جمع بندی با کودکی که رک گو و بی ادب است چگونه رفتار کنیم؟

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
با کودکی که رک گو و بی ادب است چگونه رفتار کنیم؟
سلام. من یک دختر سیزده ساله دارم. بااینکه خانواده مذهبی هستیم وحجاب وهمه چیش خوبه ونماز واین ها وواجبات ولی احترام به بزرگترش نمیگزاره. خیلی رک گو هست. وبه من بی احترامی میکنه. به پدرش هم بی احترامی میکنه ولی به دلیل حساب بردن ازایشان کمتر بی احترامی میکنه. مثلا مادربزرگش میگه برو فلان چیز رو برام بیار، میگه که چی بشه. یا میگم بیا کمکم میگه اون وقت تو چکار کنی؟؟؟ یا اگر کسی بهش کاری رو بگه جلوی جمع میگه مامان تو برو انجام بده. بارها وبارها پدرش اشتباه بودن کارش روتذکر دادا ولی فایده نداره. البته این رو هم بگم که توی ده سالگی مادرش رو ازدست داده بنده همسر پدرش هستم. ولی موضوع رک گویی وبی احترامیش با بزرگترش تقریبا با افراد نزدیکش مثل عمه ومادر بزرگشم هم هست. لطفا کمکم کنید
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد امیـد
سلام از حرف های شما می شود به خوبی فهمید که شما خانمی متدیّن، دلسوز و مهربان هستید که دوست دارید رابطه خوبی با دختر همسرتان و دیگر اطرافیان داشته باشید. در ابتدای حرف هایتان گفته اید:«من یک دختر سیزده ساله دارم»؛ یعنی شما برای دختر همسرتان، عبارتِ «یک دختر دارم» به کار برده اید که نشان دهنده لطف، بزرگواری، صمیمت و دلسوزیِ شما نسبت به این دختر و همسرتان است. این نگاه و نگرش باعث می شود رابطه خوب و دلپذیری با همسرتان داشته باشید و بتوانید رابطه صمیمانه ای با دخترهمسرتان ایجاد نمایید.   قبل از اینکه درباره ویژگی های دوره نوجوانی که این دخترخانم در آن قرار دارد صحبت کنم، ابتدا مقداری درباره مسأله «روابطِ همسرِ پدر و فرزند» حرف می زنم. از زمان قدیم در کشور ما، همسرِ پدر با کلمه «زن بابا» نامیده می شده است و تصوّرات منفی از همسرپدر در اذهان مردم جای گرفته است. بسیاری از مردم تصور می کنند که همسرپدر نمی تواند با فرزندِ شوهرش به خوبی برخورد کند و در ذهن شان همسرپدر را فردی خشن و فاقد محبت تصوّر می کنند. این تصورات اشتباه می تواند در ذهن افراد زیادی تأثیر بگذارد. اگر در سایت گوگل، فیلم سینماییِ «مترسک» به کارگردانیِ «حسن محمدزاده»، محصول سال 1362 را جستجو و دانلود نمایید و آن را تماشا کنید، می توانید به خوبی با این گونه تصورات و تأثیر آنها در روابطِ همسرپدر و فرزند آشنا شوید. این فیلم می تواند مطالب جالب و مفیدی به شما بیاموزد.   از سنّ دوزاده تا نوزده سالگی، دوران نوجوانی می باشد. این دخترخانم هم اکنون در حال سپری کردنِ دوره نوجوانی است. دوره نوجوانی به خودیِ خود دوره ای حسّاس است. با ورود به دوران نوجوانی، اطرافیان به خوبی شاهدِ تغییرات در خلق و خو و رفتارهای نوجوان می باشند. نوجوان دوست دارد خود را فردی مستقلّ نشان دهد. به همین خاطر از اعضای خانواده فاصله می گیرد و بیشتر به سوی هم سنّ و سال هایش جذب می شود و از آنها الگوبرداری می کند و با دوستانِ هم سنّ خود درددل می نماید و تحت تأثیر آنها قرار می گیرد. اینکه می بینید دخترِ همسرتان بی احترامی می کند و به حرف های بزرگ ترها اهمیت نمی دهد، احتمالا تاحدودی ریشه در الگوبرداری از همسالان دارد.   از سوی دیگر درست است که شما دوست دارید رابطه گرم و صمیمی با این دخترخانم داشته باشید؛ اما باید توجه داشته باشید که رفتارهای صمیمیِ شما ممکن است از سوی دخترخانم به این صورت برداشت شود که شما با رفتارهایتان می خواهید جای مادرِ فوت شده اش را بگیرید و یادِ مادرش را از ذهنش پاک کنید. در صورتی که می دانید هیچ فردی نمی تواند جای مادر را بگیرد و مادر حتی از پدر، جایگاهِ استثنایی تری دارد. اینکه بی احترامیِ این دختر فقط متوجهِ شما نیست و به مادربزرگ و عمّه و حتی پدرش نیز گاهی بی احترامی می کند، به احتمال زیاد ناشی از حرف ها و رفتارهایِ این افراد است که ناخودآگاهْ این فکر را به ذهنِ دخترخانم می رسانند که شما جانشینِ مادرش هستید و او باید مادرش را برای همیشه از ذهنش بیرون کند.   سعی کنید خود را رقیبی برای مادرِ دخترخانم نشان ندهید. همان گونه که تاکنون با مهربانی با این دخترخانم برخورد کرده اید، در حرف هایتان با مهربانی به او یادآوری کنید که نیامده اید جای مادرش را بگیرید و یاد مادرش را از ذهنش پاک کنید. به او بگویید:«من دوست دارم رفیقِ خوبی برای تو و همسر مهربانی برای پدرت باشم. نمی خواهم جای مادرت را در قلبت بگیرم. مادرت همیشه مادرت خواهد بود و هیچ کسی نمی تواند جای او را برایت بگیرد».   اگر این دخترخانم بعضی روزها به سراغ مادرش می رود، از این کارش ناراحت نشوید. در این مواقع به این دخترخانم کمک کنید دسته گلی تهیه کند و بر مزار مادرش بگذارد. خود شما هم با دخترخانم بروید و برای شادی روح مادرش فاتحه ای بخوانید. بعد از آن، به دخترخانم بگویید:«مادرت خیلی دوستت داره که یادش می کنی». این کارها به دخترخانم می فهماند که شما می توانید دوستی صمیمی برایش باشید.   ادامه دارد...
بلوغ جنسی و جسمی دختر و پسر می‌تواند روحیات آنها را تحت تاثیر قرار دهد. اطرافیانِ نوجوان با بروز یکسری علائم در وی باید نسبت به تغییر رفتارش خود را آماده کنند. معمولا تغییرات فیزیکی در سنین ۸ تا ۱۴ سال کاملا قابل تشخیص است. وقتی پدر و مادرها در فرزندان خود چنین تغییراتی را مشاهده کنند، باید خود را با شرایط جدید که در نوجوان به وجود آمده سازگار کنند. رفتارهای نوجوانِ بالغ به کلی تغییر می‌کند. او سعی می کند خود را مستقل جلوه دهد. این فاصله گرفتنِ نوجوان از محیط خانواده تقریبا طبیعی است. نوجوان در این سن به شدت از رفتارهای هم سنّ و سال‌ها‌یش الگو برداری می‌کند و تنها دوستان خود را همرازِ خود تصور می‌کند. در این دوره، نوجوان در تصمیم گیری‌هایش حرف‌های دوستانش را بیشتر از حرف پدر و مادر و سایر اعضای خانواده دخالت می‌دهد. این امر می‌تواند باعث تفاوتِ شدید بین نظراتِ والدین با فرزند‌شان شود. زیرا والدین علاقه‌ای ندارند که فرزندشان از دیگران الگو برداری کند؛ در حالی که فرزند نوجوان به دنبال الگوهای جدید در میان همسالان خود می باشد.   - در بین جمع و فامیل، شخصیت او را حفظ نمایید. - دختر همسرتان را موجودی بی خاصیت معرفی نکنید. - از کوچک کردن این دخترخانم پرهیز نموده و همیشه سعی کنید که او را دختری خوب معرفی و از کارهایی که برای شما انجام داده، تشکر و قدردانی کنید. همین که این دخترخانم حجاب را رعایت می کند و واجبات را انجام می دهد را قدر بدانید و این کارهایش را مورد تمجید و تحسین قرار دهید. اینها کارهای کوچک و بی اهمیتی نیستند. به خاطر کوچک ترین کارها از او تشکر کنید. مثلا اگر او کتاب و وسایلش را جمع می کند، به خاطر همین کار از او تشکر کنید. - اگر این خانم نوجوان قادر به انجام کاری نبود، او را با محبت راهنمایی کنید. ادامه دارد...
- به دخترخانم نوجوان امر و نهی نکنید. از موضع قدرت دستور ندهید. ممکن است برخی اوقات نیاز باشد از رفتارهای اشتباهِ این دخترخانم نوجوان انتقاد کنید. در این مواقع، نکات زیر را رعایت نمایید: الف- از يادآوری نقاط مثبت غافل نشويد: قبل از اينکه درباره نقاط ضعف فرزند همسرتان صحبت کنيد، نقاط قوّتش را يادآوری کنيد و قبل از هر انتقادی از او تعريف کنيد. همچنين در گفت‌و‌گو‌هايتان بيان کنيد همانطور که شما از او انتقاد می‌کنيد، او نيز می‌تواند اشتباهات شما را بيان کند؛ چون بی عيب خداست. چنين رفتاری سبب می‌شود این دخترخانمْ شما را آدم باانصافی بداند و پذيرش بيشتری نسبت به حرف شما پيدا کند. ب- اعتدال را رعايت کنيد:                                             از این دخترخانمْ زياد انتقاد نکنيد. چون باعث می‌شود از اهميت حرف شما کم شود. بعد از يک تذکر، به او فرصت فکر کردن بدهيد و تذکرات خود را دائماً تکرار نکنيد. ج- از رفتار انتقاد کنيد نه از شخصيت: شخصيت هر فردی تقريبا ثابت و پايدار است. اما رفتار فرد، موقتی و قابل تغيير می باشد. به جای استفاده از جملاتی که شخصيت این دخترخانم را هدف قرار می دهد، هنگام انتقاد از رفتار قابل مشاهده او انتقاد کنيد تا حساسيت زيادی ايجاد نکند.  مثال انتقاد از شخصيت: بی ادب هستی، خودخواه هستی، تنبل هستی. هنگام انتقاد از رفتار این دخترخانم بهتر است از قالب زير (روش XYZ+خواسته) استفاده کنيد تا موثرتر باشد: « وقتي که در موقعيتِ X ، عملِ Y را انجام دادي، احساسِ Z به من دست داد. ميشه کار ... را انجام دهی؟(خواسته)».  مثال: وقتی ظهر بهت گفتم که سفره رو بیار(X) ولی به حرفم گوش نکردی(Y) از دستت دِلخور شدم(Z). ميشه بیشتر به حرفم گوش کنی؟(خواسته). د- از کلماتی مثل «چرا» برای سؤال از رفتار دختر همسرتان استفاده نکنید: وقتی با کلمه «چرا» از این دخترخانم در مورد رفتارش سؤال می پرسید، تصور می نماید که در حال بازجویی از او هستید و می خواهید آزادی اش را محدود کنید. مثلا وقتی می خواهید به او بفهمانید که از گوش نکردنِ او به حرف مادربزرگش ناراحت هستید، از جمله «چرا به حرف مامان بزرگت گوش نکردی؟» استفاده نکنید. به جای این جمله، از همان قالب (XYZ) بهره بگیرید. در حضور دیگران از دختر همسرتان انتقاد نکنید.  ادامه دارد...
- با دختر همسرتان لجبازی نکنید.  - خواسته خودتان را بر او تحمیل نکنید. - خطاها، لجبازی و مخالفت هایش را نادیده بگیرید. - سعی کنید به زندگی خوشبین باشید و به کل اعضای خانواده به صورت مساوی محبت کنید. - اگر زود عصبانی می شوید؛ مهارت کنترل خشم را بیاموزید. به این منظور: «هر بار که عصبانی شدید، ۲۴ قدم بردارید؛ طوری که انگار مثل یک بندباز روی یک طناب راه می روید. سپس بنشینید. انگشت اشاره دست راست را بین دو ابرو بگذارید و تا ده بشمارید.‌ بعد کمی آب خنک بنوشید». - اگر این خانم نوجوان در کاری به شما کمک می کند، حتماً به او «متشکرم»، «دستت درد نکنه» بگوئید. اگر از او می خواهید در انجام کاری به شما کمک کند، از «لطفاً...» یا «میشه... ؟» در جملات تان استفاده کنید. اگر اعضای خانواده نسبت به هم مؤدب باشند، آموزش مؤدب بودن به کودک و نوجوان آسانتر و ممکن تر می گردد. ادامه دارد...
برای اینکه این دخترِ نوجوان به حرفتان بیشتر گوش دهد و نظراتِ شما برایش اهمیّت داشته باشد، باید رابطه یِ خود را با او تقویت کنید. جهت تقویتِ رابطه یِ خود با دختر همسرتان، کاری مشترک با او انجام دهید. در ابتدا ببینید این دخترخانم به چه کار یا هنری علاقه دارد. به عنوان مثال ممکن است او به نقّاشی علاقه داشته باشد و دوست داشته باشد نقاشی را در سطحی بالا یاد بگیرد. خوب است دختر همسرتان را در یک کلاس آموزشِ نقاشی ثبت نام کنید و خودتان نیز درکنارش در خانه، نقاشی کنید. یا ممکن است دختر همسرتان به یادگیریِ زبانِ انگلیسی علاقه داشته باشد. او را در یک کلاس انگلیسی ثبت نام کنید و خودتان نیز همراه با دختر همسرتان انگلیسی یاد بگیرید. با دختر همسرتان ورزش کنید و به باشگاه بروید. رسول اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) می‌فرماید:«مَنْ كَانَ عِنْدَهُ صَبِیٌّ فَلْیَتَصَابَ لَهُ»؛ یعنی «هر كسی که كودكى دارد، بايد با او كودكانه رفتار كند»(1). درست است که این حدیث در موردِ بچه (صَبیّ) است و دخترِ همسرشما دیگر بچه نیست. اما این حدیثْ یک ملاک در اختیارِ ما قرار می دهد. آن ملاک این است که «اگر می خواهی فرزندت را تربیت کنید، باید خودتان را در رُتبه یِ او قرار دهید».  پی نوشت: 1: الحرّ العاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، دار احیاءالتراث العربی، بیروت، 1391ه.ق، ج15، ص203.
جمع بندی پرسش: من دختری سیزده ساله دارم. نماز و واجبات را انجام می دهد؛ اما به بزرگ ترها احترام نمی گذارد. به من و پدرش هم بی احترامی می کند. مثلا اگر مادربزرگش از او بخواهد چیزی را برایش بیاورد، می گوید:«که چی بشه؟». بارها پدرش اشتباه بودنِ کارش را به او تذکر داده؛ اما فایده نداشته است. البته این دختر مادرش را در سنّ ده سالگی از دست داده و من همسر پدرش هستم. لطفا بگویید چطور با او رفتار کنم.   پاسخ: از حرف های شما می شود به خوبی فهمید که شما خانمی متدیّن، دلسوز و مهربان هستید که دوست دارید رابطه خوبی با دختر همسرتان و دیگران داشته باشید. در ابتدای حرف هایتان گفته اید:«من دختری سیزده ساله دارم»؛ یعنی شما دختر همسرتان را مانند دختر خودتان می دانید. اینْ نشان دهنده لطف، بزرگواری و دلسوزیِ شما نسبت به این دختر و همسرتان است. این نگاه و نگرش باعث می شود رابطه خوب و دلپذیری با همسرتان داشته باشید و بتوانید رابطه صمیمانه ای با دختر همسرتان ایجاد نمایید.   قبل از اینکه درباره ویژگی های دوره نوجوانی که این دخترخانم در آن قرار دارد صحبت کنم، ابتدا مقداری درباره مسأله «روابطِ همسرِ پدر و فرزند» حرف می زنم. از زمان قدیم در کشور ما، همسرِ پدر با کلمه «زن بابا» نامیده می شده و تصوّرات منفی از همسر پدر در اذهان مردم جای گرفته است. بسیاری از مردم تصور می کنند که همسر پدر نمی تواند با فرزندِ شوهرش به خوبی برخورد کند و در ذهن شان همسر پدر را فردی خشن و فاقد محبت تصوّر می کنند. این تصورات اشتباه می تواند در ذهن افراد زیادی تأثیر بگذارد. اگر در سایت های جستجو فیلم سینماییِ «مترسک» به کارگردانیِ «حسن محمدزاده»، محصول سال 1362 را بیابید و دانلود نمایید و آن را تماشا کنید، می توانید به خوبی با این گونه تصورات و تأثیر آنها در روابطِ همسر پدر و فرزند آشنا شوید. این فیلم مطالب جالب و مفیدی دارد.   از سنّ دوزاده تا نوزده سالگی، دوران نوجوانی می باشد. این دخترخانم هم اکنون در حال سپری کردنِ دوره نوجوانی است. دوره نوجوانی به خودیِ خود دوره ای حسّاس است. با ورود به دوران نوجوانی، اطرافیان به خوبی شاهدِ تغییرات در خلق و خو و رفتارهای نوجوان می باشند. نوجوانْ دوست دارد خود را فردی مستقلّ نشان دهد. به همین خاطر از اعضای خانواده فاصله می گیرد و بیشتر به سوی هم سنّ و سال هایش جذب می شود و از آنها الگوبرداری می کند و با دوستانِ هم سنّ خود درددل می نماید و تحت تأثیر آنها قرار می گیرد. اینکه می بینید دخترِ همسرتان احترام نمی گذارد و به حرف های بزرگ ترها اهمیت نمی دهد، احتمالا تاحدودی در الگوبرداری از همسالان ریشه دارد. از سوی دیگر درست است که شما دوست دارید رابطه گرم و صمیمی با این دخترخانم داشته باشید؛ اما باید توجه داشته باشید که رفتارهای صمیمیِ شما ممکن است از سوی دخترخانم به این صورت برداشت شود که شما با رفتارهایتان می خواهید جای مادرِ فوت شده اش را بگیرید و یادِ مادرش را از ذهنش پاک کنید. به ویژه اینکه از فوت مادر دخترخانم فقط سه سال می گذرد و اینْ زمان زیادی نیست. شما می دانید هیچ فردی نمی تواند جای مادر را بگیرد و مادر حتی از پدر، جایگاهِ استثنایی تری دارد. اینکه بی احترامیِ این دختر فقط متوجهِ شما نیست و به مادربزرگ و پدرش نیز گاهی بی احترامی می کند، به احتمال زیاد ناشی از حرف ها و رفتارهایِ این افراد است که ناخودآگاهْ این فکر را به ذهنِ دخترخانم می رسانند که شما جانشینِ مادرش هستید و او باید مادرش را برای همیشه از ذهنش بیرون کند. سعی کنید خود را رقیبی برای مادرِ دخترخانم نشان ندهید. همان گونه که تاکنون با مهربانی با این دخترخانم برخورد کرده اید، در حرف هایتان با مهربانی به او یادآوری کنید که نمی خواهید جای مادرش را بگیرید و یاد مادرش را از ذهنش پاک کنید. به او بگویید:«من دوست دارم رفیقِ خوبی برای تو و همسر مهربانی برای پدرت باشم. نمی خواهم جای مادرت را در قلبت بگیرم. مادرت همیشه مادرت خواهد بود و هیچ کسی نمی تواند جای او را برایت بگیرد». اگر این دخترخانم بعضی روزها به سراغ مادرش می رود، از این کارش ناراحت نشوید. در این مواقع به این دخترخانم کمک کنید دسته گلی تهیه کند و بر مزار مادرش بگذارد. خود شما هم با دخترخانم بروید و برای شادی روح مادرش فاتحه ای بخوانید. بعد از آن، به دخترخانم بگویید:«مادرت خیلی دوستت داره که یادش می کنی». این کارها به دخترخانم می فهماند که شما می توانید دوستی صمیمی برایش باشید.     توصیه های زیر را برای ایجاد رابطه ای صمیمانه با دختر همسرتان انجام دهید: - در بین جمع و فامیل، شخصیت او را حفظ نمایید. از تحقیرش پرهیز نموده و همیشه سعی کنید که او را دختری خوب معرفی و از کارهایی که برای شما انجام داده، تشکر و قدردانی کنید. همین که این دخترخانم واجبات را انجام می دهد را قدر بدانید و این کارهایش را مورد تمجید و تحسین قرار دهید. اینها کارهای کوچک و بی اهمیتی نیستند. به خاطر کوچک ترین کارها از او تشکر کنید. مثلا اگر او کتاب و وسایلش را جمع می کند، به خاطر همین کار از او تشکر کنید. - اگر این خانم نوجوان قادر به انجام کاری نبود، او را با محبت راهنمایی کنید. - به دخترخانم نوجوان امر و نهی نکنید. از موضع قدرت دستور ندهید. ممکن است برخی اوقات نیاز باشد از رفتارهای اشتباهِ این دخترخانم نوجوان انتقاد کنید. در این مواقع، نکات زیر را رعایت نمایید: الف- از يادآوری نقاط مثبت غافل نشويد: قبل از اينکه درباره نقاط ضعف فرزند همسرتان صحبت کنيد، نقاط قوّتش را يادآوری کنيد و قبل از هر انتقادی از او تعريف کنيد. همچنين در گفت‌و‌گو‌هايتان بيان کنيد همانطور که شما از او انتقاد می‌کنيد، او نيز می‌تواند اشتباهات شما را بيان کند؛ چون بی عيب خداست. چنين رفتاری سبب می‌شود این دخترخانمْ شما را آدم باانصافی بداند و پذيرش بيشتری نسبت به حرف شما پيدا کند. ب- اعتدال را رعايت کنيد:                                             از این دخترخانمْ زياد انتقاد نکنيد. چون باعث می‌شود از اهميت حرف شما کم شود. بعد از يک تذکر، به او فرصت فکر کردن بدهيد و تذکرات خود را دائماً تکرار نکنيد. ج- از رفتار انتقاد کنيد نه از شخصيت: شخصيت هر فردی تقريبا ثابت و پايدار است. اما رفتار فرد، موقتی و قابل تغيير می باشد. به جای استفاده از جملاتی که شخصيت این دخترخانم را هدف قرار می دهد، هنگام انتقاد از رفتار قابل مشاهده او انتقاد کنيد تا حساسيت زيادی ايجاد نکند.  مثال انتقاد از شخصيت: بی ادب هستی، خودخواه هستی، تنبل هستی. هنگام انتقاد از رفتار این دخترخانم بهتر است از قالب زير (روش XYZ+خواسته) استفاده کنيد تا موثرتر باشد: «وقتي که در موقعيتِ X ، عملِ Y را انجام دادي، احساسِ Z به من دست داد. ميشه کار ... را انجام دهی؟(خواسته)».  مثال: وقتی ظهر بهت گفتم که سفره رو بیار(X) ولی به حرفم گوش نکردی(Y) از دستت دِلخور شدم(Z). ميشه بیشتر به حرفم گوش کنی؟(خواسته). د- از کلماتی مثل «چرا» برای سؤال از رفتار دختر همسرتان استفاده نکنید: وقتی با کلمه «چرا» از این دخترخانم در مورد رفتارش سؤال می پرسید، تصور می نماید که در حال بازجویی از او هستید و می خواهید آزادی اش را محدود کنید. مثلا وقتی می خواهید به او بفهمانید که از گوش نکردنِ او به حرف مادربزرگش ناراحت هستید، از جمله «چرا به حرف مامان بزرگ گوش نکردی؟» استفاده نکنید. به جای این جمله، از همان قالب (روش XYZ+خواسته) بهره بگیرید. در حضور دیگران از دختر همسرتان انتقاد نکنید.    - با دختر همسرتان لجبازی نکنید.  - خواسته خودتان را بر او تحمیل نکنید. - خطاها، لجبازی و مخالفت هایش را نادیده بگیرید. - سعی کنید به زندگی خوشبین باشید و به کل اعضای خانواده به صورت مساوی محبت کنید. - اگر زود عصبانی می شوید؛ مهارت کنترل خشم را بیاموزید. به این منظور: «هر بار که عصبانی شُدید، ۲۴ قدم بردارید؛ طوری که انگار مثل یک بندباز روی یک طناب راه می روید. سپس بنشینید. انگشت اشاره دست راست را بین دو ابرو بگذارید و تا ده بشمارید.‌ بعد کمی آب خنک بنوشید». - اگر این خانم نوجوان در کاری به شما کمک می کند، حتماً به او «متشکرم»، «دستت درد نکنه» بگوئید. اگر از او می خواهید در انجام کاری به شما کمک کند، از «لطفاً...» یا «میشه... ؟» در جملات تان استفاده کنید. اگر اعضای خانواده نسبت به هم مؤدب باشند، آموزش مؤدب بودن به کودک و نوجوان آسانتر می گردد.   برای اینکه این دخترِ نوجوان به حرفتان بیشتر گوش دهد و نظراتِ شما برایش اهمیّت داشته باشد، باید رابطه یِ خود را با او تقویت کنید. جهت تقویتِ رابطه یِ خود با دختر همسرتان، کاری مشترک با او انجام دهید. ببینید این دخترخانم به چه کار یا هنری علاقه دارد. به عنوان مثال ممکن است او به نقّاشی علاقه داشته باشد. در این صورت خوب است دختر همسرتان را در یک کلاس آموزشِ نقاشی ثبت نام کنید و خودتان نیز درکنارش در خانه نقاشی کنید. یا ممکن است دختر همسرتان به یادگیریِ زبانِ انگلیسی علاقه داشته باشد. او را در یک کلاس انگلیسی ثبت نام کنید و خودتان نیز همراه با دختر همسرتان انگلیسی یاد بگیرید. با دختر همسرتان ورزش کنید و به باشگاه بروید. حضرت رسول اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) می‌فرمایند:«مَنْ كَانَ عِنْدَهُ صَبِیٌّ فَلْیَتَصَابَ لَهُ»؛ یعنی «هر كس كودكى دارد، بايد با او كودكانه رفتار كند»(1). درست است که این حدیث در موردِ کودک (صَبیّ) است و دخترِ همسر شما دیگر کودک نیست؛ اما این حدیثْ یک ملاک در اختیارِ ما قرار می دهد. آن ملاک این است که «اگر می خواهی فرزندت را تربیت کنید، باید خودتان را در رُتبه یِ او قرار دهید».    پی نوشت: 1: الحرّ العاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، دار احیاء التراث العربی، بیروت، 1391ه.ق، ج15، ص203.   کلید واژه: نوجوان، نوجوان پرخاشگر، دخترِ شوهر، زن بابا
موضوع قفل شده است