ایران ، قربانی تروریسم
تبهای اولیه
ایران خار چشم ، آمریکا و غرب
همپیمانان کاخ سفید همانند دستمالی دور انداخته میشوند
مراسم بزرگداشت شهادت حجت الاسلام ابراهیم انصاری، رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در لبنان که بر اثر انفجار تروریستی در برابر سفارت ایران در بیروت به شهادت رسید، روز گذشته با حضور سفیر ایران، علمای شیعه و سنی، وزیران، نمایندگان پارلمان، مسؤولان و شخصیت های مختلف در بئرحسن برگزار شد.
غضنفر رکن آبادی، سفیر ایران، وزیر فرهنگ لبنان، مدیر رسانه ای مرکز کاتولیک لبنان، نماینده رییس پارلمان و حجت الاسلام احمد قبلان از علمای شیعه در این مراسم سخنرانی کردند.
حجت الاسلام احمد قبلان با اشاره به گسترش اندیشه های گمراهانه گفت: هنگامی که فردی نظیر حجت الاسلام انصاری را ترور می کنید یعنی اینکه به قتل جبهه ای می پردازید که برای یاری مظلومان تأسیس شده است تا دست تل آویو و واشنگتن را از منطقه کوتاه کند.
وی افزود: از مسلمانان می خواهیم وارد بازی فرعون جهان یعنی آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار نگرفته و به این مسأله توجه داشته باشند که همپیمانان کاخ سفید تنها ابزاری هستند که در هر زمان ممکن از سوی آمریکا دور ریخته می شوند.
امام جمعه بیروت تصریح کرد: حجت الاسلام انصاری در وصیت نامه خود بر لزوم خاموش شاختن فتنه و یاری مظلومان تأکید کرده و نسبت به توطئه های آمریکا هشدار داده بود.
رکن آبادی نیز در این مراسم خاطر نشان ساخت: ما به شهدایمان و به همه فداکرای هایی که در راه مبانی انقلاب امام خمینی(ره) تقدیم می کنیم، مفتخر هستیم. حقانیت ما با جنگ انقلاب، جنگ 8 ساله و شهدای هسته ای ثابت کرده و همواره بر پایداری و استقامت در راه حفظ نظام جمهوری اسلامی و برنامه هسته ای صلح آمیز تأکید می ورزیم.
وی درباره توافق هسته ای ایران و غرب، توضیح داد: غنی سازی بدون توقف در داخل کشور ادامه خواهد یافت و در مقابل، تحریم ها به تدریج کاهش می یابد تا کاملا به پایان برسد، مسأله ای که خشم و غضب صهیونیست ها را به دنبال دارد
[h=1] چرا ایران بزرگترین قربانی تروریسم در جهان است ؟[/h]
[h=2]پیشرفتهای روز افزون ایران در عرصه های مختلف سیاسی، علمی سبب به بن بست رسیدن و عجز و درماندگی دشمنان نظام شده و آنان را وادار به دست زدن به ترورهای کور همچون اوایل انقلاب و به شهادت رساندن دانشمندان و نخبگان کشورمان به ویژه در سال های ۸۸ تا ۹۰ کرد.[/h] پیشگفتار
درتقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران هشتم شهریور مصادف با سالروز انفجار دفتر نخست وزیری به دست منافقان و شهادت مظلومانه دو مجاهد نستوه و چهره مؤثر و همیشه زنده انقلاب اسلامی یعنی شهیدان رجایی، رئیس جمهور و باهنر نخست وزیر و تنی چند از همراهان آن ها با عنوان «روز مبارزه با تروریسم» است.
این اقدام تروریستی که به دست عوامل ضد انقلاب وابسته به سازمانهای جاسوسی غرب با هدف مقابله با اراده انقلابی ملت بزرگ ایران و فروپاشی نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران انجام شد، که در میان سایر عملیات های تروریستی در قبال مقامات عالیرتبه یک کشور، کم سابقه بود.
تروریسم، ابزار سلطه غرب
حقیقت کتمان ناپذیر این است که امروزه تروریسم به یکی از ابزارهای اصلی نظام سلطه برای گسترش و تقویت وتحکیم و تثبیت سلطه و حاکمیت خویش در سراسر جهان تبدیل شده است. بنابراین باید تأکید کرد که هدف قدرت های سلطه طلب غربی به ویژه آمریکا، همچنان که به مناسبت های گوناگون در توجیه تجاوزات نظامی و فرامرزی خود علیه سایر ملت ها و دولت ها همچون افغانستان و عراق و اکنون در سوریه ادعا کرده اند، مبارزه با تروریسم و آنچه که جنایت بر علیه بشریت نامیده اند نیست. زیرا آمریکا و رژیم صهیونیستی نزد افکار عمومی و سازمانهای حقوق بشری از مهمترین رژیم های حامی تروریسم هستند. به همین علت نمی توان باور داشت که تروریست هرگز نمی تواند با تروریسم مبارزه کند.
همچنین محور آمریکایی- صهیونیستی و سازمان های جاسوسی آنان که منشأ و سرچشمه بسیاری از اقدامات شوم تروریستی در جهان هستند تحت هیچ شرایطی نمی توانند عنوان مبارزه با تروریسم را با خود یدک بکشند، و در افکار عمومی جهان و ملل دنیا به ویژه کشورهایی در زمره قربانیان اصلی تروریسم، قابل پذیرش باشند.
ایران، بزرگترین قربانی تروریسم در جهان
براساس آمار و اطلاعات کتاب جامع شهدای ترور کشور، جمهوری اسلامی ایران بیش از 17 هزار نفر از شهروندان و مقامات سیاسی خود را در مواجهه با گروههای مختلف تروریستی ازدست داده است که بیش از 12 هزار نفرآنان به دست عوامل گروهک منافقین موسوم به مجاهدین خلق شهید شده و بقیه نیز به دست عوامل گروهک های دیگر وابسته به دشمنان از جمله فرقان، کومله، دموکرات، توده، اشرار، پژاک، جندا... (عبدالمالک ریگی)، خلق عرب، خلق بلوچ و تندر به شهادت رسیدهاند.
همچنین ضروری است از جانبازان ترور نیز یاد شود که براساس آمارها بیش از 5 هزار نفرند که از این تعداد نیز 4 هزار نفر به دست منافقین زخمی شدهاند.
بنابراین پدیده شوم و ضد بشری تروریسم، موضوعی آشنا و ملموس برای ما ایرانیان که از قربانیان اصلی آن هستیم می باشد. در این راستا گروهک تروریستی منافقین که از پشتیبانی مالی، سیاسی و تبلیغاتی برخی دولت های مخالف نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بهره برده اند، از روزهای نخست طلوع خورشید انقلاب تاکنون با شیوه قهرآمیز و ترورهای فراوان، درصدد حذف فیزیکی عناصر کار آمد و طراحان نظام بر آمده اند تا با ایجاد خلأهای جدی در ارکان حساس کشور، ضربه ای اساسی به جمهوی اسلامی ایران وارد آورند.ازاین رو شهدای محراب، شهدای هفتم تیر وهشتم شهریور، شهیدانی چون لاجوردی، قرنی، صیاد شیرازی و در سال های اخیر نیز شهدای دانشمند و والامقام هسته ای ازجمله قربانیان تروریسم بوده اند که به دست منافقان به شهادت رسیده اند.
ترور دانشمندان هسته ای؛ عجز و استیصال نظام سلطه در مقابل جمهوری اسلامی
پیشرفتهای روز افزون ایران در عرصه های مختلف سیاسی، علمی سبب به بن بست رسیدن و عجز و درماندگی دشمنان نظام شده و آنان را وادار به دست زدن به ترورهای کور همچون اوایل انقلاب و به شهادت رساندن دانشمندان و نخبگان کشورمان به ویژه در سال های 88 تا 90 کرد.
در واقع دشمن تنها براساس یک تصور غلط گمان می کرد که با حذف فیزیکی دانشمندان ایرانی می تواند فکر و اندیشه آن ها را حذف وانقلاب اسلامی را متوقف کند در حالی که با این گونه ترورهای کور، ضمن رسیدن پیام مظلومیت دانشمندان وفرهیختگان ایرانی به گوش جهانیان، اندیشه دانشمندان ایرانی نیز بیش از پیش تسری پیدا کرده و با افزایش فشارها سرعت و پیشرفت کشور نیز شتاب بیشتری گرفته است.
ازاین رو ترور دانشمندان هسته ای ایران یکی از وجوه نوین و رویکردهای جدید اقدامات تروریستی نظام سلطه در ایران بوده است که این امر نخستین بار با ترور ناجوانمردانه دکتر مسعودعلیمحمدی استاد برجسته فیزیک ایران توسط «مجید جمالی فش»وابسته به سازمان جاسوسی رژیم اسرائیل یعنی موساد در روز 22 دی 1388 در خیابان قیطریه روبروی منزل این شهید والامقام کلید خورد و تا دو سال بعد از آن با ترور دکتر مجید شهریاری و فریدون عباسی دوانی در 8 آذر 1389، ترور نافرجام داریوش رضایی نژاد در 1 مرداد 1390 و در نهایت با ترور مصطفی احمدی روشن در 21 دی 1390 ادامه یافت.
پشت پرده ترور دانشمندان هسته ای ایران
برهیچ کس پوشیده نیست که در پشت پرده ترور دانشمندان هسته ای جمهوری اسلامی ایران که بین سال های 1388 تا 1390 اتفاق افتاد، دست سازمان های جاسوسی و اطلاعاتی- امنیتی صهیونیست ها و آمریکایی ها به وضوح پیدا بود.
در این دو سال که حملات تروریستی علیه دانشمندان هسته ای ایران به طور چشمگیری افزایش یافته بود و به طور مکرر در فواصل چند ماهه تکرار می شد، نشان می داد که آمریکا و رژیم اسرائیل یک فرمول کلی را برای مانع تراشی و سنگ اندازی بر سر راه فعالیت های دانشمندان هسته ای ایران و پیشرفت های هسته ای جمهوری اسلامی در پیش گرفته اند؛ فرمولی که اگرچه تکراری بوده اما به زعم خودشان به منظور از میان برداشتن این دانشمندان به عنوان زمینه ای برای تضعیف برنامه های هسته ای ایران موثر بود.
روند ترور دانشمندان علمی کشورمان دردو سال گذشته دقیقا از جایی شروع شد که یک مقام رژیم صهیونیستی ودرادامه آن مقامات آمریکایی اظهاراتی را مبنی بر ارائه راهکارهایی جز جنگ، برای توقف برنامه هسته ای ایران، انجام دادند.
پروژه ترور دانشمندان هسته ای ایران توسط موساد و سیا کلید خورد چرا که آن ها بر این باور بودند که اثرگذاری تحریمها علیه ایران به عنوان ابزاری برای عقب نشینی جمهوری اسلامی ازمواضع هسته ای خویش نیازمند زمان است و در کوتاه مدت نه تنها اثر خاصی ندارد بلکه حتی ممکن است اثراتی مانند افزایش قیمت نفت را به همراه داشته باشد که این افزایش قیمت به ضرر خود آن ها تمام خواهد شد. بنابراین، باید سرعت پیشرفتهای هستهای ایران کمتر از سرعت اثرگذاری تحریمها باشد. درهمین زمینه آن ها به ترور دانشمندان ایرانی روی آوردند تا شاید به زعم خود بتوانند از این طریق خللی در مسیر پیشرفت هسته ای جمهوری اسلامی ایجاد کنند. اما دستاوردهای روزافزون دانشمندان ایرانی در مسیر هسته ای نشان داد که این اندیشه آن ها نقش بر آب شده است.
حال سؤال اساسی اینجاست که چرا سرویسهای غربی با وجود ناموفق بودن پروژههای قبلی تروربا هدف توقف برنامه هستهای ایران؛ بهویژه درماجرای شهید شهریاری که نفر شماره یک ایران در تولید صفحات سوخت هستهای برای استفاده ازاورانیوم غنیسازی شده 20 درصد در رآکتور تهران بود، همچنان به این رفتار ضد انسانی ادامه میدهند؟
در پاسخ به این سوال می توان گفت که هدف اول نظام سلطه نگران کردن دانشمندان هسته ای کشورمان است.آن ها می خواهند به دانشمندان ما بفهمانند تا مادامی که در این مسیر قدم برمی دارند باید نگران جانشان باشند و ازسوی دیگر هدف آن ها از انجام این ترورها القاء نا امنی در جامعه است. اما همچنانکه دربالا نیزاشاره شد باید گفت دشمن تنها بر اساس یک تصور غلط گمان می کند که با حذف فیزیکی دانشمندان ایرانی می تواند فکر واندیشه آنها را حذف و انقلاب اسلامی رامتوقف کند درحالی که با اینگونه ترورهای کورضمن رسیدن پیام مظلومیت دانشمندان و فرهیختگان ایرانی به گوش جهانیان، اندیشه دانشمندان ایرانی نیز بیش از پیش تسری پیدا کرده و با افزایش فشارها سرعت و پیشرفت کشور شتاب بیشتری خواهد گرفت.
جمع بندی
پدیده شوم وضد ارزش های انسانی تروریسم را می توان از اساسی ترین معضلات جامعه بشری و یکی از خطرناک ترین تهدیدها بر ضد حقوق ملت ها و نظم و امنیت و ثبات بین المللی دانست که در طول تاریخ، به ویژه در یکصد سال اخیر، ریشه مهم ترین تهدیدها بر ضد صلح وامنیت جهانی بوده است. درحقیقت وضعیت دردآور و فاجعه آمیز بیشتر ملت ها و کشورهایی که در آتش جنگ و خون ریزی می سوزند و از آوارگی و فقر رنج می برند، معلول اغراض سلطه گرانه و تروریستی بوده است. چنانکه استکبار جهانی و قدرت های سلطه طلب غربی نیز تاکنون در برابر این فعالیت های تروریستی که ازحجم سنگینی در میان ملل گوناگون بخصوص در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا برخوردار بوده است، نه تنها هیچ واکنشی از خود نشان نداد، بلکه به انحاء مختلف مادی و غیرمادی از آن ها حمایت نیز کرده است.
ترور که نوعی آدم کشی با اهداف سیاسی یا عقیدتی است واژه ای نام آشنا برای جمهوری اسلامی است به عنوان کشوری با بالاترین قربانیان ترور محسوب می شود. جمهوری اسلامی ایران با بیش از 17 هزار شهید ترور، سند زنده ای از پشت پرده اقدامات وحشیانه مدعیان حقوق بشر از سال های ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون بوده است. از این رو جمهوری اسلامی ایران در طول سال های پس از انقلاب و در سی و پنج سال گذشته یکی از بزرگترین کشورهای قربانی تروریسم و به عبارت صحیح تر و واقعی «بزرگترین قربانی تروریسم در جهان» می باشد که از نخستین روزهای وقوع انقلاب در سال 1357 آماج عملیات های گوناگون تروریستی بوده است که در این زمینه وجود بیش از 17 هزار شهید ترور سندی روشن و مبرهن بر اثبات این ادعاست.
ارزیابی نهایی
بنابراین به عنوان ارزیابی نهایی باید تأکید داشت که اگر نظان سلطه ومحورآمریکایی- صهیونیستی مخالف نظام جمهوری اسلامی با این تصوررایج که با دست زدن به ترور می تواند مانعی بر سر پیشرفت و تعالی ملت ایران و تحقق اهداف و آرمان ها و ارزش های متعالی وجهانشمول نظام مقدس اسلامی ایجاد کرده و سد راه رشد و توسعه سیاسی، اقتصادی، علمی و . . جمهوری اسلامی باشد، باید بداند که این اقدامات ضد بشری وضد انسانی نه تنها مانعی بر سر این پیشرفت ها ایجاد نکرده و نمی کند و نخواهد کرد، بلکه در خوشبینانه ترین حالت تلاشی عبث و بیهوده بویژه در در مسیر نهضت هسته ای ایران خواهد بود که بیش از پیش نیز بر عزم و انگیزه ملت ایران در ادامه مسیر از پیش تعیین شده خویش کمک خواهد نمود.
ایران قربانی تروریسم
سازمان ملل به ایده صلح طلبی ایران توجه کند
خبرگزاری ایمنا: جمهوری اسلامی ایران از چند دهه گذشته تاکنون قربانی اقدامات تروریستی و از جمله تروریسم دولتی است و راهکار اصلی نهضت جهانی علیه تروریسم اتخاذ شیوه ای همگن از سوی جامعه بین المللی است.
چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۲ - ۱۳:۳۲
به گزاش ایمنا، نماینده کشورمان نزد سازمان ملل متحد، جمهوری اسلامی ایران را قربانی تروریسم خواند و از مسئولان این سازمان خواست ایده دنیای مخالف با خشونت و افراطی گری را که رئیس جمهور اخیرا در مجمع عمومی طرح کرد، در دستور کار سازمان ملل قرار گیرد.
محمد خزاعی در جلسه کمیته حقوقی مجمع عمومی سازمان ملل با موضوع اقدامات برای محو تروریسم بین المللی گفت: جمهوری اسلامی ایران از چند دهه گذشته تاکنون قربانی اقدامات تروریستی و از جمله تروریسم دولتی است.
وی افزود: ما بعنوان کشوری که همواره هدف این پدیده شوم بوده ایم، از پیامدهای اقدامات تروریستی برای قربانیان و جامعه به طور کامل آگاهیم.
نماینده کشورمان نزد سازمان ملل متحد با تشریح اهداف تروریسم دولتی از جمله به خطر انداختن صلح، امنیت، حقوق اولیه انسانها و از بین بردن توسعه فنی و علمی کشورهای در حال توسعه با قتل افراد نخبه کشورها، به شهادت چند دانشمند هسته ای کشورمان اشاره کرد و گفت: این نمونه ها حاکی از چالشی است که امروز در عرصه مبارزه با این پدیده از جمله شیوه های برخورد دوگانه و گزینشی و همچنین تقسیم این پدیده به تروریسم خوب و بد روبرو هستیم.
خزاعی با انتقاد از این نوع نگرش درباره تضعیف اعتماد و همکاری بین المللی در مبارزه با تروریسم هشدار داد و راهکار اصلی نهضت جهانی علیه تروریسم را اتخاذ شیوه ای همگن از سوی جامعه بین المللی دانست.
وی همچنین به سخنرانی اخیر رییس جمهور کشورمان در مجمع عمومی سازمان ملل اشاره کرد و گفت: امروز خشونت و افراطی گری فراتر از مرزهای فیزیکی نفوذ پیدا کرده و متاسفانه به ابعاد روحی و روانی زندگی جوامع انسانی لطمه زده است.