اشعار من

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اشعار من

باسلام.خدمت دوستان عزیز
از اونجایی که بنده هرازگاهی شعر و ترانه میگم دوست داشتم اونها رو هم بزارم و بچهای انجمن هم استفاده ببرن
(در وصف نماز)
خالق هستی
توکه هرشب آغوشتو باز میکنی
منو با پر فرشتهات ناز میکنی
روبه قبله ی توام با دست باز
روبه آسمون تو دست به نیاز
روبه قبله تو سر سپرده ام
راز و نیازامو فقط به تو میگم
حاجتامو همش از تو من میخوام
تو با هر حوصله ای که داری
براشون یه وقتی حاجت داری
من با اون چشمای خیس پر نیاز
روبه تو می ایستم و دستای باز
تو همه احساس منو میفهمی
همه حرفای نگفته دلم
همه گریه هایی که ناله و غم
به تو میگم و محرم راز منی
از تو میخواهم مرا یاری کنی
توبه هامو بشنوی ،کاری کنی
دری از پنجره ی روشنیت
رو به من باز کنو گرمای تنت
و به زیبایی آن غروب غم
و قسم به همه وسعت تاریکی شب
به تن پر نیاز بنده ات
که همه انتظار اون فقط شبه
و امید اون فقط با تو بودنه
چی میشد یه شب تو خواب من بیای
مثه اون فرشته ایی که ناجی همس
دستامو بگیری و بگی نترس

خدا
همیشه وقت غروبا آسمون دلش میگیره و
شب لباسشو تن میکنه ،تاریکی جون میگیره
سکوت وحشی شبو دنیای کوچیک منه
مهتاب بی نور منو سکوت وحشی شبه
ستاره ها خاموش میشن وقتی نوری ندارن
دنیا چه تاریکه خدا ، وقتی تورو ندارم
رفیق من تنهایمه شبای بی تو بودن
ستاره ها داد میزنن، دیگه نوری ندارن
فانوس راه من شدی حیف که تو رو شکستم
روشنی راه من بودی ، دیگه تورو ندارم
حالا یه دنیا فاصله بین من و تو میمونه
ازینجا تا کهکشونا فاصله بین من و تو
قسم به تک تک ستارها پشیمونم ای خدا
هر لحظه بی تو بودن ، مرگ و سکوت منه
وحشت تنهایی شب ، سکوت مطلق منه
گونه های خیس من، تورو فریاد میزنه
شبای تاریکم دلم رفیق روز و شبمه
کابوس من تنهاییمه تنهایی سخته نمیشه
ثانیه های تکراری شونه به شونه بامنه
سرنوشت من تنهاییه انگار که تقدیر همینه


[=georgia]با عرض سلام و دلتنگی خدمت شما دوستان عزیز و بازدید کنندگان محترم .. التماس [=georgia]دعا دارم ...

صلا زدند که برگ صبوح ساز کنید
به ساز مرغ سحر ترک خواب ناز کنید
می‌خمار شکن می‌دهند کز سرها
خمار چون شکن زلف یار باز کنید
سرود بدرقه‌ی کاروان شب خوانید
در ای قافله‌ی صبح پیشواز کنید
به ساز زهره، سماوات می‌دهد پیغام
که گوش دل به مناجات اهل راز کنید
وضو به چشمه‌ی صهبای صبحدم سازید
به سوی قبله‌ی میخوارگان نماز کنید
چو بلبلان بهاری به اهتزاز نسیم
هوای شور و نوایی به سوز و ساز کنید
یگانه راز و نیاز قبول اهل دل است
دو گانه‌ای که به درگاه بی‌نیاز کنید
سر نیاز فرود آورید و نذر قبول
به زیر قبه‌ی این بارگاه ناز کنید
نگین خاتم جم در نماز می‌بخشند
نظر به حلقه‌ی رندان پاکباز کنید
یگانه راز عروج مقام قرب اینست
که از گروه عزازیل احتزاز کنید
به زلف یار اگر دست یافت آه سحر
بسا که پرچم عزت به اهتزاز کنید
یکی است نغمه اگر زخمه‌ها به زیر و بم است
به پرده‌های حقیقت رهِ مجاز کنید