اشتباه 12 سال پیش گرفتاری الان
تبهای اولیه
سلام من 30 سالم هست حدود 12 سال پيش با دوستام احضار روح مي كرديم اصطلاحا من مديوم بودم و بيشتر جنها مي آمدند . اون موقع خيلي مغرور بودم و با جنها بد صحبت مي كردم كه يكيشون گفت من مي خوام تو رو با خودم ببرم كه من مي گفتم تو نمي توني تو از اتشي و غيره شب خوابيدم و صبح بيدار شدم ديدم روي مچ دستم نشانی حك شده ....... بعد از ترس و لرز زياد توبه كردم و ديگه دنبال اينكار نرفتم. الان تحصيلات عاليه دارم كار بسيار خوب دارم .بچه دارم اما سه چهار سالي است شديدا به خصوص براي صحبت در جمع مي ترسم دستهام و صدام مي لرزه ,تپش قلب می گیرم با اضطراب بسيار شديد , حالتهايی شبيه غش تا چند لحظه... به گونه ای سايرين تا حدودی متوجه تغيير حالت من می شوند. البته در تنهايي نمي ترسم يه وقتهايي عادي ترين چيزها يادم مي ره .عصبي هستم. فکرهای منفی خيلی به سراغم می ياد شبها خوابهاي وحشتناك مي بينم و از ترس مي پرم و صحبتها کاملا عصبی از خواب بيدار می شم .
مدتي هست كه با همسرم درگيري شديد پيدا كردم و به فكر طلاق هستيم و وكيل گرفتيم براي جدايي اقدام كرديم. يکی از دوستان پيشنهاد کرد که با يکی از اين آدمهايی که اصطلاحا سرکتاب می گرند صحبت کنم اين کار رو کردم البته فقط در حد صحبت با سه نفر مختلف. هر سه نفر گفتند مشکل شما جنی است که شما را اذيت می کند و حالتهاي عصبي ، دلهره ، نگراني و و در حال حاضر اختلاف شديدم با همسرم را علتش اون جن عنوان کردند که ممکن هست به بچه ما هم آسيبی بزنه .
هر کدوم از اون سه نفر توصيه هايی کردند , ختم ياسين تا 40 روز - آيه الکرسی شبی 14 مرتبه - سوره عبس شبی 41 بار, بعضی آيات سوره اعراف شبی 72 بار. بلند اذان گفتن در منزل- سوره توحيد شبی 14 بار- خواندن سوره جن همه اينکارها رو کردم فايده ای نداشت. به من گفتن اين جنی از شياطين هست و شديداد هم بد ذات هست و بايد از راههای ديگری وارد شويد مثل دعا, برگزاری جلسات احضار که ممکن هست در همان جلسه به من صدمه وارد کنند و بايد با حضور چند نفر اين اتفاق بيفتد..... واقعا مستاصلم و مشوش اين قضيه همه زندگی ,کار, بچه و شوهرم رو تحت تاثير قرار داده نمی دونم چيکار کنم اگر بتونيد راهنماييم کنيد واقعا تا آخر عمرم در نمازهام دعاتون می کنم ....
خدمتشون بفرماييد به شدت به واجبات در اول وقت و ترک گناه همه جانبه ممارست کنند و صلوات بسيار زياد بفرستن
حداقل روزي 1000 بار بعد ببينن که جد و اباد جن هم نمي تونه لطمه اي بهشون بزنه
سراغ سرکتاب باز کنها هم نرن که 99/999999٪ از اونها کلاه بردار محضند
سلام
همونطور که دوست بزرگوار جناب فقیر فرمودن سراغ سر کتاب به هیچ وجه نرید.خواندن آیه الکرسی مخصوصا پس از نمازهای یومیه هنگام خواب ودر هنگام احساس خطر تاثیر بسیار عجیبی دارد واز مجربات است.همچنین خواندن معوذتین وذکر شریف لا اله الا الله اثرات عجیبی دارد.
یکی از اساتید بزگوار میفرمودن زمانی که در حوزه علمیه ای در شهرستان مشغول تحصیل بودند جماعتی از اجنه قصد مزاحمت داشتند که با ذکر یا علی و لا اله الا الله مانع ایشان می شدند.
مرسی از راهنمایی شما اینکه با اذکار جنها نمی توانند مزاحمت ایجاد کنند کاملا صحیح . کمااینکه همان 12 سال پیش که احضار جن کرده بودیم من شنیده بود که جنها از مثلا دعای نادعلی می ترسند من در زمانی که احضار کرده بودیم دعای نادعلی را خواندم من به اتفاق 2 نفر از دوستان حاضر هر دو به نوعی حالت رعشه به ما دست داده بود گویی چیزی از انگشتان ما خارج می شد ( چه کارها که نکرده بودم..) اما الان من تمام سعیم در انجام واجبات است در اکثر مواقع تسبیحات حضرت زهرا را فراموش نمی کنم اما الان هر کاری می کنم فایده ای ندارد .. یکی از همین سه نفر می گفت اذکار و آیات قران برای مواقعی است که جن بخواهد کسی را اذیت کند صد در صد جواب می دهد اما در زمانی که انسان خود در های وجودیش را به روی اجنه باز می کند قضیه فرق می کند .. کاری که من چندین سال پیش کردم . من بازهم تمام تلاشم رو می کنم و همه امیدم به خداست . اما مثلا من واقعا آیه الکرسی را دوست دارم وقتی می خونم از ته فلبم احساس آرامش و ایمن بودن می کنم و لی وقتی یه همچین حملات و ترسهایی به من دست می دهد دیگر فایده ای ندارد
به نظر میاد بقیه مشکلاتی که برای شما پیش می آید ناشی از همان ترسی است که از آن واقعه به یاد دارید که علاوه بر مداومت بر اذکار عمومی باید به یک مشاور ویا روانشناس مجرب مراجعه تا اثرات آن واقعه را با روشهای مخصوص از ذهن شما پاک کند.درگیری با این افکار وحالات ممکن است باعث ایجاد مشکلاتی گردد که بهتر است هرچه زودتر درمان گردد.
يکي از روشهاي اجنه ايجاد القا است
اونها نمي تونن مستقيما اثر بذارن بلکه القا مي کنن
مثلا تو مي ترسي تو نمي توني تو از خدا دوري
و اينها همه توهم هستن نه واقعيت
با سلام و عرض ادب :Gol:
لاحول و لا قوة الا بالله
در روایات داریم که خداوند بنده مؤمن را به هر سو بگرداند برایش خیر است.
به نظرم بهتر است روی این مطلب تمرکز کنید و ترس و هراس از غیر خدا (جن) را از خود دور کنید. هر آنچه در اطراف خود می بینید، و صد البته وجود خودتان تجلیات حضرت حق هستند، و بی اذن خداوند برگی از درختی نمی افتد. بر خداوند توکل کنید، و از دید ضعف به مشکلی که برایتان پیش آمده ننگرید.
بهتر است از مسائلی که پیش می آید پند بگیریم، که همه اتفاقات وسایلی برای هدایت ما می باشند. :Sham:
قرائت قرآن (همراه با معنی آن) و نماز شب را توصیه می کنم. لحضات پیش از طلوع و پیش از غروب آفتاب، و ساعات پس از نیمه شب شرعی زمانهای خاصی هستند که عبادت در آنها (از جمله قرائت قرآن) تأثیرات خاصی بر روح انسان می گذارد.
برای حل مشکلات پیش آمده با همسرتان، توصیه می کنم با ایشان صحبت کرده مسئله را با او در میان بگذارید، و از او بخواهید که به شما فرصت دهد تا آزمون الهی را پشت سر بگذارید.
چه بسا خیر کثیری در این رویدادها باشد. انشاءالله
با آرزوی توفیق و سربلندی
یا حق
هدفتون از احضار جن چه بود؟
به این هدف رسیدید؟
استاد و راهنمای شما برای این کار که بود؟
چرا این کار را کنار گذاشتید؟
سلام
به نظر من اولین کاری که بهتره انجام بدید بنشینید و فکر کنید و ببینید چقدر از مشکلات زندگیتان که شما را با همسرتان دچار مشکل کرده به اعمال خودتان بستگی دارد و شما میتوانید آنها را حل کنید.پس از شناخت کامل سعی در برطرف کردن آنها کنید..
به یک راونپزشک هم مراجعه کنید تا هم از نظر فیزیکی شما را ویزیت کنند و هم روحی...
فکر میکنم با این کار بخش اعظمی از مشکلاتتان حل خواهد شد و چه بسی همه ی انها...انشاءالله...
سلامممممممم
دوست عزیر منم به شما پیشنهاد میکنم اصلا به خودت تلقین نکنی چون تلقین خیلی تاثیر داره خیلیییییی،من فک میکنم حرفای سرکتابها ودیگران رو اینکه جن رو شما تاثیر گذاشته به این تلقین ها کمک کرده
به یاد داشته باشید:لا حول و لا قوه الا بالله (هیچ قدرتی بالاتر از قدرت خدا نیست)این رو باور کن و بهش ایمان بیار،این ذکرو زیاد بگویید و به خدا توکل کنید
باز هم میگم تلقین منفی به خودتون نکنید(به قول دوست عزیزمون بشینید ببینید ریشه مشکلاتتون کجاست؟مطمئنا تو بیشترش خودتون مقصر بودید نه نیروی ماورایی)
درود دوست عزيز.
اميدوارم طعم خوشبختي رو بار ديگر بچشيد.آياني از كتاب مقدس در مورد نهي از اينگونه اعمال مينويسم:
«تفأل مزنید و شگون مکنید. به اصحاب اجنه توجه مکنید و از جادوگران پرسش منمائید تا خود را به ایشان نجس سازید. من یهوه خدای شما هستم.» (لاویان ۱۹:۲۶ و ۳۱)
اما در زمانی که انسان خود در های وجودیش را به روی اجنه باز می کند قضیه فرق می کند
سلام ، کسی که توانایی باز کردن دری را داشته باشه مطمئنا توانایی بستن آن را نیز خواهد داشت. انسان با کمک خدا می تواند از جنیان در امان باشد. چون بالاخره اجنه از خدا و روز معاد می ترسند.
[quote=maryam40;80456]سه چهار سالي است شديدا به خصوص براي صحبت در جمع مي ترسم دستهام و صدام مي لرزه ,تپش قلب می گیرم با اضطراب بسيار شديد , حالتهايی شبيه غش تا چند لحظه... به گونه ای سايرين تا حدودی متوجه تغيير حالت من می شوند. البته در تنهايي نمي ترسم يه وقتهايي عادي ترين چيزها يادم مي ره .
[/quote]
سلام مجدد ،ببخشید یادم رفت بگم که اینها که نوشتید دقیقا علائم یک اختلال روانی به نام هراس اجتماعی می باشد حتما باید با یک روانشناس و مشاور و یک روانپزشک صحبت کنید.
سلام و عرض ادب خدمت 40 maryam گرامی
توصیه خانم نیایش سبز را کاملا جدی بگیرید
مشاوره با یک روانپزشک مجرب و یک روانکاو بالینی را کاملا جدی بگیرید
از نظر من که کلا چنین ارتباط هایی کلا خرافات و غیر واقع است
به فرض محال اگر چنین چیزهایی باشد
همانطور که جناب فقیر فرمودند اکثر قریب به اتفاق چنین ارتباط هایی جز دغل و فریب نیست
باز هم توصیه میکنم اگر چنین توهماتی هنوز ادامه دارد به روانپزشک مراجعه کنید
و اگر لازم شد بستری در بیمارستان را رد نکنید
متشکرم
هراس اجتماعی (که گاهی اضطراب اجتماعی نیز خوانده میشود) به ترس شدید از قرار گرفتن در موقعیتهای اجتماعی اطلاق میشود. این ترس آنقدر شدید است که برخی افرادی که دچار هراس اجتماعی هستند را در صورت امکان از قرار گرفتن در این موقعیتها باز میدارد. و همانند سایر هراسها، این ترس متناسب با خطر واقعی که وجود دارد نیست. با وجودی که بسیاری از افراد از این که در برخی موقعیتهای اجتماعی خاص دستپاچه و شرمنده شوند میترسند امّا کنار آمدن با این وضعیت برای بعضیها بسیار مشکل است. افرادی که دچار هراس اجتماعی هستند معمولاً خطر شرمندگی و دستپاچهشدن را بیش از اندازه، و در همان حال، توانایی خود برای رویارویی با آن موقعیت را کمتر از حدّ برآورد میکنند.
غلبه بر افکار نگران کننده
افکار نگران کننده دارای کیفیت خاصی هستند. آنها معمولاً به شکل سوالی با این مضمون که «چه میشود اگر ........ » شروع میشوند و بیشتر منفی هستند تا مثبت. مثالهایی از اینگونه افکار چنین است: «چه میشود اگر هیچ آشنایی بر سر میز نباشد که کنارش بنشینم؟» و «چه میشود اگر در امتحان رد شوم؟». افکار نگران کننده معمولاً بدتر و بدتر میشوند تا جایی که فرد نه تنها فقط انتظار چیزهای بد را دارد بلکه در انتظار بدترین چیز ممکن است.
هنگامی که فردی با هراس اجتماعی به این فکر میکند که معلّم او را برای درس دادن احضار کند، به احتمال زیاد این سوالات از ذهنش میگذرد: «چه میشود اگر جواب اشتباه بدهم؟» یا «چه میشود اگر بچهها به جوابم بخندند؟» و یا افکاری مانند: «من نمیتوانم جواب دهم. خیلی سخت است. من قاطی خواهم کرد و جواب اشتباه خواهم داد» معمولاً صحبت کردن با خود، باعث بدتر شدن اضطراب میگردد و الگوهای اجتنابی فرد را تقویت میکند. اصلیترین پیامی که افراد در خلال این صحبتکردنهای با خود به خودشان میدهند این است که «خیلی ترسناک است» و «من نمیتوانم از عهدهاش برآیم.»
در این رابطه مهمترین کمکی که خودتان می توانید به خود داشته باشید تغییر دادن جهت تفکرات تان می باشد، کاری که دقیقاً روان درمانگر برای شما انجام می دهد؛ باور داشته باشید که این جمع ها آن قدرها که فکر می کنید مهم نیستند، شما قرار نیست بد یا اشتباه صحبت کنید بلکه صحبت های شما مناسب و تاثیر گذار خواهد بود و این که نهایتاً قرار نیست همه ی صحبت ها صحیح و درست باشند، گاهی همه ی ما ممکن است صحبت و یا رفتاری داشته باشیم که اشتباه باشد و این یک امر بسیار عادی می باشد و در صورت بروز این خطا هیچ اتفاق نگران کننده ای نیفتاده است.
از دیگر راه های درمان:
1- تکنیک های غلبه بر اضطراب: شـامـل ریـلـکس کـردن عـضـلات، تـنـفس عـمیق و آهستـه، مدیتیشن و تصویر سازی ذهنی می باشد. ( آرامش دادن عضلات قبلاً در یکی از تاپیک ها توضیح داده شده اگر لازم شد بفرمایید تا مجدداً بیان گردد)
2- آموزش مهارتهای اجتماعی: الگو سازی رفتار های مناسب،پس از آن تمرین آنها در فعالیتهای واقعی زندگی.
3- در معرض عامل هراس آور قرار دادن: فرد را به مرور با عامل وحشت زا روبرو کرده و ترس وی را این گونه کاهش می دهند.
4- دارو: آرام بخشها، داروهای ضد افسردگی و سرکوب کننده سرتونین.
5- مشارکت در فعالیتهایی که اعتماد بنـفس و حـس امـنـیـت فـرد را افـزایش می دهد.
6- به چالش طلبیدن افکار نامعقول و مثبت اندیشی که در بالا توضیح داده شد.
در راه کارهای ذکر شده اگر چه برخی از موارد باید زیر نظر مشاور و روانشناس انجام گیرد اما برخی از آنان را خودتان به راحتی می توانید انجام دهید حداقل تمرین کنید و اطمینان داشته باشید که مهمترین اصل در درمان نیز همین است این که خودتان بخواهید بر این حالت غلبه کنید و در این راه تلاش خود را به کار گیرید پس در قدم اول سعی کنید همان گونه که در بالا توضیح داده شده بر افکار منفی خود غلبه نمایید، در قدم دوم حضور و فعالیت اجتماعی خود را افزایش دهید به خصوص در مکان هایی که به شما نوعی احساس اعتماد به نفس القا می کند و نهایتاً سعی کنید در جمع بیشتر صحبت کنید، اظهار نظر کنید، عقاید خود را بیان کنید و خلاصه حتی اگر در حد چند کلمه نیز می باشد باید آن را بیان کنید.
-----------------
http://www.ravanyar.com/childPsychology/User/Articles/social-phobia.asp
http://www.mardoman.net/life/socialfear/
ضمن عرض سلامت و بهبودي براي اين دوست عزيز، توجه دوستان را به يک مغلطه که اتفاقي! يا سهواً!!! در بيانات ايشان موجود است جلب مينمايم.
در فرمايشات ايشان و ساير دوستان گويي که وجود خارجي جن و اجنه و احضار روح و ... ساير خرافات و مطالب بي پايه و اساس مشابه، امري پذيرفته شده است و مشکلي در باب صحت و سقم آن وجود ندارد!!! و تنها مشکل موجود بدرفتاري آن جن بدذات است! ايشان چنان از مکالمه با جن سخن ميگويند که گويي کمترين شکي در اعتقاد به وجود آن جن نميتوان داشت! در ضمن خواندن حکايت ايشان به نوعي غير مستقيم ! خواننده را از تحقيق و تفحص و تفکر در اين امور! برحذر ميدارد!(يعني به زبان خوش! بپذيريد که اين چيزا واقعيت هست و بترسيد از روزي که فکر کنيد در باب آن!!!)
لذا اگر اينها که نوشته اند به قصد مغلطه فوق است که ....هيچ!
ولي اگر واقعا اينگونه فکر ميکنند ، ضمن تحسين ايشان که اين مطلب را مطرح کرده اند به نظرم ، بهتر است نشاني تماس يکي از نزديکانشان را هم بفرمايند که اهالي سايت ضمن تماس با آن فرد لزوم معالجه شان را يادآور شوند. متاسفانه با اين درجه از وضعيت رواني شايد خودشان قادر به مراجعه به پزشک نباشد.
این ذکر هم امتحان کنید آرام و با تفکر
یا الله و یا رحمن و یا رحیم
و همچنین توسل کنید به آقا ابوالفضل العباس.(توسل کنیدا !!! محترمانه ولی سمج ول نکنید.من خودم حاجت گرفتم)
درسته که ایشان بی دست اند ولی دست کسی را رد نمی کنند.
اگه امکانش هست یه کربلا بروید
صلی الله علیک یا اباعبدلله
میتونید برید حرم امام رضا اونجا از امام رضا بخواین کمکتون کنه . در ضمن خوندن ایه الکرسی فقط زبونی فایده نداره باید از ته قلبتون و با تمتم وجودتون بخونیدش تا به روحتون هم اثر بذاره
[indent]
[/indent]به كوشش نرويد گل از شاخ بيد
نه زنگي به گرمابه گردد سپيد
كه حاصل كند خوبروئي به زور؟
به سرما كه بينا كند چشم كور؟
چو رد مينگردد خدنگ قضا
سپر نيست مر بنده را جز رضا
و در خاتمه سفارش ميكنيم مراقب اعمال و رفتار خود باشيد تا بار ديگر گرفتار نشويد كه فرمودهاند: "لا يلسع العاقل من حجر مرّتين"(1) عاقل از يك سوراخ دوبار گزيده نميشود ضمناً اگر بتوانيد كتاب "معجزه اراده" انجمن اولياء و مربيان را تهيه و مطالعه نماييد بسيار سودمند خواهد بود. در باره طلاق گفته بودید که ..... به نظر من اصلا به مشکلتان کمک نمی کند بلکه در کنار همسر بودن است که به شما کمک میکند .واگر بتوانید رابطه بهتری با همسرتان داشته باشید اثر مثبت آنرا در خود خواهید دید.ودر باره سوئ ظنی حالتهای شبیه غش تا چند لحظه فراموشی خوابهای وحشتناک چیز هائی است که با توجه به مطالب بالاوگذراندن دوران درمان انشا الله رفع می شود و در پایان ملتمس دعا هستیم.