ای نوا زیباترین نوایی است که تا به حال شنیده ام
تبهای اولیه
چه شبها که زهرا دعا کرده تا ما برای سپاهش تو سردار یاری نسیم کرامت وزیدن گرفته یا .......مهدی ....... یا...... مهدی...... مددی الهم عجل عجل عجل لولیک الفرج به حق فاطمه به حق فاطمه به حق فاطمه
همه شیعه گردیم و بی تاب مولا
غلامی این خانواده دلیل و مراد خدا بوده از خلقت ما
مسیرت مشخص ... امیرت مشخص
مکن دل دل ، ای دل ... بزن دل به دریا
که دنیا... که دنیا... که دنیا به خسران عقبی ، نیرزد
به دوری ز اولاد زهرا نیرزد
و این زندگانی فانی ، جوانی ، خوشی های امروز و اینجا......
به افسوس بسیار فردا ..... نیرزد.....
اگر عاشقانه هوادار یاری،اگر مخلصانه گرفتار یاری
اگر آبرو میگذاری به پایش...
یقینا ... یقینا ... خریدار یاری...
بگو چند جمعه گذشتی ز خوابت؟
چه اندازه در ندبه ها زار یاری؟؟
به شانه کشیدی غم سینه اش را
و یا چون بقیه تو سربار یاری؟
اگر یک نفر را به او وصل کردی
به گریه شبی را سحر کردی یا نه
چه مقدار بی تاب و بیمار یاری؟؟
دل آشفته بودن دلیل کمی نیست
اگر بی قراری .... بدان یار ، یاری
و پایان این بی قراری .... بهشت است.....
بهشتی ...... که سرخوش ز دیدار یاری.....
و باران رحمت چکیدن گرفته
مبادا بدوزی نگاه دلت را ... به مردم ، که بازار یوسف فروشی در این دوره ی بد ، شدیدا گرفته....
خدایا به روی درخشان مهدی
به زلف سیاه و پریشان مهدی
به قلب رئوفش که دریای داغ است...
به چشمان از غصه گریان مهدی
به لب های گرم علی یا علی اش...
به ذکر حسین و حسن جان مهدی
به دست کریم و نگاه رحیمش
به چشم امید فقیران مهدی
به حال نیاز و قنوت نمازش
به سبحان ... سبحان ... سبحان ... مهدی
به برق نگاه و به خال سیاهش
به عطر ملیح گریبان مهدی
به حج جمیلش .... به جاه جلیلش...
به صوت حجازی قرآن مهدی
به صبح عراق و شبانگاه شامش
به آهنگ سمت خراسان مهدی
به جان داده های مسیر عبورش
به شهد شهود ، شهیدان مهدی
مرا دائم الاشتیاقش بگردان
مرا سینه چاک فراقش بگردان
تفضل بفرما بر این بنده ی بی سر و پا
مرا همدم و محرم و هم رکاب ، سفرهای سوی خراسان و شام و عراقش بگردان...