنم

در هر صورت مطالعه خیلی تأثیر در شخصیت و جهان بینی انسان داره
تصور میکنم شما فکر کردید منظور بنده اینه که مهم نیست اگر دو نفر از نظر عقل و فهم با هم تناسب نداشته باشن! (شایدم اشتباه برداشت کردم)

اگر اینطوره ، باید عرض کنم اتفاقاً از نظر من یکی از مهمترین معیارها در ازدواج و در بحث هم کفو بودن ، همین تناسب در عقل ، فهم و شعور هست
اما تفاوت نگاه من با شما یه تفاوت داره. یه مثال میزنم:

شما میخواین چند آشپز خوب برای شرکت خودتون استخدام کنید. شما دو راه برای انتخاب دارید (راه سومی هم هست که در آخر عرض میکنم):

راه اول:
به مدرک اونها نگاه کنید. این نوع انتخاب دارای ریسکه ، چون معلوم نیست که اون افراد مدرک آشپزی رو چجوری گرفتن. شاید با پول مدرک گرفتن ، شاید فقط شب امتحان درس ها رو حفظ کردن و امتحان دادن و.......! پس شما باید به شانس هم در این زمینه تکیه کنید

راه دوم:
از اونها امتحان بگیرید. این نوع انتخاب ، اگر نگیم صددرصد ، اما نزدیک به صددرصد احتمال موفقیت درش هست. شما افراد رو مستقیماً مورد آزمایش قرار میدید و توانایی های اونها رو به آزمایش میذارید

راه سوم:
ترکیبی از دو مورد قبل. به شخصه تا وقتی امکان انجام راه دوم وجود داره ، هیچ دلیلی برای انجام راه اول نمی بینم. حتی بصورت ترکیبی

نکته:
وقتی در راه دوم شما افراد رو تست کردید و آشپزهای ماهر رو شناختید ، به هدفتون رسیدید
دیگه چه اهمیتی داره که اون آشپز منتخب ، تو دانشگاه آشپزی یاد گرفته ، پیش یه استاد دوره دیده ، تو خونه پیش مامانش یاد گرفته یا.........

در بحث کفویت علمی هم صحبت من اینه که مهم اینه که کفویت علمی و عقلی و شعوری وجود داشته باشه که بهترین راه فهمیدنش سنجش مستقیمه
دیگه چه اهمیتی داره که اون شخص این فهم و شعور رو توی دانشگاه یاد گرفته ، یا خودش مطالعه کرده ، یا پدرش بهش یاد داده یا.........

یه جمله بگم همه اروم بشید

بهم تذکر دادن از خود اون خانم دعوت شده بیاد این سایت بازدید کنه

اگر اینجوری باشه یکم مهربونتر داد بزنیم بهتر نیست؟

نیست با ما لاله و گل را سر الفت رهی ********* میروم تا آشیان در سایه خاری کنم

باسلام

به یه نکته ای میخوام اشاره کنم واون اینه که :تا هم کفو خودتون رو پیدا نکردید ازدواج نکنید یعنی این نباشه

که فقط برای اینکه از تنهایی دربیاید بخواید ازدواج کنید یامثلا برای حرفهای مردم ویا... .واقعا یه ازدواج ناموفق

بسیاربسیار بدتر از مجرد موندنه.

اصلا یه نظر کاش میشد همه مجردین خودمون رو معرفی میکردیم
شهرمون .و......
اونوقت مدیر های اینجا ما رو برا آشنایی بهم معرفی میکردند و نظر سنجی و..... نظرتون چیه ؟>

بسمه الجلیل

سلام شهره خانم

پیشنهاد شما و در واقع این روش برای آشنایی و ازدواج یکی از پرخطرترین و قریب به اتفاق

ناموفق ترین روشهاست.(آشنایی اینترنتی)

مدیران محترم سایت هم قبلا در این مورد و عدم امکان چنین کاری فرمایشاتی داشتند.

بهتر است اگر ان شاالله قصد دارید -به تعبیر خودتان- زود خوشبخت بشوید و نیم دینتان را کامل کنید،

قید آشنایی اینترنتی را بزنید و از مطمئن ترین راههایی که شرع و عرف و فرهنگ اسلامی-ایرانی

حکم می کند،تبعیت بفرمائید.:Gol:

سلام شهره خانم

پیشنهاد شما و در واقع این روش برای آشنایی و ازدواج یکی از پرخطرترین و قریب به اتفاق

ناموفق ترین روشهاست.(آشنایی اینترنتی)

مدیران محترم سایت هم قبلا در این مورد و عدم امکان چنین کاری فرمایشاتی داشتند.

بهتر است اگر ان شاالله قصد دارید -به تعبیر خودتان- زود خوشبخت بشوید و نیم دینتان را کامل کنید،

قید آشنایی اینترنتی را بزنید و از مطمئن ترین راههایی که شرع و عرف و فرهنگ اسلامی-ایرانی

حکم می کند،تبعیت بفرمائید.

سلام و عرض ادب


بسم رب الشهداء والصدیقین

آبجی حبیبه من حرفی نمیزنم فقط یه نکته میگم و اون اینکه ظرفیت ادمها مثل هم نیست یکی میتونه صبر کنه تا همه چیز مثل قرار و مدار الهی خودشش محقق بشه
یکی هم مثل من انگاری میخوام همین فردا وو.......وو

کاش میشد چون شنیدم اگر کسی احساس کنه با ازدواج نکردن بیم افتادن در گناه هست
واجب هست ازدواج کنه نه ؟

شما هم که شرایط رو میدونید ...

بسم رب الشهداء والصدیقین

سلام شهره خانم

اول یک سؤال بپرسم؟ چرا متنتون را با این نام از نامهای خداوند شروع کردید؟

(دوست دارم علتش را بدانم،لطف می کنید اگر پاسخ بدهید).

اگر کسی احساس کنه با ازدواج نکردن بیم افتادن در گناه هست
واجب هست ازدواج کنه نه ؟

در مورد مطلبی که فرمودید باید بگویم کاملا حق با شماست،اما از راهش.

کاش میشد چون شنیدم اگر کسی احساس کنه با ازدواج نکردن بیم افتادن در گناه هست
واجب هست ازدواج کنه نه ؟

ان شاءلله ابجی گلمم عروس بشه به زودی.:Gol:من کاملا متوجه حرفات هستم چون منم ازدواجوواجب میدونم چون امکان افتادن توگناه هست.اما واقعا نت جای خوبی نیست برای پیداکردن همسر.ماکه نه مسجدافرادی داره که واسطه بشن ونه نهادرهبری دانشگاه.(من نهادرهبری دانشگام برای کارام رفتم همه اقابودن بعدچجوری ادم عنوان کنه که براش واسطه بشن:Moteajeb!:).باباجان هم بدون اینکه اول طرف وخانوادشوببینه بعدنه بگه همون پشت تلفن نه رومیگه:Ghamgin:
اماچاره ای نیست به جزصبرکردن:Ghamgin:

یکی هم مثل من انگاری میخوام همین فردا وو.......وو
صحبت های حاج آقا قرائتی:

پیامبر(ص) روی منبر سخنرانی می‌کردند
زنی بلند شد و گفت یا رسول‌الله، من شوهر می‌خواهم
وسط سخنرانی ، پیامبر حرفش را قطع کرد و گفت کسی حاضر است با این زن ازدواج کند؟

حالا الان اگر یک خانمی از این در بیاید تو و بگوید من شوهر می‌خواهم، دستگیرش می‌کنیم و تا نبریمش کلانتری ولش نمی‌کنیم! مگر گناه کرده؟!
این قیدها باید برداشته شود. شما هر چیزی را از دین حذف کنید ، فردا باید کنگره‌اش را بگذارید
غریزه جنسی نیاز به آموزش ندارد. مگر خواب و خنده و خوراک ، آموزش می‌خواهد؟!
شما قیدها را بردارید ، گیرها را برطرف کنید ، اصلاح کنید ، خودش راه خودش را پیدا می‌کند

سلام شهره خانم

اول یک سؤال بپرسم؟ چرا متنتون را با این نام از نامهای خداوند شروع کردید؟

(دوست دارم علتش را بدانم،لطف می کنید اگر پاسخ بدهید).



سلام یه بار دفتر انشاء عموم رو میدیدم که در مدرسه همه انشاء ها رو با این نام شروع کرده بود
برا همینم بعد از اسم زیبای ((
بسمه الجلیل)) شما اینو گذاشتم

البته من زیاد عربی بلد نیستم
فارسیم هم که میدونید چون استرالیا بودم زیاد خوب نیست
ترکی هم هنوز نتونستم یاد بگیرم
اما زبان روسی من نسبتا خوبه
و میتونم مطالبم رو با تمام مصادیق روسی بیان کنم بگذریم

قراره چند سال دیگه برم کلاس و بخونم ....خخخ

من هیچی بلد نیستم دعا کنید همه خوشبخت بشیم
ضمنا اون خانم کم کم داره وارد انجمن میشه و شایدم عضو شده باشه لذا بدونید که خودشم قراره نظر بده در موردشش قضاوت بد نکنید

کاش میتونستم حقایق زندگی رو بگم

حبیبه گرامی :

سر زلف تو نباشد سر زلف دگری*** از برای دل ما قحط پریشانی نیست

اینو وقتی برام نوشتند فهمیدم ناز کردن هم اندازه داره کاش ناز نمیکردم

سلام یه بار دفتر انشاء عموم رو میدیدم که در مدرسه همه انشاء ها رو با این نام شروع کرده بود

بسم رب الشهداء والصدیقین

آبجی حبیبه من حرفی نمیزنم فقط یه نکته میگم و اون اینکه ظرفیت ادمها مثل هم نیست یکی میتونه صبر کنه تا همه چیز مثل قرار و مدار الهی خودشش محقق بشه
یکی هم مثل من انگاری میخوام همین فردا وو.......وو

کاش میشد چون شنیدم اگر کسی احساس کنه با ازدواج نکردن بیم افتادن در گناه هست
واجب هست ازدواج کنه نه ؟

بسمه البصیر

فکر کردم این نام را متناسب با سخنتان انتخاب کردید و جالب است که کاملا با آن مرتبط است:

حضرت علی علیه السلام می فرمایند:اجر کسی که قدرت بر گناه داشته باشد، ولی عفت پیشه بکند

کمتر از رزمنده ای نیست که در راه خدا شهید شده باشد.

امیدوارم خوشبخت و سعادتمند شوید.:Gol:

بسمه البصیر

فکر کردم این نام را متناسب با سخنتان انتخاب کردید و جالب است که کاملا با آن مرتبط است:

حضرت علی علیه السلام می فرمایند:اجر کسی که قدرت بر گناه داشته باشد، ولی عفت پیشه بکند

کمتر از رزمنده ای نیست که در راه خدا شهید شده باشد.

امیدوارم خوشبخت و سعادتمند شوید.


هذا من فضل ربی

دوست گرامی اینکه من تا مدتی دیگه از دنیای مجازیتون میرم امر عادی هست
اما اینکه چرا میرم؟
چرا من؟:Kaf:
چرا باید برم
چون مشکلم قراره حل بشه
هر دو تاش
اولی که یه مشاور خوب پیدا کردم((قابل توجه کسانیکه وعده دادند و کمک نکردند))

دوم هم خبر رسیده دارم خوشبخت مییشم
بعد از محرم
خدا نگهدارتون

دوم هم خبر رسیده دارم خوشبخت مییشم
بعد از محرم

مبارکه.:Gol:ان شاءالله خوشبخت بشی.شیرینی یادت نرههههههههههههههه

سلام خانومی ...
ب نظر من شاید شما زیادی این قضیه رو بزرگ کردی ... شاید ایشون واقعا نخوان ازدواج کنن(گرچه همچین چیزی بعیده) آخه یعنی ایشون ک این همه فعالیت دارن و این حرفا تا حالا یه خواستگار نیومده ک ایشون تایید کنن خوب بودن شون رو ؟؟؟ یا طمع کردن ک این خوب نیست و همچنان منتظر شاه پریا هستن ک بیان خواستگاریشون؟؟
ب نظر من قبل اینکه بخوایم دعا کنیم ایشون ازدواج کنه یا بخوایم بهشون خواستگار معرفی کنیم بهتره باهاشون صحبت بکنین و توجیه کنین شون ک خودشونم آدم کاملی نیستن و باید از یه سری معایب ک خواستگاراشون ممکنه داشته باشن چشم پوشی بکنن ...
متاسفانه این مشکل خیلی از رفقای خودمم هست و من وقتی زوم شدم روشون فهمیدم مشکل از خواستگار نیس مشکل از یه جای دیگه اس ...
موفق باشین ...
یاعلی

با عرض سلام و ادب خدمت شما و تمامی اسک دینی های عزیز

همچنانکه عرض کردم باید افرادی که روی دوستتون تاثیر دارند با ایشان صحبت نمایند.و البته ایشان هم باید ملاکهای خود را در ازدواج واقع بینانه و درست نماید
هرجند دارای معلومات و مدارکی هستند ولی ارزشها تنها معلومات و مدرک نمی باشند بلکه معلومات و مدارک تنها نشانه ای هستند و خود هدف نمی باشند.
و آن ملاکهای درست را باید در نظر بگیرد و با خواستگارانی که دارای ویژگیهای خوبی هستند ازدواج نمایند ولو آنکه دارای آن معلومات و مدارک نباشند پس در مورد خواستگاران دنبال افرادی باشند که ویژگیهای خوبی که ملاکهای اصلی ایشان هستند را داشته باشند.

در ضمن برای ازدواج اینگونه نیست که دختران و خانمهای عزیز بنشینند تا خواستگارانی بیایند بلکه می شود با کارهایی همجون خوش اخلاقی و خوش برخوردی و کمک (البته در مجالس زنانه و فامیلها با محارم ) زمینه را برای ورود خواستگاران و معرفی آماده نمایند متاسفانه بعضا مشاهده می شود که دختران مذهبی از شرکت در مجالس زنانه و فامیلها (بارعایت شئونات اسلامی) خودداری نموده و بسیار سرسنگین برخورد می کنند و دیگران را از خود دور می کنند.

البته توسل به اهل بیت را نیز فراموش ننمایید که بسیار چاره ساز می باشد

در پناه قرآن وعترت موفق باشید
یا علی

موضوع قفل شده است