ایستگاه اندیشه

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ایستگاه اندیشه

هر کس حسن های خود را ببیند،
به دیدن بدی های مردم دچار می شود و
هرکه عیب خود را ببیند از دیدن
عیبهای مردم برکنار می ماند.
«محفوظ بن محمود»

از خود رمیدن


از مولوی در باب گریز آدمی از دیدن صفت زشت خود پرسیدند: وی گفت:
فیلی را آوردندبر سر چشمه ای که آب خورد. خود را در آب می دید و می رمید.
او می پنداشت که از دیگری می رمد، نمی دانست که از خود می رمد.


همه اخلاق بد،از ظلم و کین و حسد و حرص و بی رحمی و کبر چون در توست نمی رنجی، چون آنرا در دیگری می بینی، می رمی و می رنجی.

« مولوی، فیه ما فیه »

:hamdel: قال امیرالمومنین علیه السلام : :hamdel:

طوبی لمن شغله عیبه عن عیوب الناس

خوشا به حال کسی که پرداختن به عیوبش ، او را از پرداختن به عیوب دیگران بازدارد .

در تو آن مردی نمی بینم که کافر بشکنی
بشکن اَر مردی هوای نفس کافر کیش را
«سعدی»

نفسَت را بکش

مدتی از مجلس شیخ ابوسعید به سبب، غایب ماندم و عظیم تأسف داشتم از آنکه آن فواید از من فوت شد.
چون در میمنه (شهری قدیمی در سر راه بلخ) به محضر شیخ رسیدم، گفت:
« ای عبدالصمد، متأسف مباش که اگر ده سال از ما غایب گردی جز یک حرف نگوییم و آن سخن این است:
نفست را بکش و دیگر هیچ.»

« شیخ عبدالصمد صوفی سرخسی »

هنر آن نیست که از مصر به بغداد روی
بر سر نَفس نشستن هنر مردان است.

خشم


آورده اند که در پیش رسول(صلی الله علیه و آله) مردی را می ستودند که او مردی عظیم و با قوت است.
گفت: چگونه؟
گفتندند: با هرکس که کشتی گیرد او را بیفکند و با همه کس برآید.
رسول گفت:« قوی و مردانه آن باشد که بر خشم خویش برآید نه آنکه کسی را بیفکند.»

«محمد غزالی، نصیحه الملوک»

موضوع قفل شده است