از امام باقر عليه السلام روايت شده.(كارشناس:مجيد)
تبهای اولیه
با سلام
از امام باقر عليه السلام روايت شده است كه فرمودند: من از آنان چنين چيزى را خواستم. چه بسيار است ادعا و اندك است عمل! به يقين اهل عمل اندكند، به يقين اهل عمل اندكند.:Sham: آگاه باشيد كه اهل عمل و گفتار را مى شناسيم و آنچه پيشنهاد دادم، از سر ناآگاهى ما نسبت به شما نبود، بلكه خواستم شما را بيازمايم. به خدا سوگند، چنان شده بودند كه گويى زمين آنان را به جنبش و لرزش درآورده است و چون در هر يك از آنان مى نگريستم، از شدت شرم، عرق از سراسر وجودش روان و چشم به زمين دوخته بود و سر بر نمى افراشت. چون پدرم اين حالت را در آنان ديدند، فرمودند: خدا بر شما رحمت آورد، جز خير نمى خواستم. [بدانيد كه] بهشت را درجاتى است و درجه اهل عمل را اهل زبان و گفتار در نمى يابند و درجه اهل گفتار را غير آنان به دست نمى آورند. به خدا سوگند، اصحاب [با شنيدنِ اين سخنان،چنان حالتى يافتند كه] گويى از بند رها شده اند
امام باقر عليه السلام فرمودند: پدرم سه بار اين مطلب را تكرار كردند، سپس فرمودند:
سپس امام باقر عليه السلام فرمودند:
امام باقر عليه السلام فرمودند:
اصول کافی ، ج8، ص 228
الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمِ بْنِ أَبِي سَلَمَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدِ بْنِ غَزْوَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ بُنَانٍ عَنْ أَبِي مَرْيَمَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: قَالَ أَبِي يَوْماً وَ عِنْدَهُ أَصْحَابُهُ مَنْ مِنْكُمْ تَطِيبُ نَفْسُهُ أَنْ يَأْخُذَ جَمْرَةً فِي كَفِّهِ فَيُمْسِكَهَا حَتَّى تَطْفَأَ قَالَ فَكَاعَ النَّاسُ كُلُّهُمْ وَ نَكَلُوا فَقُمْتُ وَ قُلْتُ يَا أَبَةِ أَ تَأْمُرُ أَنْ أَفْعَلَ فَقَالَ لَيْسَ إِيَّاكَ عَنَيْتُ إِنَّمَا أَنْتَ مِنِّي وَ أَنَا مِنْكَ بَلْ إِيَّاهُمْ أَرَدْتُ قَالَ وَ كَرَّرَهَا ثَلَاثاً ثُمَّ قَالَ مَا أَكْثَرَ الْوَصْفَ وَ أَقَلَّ الْفِعْلَ إِنَّ أَهْلَ الْفِعْلِ قَلِيلٌ إِنَّ أَهْلَ الْفِعْلِ قَلِيلٌ أَلَا وَ إِنَّا لَنَعْرِفُ أَهْلَ الْفِعْلِ وَ الْوَصْفِ مَعاً وَ مَا كَانَ هَذَا مِنَّا اتَعَامِياً عَلَيْكُمْ بَلْ لِنَبْلُوَ أَخْبَارَكُمْ وَ نَكْتُبَ آثَارَكُمْ فَقَالَ: وَ اللَّهِ لَكَأَنَّمَا مَادَتْ بِهِمُ الْأَرْضُ حَيَاءً مِمَّا قَالَ حَتَّى إِنِّي لَأَنْظُرُ إِلَى الرَّجُلِ مِنْهُمْ يَرْفَضُّ عَرَقاً مَا يَرْفَعُ عَيْنَيْهِ مِنَ الْأَرْضِ فَلَمَّا رَأَى ذَلِكَ مِنْهُمْ قَالَ رَحِمَكُمُ اللَّهُ فَمَا أَرَدْتُ إِلَّا خَيْراً إِنَّ الْجَنَّةَ دَرَجَاتٌ فَدَرَجَةُ أَهْلِ الْفِعْلِ لَا يُدْرِكُهَا أَحَدٌ مِنْ أَهْلِ الْقَوْلِ وَ دَرَجَةُ أَهْلِ الْقَوْلِ لَا يُدْرِكُهَا غَيْرُهُمْ قَالَ فَوَ اللَّهِ لَكَأَنَّمَا نُشِطُوا مِنْ عِقَالٍ
لكافي ج : 8 ص : 228
با صلوات بر محمدوآل محمد
وسلام بر ره پویان راه حق وحقیقت
دوست عزیزمان به حدیث زیبایی اشاره نمودند که نکته ا ی محوری در زندگی امروز ماانسان ها را مطرح کرده که در ذیل مطلبی درج می گردد که ان شاءالله همه ما بتوانیم به این احادیث در زندگی خود عمل نماییم و روی سعادت را ببینیم .
در فرهنگ دینی، عمل هرگز در تقابل با علم قرار نگرفته است، بلکه برعکس، به هر میزان که علم گسترش یابد انتظار گسترش عمل نیز بیشتر خواهد شد. از طرف دیگر، هرگونه توسعه عمل متناسب با مقتضای آگاهیهای دینی، منجر به نوعی کسب آگاهی، بینش و معرفت خواهد شد و بالعکس، هر نوع کوتاهی در عمل منجر به تعمیق در جهالت و غفلت میشود. بنابراین، علم و عمل در یک ارتباط متقابل سبب تعالی و گسترش حوزه خود خواهند شد و از این جهت، رابطه میان آن دو، رابطه همیاری و همکاری متقابل است. از طرف دیگر، با مراجعه به قرآن و روایات درمییابیم یک نوع تعارض آشکار میان عمل و آرزو به عنوان دو قطب در برابر یکدیگر وجود دارد. این تعارض حکایت از تقابل واقعیت و توهم و نیز صدق و کذب میکند، به این معنی که اگر فردی دارای رویکردی عملگرا باشد هرگز خود را با وعدههای پوچ و آرزوهای طولانی و خیالی سرگرم نمیکند.
از منظر امام علی (ع) آرزو پدیدهای است که بستر شکلگیری آن نوعی جهالت به واقعیتهای وجودی و غفلت از محدودیتهای حاکم بر انسان است. از اینرو، آرزو آفت اندیشه و سبب غفلت از واقعیتهایی است که انسان با آن مواجه است.
آرزوگرایی یعنی عدم توجه به محدودیتهای وجودی و نیز غفلت از واقعیت دنیا و دل بستن به آن و فراموشی آخرت. بنابراین آرزو منجر به فریب انسان و غوطهور شدن وی در غفلت و جهالت میشود. آنچه انسان را از این وادی سرگردان نجات میدهد، اهتمام به عمل است. عملگرایی یعنی توجه و هوشیاری نسبت به وضعیت انسان، محدودیتهای او و ارتباط وی با دنیا و آخرت. عملگرایی مستلزم نوعی مسئولیتشناسی در فرد است که نافی هر نوع خیالگرایی و تن دادن به لذتهای موهوم است.
بنابراین آرزوگرایی روحیهای است که از نوعی دنیاگرایی منشعب شده است و بالعکس، عملگرایی ویژگی بارز فرد آخرتگرا و عاقبتاندیش است. اصل عملگرایی و آرزو گریزی در تربیت دینی ناظر به حاکمیت واقعنگری در روند زندگی و پرهیز از خیالپردازی است. تأکید بر عمل و تداوم آن به طور طبیعی موجب اجتناب و پرهیز از آرزوگرایی و خیالپردازی خواهد شد. القای روحیه واقعبینی به متربی از رهگذر عملگرایی و آرزو گریزی ضامن نیل به تعالی در تربیت و رستگاری در هدایت است .
التماس دعا:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol: