امام علي (عليه السلام) و قرآن كريم
تبهای اولیه
سلام علیکم
عزیران متنی در ده قسمت تقدیم شما می شود، بر اساس معرفی که حضرت از نقش خود در رابطه با قرآن نموده اند تنظیم شده است.
تمامی جملات حضرت با کلمه «أنا» آغاز می گردد. منبع هر روایت بصورت اختصاری در جلوی آنها نوشته شده است. در پایان نوشتار این منابع بصورت تفصیلی آمده است.
امام علي (عليه السلام) و قرآن كريم
من كلام گوياي خداوند[1] و اصل كتاب او[2] در ميان مردمانم؛ كتابي كه هيچ شكي در آن نيست[3].
*****
[1] أَنَا كَلِمَةُ اللهِ النّاطِقَةِ فِي خَلْقِهِ (مش)
[2] أَنَا أُمُّ الْكِتَابِ (لز)
[3] أَنَا ذَلِكَ الْكِتَابُ الَّذِي لا رَيْبَ فِيه (مش)
[FONT=Times New Roman]1) امام (عليه السلام) تجسم قرآن (بخش اول)
من ستاره ي بلند قرآن[1] و فرقان[2]، كه خود قرآن[3] و فرقانم[4]. لذا بسيار فرقان را تلاوت ميكنم[5]. من جمع كننده ي[6] و حفظ كننده[7] و موجب امنيّت آن[8] (از جمله سوره يس[9] و احزاب[10]) و همه آيات الهي[11] و كلمات خداوند در ديگر الواح (فرود آمده از آسمان) هستم[12]. و لذاست كه سوره ي تنزيل (زمر) را من بر اهل مكه خوانده ام[13]. زيرا كه اين شهر را من فتح نمودم[14].
*****
[1] أَنَا مِرِّيخُ الْقُرآنِ (لز)
[2] أَنَا مِرِّيخُ الْفُرْقَانِ (لز)
[3] أنا ق وَ الْقُرآنِ الْمَجِيدُ (فض)
[4] أَنَا الْفُرْقَانُ (لز)
[5] أَنَا مُكَرِّرُ الْفُرْقَان (لز)
[6] أَنَا جَامِعُ الْقُرْآنِ (نف)
حضرت بعد از ارتحال پيامبر، مشغول جمع آوری قرآن شد. قرآن قبلا در برگ درختان، تكه چوبها و پوستها و كاغذها نوشته شده بود. حضرت، هم، آیات الهی را در یکجا جمع مینمود و هم تأويل و ناسخ و منسوخ آن را، محكم و متشابهش را، و وعدههاى خوب و ترسانندهاش را، و ظاهر و باطنش را کنار آیات مینوشت. جمع آوری قرآن که تمام شد، حضرت کاغذهایی را که قرآن را بر آن نوشته بود در
پارچهای گذاشت و آن را مهر كرد. سپس به مسجد آمد. دید مردم اطراف ابوبکر را گرفته اند. حضرت با بلندترين صدايش فرمود:
«اى مردم! من از زمانى كه پيامبر از دنيا رفته همچنان مشغول به غسل و تجهيز و كفن و حنوط و دفن آن حضرت بودم، سپس به قرآن مشغول شدم تا همه آن را در اين پارچه جمع نمودم. خداوند تبارك و تعالى آيهاى بر پيامبر نازل نكرده مگر آنكه جمع نموده و نوشتهام، و آيهاى از آن نيست مگر آنكه براى پيامبر خواندهام و تأويل و تنزل آن و ظاهر و باطن و عام و خاص و ناسخ و منسوخ آن را به من آموخته است. و آن اين است!» سپس فرمود:
«براى آنكه فردا نگوئيد: "ما از اين مطلب بىخبر بوديم!" و بدين جهت كه روز قيامت نگوئيد: "من شما را به يارى خويش دعوت نكردم و حق خود را برايتان يادآور نشدم، و شما را به كتاب خدا از ابتدا تا انتهايش دعوت نكردم"» عمر گفت:
«قرآنى كه همراه خود داريم ما را از آنچه بدان دعوت مىكنى بىنياز مىنمايد!» على اين را كه شنيد از مسجد خارج شد و به طرف خانه اش حركت نمود. (اسرار آل محمد عليهم السلام: 222)
[FONT="][7] أَنَا حَافِظُ الْقُرْآنِ (نف)
[FONT="][8] أَنَا مَأْمُونُ السُّوَرِ (لز)
[9] أَنَا أَمَانَةُ يس (لز)
[FONT="][10] أَنَا أمَانُ «أمَانَةُ» الأحْزَابِ (لز)
[11] أَنَا حَافِظُ الْكَلَمَاتِ (نف)
اشاره دارد به آيه: قُلْ لَوْ كانَ الْبَحْرُ مِداداً لِكَلِماتِ رَبِّي لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ كَلِماتُ رَبِّي وَ لَوْ جِئْنا بِمِثْلِهِ مَدَداً (كهف: 109) ترجمه: بگو: “ اگر (بر فرض) دريا [ها] براى (نوشتن آفريدهها و) كلمات پروردگارم مركّب شود، حتماً دريا [ها] پايان مىگيرد، پيش از آنكه (آفريدهها و) كلمات پروردگارم پايان يابد؛ و اگر چه همانند آن (درياها) را به مدد (آنها) آوريم. “
و به همين مضمون سورهي لقمان آيهي 27.
[FONT="][12] أَنَا حَفِيظُ الألْوَاحِ (لز)
منظور از الواح، تورات است كه در سورهي اعراف آيات 145، 150 و 154 به آن اشاره شده است.
[13] أَنَا حَامِلُ سُورَةِ التَّنْزِيلِ إلَى أهْلِ مَكَّةِ بِأمْرِ اللهِ تَعَالَى (فض)
[14] أَنَا صَاحِبُ فَتْحِ مَكَّةَ (فض)
[FONT=Times New Roman]1) امام (عليه السلام) تجسم قرآن (بخش دوم)
[FONT=Times New Roman]من همه ي اسماء نيكوي خداوند[1]، بلند مرتبه ترين مَثَل[2] و بزرگترين نشانه ي حضرت حقّم[3]. بر اين اساس من:
[FONT=Times New Roman]الف) هر سوره اي هستم كه قاري آن را تلاوت ميكند[4] (از آن جمله سبأ و واقعه[5]).
[FONT=Times New Roman]ب) من سوره هاي مفصَّل قرآن[6]: (مانند) بقره[7] با همه فصول آن[8] و انعام[9] و (سوره هاي كوچك مثل) حمد[10] (مثاني[11])، واقعه[12]، عاديات و قارعه ام[13].
[FONT=Times New Roman]ج) من آيات مربوط به بني اسرائيلم[14].
[FONT=Times New Roman] ج) من حروف مقطّعه قرآنم[15]. حروفي مثل: الم[16]، صاد[17]، حم[18] (حاء و ميم آن[19]) ن[20]، كهيعص[21]، ق[22]. [FONT=Times New Roman]
****
[FONT=Times New Roman][1] أَنَا أَسْمَاءُ اللَّهِ الْحُسْنَى وَ أَمْثَالُهُ الْعُلْيَا وَ آيَاتُهُ الْكُبْرَى (بح)
[FONT=Times New Roman]امام صادق (عليهالسلام) در ذيل آيه: وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى فَادْعُوهُ بِها (اعراف: 180) ميفرمايند:
[FONT=Times New Roman]«نَحْنُ وَ اللَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى الَّتِي لَا يَقْبَلُ اللَّهُ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِمَعْرِفَتِنَا. بخدا سوگند ما هستيم اسماء نيكوي خداوند، اسمهايي كه خداوند از بندگانش عملي را جز با معرفت ما قبول نميكند.» (كافي: 144/1)
[FONT=Times New Roman][FONT="][2] أَنَا الْمَثَلُ الْأَعْلَى (ام)
[FONT=Times New Roman]اشاره دارد به آيه: لِلَّذينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ مَثَلُ السَّوْءِ وَ لِلَّهِ الْمَثَلُ الْأَعْلى (نحل: 60) ترجمه: مثال بد، براى كسانى است كه به آخرت ايمان نمىآورند، و مثال والاتر فقط از آنِ خداست؛ و او شكستناپذيرِ فرزانه است.
[FONT=Times New Roman]«مَثَل» به معناي نمونهاي است كه ميتواند بخوبي و روشني مفهوم كلي را توضيح دهد. امام علي (عليهالسلام) بهترين نمونهاي است كه گفتار و رفتار خود ذات خداوند و همه اسماء او را توضيح ميدهد.
[FONT=Times New Roman][FONT="][3] أَنَا الْآيَةُ الْكُبْرَى (ام)
[FONT=Times New Roman][4] أَنَا السُّورَةُ لِمَنْ تَلاهَا (لز)
[FONT=Times New Roman][FONT="][5] أَنَا مَتْلُوُّ سَبَأٍ وَ الْوَاقِعَةِ (لز)
[FONT=Times New Roman][FONT="][6] أَنَا حَاوِي الْمُفَصَّلاتِ (لز)
[FONT=Times New Roman][7] أَنَا سُورَةُ الْبَقَرَةِ (لز)
[FONT=Times New Roman][FONT="][8] أَنَا فُصُولُ الْبَقَرَةِ (لز)
[FONT=Times New Roman][FONT="][9] أَنَا جُمْلَةُ الأنْعَامِ (لز)
[FONT=Times New Roman]«جملة» به معناي جملگي و تمامي است.
[FONT=Times New Roman][FONT="][10] أَنَا سُورَةُ الْحَمْدِ (مش)
[FONT=Times New Roman][11] أَنَا الْمَثَانِي وَ الْقُرْآنِ الْحَكِيمِ (فض)
[FONT=Times New Roman][12] أَنَا سُورَةُ الْوَاقِعَةُ (لز)
[FONT=Times New Roman][13] أَنَا الْعَادِيَاتُ وَ الْقَارِعَةُ (لز)
[FONT=Times New Roman][FONT="][14] أَنَا آيَةُ بَنِي إسْرَائِيلَ (لز)
[FONT=Times New Roman][FONT="][15] حروف مقطعه قرآن چهارده حرف است که در جمله «صِراطُ علیٍّ حقٌّ نُمْسِکْهُ» گرد هم آمده است. این حروف بیانگر این حقیقت است که خداوند، راز هستی را دراين حروف نهاده است و ترکیب مناسب آنها را کلید این راز قرار داده است. تمامی آیات قرآن ترکیب همین حروف است. لذا در قرآن، همه حقايق هستی قرار داده شده است. به عبارت دیگر حروف، بیانگر حقايق اشیاء است. و قرآن راز حروف را برای صاحبان علم مشخص می سازد. و روایات صادره از ائمه معصومین (علیهمالسلام) این راز را برای عالمان میگشاید و عالمان برای عموم مردم آن را توضیح میدهند.
[FONT=Times New Roman]پس وقتی حروف مقطعه به ائمه معصومین و به امیر آنان امام علی (علیهالسلام) تفسیر میشود به این معنا است که با کمک احادیث راز این حروف و راز قرآن گشوده
میشود.
[FONT=Times New Roman]البته از طريق علم جَفْر كه درباره اسرار حروف سخن ميگويد ميتوان رازهاي ناپيداي ارتباط حروف مقطعه قرآن با اهل بيت عصمت بخصوص امام علي (عليهم صلوات الله) را دريافت.
[FONT=Times New Roman][16] أَنَا ألم (لز)
[FONT=Times New Roman][FONT="][17] أَنَا الصَّادُ وَ الْمِيمُ (لز)
[FONT=Times New Roman][18] أَنَا الْحَوَامِيمِ (فض)
[FONT=Times New Roman][FONT="][19] أَنَا حَاءُ الْحَوَامِيمِ (لز)
[FONT=Times New Roman][20] أَنَا النونُ وَ الْقَلَمِ (نف)
[FONT=Times New Roman][FONT="][21] أَنَا كهيعص (لز)
[FONT=Times New Roman][22] أَنَا الْقَاف (فض) انا ق و القرآن المجيد (عيون المعجزات: 26)
[FONT=Times New Roman]2) امام (عليه السلام) ريشه مفاهیم قرآنی (قسمت اول)
د) (من ريشه مفهوم هاي قرآني ام، مفهوم هايي مثل:
1. أذان[1]، (وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَريءٌ مِنَ الْمُشْرِكينَ وَ رَسُولُه[2])
2. أَذِنَ[3] (في بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ[4]).
3. اسماء حسناي خداوند[5] (وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى فَادْعُوهُ بِها[6]).
4. امر الله و روح[7] (وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَ ما أُوتيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَليلا[8]).
5. آية الكبري[9] (فَأَراهُ الْآيَةَ الْكُبْرى[10])
6. باب الله[11] (إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ اسْتَكْبَرُوا عَنْها لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ السَّماءِ وَ لا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِياطِ وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُجْرِمِينَ[12])
7. برهان [13] (قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ[14])
8. برهان[15] (يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَكُمْ بُرْهانٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكُمْ نُوراً مُبينا[16])
9. بعوضه[17] (إِنَّ اللَّهَ لا يَسْتَحْيي أَنْ يَضْرِبَ مَثَلاً ما بَعُوضَةً فَما فَوْقَها فَأَمَّا الَّذينَ آمَنُوا فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ أَمَّا الَّذينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلاً يُضِلُّ بِهِ كَثيراً وَ يَهْدي بِهِ كَثيراً وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفاسِقين[18])
10. بنده مكرَّم و مطيع خداوند[19] ( بَلْ عِبادٌ مُكْرَمُونَ لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ[20]).
****
[FONT="][1] أَنَا الْأَذَانُ (مع)
در منابع شیعه و سنی این روایت وجود دارد که ابتداءً ابی بکر مأمور گردید تا سوره ي برائت را به اطلاع اهل مکه برساند؛ ولی هنوز به میانه ي راه نرسیده بود که تصمیم پیامبر، بنابر دستور خداوند عوض شد و امام علی (علیه السلام) به این مأموریت فرستاده شد و اين چنين استدلال شد كه: «اين سوره را يا بايد پيامبر ابلاغ نمايد يا كسي كه از خانواده او باشد.» (تفسیر فرات کوفی: 159)
این قصه هشداری شد برای مسلمانان که ابی بکر را در حد پیک سادهي پیامبر برای تلاوت یک سوره بر اهل یک شهر ندانند چه رسد به آن که او را خلیفه رسول خدا برای جهان اسلام معرفی کنند!
[2] توبه: 3. ترجمه: و (اين آيات) اعلامى است از جانب خدا و پيامبرش به مردم در روز حجّ اكبر كه خدا و پيامبرش در برابر مشركان تعهّدى ندارند.
[FONT="][3] أَنَا صَاحِبُ الإذْنِ (نف)
یعنی من صاحب همان خانهای هستم که خداوند اذن داده است تا همیشه بلند آوازه باشد.
[4] نور: 36. ترجمه: در خانه هايى كه خدا رخصت داده كه (قدر و منزلت) آنها رفعت يابد.
[FONT="][5] أَنَا الأسْمَاءُ الْحُسْنَى الَّتِي أَمَرَ أنْ يُدْعَى بِهَا (مش)
در اين كتاب بسياري از اسمها و مشخصات امام علي (عليه السلام) آورده شده است. با معرفت به اين اسماء انسان ميتواند خداوند را با معرفت بخواند زيرا:
اولا: قلبش مملو از محبت انسان كامل شده است! لذا آمادگي كامل دارد تا نور محبت خداوند برآن بتابد.
ثانيا: همه كارهاي خويش را تحت تعاليم اسلام ناب قرار داده است. بنابراين طاعاتش مقبول و خطاهايش مغفور خواهد بود. و در اين صورت زمينه اي مناسب براي قرب پيدا نموده است.
[6] اعراف: 180. ترجمه: و نامهاى نيكو به خدا اختصاص دارد، پس او را با آنها بخوانيد.
[FONT="][7] أَنَا أمْرُ اللهِ وَ الرُّوحُ (مش)
[8] اسراء: 85. ترجمه: و درباره روح از تو مىپرسند، بگو: «روح از (سنخ) فرمان پروردگار من است، و به شما از دانش جز اندكى داده نشده است.»
بنابر آنچه در منابع اسلامی آمده است فضائلی که از امام علی (علیه السلام) در اختیار انسانها گذاشته شده است نمی از یمی است. نه دشمنان گذاشتند که این فضائل به درستی در اختیار دیگران قرار گیرد و نه ظرفیت محدود دوستان زمینه ای ایجاد کرد تا مناقب حضرت به درستی تبیین شود. این دوستان یا فضائل را قبول نکرده و گوینده ي فضائل را نسبت به غلو میدادند و یا قبول نموده ولی مقام حضرت را به حد خدایی میراندند.
[9] أَنَا الْآيَةُ الْكُبْرَى (ام)
[10] نازعات: 20 ترجمه: سپس موسى بزرگترين معجزه را به او نشان داد!
[11] أنَاَ بَابُ اللّهِ (تف)
طبق آيه در متن، آسمان بركت وجودي امام علي (عليهالسلام) آن گونه كه شايسته ي امام و نياز بشر بود، بر بشر نباريد زيرا مورد تكذيب قرار گرفت و آنها كه حق امام را غصب كردند به بهشت خواهند رفت! البته اگر شتري از روزن سوزني داخل شود!!
[12] اعراف: 40. ترجمه: در حقيقت، كسانى كه آيات ما را دروغ شمردند و از (پذيرفتن) آنها تكبّر ورزيدند، درهاى آسمان را برايشان نمىگشايند و در بهشت درنمى آيند مگر آنكه شتر در سوراخ سوزن داخل شود. و بدينسان بزهكاران را كيفر مىدهيم.
امام در بياني ديگر ميفرمايند: «أنا باب الله الذي منه يؤتي». اين جمله اشاره به آيه: أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها (بقره: 189) دارد.
[13] أَنَا الْبُرْهَانُ (لز)
[14] بقره: 111، انبياء: 24، نمل: 64، قصص: 75 ترجمه: بگو: «دليلتان را بياوريد!»
[15] أنَاَ ذَلِكَ الْبُرْهَانُ الْبَاهِرُ (مش)
[16] نساء: 174. ترجمه: اى مردم، در حقيقت براى شما از جانب پروردگارتان برهانى آمده است، و ما به سوى شما نورى تابناك فرو فرستادهايم.
[17] أنَاَ الْبَعُوضَةُ الّتي ضَرَبَ اللّهُ الْمَثَلَ (تف)
[18] (بقره: 26) ترجمه: در حقيقت خدا شرم نمىكند كه به پشهاى و فراتر از آن مَثَلى بزند، و امّا كسانى كه ايمان آوردهاند پس مىدانند كه آن (مَثَل)، حقيقتى از طرف پروردگارشان است، و امّا كسانى كه كفر ورزيدند، پس مىگويند: “ خدا از اين مَثَل چه اراده كرده است؟ بسيارى را با آن گمراه مىنمايد و بسيارى را با آن راهنمايى مىكند. “در حالى كه جز نافرمانبرداران را بدان گمراه نمىسازد.
[19] أَنَا الََّذِي قَالَ اللهُ سُبْحَانَه وَ تَعَالَى فِيَّ وَ فِي حَقِّي: بَلْ عِبادٌ مُكْرَمُونَ لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ (فض)
هرچند ظاهر آیه فوق دررابطه با فرشتگان است و پاسخی است به آنانی که فرشتگان را فرزندان خداوند میدانستند، ولی با تأمل در آیه شريفه، این حقیقت روشن میشود که: شخصیت هر کسی که دارای امتیازات خاصی نسبت به دیگران باشد از دو جهت مورد خدشه قرار میگیرد: یا مورد حسادت قرار گرفته و تلاش میشود تا امتیازاتش مخدوش جلوه داده شود و یا مورد جهالت قرار گرفته و درباره او بیش از آنچه که هست تصور میشود.
این قانون را خداوند بالصراحه درباره حضرت عیسی و عُزَیر و همچنین درباره فرشتگان مطرح نموده است.
امام علی (علیه السلام) نیز از مصادیق بارز همین حقیقت است. بعضی گفتند که خداوند در او حلول نموده است و بعضی دیگر نیز انواع اتهامات را به حضرت روا داشتند.
[20] انبيا: 27و 26. (و گفتند: «(خداى) رحمان فرزندى اختيار كرده.» منزّه است او. بلكه (فرشتگان)) ... بندگانى ارجمندند، كه در سخن بر او پيشى نمىگيرند، و خود به دستور او كار مىكنند.
[FONT=Times New Roman]2) امام (عليه السلام) ريشه مفاهیم قرآنی (قسمت دوم)
[FONT=Times New Roman]11. بيت العتيق[1] (فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَيْتِ[2])
[FONT=Times New Roman]12. بيت الله[3] (فيهِ آياتٌ بَيِّناتٌ مَقامُ إِبْراهيمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِنا[4]).
[FONT=Times New Roman]13. تجارت عُظمي[5] (يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلى تِجارَةٍ تُنْجيكُمْ مِنْ عَذابٍ أَليمٍ[6])
[FONT=Times New Roman]14. تذكره[7] (ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى إِلاَّ تَذْكِرَةً لِمَنْ يَخْشى[8]).
[FONT=Times New Roman]15. تسليم انبيا[9] (ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَجُلاً فيهِ شُرَكاءُ مُتَشاكِسُونَ وَ رَجُلاً سَلَماً لِرَجُلٍ هَلْ يَسْتَوِيانِ مَثَلا[10])
[FONT=Times New Roman]16. جان پيامبر [11] (فَمَنْ حَاجَّكَ فيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبينَ[12])
[FONT=Times New Roman]17. جنب الله[13] (أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتى عَلى ما فَرَّطْتُ في جَنْبِ اللَّهِ وَ إِنْ كُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرين[14]).
[FONT=Times New Roman]18. چاه و قصر گچكاري شده[15] (فَكَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها وَ هِيَ ظالِمَةٌ فَهِيَ خاوِيَةٌ عَلى عُرُوشِها وَ بِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ وَ قَصْرٍ مَشيدٍ[16])،
[FONT=Times New Roman]19. حرث و نسل[17] (وَ إِذا تَوَلَّى سَعى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فيها وَ يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْفَساد[18])
[FONT=Times New Roman]20. خبر بزرگ[19] (عَمَّ يَتَساءَلُونَ عَنِ النَّبَإِ الْعَظيمِ[20]).
[FONT=Times New Roman]
****
[FONT=Times New Roman][1] أنَاَ الْبَيْتُ الْعَتيقُ (تف)
[FONT=Times New Roman][2] قريش: 3
[FONT=Times New Roman]امام مظهر كعبه اي است كه موجب وحدت مسلمان است. كعبهاي كه زايشگاه امام علي (عليه السلام) است، كعبهاي كه با دستان پر قدرت امام است كه از 360 بت رهايي يافت.
[FONT=Times New Roman][3] أَنَا بَيْتُ اللهِ مَنْ دَخَلَه كَانَ آمِناً فَمَنْ تَمَسَّكَ بِوِلايَتِي وَ مَحَبَّتِي أَمِنَ مِنَ النَّارِ (فض)
[FONT=Times New Roman][4] آل عمران: 97. در آن (خانه)، نشانههايى روشن است (از جمله) مقام ابراهيم است و هر كه در آن درآيد در امان است.
[FONT=Times New Roman][5] أنَا التِّجارةُ الْعُظمَى الْمُرْبِحَةُ الْمُنْجِيَةُ مِنْ عَذابِ اللهِ الأليمِ الَّتي دَلَّ اللهُ تَعالَى فِي كِتَابِه (تفسير البرهان: 330/4)
[FONT=Times New Roman][6] صف: 10 ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد! آيا شما را به دادوستدى راهنمايى كنم كه شما را از عذاب دردناك نجات دهد؟
[FONT=Times New Roman][FONT="][7] أَنَا تَذْكَرَةُ أَوَّلِ طه (لز)
[FONT=Times New Roman]امام علی (علیه السلام) محور همه تذکرهای قرآن است.
[FONT=Times New Roman]برای کسی که به دنبال نشانه باشد، و بخواهد که قرآن او را هدایت کند، به روشنی درخواهد یافت که قرآن مدام او را یادآوری میکند که: هِرَم ولایت را که سایه اش بر همه جهان افکنده شده، مدام به یاد بیاورند زیرا که همهي مشیت خداوند از طریق همین هِرم و سازه، اعمال میشود. (مقدمه نخست کتاب را دوباره مطالعه کنید)
[FONT=Times New Roman][8]طه 2 و 3. ترجمه: قرآن را بر تو نازل نكرديم تا به رنج افتى، جز اينكه براى هر كه مىترسد، پندى باشد.
[FONT=Times New Roman][9] أنَاَ السِلْمُ لِرُسُلِهِ (بح)
[FONT=Times New Roman][10] زمر: 29. ترجمه: خدا مَثَلى زده است: مردى است كه چند خواجه ناسازگار در (مالكيّت) او شركت دارند (و هر يك او را به كارى مىگمارند) و مردى است كه تنها فرمانبر يك مرد است. آيا اين دو در مَثَل يكسانند؟
[FONT=Times New Roman][11] أَنَا الَّذِي جَعَلَ اللهُ نَفْسِي نَفْسَ محمّد (فض)
[FONT=Times New Roman]مسیحان نجران پس از این که برایشان استدلال شد به این که حضرت عیسی
(علیه السلام) مثل حضرت آدم بدون پدر به دنیا آمده است در نتيجه نميتوان عيسي را فرزند خداوند دانست، ولی آنان همچنان بر الوهیت حضرت عیسی پافشاری
میکردند. خداوند طبق آيه ي در متن، به پیامبرش دستور داد که:
[FONT=Times New Roman]صبحگاهان با اتفاق علی (علیه السلام) و فاطمه (علیهاالسلام) و حسنین
(علیهماالسلام) برای مباهله نزد نجرانیان حاضر شد. علماي نجران وقتي ديدند چگونه پيامبر خود و خانواده اش را به صحنه آورده است مطمئن شدند مباهله، آنها را از بين خواهد برد لذا انصراف داده و با قراردادي كه با پيامبر (صلي الله عليه و آله) بستند موضوع را فيصله دادند. (مراجعه شود به كتاب فروغ ابديت حوادث سال دهم هجري)
[FONT=Times New Roman]بنابراين قرآن از علی (علیه السلام) تعبیر به «نفس» پیامبر میکند.
[FONT=Times New Roman][12] آل عمران: 11. ترجمه: پس هر كه در اين (باره) پس از دانشى كه تو را (حاصل) آمده، با تو محاجه كند، بگو: «بياييد پسرانمان و پسرانتان، و زنانمان و زنانتان، و ما خويشان نزديك و شما خويشان نزديك خود را فرا خوانيم سپس مباهله كنيم، و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم.»
[FONT=Times New Roman][FONT="][13] أَنَا جَنْبُ اللَّهِ (فض)
[FONT=Times New Roman][14] زمر: 56. ترجمه: تا آنكه (مبادا) كسى بگويد: «دريغا بر آنچه در حضور خدا كوتاهى ورزيدم بىترديد من از ريشخندكنندگان بودم».
[FONT=Times New Roman][15] أَنَا الْبِئْرُ وَ الْقَصْرُ الْمُشَيَّدُ (فض)
[FONT=Times New Roman]امام خود را مانند چاه پرآبِ بدون استفاده و قصر و مأوایی مطمئن ولی بدون سکنه میداند که فریاد میزند: سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي، از من بپرسید و استفاده کنید قبل از این که من را از دست بدهید. ولی کسی گوش نکرد و امام، استخوان در گلو و خار در چشم، ملتش را نفرین کرد و ملت نفرین شده فرقش را شکافتند!
[FONT=Times New Roman]امام صادق (عليه السلام) ميفرمايند: «بئر معطَّلة»، امام صامت و «قصر مشيَّدة» امام ناطق است. (كافي: 427/1)
[FONT=Times New Roman][16]حج: 45. ترجمه: و چه بسيار شهرها را- كه ستمكار بودند- هلاكشان كرديم و (اينك) آن (شهرها) سقفهايش فرو ريخته است، و (چه بسيار) چاههاى متروك و كوشكهاى افراشته را.
[FONT=Times New Roman][17] أنَاَ الْحَرْثُ وَ النَّسْلُ (تف)
[FONT=Times New Roman]طبق آيه در متن، منافقين كه بيشترين خصوصمت را با امام علي (عليه السلام)
ميورزيدند زماني كه به ولايت و حكومت برسند همه مظاهر آباداي را از بين ميبرند و امام و فرزندان معصوم ايشان همان مظاهر نعمت و آباداني هستند.
[FONT=Times New Roman][18] بقره: 205. ترجمه: و چون رياستى يابد كوشش مىكند كه در زمين فساد نمايد و كشت و نسل را نابود سازد، و خداوند تباهكارى را دوست ندارد.
[FONT=Times New Roman][FONT="][19] أنَاَ النَّبَأُ الْعَظِيمُ الَّذِي عَنْهُ تُعْرِضُونَ وَ عَنْهُ تُسْأَلُونَ وَ فِيهِ تَخْتَلِفُون (قب)
[FONT=Times New Roman]امام علی (علیه السلام) طبق روایات زیادی همان خبر عظیمی است که همه از آن
میپرسند. عدهاي از آن اعراض نموده و عدهاي ديگر درباره مقاماتش با يكديگر اختلاف ميكند.
[FONT=Times New Roman]این پرسش قطعا در دنیا مربوط به اهل معرفت است ولی در قیامت پرسشی فراگیر است زیرا در آن روز است که به حقیقت علوی همه مردم پی خواهند برد.
[FONT=Times New Roman]مهمترین سؤال و ارزشمندترین تحقیق چیزی است که پیرامون حقیقت وجودی امام علی (علیه السلام) باشد. زیرا کنکاش در دیگر موضوعات بدون روشن شدن پاسخ مهمترین سؤال، موفقیت کاملی را در پی ندارد.
[FONT=Times New Roman][20]نبا: 2و 1. ترجمه: از چه می پرسند؟ از خبری بزرگ سؤال میکنند.
[FONT=Times New Roman]روز قيامت درباره اين خبر بزرگ مدام سخن به ميان آيد زيرا از تنها نعمتي كه روز قيامت سؤال ميشود ولايت امام علي (عليهالسلام) است. طبق آيه ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعيم (تكاثر: و روايات ذيل آن.
[FONT="]2) امام (عليه السلام) ريشه مفاهیم قرآنی (قسمت سوم)
1.[FONT="] [FONT="]درختي كه در كوه سينا ميرويد[FONT="][1] (وَ شَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَيْناءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَ صِبْغٍ لِلْآكِلينَ[FONT="][2]).
2.[FONT="] [FONT="]درياي پُر[FONT="][3] (وَ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ[FONT="][4])
3.[FONT="] [FONT="]ذاكر[FONT="][5]، (الَّذينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِم[FONT="][6])
4.[FONT="] [FONT="]رجال اعراف[FONT="][7] (عَلَى الْأَعْرافِ رِجالٌ يَعْرِفُونَ كُلاًّ بِسيماهُم[FONT="][8])،
5.[FONT="] [FONT="]سقف برافراشته[FONT="][9] (وَ السَّقْفِ الْمَرْفُوعِ[FONT="][10])
6.[FONT="] [FONT="]شأن[FONT="][11] و تفسير امتحان[FONT="][12] (إِنَّ الَّذينَ يَغُضُّونَ أَصْواتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولئِكَ الَّذينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوى[FONT="][13])،
7.[FONT="] [FONT="]شاهد و مشهود[FONT="][14] (وَشَاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ[FONT="][15])
8.[FONT="] [FONT="]شب قدر[FONT="][16] (إِنَّا أَنْزَلْناهُ في لَيْلَةِ الْقَدْرِ وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ[FONT="][17]).
9.[FONT="] [FONT="]صاحب قلب[FONT="][18] (إِنَّ في ذلِكَ لَذِكْرى لِمَنْ كانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَ هُوَ شَهيدٌ[FONT="][19]).
[FONT="]صادق[FONT="][20] (يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقينَ[FONT="][21]).
****
[FONT="][1][FONT="] [FONT="]أَنَا شَجَرَةٌ تُخْرَجُ مِنْ طُورِ سِينِينَ (فض)
[FONT="]هر پدیده ی در جهان آفرینش که بیشرین نفع را داشته باشد تمثالی از امام علی
(علیه السلام) است. مثل بعضی از ستارگان راهنما، خورشید و ماه، کوه های بزرگی که زمین را از لرزیدن حفظ میکنند ... و درخت زیتون. (تفسیر قمی: 91/2).
[FONT="][2][FONT="] [FONT="]مومنون: 20. ترجمه: و از طور سينا درختى برمىآيد كه روغن و نان خورشى براى خورندگان است.
[FONT="][FONT="][3][FONT="] أَنَا الْبَحْرُ الْمَسْجُورُ [FONT="](مش)[FONT="] [FONT="]
[FONT="][4][FONT="] طور: 6[FONT="]. ترجمه: قسم به درياى سرشار (و افروخته).
[FONT="][FONT="][5][FONT="] أَنَا الذَّاكِرُ [FONT="](مع)
[FONT="]امام علی (علیه السلام) در شب نونزده ماه مبارک رمضان 40 هجری، همان شبی که در بامدادش فرقش شکافته شد تجسمی از این آیه شده بود:
[FONT="]در منزل ام کلثوم کمی بر بستر قرار می گرفت و همانطور که ذکر بر لب داشت اندکی میخوابید و بعد بلند میشد و به آسمان نگاه میکرد و آیه 191 آل عمران را تلاوت میکرد و باز به بستر خود باز میگشت. و این قصه چند بار تکرار شد تا نزدیک اذان صبح شد.[FONT="]
[FONT="][6][FONT="] آل عمران: 191. ادامه آیه: وَ يَتَفَكَّرُونَ في خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النَّار. ترجمه: همانان كه خدا را (در همه احوال) ايستاده و نشسته، و به پهلو آرميده ياد مىكنند و در آفرينش آسمانها و زمين مىانديشند (كه:) پروردگارا، اينها را بيهوده نيافريده اى منزهى تو! پس ما را از عذابِ آتش دوزخ در امان بدار.
[FONT="][FONT="][7][FONT="] أَنَا رِجَالُ الأعْرَافِ (نف)
[FONT="]اعراف جایی بلند بین بهشت و دوزخ است که بعد از جای گرفتن مردمان در بهشت و دوزخ، روی آن دو گروه قرار میگیرند. گروهی از آنان که مؤمنین ضعیف الایمان هستند که کارهای خوب و بدشان مساوی است. اینان سخنانی با بهشتیان گفته و اظهار امیدواری می کنند تا مورد رحمت خداوند قرار گیرند و داخل بهشت شوند و در آخر نیز وارد بهشت میشوند.
[FONT="]گروه دیگر ائمه بزرگوار (علیهم السلام) و انبيا و اولیاء خاص خداوند و شهدا هستند. که دوزخیان را مورد شماتت و سرزنش قرار می دهند . بعد از اطمینان از خاتمه کارِ محشر به بهشت داخل می شوند. (تفسیر برهان: 17/2)
[FONT="]سرور همه اصحاب اعراف امام علی (علیه السلام) است. (به تفسیر نمونه: 185/6. مراجعه نمایید.)
[FONT="]طبق آیات 46 تا 51 سوره اعراف و روایات در ذیل[FONT="] آنها.[FONT="]
[FONT="][8][FONT="] اعراف: 46[FONT="]. ترجمه: بر اعراف، مردانى هستند كه هر يك (از بهشتیان و دوزخیان) را از سيمايشان مىشناسند.
[FONT="][FONT="][9][FONT="] أَنَا السَّقْفُ الْمَرْفُوعُ [FONT="](لز)[FONT="] [FONT="]
[FONT="]آسمان ولایت که در آن ستارگان هدایت شناورند امام علی (علیه السلام) است. [FONT="]
[FONT="][10][FONT="] طور 5[FONT="]. ترجمه: سوگند به بام بلند (آسمان).
[FONT="][11][FONT="] [FONT="]أَنَا شَأْنُ الإمْتِحَانِ (لز)
[FONT="][12][FONT="] [FONT="]أَنَا تِبْيَانُ الامْتِحَانِ (لز)
[FONT="]طبق آنچه قبلا گذشت از این که امام (علیه السلام) کلید تقوی هستند، خداوند انسانها را با ولایت پذیری از انبيا و اوصياي ایشان و در صدر اسلام به ولایت پذیری امام علی (علیه السلام) مورد امتحان قرار میدهد. کسانی از این آزمون موفق بیرون میآیند كه مولایشان علی (علیه السلام) را الگوی خود قرار داده و در برخورد با پیامبر
اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) ادب بسیار شایستهای را از خود بروز میدهند و پیرو همین ادب، صداهای خودشان را نزد ایشان پایین میآورند.
[FONT="]یکی از تأسف بارترین موردی که در حضور پیامبر اصحاب صدایشان را بالا آورده و با یکدیگر شروع به بحث و مجادله نمودند زمانی بود که حضرت در بستر شهادت، آخرین لحظات زندگیش را میگذارند. در این موقع فرمود: «قلم و استخوان کتف شتری را بیاورید تا برای شما چیزی بنویسم تا هیچ گاه پس از من گمراه نشوید».
[FONT="] عمر فهمید که پیامبر چه چیزی میخواهد بنویسد لذا به کسی که داشت از خانه بیرون می رفت تا دستور پیامبر را انجام دهد گفت:
[FONT="]«برگرد! این مرد هذیان می گوید! درد بر او غلبه نموده است، قرآن نزد شما هست و کتاب خداوند ما را بس است! قَدْ غَلَبَ عَلَيْه الْوَجَعُ وَ إنَّ الرَّجُلَ لَيَهْجُرُ حَسْبُكُم كتابَ اللهِ». بین مردان حاضر در منزل بحث در گرفت. همسران پیامبر که پشت پرده بودند و نظاره گر صحنه بودند وقتی دستور پیامبر را شنیدند در خطاب به مردان آنجا گفتند:
[FONT="]«آنچه پیامبر میخواهد را به او بدهید» عمر گفت:
[FONT="]«ساکت شوید! شما همراهانی برای او هستید که وقتی مریض میشود چشمانتان را می فشارید (تا به دروغ اشك بريزيد!) و وقتی سالم است بر گردنش می آویزید (و برای خواسته های مادی خود او را به رنج می افکنید)» پیامبر فرمود:
[FONT="]«آنان بهتر از شما هستند از نزد من برخیزید! سزاوار نیست نزد پیامبر به نزاع با یکدیگر بپردازید»!
[FONT="]ابن عباس که راوی خبر است بعدها می گفت: «همه مصیبت زمانی اتفاق افتاد که بین پیامبر و این که آن نوشته، نوشته شود، با اختلاف و نزاع فاصله انداختند».
[FONT="]قطب الدین شافعی شیرازی از علمای اهل سنت می گوید: «سخن عمر که کتاب خدا ما را بس است مثل این است که گفته شود چون کتاب طب را داریم نیازی به طبیب نداریم!»
[FONT="]خليفه دوم درباره کسی نسبت هزیان داد که قرآن درباره او می فرماید: وَ مَا يَنطِقُ عَنِ الهَْوَى، إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْىٌ يُوحَى. (نجم: 3 و 4) ترجمه: [FONT="]و از روى هوى و (هوس) سخن نمىگويد. آن (سخن) نيست جز وحىاى كه (به او) وحى مىشود.[FONT="]
[FONT="]الطبقات الكبرى ،ج2،ص:188 و [FONT="]کشف الغیوب.
[FONT="][13][FONT="] حجرات: 3[FONT="]. كسانى كه پيش پيامبر خدا صدايشان را فرو مىكشند همان كسانند كه خدا دلهايشان را براى پرهيزگارى امتحان كرده است.
[FONT="][FONT="][14][FONT="] أَنَا الشَّاهِدُ الْمَشْهُودُ [FONT="](لز)[FONT="]
[FONT="]در این که منظور از «شاهد و مشهود» در آیه سوم سوره بروج چیست حدود سی تفسیر ارائه شده است! ولی از این میان تفسیری که با آیات قرآن هماهنگی داشته و از طریق اهل البیت (علیهم السلام) هم رسیده است این است که منظور از شاهد پیامبر اسلام و منظور از مشهود روز قیامت است.
[FONT="]شاهد بودن پیامبر به این معنا است که ایشان شاهد بر اعمال انسانهاست و همچنین وجود صفات ارزشمند در ایشان گواه بر حقانیت مکتب اسلام است. يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِدا. (احزاب: 45)
[FONT="]و مشهود بودن قیامت به این معنا است که مردمان در آن روز مشهود و آشکار همه چیزشان قابل رؤیت بوده و کسی نمیتواند چیزی را مخفی کند. ذلِكَ يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ وَ ذلِكَ يَوْمٌ مَشْهُود (هود: 103).
[FONT="]امام علی (علیه السلام) میفرماید من چون نفس پیامبرم پس مثل ایشان شاهدم. و چون میزان ایمان و نفاق هستم پس من مشهودم یعنی روز قیامت نفاق و ایمان انسانها نسبت به خط انبیا و اوصیا توسط من مشخص خواهد شد.
[FONT="]منابع اهل سنت از عبّاد بن عبد الله نقل نمودهاند كه گفت: شنيدم على مىفرمود: هيچ آيهاى در كتاب خداى بزرگ و توانا نازل نشده جز آنكه من دانستهام كه كى فرود آمده و در باره چه نازل گرديده است. و هيچ مردى از قريش نيست جز آنكه در باره او آيهاى از كتاب خدا فرود آمده كه او را بجانب بهشت و يا دوزخ مىراند، مردى بپا خواست و گفت:
[FONT="]«اى امير مؤمنان در باره تو چه آيهاى نازل شده است؟» فرمود:
[FONT="]«اگر تو در ميان گروه مردم از من نمىپرسيدى خبر نميدادم، آيا نمىخوانى: «أَ فَمَنْ كانَ عَلى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ يَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ (هود: 17) ترجمه: و آيا كسى كه از طرف پروردگارش بر دليلى روشن مىباشد، و گواهى، از جانب آن (خدا) از او پيروى مىكند.»
[FONT="]پيامبر خدا از جانب پروردگار خود حجت و بيان آورده، و من به او گواهم، و از او پيروى مىنمايم قسم به خدا اگر بدانيد آن چه را كه خداى توانا ما را با آن برگزيده است از طلاى سرخ و نقره سپيد نزد من محبوبتر و بهتر است. (ينابيع المودة: 99)[FONT="]
[FONT="][15][FONT="] بروج: 3[FONT="]. ترجمه: قسم به شاهد و مشهود.
[FONT="][FONT="][16][FONT="] أَنَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ (مش)
[FONT="]امام علی (علیه السلام) اصل و ملاک ارزش و قدر است زیرا قدر هر کس به میزان ارتباطش با ولایت سنجیده میشود. ولی این حقیقت در ظلمت و تاریکی کفر انسان محبوس مانده است. و لذا از آن به شب قدر یعنی قدری که شب و تاریک و مجهول مانده است یاد میشود. مع ذلک شب بودن این قدر، از ارزشش نکاسته و او را برابر با هزار ماه نموده است.
[FONT="]در روایات آمده است که اگر شیعیان آن گونه که امامان معصوم (علیهم السلام) فرمودند عمل میکردند و به درستی تقیه مینمودند، بعد از انقراض حکومت بنی امیه حکومت به امامان بزرگوار میرسید. این وعدهای بود که خداوند در سوره قدر داده بود. خداوند در این سوره میفرماید: شب قدر یعنی ولایت ائمه معصومین
(علیهم السلام) بعد از هزار ماه بر دیگر حکومتها برتری خواهد یافت. (البرهان فی تفسیر القرآن: 712/5).
[FONT="]هزار ماه، 83 سال و چهار ماه میشود. از بعد از پذیرش صلح معاویه توسط امام حسن (علیه السلام) در سال 40 هـ تا سال 132 هـ، انقراض بنی امیه با حذف دوران حکومت عبد الله بن زیبر، که هشت سال و هشت ماه به طول انجامید، دروران دقیق حکومت امویان همان هزار ماه میشود. (نمونه بینات در شأن نزول آیات: 872).
[FONT="][17][FONT="] [FONT="]قدر: 3- 1. ترجمه: ما (قرآن را) در شب قدر نازل كرديم، و از شب قدر، چه آگاهت كرد، شبِ قدر از هزار ماه ارجمندتر است.
[FONT="][FONT="][18][FONT="] أَنَا ذُو الْقَلْبِ (مع)[FONT="]
[FONT="][19][FONT="] [FONT="]ق: 37. ترجمه: قطعاً در اين (عقوبتها) براى هر صاحبدل و حق نيوشى كه خود به گواهى ايستد، عبرتى است.
[FONT="]این آیه در تأیید یکی از فضائل امام علی (علیه السلام) نازل شده است.
[FONT="]ابن عباس میگوید: فردی دو ناقه بزرگ و فربه را به عنوان هدیه تقدیم پیامبر اسلام نمود. حضرت به اصحابشان فرمودند: «یکی از این دو ناقه را به کسی خواهم داد که دو رکعت نماز به جا آورد که از در وضو و تکبیر و رکوع و سجود و تشهد نماز توجهی به امور دنیایی نداشته باشد!» کسی از اصحاب اعلان آمادگی نکرد حضرت برای بار دوم و سوم نیز این مسئله را مطرح نمود تا این که امام علی (علیه السلام) فرمود:
[FONT="]«من تکبیرة الاحرام را گفته و تا سلام نماز را که بدهم ذهنم به هیچ یک از امور دنیوی مشغول نخواهد شد!» حضرت فرمود:
[FONT="]«صلِّ یا علیّ صلّی الله علیک (نماز بخوان ای علی درود خداوند بر تو باد!)» امیرالمؤمنین تکبیر گفت و وارد نماز شد و بعد سلام داد. جبرائیل فرود آمد و گفت:
[FONT="]«خداوند تو را سلام رسانده است و میفرماید: "یکی از این دو ناقه را علی عطا کن!"» حضرت فرمود:
[FONT="]«من با او شرط کردم که دو رکعت نماز بخواند و ذهنش مشغول امور دنیوی نشود ولی او در تشهد دربارهي این فکر میکرد که کدام ناقه را انتخاب کند!» جبرئیل گفت:
[FONT="]«خداوند سلام میرساند و میفرماید: "او میاندیشید که کدام ناقه فربه تر است که همان را بگیرد و نحر کند و در راه خداوند صدقه دهد! لذا فکرش مربوط به کار خدایی بوده است نه کار نفسانی"». پیامبر گریست و هر دو ناقه را به امام علی (علیه السلام) داد و ایشان هر دو ناقه را نحر نمود و صدقه داد. در همین زمان آیه فوق نازل شد: «همانا در این موعظه ای است برای کسی که عقل دارد و آنچه را با زبانش تلاوت
میکند با گوشش نیز میشنود و او حضور و شهود قلب دارد و چیزی در نماز ذهنش را معطوف به امور دنیوی نمیکند. (البرهان فی تفسیر القرآن: 149/5).
[FONT="][FONT="][20][FONT="] أَنَا الصَّادِقُ الَّذِي أَمَرَكُمُ اللهُ بِاتِّبَاعِه (مش)
[FONT="]از ابن عباس روایت شده است که آیهي در متن تنها درباره امام علی (علیه السلام) نازل شده است. (شواهد التنزیل لقواعد التفضیل: 342/1)[FONT="]
[FONT="][21][FONT="] [FONT="]توبه: 119. ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از خدا پروا كنيد و با راستان باشيد.
[FONT="]2) امام (عليه السلام) ريشه مفاهیم قرآنی (قسمت چهارم)
21.[FONT="] [FONT="]صالح مؤمنين[FONT="][FONT="][1][FONT="] (إِنْ تَتُوبا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْريلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذلِكَ ظَهيرٌ[FONT="][2]) [FONT="]
22.[FONT="] [FONT="]صدقه دهنده در ركوع[FONT="][3] (إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُون[FONT="][4][FONT="])
23.[FONT="] [FONT="]صراط مستقيم[FONT="][5] (قالَ هذا صِراطٌ عَلَيَّ مُسْتَقيم[FONT="][6])
24.[FONT="] [FONT="]صهر[FONT="][7] (وَ هُوَ الَّذي خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْرا[FONT="][8])
25.[FONT="] [FONT="]طناب محكم[FONT="][9] (مَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ فقد استَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى لاَ انْفِصامَ لَها[FONT="][10]) (وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَميعا[FONT="][11])
26.[FONT="] [FONT="]الفت[FONT="][12] (لإيْلافِ قُرَيْشٍ[FONT="][13]).
27.[FONT="] [FONT="]كتاب مسطور[FONT="][14] (وَ كِتَابٍ مَّسْطُور[FONT="][15]).
28.[FONT="] [FONT="]گوش شنوا [FONT="][16] (لِنَجْعَلَها لَكُمْ تَذْكِرَةً وَ تَعِيَها أُذُنٌ واعِيَةٌ[FONT="][17])
29.[FONT="] [FONT="]مبعوث بني اسرائيل[FONT="][18] (طالوت) (أَ لَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِنْ بَني إِسْرائيلَ مِنْ بَعْدِ مُوسى إِذْ قالُوا لِنَبِيٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنا مَلِكاً نُقاتِلْ في سَبيلِ اللَّه[FONT="][19]).
[FONT="] 30. [FONT="]صادق[FONT="][1] (يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقينَ[FONT="][2]).[FONT="]
****
[FONT="][FONT="][1][FONT="] أَنَا الصَّادِقُ الَّذِي أَمَرَكُمُ اللهُ بِاتِّبَاعِه (مش)
[FONT="]از ابن عباس روایت شده است که آیهي در متن تنها درباره امام علی (علیه السلام) نازل شده است. (شواهد التنزیل لقواعد التفضیل: 342/1)[FONT="]
[FONT="][FONT="][2][FONT="] [FONT="]توبه: 119. ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از خدا پروا كنيد و با راستان باشيد.
[FONT="]
****
[FONT="][1][FONT="] [FONT="]أَنَا صَالِحُ الْمُؤمِنِينَ (لز)
[FONT="][2][FONT="] [FONT="] [FONT="]تحريم: 4 ترجمه: [FONT="]اگر شما دو (همسر پيامبر) به سوى خدا بازگرديد پس (به سود شماست، چرا كه) بيقين دلهاى شما (به كژى) گراييده است؛ و اگر بر ضد او يكديگر را كمك كنيد پس (زيانى به او نمىرسانيد، چرا) كه خدا فقط ياور اوست. و بعد از آن جبرئيل و شايسته مؤمنان و فرشتگان، پشتيبان (او) هستند.
[FONT="][3][FONT="] [FONT="]أنَاَ الْمُتَصَدِّقُ راكِعاً (مش)
[FONT="][4][FONT="] [FONT="]مائده: 55. ترجمه: ولىّ شما، تنها خدا و پيامبر اوست و كسانى كه ايمان آوردهاند: همان كسانى كه نماز برپا مىدارند و در حال ركوع زكات مىدهند.
[FONT="][FONT="][5][FONT="] أَنَا الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ [FONT="](نف)[FONT="]
[FONT="]آیه مورد استناد در متن، بنابر روایت تفسیر فرات کوفی (ص: 137) باید اینگونه قرائت شود: هذا صراطُ علیٍّ مستقیمٌ. که بنابر این قرائت، نام امام علی (علیه السلام) بالصراحه در قرآن ذکر شده است.
[FONT="]ولی به هر حال روایات زیادی دلالت بر این میکنند که منظور از صراط مستقیم امام علی (علیه السلام) است.
[FONT="]در سوره حمد، «صراط مستقيم» تفسير شده است به صراط آنهايي كه مورد نعمت خداوند قرار گرفتهاند و در ادامهي سوره، نعمت را «مغضوب نبودن» و «گمراه نبودن» معرفي ميكند و از طرفي در آيه 3 سوره مائده (آيه اكمال) نعمت خود را بر امت اسلامي موقعي تمام و كمال معرفي ميكند كه امام علي (عليه السلام) به صورت رسمي منصوب به خلافت شده است. (الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي).
[FONT="]با اين توضيح روشن ميشود، از خود قرآن نيز ميتوان بخوبي ثابت نمود كه منظور از «صراط مستقيم» راه امام علي (عليه السلام) و اولاد معصوم ايشان است كه هر انساني اگر گام در اين راه بنهد، از خشم خداوند ايمن شده و هيچ گمراه نخواهد شد![FONT="]
[FONT="][6][FONT="] حجر: 41. [FONT="]ترجمه: فرمود: «اين راه مستقيمى است كه بر عهده من است (و سنّت هميشگيم) .
[FONT="][7][FONT="] [FONT="]أنَاَ الصهْرُ (مع)
[FONT="][8][FONT="] [FONT="]فرقان: 54. ترجمه: و اوست كسى كه از آب، بشرى آفريد و او را (داراى خويشاوندىِ) نَسَبى و دامادى قرار داد.
[FONT="]پيامبر اعظم (صلي الله عليه و آله و سلم) مصداق اكمل بشر است كه نسل مباركش از طريق «نسب» كه زهراي اطهر باشد و «سبب» (خويش شدن از طريق ازدواج) كه امام علي (عليه السلام) باشد شيوع پيدا نموده است.
[FONT="][9][FONT="] [FONT="]أَنَا عُرْوَةُ اللهِ الْوُثْقَى الَّتِي لا انْفِصَامَ لَهَا. [FONT="]أَنَا الْحَبْلُ الْمَتِينُ (فض)[FONT="] [FONT="]
[FONT="][10][FONT="] بقره: 256[FONT="]. ترجمه: پس هر كس به طاغوت كفر ورزد، و به خدا ايمان آورد، به يقين، به دستاويزى استوار، كه آن را گسستن نيست، چنگ زده است.
[FONT="][11][FONT="] آل عمران: 103. ترجمه: چنگ به ريسمان الهي زنيد.[FONT="]
[FONT="][12][FONT="] [FONT="]أَنَا إلْفَةُ الإيْلافِ (نف)
[FONT="]خداوند در سوره ایلاف، بحثِ در سورهي فیل را ادامه میدهد و میفرماید: ما به خاطر الفت قریش با سرزمین مکه و آماده شدن ظهور پیامبر اسلام، اصحاب فیل را از بین بردیم.
[FONT="]امام علی (علیه السلام) اصحاب فیل را نابود ساخته است زیرا بارها در این نوشتار این حقیقت تکرار شده است که هميشه خداوند، توسط حضرت اراده های خویش را در جهان هستی اِعمال مینماید.
[FONT="]بنابر آنچه گفته شد الفت قریشیان با سرزمينشان به واسطه امام بوده است.
[FONT="][13][FONT="] ايلاف: 1. ترجمه: به خاطر الفت دادن قریش (در سرزمین مکه و فراهم شدن مقدمات ظهور پیامبر اسلام، خداوند اصحاب فیل را نابود کرد).[FONT="]
[FONT="][FONT="][14][FONT="] أَنَا الْكِتَابُ الْمَسْطُورُ [FONT="](مش)[FONT="] [FONT="]
[FONT="]کتاب به معنای نوشته شده است و مسطور نیز به همین معنا است؛ لذا مسطور تأکید کتاب میباشد.
[FONT="]منظور از کتابِ مسطور، یا ظرفی است که در آن علومی قرار دارد که به واسطه آن علوم، تدبیر جهان امکان میپذیرد و یا مراد از آن قرآن است. در هر دو صورت امام علی (علیه السلام) مصداق بارز کتاب مسطور است.[FONT="]
[FONT="][15][FONT="] طور: 2[FONT="]
[FONT="][FONT="][16][FONT="] أَنَا الْأُذُنُ الْوَاعِيَةُ[FONT="] (مع)
[FONT="]امام علی (علیه السلام) بیشتر ظرفیت علم اندوزی را از پیامبر اسلام داشته است. آن گونه که بیشترين سؤالات را از پیامبر نموده است و پاسخهایی که میشنیده است آن قدر دقیق میفهمیده است که از هر باب آن هزار باب دیگر علم به رویش گشوده
میشده است. [FONT="]
[FONT="][17][FONT="] حاقه: 12. ترجمه: تا آن را براى شما (مايه) تذكّرى گردانيم و گوشهاى شنوا آن را نگاه دارد. [FONT="]
[FONT="][18][FONT="] [FONT="]أَنَا مَبْعُوثُ بَنِِي إسْرَائِيلَ [FONT="](لز)[FONT="]
[FONT="]شباهتهای قابل تأملی بین طالوت و امام علی (علیه السلام) وجود دارد:
[FONT="]الف) هر دو فرماندهان نیرومند و آشنای با فنون جنگ بودند.
[FONT="]ب) هر دو برای یاری پیامبر زمان خود وارد جنگ شدند.
[FONT="]ج) هر دو محوریتشان در جنگ به گونهای بود که اگر نبودند اصلا جنگی اتفاق
نمیافتاد تا چه رسد به این که پیروزی محقق شود.
[FONT="]د) هر دو دارای یارانی کم بودند زیرا بسیاری از آنها در آزمونها حذف شده بودند.
[FONT="][19][FONT="] [FONT="]بقره: 246. ترجمه: آيا از (حال) سران بنى اسرائيل پس از موسى خبر نيافتى آنگاه كه به پيامبرى از خود گفتند: «پادشاهى براى ما بگمار تا در راه خدا پيكار كنيم».
[FONT="][FONT="][20][FONT="] أَنَا الْمَثَلُ الْأَعْلَى (ام)
[FONT="]امام علی (علیه السلام) مَثَل برتر خداوند است. مَثَل خداوند همه آنانی هستند که خداوند به[FONT="] آنها[FONT="] صفات ارزشی بیشتری داده است. در این میان امام بیشتر کمالات را از خداوند اخذ نموده است آن گونه كه فرقی با خداوند ندارد جز آن که هرچه دارد از آنِ خداوند است.
[FONT="]این مضمون در دعای ماه رجب در رابطه با امامان بزرگوار (علیهمالسلام) آمده است: لَا فَرْقَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَهَا إِلَّا أَنَّهُمْ عِبَادُك. (مصباح کفعمی: 529).
[FONT="]با توضیحی که داده شد معلوم گشت که مثل بودن امام برای خداوند منافات با نفی هرگونه مثل و شبیه از خداوند ندارد. زیرا مثل بودن حضرت در عین عبودیت ایشان است.
[FONT="][21][FONT="] روم: 27. ترجمه: برای خداوند در آسمانها و زمین مثل برتری است.[FONT="]
[FONT="]2) امام (عليه السلام) ريشه مفاهیم قرآنی (قسمت پنجم)
31.[FONT="] [FONT="]محسن[FONT="][1] [FONT="]([FONT="]إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنين[FONT="][2])[FONT="].
32.[FONT="] [FONT="]محل قصاص[FONT="][3] (وَ لَكُمْ فِي الْقِصاصِ حَياة[FONT="][4])،
33.[FONT="] [FONT="]مرسوخ در علم[FONT="][5] (ما يَعْلَمُ تَأْويلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْم[FONT="][6])
34.[FONT="] [FONT="]مصباح[FONT="][7] (اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ فيها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ في زُجاجَةٍ[FONT="][8]).
35.[FONT="] [FONT="]مؤذِّن[FONT="][9] (وَ نادى أَصْحابُ الْجَنَّةِ أَصْحابَ النَّارِ أَنْ قَدْ وَجَدْنا ما وَعَدَنا رَبُّنا حَقًّا فَهَلْ وَجَدْتُمْ ما وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا قالُوا نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ أَنْ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمين[FONT="][10])
36.[FONT="] [FONT="]ناقة الله[FONT="][11] (هذِهِ ناقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوها تَأْكُلْ في أَرْضِ اللَّهِ وَ لا تَمَسُّوها بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذابٌ أَليم[FONT="][12])
37.[FONT="] [FONT="]ناقور (صور)[FONT="] [FONT="][13][FONT="] ([FONT="]فَإِذا نُقِرَ فِي النَّاقُورِ. فَذلِكَ يَوْمَئِذٍ يَوْمٌ عَسِيرٌ[FONT="][14])
38.[FONT="] [FONT="]نصرت الهي[FONT="][15] (أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتى نَصْرُ اللَّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَريب[FONT="][16])
39.[FONT="] [FONT="]نعمت الهي[FONT="][17] (وَ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ ميثاقَهُ الَّذي واثَقَكُمْ بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنا وَ أَطَعْنا[FONT="][18])
40.[FONT="] [FONT="]نگهبان استراق سمع شياطين از آسمانها[FONT="][1] (إِلاَّ مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ مُبين[FONT="][2])،
****
[FONT="][1][FONT="] [FONT="]أَنَا حَارِسُ الاسْتِرَاقِ، [FONT="]أَنَا شَهَابُ اللهِ الثَّاقِبُ (مش)[FONT="]
[FONT="]شاید منظور از آسمانی که شیاطین قصد نفوذ در آن را دارند قلوب مؤمنین باشد و شهاب ثاقب همان امامی است که نمیگذارد این قلوب در تسخیر شیاطین قرار گیرند.
[FONT="][2][FONT="] حجر: 18[FONT="]. ترجمه: مگر آن كس كه دزديده گوش فرا دهد كه شهابى روشن او را دنبال مىكند.
[FONT="][FONT="][1][FONT="] أَنَا الْمُحْسِنُ[FONT="] [FONT="](مع)[FONT="]
[FONT="]والاترین احسان هدایت است. و امام، هادی همه انسانها و هدایت کنندهي همه هادیان بشر است.
[FONT="]و از طرفی دیگر امام علی (علیه السلام) مجری اراده های احسانی خداوند نسبت به مخلوقات می باشد. [FONT="]
[FONT="][2][FONT="] عنكبوت: 69[FONT="]. ترجمه: قطعا خداوند با احسان کنندگان است.
[FONT="][FONT="][3][FONT="] أَنَا مَحَطُّ الْقِصَاصِ (لز)
[FONT="]شاید جمله فوق اشاره به این روایت داشته باشد که امام علی (علیه السلام)
میفرمایند: من چهار سخن گفتهام که خداوند طبق[FONT="] آنها[FONT="] آیه نازل نموده است ... من گفتهام: القتلُ یُقِلُّ القتلَ (کشتن، کشتن را کاهش میدهد) و خداوند فرمود: شما را در قصاص زندگانى است. (بحارالانوار: 361/101)
[FONT="][4][FONT="] بقره: 179[FONT="].
[FONT="][5][FONT="] أنَاَ الْمَرْسُوخُ فِي الْعِلْمِ[FONT="] (تف)
[FONT="][6][FONT="] آل عمران: 7[FONT="]. ترجمه: تأويلش را جز خدا و ريشهداران در دانش كسى نمىداند.
[FONT="][7][FONT="] [FONT="]أَنَا الْمِصْبَاحُ (لز)
[FONT="][8][FONT="] [FONT="]نور: 35. ترجمه: خدا نور آسمانها و زمين است. مَثَلِ نور او چون چراغدانى است كه در آن چراغى، و آن چراغ در شيشهاى است.
[FONT="]هر یک از مشکات، مصباح و زجاجه مثالی هستند برای سه رکن جهان خلقت یعنی: پیامبر اسلام، امام علی و فاطمه زهراء (سلام الله علیهم). این سه رکن مثل دايره های داخل یکدیگر هستند که کهکشان جهان هستی را تشکیل میدهند.
[FONT="]مرکز این دايره (مشکات) پیامبر عظیم الشأن اسلام میباشد، دايره میانی (مصباح) امام علی (علیه السلام) است و دايره بیرونی (زجاجه) سرور زنان جهان حضرت
زهرا (علیهاالسلام) میباشد.
[FONT="]تبیین نقش هر یک از این سه دايره نیازمند کتابی مبسوط است.
[FONT="][9][FONT="] أَنَا الْمُؤَذِّنُ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ (مع)
[FONT="]هرچند آيه در متن، مؤذّن بودن امام را مربوط به آخرت ميداند ولي تأثير اين اذان و اعلان در دنيا نيز قابل مشاهده است. ظالمين در دنيا نيز از رحمت خداوند دور ميباشند و اين دوري از رحمت، كاملا محسوس است.[FONT="]
[FONT="][10][FONT="] اعرف: 44[FONT="]. ترجمه: و بهشتيان، دوزخيان را آواز مىدهند كه: «ما آنچه را پروردگارمان به ما وعده داده بود درست يافتيم آيا شما (نيز) آنچه را پروردگارتان وعده كرده بود راست و درست يافتيد؟» مىگويند: «آرى.» پس آواز دهنده اى ميان آنان آواز درمىدهد كه: «لعنت خدا بر ستمكاران باد.»
[FONT="][11][FONT="] أنَاَ صَاحِبُ النّاقةِ الّتي أخْرَجَهَا اللّهُ لِنبيّه صَالِحٍ (تف)
[FONT="][12][FONT="] [FONT="]اعراف: 73. ترجمه: اين، ماده شتر خدا براى شماست كه پديدهاى شگرف است. پس آن را بگذاريد تا در زمين خدا بخورد و گزندى به او نرسانيد تا (مبادا) شما را عذابى دردناك فرو گيرد.
[FONT="]اشتراكات مختلفي بين امام علي (عليه السلام) و ناقه صالح وجود دارد:
[FONT=Symbol]·[FONT="] [FONT="]كشنده ناقه صالح و امام هر دو زنا زاده بودند.
[FONT=Symbol]·[FONT="] [FONT="]ناقه صالح، معجزه حضرت صالح بود و علي (عليه السلام) معجزه پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) است.
[FONT=Symbol]·[FONT="] [FONT="]خداوند بارها به رعايت حق ناقه صالح تأكيد نموده است همچنان كه درباره مودة قربي نيز بارهها سخن گفته است.
[FONT=Symbol]·[FONT="] [FONT="]از قاتل هر دو به عنوان شقيترين افراد بشر نام برده شده است.
[FONT="]اما ناقه صالح كجا و امام علي (عليه السلام) كجا؟ اگر خود حضرت نميفرمود: من ناقه صالحم، ما جرأت نميكرديم شباهت بين حضرت و ناقه صالح را مطرح كنيم.
[FONT="][13][FONT="] أنَاَ النّاقُورُ[FONT="] (تف)
[FONT="]اشاره به آيه: فَإِذا نُقِرَ فِي النَّاقُورِ. فَذلِكَ يَوْمَئِذٍ يَوْمٌ عَسِيرٌ. (مدثر: 8 و 9) ترجمه: [FONT="]و هنگامى كه در شيپور دميده شود، و آن، در آن روز، روزى سخت است.[FONT="]
[FONT="][14][FONT="] [FONT="] (مدثر: 8 و 9) ترجمه: [FONT="]و هنگامى كه در شيپور دميده شود، و آن، در آن روز، روزى سخت است.
[FONT="][15][FONT="] [FONT="]أنَاَ سُؤالُ مَتَي (لز)
[FONT="]طبق آيهي در متن و جمله فوق، بارها مسلمانان صدر اسلام در مصاف با مشكلاتي كه كفار و منافقين به وجود ميآوردند دچار مشكل ميشدند و اين امام علي (عليه السلام) بوده است كه آنها را از مشكلات خارج ميساخته است.
[FONT="][16][FONT="] [FONT="]بقره: 214. ترجمه: آيا پنداشتيد كه داخل بهشت مىشويد و حال آنكه هنوز مانند آنچه بر (سرِ) پيشينيان شما آمد، بر (سرِ) شما نيامده است؟ آنان دچار سختى و زيان شدند و به (هول و) تكان درآمدند، تا جايى كه پيامبر (خدا) و كسانى كه با وى ايمان آورده بودند گفتند: «يارى خدا كى خواهد بود؟» هش دار، كه پيروزى خدا نزديك است.
[FONT="][17][FONT="] [FONT="]أنَاَ نِعْمَةُ اللهِ تَعَالَي التي أنْعَمَ اللهُ بِهَا عَلَي خَلْقِه (فض)
[FONT="][18][FONT="] [FONT="]بقره: 211. ترجمه: و نعمتى را كه خدا بر شما ارزانى داشته و (نيز) پيمانى را كه شما را به (انجام) آن متعهد گردانيده، به ياد آوريد، آنگاه كه گفتيد: «شنيديم و اطاعت كرديم.»
[FONT="]بزرگ ترين نعمت براي يك انسان، بودن در صراط مستقيم است. راهي كه انسان را از خشم خداوند دور نموده (حمد: 6 و 7) و رضايت او را از ديني كه انسان برگزيده است آشكار مينمايد (مائده: 3).
[FONT="]تنها شيعيان اميرالمؤمنين (عليه السلام) هستند كه در صراط مستقيم قرار دارند و ميثاق خويش را براي الگو پذيري از انسان كامل فراموش نكردهاند و هيچ گاه در پي تبديل نعمت خداوند (بقره: 211) بر نيامده و مدام ياد آور نعمت ولايت هستند. نعمتي كه هرچه در فضائلش بگويند و بشنوند بازهم نميتوانند حتي از پس شمارش آن برآيند (نحل: 18) چه رسد به فهم آن و رسيدن به آن.
[FONT="][19][FONT="] [FONT="]أَنَا حَارِسُ الاسْتِرَاقِ، [FONT="]أَنَا شَهَابُ اللهِ الثَّاقِبُ (مش)[FONT="]
[FONT="]شاید منظور از آسمانی که شیاطین قصد نفوذ در آن را دارند قلوب مؤمنین باشد و شهاب ثاقب همان امامی است که نمیگذارد این قلوب در تسخیر شیاطین قرار گیرند.
[FONT="][20][FONT="] حجر: 18[FONT="]. ترجمه: مگر آن كس كه دزديده گوش فرا دهد كه شهابى روشن او را دنبال مىكند.
[FONT="]2) امام (عليه السلام) ريشه مفاهیم قرآنی (قسمت ششم)
[FONT="]
51.[FONT="] [FONT="]نور خدايي[FONT="][1] (يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُون [FONT="][2]).
52.[FONT="] [FONT="]نوري كه از هدايت اقتباس ميشود[FONT="][3] (إِذْ رَأى ناراً فَقالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ ناراً لَعَلِّي آتيكُمْ مِنْها بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدىً[FONT="][4]).
53.[FONT="] [FONT="]وجه الله[FONT="][5] (كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ[FONT="][6])
54.[FONT="] [FONT="]هادي[FONT="][FONT="][7][FONT="] ([FONT="]إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هاد[FONT="][8]) [FONT="]
5.5[FONT="] [FONT="]طود (کوه بزرگ) [FONT="][9][FONT="] (فَأَوْحَيْنا إِلى مُوسى أَنِ اضْرِبْ بِعَصاكَ الْبَحْرَ فَانْفَلَقَ فَكانَ كُلُّ فِرْقٍ كَالطَّوْدِ الْعَظيمِ.[FONT="][10])
[FONT="]56.[FONT="] [FONT="]اسباب [FONT="][11][FONT="] (إِذْ تَبَرَّأَ الَّذينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذينَ اتَّبَعُوا وَ رَأَوُا الْعَذابَ وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ.[FONT="][12]) [FONT="]
****
[FONT="][FONT="][1][FONT="] [FONT="]أَنَا نُورُ اللَّهِ الَّذِي لَا يُطْفَأُ (بح) [FONT="]
[FONT="]در تاریخ جهان هستی تنها شخصیت امام علی (علیه السلام) بود که به این میزان مورد تاخت و تاز دشمن قرار گرفت. و تنها همین شخصیت بود که تلاشهای دشمن هیچ نتوانست شخصیت حضرت را مخدوش نماید.
[FONT="]از میان آن همه حسادت دشمنان و ترس دوستان چگونه این همه فضائل حضرت به دست ما رسیده است؟! آیا جز تحقق این حقیقت است که کسی نمیتواند نور خدا را با دهانش خاموش سازد؟!
[FONT="][2][FONT="] [FONT="]صف: 8. ترجمه: مىخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش كنند و حال آنكه خدا گر چه كافران را ناخوش افتد- نور خود را كامل خواهد گردانيد.
[FONT="][FONT="][3][FONT="] أَنَا ذَلِكَ النُّورُ الَّذِي أقْتَبَسَ مِنْهُ الْهُدَى (مش)
[FONT="]در قلب همه انبيا شعلهای از نور ولایت امام علی (علیه السلام) است که آنان را در همه امور هدایت میکند (به بخش «انبيا» مراجعه شود). [FONT="]
[FONT="][4][FONT="] [FONT="]طه: 10. ترجمه: هنگامى كه (موسی) آتشى ديد، پس به خانواده خود گفت: «درنگ كنيد، زيرا من آتشى ديدم، اميد كه پارهاى از آن براى شما بياورم يا در پرتو آتش راه (خود را باز) يابم.
[FONT="][5][FONT="] أنَاَ وَجْهُ اللّهِ فِي السّمواتِ وَ الأرْضِ (تف) [FONT="]
[FONT="][6][FONT="] قصص: 88[FONT="]. ترجمه: [FONT="]همه چيز جز ذاتِ او هلاك شونده است.[FONT="]
[FONT="][7][FONT="] أَنَا الْهَادِي (بح)[FONT="]
[FONT="]اشاره به آيه: إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هاد. (رعد: 7)
[FONT="][8][FONT="] [FONT="] (رعد: 7) ترجمه: [FONT="](اى پيامبر) تو فقط هشدار دهندهاى؛ و براى هر گروهى رهنمايى است.
[FONT="][9] [FONT="]انا الطود و الاسباب
[FONT="][10] [FONT="]شعراء: 63، ترجمه: و بدنبال آن به موسى وحى كرديم: «عصايت را به دريا بزن!» (عصايش را به دريا زد،) و دريا از هم شكافته شد، و هر بخشى همچون كوه عظيمى بود!
[FONT="][11] [FONT="]انا الطود و الاسباب
[FONT="][12] [FONT="]بقره: 166، ترجمه: در آن هنگام، رهبران (گمراه و گمراهكننده) از پيروانِ خود، بيزارى مىجويند و كيفر خدا را مشاهده مىكنند و دستشان از همه جا كوتاه مىشود.
[FONT="]3) امام (عليهالسلام) تفسیر و تأویل[FONT="]
[FONT="]ه) من نه تنها تأويل كننده قرآنم[FONT="][1]، كه تأويل كننده همه تأويلات[FONT="][2] و روشن كننده همه تفسيرها هستم[FONT="][3]. زيرا من ترجمان خداوند[FONT="][4] و همه آيات قرآن[FONT="][5] (و از جمله سوره نساء[FONT="][6] و سوره مريم[FONT="][7]) و ديگر صُحُف آسمانيم[FONT="][8]. آنها را تنها من توضيح داده ام[FONT="][9]، تفسير نموده ام[FONT="][10] و اين گونه آنها را زنده ميكنم[FONT="][11].
[FONT="]لذا شيعيانم قرآن را از من ياد گرفتهاند[FONT="][12] و با من همراه بقره، اعراف، انفال. و ايلاف[FONT="][13] بودند.
[FONT="]از جمله آياتي كه تفسير آن با من است حروف مقطعه قرآن است مثل:
[FONT="]الم[FONT="][14]، صاد[FONT="][15]، طه و طس[FONT="][16].
[FONT="]
[FONT="]
[FONT="]****
[FONT="][1][FONT="] [FONT="]أَنَا مُؤَوِّلُ الْقُرآنِ [FONT="](لز)
[FONT="][FONT="][2][FONT="] أَنَا مُؤَوِّلُ التَّأوِيلِ (لز)[FONT="]
[FONT="][FONT="][3][FONT="] أَنَا تِبْيَانُ «[FONT="]مُبَيِّنُ» [FONT="]الْبَيَانِ [FONT="](لز)[FONT="] [FONT="]
[FONT="][4][FONT="] [FONT="]أَنَا تَرْجُمَانُ اللهِ (فض)
[FONT="][5][FONT="] [FONT="]أنَا تَرْجُمَانُ وَحْيِ اللهِ (احقاق الحق: 577/7)
[FONT="][FONT="][6][FONT="] أَنَا تِبْيَانُ النِّسَاءِ [FONT="](لز)
[FONT="][7][FONT="] [FONT="]أَنَا مُوضِحُ مَريَمَ (لز)
[FONT="][8][FONT="] [FONT="]أَنَا مُبَيِّنُ الصُّحُفِ [FONT="](لز)[FONT="]
[FONT="][9][FONT="] [FONT="]أَنَا مُبَيِّنُ الآيَاتِ [FONT="](لز)
[FONT="][10][FONT="] [FONT="]أَنَا مُفَسِّرُ الْبَيِّنَاتِ (لز)
[FONT="][11][FONT="] [FONT="]أَنَا مُحْيِي الآيَاتِ (لز)
[FONT="][12][FONT="] [FONT="]أَنَا عَلَّمْتُ شِيْعَتِي الْقُرْآنَ (فض)
[FONT="][13][FONT="] [FONT="]أَنَا صَاحِبُ الْبَقَرَةِ و الأعْرَافِ و [FONT="]الأنْفَالِ[FONT="] و [FONT="]الإيْلافِ (لز)[FONT="]
[FONT="][FONT="][14][FONT="] أَنَا قَسْمُ ألم [FONT="](لز)[FONT="] [FONT="]
[FONT="][FONT="][15][FONT="] أَنَا تَرْجَمَةُ الصَّادِ (لز)
[FONT="]ممكن است «ص» كه در ابتداء سوره صاد آمده است فعل امر باشد از «وَصي يَصي» به معناي وَصَل، (لسان العرب: 395/15) يعني «صِلْ» بنابراين نظريه «ص» جزء حروف مقطعه نبوده و بايد مفتوح خوانده شود: «صَ». اگر اين سخن درست باشد، همچنين با توجه به جمله فوق، خداوند به پيامبرش دستور ميدهد: «با علي صلهي رحم بجا بياور!» يعني اين كه ايشان را به خلافت بعد از خودت منصوب كن!
[FONT="]نظريه بعدي اين است كه همچنان كه در حديث آمده است: «ص» چشمه اي است كه از زير عرش ميجوشد، (تفسير برهان: 641/4) و چون امام علي (عليه السلام) است كه تشنگان را در قيامت آب ميدهد، پس اين حضرت است كه ترجمان صاد است. [FONT="]
[FONT="][FONT="][16][FONT="] أَنَا مُحَكِّمُ الطَّواسِينِ [FONT="](لز)
1. (ام) الامالي، شیخ صدوق - محمد بن علی قمي، انتشارات كتابخانه اسلامي 1362 (صفحه: 38 و 603)
2. (بح) بحار الانوار، علامه مجلسي– محمد باقر، مؤسسه الوفاء بيروت 1404ق(جلد:26 صفحه:3 و جلد 53 صفحه: 46 و 81)
3. (بص) بصائر الدرجات. صفار - محمد بن حسن، منشورات اعلمي تهران، 1362 (صفحه: 415 و 64)
4. (تو) التوحيد، شیخ صدوق - محمد بن علی قمي، انتشارات جامعه مدرسين 1357 (صفحه: 164)
5. (حت) الاحتجاج، طبرسي – ابو منصور، نشر مرتضي، مشهد مقدس.1403 ق (جلد: 1 صفحه: 74 و 128)
6. (فض) الفضائل، شاذان بن جرائيل قمي، المكتبة الحيدرية نجف اشرف 1381 ق (صفحه: 3 و 83)
7. (قب) مناقب آل ابي طالب، ابن شهر آشوب، المكتبة الحيدرية نجف اشرف 1376 ق (جلد 2 صفحه: 385)
8. (كا) الكافي، ثقة الاسلام كليني، دار الكتب الاسلامية تهران 1368 (جلد 1 صفحه: 196)
9. (لز) الزام الناصب في اثبات الحجة الغائب، يزدي حائري – شيخ علي. (جلد: 2 صفحه: 159 و 188 و 205 و 211)
10. (مش) مشارق انوار اليقين، برسي – حافظ رجب، مؤسسة الاعلمي للمطبوعات لبنان 1419 ق (صفحه: 259 و 296)
11. (مص) مصباح البلاغة (مستدرك نهج البلاغة) – حسن ميرجهاني طباطبايي – نسخه خطي (از مجموعه نرم افزار مكتبة اهل البيت (عليهمالسلام) جلد 1 صفحه: 213.
12. (مع) معاني الاخبار، شیخ صدوق - محمد بن علی قمي، انتشارات كتابخانه اسلامي 1361 (صفحه: 58)
13. (نف) الازهار (خلاصه عبقات الانوار)، ميلاني – سيد علي، ناشر: مؤلف. 1414 ق (جلد 12 صفحه: 81)
14. (نهج) نهج البلاغة، سيد رضي، انتشارات دار الهجرة قم. (خطبه: 75، 119، 128، 176، 180، 192. نامه: 45. حكمت: 83، 316، 469)