بحث نفی مناسک و اعمال در برخی مکاتب و ادیان

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بحث نفی مناسک و اعمال در برخی مکاتب و ادیان

سلام :Gol:
در برخی از مکاتب و فرقه ها چیزی به نام اعمال دینی وجود ندارد . یعنی آن چیزی که در دین ما به عنوان نماز و روزه و زکات و جهاد بعنوان اعمال دینی شناخته می شود در برخی فرقه ها و مکتبها نفی و انکار می شود .
البته در تمام کتب آسمانی ولو کتب غیر اصیل اعمال دینی خاص وجود دارد اما در تحریفات کلی که صورت گرفته این اعمال از عهده پیروان براشته شده است یا در برخی مکاتب که عنوان عرفان را هم یدک می کشند نه تنها اعمال دینی خاص وجود ندارد بلکه به سختی با آن مبارزه شده و مورد انکار قرار می گیرند .
حال با توجه به بدیهی بودن ضرورت اعمال در سعادت ابدی انسان از نظر تعالیم دین اسلام می خواهیم به چرایی آن بپردازیم . ان شاء الله
به نظر شما انگیزه نفی مناسک در برخی فرق و مکاتب چیست ؟
دلیل ضرورت عمل را در ادیان آسمانی به چه جهت می دانید ؟
والحمد لله

حامد;129135 نوشت:
به نظر شما انگیزه نفی مناسک در برخی فرق و مکاتب چیست ؟ دلیل ضرورت عمل را در ادیان آسمانی به چه جهت می دانید ؟

سلام
دلیل نفی مناسک در برخی فرق و مکاتب اینهاست :
1- عدم شناخت کامل انسان و بالتبع عدم شناخت کامل کمال و سعادت او
2- عدم شناخت طرق و مسیرهای کمال انسانی
3- نفی تکالیف با هدف جذب افراد
اساسا هر مکتب و فرقه ای مروج کمالی است که بنیانگذار یا بنیانگذاران آن بدان نائل شده اند . مسیری که در یک مکتب برای وصول به کمال مورد نظر معرفی می کند هم همان طریق کمال ایشان می باشد .
در مکاتب بشری و فرق مذهبی رهبرانی وجود دارند که اندیشه خود یا سلوک معنویشان را مبنای تام و تمام کمال دانسته و به ترویج آن می پردازند .
میزان اخبار این مکاتب از کمالات حقیقی انسانی به اندازه اوجگیری این رهبران است . با بررسی زندگی همین رهبران است که می توان میزان اوجگیری ایشان را معین کرد و کمالی را که به دیگران وعده می دهند محک زد . باید دید رهبر هر مکتب و فرقه ای به چه میزان سعادت و کمال دست یافته است . چه اینکه این کمالات و سعادتها نمودی در زندگی فردی و اجتماعی او دارد . اگر می خواهیم میزان تاثیرگذاری مثبت یا منفی یک مکتب یا فرقه ای را بسنجیم باید ببینیم تا چه حد در سعادت پیروان خود و تکامل مجتمع بشری موثر بوده است . اینها نشانه های خوبی برای میزان اوجگیری و سعادت آن رهبران می باشد .
وقتی به زندگی این رهبران نگاه می کنیم آنها از جهات مختلف خالی از کمال و سعادت می یابیم . آنها برای نقاط مختلف زندگی بشر سعادتی معرفی نمی کنند . بسیاری از آنها موضع ارزشمند تاثیرگذار و مثبتی نه در مقام اندیشه و نه در مقام عمل نسبت به بسیاری مسائل انسانی ندارند .
بر این مبنا برترین مکتب و مرام آنستکه بطور دقیقتر و کاملتر نسبت به تمام مسائل بشری موضعی مشخص ، روشن ، مثبت و تاثیر گذار داشته باشد .
ادامه دارد ان شاء الله

والحمد لله
موضوع قفل شده است