ایرانی اما سرباز آمریکایی!

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
ایرانی اما سرباز آمریکایی!

سلام خواهشا افرادی که نمی توانند تحمل کنند نخوانند!هر گونه بی احترامی به کشورم ممنوع است! من از 2 سالگی همراه پدر و مادرم به خاطر موقعیت کاری جدیدی که برای پدرم در آمریکا به وجود امد به آمریکا پناهنده شدیم.هم من و هم خانواده ام مذهبی هستیم و شیعه ایم. همه چیز خوب بود تا اینکه من تو رشته Thermodynamics توانستم MA رو بگیرم.بعد از آن رفتم دنبال کار, 4 تا شرکت پیدا کردم که منو قبول می کردند برای کار. اما وقتی رفتم برای ثبت نام تا CV من را دیدند.به هم گفتن برای بریsorry I do not know what it means in Persian) Military service). بعد از سه روز به یک سرباز تبدیل شدم.من را به یکی از پادگان ها اطراف کالیفرنیا فرستادند. درآنجا من بعد از گذراندن مراحل Primary education و Preparedness training و Special Education و ...به Commando training رسیدم.در مرحله Commando هیچ کس توانایی قبولی را نداشت اما من با نمره A توانستم درجه Major را بگیرم.نمی دانم این ها مهربانی خداوند بود یا خشم او.من به شکل های مختلف توانستم که مدال های Courage(شجاعت),(Dedication(i dont khow in persian و... را بگیرم. و حتی آقای رئیس جمهور Obama را هم دیدم. سرانجام به افغانستان سفر کردم.من در آنجا یک گروه را کنترل می کردم و خیلی سخت بود هم باید مواظب خودت باشی و هم 500 نفر. تا این که مامور به حفاظت شخص مهمی در افغانستان شدیم.من و افرادم کنترل عالی بر آنجا داشتیم.تا این که یک 20 نفر نظامی افغان حمله Suicide را انجام دادند که باعث شد 40 نفر از افرادم کشته شوند. من در این حمله زخم سختی برداشتم.اما با وجود زخم به همه ی افرادم دستور حمله و تعقیب افغان ها را دادم.با 7 جیپ به یکی از روستا ها کشیده شدیم و حمله سختی در گرفت و 70 نفر از افغان ها کشته شدند و به اشتباه 17 نفر غیر نظامی هدف گرفته شدند که فقط 6 نفر از آن ها را سه نفر من از افراد من قبول کردند و بقیه به وسیله خود افغان ها کشته شدند که هر سه نفر به وسیله ی من به 80 ساعت زندان بدون غذا فرستاده شدند اما یکی از آن ها سر پیچی کرد و من طبق قوانین اعدام نظامی کردم و در همان جا او را کشتم. اما پس از آن دیگر نمی توانم تحمل کنم هر که با من بد برخورد می کند و یا به کشورم توهین می کند را تا مرگ می برم و حتی 2 نفر از افغان ها را به خاطر بی احترامی به کشورم اعدام کردم. الان دومین روز از Leaving (به فارسی نمی دانم چه میشود!=همان اجازه ای که میگیرند!!)من است و من بی قرارم مانند این هست که وابسته به ارتش شدم و خیلی عصبی هستم و نمازم را با عصبانیت خواندم. !Please help I do not want to commit suicide as friend