جمع بندی انسان از نسل حضرت آدم یا تکامل یافته حیوانات ؛ بالاخره کدوم درسته؟

تب‌های اولیه

189 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

danial7798.ch;818186 نوشت:
سلام و عرض ادب خدمت دست اندرکاران این انجمن.من مدتی هست که با بی خدایان یا به قولی آتییست ها گفت و گو میکنم و گاهی اوقات تسلیم حرف های اون ها میشم.سوالی که الان برای من پیش اومده اینه که بالاخره انسان رو خدا افرید یعنی خدا حضرت ادم و حوا رو افرید سپس فرزندان ادم زیاد شد و هم اکنون ما فرزندان ادمیم یا اینکه طبق نظریه ی داروین(فرگشت)ما از نسل میمون و شانپانزه و گوریل و این جک جونوراییم؟عقل و منطق و دلایل زیادی میگن که انسان تکامل یافته ی این حیوانات است ولی قران نظرش متفاوته.آخر کدوم درسته؟
موفق باشید

به نام خداوند بخشایشگر و مهربان

سلام به شما و همگی

امیدوارم مطلبی که میگم مفید واقع شه.

در سوره سجده آیه های 7 تا 9 میگه:

"همو که هرچیزی را در نیکوترین صورت آفرید و آفرینش انسان را از گِل آغاز کرد. آنگاه نسل او را از عصاره ای از آب بی مقدار آفرید. سپس آن را آراسته کرد و از روح خود در آن دمید و گوش و دیدگان و دلها برای شما قرار داد و چه کم سپاس می گذارید."

آفرینش انسان همونطور که در این آیه اومده، یهویی نیست. آفرینش رو از گل آغاز میکنه و بعد نسلش رو از اون عصاره ای که توصیف میکنه ادامه میده. و بعد آراسته ش میکنه و بعد از همه ی اینا، روحش رو در او می دمه.

خب شما فرض کن بر اساس همین آیه، میگیم که یه سری موجودات که همشون از همین کره ی خاکی و گلی و پر آب هست، بوجود میان، و طی تکامل، سالیان سال تبدیل به موجوداتی شبه میمون میشن، از دسته ی اونا، یکیشون متفاوت میشه، بازم طی تکامل تفاوت در نسلش ایجاد میشه، و خب نسل همه ی اینا هم بر اساس همون عصاره ای که توصیف کرده ادامه پیدا میکنه، و همینطوری تکامل و تکامل رخ میده و میرسه به زمانی که اون موجود شبیه به میمون، پتانسیل اینو داره که مغزش به حدی رشد کنه و به تکاملی برسه که بشه انسان امروزی، این همون لحظه ایه که خدا میگه، از روح خود در آن دمیدم.
(شاید: از روح خود در آن دمیدم = رشد مغز و توانایی های جسمانی موجود، به حدی که شعور و فهم و درک بالا بره تا جایی که بتونیم اسمشو بذاریم، انسان امروزی - انسان متمدن)

و اینطوری نسل بشر جلو میره. و خب موجود ناقص و محدودِ میمون شکلی مثه ما که توانایی های خدایگونه داریم، نمیتونیم به خاطر همین نواقص و حدود مرز هایی که این جسم فانی میمون شکل برامون میاره، توانایی های خدایگونه مون رو به درستی به عرصه ظهور بیاریم و اجرایی کنیم. بنابراین نیازمند راهنما هستیم تا بتونیم به حد و اندازه ی میزان توانایی جسممون و مرز های درست، از روحمون کار بکشیم. که این راهنماها میشن پیامبران. اولین پیامبر هم، حضرت آدم (ع) هست.

بازم میگم، امیدوارم مفید بوده باشه.

Kamran;827079 نوشت:
به نام خداوند بخشایشگر و مهربان

سلام به شما و همگی

امیدوارم مطلبی که میگم مفید واقع شه.

در سوره سجده آیه های 7 تا 9 میگه:

"همو که هرچیزی را در نیکوترین صورت آفرید و آفرینش انسان را از گِل آغاز کرد. آنگاه نسل او را از عصاره ای از آب بی مقدار آفرید. سپس آن را آراسته کرد و از روح خود در آن دمید و گوش و دیدگان و دلها برای شما قرار داد و چه کم سپاس می گذارید."

آفرینش انسان همونطور که در این آیه اومده، یهویی نیست. آفرینش رو از گل آغاز میکنه و بعد نسلش رو از اون عصاره ای که توصیف میکنه ادامه میده. و بعد آراسته ش میکنه و بعد از همه ی اینا، روحش رو در او می دمه.

خب شما فرض کن بر اساس همین آیه، میگیم که یه سری موجودات که همشون از همین کره ی خاکی و گلی و پر آب هست، بوجود میان، و طی تکامل، سالیان سال تبدیل به موجوداتی شبه میمون میشن، از دسته ی اونا، یکیشون متفاوت میشه، بازم طی تکامل تفاوت در نسلش ایجاد میشه، و خب نسل همه ی اینا هم بر اساس همون عصاره ای که توصیف کرده ادامه پیدا میکنه، و همینطوری تکامل و تکامل رخ میده و میرسه به زمانی که اون موجود شبیه به میمون، پتانسیل اینو داره که مغزش به حدی رشد کنه و به تکاملی برسه که بشه انسان امروزی، این همون لحظه ایه که خدا میگه، از روح خود در آن دمیدم.
(شاید: از روح خود در آن دمیدم = رشد مغز و توانایی های جسمانی موجود، به حدی که شعور و فهم و درک بالا بره تا جایی که بتونیم اسمشو بذاریم، انسان امروزی - انسان متمدن)

و اینطوری نسل بشر جلو میره. و خب موجود ناقص و محدودِ میمون شکلی مثه ما که توانایی های خدایگونه داریم، نمیتونیم به خاطر همین نواقص و حدود مرز هایی که این جسم فانی میمون شکل برامون میاره، توانایی های خدایگونه مون رو به درستی به عرصه ظهور بیاریم و اجرایی کنیم. بنابراین نیازمند راهنما هستیم تا بتونیم به حد و اندازه ی میزان توانایی جسممون و مرز های درست، از روحمون کار بکشیم. که این راهنماها میشن پیامبران. اولین پیامبر هم، حضرت آدم (ع) هست.

بازم میگم، امیدوارم مفید بوده باشه.

سلام
آیه ای که بدان اشاره کردید بخوبی گویای این مطلب است که اگرچه انسان کنونی از نسل ادم است اما آدم اولین انسان نیست و از نسل انسانهای ماقبل خودش است و همگی از نسل همان موجودی می باشند که پروردگار برای اولین بار او را از خاک آفریده و پروریده تا به بشر امروز رسیده است.
چیزی که هست خداوند در وجود این انسان که نامش آدم بود دانشی به ودیعه گذاشت که سایر انسانهای معاصرش و هیچ یک از موجودات دنیوی و غیر دنیوی دیگر ، از آن دانش برخوردار نبودند. پروردگار از این دانش بعنوان روح یاد می کند.

سلام
خداوند هر آنچه را درباره آدم ، برای هدایت بندگانش ، لازم بوده در قرآن گفته و نقطه تاریکی باقی نگذاشته است. بسیاری از مطالبی را که درباره داستان آدم و همسرش شنیده ایم حقیقت نداشته و ساخته و بافته ذهن بشر هستند. باز هم می گویم ؛ آدم اولین انسان نیست و محل زندگیش بهشت موعود نبوده بلکه او اولین پیامبر است که در همین سرای خاکی روئیده و رشت و نمو کرده است. امکان ندارد بتوان در قرآن آیه ای پیدا کرد که خلاف این را گفته باشد.
خداوند به هر دلیل و هر ترتیب اراده کرد نسل انسانهای معاصر آدم را از روی زمین بردارد و نسل بشر را از آدم ادامه دهد، چون حالا آدم از چیزی برخوردار بود که سایر انسانها آن را نداشتند و خداوند می خواست بشری که از آدم پدید می آید، این ویژگی را به ارث ببرد و همه انسانها آن را به ارث بردند الا عیسی که بگونه ای دیگر متولد شد و لازم بود دوباره نفخه روح شود.
آیا بنظر شما عجیب است که انسانهای هم عصر آدم بطور دفعی یا به مرور مرده باشند و نسل بشر از آدم ادامه پیدا کرده باشد؟
بنظر شما عجیب نیست که روزگاری یک سری موجود به اسم دایناسور روی زمین زندگی می کردند و به هر ترتیب نسلشان منقرض شده ولی بقیه موجودات ایمن مانده و ادامه نسل داده باشند؟

shahed1;827229 نوشت:
آدم اولین انسان نیست و از نسل انسانهای ماقبل خودش است و همگی از نسل همان موجودی می باشند که پروردگار برای اولین بار او را از خاک آفریده

با سلام. ملاحظاتي بر مطالب شما وارد است که به چند مورد اشاره مي​شود:

1- در مورد انسان​هاي ماقبل آدم عليه​السلام مطلبي در قرآن مجيد ذکر نشده است؛

2- موجودي که خداوند از خاک آفريده در قرآن مجيد همان آدم عليه​السلام معرّفي شده است نه موجودي که قبل از حضرت آدم بوده.

3- در تعاليم قرآن مجيد جايگاهي که آدم عليه​السلام سکونت داشته به بهشت يا باغ تعبير شده و محيطش با محيط اين سراي خاکي متفاوت بوده،

آدم(ع) در آنجا از تهيه خوراک و پوشاک و نوشيدني و غيره بي​نياز بود، گرماي خورشيد او را اذيّت نميکرده،....

قصّه حضرت آدم(ع) به تعبير استاد جوادي آملي، پيچيده در پيچيده است.

Hadi99g;827454 نوشت:

با سلام. ملاحظاتي بر مطالب شما وارد است که به چند مورد اشاره مي​شود:

1- در مورد انسان​هاي ماقبل آدم عليه​السلام مطلبي در قرآن مجيد ذکر نشده است؛



سلام
همانگونه که دوستمان کامران اشاره کردند : طبق آیات 7 و 8 و 9 سوره سجده ، آفرینش انسان از طین یا گل شروع شده سپس از طریق نطفه ادامه نسل داده و تکثیر پیدا کرده و در آخر ، وقتی بطور کامل تسویه شده ، روح در آن دمیده شده یا به قول امروزیها ، سیستم عامل روی آن نصب گردیده و به انسانی متفاوت به اسم آدم تبدیل گردیده و این یعنی آدم فقط از نسل آن انسانی است که اولین بار از خاک خلق شد نه خود او ، غیر از این است؟

نقل قول:
2- موجودي که خداوند از خاک آفريده در قرآن مجيد همان آدم عليه​السلام معرّفي شده است نه موجودي که قبل از حضرت آدم بوده.

از کدام آیه قرآن این را متوجه شدید؟

نقل قول:
3- در تعاليم قرآن مجيد جايگاهي که آدم عليه​السلام سکونت داشته به بهشت يا باغ تعبير شده و محيطش با محيط اين سراي خاکي متفاوت بوده،

آدم(ع) در آنجا از تهيه خوراک و پوشاک و نوشيدني و غيره بي​نياز بود، گرماي خورشيد او را اذيّت نميکرده،....

همانگونه که می دانید در زبان عربی به هر باغی جنت می گویند ولی چون خداوند به بهشت موعود نیز جنت گفته ما که عرب زبان نیستیم تصور می کنیم جنت = بهشت
معمولاً در یک باغ ، خوراکیهای مختلفی یافت می شوند و سایه درختانش انسان را از آفتاب سوزان حفظ می کند. شما روی چه حسابی گمان می کنید محیط باغ آدم با سایر باغها متفاوت بوده است؟

shahed1;827456 نوشت:
سیستم عامل روی آن نصب گردیده و به انسانی متفاوت به اسم آدم تبدیل گردیده و این یعنی آدم فقط از نسل آن انسانی است که اولین بار از خاک خلق شد نه خود او ، غیر از این است؟

سلام
نه این طور نیست که فقط نژاد ما از خاک درست شده باشه هفت نژاد قبل از ما بودن که اونها ازم خاک بودن اما اینکه از کجای زمین برداشته شده باشه شاید فرق کنه (فقط جنیان از خاک نیستن)

فرق اصلی بین انسان نسل هشتم با انسان موجود نسل هفتم در محل شکل گیری روح بود

روح حضرت ادم در عالم عقول بهش دمیده شد در واقع اعتراضی که ملائک کردن به سبب هفت تجربه قبلی خلقت انسان بود اما چون اینبار در عالم عقل و شعور بهش جان داده شد خدا گفت این یکی فرق میکنه مثل اونا نیست

این حرف میزنه دکلمه می خونه شعر می خونه گریه میکنه نماز می خونه جدول ضرب بلده می تونه تانک درست کنه فوتبال بازی کنه ژیملاستیک بازی کنه سفینه فضایی درست میکنه میره توی فضا کنکاش میکنه می تونه اینقدر عبادت کنه که روحش سبک بشه بره تموم عوالم ماورالطبیعه رو نمی دونین کجا هست و ببینه و خیلی چیزای دیگه!

تفاوتش توی همین هست

Hadi99g;827454 نوشت:
قصّه حضرت آدم(ع) به تعبير استاد جوادي آملي، پيچيده در پيچيده است.

سلام
شاید احتمالا توی باغ های عالم موازی دنیا بوده
حالا این عوالم موازی چند تا هستن خدا می دونه شاید یک میلیون عالم موازی وجود داشته باشه که پیامبر (ص) هم با بدن عنصری وارد اون عوالم شد و دوباره برگشت پس نزول حضرت ادم هم از درون اون عوالم هم ممکنه به همین طریق بوده باشه اما چون فهمش بسیار بسیار برای ما که درکی از این محیط ها و قوانین بین اون نداریم پیچیده بنظر میرسه

توی اون عالم افتاب هم نیست طبیعیهافتاب فقط توی دنیا هست همونطوری که ما وقتی میریم برزخ دیگه افتاب مهتاب و دیگه بالای سرمون نمی بینیم تموم شد فقط یک اسمون خالی هست ولی آفتابی توش نیست هر چی هست نور خودته داری روشنه نداری باید عصا دستت بگیری کورکورانه راه پیدا کنی!:))

حضرت ادم توی نور ملائک و اینا توی بهشت هایی که شبیه نقاشی های رنگ روغن و جلوه های ویژه کامپیوتری و فانتزی و عجیب غریب ( جوری که شعور انسان با دیدن اون محیط ها مشکل پیدا میکرد! ) زندگی میکرد اما بدون اینکه زحمتی براش کشیده باشه

خدا هم بهش یاد داد هیچ چیز مفتی ماندگار نیست و وقتی وارد زمین شد جز کلوخ و شن بیابون داغ و افتاب سوزان بالای سرش چیزی ندید!

900 سال گریه کرد تا برگشت به سر جای اولش!

اتمچه;827498 نوشت:

سلام
نه این طور نیست که فقط نژاد ما از خاک درست شده باشه هفت نژاد قبل از ما بودن که اونها ازم خاک بودن اما اینکه از کجای زمین برداشته شده باشه شاید فرق کنه (فقط جنیان از خاک نیستن)

سلام
فرقش تو چیه؟ در جنس خاکشه یا آب و هوای منطقه ای که خاک ازش برداشته شده؟
شاید نحوه عمل آوری و فرآوری گل مربوطه نیز بی تأثیر نباشه!

سلام...من یکبار هم گفته بودم بازم می گم....ما عجیب خدای بازی گوش و ماجراجویی داریم....خداییش نگاه کنید...همه ی طبیعت و شواهد و یک جورایی همه عالم و آدم دارن می گن که آدم که ما باشیم مثل بقیه هزاران جانور طبیعت در پی تکامل و در دنباله ی میمون ها یا شامپانزه ها پا به این کره خاکی گذاشتیم...بعد قرآن یا خدا می آد این وسط می گه نخیر...شما رو از گل خلق کردم...خوب این خدا بازیگوش نیست پس چیه؟دنیا رو طوری چیده و طراحی کرده و دونه های پازلو طوری چیده و جاندارارو جوری خلق کرده که نشون داده بشه که انسان در دنباله تکامل پدید اومده، ولی از اون طرف می آد آدم و حوا رو از گل خلق می کنه و دفعی و ازدیاد نسلشون میده:) جالبه تقریبا در هیچ پدیده ی طبیعی مثل باران، طوفان، زلزله، سیل، رشد گیاهان، رشد جنین و هزاران مورد دیگه، رد پای مستقیمی از خدا نمی بینیم که بیاد دفعتا کاری انجام بده...و چیزی خلاف قوانین ثابت و معمول انجام بده..مثلا، به فرشته هاش بگه زمین رو بلرزونید، تا زلزله بیاد....نخیر...صفحه های زمین که شناورن، ممکنه به هم سابیده بشن و زمین لرزه بووجود بیاد، طبق قوانین ثابت، خبری از فرشته هم نیست...حالا این وسط انسان شده مستثناء!(البته در مورد اصل اون منشاء هستی نمی شه نظر داد) آقا این خدا، خداییش مثل یک بچه ی بازیگوش و یک بچه ی شیطون نیست؟؟

shahed1;827529 نوشت:
فرقش تو چیه؟ در جنس خاکشه یا آب و هوای منطقه ای که خاک ازش برداشته شده؟
شاید نحوه عمل آوری و فرآوری گل مربوطه نیز بی تأثیر نباشه!

سلام
حتما خوندین که در داستان ها اومده
تو دوره انسان های نئودرال جبرییل اومد در جایی که الان کعبه هست یک مشت خاک برداره زمین داد و بیداد کرد نزاشت
میکاییل اومد اونم زمین اینقدر داد و بیداد کرد فوش داد که اونم نتونست برگشت
اسرافیل و ملائک بزرگ دیگه هم اومدن بازم زمین داد و بیداد کرد سیمش قاطی شد نزاشت که خاک بگیره

خدا به عزراییل گفت برو پایین این فقط کار تو هست !
عزراییل به ناگاه فرود امد و یک نگاه تند غضب الودی (طوریکه هر لحظه ممکنه چشمانش از کاسه بزنه بیرون) به زمین انداخت!
زمین در یک ان همین که عزراییل رو با این هیبت عجیب دوزخی دید فورا سکته اول رو همونجا زد! و به سبب اون تا مدتها از تصویر وحشتناکی که از عزراییل دید لال بود!!

اون وقت عزراییل رفت یک مشت خاک برداشت و برد اسمون خدا هم ازون خاک ادم درست کرد

--------------
(اینکه چطوری مولکول های عناصر جدول تناوبی وارد عوالم مابعد الطبیعه غیر مادی میشه ما نمی دونیم ....ولی از اونجایی که علم تمومی نداره حتما اون قانونش تو این حیطه ها نیست دور دست هست)

-------------
این داستان نشون میده خلقت انسان قبلا چند بار این کار تکرار شده بود و زمین از نژاد ادم ها خوشش نیومد که اجازه نداد دوباره خاک بردارن!

شاید الان شما بگین که بهترین و مرغوبترین خاک دنیا طبق ده ها سال تحقیقات ژاپنی ها توی کل سیاره زمین مازندران هست چرا از مازندران خاک برنداشت؟

جواب اینه که از لحاظ کمیت ساختاری بیشترین عناصر موجود در طبیعت در خاک حجاز وجود دارد برای همین برای ساخت بدنی که مغزش برای تفکر به همه جور عنصر نیاز داشته باشه خاک حجاز مناسبترین بوده!

shahed1;827529 نوشت:
سلام
فرقش تو چیه؟ در جنس خاکشه یا آب و هوای منطقه ای که خاک ازش برداشته شده؟
شاید نحوه عمل آوری و فرآوری گل مربوطه نیز بی تأثیر نباشه!

سلام
در احادیث آمده که علت تفاوت رنگ پوست انسانها، تفاوت رنگ خاکی است که از آن آفریده شده اند:
نقل قول:
در برخی از روایات، وجود اختلاف در رنگ گِل ها که حضرت آدم و حوا از آنها آفریده شدند، علّت اختلاف رنگ و نژاد انسانها معرفی شده است. به عنوان نمونه در شیخ صدوق در کتاب علل الشرایع نقل می کند که از رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ پرسیدند: ... آیا آدم از همه گِل ها آفریده شد یا از گِل واحد؟ حضرت فرمود: از همه گِل ها، و اگر از گل واحد آفریده شده بود مردم برخی، برخی دیگر را نمی شناختند ( یعنی همه شبیه هم می شدند)... در خاک سفیدی و سبزی و قرمزی و ... وجود دارد. برخی خاک ها نرم و برخی خشن هستند و لذا برخی از مردم سفید، برخی زرد و برخی قرمز و یا سیاه هستند. این اختلاف رنگها طبق رنگ خاک هاست.»(4)

http://www.javabcity.ir/node/109


پارسا مهر;827531 نوشت:
سلام...من یکبار هم گفته بودم بازم می گم....ما عجیب خدای بازی گوش و ماجراجویی داریم....خداییش نگاه کنید...همه ی طبیعت و شواهد و یک جورایی همه عالم و آدم دارن می گن که آدم که ما باشیم مثل بقیه هزاران جانور طبیعت در پی تکامل و در دنباله ی میمون ها یا شامپانزه ها پا به این کره خاکی گذاشتیم...

اولاً اینکه همگان چیزی را بگویند دلیل درست بودن آن نیست؛ همه شواهد موجود نشان می دادند که خورشید در مرکزر عالم قرار دارد و دانشمندان رده یک دنیا بر آن صحه می گذاشتند و این تصور نادرست قرنها در باور مردمان جا خوش کرده بود .

نقل قول:
بعد قرآن یا خدا می آد این وسط می گه نخیر...شما رو از گل خلق کردم.

آیا نظریات طبیعی موجود غیر از این را می گویند؟ کدام نظریه می گوید که انسان از چیزی غیر از خاک آفریده شده آیا بدن شما از خاک نیست؟! اگر نیست پس شما و همه ما که در اپتدا آبی ناچیز بودیم ، چگونه به شصت هفتاد و شاید یکصدو اندی کیلو گرم گوشت و استخوان مبدل شدیم؟ یک بذر کوچک چگونه به درختی بلند و تناور مبدل می شود و خاک مرده را جان می بخشد؟

نقل قول:
..خوب این خدا بازیگوش نیست پس چیه؟

راستش خداوند بازیگوش نیست اما هرچه با مردم صحبت می کند چون در حال بازی گوشی هستند متوجه حرفهاش نمی شوند. یک کم دست از بازی گوشی بردار، به مسائل سطحی نگاه نکن و مطالعه و تحقیق کن تا دریابی که پروردگارت جهان را به بازیچه نیافریده است

shahed1;827534 نوشت:
آیا نظریات طبیعی موجود غیر از این را می گویند؟ کدام نظریه می گوید که انسان از چیزی غیر از خاک آفریده شده آیا بدن شما از خاک نیست؟! اگر نیست پس شما و همه ما که در اپتدا آبی ناچیز بودیم ، چگونه به شصت هفتاد و شاید یکصدو اندی کیلو گرم گوشت و استخوان مبدل شدیم؟ یک بذر کوچک چگونه به درختی بلند و تناور مبدل می شود و خاک مرده را جان می بخشد؟

تا قرن 18 تصور عمومی بر این بود که جرم درختان از خاک میاد. تا اینکه آزمایشاتی انجام شد و نشان داد که 95 درصد جرم گیاه از تبدیل دی اکسید کربن هوا به مواد آلی ایجاد میشه.

با توجه به اینکه در احادیث از وابستگی رنگ پوست مردم به رنگ خاکی که از اون آفریده شده اند سخن گفته شده، فکر نمی کنم منظور این نوع افرینش از خاک باشه. وگرنه میبایست رنگ پوست مردم وابسته به رنگ خاک محل زندگیشون باشه. گفته شده اگر آدم فقط از یک نوع خاک آفریده شده بود، همه فرزندانش هم شکل می شدند. توجه به این نکته می تونه به فهم معنای این نوع آفرینش کمک کنه.

shahed1;827456 نوشت:
از کدام آیه قرآن این را متوجه شدید؟
Hadi99g;827454 نوشت:
موجودي که خداوند از خاک آفريده در قرآن مجيد همان آدم عليه​السلام معرّفي شده است نه موجودي که قبل از حضرت آدم بوده.

با سلام.

در آيه کريمه 59 سوره آل عمران مي​فرمايد: وصف حال آفرينش عيسی نزد خداوند مانند آدم است که خداوند او را از خاک آفريد سپس به او گفت: باش، او هم شد!

إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ

منظور از تشبيه خلقت حضرت عيسی(ع) به حضرت آدم(ع) روشن است.

خداوند متعال در مقام احتجاج بر نصاری مي​خواهد بفرمايد آفرينش عيسی(ع) بدون پدر، هيچ استبعادي ندارد و موجب الوهيّت او هم نمي​شود،

زيرا قبل از او آدم را بدون پدر و مادر آفريد، اگر موجود شدن بدون پدر موجب الوهيّت باشد در اينصورت آدم به طريق اولي مستوجب الوهيّت خواهد بود،

و حال آنکه شما گروه نصاری خودتان هم معترفيد که آدم، الاه نبود.

shahed1;827534 نوشت:
آیا نظریات طبیعی موجود غیر از این را می گویند؟ کدام نظریه می گوید که انسان از چیزی غیر از خاک آفریده شده آیا بدن شما از خاک نیست؟!

همانطور که عرض شد، آفرينش حضرت آدم(ع) از خاک بدون وساطت نطفه بوده که در واقع يک امر خارق العاده است.

نه مثل آفرينش گياهان که از خاک برويد. يا آفرينش بقيه انسانها که منتهي به خاک باشد.

اگر منظور از آفرينش آدم از خاک، منتهي شدن خلقتش به خاک باشد احتجاج مذکور در آيه کريمه فوق، بي​معنا و باطل خواهد بود.

شاهد ديگرش علاوه بر آيه کريمه فوق، آياتي است که آفرينش انسان را از «صلصال» معرّفي ميکند. يا از «حمأ مسنون»

و در آياتي که «آدم» ذکر شده، آدم نوعي هم منظور نيست بلکه آدم شخصي خارجي منظور است،

چون مي​فرمايد: خداوند شما را از يک نفس واحده آفريد و همسرش را هم از همان نفس: خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْهَا زوجَها.

انسان تنزل یافته ی حیوانات است نه تکامل یافته

اتمچه;827532 نوشت:

سلام

حتما خوندین که در داستان ها اومده
تو دوره انسان های نئودرال جبرییل اومد در جایی که الان کعبه هست یک مشت خاک برداره زمین داد و بیداد کرد نزاشت
میکاییل اومد اونم زمین اینقدر داد و بیداد کرد فوش داد که اونم نتونست برگشت
اسرافیل و ملائک بزرگ دیگه هم اومدن بازم زمین داد و بیداد کرد سیمش قاطی شد نزاشت که خاک بگیره

خدا به عزراییل گفت برو پایین این فقط کار تو هست !
عزراییل به ناگاه فرود امد و یک نگاه تند غضب الودی (طوریکه هر لحظه ممکنه چشمانش از کاسه بزنه بیرون) به زمین انداخت!

زمین در یک ان همین که عزراییل رو با این هیبت عجیب دوزخی دید فورا سکته اول رو همونجا زد! و به سبب اون تا مدتها از تصویر وحشتناکی که از عزراییل دید لال بود!!

اون وقت عزراییل رفت یک مشت خاک برداشت و برد اسمون

خدا هم ازون خاک ادم درست کرد

--------------
(اینکه چطوری مولکول های عناصر جدول تناوبی وارد عوالم مابعد الطبیعه غیر مادی میشه ما نمی دونیم ....ولی از اونجایی که علم تمومی نداره حتما اون قانونش تو این حیطه ها نیست دور دست هست)

-------------
این داستان نشون میده خلقت انسان قبلا چند بار این کار تکرار شده بود و زمین از نژاد ادم ها خوشش نیومد که اجازه نداد دوباره خاک بردارن!

سلام
از این قصه ها در هر قوم و آئینی فراوان به چشم می خورد، شنونده باید عاقل باشد و دنبالشان نرود. اینها همان خار و خاشاکی هستند که چهره زلال حق را می پوشانند و به من و شما اجازه دیدن آن را نمی دهند .

سعدی شیرازی;827533 نوشت:
سلام
در احادیث آمده که علت تفاوت رنگ پوست انسانها، تفاوت رنگ خاکی است که از آن آفریده شده اند:

سلام
همین احادیث و روایات هستند که راه راست را بر ما بسته و به بیراهه کشانده اند، فراموششان کن تا به حقیقت برسی!

سعدی شیرازی;827540 نوشت:
تا قرن 18 تصور عمومی بر این بود که جرم درختان از خاک میاد. تا اینکه آزمایشاتی انجام شد و نشان داد که 95 درصد جرم گیاه از تبدیل دی اکسید کربن هوا به مواد آلی ایجاد میشه.

یعنی کربن جزء عناصر موجود در خاک نیست؟!

Hadi99g;827546 نوشت:

با سلام.

در آيه کريمه 59 سوره آل عمران مي​فرمايد: وصف حال آفرينش عيسی نزد خداوند مانند آدم است که خداوند او را از خاک آفريد سپس به او گفت: باش، او هم شد!

إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ

منظور از تشبيه خلقت حضرت عيسی(ع) به حضرت آدم(ع) روشن است.

خداوند متعال در مقام احتجاج بر نصاری مي​خواهد بفرمايد آفرينش عيسی(ع) بدون پدر، هيچ استبعادي ندارد و موجب الوهيّت او هم نمي​شود،

زيرا قبل از او آدم را بدون پدر و مادر آفريد، اگر موجود شدن بدون پدر موجب الوهيّت باشد در اينصورت آدم به طريق اولي مستوجب الوهيّت خواهد بود،

و حال آنکه شما گروه نصاری خودتان هم معترفيد که آدم، الاه نبود.




سلام
اگر خداوند در مقابل ادعای مسیحیان به این موضوع اشاره می کند برای این است که آنها گمان می کنند عیسی آسمانی است و پدرش هم آسمانی است و تعلقی به زمین ندارد و از نسل تراب یا طین نمی باشد در حالی که عیسی نیز مانند آدم از نسل تراب است هرچند پدری نداشته باشد.
علت اینکه عیسی را با آدم مقایسه می کند بخاطر خلق یک باره آنها نیست بلکه برای این است که به هم شباهت دارند بگونه ای که هیچ موجود دیگری مانند این دو خلق نشده و از این بابت هردو اولی می باشند. در کل تاریخچه زمین فقط دو موجود را پیدا می کنیم که نفخه روح شده اند: آدم و عیسی ابن مریم.
در قرآن آیات دیگری وجود دارند که این نظریه را تایید می کنند اما برای تایید نظریه ای که شما به آن اشاره کردید هیچ آیه ای نمی توان یافت . نه عیسی از آسمان آمده و نه ( بر خلاف تصور موجود) آدم؛ هردو از تولد تا مرگشان در زمین بوده اند.

نقل قول:

در آياتي که «آدم» ذکر شده، آدم نوعي هم منظور نيست بلکه آدم شخصي خارجي منظور است،

چون مي​فرمايد: خداوند شما را از يک نفس واحده آفريد و همسرش را هم از همان نفس: خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْهَا زوجَها.

اگر ممکن است در این باره بیشتر توضیح دهید

shahed1;827594 نوشت:
یعنی کربن جزء عناصر موجود در خاک نیست؟!

تا جایی که می دونم گیاهان کربن رو از هوا دریافت می کنند و کربن موجود در خاک عمدتاً از تجزیه گیاهان و جانوران به وجود میاد. البته پرسیدن نظر یه متخصص هم می تونه مفید باشه.

به هر حال اگر منظور این نوع آفرینش بود، باید رنگ پوست ما وابسته به رنگ خاک محل زندگیمون میشد (طبق همون حدیث). اما می دونیم که فرضاً یک سفید پوست با خوردن گیاهی که در خاک سیاه رنگ رشد کرده سیاه پوست نمیشه و بالعکس.

shahed1;827534 نوشت:
آیا نظریات طبیعی موجود غیر از این را می گویند؟ کدام نظریه می گوید که انسان از چیزی غیر از خاک آفریده شده آیا بدن شما از خاک نیست؟! اگر نیست پس شما و همه ما که در اپتدا آبی ناچیز بودیم ، چگونه به شصت هفتاد و شاید یکصدو اندی کیلو گرم گوشت و استخوان مبدل شدیم؟ یک بذر کوچک چگونه به درختی بلند و تناور مبدل می شود و خاک مرده را جان می بخشد؟

صبر کنید ببینم شما ادعا می کنید که منظور قرآن و اسلام در مورد خلقت انسان از خاک یا گل نه این است که منظور خلق شدن دفعی انسان از همان گل به شکل مجسمه است؟؟یعنی شما فکر می کنید که منظور قرآن چیزی فراتر از این هاست و ادعا می کنید که انسان از خاک و گل خلق شدنش همان تائید کننده نظریه تکامل است و که منشاء و سرچشمه موجودات زنده به خاک می رسد؟خواهشن شفاف تر صحبت کنید...من کمی گیج شدم...اگر منظورتان همین هاست که گفتم...واقعا بنده به تعجب افتادم...اولا دوستان روایات و آیاتی در این باره آوردن...اینکه بازیگوشی کنید و بگید این روایات رو باید نادیده گرفت کار خوبی نیست....اینجا شما بازیگوشی می کنید یا بنده؟؟دوما، در این صورت باید گفته شود که تک تک انسان ها از خاک خلق شده اند ولی خدا تنها خلقت آدم و حوا را از خاک می داند...
شما می فرمایید که خدا بازیگوشی نمی کند و هرچه با مردم صحبت می کند متوجه حرفش نمی شوند...خدا قربونش بروم اگر برای این مردم صحبت می کند و صحبت کرده،باید حواسش می بود، باید شیطنت نمی کرد....مردم دویست سال پیش، مردم 1000 سال پیش از این آیات و روایات چه متوجه می شدند؟؟متوجه می شدند به قول شما انسان منشاء اش به خاک می رسد؟و منظورش نه خاک و گلیست که مجسمه ساخته؟؟یعنی مردم گذشته انقدر اهل علم و دانش و ذکاوت بودند و حرف خدا را اینگونه علمی برداشت می کردند؟؟یا برعکس؟؟؟خوب خدا که با این طرز آیه نازل کردنش کلی انسان را در طول تاریخ به جهل انداخته و گمراه کرده؟این خداست که دارد بازیگوشی می کند یا این مردم هستند که بازیگوشی می کنند و هرچه خدا برایشان صحبت می کند متوجه نمی شوند؟؟

shahed1;827597 نوشت:
برای این است که به هم شباهت دارند بگونه ای که هیچ موجود دیگری مانند این دو خلق نشده

اگر نظريه شما را بپذيريم که منظور از آفرينش آدم از خاک اينست که خلقتش منتهي به خاک است، در اين صورت اين نوع از خلقت داراي نمونه​هاي بيشماري است،

نه اينکه هيچ موجود ديگري مانندش خلق نشده باشد،

خودتان تصريح کرديد که آفرينش آدم از خاک درست مثل آفرينش درختان از خاک است:

shahed1;827534 نوشت:
کدام نظریه می گوید که انسان از چیزی غیر از خاک آفریده شده آیا بدن شما از خاک نیست؟! اگر نیست پس شما و همه ما که در اپتدا آبی ناچیز بودیم ، چگونه به شصت هفتاد و شاید یکصدو اندی کیلو گرم گوشت و استخوان مبدل شدیم؟ یک بذر کوچک چگونه به درختی بلند و تناور مبدل می شود و خاک مرده را جان می بخشد؟

انواع جانوران، حيوانات، نباتات،... خلقت همگي از خاک است. تشبيه خلقت حضرت عيسی به خصوص آدم چه وجهي دارد؟ و چرا مي​گوييد هيچ موجود ديگري مانند اين دو خلق نشده؟!

با پذيرش نظريه شما، آيه کريمه تبديل به ادّعاي صرف خواهد شد:

آنها ادّعا مي​کنند عيسی آسماني است، ما هم ادّعا مي​کنيم نه خير عيسی مثل آدم، مثل حيوانات ديگر، مثل گياهان و درختان، زميني است!

خب که چي؟ اينجا چه استدلالي براي ابطال ادّعاي آنها شده به جز اينکه صرفا يک ادّعاي ديگر مطرح کرده باشيم! ادّعا در مقابل ادّعا چه فائده​اي دارد؟

چه حجّت و دليل خاصّي در اينجا هست که مي​تواند به نزاع ميان ما و نصاری پايان دهد؟!

و دليلتان براي مطلب زير چيست:

shahed1;827597 نوشت:
در کل تاریخچه زمین فقط دو موجود را پیدا می کنیم که نفخه روح شده اند: آدم و عیسی ابن مریم.

بلي نفخ روح به آدم(ع) صورت گرفته ولي آيا اثبات شيء، نفي ماعدا مي​کند؟

نفخ روح به موجودات ديگر صورت نگرفته؟ به جه دليلي نفي مي​کنيد؟

shahed1;827597 نوشت:
اما برای تایید نظریه ای که شما به آن اشاره کردید هیچ آیه ای نمی توان یافت.

منظورتان از نظريّه​ی ما چيست؟

در ضمن بنده به مسأله آفرينش آدم از صلصال هم اشاره کردم که شما ظاهرا توجهي نکرديد، البته توضيح بيشترش قبلا يادآوري شده بودند:

رئوف;819483 نوشت:
در سوره الرحمن می فرماید: "خَلَقَ الْانسَانَ مِن صَلْصَلٍ كاَلْفَخَّار؛ او انسان را از گل خشکیده اى که همچون سفال بود آفرید".
این آیه اختصاص به حضرت آدم دارد، زیرا ما انسان ها، اگر از خاک خلق شده باشیم، از "صَلْصَلٍ كاَلْفَخَّار" خلق نشدیم، چون مواد خاکی که تبدیل به غذا و سپس تبدیل به نطفه می شود، صلصال نبوده است، چون اگر چنان خشک باشد، گیاه در آن نمی روید. بنابراین آفرینش از صلصال کالفخار ویژه حضرت آدم است. اگر به دیگران نسبت داده می شود، به اعتبار حضرت آدم است.

پارسا مهر;827531 نوشت:
ما عجیب خدای بازی گوش و ماجراجویی داریم.

با سلام.

به نظر ميرسه استفاده از چنين تعبيراتي (بازيگوش، شيطون، شيطنت) براي خداوند متعال در يک جمعي که دست کم خيلي​ها موحّدند صحيح نباشه و از مقتضاي ادب به دور باشه.

حالا در يک جمعي باشيد که اعتقاد ندارند شايد مسأله فرق کنه.

پارسا مهر;827531 نوشت:
جالبه تقریبا در هیچ پدیده ی طبیعی مثل باران، طوفان، زلزله، سیل، رشد گیاهان، رشد جنین و هزاران مورد دیگه، رد پای مستقیمی از خدا نمی بینیم که بیاد دفعتا کاری انجام بده...و چیزی خلاف قوانین ثابت و معمول انجام بده..

چرا خب دوستان هم قبلا به نمونه​هايي اشاره کردند:

آفرينش شتر حضرت صالح(ع) از کوه ،

اژدها شدن عصاي حضرت موسی(ع)

زنده شدن مجسّمه‌ي گلي به پرنده در دستان حضرت عيسی(ع) ،

اينا چي؟

Kamran;827079 نوشت:
آفرینش انسان همونطور که در این آیه اومده، یهویی نیست. آفرینش رو از گل

Kamran;827079 نوشت:
آغاز میکنه و بعد نسلش رو از اون عصاره ای که توصیف میکنه ادامه میده. و بعد آراسته ش میکنه و بعد از همه ی اینا، روحش رو در او می دمه.

با سلام.
نظريه​ی شما في نفسه مشکلي با جهان​بيني توحيدي نداره، ولي مسأله اينه که آيات قرآن مجيد ظاهرا با اين نظريه منافات داره،

مثلا آيه​اي که آفرينش حضرت عيسی(ع) را به آفرينش آدم تشبيه مي​کند، (که در بالا توضيح داده شد)

يا آيه​اي که آفرينش انسان را از «صلصال کالفخّار» معرّفي مي​کند،

همين آيه​اي هم که شما در صدد استناد به آن براي اثبات نظريّه​ي خود هستيد اتفاقا برعکس، نظريه شما را نفي مي​کند!

البته توجه کنيد که شما ترجمه را تحريف کرديد: آيه نمي​فرمايد «آغاز ميکنه» ، بلکه مي​فرمايد: «

آغاز کرد»

«آغاز کرد» فعل ماضي، يعني اون کار تمام شد و رفت، که اون مخصوص به حضرت آدم(ع) بود، اون يه بار انجام شد و تمام،

«ثمّ» ((سپس)) آفرينش بقيّه انسانها :

امّا در مورد بقيه انسان​ها که نسل او مي​باشند، آفرينششان را طور ديگري معرّفي مي​کند غير از آفرينش اوّليّه،

پس به موجب اين آيه کريمه، دو نوع آفرينش بوده و متفاوت از هم.

اگر نظريه شما را بپذيريم تفاوتي ميان اين دو آفرينش و اين تفصيل، باقي نمي​ماند.

Hadi99g;827626 نوشت:
چرا خب دوستان هم قبلا به نمونه​هايي اشاره کردند:

آفرينش شتر حضرت صالح(ع) از کوه ،

اژدها شدن عصاي حضرت موسی(ع)

زنده شدن مجسّمه‌ي گلي به پرنده در دستان حضرت عيسی(ع) ،

اينا چي؟


با سلام...ببینید این مواردی که مثال زدید در ردیف پدیده هایی مثل سیل و زلزله و رشد گیاهان و هزاران مورد مشابه ی دیگر نیستند....اسمشون مشخصه یک امر خارق العاده ان و معجزه آسا...هدفشون کارکردشون متفاوته و مخاطبای خودشو داره و نمی شه با سیل و زلزله و طوفان و هزاران پدیده طبیعی مقایسه شون کرد و ردیف اونا قرارشون داد...ولی یک پدیده ای مثل خلقت انسان در ظاهر که می بینیم پدیده ای در ردیف دیگر پدیده های طبیعیه...پدیده ای در کنار رشد گیاه، رشد جنین، طوفان سیل زلزله و هزان پدیده ی دیگر است، من گفتم که اون پدیده هایی که شما مثال زدید هدفشون و کارکردشون چیز دیگریست...در خلقت انسان قرار نیست که نشانه ای آورده بشه که جمع کثیری از مردم به خدا ایمان پیدا کنن وتنها پدیده ای به نظر می رسند در کنار هزاران پدیده ی دیگه و دلیلی نیست و لزومی نیست که از خلقت مثلا گوسفند تفکیک بشه و یک خلقت جدا بافته ای باشه که مثلا معجزه آسا باشه مثل اژدها شدن عصای موسی ص...پس این مواردی که شما مثال زدید در ردیف و از جنس هزاران پدیده ی طبیعی نیست....در حالی که خلقت انسان از جنس این هزاران پدیده طبیعی می تونه جا بگیره و به نظر می رسه...از طرفی اگر من گفتم اینجا خدا مثلا بازیگوشی کرده یا به عبارتی کاری غیر منتظره و عجیب انجام داده، رو می شه گسترشش داد و اژدها شدن عصای موسی رو هم در ردیف کارهای شیطنت آمیزش قرار داد....اینم بگم من منظوری بدی ندارم...اگر شما کلمه بهتری به جای شیطنت و بازیگوشی سراغ دارید بگید من از اونها استفاده کنم....واقعیت احساس می کنم هیچ کلمه بهتر از شیطنت و بازیگوشی نمی تونه منظورمو درست برسونه،در ظاهر به نظرم می رسه که خدا اینجا بازیگوشی می کنه

[="Navy"]

پارسا مهر;827638 نوشت:
در ظاهر به نظرم می رسه که خدا اینجا بازیگوشی می کنه

خب اين «در ظاهر» شد يه حرفي

ما در ظاهر، علّت خيلي پديده​ها و مسائل رو نميدونيم که،

ما موقع آفرينش آدم(ع) اونجا نبوديم ببينيم کي هست کي نيست، اوضاع چطوره؟ دليلي براي اينطور آفرينش هست يا نه....

ما فقط اينو ميدونيم که خداي ما حکيم است و هيچ کاري را عبث و غير حکيمانه انجام نمي​دهد (اگه غير از اينه تذکّر بديد)

حضرت موسی(ع) هم کارهاي جناب خضر(ع) رو در ظاهر بي​دليل مي​ديد يا حتّی نا عاقلانه مي​ديد يا به قول شما بازيگوشي و شيطنت،

هيچ چي نشده شروع ميکنه به سوراخ کردن کشتي،

از راه نرسيده يه نو جوون رو ميزنه ميکشه! و از اينجور کارها

جاهايي هست که نبايد زود قضاوت کنيم.[/]

Hadi99g;827643 نوشت:

ما در ظاهر، علّت خيلي پديده​ها و مسائل رو نميدونيم که،

ما موقع آفرينش آدم(ع) اونجا نبوديم ببينيم کي هست کي نيست، اوضاع چطوره؟ دليلي براي اينطور آفرينش هست يا نه....
ما فقط اينو ميدونيم که خداي ما حکيم است و هيچ کاري را عبث و غير حکيمانه انجام نمي​دهد (اگه غير از اينه تذکّر بديد)

ما هر قدمی که بر می داریم....هر کنشی و هر اختراع و آزمایش و پژوهشی انجام می دیم با این اصله که خدا اهل بازیگوشی کردن نیست....می آییم میلیاردها تومن هزینه می کنیم و یک موشک یا ماهواره می سازیم و با هزاران دنگ و فنگ آماده اش می کنیم که بره آسمون و هیچ هم احتمال نمی دیم که خدا اینجا بازیگوشی کنه و به فرشته هاش بگه ماهواره رو بندازید زمین...دنبال کشف بیماری ها می گردیم و نمی گیم شاید ایدز درمان نداشته باشه و کار کار اجنه و شیاطین باشه...ما دنیال کشف آثار تاریخی و پاسخ گرفتن سوالات بی جوابمونیم و اگر فسیلی پیدا کردیم نمی گیم که این فسیل گوسفند ممکنه مثلا دفعی از آسمون اومده باشه....قطعات رو می چینیم وسط و شواهد رو می چینیم وسط به جوابی می رسیم و علممون رو بالا می بریم و از جهل بیرون می آییم...این نظم و ترتیب و به عنوان یک اصل پذیرفتیم....پس اصلی که در تمام زندگیمون در تمام عرصه ها جاری و ساریه، اینه که خدا بازیگوشی نمی کنه....ولی یهو می آییم می بینیم که خدا در مورد خلقت آدم و حوا بازیگوشی کرده!!!!اینجوری تموم معادلات ما به هم میریزه....در مورد مثال هایی که شما زدی مثل تبدیل عصا به اژدها و بیرون اومدن شتر از سخره، ما با یک بازیگوشی آنچنانی روبه رو نیستیم...مردم معجزه می خوان و نشانه می خوان و خدا جوابشون می ده و اصلا از یک جنس دیگه ان و در یک طبقه بندی مجزا قرار می گیرن....البته اینم می تونیم در نظر بگیریم که همونطور که گفتم اینا ها هم شاید مصداق بازیگوشی خدا باشند....به هر حال، ما همیشه در تمام عرصه های زندگی معادلاتی رو در نظر میگیریم که خیلی بعیده که در مورد خلقت انسان یک استثناء ببینیم و همه معادلاتمون به هم بریزه، اونوقت باید در مورد همه چیز شک کنیم در حالی که عملا پذیرفتیم که نظم دنیا اینگونه با ما برخورد نمی کنه....مثال خصر و موسی هم به نظرم ارتباط چندانی با این عرضی که بنده دارم ندارد....

سعدی شیرازی;827602 نوشت:
تا جایی که می دونم گیاهان کربن رو از هوا دریافت می کنند و کربن موجود در خاک عمدتاً از تجزیه گیاهان و جانوران به وجود میاد. البته پرسیدن نظر یه متخصص هم می تونه مفید باشه.

به هر حال اگر منظور این نوع آفرینش بود، باید رنگ پوست ما وابسته به رنگ خاک محل زندگیمون میشد (طبق همون حدیث). اما می دونیم که فرضاً یک سفید پوست با خوردن گیاهی که در خاک سیاه رنگ رشد کرده سیاه پوست نمیشه و بالعکس.



سلام
مرا با حرف و حدیث درگذشتگان کاری نیست، آنها را به حال خود رهاکن. بنده فقط و فقط با حدیث الله کار دارم وتنها سخن پروردگارم را معتبر و سند می دانم. قرآن که حدیث پروردگار است می گوید:

مِنْهَا خَلَقْنَاكُمْ وَفِيهَا نُعِيدُكُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُكُمْ تَارَةً أُخْرَى
شما را از زمین آفریدیم؛ و در آن بازمی‌گردانیم؛ و بار دیگر شما را از آن بیرون می‌آوریم! سوره طه – آیه 20

تا آنجا که می دانم و می دانید ، انچیزی که گیاهان دریافت می کنند دی اکسید کربن است که از اتمسفر می آید اما کربن آن از زمین است یعنی از همان چیزی که همگان خلق شده ایم.


پارسا مهر;827646 نوشت:
مثال خصر و موسی هم به نظرم ارتباط چندانی با این عرضی که بنده دارم ندارد....

مثال حضرت موسی و خضر براي همين ظاهربيني ما بود.

شما مي​فرماييد امور غير عادي منحصر در معجزاتي در راستاي اثبات نبوّت براي مردم است، و در غير اين مورد نبايد پديده غير عادي رخ بدهد!

خب دليل شما براي اين انحصار چيست؟

اونجايي که حضرت موسی(ع) عصايش را بر آب زد و دريا شکافته شد آيا مردم معجزه مي​خواستند؟

آنجايي که خنجر حضرت ابراهيم(ع) گلوي اسماعيل را نبريد آيا مردم معجزه مي​خواستند؟

آن موقع که حضرت عيسی بدون پدر به دنيا آمد آيا مردم معجزه مي​خواستند؟

آن موقعي که حضرت يونس(ع) را در دريا انداختند و نهنگ او را بلعيد و بعدش به خشکي انداخت، آيا مردم معجزه مي​خواستند؟

آن زماني که حضرت زکريّا يا حضرت ابراهيم پير و فرتوت شده بودند و به قول شما طبق اين نطم دنيوي و عادي، نبايد پدر ميشدند امّا پدر شدند، آيا مردم معجزه مي​خواستند؟

حصرت ابراهيم که چهار پرنده را کشت و سپس ندا کرد و زنده شدند، آيا مردم معجزه مي​خواستند؟

آن وقتي که نبيّ خدا حضرت عزير قبض روح شد و صد سال بعدش خودش و الاغش زنده شد، آيا مردم معجزه مي​خواستند؟

چشمان حضرت يعقوب که نابينا شده بود با پيراهن يوسف(ع) بينا شد، آيا مردم معجزه مي​خواستند؟
.
.
.
بلي خداوند در اسباب و علل عادي و ظاهري، تأثيراتي قرار داده ولي اينطور نيست که علل مؤثّره در جهان، منحصر در همين علل و عوامل ظاهري باشد.

چقدر مريض بوده که پزشکان طبق همين نظم عادي که اشاره کرديد، گفته‌اند که اين مريض علاج ناپذير است ولي بطور غير عادي شفا پيدا کرده؟

پارسا مهر;827646 نوشت:
مثال خصر و موسی هم به نظرم ارتباط چندانی با این عرضی که بنده دارم ندارد....

مثال حضرت موسی و خضر براي همين ظاهربيني ما بود.

شما مي​فرماييد امور غير عادي منحصر در معجزاتي در راستاي اثبات نبوّت براي مردم است، و در غير اين مورد نبايد پديده غير عادي رخ بدهد!

خب دليل شما براي اين انحصار چيست؟

اونجايي که حضرت موسی(ع) عصايش را بر آب زد و دريا شکافته شد آيا مردم معجزه مي​خواستند؟

آنجايي که خنجر حضرت ابراهيم(ع) گلوي اسماعيل را نبريد آيا مردم معجزه مي​خواستند؟

آن موقع که حضرت عيسی بدون پدر به دنيا آمد آيا مردم معجزه مي​خواستند؟

در تابستان که ميوه​هاي زمستاني نزد حضرت مريم حاضر بود و در زمستان، ميوه​هاي تابستاني! آيا مردم معجزه مي​خواستند؟

آن موقعي که حضرت يونس(ع) را در دريا انداختند و نهنگ او را بلعيد و بعدش به خشکي انداخت، آيا مردم معجزه مي​خواستند؟

آن زماني که حضرت زکريّا يا حضرت ابراهيم پير و فرتوت شده بودند و به قول شما طبق اين نطم ظاهري و عادي، نبايد پدر ميشدند امّا پدر شدند،

زنش هم نازا بود، امّا مادر شد، آيا مردم معجزه مي​خواستند؟

حصرت ابراهيم که چهار پرنده را کشت و سپس ندا کرد و زنده شدند، آيا مردم معجزه مي​خواستند؟

در مورد اصحاب کهف شايد بگوييد مردم معجزه مي​خواستند ولي آن وقتي که نبيّ خدا حضرت عزير قبض روح شد

و صد سال بعدش خودش و الاغش زنده شد، آيا مردم معجزه مي​خواستند؟

چشمان حضرت يعقوب که نابينا شده بود با پيراهن يوسف(ع) بينا شد، آيا مردم معجزه مي​خواستند؟

تمام علل و عوامل ظاهري و نظم عادي دست در دست هم دادند تا يوسف(ع) را ذليل کنند ولي خداوند او را عزيز کرد، مردم معجزه مي​خواستند؟
.
.
.
بلي خداوند در اسباب و علل عادي، تأثيراتي قرار داده ولي اينطور نيست که علل مؤثّره در جهان، منحصر در همينها باشد.

چقدر مريض بوده که پزشکان طبق همين نظم عادي و ظاهري که اشاره کرديد، گفته‌اند که اين مريض علاج ناپذير است ولي بطور غير عادي شفا پيدا کرده؟

پارسا مهر;827619 نوشت:
صبر کنید ببینم شما ادعا می کنید که منظور قرآن و اسلام در مورد خلقت انسان از خاک یا گل نه این است که منظور خلق شدن دفعی انسان از همان گل به شکل مجسمه است؟؟یعنی شما فکر می کنید که منظور قرآن چیزی فراتر از این هاست و ادعا می کنید که انسان از خاک و گل خلق شدنش همان تائید کننده نظریه تکامل است و که منشاء و سرچشمه موجودات زنده به خاک می رسد؟خواهشن شفاف تر صحبت کنید...من کمی گیج شدم...اگر منظورتان همین هاست که گفتم...واقعا بنده به تعجب افتادم...

سلام
اینکه آدمیزاد طی مراحلی از خاک زمین خلق شده فراتر از یک نظریه است ، آن چیزی که پروردگار بگوید حق مطلق و علم محض است بخاطر همین است که قرآن را علم می نامد.
من کاری با نظریه تکامل ندارم، نه می خواهم آن را رد کنم و نه قبول فقط نگاه می کنم ببینم پروردگارم در مورد خلقت انسان چه گفته است. خداوند می فرماید خلقت انسان را از خاک و گل زمین آغاز کرده و ادامه داده تا بجایی رسانده که یکی از انسانها را که نامش آدم بوده ( یا من چنین فکر می کنم) به پیامبری برگزیده و به ترتیبی که خود می داند ، از علمی ( که سایر انسانهای هم عصرش نداشتند) بهره مندش کرده است.

درواقع قبل از تولد آدم ، انسان وجود داشت اما چنگی به دل نمی زد و قابل ملاحظه نبوده:

هَلْ أَتَىٰ عَلَى الْإِنْسَانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئًا مَذْكُورًا
آیا بر انسان روزگارانی نگذشت که چیزی قابل ذکر نبود؟

نقل قول:
اولا دوستان روایات و آیاتی در این باره آوردن...اینکه بازیگوشی کنید و بگید این روایات رو باید نادیده گرفت کار خوبی نیست....اینجا شما بازیگوشی می کنید یا بنده؟؟

اما من بازی گوشی نکردم بلکه تابع امر پروردگار هستم که گه فرموده:

اتَّبِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَلَا تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ ۗ قَلِيلًا مَا تَذَكَّرُونَ
آنچه را از سوی پروردگارتان به جانب شما نازل شده پیروی کنید، و از آنان که اولیاءالله و مقربین درگاه الهیشان تصور می کنید پیروی نکنید، چه کمید که این را متوجه می شوید!

نقل قول:
دوما، در این صورت باید گفته شود که تک تک انسان ها از خاک خلق شده اند ولی خدا تنها خلقت آدم و حوا را از خاک می داند...

خداوند خلقت تک تک انسانها را از خاک می داند و در این زمینه آیاتی وجود دارند که آن را تایید می کنند ، اگر خواستی به آنها اشاره خواهم کرد.

نقل قول:
شما می فرمایید که خدا بازیگوشی نمی کند و هرچه با مردم صحبت می کند متوجه حرفش نمی شوند...خدا قربونش بروم اگر برای این مردم صحبت می کند و صحبت کرده،باید حواسش می بود، باید شیطنت نمی کرد....مردم دویست سال پیش، مردم 1000 سال پیش از این آیات و روایات چه متوجه می شدند؟؟متوجه می شدند به قول شما انسان منشاء اش به خاک می رسد؟و منظورش نه خاک و گلیست که مجسمه ساخته؟؟یعنی مردم گذشته انقدر اهل علم و دانش و ذکاوت بودند و حرف خدا را اینگونه علمی برداشت می کردند؟؟یا برعکس؟؟؟خوب خدا که با این طرز آیه نازل کردنش کلی انسان را در طول تاریخ به جهل انداخته و گمراه کرده؟این خداست که دارد بازیگوشی می کند یا این مردم هستند که بازیگوشی می کنند و هرچه خدا برایشان صحبت می کند متوجه نمی شوند؟؟

خداوند با هر کسی مطابق زبانش صحبت می کند و زبان مجموعه ایست از باورها، دانسته ها، فرهنگها و چیزهای دیگر. مهم این است که انسانها به هر زبانی که صحبت می کنند، اگر بازیگوش نباشند، حتماً اصولی را که برای رستگاری و هدایتشان لازم است در می یابند.
مردم قرون وسطی زبان گالیله را متوجه نمی شدند و همین مسئله ساده باعث شده بود که کمر به قتلش ببندند. فرض کن خداوند بخواهد با مردم عصر رسول الله به زبان مردم قرن بیست و یک صحبت کند ، در اینصورت رسولش باید دائم بر سرا مسائلی که تأثیری در هدایت مردمان ندارند با آنها گلاویز شود تازه این برای موقعی است که به اندازه کافی قدرتمند باشد والا می بایست پیه سنگسار را و زنده زنده سوختن را به تن خود بمالد.

سلام
بله، فکر می کنم دی اکسید کربن ابتدا از آتشفشانها بیرون میاد. پس منشا اصلی اون از زمینه. اما این به گل بدبو چه ارتباطی داره؟

حماء مسنون یعنی گل گندیده.

shahed1;827659 نوشت:
انسان را از خاک و گل زمین آغاز کرده و ادامه داده تا بجایی رسانده که یکی از انسانها را که نامش آدم بوده

خوب این آغاز چگونه بوده؟مجسمه ای گلی ساخته شده و روح بر آن دمیده شده و جان گرفته؟؟این خلقت آغازین از گل و خاک زمین چگونه بوده؟
shahed1;827659 نوشت:
اما من بازی گوشی نکردم بلکه تابع امر پروردگار هستم که گه فرموده:

اتَّبِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَلَا تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ ۗ قَلِيلًا مَا تَذَكَّرُونَ
آنچه را از سوی پروردگارتان به جانب شما نازل شده پیروی کنید، و از آنان که اولیاءالله و مقربین درگاه الهیشان تصور می کنید پیروی نکنید، چه کمید که این را متوجه می شوید!


اینجا آیه می گه از چیزی پیروی کنید که از جانب خدا نازل شده...خوب خدا هم در همون چیزایی که نازل کرده، به طور غیر مستقیم اشاره کرده که از امامان هم پیروی کنید...البته اگر طرز فکر شما اینطوریه که می گید و اصلا روایات رو قبول ندارید من حرفی ندارم....این شاید بحثش جدا و غیر مرتبط باشه....

shahed1;827659 نوشت:
خداوند خلقت تک تک انسانها را از خاک می داند و در این زمینه آیاتی وجود دارند که آن را تایید می کنند ، اگر خواستی به آنها اشاره خواهم کرد.

ازتان خواهش دارم حتما این کار رو بکنید...کدام آیه خلقت تک تک انسان ها را از خاک می داند؟؟
shahed1;827659 نوشت:
خداوند با هر کسی مطابق زبانش صحبت می کند و زبان مجموعه ایست از باورها، دانسته ها، فرهنگها و چیزهای دیگر.
خوب احسنت شما هم که حرف مرا تائید می کنید...خدا با هرکس مطابق زبانش صحبت می کند...اکثر قریب به اتفاق مردم قدیم...زبانشان این بود و تصورشان این بود و باور و فرهنگشان این بود که اگر بهشان می گفتی ما انسان را از گل و خاک آفریدیم، می پنداشتند که منظور مجسمه ای گل ساختن است نه به قول شما آن مباحث علمی و کربن و امثال اینها....خوب بنده هم می گویم که خدا با زبان مردم صحبت می کند..شما هم همین را می گویی ولی در عمل ضد او را می گویید...می گویید هرچند زبان مردم این بوده که از گل و خاک خلق شدن همان تصور عامیانه را داشتند ولی خدا منظورش چیز دیگری بوده..خوب یعنی خدا با زبان علمی خواسته با مردم عرب صحبت کند؟؟شما که ضد حرف خودتان را می زنید...

shahed1;827659 نوشت:

مردم قرون وسطی زبان گالیله را متوجه نمی شدند و همین مسئله ساده باعث شده بود که کمر به قتلش ببندند

خیر!!!مردم قرون وسطی خیلی خیلی خیلی خوب فهمیده بودن که گالیله چه می گوید.اصلا چون خوب فهمیده بودن و علمی و منطقی فهمیده بودن که گالیله چه می گوید قصد کشتنش را داشتن...گالیله با منطق و با استقامت و پافشاری ادعا می کرد که خورشید ثابت است...و این خلاف حرف و حدیث های کتاب مقدس بود...و این را تهدید و یک رفتار بی شرمانه از گالیله می دیدند...پس اتفاقا خیلی خوب فهمیده بودند که گالیله چه می گوید....

shahed1;827659 نوشت:
در اینصورت رسولش باید دائم بر سرا مسائلی که تأثیری در هدایت مردمان ندارند با آنها گلاویز شود تازه این برای موقعی است که به اندازه کافی قدرتمند باشد والا می بایست پیه سنگسار را و زنده زنده سوختن را به تن خود بمالد.

من تعجب می کنم....خودتان می گویید که اصلا تاثیری در هدایت مردمان هم نداشته....اصلا چرا باید همچین چیزی پس گفته شود؟؟؟؟مگر قرآن مخاطبانش تمام مردم و تمام دوران ها نیست؟؟خود می فرمایید که این گذاره تاثیری در هدایت نداشت...پس چه لزومی به گفتنش بود که باعث سوء تفاهم شده و یک جهلی را در ذهن ها نهادینه می کند...من نمی توانم بپذیرم که خدا دانسته و با علم به این که حرفی که می زند توسط میلیون ها نفر و طول ده ها سال باعث کج فهمی می شود را به زبان بیاورد در حالی که مخاطبینش هم گناهی ندارند....مخاطبینش که جرم نکرده اند؟؟همچین کاری از خدای حکیم سر نمی زند....

Hadi99g;827658 نوشت:
اونجايي که حضرت موسی(ع) عصايش را بر آب زد و دريا شکافته شد آيا مردم معجزه مي​خواستند؟
مردم چه معجزه می خواستند و چه نمی خواستند در شرایطی بودند و موقعیتی بودند که انتظار هر معجزه و امداد غیبی را می دادند...آنها پشت به پشت موسی بودند که آن را پیامبر خدا می دانستند..قبلا، ماری را به اژدها تبدیل کرده بود...اشتباه نکنم 12 13 تا معجزه برای قومش و فرعون آورده بود..حالا داستانش را شما بهتر می دانی من الان حضور ذهن ندارم...پس آنها طرف حسابشان موسی پیامبری شبیه به جادوگر بود
Hadi99g;827658 نوشت:
آنجايي که خنجر حضرت ابراهيم(ع) گلوي اسماعيل را نبريد آيا مردم معجزه مي​خواستند؟

ببینید اینجا ماجرا مربوط است به یک پیامبری که سر و کارش با ماوراء است...قبلا از جانب خدا به او وحی شده که بچه ات را گردن بزن..اینجا ابراهیم انتظار هرگونه امر خارق العاده ی دیگری را دارد...

ببینید موارد دیگری که شما مثال زدید هم توجیه دارند و به نظرم قابل مقایسه با ماجرای خلقت آدمیزاد نمی باشند...یک مثال می زنم....گفته می شود که ماه شکافته شد و معجزه پیامبر بود...چرا هیچوقت کسی نگفت که چرا اثر شکافت روی ماه باقی نماند؟؟چرا شبهه ایجاد نمی شود که حالا که ما پا روی کره ماه گزاشته ایم با اثرات شکافته شدن ماه مواجه نشدیم؟؟؟خوب اینجا پذیرفته ایم که خدا دست به آن اسباب و علل طبیعی بی مورد نمی زند....شما فکر کنید دانشمندان غربی با شکافته شدن ماه مواجه می شدند..به جای اینکه دنبال دلایل علمی باشند باید دنبال آیات و روایات می بودند که این شکاف از کجا آمده!!!حالا شما تصور کن در تمام زمینه های علمی هم اینگونه می بود...تا تقی به توقی می خورد می گفتیم، آها حتما اینجا معجزه ای پیش آمده...دایناسور ها چجور منقرض شدن، آها شاید خدا فرشتگانش را فرستاده که داسناسور ها را نابود کنند....آنوقت این همه پیشرفت حاصل می شد؟؟؟به هر حال خلقت انسان به نظرم در ردیف و در طول آن وقایع استثنائی و خارق العاده نیست و بیشتر در ردیف و طول هزاران پدیده ی طبیعی اطرافمان هست و انتظار داریم خدا هم به مانند دیگر پدیده های طبیعی با خلقت آدم برخورد کند....من اینطور فکر می کنم

از قدیم الایام هر کس قران خوانده این طور متوجه شده که ادم و حوا در زمین ما نبوده اند و از تکامل موجودات قبلی نیستند.
اینطور یادم است که ایت الله جوادی املی نیز چنین پنداشتی دارند و تکامل را کلا به معنای رایج قبول ندارند یا لااقل در مورد حضرت ادم قبول ندارند.

با سلام

shahed1;827659 نوشت:
خداوند با هر کسی مطابق زبانش صحبت می کند

دست کم تا جایی که بنده یادم می آید با کسی که خودش را خداوند! معرفی کرده باشد سخنی نگفته ام. اگر شما با خداوند زیاد هم کلام میشوید، بفرمایید مخلص را از قلم انداخته!. بزرگوار بهتر است که در انتخاب سخنمان برای انتقال مفهومی که در نظر داریم دقت کنیم.

shahed1;827659 نوشت:
گر بازیگوش نباشند

امان از بازیگوشی ....
البته بجز بازیگوشی منافع مادی فردی و گروهی هم بی تاثیر نیست. اهدافی همچون کنترل دیگران و البته جهالت و ناآگاهی و ...اصلا مثل اینکه دلایل زیاد است!

shahed1;827659 نوشت:
مردم قرون وسطی زبان گالیله را متوجه نمی شدند

مردم؟!!! نه قربانت گردم مردم نبودند ، حضرات آخوندهای مسیحی بودند که کتاب مقدسشان چنان واضح و آشکار زمین را مرکز جهان و عالم گفته بود که نمیشد هیچ جوره ماست مالی کرد. البته به تصور من که تفسیر! کمکشان میکرد ولی بالاخره زورشان زیاد بود و صورت مساله را که جناب گالیله باشد راحتتر میشد ساکت کرد.

اینکه در قرآن خلقت انسان را ابتدا با حضرت آدم دانسته و خلقت ایشان را هم دفعتا بوده و دقیقا منظور همان است که مجسمه ای گلی ساخته شده که در آن خداوند روح دمیده....کاملا واضح و قابل فهم همه، چه آن دوران و چه این دوران و چه هر دوران است. منتهی به سبب نیاز اهل دین به همسو سازی مطالب علمی با متون دینی به انواع تفاسیر دست یازیده و به لطایف‌الحیل همه چیز را به همه چیز ربط داده اند.
اصلا مخلص سوالی دارم. فرض بفرمایید منظور خداوند دقیقا خلقت دفعتا آدم اگر میبود . و اگر منظور خداوند دقیقا دقیقا خلقت انسان به شکل مجسمه گلی (یا گل گندیده) و دمیدن روح در این مجسمه میبود! آنوقت به نظر شما باید با چه جملاتی این مطلب را بیان میکرد؟ آیا جملات با آنچه اکنون آمده فرقی میکرد؟ نمیکرد که!

hadi99g;827620 نوشت:

اگر نظريه شما را بپذيريم که منظور از آفرينش آدم از خاک اينست که خلقتش منتهي به خاک است، در اين صورت اين نوع از خلقت داراي نمونه​هاي بيشماري است،

نه اينکه هيچ موجود ديگري مانندش خلق نشده باشد،

خودتان تصريح کرديد که آفرينش آدم از خاک درست مثل آفرينش درختان از خاک است:

انواع جانوران، حيوانات، نباتات،... خلقت همگي از خاک است. تشبيه خلقت حضرت عيسی به خصوص آدم چه وجهي دارد؟ و چرا مي​گوييد هيچ موجود ديگري مانند اين دو خلق نشده؟!

با پذيرش نظريه شما، آيه کريمه تبديل به ادّعاي صرف خواهد شد:

آنها ادّعا مي​کنند عيسی آسماني است، ما هم ادّعا مي​کنيم نه خير عيسی مثل آدم، مثل حيوانات ديگر، مثل گياهان و درختان، زميني است!

خب که چي؟ اينجا چه استدلالي براي ابطال ادّعاي آنها شده به جز اينکه صرفا يک ادّعاي ديگر مطرح کرده باشيم! ادّعا در مقابل ادّعا چه فائده​اي دارد؟

چه حجّت و دليل خاصّي در اينجا هست که مي​تواند به نزاع ميان ما و نصاری پايان دهد؟!



چیزی که من می گویم مشابه حرف شماست منتهی از منظری دیگر ، شما می گویید خداوند بدینوسیله می خواهد به نصارا نشان دهد که اگر عیسی پدری ندارد این موجب االوهیت نمی شود چون آدم نیز اینگونه خلق شده و من می گویم از این روست که نشان دهد عیسی و آدم هر دو پیامبرانی از جنس بشر و تراب هستند . اگر دیده می شود خداوند به پیامبرانش امر می کند که بگویند ما نیز بشری مثل شما هستیم برای این است که مردم از آنها بنات الله ، ابناء الله و آل الله نسازند. اما متأسفانه همه اقوام و امتهای پیامبران پس از مرگ ایشان ، حرف خدا و رسولانش را گوش نکردند و از آنها آلهه ساختند.
اگر شما تصور می کنید که آدم بدون پدر خلق شده مانند آیات محکمی که کامران آورد به آیه یا آیاتی دیگر اشاره کن که حرفت را ثابت کنند.

نقل قول:
و دليلتان براي مطلب زير چيست:
نقل قول:

بلي نفخ روح به آدم(ع) صورت گرفته ولي آيا اثبات شيء، نفي ماعدا مي​کند؟

نفخ روح به موجودات ديگر صورت نگرفته؟ به جه دليلي نفي مي​کنيد؟


همین که قرآن ذکر نکرده برای من کافیست اگر شما احتمال می دهید در طول تاریخ پیامبران دیگری نیز مانند عیسی و آدم خلق شده اند من اصراری ندارم چون اگر به عیسی و آدم چند نفر دیگر هم اضافه شوند باز هم فرقی نمی کند.

نقل قول:
منظورتان از نظريّه​ی ما چيست؟

اینکه تصور می کنید آدم اولین انسان بوده

نقل قول:
در ضمن بنده به مسأله آفرينش آدم از صلصال هم اشاره کردم که شما ظاهرا توجهي نکرديد، البته توضيح بيشترش قبلا يادآوري شده بودند:

شما از این اشاره چه نتیجه ای می خواهید بگیرید؟

پارسا مهر;827661 نوشت:
خوب این آغاز چگونه بوده؟مجسمه ای گلی ساخته شده و روح بر آن دمیده شده و جان گرفته؟؟این خلقت آغازین از گل و خاک زمین چگونه بوده؟

قطعاً مجسمه ای در کار نبوده اما اینکه خلقت آغازین به چه صورت بوده من چیزی نمی دانم فقط می توانم بگویم خدا بهتر می داند

نقل قول:
ازتان خواهش دارم حتما این کار رو بکنید...کدام آیه خلقت تک تک انسان ها را از خاک می داند؟؟


مِنْهَا خَلَقْنَاكُمْ وَفِيهَا نُعِيدُكُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُكُمْ تَارَةً أُخْرَىٰ
شما را از( خاک) زمین آفریدیم، و( چون مردید و خاک شدید) به آن باز می گردانیم، و بار دیگر از آن بیرونتان می آوریم.

وَاللَّهُ أَنْبَتَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ نَبَاتًا
و خداوند شما را همچون گیاهی از زمین رویانید،
ثُمَّ يُعِيدُكُمْ فِيهَا وَيُخْرِجُكُمْ إِخْرَاجًا
سپس شما را به همان زمین بازمی‌گرداند، و بار دیگر شما را خارج می‌سازد

آیا این آیات شما را رازی می کنند؟

نقل قول:
خیر!!!مردم قرون وسطی خیلی خیلی خیلی خوب فهمیده بودن که گالیله چه می گوید.اصلا چون خوب فهمیده بودن و علمی و منطقی فهمیده بودن که گالیله چه می گوید قصد کشتنش را داشتن...گالیله با منطق و با استقامت و پافشاری ادعا می کرد که خورشید ثابت است...و این خلاف حرف و حدیث های کتاب مقدس بود...و این را تهدید و یک رفتار بی شرمانه از گالیله می دیدند...پس اتفاقا خیلی خوب فهمیده بودند که گالیله چه می گوید....


ممکن است اینگونه باشد ولی مهم این است که آن را باور نداشتند. می گویند وقتی گالیله با تلسکوپ خویش قمرهای مشتری را ، که به گرد آن می چرخیدند ، دید گفت بیایید ببینید همه چیز آنگونه که گفته اند به گرد زمین نمی چرخد
اما پاسخ مردم چه بود؟ ما به چشمان خود اعتماد نداریم اول باید ببینیم ارسطو در این باره چه گفته است.
من فکر می کنم از آغاز اسلام تا کنون هیچ قومی به اندازه قوم بت پرست پیامبر قرآن را نفهمیده است، آیا این سبب شده تا ایمان بیاورند؟
آنها نیز مانند همه اقوام پیامبران ملاکشان حرف و حدیث نقل شده از پدرانشان بوده است نه حقیقت و علم.

نقل قول:
خوب احسنت شما هم که حرف مرا تائید می کنید...خدا با هرکس مطابق زبانش صحبت می کند...اکثر قریب به اتفاق مردم قدیم...زبانشان این بود و تصورشان این بود و باور و فرهنگشان این بود که اگر بهشان می گفتی ما انسان را از گل و خاک آفریدیم، می پنداشتند که منظور مجسمه ای گل ساختن است نه به قول شما آن مباحث علمی و کربن و امثال اینها....خوب بنده هم می گویم که خدا با زبان مردم صحبت می کند..شما هم همین را می گویی ولی در عمل ضد او را می گویید...می گویید هرچند زبان مردم این بوده که از گل و خاک خلق شدن همان تصور عامیانه را داشتند ولی خدا منظورش چیز دیگری بوده..خوب یعنی خدا با زبان علمی خواسته با مردم عرب صحبت کند؟؟شما که ضد حرف خودتان را می زنید...

من تعجب می کنم....خودتان می گویید که اصلا تاثیری در هدایت مردمان هم نداشته....اصلا چرا باید همچین چیزی پس گفته شود؟؟؟؟مگر قرآن مخاطبانش تمام مردم و تمام دوران ها نیست؟؟خود می فرمایید که این گذاره تاثیری در هدایت نداشت...پس چه لزومی به گفتنش بود که باعث سوء تفاهم شده و یک جهلی را در ذهن ها نهادینه می کند...من نمی توانم بپذیرم که خدا دانسته و با علم به این که حرفی که می زند توسط میلیون ها نفر و طول ده ها سال باعث کج فهمی می شود را به زبان بیاورد در حالی که مخاطبینش هم گناهی ندارند....مخاطبینش که جرم نکرده اند؟؟همچین کاری از خدای حکیم سر نمی زند....

گاهی شما قضیه ای را تعریف می کنید که ممکن است مصداق داشته باشد یا نداشته باشد اما هدفتان از بیان آن نتیجه دیگری است که می خواهید بگیرید. حالاممکن است کسی نه قضیه را متوجه شود و نه آن نتیجه مورد نظر شما را. شخص دیگری ممکن است فقط یکی از آنها را متوجه شود و دیگری هر دو را.

manmehdiam;827684 نوشت:
اینکه در قرآن خلقت انسان را ابتدا با حضرت آدم دانسته و خلقت ایشان را هم دفعتا بوده و دقیقا منظور همان است که مجسمه ای گلی ساخته شده که در آن خداوند روح دمیده....

سلام
اگر می توانی از قرآن ثابت کن و لی من قول می دهم نمی توانی حالا ببین.

و طاها;827675 نوشت:
از قدیم الایام هر کس قران خوانده این طور متوجه شده که ادم و حوا در زمین ما نبوده اند و از تکامل موجودات قبلی نیستند.

سلام
تا آنجا که من می دانم ، قرآن می گوید از قدیم الایام اندک مردمانی کتاب آسمانی خود را می خوانده اند. حالا اگر شما جزء آن اندک مردمانید و به حرف و حدیث این و آن توجه ندارید و خودتان قرآن می خوانید بگو ببینم شما از کجای قرآن این را متوجه شدید؟

سعدی شیرازی;827660 نوشت:
سلام
بله، فکر می کنم دی اکسید کربن ابتدا از آتشفشانها بیرون میاد. پس منشا اصلی اون از زمینه. اما این به گل بدبو چه ارتباطی داره؟

حماء مسنون یعنی گل گندیده.

شما خودتان بحث کربن را مطرح کردید

shahed1;827824 نوشت:
سلام
تا آنجا که من می دانم ، قرآن می گوید از قدیم الایام اندک مردمانی کتاب آسمانی خود را می خوانده اند. حالا اگر شما جزء آن اندک مردمانید و به حرف و حدیث این و آن توجه ندارید و خودتان قرآن می خوانید بگو ببینم شما از کجای قرآن این را متوجه شدید؟

فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ ۖ وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِينٍ

وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ ﴿٢٨﴾ فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ ﴿٢٩﴾

با سلام

همان مردم که از قدیم قران می خوانند چنین برداشت کرده اند.

یا شما تیزهوش هستید و قرآن آسان فهم نیست.

یا قرآن اسان فهم است و مردم درست می فهمند.

و طاها;827826 نوشت:
فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ ۖ وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِينٍ

وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ ﴿٢٨﴾ فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ ﴿٢٩﴾

با سلام

همان مردم که از قدیم قران می خوانند چنین برداشت کرده اند.

یا شما تیزهوش هستید و قرآن آسان فهم نیست.

یا قرآن اسان فهم است و مردم درست می فهمند.

سلام
کار را نصفه نیمه رها نکن!
لطفاً توضیح بده ببینم چگونه از این آیات نتیجه گرفتید که آدم و همسرش در زمین نبوده اند
لطفاً


اصل و اساس ، کتاب خداوند و حدیث اوست و ما باید حدیث پروردگار را میزان و معیار سنجش حق قرار دهیم نه اینکه حدیث غیر را معیار خود سازیم و از حق کناره گیری کنیم. قرآن به ما می آموزد که در طول تاریخ کم بوده اند افرادی که سخن پروردگارشان را معیار قرار داده اند و اکثریت انسانها همواره از این کتاب روگردان بوده و به حرف و حدیث غیر خدا اعتصام نموده اند تا جایی که سخن انبیاء الهی برایشان بسی عجیب بوده و آن را بدعت می دانستند چون با حدیث غیر ، که با آن بیشتر آشنایی داشتند ، متفاوت بود.
اکثراً با توجه به اینکه از کودکی و در دین مادری خود قصه متفاوتی درباره خلقت آدم و همسرش شنیده اند، وقتی از کتاب آسمانی برایشان حق مطلب بیان می شود آن را عجیب می بینند و نمی توانند آن را بپذیرند و این همان برخورد اقوام پیامبران در برابر تعالیم پیامبرانشان بوده که در قرآن به وفور به چشم می خورد.
گذشته از سایر آیات قرآن ، ایات هفت تا نه سوره سجده قطعاً برهانی محکم در رد باور دین مادری درباره خلقت آدم بشمار می روند.
آیه 7 می گوید: خداوند آفرینش انسان را از گل آغاز کرده است
آیه 8 می گوید : سپس از چکیده آبی بی مقدار ، موجودی را که ابتدا از گل آفریده بود ادامه نسل داد.
آیه 9 می گوید: سپس او را تسویه کرد و اجزایش را منظم ساخت و از روحش در آن دمید و در چند کلمه جلوتر بیان می کند که این دمش روح همان برخوردار سازی انسان از قوای ادراک و فهم است.
و این یعنی نفخه روح که همان برخورداری انسان از علم الهی است که در آخرین مرحله و بعد از تسویه انسان صورت گرفته است و آیات قرآن این مطلب را تایید می کنند. چه مطلبی؟
اینکه در اینجا روح همان اسماء و آیات الهی است و آدم در ادامه نسل انسان خلق شده است.
خداوند وقتی خبر جعل جانشین خود در زمین را به ملائکه می دهد آنها می گویند آیا می خواهی کسی را بعنوان جانشین خود در زمین قرار دهی که دارد در آن فساد می کند و خون می ریزد؟ آنچه خداوند به ملائکه می گوید این نیست که می خواهد آدم را خلق کنم بلکه می فرماید می خواهم بشری از گل یا گل بدبو ( لجن) و امسال اینها خلق کنم و چون او را تسویه کردم و از روحم در آن دمیدمو و خلیفه خود ساختم، از او اطاعت کنید(= برایش سجده کنید) همانگونه که دیدید مرحله تسویه ، در نسل بشر خلق شده از گل صورت گرفته نه در خود او.

shahed1;827822 نوشت:
مِنْهَا خَلَقْنَاكُمْ وَفِيهَا نُعِيدُكُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُكُمْ تَارَةً أُخْرَىٰ
شما را از( خاک) زمین آفریدیم، و( چون مردید و خاک شدید) به آن باز می گردانیم، و بار دیگر از آن بیرونتان می آوریم.

وَاللَّهُ أَنْبَتَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ نَبَاتًا
و خداوند شما را همچون گیاهی از زمین رویانید،
ثُمَّ يُعِيدُكُمْ فِيهَا وَيُخْرِجُكُمْ إِخْرَاجًا
سپس شما را به همان زمین بازمی‌گرداند، و بار دیگر شما را خارج می‌سازد

آیا این آیات شما را رازی می کنند؟

با سلام...بنده قبول دارم که شاید از این دو آیه بشود این برداشت را داشت که تک تک انسان ها از خاک آفریده شده اند.ولی این را هم می توان برداشت کرد که منظور نوع آدم باشد که از خاک آفریده شده...یعنی همین که آدم و حوا از خاک و گل آفریده شده باشند کافیست که بگوییم نوع انسان از خاک آفریده شده و یا ما از خاک آفریده شده ایم.

از طرفی حالا نظری ، همین الان به ذهنم رسید، شاید اشتباه باشه، باید روش فکر کرد، مخصوصا باید از یک عربی دان مشورت خواست...این دو آیه که شما معرفی کردی اصلا اشاره ای به خاک ندارد...کجا اشاره ای به خاک شده؟؟.بلکه اشاره به زمین دارد در آیه ی اول مخصوصا، یعنی به مکان زمین....اجنه که مثلا در عالم خودشان هستند یا دیگر موجودات آسمانی اگر ما را ببینند که در سیاره زمین و روی همین زمین هستیم...به ما خواهند گفت، که از زمین آفریده شده ایم....یعنی اینجا اشاره دارد که ذرات بدنمان، جنس بدنمان از همان جنس زمین است، مادی است.و تک تک انسان ها هم در همین زمین بدنیا می آیند دیگر...مثلا اگر حتی انسان ها از آب بوجود آمده بودند و تماما از جنس آب بودند، بازم آیات معنا داشت.بازم می شد گفت که ما از زمین خلق شده ایم.یعنی همین زمین مادی.یعنی مادی هستیم و یک همچین چیزی.بازم اشاره می کنم در دو آیه ای که شما آوردید هیچ اشاره ای به خاک و گل نشده.تنها اشاره به زمین شده در آیه اول و در آیه دوم هم اشاره ای به خاک و گل نشده.به هر حال این را در پرانتز گفتم که شاید هم اشتباه باشد
اگر در دفاع از نظریه خود، آیات دیگری سراغ دارید، ارائه کنید خواهشن

shahed1;827938 نوشت:
آیه 7 می گوید: خداوند آفرینش انسان را از گل آغاز کرده است
آیه 8 می گوید : سپس از چکیده آبی بی مقدار ، موجودی را که ابتدا از گل آفریده بود ادامه نسل داد.
آیه 9 می گوید: سپس او را تسویه کرد و اجزایش را منظم ساخت و از روحش در آن دمید و در چند کلمه جلوتر بیان می کند که این دمش روح همان برخوردار سازی انسان از قوای ادراک و فهم است.
و این یعنی نفخه روح که همان برخورداری انسان از علم الهی است که در آخرین مرحله و بعد از تسویه انسان صورت گرفته است و آیات قرآن این مطلب را تایید می کنند. چه مطلبی؟
نکه در اینجا روح همان اسماء و آیات الهی است و آدم در ادامه نسل انسان خلق شده است.

این آیات را به شکل دیگری هم می شود تفسیر کرد.خدا آفرینش انسان را از گل آغاز کرده.حضرت آدم یا همون نفس واحده رو از خاک خلق کرده که این اولین انسان همون آدمه و پیش از آدم انسانی نبوده...
گفتم اینم یک برداشته...آیاتی وجود دارن که به نظرم می شه اینطور ازشون برداشت کرد که منظور از انسان همون حضرت آدم و بنی آدم یا فرزندان آدم هستند و انسانی پیش از آدم وجود نداشته.دقت کنید.یعنی آدم هایی که اختیار و عقل دارند و بر آن کتاب و پیامبر اومده و اسلام و دین براشون اومده و شعور دارن و به قول شما نفخه روح بر اونها صورت گرفته تنها انسان های عالم بودن.دقت کنید...مثلا:
قتل الانسان ما کفره من ....کشته باد انسان، چه چیز او را کافر ساخت؟؟....
ان الانسان لفی خسر.... همانا انسان در زیانکاری است...
سوره يوسف (12) آیه 5 قالَ يا بُنَيَّ لا تَقْصُصْ رُؤْياكَ عَلى إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُوا لَكَ كَيْداً إِنَّ الشَّيْطانَ لِلإِْنْسانِ عَدُوٌّ مُبِينٌ.... اینجا می گه شیطان دشمن انسان هست....خوب ما می دونیم که شیطان فقط دشمن بنی آدم و حضرت آدم هست...
اگر قبل از آدم انسانی بوده باشه و آدم و حوا از نسل اون انسان ها باشن....باید اینجا در این آیه از کلمه ی آدم یا بنی آدم استفاده می شد.ولی گفته شیطان دشمن انسان است.در حالی که از نظر شما هزاران انسان احتمالا قبل از آدم و حوا بودن که شیطان دشمنشون نبود...اینجا از نظر شما استفاده از انسان بی جاست....چون گفتم که شیطان دشمن نوع انسان در کل نیست و نبوده.بلکه دشمن آدم و بنی آدم از نظر شماست...تنها اگر آدم و بنی آدم رو با انسان مساوی بگیریم و قبول کنیم که پیش از آدم انسانی نبوده، اونوقت آیه بی عیب میشه
به هر حال اینا نظری هست و خوشحال می شم نظرتون رو دقیق در مورد اینها بدونم.
پس گفتم از آیات بالا در ابتدا می توان برداشت کرد و شاید باید برداشت کرد که آدم و حوا یا پدر ما اولین انسان بوده اند و از گل و خاک خلق شده اند....
آیه در ادامه می گوید که نسل انسان را ابی بی مقدار یا همون منی مرد قرار داده(یعنی دیگه خلقت تک تک انسان های بر خلاف نظر شما لزوما خاک و گل دانسته نشده.بلکه تنها آغاز خلقت و آعاز خلقت آدم و حوا خاک و گل بوده)
اما آیه 9.آیه 9 اشاره به کنش ها و رخدادهایی دارد که در رحم مادر رخ می دهد....آنجا که می گوید اجزایش را منظم ساخت....می تواند اشاره به گوش و چشم و قلب و استخوان و...باشد که در جنین شکل می گیرند.آنجا که می گوید، دقت کنید:
سوره المؤمنون (23) آیه 12 وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الإِْنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طِينٍ هر آينه ما انسان را از گل خالص آفريديم
سوره المؤمنون (23) آیه 13 ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً فِي قَرارٍ مَكِينٍ سپس او را نطفه اي در جايگاهي استوار قرار داديم
سوره المؤمنون (23) آیه 14 ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَكَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ آنگاه از آن نطفه ، لخته خوني آفريديم و از آن لخته خون ، پاره گوشتي ، واز آن پاره گوشت ، استخوانها آفريديم و استخوانها را به گوشت پوشانيديم ، بار ديگر او را آفرينشي ديگر داديم در خور تعظيم است خداوند ، از آن بهترين آفرينندگان

آیه 14 سوره مومنون به همان مرحله منظم ساختن اجزا و نفخ روح(آنجا که می گوید، آفرینشی دیگر دادیم) اشاره دارد که برای هر جنین یا نوزادی رخ می دهد.که در روایات داریم گویا در چهار ماهگی خدا از روح خدا در انسان می دمد.حالا دقیق حضور ذهن ندارم.
سراپا منتظر شنیدن نظرات شما در این باره هستم....
در مورد پست آخرتان که به بنده داشتید...حرف و حدیث هایی هم داشتم...مثلا در مورد گالیله و زبان مردم و اینها..که فعلا لزومی نمی بینم درموردشان چیزی بگویم.

shahed1;827823 نوشت:
اگر می توانی از قرآن ثابت کن و لی من قول می دهم نمی توانی حالا ببین.

سلام بزرگوار

ابتدا عرض میکنم بنده که هیچ گنده تر از بنده‌ها هم نمیتواند!
راستش را بخواهید مدتی به این سایت سر نزده بودم. این تحدی شما پس از تجربه گذشته مخلص را هدایت کرد یک پیشنهادی بدهم.

به نظرم شما اول بفرمایید، شما و دوستان همفکرتان چه چیزی را نمیتوانید ثابت کنید ؟!
اصلا حالتی وجود دارد که شما نتوانید آن را ثابت کنید؟ یا به تفسیری روایتی شان نزولی ..خلاصه به طریقی عین آن مطلب را استخراج نفرمایید؟

خلقت دفعی ..خلقت در طول زمان و تدریجی...خلقت انسان در هشت هزار سال قبل...یا نه خلقت انسان مطابق تکامل داروین ...خلاصه به نظر میرسد شما قادر خواهید بود هر مدل خلقتی را به هر نحو که مد نظر باشد قویا! و عیناً از قرآن و سایر دستمایه های دینی استخراج بفرمایید! البته در مورد حقایق مسلم علمی بعدا از اثبات خودتان پی به معجزات علمی قرآن هم میبرید! هرچند همیشه اول باید علم زحمت بکشد کشف کند بعد شما از قرآن اثباتش کنید.
اگر بقیه موضوعات را کنار بگذاریم (که البته اکثریت شبیه همین مساله هستند) و فقط در مورد همین موضوع خلقت آدم و تکامل و نحوه خلقت، آیا مطابق دیدگاه دینی یک جمع بندی سر راست و مشخص و جامع و مانع وجود دارد؟ به نظر که نیست.
شما ذیل تکامل نظرات تفسیری را مطالعه بکنید. مفسران محترم نه تکامل را رد میکنند و نه تایید. و در حالی که رد یا تایید آن دو امر متناقض است ولی شگفت اینکه برای هر دو امر جواب دارند!
شما تکامل را چه درست باشد چه نادرست باشد..چه نیمه درست باشد چه اصلا یک نظریه جدیدی همین الان کسی بیاورد...چه همان نظریه را که شخص جدید اورده دقایقی بعد نفی کند، چه قصد داشته باشد در آینده آن را نفی کند!...خلاصه برای همه حالتها جواب دارید!!!!!

خلاصه اینکه شما اول بفرمایید دقیقا اگر چه حالتی مد نظر بود شما ناتوان از اثبات بودید!

پارسا مهر;828033 نوشت:
با سلام...بنده قبول دارم که شاید از این دو آیه بشود این برداشت را داشت که تک تک انسان ها از خاک آفریده شده اند.ولی این را هم می توان برداشت کرد که منظور نوع آدم باشد که از خاک آفریده شده...یعنی همین که آدم و حوا از خاک و گل آفریده شده باشند کافیست که بگوییم نوع انسان از خاک آفریده شده و یا ما از خاک آفریده شده ایم.

سلام
این نظریه درستی است ؛ من می توانم از قرآن آیاتی را به شما نشان دهم که کاملاً نظر شما را تایید می کنند اما در آیاتی که بعنوان نمونه آوردم حساب فرق می کند.

نقل قول:
از طرفی حالا نظری ، همین الان به ذهنم رسید، شاید اشتباه باشه، باید روش فکر کرد، مخصوصا باید از یک عربی دان مشورت خواست...این دو آیه که شما معرفی کردی اصلا اشاره ای به خاک ندارد...کجا اشاره ای به خاک شده؟؟.بلکه اشاره به زمین دارد در آیه ی اول مخصوصا، یعنی به مکان زمین....اجنه که مثلا در عالم خودشان هستند یا دیگر موجودات آسمانی اگر ما را ببینند که در سیاره زمین و روی همین زمین هستیم...به ما خواهند گفت، که از زمین آفریده شده ایم....یعنی اینجا اشاره دارد که ذرات بدنمان، جنس بدنمان از همان جنس زمین است، مادی است.و تک تک انسان ها هم در همین زمین بدنیا می آیند دیگر...مثلا اگر حتی انسان ها از آب بوجود آمده بودند و تماما از جنس آب بودند، بازم آیات معنا داشت.بازم می شد گفت که ما از زمین خلق شده ایم.یعنی همین زمین مادی.یعنی مادی هستیم و یک همچین چیزی.بازم اشاره می کنم در دو آیه ای که شما آوردید هیچ اشاره ای به خاک و گل نشده.تنها اشاره به زمین شده در آیه اول و در آیه دوم هم اشاره ای به خاک و گل نشده.به هر حال این را در پرانتز گفتم که شاید هم اشتباه باشد


خداوند خلقت ما از زمین را به نبات تشبیه کرده است و من گمان می گنام این تشبیه بسیار رهگشاست . پروردگار در آیات متعددی رستاخیز را به حیات مجدد درختان و گیاهان تشبیه می کند و در آیاتی دیگر نشان می دهد که چگونه مرده را از زنده و زنده را از مرده پدید می آورد. تا زمانی که می گوید از زمین خلقتان کردم ، به زمین بازتان می گردانم و بار دیگر از زمین خلقتان می کنم برای کسی عجیب نباشد اما نمی دانم چرا اکثراً از این قول تعجب می کنند .
در کل از این قبیل آیات می توان این نتیجه را هم گرفت که بشر زمینی است و از آسمان یا بگو بهشت نیامده است اما آیا در این زمین چیزهایی وجود ندارند که بشر و گیاه بتواند از آنها بوجود آید؟ خداوند می گوید بشر را از آب آفریدیده:

وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا ۗ وَكَانَ رَبُّكَ قَدِيرًا

او کسی است که از آب، انسانی را آفرید؛ سپس او را نسب و سبب قرار داد (و نسل او را از این دو طریق گسترش داد)؛ و پروردگار تو همواره توانا بوده است.فرقان - 54

در جایی دیگر می گوید :

وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ

آن گاه که پروردگارت به فرشتگان اظهار فرمود که من بشری از ماده گل و لای کهنه ( سالخورده) متغیر، خلق خواهم کرد. حجر - 28

در آیه 28 سور حج می فرمایند:

يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ...

ای مردم! اگر در رستاخیز شک دارید، (به این نکته توجّه کنید که:) ما شما را از خاک آفریدیم، سپس از نطفه...

در جایی دیگر می فرمایند از گل و امثال اینها ، آیا در اینها اختلاف و تناقضی وجود دارد؟

نقل قول:
اگر در دفاع از نظریه خود، آیات دیگری سراغ دارید، ارائه کنید خواهشن

انشاء الله به مرور اشاره خواهم کرد .

پارسا مهر;828036 نوشت:
این آیات را به شکل دیگری هم می شود تفسیر کرد.خدا آفرینش انسان را از گل آغاز کرده.حضرت آدم یا همون نفس واحده رو از خاک خلق کرده که این اولین انسان همون آدمه و پیش از آدم انسانی نبوده...

دقیقاً توضح بده به چه صورت. باید بگونه ای توضیح دهید که هر سه آیه در آن نقش داشته باشند و توضیح شما آنها را یکپارچه کند. .

نقل قول:
آیه 5 قالَ يا بُنَيَّ لا تَقْصُصْ رُؤْياكَ عَلى إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُوا لَكَ كَيْداً إِنَّ الشَّيْطانَ لِلإِْنْسانِ عَدُوٌّ مُبِينٌ.... اینجا می گه شیطان دشمن انسان هست....خوب ما می دونیم که شیطان فقط دشمن بنی آدم و حضرت آدم هست

آدم انسانی است که خداوند او را به این اسم صدا زده

نقل قول:
اینجا از نظر شما استفاده از انسان بی جاست....چون گفتم که شیطان دشمن نوع انسان در کل نیست و نبوده.بلکه دشمن آدم و بنی آدم از نظر شماست...

دشمنی شیطان با انسان درست از زمانی آغاز شد که خداوند آدم را خلیفه خود قرار دار ، شیطان فکر می کرد برای این سمت مستحق تر است این بود که دشمنی اش را با آدم و بنی آدم آغاز کرد.
.

موضوع قفل شده است