از شیطان پرستی قدیمی(یزیدیه)چه می دانید
تبهای اولیه
خلاصه ای ازعقاید یزیدیان در حال حاضر شاهد فعالیت گروههای شیطان پرستی در ایران هستیم لذا بر ما لازم است که اطلاعی از عقائد آنها داشته باشیم.به نظرم رسید ابتداء مختصری از عقائد شیطان پرستان قدیمی در ایران و عراق مطزح شود و سپس شیطان پرستی جدید را مورد بررسی قرار دهیم. :Mohabbat: وجه تسمیه یزیدیان:
دوستان عزیز ی هم که در این موضوعات کار کرده اند یاری بفرمایند جهت بهتر شدن بحث مخصوصا در بخش علائم شیطان پرستی.
بنا بر نقلی واژۀ یزیدیه مشتق از کلمۀ«ایزد» یا «یزته» است که در فارسی باستان به معنای دین خدایی است.در دوران اسلامی به یزدان مبدل شده و عربها چون معنی یزدان را نمی دانستند آنرا به یزید تعبیر نمودند،لذا آنها را به یزید بن معاویه نسبت دادند و آنها را یزیدی نامیدند.
برخی گویند: به نظر می رسد نام فارسی آن و انتساب آنها به مفهوم «ایزد»در دین زرتشت ،صحیح تر باشد .
البته آیین یزیدیان یا ایزدیان یا یزدیان یا فرقۀ عدویه و شیطان پرستان دارای اصل و اساس روشنی نیست و محقق به نتیجۀ مشخصی نمی رسد.
زمان پیدایش ، مؤسس، نام دقیق ،پیشینه و دین اصلی و قدیمی آنها مشخص نمی باشد .
جایگاه ونقش یزید دقیقا معلوم نیست ،ومشخص نیست یزید مورد احترام آنها در اصل آیا یزید بن معاویه است ،یا یزید بن أنیسه از خوارج یا فرد دیگری.
پیشینۀ این مسلک پیش از ورود اسلام در مناطق عراق و ایران ، وجود داشته است و تحت تأ ثیر ادیان «زرتشتی» و«مانوی» قرار گرفته است و عقاید «مهر پرستانه»و «ثنویت زرتشتی » بر آن تاثیر گذاشته است .
تاثیراتی از دین یهود و فرقۀ «نسطوری» و عقاید صوفیه (پس از اسلام) نیز در منابع دیده می شود.
دامنۀ کوه سنجار در شهر موصل عراق محل اصلی زندگی شیطان پرستان قدیمی است.
این فرقه مرشد ورئیس خود را «شیخ شرف الدین ابوالفضائلی بن مسافربن موسی بن مروان بن حسن بن مروان می دانند .
وی مرشد طریقۀ صوفیه معروف به عدویه است و در سال 467ه در روستای بیت فار در جنوب بعلبک به دنیا آمد و معاصر و دوست عبدالقادر گیلانی مؤسس طریقۀ صوفیۀ قادریه است.
او به فضل و زهد معروف بوده است ودر حدود سال 557ه در سن نود سالگی در گذشت و در هکاریۀ،در منطقۀ کردستان عراق و نزدیکی شهر موصل در خانقاه خود دفن شد .[1]
شیخ عبدالقادر گیلانی در وصف او می گوید :«اگر پیامبری با تلاش و مجاهدت به دست می آمد ،عدی بن مسافر آن را به دست می آورد»[2].
یکی از سفارشات شیخ عدی به پیروانش ، دوری از کتاب و سواد بود که در نتیجه اکثر یزیدیان بی سوا د هستند و عقاید آنها سینه به سینه منتقل می شود و به همین دلیل ، اولا : عقاید آنها مخفی مانده و منتشر نشده است ، ثانیا : برخی از آن عقاید تغییر نموده است.:Mohabbat: ادامه دارد:Mohabbat:
[1] .محمد تونجی ، یزیدیان یا شیطان پرستان ،ص20.
[2] .تتمة المختصر ،ج2،ص100،نقل شه از یزیدیان یا شیطان پرستان،ص29.
بعد از شیخ عدی این فرقه به سرعت دچار انحراف شدند . جانشینان وی ، نیمه خدایانی هستند که در اساطیر یزیدیه همراه با فرشتگان و ملک طاووس در آفرینش جهان نام آنها برده می شود .
آنان پس از اینکه ظاهرا مسلمان شدند معتقد به امامت یزید و سپس الوهیّت وی شدند . تعدادی از خدایان را با او شریک نموده و شروع به پرستش آنها نمودند.
آنها شیخ عدی را در بالاترین مرتبه ها قرار دادند[FONT="][1].
یزیدیه ، برخی شیخ عدی را خدا و برخی شریک خدا می دانند .بعضی دیگر وی را وزیر اعظم خدا می دانند که فرمانی بدون رأی و مشورت او صادر نمی شود .
[FONT="][1] .محمد تونجی ،یزیدیان یا شیطان پرستان ،ص39-40.
با عرض سلام و تشکر فراوان :Gol:
ننوشتید ادامه دارد، چند ساعتی هم گذشت، گفتم حتماً مطلب تمام شده است...
خوب این عقاید چه ربطی به پرستش شیطان داشت؟ :Gig:
با تشکر مجدد
یا حق
:Mohabbat:اصول اعتقادی یزیدیان :Mohabbat:
1- اعتقاد به خدای یگانه و ناظم آسمانها و زمین ، آفرینش هفت فرشته برای یاری خداوند،
خلق شیطان یا ملک طاووس در روز یکشنبه .
دردائیل یا شیخ حسن در روز دوشنبه .
اسرافیل یا شیخ شمس الدین در روز سه شنبه ،
میکائیل یا شیخ ابوبکر در روز چهار شنبه .
جبرائیل یا شیخ سجادین در روز پنج شنبه .
شمنائیل یا شیخ ناصر الدین در روز جمعه.
ملک نورائیل یا شیخ فخر الدین روز شنبه .
سپس خداوند به کمک این شیوخ جهان را آفریدو سپس با کشتی آمد به روستای لالش و زمین و آسمان را به صورت کنونی در آورد.
اعتقاد آنها نسبت به شیطان:
آنها می گویند ما به جز خداوند عالمیان ، ملک طاووس را از آن رو گرامی می داریم که او منشأ همۀ پلیدی ها است و باید او را راضی کنیم تا از انتقام او خلاص شویم و به سعادت دنیا و آخرت برسیم.
خداوند کریم نیز عاقبت با ملک طاووس آشتی می کند و لعن کنندگان او را هلاک خواهند شد. شیخ عدی مردم را از دشنام و نفرین کردن باز می داشت ولی پیروانش آنرا بال وپر دادند تا جایی که لعن شیطان را حرام و قتل لعن کننده را واجب می دانند .
آنها معتقدند همۀ فرشتگان با سجده بر آدم مشرک شدند مگر ابلیس که سرور فرشتگان شد.لذا شمایل ملک طاووس را احترام می کنند واین کار را موجب پاکی از گناهان و قبولی عبادات می دانند.
یزیدیان معتقدندآدم وحوا را خداوند خلق نمود و کار آنها را به ملک طاووس سپرد و به وسیلۀ او «شیطان» آنها از بهشت بیرون رانده شدند .
آنها معتقدند :یزیدیان همگی ، فقط از نسل آدم هستند و سایر بشر از نسل مشترک آدم وحوا هستند .لذا اختلاط و ازدواج با فرزندان آدم و حوا را جایز نمی دانند.:Mohabbat:
:Mohabbat: تکالیف::Mohabbat:
ارکان عبادت یزیدی ها چهار عمل است .1-نماز 2- روزه3- زکات4- حج.
1- روزۀعمومی و خصوصی ،سه روز روزه در روزهای سه شنبه ، جهارشنبه و پنجشنبۀ ماه دسامبریعنی کوتاهترین روزهای سال.
روزۀ خصوصی هم هشتاد روز است . نیمی از آن را در بیستم ماه دسامبر و نیم دیگر را در بیستم ماه جولای آغاز می کنند .
2- نماز:به این کیفیت که هنگام طلوع خورشید از خواب بر خاسته و پا برهنه رو به خورشید می ایستند و چهار بار سجده می کنند و دعای مخصوصی را به زبان عربی ، کردی ، و فارسی می خوانند.
3- حج: یزیدیان مرقد شیخ عدی را کعبه قرار داده و مراسم خود را در روز 15ماه سپتامبر شرقی (مطابق روز 28 سپتامبر ) آغاز می کنند و در بیستم سپتامبر شرقی (سوم اکتبر ) تمام می کنند .
بر هر یزیدی در هر سنی که باشد واجب است سالی یک بار حج انجام دهد.
بعد از مراسم شراب می خورند و شادی می کنند و باید در حضور تصویر ملک طاووس چیزی به شیخ یا قوالها « کسانی که سرودهای دینی می خوانند » قوالها با خاک مرقد شیخ عدی قرص هایی درست می کنند و می فروشند این قرصها برای تبرک و حفظ سلامتی جسم و جان و خوردن به هنگام مریضی مفید است.
4- زکات: برهر مرید واجب است یک دهم محصول خود را به شیخ و.... بپردازد.
:Mohabbat:آداب و رسوم:Mohabbat:
1- مراسم ازدواج و طلاق
ازدواج در میان آنها مراسم مفصلی دارد که مخصوص خود آنها است . عقد با تقسیم یک نان از خانۀ پیشوایان دین بین عروس و داماد و خوردن آن دو محقق می شود . طلاق نیز با پرتاب یک سنگ ریزه از طرف شوهر به سوی زن انجام می شود .
2- پوشیدن لباس آبی حرام است. لباس سفید را لباس اهل بهشت می دانند و بیشتر استفاده می کنند .
رهبران آنها غالبا لباس سیاه می پوشند و مردها خرقه ای از پشم سیاه روی پیراهن می پوشند و آنرا مقدس می دانند .[FONT="][1]
3- برخی از در ختان بزرگ و قدیمی را تقدیس می کنند و با پار چه ای می پوشانند یا رنگ می زنند .
4- اگر کودکی آبله یا حصبه گرفت ، از خاک قبر عدی بن مسافر در آب حل می کنند و به او می دهند و بدن کودک را با گل آن خاک می پوشانند تا شفا یابد.
5- رعد وبرق، ابر و آتش و خورشید و ماه و ستارگان را گرامی می دارند و به نان و چراغ احترام می کنند .
6- ختنه کردن قبل از ازدواج واجب است.
7-غسل تعمید دارند که در رودخانۀ «شمس » انجام می دهند و کفنهای خود را در این رودخانه می شویند .
8- آموختن سواد حرام است و سزای ان در دنیا قتل و در آخرت عذاب است.
آموختن عربی نیز ممنوع است . فقط یک نفر از نسل شیخ عدی حق دارد عربی و قرآن را یاد بگیرد ولی باید نام شیطان را از نسخۀقرآن پاک کند، چرا که کسی حق ندارد نام اوو راا به زبان بیاورد.
9- نماز جماعت حرام است.
10- آب دهان انداختن توهین به ملک طاووس است و حرام است.
11- قضای حاجت در مستراح حرام است و نیز حمام کردن زیر سقف حرام است.و بعد از قضای حاجت ، طهارت و استنجا جایز نیست.
12-گوشت خوک و تمام ماهی ها و گوشت آهو حرام است . خروس نیز برای مشایخ و رهبران حرام است.
15- کاهو ،کلم ،لوبیا کدو ، بامیه ، حرام است.
16- خوردن آب از مشک و کوزه ا که بق بق کند حرام است.
17- تراشیدن و چیدن سیبیل حرام است ، ریش تراشیدن بهتر است ولی برای رهبران دینی ممنوع است.و در حضور غیر یزیدی و با تیغ او ، تراشیدن ریش ممنوع است.
18- شرکت در نماز جماعت مسلمانان حرام است.
19- کوتاه نمودن ناخن حرام است .
20-غسل جنابت حرام است .
21- استفاده از اسب برای بار بری ممنوع است.
22- ترک وطن بیش از یک سال حرام است ومو جب جدایی زن از شوهرش می شود.
23- نگاه به زن غیر یزیدی و شوخی با او حرام است.
24- گوشت ذبح شده دیگران و آشامیدن از ظرف آب دیگران ممنوع است.
25-آنها شغل خاصی ندارند ،ولی اکثرا به کشاورزی و دام پروری اشتغال دارند .[FONT="][2]
26- تقویم آنها شمسی است و آغاز سال آنها روز چهارشنبه هفتۀ اول ماه آوریل «» است.
در شب چهارشنبه قربانی می کنند و می پزند و تا سپیده دم باید آنرا بخورند .
:Mohabbat::Mohabbat::Mohabbat:
[FONT="][1] .همان/ص102-106.
[FONT="][2] .همان ،ص106-107.
اگر دوستان مطلب زیادتری در مورد یزیدیان دارند بیان کند تا انشاءالله شیطان پرستی غربی رابیان کنیم.
با سلام
یزیدیه به کردی Êzidî (تلفظ: إزدی) به فارسی ایزدی ها یا یزیدیان از ادیان باستانی رایج در کردستان است.
زبان ایزدی هاکردی است و اکثر آنان در کردستان عراق (بیشتر در اطراف موصل و مغرب آن در ناحیهٔ سنجار) و قسمت کردنشین ارمنستان و اطراف تفلیس زندگی میکنند. هرچند که در تمام قسمتهای کردنشین وجود دارند و شمار نسبتاً زیادی نیز در کشورهای اروپایی (به ویژه آلمان) پناهنده شدهاند. شمار ایزدیها حدود ۱۵۰ هزار نفر ذکر شدهاست.†
«مصحف رش» (کتاب سیاه) نام دومین کتاب ایزدی هااست
بنابر روایات واژه ایزدی مشتق از کلمه «ایزد» یا «یزته» است که در پارسی باستان به معنای «دین خدایی» است.[۱] اما بهنظر میرسد نام پارینهٔ این کیش و اشارهاش به مفهوم «ایزد» در دین زرتشت، صحیحتر باشد[۲].
ایزدی هااز واژههٔ داسنیبرای نامیدن خود استفاده میکنند.
این دین پیش از ورود اسلام در مناطق یاد شده، وجود داشتهاست و تحت تأثیر ادیان زرتشتی و مانوی قرار گرفتهاست و عقاید مهرپرستانه و ثنویت زرتشتی بر آن تأثیر داشتهاند. تأثیراتی از دین یهود و فرقهٔ «نسطوری» و عقاید صوفیه (پس از اسلام) نیز در منابع برشمرده شدهاند. در منابع مربوط به فرقههای اسلامی آن را فرقهای از جمله غلاة شیعه دانستهاند †.
اهل این کیش، بهوسیلهٔ شیخ عدی بن مسافر اموی که عوام وی را «شیخ عدی» (Şêx Edî) مینامند مسلمان شدند. بعضاً گفته شدهاست که ایشان بدلیل تشابه نام یزید با کیش خود او را امام و قدیس خود دانسته و حتی به مقام خدایی رسانیدهاند.
اولین دانشمندی که توجه محققان را به آنها جلب کرد، احمد تیمور پاشا بود که در کتاب «الیَزیدیه و مَنشاء نحلَتِهِم» به این مساله اشاره میکند که از این قوم پیش از قرن ششم هجری قمری نامی در تاریخ نیامده بود که این زمان همان زمانی است که شیخ عدی به میان آنها آمده و طریقهٔ «عدویه» را در میان آنها بنیان نهادهاست.
ابوفراس در کتاب خود که به سال ۷۵۲ هجری قمری تالیف شدهاست آنها را به همین نام خواندهاست.
محقق دیگر، «ابوسعید محمد بن عبدالکریم سمعانی» (درگذشته به سال ۵۶۲ هجری قمری) در کتاب «الانساب» مینویسد: «جماعت بسیاری را در عراق در کوهستان حلوان و نواحی آن دید که ایزدی بودند و در دیههای آنجا به صورت مردم زاهد اقامت داشتند و گِلی به نام «حال» میخورند. این گل را برای تبرک از مرقد شیخ عدی برمیدارند و آن را با نان خمیر میکنند و بصورت قرص درآورده و گاه گاه میخورند و آن را «برات» نامند.»
این دین پیش از ورود اسلام در مناطق یاد شده، وجود داشتهاست و تحت تأثیر ادیان زرتشتی و مانوی قرار گرفتهاست و عقاید مهرپرستانه و ثنویت زرتشتی بر آن تأثیر داشتهاند. تأثیراتی از دین یهود و فرقهٔ «نسطوری» و عقاید صوفیه (پس از اسلام) نیز در منابع برشمرده شدهاند. در منابع مربوط به فرقههای اسلامی آن را فرقهای از جمله غلاة شیعه دانستهاند †.
اهل این کیش، بهوسیلهٔ شیخ عدی بن مسافر اموی که عوام وی را «شیخ عدی» (Şêx Edî) مینامند مسلمان شدند. بعضاً گفته شدهاست که ایشان بدلیل تشابه نام یزید با کیش خود او را امام و قدیس خود دانسته و حتی به مقام خدایی رسانیدهاند.
اولین دانشمندی که توجه محققان را به آنها جلب کرد، احمد تیمور پاشا بود که در کتاب «الیَزیدیه و مَنشاء نحلَتِهِم» به این مساله اشاره میکند که از این قوم پیش از قرن ششم هجری قمری نامی در تاریخ نیامده بود که این زمان همان زمانی است که شیخ عدی به میان آنها آمده و طریقهٔ «عدویه» را در میان آنها بنیان نهادهاست.
ابوفراس در کتاب خود که به سال ۷۵۲ هجری قمری تالیف شدهاست آنها را به همین نام خواندهاست.
محقق دیگر، «ابوسعید محمد بن عبدالکریم سمعانی» (درگذشته به سال ۵۶۲ هجری قمری) در کتاب «الانساب» مینویسد: «جماعت بسیاری را در عراق در کوهستان حلوان و نواحی آن دید که ایزدی بودند و در دیههای آنجا به صورت مردم زاهد اقامت داشتند و گِلی به نام «حال» میخورند. این گل را برای تبرک از مرقد شیخ عدی برمیدارند و آن را با نان خمیر میکنند و بصورت قرص درآورده و گاه گاه میخورند و آن را «برات» نامند.»
باسلام به دوست عزیز جناب آقای رضا «ایده الله»
شما حقیقتا مایۀ افتخار همۀ دوستان سایت هستید و ما هم به وجود افرادی چون شما افتخار می کنیم:Mohabbat:
ان شاءالله در پست بعدی که بررسی شیطان پرستی غربی هست منتظر شما هستیم.:Sham:
[FONT=Century Gothic]شیخ عدی
مقبره شیخ عدی در روستای لالش در ۳۶ کیلومتری موصل در شمال عراق، قبله گاه ایزدی هااست و هر ایزدی در صورت استطاعت (توانایی)اش باید در طول عمرش دستکم یکبار به زیارت این آرامگاه برود.
موسم این «حج»، تابستان است.
در کنار قبله گاه یزیدیان، چشمهگاه مقدسی قرار دارد که زمزم خوانده میشود. کوهی مقدس است که نامش را عرفات نام نهادهاند.
پلی نیز هست به نام پل صراط.
در موسم زیارت گاوی را هم قربانی میکنند.
برخی او را که نام کامل و کنیهاش «شرفالدین ابوالفضائل عدی بن مسافر بن اسماعیل بن موسی بن مروان بن حسن بن مروان» است را منسوب به مروان بن حکم میدانند و در امویت او اتفاق نظر دارند.
او را مردی صالح و باتقوا دانستهاند که در بعلبک سوریه به دنیا آمدهاست و بعدها در کوهستان حکاری در کردستان و موصل سکنی گزیدهاست.
در این زمان او به «شیخ عدی حکاری» موسوم میگردد.
او بین سال ۵۵۵ تا ۵۵۸ هجری قمری در حالی که نزدیک به ۹۰ سال سن داشتهاست از دنیا میرود و وی را در زاویهٔ خود در حکاری دفن میکنند.
[FONT=Century Gothic]بر روی سنگ قبر وی چنین نوشته شدهاست:
بسم الله الرحمن الرحیم خالق السماء و الارض، اخفض هذه المنزل محل الشیخ العدی الحکاری، شیخ یزیدیه.
.
.
با عرض سلام و تشکر :Gol:حالا فهمیدم، ملک طاووس همان شیطان است...
یا حق
سلام
در باور یزیدی، شیطان دشمن اصلی بشریت نیست، بلکه مقربترین فرشته خداوند و نخستین آفریده اوست و ملک طاووس نام دارد
.
با عرض سلام و تشکر :gol:حالا چرا طاووس؟
یا حق
با سلام
طاووسی ملک يا ملکطاووس چهرهای مورد احترام برای یزیدیان (ایزدیان) و بعضی از پيروان اهل حق (و نه همهی آنها) است.
احترام به ملکطاووس و تقديس و تجلیل از او كه به شكل نمادین بهصورت طاووس تصویر میشود،
يادآور تقديس اسطورهی ميترا در نزد اقوام باستانی كرد است.
نقشهای شبیه به چشم روی پرهای طاووس نيز يادآور توصیفی است كه از اسطورهی ايرانی ميترا با هزار چشم میشناسیم.
ميترا ايزد موكل بر هرآنچه است كه روی زمین اتفاق میافتد و مانند ديگر فرشتگان.
پرفسور دکتر فیلیپ گ .کر ینبروک
سلام علیکم
با تشکر از دوست عزیزجناب آقای بینا و تشکر فراوان از دوست عزیزمان آقای رضا«زید عزهما».
یکی از مشکلات تحقیق در باب برخی فرقه ها همچون شیطان پرستان قدیمی و اهل حق فقدان متون اصلی است و آنچه از عقاید آنها موجود است عقایدی است که سینه به سینه نقل شده لذا بحث تحریف در این فرقه ها شدیدا آشکار است. به علاوه اینکه محقق به عقیدۀ ثابتی نمی رسد و تناقضات فراوان می بیند.
یکی از همین سخنان که از علوم سینوی است این است که معتقدند:رئیس فرشتگان عزرائیل بوده و عزرائیل همان شیطان بوده؟! که بر آدم سجده نکرد و گفت :فقط بر تو سجده می کنم وکسی شایستگی سجده کردن بجز تو را ندارد.
خداوند خشمگین شد و او را بخاطر این نافرمانی در جهنم انداخت ،بعد از مدتی دید که شیطان حرف خوبی زده است لذا او را از جهنم بیرون آورد وبه بهشت برد و او مفتخر به ملک طاووس شد «شاید معتقد باشند به خاطر این کار خداوند او را زیباترین فرشتگان قرار داده ؛طاووس؛». واو اولین موحد شد؟!!و تقسیم ارزاق به عهده اوست.
موفق باشید.:Mohabbat:
با سلام
به عقیده یزیدی ارواح دو قسمند:
اول – شریره که در حیوانات بد جنس حلول می کنند و همیشه در عذابند.
دوم – ارواح پاک که در فضا پرواز می نمایند تا برای مردم زنده اسرار کائنات و مغیبات را کشف نمایند و این ارواح با عالم غیب در تماس دائم هستند.
محرمـات
ردن کاهو، کلم، لوبیا و سبزیهائی که با کود انسانی تقویت شوند حرام می دانند و از گوشتها هم گوشت خوک، ماهی و آهو را حرام می شمارند.
برای شیوخ و پیشوایان آنها خوردن گوشت خروس هم حرام است زیرا " ملک طاوس " به شکل خروس است.
تراشیدن سبیل را هم حرام ولی سبک کردن آنرا مستحب می دانند.
اما قوالها و فقرا و پیشوایان روحانی نباید ریش را بتراشند.
یزیدی حق ندارد بیش از یکسال از محل خود دور شود و نباید در مجالس انس و طرب حاضر گردد، تا نفس خود را ذلیل نماید.
نگاه کردن به زن غیر یزیدی و شوخی کردن با او را حرام می دانند.
به عقیده ی آنها چون در ماه نیسان دهه ی دوم وسوم فروردین و دهه اول اردیبهشت ملائکه با هم اتصال می نمایند نباید ازدواج کرد و تعمیر خانه را هم در این ماه نباید انجام داد.
یزیدی حق ندارد در داخل مسجد مسلمانان شده و نماز خواندن آنها را در یک جا ببیند.
درکتاب مصحفه ره ش چنین آمده است :
نام شیطان یعنی ملک طاوس بر هیچ کس از ما جایز نیست ببریم، یا اسمی شبیه به آن مانند کلمه ی شیطان، قیطان، شر و شط و شبیه اینها و نیز لفظ ملعون یا لعنت یا فعل را هم نباید بر زبان بیاوریم.
یزیدی حق ندارد آب دهان خود را بر زمین بریزد، زیرا این عمل اهانت به طاوس ملک است و نباید از اسب و مادیان برای بارکشی استفاده نماید ونباید لباس آبی بپوشد.
یزیدیها اطفال خود را ختنه می کنند. از کوزه و ظرف دسته دار آب نمی نوشند و نیم خورده ی مازاد شخصی غریب را نمی خورند.
درجات افـراد
اول: امیر- فردی مصون و غیر مسئول است و او را معصوم دانسته و معتقدند که جزئی از خداوند در او حلول نموده و حق قضاوت مطلق بر رعیت خود دارد زیرا او وکیل شیخ عدی است. امیر کنونی آنها سلیمان سور می باشد.
دوم: بابا شیخ – وظایف او منحصر به قضایای دینی است و ناظر ساختمان مرقد شیخ عدی و حفظ سجاده منسوب به شیخ می باشد و اوست که ایام روزه و عدد رکعات نماز و نصاب زکات را تعیین می کند.
سوم: شیخ – او با سواد یزیدی هاست که باید از سه خانواده ی آدانیه، شمسانیه و قابانیه باشد، ازدواج افراد این سه طایفه با هم حرام است.
چهارم: پیر- اینها در مقام بعد از شیخ هستند که وظایف ارشاد مریدان را دارند. مریدان باید پنج درصد از عواید خود را به آنها بپردازند و انتظار شفاعت بیماران را از پیر دارند.
پنجم: فقیر- به زاهدان یزیدیه فقیر می گویند. فقرای یزیدیه خرقه ی پشمی سیاهی می پوشند که تا پاره نشود آن را از بدن بیرون نمی آورند. خرقه ی کهنه را در جایی می آویزند و آنرا به هنگام مرگ با صاحبش دفن می کنند. فقرا رشته طنابی را هم به گردن خود می بندند و کلاه نیز به سر می گذارند و این سه وصله موجب احترام است.
ششم: قوال- به کسانی گفته می شود که سرودهای دینی را در مراسم دینی یا در ایام عید می خوانند. غالبا قوالها شعرای محلی خوبی هستند که گویا شیخ عدی به آنها حق انشاء قصیده و مدیحه را داده است و به حفظ اسرار شریعت و حوادث تاریخ ماخوذ نموده و نیز به مصاحبت طاوس ملک مفتخر داشته است.
قوالها مامور جمع آوری نذورات و جاروب کردن مقبره و لباس زائران نیز می باشند و این کارها را موروثی می دانند و به فرزندان خود رقص دینی و نواختن دف و نی و سرنا و قصاید و سرود می آموزند، آنها با غیر از سلسله خود ازدواج نمی کنند.
هفتم: کوچک ها- عده ی آنها زیاد است. لباسشان سفید و کمربند پشمی سیاه یا سرخی دارند که حلقه دار است.
وظایف دینی آنها غسل و کفن و دفن مردگان و انجام کارهای سختی در مقبره شیخ عدی از قبیل انتقال سگها و بریدن درختان می باشد.
چنانچه یزیدی به مقام کوچک ها رسید می تواند عاقبت مردم را پیش بینی کند و با ارواح مکاشفه داشته باشد و این اشخاص باید بر چهل منبر رفته و چهل چراغ زیارت کنند و قسم بخورند که نسبت به شیخ عدی بن مسافر وفادار باشند و چهل روز روزه بگیرند.
هشتم: مرید- مریدهای یزیدیه که مردم عوام و گدایان این طایفه هستند، کورکورانه اوامر روسای روحانی خود را انجام می دهند. هر مرد یا زن یزیدی باید پیر و شیخ داشته باشد و صدقات و نذر و نیاز خود را به او بدهند و از وی تعلیم بگیرد.
با سلام و عرض ادب :Gol:
آیا هیچ روستایی، جایی در کشور هست که اکثریت آنها پیرو این آیین باشند؟ یعنی با سفر به آنجا، انجام چنین آدابی را رسماً ببینیم؟
با سپاس فراوان
یا حق
با سلام و عرض ادب :gol:آیا هیچ روستایی، جایی در کشور هست که اکثریت آنها پیرو این آیین باشند؟ یعنی با سفر به آنجا، انجام چنین آدابی را رسماً ببینیم؟
با سپاس فراوان
یا حق
با سلام
پس از گسترش اسلام در کشور ایران، ایزدیان ارتفاعات کوهستانی حلوان و شهروز را پناهگاه خود ساختند تا بتوانند به کیش باستانی خود باقی بمانند و دور از چشم مسلمین، به راه و روشهای آیینی خود سرگرم گردند، اما انتشار اسلام در ایران باعث شد که گروه کثیری از آنان اسلام بیاورند کردان ایزدی اکنون در اطراف موصل، حلب، هکاری، دیاربکر، وان، ارض روم، سنجار، شیخان، بغداد، قره باغ، لاچین و سرزمینهای بین آذربایجان شوروی و ارمنستان، و شمار نسبتاً زیادی نیز در کشورهای اروپایی (به ویژه آلمان) زندگی می کنند.
اعیـاد
عید اول سال- سال یزیدیه اول ماه نیسان شرقی برابر ۱۴ نیسان غربی می باشد که روز چهارشنبه را جشن می گیرند و اگر اتفاقا روز اول نیسان پنج شنبه باشد عید آنها به روز چهارشنبه هفتم ماه که بیستم نیسان غربی است موکول می شود که با اواخر فروردین مصادف است
روزه – معتقدند که روزه ســه روز است و مسلمانــان اشتباهــا سـی روز را روزه می گیرند و روز جمعه را عید عمومی دانسته و آنرا عید روزه ی یزد می نامند.
مراسـم عـزاداری
هنگامی که یک ایزدی به حال احتضار میافتد، همه اقوام و کسان او دورش جمع میشوند شیخ نیز میآید و کمی از خاک آرامگاه شیخ عدی که آن را برات مینامند، در آب ریخته حل میکند و قطره قطره در دهان وی میریزند و هنگامیکه جان بسپارد با زیباترین جامه او را میپوشانند و سپس کفنش میکنند و آنرا بر روی تختهای مینهند و تا سه روز در خانه نگاه میدارند سپس جنازه را به گورستان میبرند و خویشاوندان و کسان مرده برایش مویه میکنند و قوالان هم با نواهای حزین و اندوهناک و با آوای نی لبک همراه مردم به گورستان میروند تا متوفی را به خاک بسپارند.
مراسم عزاداری تا سه روز طول میکشد و زنان و دختران ، روزی دوبار بر سر آرامگاه در گذشته میروند و دف و نی میزنند و سرودهایی را زمزمه میکنند و به شیون و گریه میپردازند و پس از فرو نشستن آفتاب به خانههای خود باز میگردند.
پس از سه روز عزاداری، غذا درست میکنند و روی آرامگاه میگذارند و بر این عقیدهاند که مرده احتیاج به غذا دارد.
روزهای هفتم و چهلم نیز دارای مراسم ویژهای است.
ایزدیان روستانشین پس از مرگ هر کدام از عزیزانشان، اسب او را میآورند و لباسهای فاخر و کلاه و دستار و تپانچهاش را بر روی زمین میگذارند، اگر مرده پیر باشد پارچهای سیاه به گردن اسبش میگذارند و اگر جوان باشد پارچهای رنگین به گردن اسب مینهند و همراه با آوای نی و دف در میان مردم میگردانند و دلاوریها و جوانمردیها و بخشندگیها و اوصاف مرده را با شعر برای مردم بیان میکنند اینگونه اشعار را (لاواندنه وه) میگویند.
[FONT=Century Gothic]گزارشـی از تعصبـات یزیدیـان
در ۷ آوریل ٢۰۰۷ در کردستان عراق جنایتی غیر قابل تصور و وحشیانه اتفاق افتاد. خبر بیست روز بعد از حادثه، زمانی در جهان انعکاس یافت که چند صحنه از فاجعه بصورت فیلمی که با یک تلفن همراه گرفته شده بود پخش شد.
Asuda، سازمان مبارزه با خشونت علیه زنان در بیانیه اش در تاریخ ٢٦ آوریل برای اولین بار خبر را به گوش جهانیان رساند.
WADI هم یک سازمان کمک به کردستان عراق، که مقرش در اطریش است و سازمان عفو بین الملل در ٢٧ آوریل خبر را انتشار دادند. شبکه تلویزیونی ” “ CNN در دو مرحله اقدام به پخش فیلم این جنایت که توسط تلفن همراه تصویر برداری شده نمود . و سایت یاهو در قسمت کلیپ های ویدویی این جنایت را به نمایش گذاشت .
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز، دعا خلیل اسود نوجوان ۱۷ ساله از فرقه ایزدی یا یزیدی، که به جرم دوست داشتن یک پسر عرب سنی از طرف اطرافیان و جوانان متعلق به فرقه یزیدی سنگسار شد . (در این فرقه عاشق جوانی مسلمان شدن گناهی نابخشودنی است.
جرمی که جز مرگ تاوانی ندارد. ) این واقعه در مرکز شهر موصل و یا شهر بشیقه در کردستان عراق و با حضور عده زیادی از جمله پلیس محلی اتفاق افتاد. گویی در این جامعه نیرو و یا افرادی نبودند که دعای نوجوان را از زیر دست مشتی متعصب و جانی خلاص کنند. در حالی که چندین نفر با تلفن همراه از این واقعه فیلم و عکس می گرفتند٬ تعدادی با سر و صدا و داد و فریاد او را سنگسار کردند.
اما آنچه اتفاق افتاد سنگسار نبود، بلکه حیوانی ترین عملی بود که می توانست توسط انسان انجام شود.
دعا دختر ۱۷ ساله کرد در وسط میدان به وسیله افرادی با لگد ، سنگ و بتون مورد حمله قرار گرفت متاسفانه خانواده و بستگان دعا در جلوی صف بودند.
جرم این نوجوان ۱۷ ساله فقط عاشقی بود.
“[FONT=Century Gothic]دعا خلیل اسود ” نوجوان ۱۷ ساله کرد عراقی ، به جرم عاشقی و با نام غیرت ، با حیوانیترین شکل به قتل رسید ( گزارش یک جنایت )
با سلام
پس از گسترش اسلام در کشور ایران، ایزدیان ارتفاعات کوهستانی حلوان و شهروز را پناهگاه خود ساختند تا بتوانند به کیش باستانی خود باقی بمانند و دور از چشم مسلمین، به راه و روشهای آیینی خود سرگرم گردند، اما انتشار اسلام در ایران باعث شد که گروه کثیری از آنان اسلام بیاورند کردان ایزدی اکنون در اطراف موصل، حلب، هکاری، دیاربکر، وان، ارض روم، سنجار، شیخان، بغداد، قره باغ، لاچین و سرزمینهای بین آذربایجان شوروی و ارمنستان، و شمار نسبتاً زیادی نیز در کشورهای اروپایی (به ویژه آلمان) زندگی می کنند.
خاطرات رضا علامه زاده از شرکت در مراسم حج یزیدیان
لالش روستائى است در مرکز کردستان عراق که از شهر دهوک نزدیک به سه ساعت با ماشین فاصله دارد پرستشگاه لالش که به آتشکدهاى بزرگ میماند در مرکز این روستا بر فراز تپهاى بنا شده که ظاهرا باید خیلى قدیمى باشد. وقتى به لالش رسیدیم روستا مملو از جمعیت بود، میگفتند در طول این سه روز چندین هزار نفر به زیارت خواهند آمد،. زنها به پخت و پز در دیگهاى مسى بزرگ بر اجاقهاى سنگى مشغول بودند و فضا دقیقا فضاى سیزده بدر خودمان بود.
پرستشگاه لالش از سه قسمت تشکیل می شود: شبستان، محوطه حیاط و صحن دوزخ جائیکه مراسم حج در آن برگزار می شود. وقتى من به شبستان رسیدم نزدیک به صد نفر مرد، اکثرا در لباس کردى و بعضا با سر و وضع شیک، دور سالن بزرگ نشستهاند و دو بدو و چند به چند دارند با هم اختلاط می کردند. مردى از قهوهجوشى دسته بلند در استکانهائى به کوچکى انگشتانه قهوهاى به تیرگى قیر و به تلخى زقوم می ریزد ﴿زقوم: گویند درختى است در جهنم داراى میوهاى بسیار تلخ که دوزخیان از آن خورند - فرهنگ معین﴾ و دور می گرداند. سر در عمارت مربوطه مثل سر در همه مساجد و کلیساهــا پر از نقش و نگار است. اما آنچه جلب توجه می کنــد نام "طاووس ملک" است که به صورت سنگ برجسته بر دیوار نقش بسته است. و اما دوزخى که من در پرستشگاه لالش دیدم تنها چند دخمه غار مانند تار و تیره بود با خمرههائى که کنار هم چیده شده بودند و رویشان رنگ مشکى ریخته بودند تا فضا را مرموزتر و ترسناکتر کنند. درهاى دخمه آنقدر کوتاه بودند که باید خمیده ازآنان می گذشتى و اگربی دقتی میکردى ممکن بود سرت به دیوار ناصاف غار بخورد.
بخش مهم و تعیین کننده این مراسم، جدا از گره زدن به پارچههائى که به ستونهائى بسته شدهاند ﴿مثل دخیل بستن﴾ یا طواف کردن دور مقبرهاى که لابد گور یکى از قدیسان یزیدى است، پرتاب دستمال به سنگ برجستهاى است که از دیواره غار بیرون زده است. اصلىترین مرحله حاجى شدن این است که با چشمان بسته از فاصله شش هفت مترى دستمال سیاهى را که به بزرگى چارقد زنان کرد است به طرف این سنگ پرتاب کنى. اگر در سه بار موفق شوى دستمال را به برجستگى سنگ گیر بدهى حجت قبول شده است وگرنه باید روز دیگر برگردى و دوباره تلاش کنى. بسیارى از زوار موفق نشدند از این آزمایش بگذرند.