سلام
اون جوری که شما میگین از همه لحاظ عالی هستند واز لحاظ شکل ظاهر شما نمی تونین کنار بیاین
اولا باید بگم
شما میتونستین همون ابتدا این مساله رو بهشون بگین وبا این تعاریفی که ازشون کردین مطمئن باشین حرف تون رو قبول میکردن
ونه تنها ناراحت نمی شدن بلکه جلو ضرر رو از هر جا که میگرفتن لااقل برای هردو تون منفعت بود
دوما اون خانم هم کار اشتباهیی کردن فقط به صرف اینکه یه هفته از صیغه موقت محرمیت شون گذشته بوده
طوری خودشون رو به شما نشون دادن که نباید این کار صورت میگرفت
برای این حرفم دلیل دارم
شاید بنابه هر دلیلی این ازدواج رخ نمیداد
اون وقت میخواستن چیکار کنن؟
حداقل از یه ادم مذهبی بعیده
که قبل از عقد وفقط در مرحله عقد موقت بخواد بی حججاب پیش همسر اینده اش بچرخه
اگه بنا به هر دلیل رخ نمیداد اون خانم چه حسی بهش دست میداد که پیش شما اون مدلی ازاد گشته
از این لحاظ نمیدونم اسمش رو بذارم شانش یانه؟
به هر حال شما فرصت خوبی داشتین برای گفتن واقعیت به خودشون وخاتمه دادن به این قائله
اما باز مقصر خودتون بودین که سکوت کردین وحالا چوب سکوت تون رو میخورین
الان هم مشکلتون به اون شکلی که شما فکر میکنین حاد نیست
ادمی که دنبال زن طلبه بوده پس مذهبی بودن براش مهم بوده
اون وقت شما چطور چشاتون دنبال ناموس مردمه وهمسرتون رو با زنانی که در خیابون میبین مقایسه میکنین؟
مشکل از ریشه اعتقادات شماست نه از شکل ظاهری همسرتون
به چیزی که بهش فکر میکنین معتقدین هیچ اعتقادی ندارین
همون طور که دوستان گفتن
شما باید طی این مدت
شیفته مرام ومنش همسرتون میشدین
وبرای شکل ظاهرشون هم دنبال چاره میشدین تا بیشتر به دلتون بشینه
نه اینکه بهشون بی تفاوت باشین وچشم تون دنبال مقایسه همسرتون با بقیه باشه
به نظرم هنوز دیر نشده
واقعیت رو بشهون بگین ایشون هم از اینکه بدونن مشکل شما واقعا چیه؟استقبال میکنن
نمیگم ناراحت نمیشن
اما مطمئن باشین
هر کاری میکنن تا راضی نگهتون دارن
شما دست گذاشتین روی مساله ای که واقعا امروزه قابل حله
نمیدونم چراگذاشتین مساله تبدیل بشه به یه مشکل بزرگتر براتون؟؟؟؟
مگر اینکه اینجا به دنبال تایید گرفتن از بقیه باشین
برای توجیه کردن کارتون
یعنی متارکه
نگین به این مساله جدی فکر نکردین؟
مگر قبل ازدواج ظاهرشون رو ندیده بودید?!!!!!!!
سلام
اون جوری که شما میگین از همه لحاظ عالی هستند واز لحاظ شکل ظاهر شما نمی تونین کنار بیاین
اولا باید بگم
شما میتونستین همون ابتدا این مساله رو بهشون بگین وبا این تعاریفی که ازشون کردین مطمئن باشین حرف تون رو قبول میکردن
ونه تنها ناراحت نمی شدن بلکه جلو ضرر رو از هر جا که میگرفتن لااقل برای هردو تون منفعت بود
دوما اون خانم هم کار اشتباهیی کردن فقط به صرف اینکه یه هفته از صیغه موقت محرمیت شون گذشته بوده
طوری خودشون رو به شما نشون دادن که نباید این کار صورت میگرفت
برای این حرفم دلیل دارم
شاید بنابه هر دلیلی این ازدواج رخ نمیداد
اون وقت میخواستن چیکار کنن؟
حداقل از یه ادم مذهبی بعیده
که قبل از عقد وفقط در مرحله عقد موقت بخواد بی حججاب پیش همسر اینده اش بچرخه
اگه بنا به هر دلیل رخ نمیداد اون خانم چه حسی بهش دست میداد که پیش شما اون مدلی ازاد گشته
از این لحاظ نمیدونم اسمش رو بذارم شانش یانه؟
به هر حال شما فرصت خوبی داشتین برای گفتن واقعیت به خودشون وخاتمه دادن به این قائله
اما باز مقصر خودتون بودین که سکوت کردین وحالا چوب سکوت تون رو میخورین
الان هم مشکلتون به اون شکلی که شما فکر میکنین حاد نیست
ادمی که دنبال زن طلبه بوده پس مذهبی بودن براش مهم بوده
اون وقت شما چطور چشاتون دنبال ناموس مردمه وهمسرتون رو با زنانی که در خیابون میبین مقایسه میکنین؟
مشکل از ریشه اعتقادات شماست نه از شکل ظاهری همسرتون
به چیزی که بهش فکر میکنین معتقدین هیچ اعتقادی ندارین
همون طور که دوستان گفتن
شما باید طی این مدت
شیفته مرام ومنش همسرتون میشدین
وبرای شکل ظاهرشون هم دنبال چاره میشدین تا بیشتر به دلتون بشینه
نه اینکه بهشون بی تفاوت باشین وچشم تون دنبال مقایسه همسرتون با بقیه باشه
به نظرم هنوز دیر نشده
واقعیت رو بشهون بگین ایشون هم از اینکه بدونن مشکل شما واقعا چیه؟استقبال میکنن
نمیگم ناراحت نمیشن
اما مطمئن باشین
هر کاری میکنن تا راضی نگهتون دارن
شما دست گذاشتین روی مساله ای که واقعا امروزه قابل حله
نمیدونم چراگذاشتین مساله تبدیل بشه به یه مشکل بزرگتر براتون؟؟؟؟
مگر اینکه اینجا به دنبال تایید گرفتن از بقیه باشین
برای توجیه کردن کارتون
یعنی متارکه
نگین به این مساله جدی فکر نکردین؟