از عزیز زهرا چه خبر؟
تبهای اولیه
آقا جان شما در بين مائي
و ما شما را غائب مي پنداريم
تحمل کردن غيبت يک غائب بسي آسانتر است از صبر بر نديدن کسي که در کنار ما است
شما حاضري هستي که چشم نابيناي ما لياقت ديدنت را ندارد
افسوس بر چشمي که ميبيند کساني را که دوست ندارد ولي نميبيند کسي را که دوست دارد
وعده ظهور شما زماني که همه و همه شما را حاضري بدانند که توان ديدارش را ندارند و بر اين ناتواني بيچاره شوند
براي يک حاضر هر لحظه بايد ياد آورش باشي
و براي کسي که نيست هفته اي يک بار هم به نظر زياد است
آقا جان شما حضور داريد و هستيد
حاضر تر از شما کسي را سراغ ندارم
از عزیز زهرا چه خبر؟
هیچی. مثل همیشه. ما گناه میکنیم و دنبال شیطان میرویم و آقا را به گریه می اندازیم. آقا مرتب برای ما دعا می کنند و برای ما از خداوند استغفار می کنند. و به خاطر دعاهای ایشان ما گرفتار خیلی از آثار گناهانمان نمی شویم.
اوضاع مثل همیشه است: از ما به درد آوردن دل آقا ، از ایشان دعا برای ما.
بسم رب الشهدا والثدیقین
چشممون رو برای دیدن اقا باید درست کنیم باید از گناه چشم بپوشیم تا لیاقت دیدار رو پیدا کنیم
باید پاک بشیم از رجس والودگی هایی که مارو کور کرده /دستمون رو از گناهان بشوییم شیطان رو نا امید کنیم تا لیاقت به ماداده بشه
این ماییم که باید برگردیم
ما ساده گرفته ایم آمدنت را مابه ظاهر شیعیان تو ساده گرفتیم آمدنت را و همین طور ساده گرفته ایم انتظار آمدنت را والا چرا این همه سرد،چرا این همه ساده؟ تو نرفته ای که بازگردی این ماییم که باید برگردیم برگردیم از این همه تغافل و گناه خاموشیم، سکوت می کنیم که نه،لالـــیــم کران و کورانیم،گنگیم که تمسک سکوت طوفانی علی(ع) را به خیال خام می پرویم سال هاست فریادهامان را با دست خود در گلو خشکاندیم
مهدی جان برکشتزار بی حاصل دل ما ببار یاراااااااااااااااااااااا
اللهم عجل لولیک الفرج