جمع بندی افرادی رو دیدم که فال قهوه می گیرن و همیشه درست در میادچطوریه؟
تبهای اولیه
من خیلی جاها افرادی رو دیدم که فال قهوه می گیرن وبرای من جالب اینه که همیشه درست در میاد پس چه جوریه که میگن درست نیست پیش اینجور افراد رفت واقعا تاثیر بدی درزندگی میذاره من هنوز برای این مساله قانع نشدم
سوال:
من خیلی جاها افرادی رو دیدم که فال قهوه می گیرن وبرای من جالب اینه که همیشه درست در میاد
پاسخ:
بسمه تعالی
این پاسخ را بنده در سایت پرسمان دانشجویی دیده بودم و فکر می کنم پاسخ مطلوبی باشد:
اين گونه امور پايه واساسی ندارد.دكتر جغتايي، جامعهشناس، ميگويد: « فال و فالگيري نتيجه اعتقادات خرافي است و افراد داراي اعتقادات خرافي بيشتر به اين فرهنگ روي ميآورند. هر چند اين موضوع در فرهنگ گذشتگان بيشتر قابل مشاهده است بهطوري كه اين فرهنگ در افراد قبيلهنشين آفريقايي بيشتر از ساير جوامع دنيا مشهود است».
اين جامعهشناس ادامه ميدهد: «فرهنگ و باورهاي مردم در كاركردهاي مغزي آنان تاثير ميگذارد و باورهاي آنان تبديل به نوعي رفتار ميشود. محيط نيز يكي از عواملي است كه باعث به وجود آمدن رفتار خاصي ميشود.
بهطور معمول زنان احساسيتر از مردان هستند و بيشتر به مسائل شهودي علاقه نشان ميدهند درحالي كه مردان بيشتر منطقي و خشن هستند و اين موضوع خود به كاركردهاي دو نيمكره مغز بستگي دارد.
چون زنان بيشتر از نيمكره راست مغز خود استفاده ميكنند، احساسيتر هستند و به همين دليل هم بيشتر به مسائلي روي ميآورند كه با منطق، توجيهپذير نيست، اما مردان بيشتر از نيمكره چپ مغز استفاده ميكنند.»
دكتر قرائيمقدم، استاد دانشگاه و جامعهشناس، نيز عوامل اجتماعي را در روي آوردن افراد به خرافات موثر ميداند و ميگويد: وقتي كه افراد جامعه توانايي برآورده كردن نيازها و خواستههايشان را از لحاظ فكري،اقتصادي و اجتماعي و يا خواستههاي قلبي خود از قبيل ازدواج، طلاق و... را ندارند به خرافات و فال و فالگيري روي ميآورند. او اضافه ميكند: «در مشرق زمين و در كشورهاي فقير كه افراد نميتوانند به اميال و خواستههاي خود در حالت واقعي برسند و
از سوي ديگر مسوولان نيز توانايي برآورده كردن خواستههاي مردم را ندارند، گرايش به خرافات، فال و فالگيري بيشتر ميشود و هر چقدر مردم از طبقات پايينتر اجتماع و فقيرتر باشند بيشتر به رمل و اسطرلاب و... روي ميآورند.
البته فال گرفتن از يك جنبه مثبت است چون مدتي هر چند محدود، به افراد نوعي اميد و رضايت خاطر ميدهد اما جنبه منفي آن هم اين است كه افراد را به خرافه و خرافهپرستي بيشتر و پذيرش اين موضوع كه انسان موجودي منفعل و بلااراده است و در زندگي واقعي خود نقش چنداني ندارد، سوق ميدهد».
اين جامعهشناس تاكيد ميكند: «خرافات البته متاثر از فرهنگ ما نيز هست و باورهاي سنتي ما،خرافه پرستي را توجيه ميكند كما اينكه از گذشته دور شاهد اعتقاد ايرانيان به نيرويي مرموز به نام انا هستيم كه معتقد بودند در برخي درختان، جانوران و اشيا وجود دارد و ميتواند باعث نجات افراد و يا برآورده شدن حاجاتشان شود.
رواج خرافهگرايي كه متاسفانه برخي عناصر فرهنگي نيز آن را تائيد ميكنند براي جامعه مضر است و مردم را از واقعيات زندگي دور ميكند و باعث ميشود آنان براي حل مشكلات به رويا و توهم روي بياورند. در اين جامعه كارايي افراد كاهش پيدا ميكند و نيروي انساني به هدر ميرود و در مجموع جامعه از حركت و پويايي باز ميماند».
به اعتقاد دكتر امانالله قرائيمقدم يكي از مهمترين عوامل تاثيرگذار بعد از روانشناختي آن است كه بسياري از افرادي كه به فالگير يا دعانويس مراجعه ميكنند به دنبال يك كورسوي اميد و آرامش روحي و رواني براي آن مقطع هستند. اين استاد دانشگاه ادامه ميدهد: اين موج دعانويسي و فالگيري ازشمال به جنوب شهر فرق ميكند،گرايشات درشمال شهر به علت بافت فرهنگي بيشتر به سمت فال وفالگيري و در جنوب به سمت دعانويسي افزايش مييابد كه مساله تنها گرايش به خرافه را در جوامع نشان ميدهد.
وي بر اين باور است: بيشتر افرادي كه در جنوبشهر به دعا نويس مراجعه ميكنند در پي حل مشكلات و معضلات اقتصادي خود و يا به دنبال بخت و شناس خود در ميان دعا هستند. قرائي مقدم اضافه ميكند:
اين افراد در پي محروميتها، سردرگمي و نابسامانيهاي موجود در زندگيشان (حال به هر علتي) مسير متوسل شدن به خرافه را راه نجاتي براي خود ميدانند. وي مهمترين علل رواج اين نوع خرافه در جامعه را افزايش احساس ناامني و پنهانكاري خصوصيات فردي و روابط اجتماعي ميداند.
لازم به ياد آوري است که دعا ودر خواست از خداوند وراز ونياز به درگاه خداوند,با مراجعه به دعا نويساني که بعضي نوشته هاي مجعول را وسيله در آمدخود قرار داده اند ,متفاوت است دعا کردن واسطه نمي خواهد بلکه مي توان در هر زمان ومکان ودر هر شرائطي با خداوند عالم سخن گفت ودرد دل نمود.مقصود نفي کساني که درو دکان براي خود درست کرده اند.