جمع بندی اسراف در چه کاری ؟
تبهای اولیه
با سلام و خسته نباشید
در آیه 147 سوره آل عمران داریم
"وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ ربَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ"
اسرافنا فی امرنا
اسراف در چه کاری دقیقا ؟
معنی و تفسیرش رو میخواستم بدونم
ممنون
با سلام و عذر خواهي بابت تاخير در پاسخگويي به دليل مشكل فني
با سلام و خسته نباشید
در آیه 147 سوره آل عمران داریم
"وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ ربَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ"
اسرافنا فی امرنا
اسراف در چه کاری دقیقا ؟
معنی و تفسیرش رو میخواستم بدونم
ممنون
در جريان نافرماني از دستورات پيامبر اكرم – صلي الله عليه و آله و سلم – در جنگ احد و متعاقب آن مغلوب شدن مسلمانان در اين جنگ ، آيات 146-148 سوره آل عمران به بيان استقامت و شيوه ي ياوران انبياء گذشته پرداخته و راه و روش كلي آنان را در پيروي از انبياء الهي بيان مي نمايد . مفسران تفسير نمونه بر اين باورند كه آيه 146 ، به نوعي درسي از عملكرد ياران انبياء گذشته در هنگام سستي و لغزش ، براي آيندگان است لذا معتقدند كه :
"به دنبال حوادث احد آيه فوق با يادآورى شجاعت و ايمان و استقامت مجاهدان و ياران پيامبران گذشته مسلمانان را به شجاعت و فداكارى و پايدارى تشويق مى كند و ضمنا آن دسته اى را كه از ميدان احد فرار كردند سرزنش مى نمايد و مى گويد: پيامبران بسيارى بودند كه خدا پرستان مبارزى در صف ياران آنها قرار داشتند)) (و كاين من نبى قاتل معه ربيون كثير فما و هنوا لما اصابهم فى سبيل الله...
سپس رفتار و گفتار آنها را چنين شرح مى دهد: آنان به يارى پيامبران خود برخاستند و از تلفات سنگين و جراحات سخت و مشكلات طاقت فرسائى كه در راه خدا ديدند هرگز سست و ناتوان نشدند، آنها در مقابل دشمن هيچگاه تضرع و زارى و خضوع و كرنش نكردند و تسليم نشدند (ما ضعفوا و ما استكانوا)
بديهى است خداوند هم چنين افرادى را دوست دارد كه دست از مقاومت بر نمى دارند (و الله يحب الصابرين ).
آنها به هنگامى كه احيانا بر اثر اشتباهات يا سستيها، يا لغزشهائى گرفتار مشكلاتى در برابر دشمن مى شدند به جاى اينكه ميدان را به او بسپارند و يا تسليم شوند و يا فكر ارتداد و بازگشت به كفر در مغز آنها پيدا شود، روى به درگاه خدا مى آوردند و ضمن تقاضاى عفو و بخشش از گناهان خود از پيشگاه خداوند تقاضاى صبر و استقامت و پايمردى مى كردند و مى گفتند: ((بار پروردگارا گناهان ما را بيامرز و از تندرويهاى ما درگذر، و ما را ثابت قدم بدار و بر كافران پيروز بگردان )) (و ما كان قولهم الا ان قالوا ربنا اغفر لنا ذنوبنا و اسرافنا فى امرنا و ثبت اقدامنا و انصرنا على القوم الكافرين )."(1)
(1)- تفسير نمونه ، ج 3، صص143و144
البته در تفاسيري كه بنده ديدم معمولا مفسران متعرض اين بخش كه اين "اسرافنا" چيست و چه مصداقي دارد نشده اند الا اينكه مفسران تفسير نمونه نظرشان بر اين بود كه مربوط است به لغزشهايي كه ياران پيامبران گذشته در عملكرد خود مرتكب شده بودند . استاد جوادي آملي نيز بر اين عقيده اند كه اين جملات ، بطور كلي دعاهاي مردان خدا به هنگام كار براي خداست :"يعني در اين مقطع جنگ حرفشان اين بود كه ﴿رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَي الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ﴾ اينها با اينكه مجاهدتهاي فراوان كردند، زخمهاي فراواني ديدند جز اين جملهها چيزي نميگفتند هرگز نميگفتند خسته شديم، هرگز نميگفتند اي كاش نميشد و مانند آن."(2)
(2)- ر.ك: بنياد بين المللي علوم وحياني اسراء،تفسير سوره مباركه آل عمران ،جلسه 251
البته در تفاسيري كه بنده ديدم معمولا مفسران متعرض اين بخش كه اين "اسرافنا" چيست و چه مصداقي دارد نشده اند الا اينكه مفسران تفسير نمونه نظرشان بر اين بود كه مربوط است به لغزشهايي كه ياران پيامبران گذشته در عملكرد خود مرتكب شده بودند . استاد جوادي آملي نيز بر اين عقيده اند كه اين جملات ، بطور كلي دعاهاي مردان خدا به هنگام كار براي خداست :"يعني در اين مقطع جنگ حرفشان اين بود كه ﴿رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَي الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ﴾ اينها با اينكه مجاهدتهاي فراوان كردند، زخمهاي فراواني ديدند جز اين جملهها چيزي نميگفتند هرگز نميگفتند خسته شديم، هرگز نميگفتند اي كاش نميشد و مانند آن."(2)(2)- ر.ك: بنياد بين المللي علوم وحياني اسراء،تفسير سوره مباركه آل عمران ،جلسه 251
سلام
با اینکه جوابم رو نگرفتم ممنون از پاسخ گوییتون !!!!
[="Navy"] اسرافنا فی امرنا"وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ ربَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ"
اسراف در چه کاری دقیقا ؟
معنی و تفسیرش رو میخواستم بدونم
سلام
وَ إِسْرافَنا فِي أَمْرِنا از باب عطف خاص است بعام زيرا اسراف از گناهان بزرگ است و اسراف زياده روى است از حد شرع و عقل، و تبذير بيجا مصرف كردن است، و از براى اسراف معنى عام است: اسراف در مال و اسراف در معاصى و اسراف در كارها لذا تعبير بامر كردند در فى امرنا در قرآن است وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ انعام آيه 141، و نيز ميفرمايد قُلْ يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً سوره زمر آيه 53، پس اسراف گناه بزرگ است و استحقاق مصيبة در دنيا و عذاب در آخرت دارد و بايد طلب مغفرت نمود و نااميد نشد.
أطيب البيان في تفسير القرآن، ج3، ص: 384
[/HR]
: رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا ... جز همين استدعا و استمداد از ربّشان براى غفران ذنوب و اسرافشان و ثبات قدم و يارى براى پيروزى. كه به ترتيب بيان، ذنوب (دنباله و آثار روحى گناه) مانند زياده روى در غرائز و انگيزه ها و شتابزدگى در كار و تجاوز از حدود (اسراف بر نفس) در پى مى آورد و تعادل و انضباط نفسى و عملى را بر هم مىزند كه موجب خلاء ايمانى و اضطراب و بى ثباتى است و همه اينها منشأ سستى و شكست و زبونى. ربيون كه تربيت شدگان پيمبران بودند، در برخورد با مصائب توان فرسا و در هر حال، نه از قدرت ربوبى رب خود غافل مى شدند و نه از خلل هاى درونى و گناه و اسراف و آثارى كه اينها در پى دارد و هميشه خود را در معرض گناه مىديدند و اينها را بيش از عوامل و علل بيگانه از خود، موجب شكستها مى شناختند.
و جلب عنايت رب را براى غفران ذنوب و اسراف بر نفس، و ثبات قدم، منشأ هر پيروزى و در هر مرحله: وَ انْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرِينَ، در مرحله نهايى. اين راه و روش و سنت پيمبران و پيروان بر حق آنها و نخستين تربيت شدگان آنان بود
پرتوى از قرآن، ج5، ص: 369
[/HR]
وَ إِسْرافَنا فِي أَمْرِنا: و درگذر از حد گذشتن ما را در كار خود، يعنى درگذر افراط ما را در معصيت و تفريط ما را در طاعت
تفسير اثنا عشري، ج2، ص: 269
[/HR]
- وَ ما كانَ قَوْلَهُمْ إِلَّا أَنْ قالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ إِسْرافَنا فِي أَمْرِنا وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرِينَ اين دعا نشان مىدهد كه آنها شكست را از دو جهت مىدانستند يكى گناهان گذشته، ديگرى سهل انگارى و تعدى در پيش برد وضع ميدان جنگ. لذا پس از شكست، اول آمرزش گناهان را خواستهاند دوم مغفرت خطا كارى و عدم استقامت در ميدان را إِسْرافَنا فِي أَمْرِنا همان است. اتفاقا شكست ميدان «احد» نيز دو وجه داشت يكى گناهان گذشته كه در آيات 130- 135 بررسى شد و خواهد آمد كه: إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطانُ بِبَعْضِ ما كَسَبُوا ديگرى خالى گذاشتن سنگر كوه «عينين» از طرف تير اندازان.
بهر حال: اين دعا پى بردن بعلل شكست و استمداد از مقام ربوبيت در جبران آن است.
تفسير أحسن الحديث، ج2، ص: 202
[/HR][/]
[="Navy"]
سلام
وَ إِسْرافَنا فِي أَمْرِنا از باب عطف خاص است بعام زيرا اسراف از گناهان بزرگ است و اسراف زياده روى است از حد شرع و عقل، و تبذير بيجا مصرف كردن است، و از براى اسراف معنى عام است: اسراف در مال و اسراف در معاصى و اسراف در كارها لذا تعبير بامر كردند در فى امرنا در قرآن است وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ انعام آيه 141، و نيز ميفرمايد قُلْ يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً سوره زمر آيه 53، پس اسراف گناه بزرگ است و استحقاق مصيبة در دنيا و عذاب در آخرت دارد و بايد طلب مغفرت نمود و نااميد نشد.
أطيب البيان في تفسير القرآن، ج3، ص: 384
[/HR]
: رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا ... جز همين استدعا و استمداد از ربّشان براى غفران ذنوب و اسرافشان و ثبات قدم و يارى براى پيروزى. كه به ترتيب بيان، ذنوب (دنباله و آثار روحى گناه) مانند زياده روى در غرائز و انگيزه ها و شتابزدگى در كار و تجاوز از حدود (اسراف بر نفس) در پى مى آورد و تعادل و انضباط نفسى و عملى را بر هم مىزند كه موجب خلاء ايمانى و اضطراب و بى ثباتى است و همه اينها منشأ سستى و شكست و زبونى. ربيون كه تربيت شدگان پيمبران بودند، در برخورد با مصائب توان فرسا و در هر حال، نه از قدرت ربوبى رب خود غافل مى شدند و نه از خلل هاى درونى و گناه و اسراف و آثارى كه اينها در پى دارد و هميشه خود را در معرض گناه مىديدند و اينها را بيش از عوامل و علل بيگانه از خود، موجب شكستها مى شناختند.و جلب عنايت رب را براى غفران ذنوب و اسراف بر نفس، و ثبات قدم، منشأ هر پيروزى و در هر مرحله: وَ انْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرِينَ، در مرحله نهايى. اين راه و روش و سنت پيمبران و پيروان بر حق آنها و نخستين تربيت شدگان آنان بود
پرتوى از قرآن، ج5، ص: 369
[/HR]
وَ إِسْرافَنا فِي أَمْرِنا: و درگذر از حد گذشتن ما را در كار خود، يعنى درگذر افراط ما را در معصيت و تفريط ما را در طاعتتفسير اثنا عشري، ج2، ص: 269
[/HR]
- وَ ما كانَ قَوْلَهُمْ إِلَّا أَنْ قالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ إِسْرافَنا فِي أَمْرِنا وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرِينَ اين دعا نشان مىدهد كه آنها شكست را از دو جهت مىدانستند يكى گناهان گذشته، ديگرى سهل انگارى و تعدى در پيش برد وضع ميدان جنگ. لذا پس از شكست، اول آمرزش گناهان را خواستهاند دوم مغفرت خطا كارى و عدم استقامت در ميدان را إِسْرافَنا فِي أَمْرِنا همان است. اتفاقا شكست ميدان «احد» نيز دو وجه داشت يكى گناهان گذشته كه در آيات 130- 135 بررسى شد و خواهد آمد كه: إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطانُ بِبَعْضِ ما كَسَبُوا ديگرى خالى گذاشتن سنگر كوه «عينين» از طرف تير اندازان.بهر حال: اين دعا پى بردن بعلل شكست و استمداد از مقام ربوبيت در جبران آن است.
تفسير أحسن الحديث، ج2، ص: 202
[/HR][/]
ممنون از جواب کاملتون جناب ملاصدرا
[="]پرسش: در آیه 147 سوره آل عمران داریم
[="]"وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ ربَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ"
[="]اسرافنا فی امرنا،اسراف در چه کاری دقیقا ؟[="]
[="]پاسخ: در جريان نافرماني از دستورات پيامبر اكرم – صلي الله عليه و آله و سلم – در جنگ احد و متعاقب آن مغلوب شدن مسلمانان در اين جنگ ، آيات 146-148 سوره آل عمران به بيان استقامت و شيوه ي ياوران انبياء گذشته پرداخته و راه و روش كلي آنان را در پيروي از انبياء الهي بيان مي نمايد و به نوعي درسي از عملكرد ياران انبياء گذشته در هنگام سستي و لغزش ، براي آيندگان است.در تفسير نمونه آمده است:
[="]"به دنبال حوادث احد آيه فوق با يادآورى شجاعت و ايمان و استقامت مجاهدان و ياران پيامبران گذشته مسلمانان را به شجاعت و فداكارى و پايدارى تشويق مى كند و ضمنا آن دسته اى را كه از ميدان احد فرار كردند سرزنش مى نمايد و مى گويد: پيامبران بسيارى بودند كه خدا پرستان مبارزى در صف ياران آنها قرار داشتند)) (و كاين من نبى قاتل معه ربيون كثير فما و هنوا لما اصابهم فى سبيل الله...
[="]سپس رفتار و گفتار آنها را چنين شرح مى دهد: آنان به يارى پيامبران خود برخاستند و از تلفات سنگين و جراحات سخت و مشكلات طاقت فرسائى كه در راه خدا ديدند هرگز سست و ناتوان نشدند، آنها در مقابل دشمن هيچگاه تضرع و زارى و خضوع و كرنش نكردند و تسليم نشدند (ما ضعفوا و ما استكانوا) بديهى است خداوند هم چنين افرادى را دوست دارد كه دست از مقاومت بر نمى دارند (و الله يحب الصابرين ).آنها به هنگامى كه احيانا بر اثر اشتباهات يا سستيها، يا لغزشهائى گرفتار مشكلاتى در برابر دشمن مى شدند به جاى اينكه ميدان را به او بسپارند و يا تسليم شوند و يا فكر ارتداد و بازگشت به كفر در مغز آنها پيدا شود، روى به درگاه خدا مى آوردند و ضمن تقاضاى عفو و بخشش از گناهان خود از پيشگاه خداوند تقاضاى صبر و استقامت و پايمردى مى كردند و مى گفتند: ((بار پروردگارا گناهان ما را بيامرز و از تندرويهاى ما درگذر، و ما را ثابت قدم بدار و بر كافران پيروز بگردان )) (و ما كان قولهم الا ان قالوا ربنا اغفر لنا ذنوبنا و اسرافنا فى امرنا و ثبت اقدامنا و انصرنا على القوم الكافرين )."(1)
[="]مفسر احسن الحديث هم معتقد است كه اين دعا[ربَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا ]نشان مى دهد كه آنها شكست را از دو جهت مى دانستند يكى گناهان گذشته، ديگرى سهل انگارى و تعدى در پيش برد وضع ميدان جنگ. لذا پس از شكست، اول آمرزش گناهان را خواسته اند دوم مغفرت خطا كارى و عدم استقامت در ميدان را( إِسْرافَنا فِي أَمْرِنا )همان است(2)
[="](1)- تفسير نمونه ، ج 3، صص143و144
[="](2)- تفسير أحسن الحديث، ج2، ص 202
[="]كليد واژه ها: آيه 147 آل عمران ، اسرافنا في امرنا، اسراف، جنگ احد ، لغزش و خطا ، استقامت .
[="]
[="]