اقسام وحی؟
تبهای اولیه
قرآن می فرماید:مابه زنبور عسل وحی کردیم. منظور از این وحی چیست؟
کارشناس بحث : کوثر قرآن
قرآن می فرماید:مابه زنبور عسل وحی کردیم. منظور از این وحی چیست؟
کارشناس بحث : کوثر قرآن
با كسب اجازه از محضر كارشناس محترم نكاتي در اين موضوع خدمتتان تقديم ميگردد
[معنا و موارد استعمال كلمه" وحى"]
" وَ أَوْحى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً ... لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ" كلمه" وحى" بطورى كه راغب گفته: به معناى اشاره سريع است، كه البته همواره از جنس كلام و از باب رمزگويى و يا به صورت صوت و مجرد از تركيب و يا به اشاره و امثال آن است «1».
و از موارد استعمالش بدست مىآيد كه از باب القاى معنا به نحو پوشيده از اغيار است، پس الهام به معناى القاى معنا در فهم حيوان از طريق غريزه هم از وحى است، هم چنان كه ورود معنا در نفس انسان از طريق رؤيا و همچنين از طريق وسوسه و يا اشاره، همه از وحى است، در كلام خداى تعالى هم در همه اين معانى استعمال شده يك جا در القاء در فهم حيوان از راه غريزه استعمال كرده و فرموده:" وَ أَوْحى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ" و در القاء از باب رؤيا استعمال كرده و فرموده:" وَ أَوْحَيْنا إِلى أُمِّ مُوسى" «2» و در وسوسه استعمال كرده فرموده:" إِنَّ الشَّياطِينَ لَيُوحُونَ إِلى أَوْلِيائِهِمْ" «3» و در القاء از باب اشاره استعمال كرده و فرموده:" فَأَوْحى إِلَيْهِمْ أَنْ سَبِّحُوا بُكْرَةً وَ عَشِيًّا" «4».
قسم ديگرى از وحى الهى با تكلم با انبياء و رسل است هم چنان كه فرموده" وَ ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْياً" «5» چيزى كه هست ادب دينى چنين رسم كرده كه وحى جز به كلامى كه بر انبياء و رسل القاء مىشود اطلاق نگردد.
[ايحائات و الهامات خداى سبحان به زنبور عسل]
پس معناى اينكه فرمود:" وَ أَوْحى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ" اين است كه خداوند به زنبور عسل از راه غريزهاى كه در بنيه او قرار داده الهام كرده، و داستان زنبور عسل و نظامى كه در حيات اجتماعى خود و سيره و طبيعتش دارد امرى است عجيب و حيرتآور، و شايد همين نظام عجيبش باعث شده كه خطاب از مشركين را به خطاب مخصوص رسول خدا (ص) برگرداند و بفرمايد" وَ أَوْحى رَبُّكَ- و وحى كرد پروردگار تو".
[چند روايت در تطبيق آيه:" وَ أَوْحى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ ..." بر پيامبر و اهل بيت او عليهم السلام]
و در تفسير قمى به سند خود از على بن مغيره از امام صادق (ع) روايت كرده كه در تفسير جمله" وَ أَوْحى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ" فرموده مقصود از نحل، مائيم كه خدا بدان وحى نموده، و معناى" أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً" امر به ما است كه از عرب براى خود شيعه بگيريم، و" من الشجر" مىگويد از عجم نيز بگيريم، و" وَ مِمَّا يَعْرِشُونَ" مىگويد از بردگان هم بگيريم، و مقصود از شرابى كه از شكم زنبور بيرون مىآيد و داراى الوان مختلفى است، علمى است كه از ما بسوى شما ترشح مىشود «4».
مؤلف: و در اين معنا روايات ديگرى نيز هست، و اين از باب تطبيق به مصداق كلى است، شاهدش هم اين است كه در بعضى از اين روايات، زنبور بر رسول خدا (ص)، و جبال بر قريش، و شجر بر عرب، و" مِمَّا يَعْرِشُونَ" به غير عرب (موالى)، و آنچه از شكم زنبور بيرون مىآيد به علم تطبيق شده «5».
*****************************************
(1) مفردات راغب، ماده" وحى". [.....]
(2) و وحى كرديم (در خواب) به مادر موسى. سوره قصص، آيه 7.
(3) آگاه باش كه شيطانها به دوستان خود وحى (وسوسه) مىكنند. سوره انعام، آيه 121.
(4) پس وحى (اشاره) كرد بسوى آنان، اينكه تسبيح كنيد بامداد و شامگاه. سوره مريم، آيه 11.
(5) و نمىباشد مر بشرى را اينكه تكلم كند با او خداوند مگر با وحى. سوره شورى، آيه 51.
(6) تفسير قمى، ج 1، ص 387. [.....]
(7) تفسير عياشى، ج 2، ص 264، ح 44.
_______________________
ترجمه الميزان، ج12، ص: 424و 447
ادامه ...
پروردگارت به زنبور عسل وحى فرستاد!
در اينجا لحن قرآن به طرز شگفتانگيزى تغيير مىيابد و در عين ادامه دادن بحثهاى پيشين در زمينه نعمتهاى مختلف الهى و بيان اسرار آفرينش سخن از" زنبور عسل" (نحل) و سپس خود عسل به ميان مىآورد، اما در شكل يك ماموريت الهى و الهام مرموز كه نام وحى بر آن گذارده شده است، نخست مىگويد:
" پروردگار تو به زنبور عسل، وحى كرد كه خانههايى از كوهها و درختان و داربستهايى كه مردم مىسازند انتخاب كن" (وَ أَوْحى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا يَعْرِشُونَ ).
[نكتهها:]
[1- كلمه وحى و معانى مختلف آن]
در اين آيه به چند تعبير برخورد مىكنيم كه همه درخور دقت است:
1- كلمه وحى در اصل چنان كه راغب در مفردات مىگويد: به معنى اشاره سريع است سپس به معنى القا كردن مخفيانه سخنى آمده است، ولى در قرآن مجيد وحى در معانى مختلفى به كار رفته، كه همه بازگشت به همان معنى اصلى مىكند:
از آن جمله وحى نبوت است كه در قرآن، فراوان از آن ياد شده است، در آيه 51 سوره شورى مىخوانيم: وَ ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْياً ... " خداوند با هيچ انسانى جز از طريق وحى سخن نمىگويد ..."
و نيز وحى به معنى الهام است، خواه الهام خود آگاه باشد (در مورد انسانها) مانند وَ أَوْحَيْنا إِلى أُمِّ مُوسى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ (قصص- 7):" ما به مادر موسى الهام كرديم كه نوزادت را شير ده و هر گاه از دستيابى دشمنان بر او ترسيدى او را به آغوش امواج دريا بسپار" و خواه به صورت ناآگاه و الهام غريزى باشد، چنان كه در مورد زنبور عسل در آيات فوق خوانديم، زيرا مسلم است، وحى در اينجا همان فرمان غريزه و انگيزههاى ناخودآگاهى است كه خداوند در جانداران مختلف آفريده است.
و نيز وحى به معنى اشاره است چنان كه در داستان ذكريا مىخوانيم فَأَوْحى إِلَيْهِمْ أَنْ سَبِّحُوا بُكْرَةً وَ عَشِيًّا" ذكريا به مردم با اشاره گفت صبح و شام، تسبيح خدا گوئيد" (مريم- 11).
و نيز به معنى رساندن مخفيانه پيام و خبر آمده است، چنان كه در آيه 112 سوره انعام مىخوانيم يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً:" شياطين انسانى و غير انسانى مطالب فريبنده و گمراه كننده را بطور مرموز به يكديگر مىرسانند".
2- آيا الهام غريزى مخصوص زنبوران عسل است؟
در اينجا اين سؤال پيش مىآيد كه غرائز و يا الهام غريزى منحصر به زنبوران عسل نيست و در همه حيوانات وجود دارد، چرا تنها در اينجا اين تعبير آمده است؟
اما با توجه به يك نكته پاسخ اين سؤال روشن مىشود و آن اينكه: امروز كه زندگى زنبوران عسل دقيقا از طرف دانشمندان مورد بررسى عميق قرار گرفته ثابت شده است كه اين حشره شگفتانگيز آن چنان تمدن و زندگى اجتماعى شگفتانگيزى دارد كه از جهات زيادى بر تمدن انسان و زندگى اجتماعى او پيشى گرفته است.
البته كمى از زندگى شگرفش در گذشته روشن بوده، ولى هرگز مثل امروز ابعاد مختلف آن كه هر يك از ديگرى عجيبتر است شناخته نشده بود، قرآن به طرز اعجاز آميزى با كلمه" وحى" به اين موضوع اشاره كرده است، تا اين واقعيت را روشن سازد كه زندگى زنبوران عسل را هرگز نبايد با انعام و چهار پايان و مانند آنها مقايسه كرد، و شايد همين انگيزهاى شود كه به درون جهان اسرار آميز اين حشره عجيب گام بگذاريم و به عظمت و قدرت آفريدگارش آشنا شويم، و اين است رمز دگرگون شدن لحن كلام در اين آيه نسبت به آيات گذشته.
________________
تفسير نمونه، ج11، ص: 298
تمام
سوره ی نحل آیه ی 68 و69
وَاوحَی رَبُکَ الَی النحل ِ ان اتخِذِی من الجبال ِ بُیُوتا و مِنَ الشَجَر ِ ومما یعرشون ثم کُلِی مِن کُلّ ِ الثَّمراتِ فاسلُکِی
سُبُلَ ربّکِ ذُلُلًا یخرُج مِن بُطونِها شرابٌ مختلِف الوانُه فیه شِفاء للناس انّ فی ذلک لَأیَة لقوم یتفکرون
پس معناى اينكه فرمود:" وَ أَوْحى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ" اين است كه خداوند به زنبور عسل از راه غريزهاى كه در بنيه او قرار داده الهام كرده، و داستان زنبور عسل و نظامى كه در حيات اجتماعى خود و سيره و طبيعتش دارد امرى است عجيب و حيرتآور، و شايد همين نظام عجيبش باعث شده كه خطاب از مشركين را به خطاب مخصوص رسول خدا (ص) برگرداند و بفرمايد" وَ أَوْحى رَبُّكَ- و وحى كرد پروردگار تو"
به نقل از تفسير شريف الميزان
اقسام وحی : 1- وحی غریزی و طیعی و تکوینی مثال : زنیور عسل
2- و حی به مومنین و غیر پیامبران مثال : وحی به مادر حضرت موسی ع ( یوکابد )
3- وحی به پیامبران ع
4- حضرت فاطمه زهرا س و امامان معصوم ع (الف - با فرشته ها هم سخن بوده
ب - یا توسط روح القدس به مسائل غیبی به خواست خدا آگاه می شده و میشوند )
مرد الف مثل :هم سخن شدن فرشته ای با حضرت فاطمه زهرا و نوشته شدن کتاب
صحیفه حضرت زهرا س / مورد ب مثل : حضرت صاحب الزمان عج که بوسیله روح القدس
از اخبار غیبی مطلع می شوند به خواست خدا