جمع بندی بررسی روایات درباره ی ستارالعیوب بودن خدا
تبهای اولیه
بررسی روایات درباره ی ستارالعیوب بودن خدا
سلام
1) همانطور که گفته شده خدا ستارالعیوب است پس چرا روایاتی داریم که اعمال هر بامداد به عرضه پیامبر میرسد یا هر دوشنبه و پنج شنبه به دست امام زمان میرسند؟
2) آیا در روز قیامت ممکن است دیگران نیز از گناهان ما با خبر شوند حتی اگر ظلمی در حق آنان کرده باشیم؟
1) همانطور که گفته شده خدا ستارالعیوب است پس چرا روایاتی داریم که اعمال هر بامداد به عرضه پیامبر میرسد یا هر دوشنبه و پنج شنبه به دست امام زمان میرسند؟با سلام و درود تنافی و تعارض بین ستارالعیوبی خداوند و بین عرضه اعمال بر معصومین نیست، زیرا: 1. آگاهی و اطلاع حضرات معصومین (علیهم السلام) از اعمال انسان ها، حقیقتی جدای از علم خداوند به اعمال انسان ها نیست و در راستای علم الهی است. 2. حضرات معصومین (علیهم السلام) خلیفه خداوند و حجت های الهی در روی زمین هستند، آن ها رابط بین خداوند و بین مردم محسوب هستند؛ آگاهی و اطلاع ایشان از حقایق عالَم و در همین راستا آگاهی ایشان از اعمال بندگان، لازمه این مقام و جایگاه است. 3. حضرات معصومین (علیهم السلام) مظهر اسماء و صفات الهی هستند، یکی از آن اسماء و صفات، ستار بودن است. لذا اطلاع ایشان بر اعمال انسان ها هرگز موجب افشای سر افراد نمی گردد. 4. آگاهی و نظارت حضرات معصومین (علیهم السلام) بر اعمال مردم، همانند نظارت خداوند، در راستای تربیت و رشد بندگان، آثار سازنده فراوانی دارد؛ از جمله این که اطلاع ایشان سبب می شود تا برای افراد دعا کرده و شفاعت نمایند که خداوند آن عمل را بر بنده خود ببخشد و گنهکاران را از ورطه انحراف نجات دهد . 5. ستارالعيوب بودن خداوند، به طور مطلق و بدون حساب و کتاب نیست، یعنی این گونه نیست که در باره همه و در هر حال، ستارالعیوب بودن، اجرا شود، بلکه آشکار شدن عيب برخی از افراد، به خاطر نوع عملکرد اختياری خود آن ها است، مثلا کسی که گناهی را عمدی تکرار می کند و از انجام آن پروایی ندارد، قرار نیست مشمول ستارالعیوبی قرار گیرد. 6. آن آشکار کردن اسرار و پرده دری که گفته می شود خداوند انجام نمی دهد و ستارالعیوب است، آشکار کردن و مفتضح نمودن انسان های معمولی نزد یکدیگر است؛ نه پیش اولیای الهی و حضرات معصومین (علیهم السلام) که چشم آن ها چشم خدا و نوع نگاهشان نوع نگاه خداست که عیوب را بر ملا نمی کنند بلکه درمان می کنند. نکته: ممکن است برخی از این موارد، هم پوشانی داشته باشد، ولی ذکر آن ها به صورت مجزا، برای تاکید و نیز روشن تر شدن مسئله بوده است.
2) آیا در روز قیامت ممکن است دیگران نیز از گناهان ما با خبر شوند حتی اگر ظلمی در حق آنان کرده باشیم؟قرآن کریم در وصف قیامت می فرماید: «يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ»؛ در آن روز كه اسرار نهان (انسان) آشكار می شود.(طارق: 86/ 9) در قیامت، نه تنها سرائر انسان آشكار مى شود بلكه آن جهان، جهانى است كه حقايق عالم در آن جهان به طور كلى مشهود است. قابل توجه این که در آخرت، دست و پاها و اعضاى بدن و حتى پوست بدن به سخن در مى آيند، فرياد مى كشند و افشاگرى مى كنند. زمين و زمان سخن مى گويند، و گواهان اعمال، به اعمال انسان ها گواهى مى دهند، نه تنها اعمال انسان ها، كه نيات و عقائد آن ها نيز در آن روز همگى بر ملا مى شود. نکته: 1. با «تبلی السرائر» بودن روز قیامت، قرار نیست حقی ناحق شود و یا در حق کسی ظلم شود و یا به ناحق، آبروی کسی ریخته شود؛ زیرا «إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّةٍ»؛ خداوند (حتّى) به اندازه سنگينى ذره اى ستم نمى كند.(نساء: 4/ 40) 2. کسی که مرتکب گناه شده و سپس آن را با توبه به درگاه الهی جبران و اصلاح کرده است، آن گناه از نامه عملش حذف و محو می شود و نامه عملش نسبت به آن گناه، پاک است و جای نگرانی نیست؛ زیرا در روایت داریم که کسی که از گناه توبه کرده، مانند کسی است که اصلا مرتکب گناه نشده است: «التَّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ كَمَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ» (کلینی، الكافي، ج 2، ص 435، ح 10)
جمع بندی
پرسش:
گفته شده خدا ستارالعیوب است پس چرا روایاتی داریم که اعمال انسان ها بر پیامبر یا امامان، عرضه می شوند؟ آیا در روز قیامت ممکن است دیگران نیز از گناهان ما با خبر شوند حتی اگر ظلمی در حق آنان کرده باشیم؟
پاسخ:
تنافی و تعارضی بین ستارالعیوبی خداوند و بین عرضه اعمال بر معصومین(علیهم السلام) نیست، زیرا:
1. آگاهی و اطلاع حضرات معصومین (علیهم السلام) از اعمال انسان ها، حقیقتی جدای از علم خداوند به اعمال انسان ها نیست و در راستای علم الهی است.
2. حضرات معصومین (علیهم السلام) خلیفه خداوند و حجت های الهی در روی زمین هستند، آن ها رابط بین خداوند و بین مردم محسوب هستند؛ آگاهی و اطلاع ایشان از حقایق عالَم و در همین راستا آگاهی ایشان از اعمال بندگان، لازمه این مقام و جایگاه است.
3. حضرات معصومین (علیهم السلام) مظهر اسماء و صفات الهی هستند، یکی از آن اسماء و صفات، ستار بودن است. لذا اطلاع ایشان بر اعمال انسان ها هرگز موجب افشای سر افراد نمی گردد.
4. آگاهی و نظارت حضرات معصومین (علیهم السلام) بر اعمال مردم، همانند نظارت خداوند، در راستای تربیت و رشد بندگان، آثار سازنده فراوانی دارد؛ از جمله این که اطلاع ایشان سبب می شود تا برای افراد دعا کرده و شفاعت نمایند که خداوند آن عمل را بر بنده خود ببخشد و گنهکاران را از ورطه انحراف نجات دهد .
5. ستارالعيوب بودن خداوند، به طور مطلق و بدون حساب و کتاب نیست، یعنی این گونه نیست که در باره همه و در هر حال، ستارالعیوب بودن، اجرا شود، بلکه آشکار شدن عيب برخی از افراد، به خاطر نوع عملکرد اختياری خود آن ها است، مثلا کسی که گناهی را عمدی تکرار می کند و از انجام آن پروایی ندارد، قرار نیست مشمول ستارالعیوبی قرار گیرد.
6. آن آشکار کردن اسرار و پرده دری که گفته می شود خداوند انجام نمی دهد و ستارالعیوب است، آشکار کردن و مفتضح نمودن انسان های معمولی نزد یکدیگر است؛ نه پیش اولیای الهی و حضرات معصومین (علیهم السلام) که چشم آن ها چشم خدا و نوع نگاهشان نوع نگاه خداست که عیوب را بر ملا نمی کنند بلکه درمان می کنند.
نکته: ممکن است برخی از این موارد، هم پوشانی داشته باشد، ولی ذکر آن ها به صورت مجزا، برای تاکید و نیز روشن تر شدن مسئله بوده است.
مطلب دیگر؛
قرآن کریم در وصف قیامت می فرماید: «يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ»؛ در آن روز كه اسرار نهان (انسان) آشكار می شود.(1)
در قیامت، نه تنها سرائر انسان آشكار مى شود بلكه آن جهان، جهانى است كه حقايق عالم در آن جهان به طور كلى مشهود است.
قابل توجه این که در آخرت، دست و پاها و اعضاى بدن و حتى پوست بدن به سخن در مى آيند، فرياد مى كشند و افشاگرى مى كنند. زمين و زمان سخن مى گويند، و گواهان اعمال، به اعمال انسان ها گواهى مى دهند، نه تنها اعمال انسان ها، كه نيات و عقائد آن ها نيز در آن روز همگى بر ملا مى شود.
نکته:
1. با «تبلی السرائر» بودن روز قیامت، قرار نیست حقی ناحق شود و یا در حق کسی ظلم شود و یا به ناحق، آبروی کسی ریخته شود؛ زیرا «إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّةٍ»؛ خداوند (حتّى) به اندازه سنگينى ذره اى ستم نمى كند.(2)
2. کسی که مرتکب گناه شده و سپس آن را با توبه به درگاه الهی جبران و اصلاح کرده است، آن گناه از نامه عملش حذف و محو می شود و نامه عملش نسبت به آن گناه، پاک است و جای نگرانی نیست؛ زیرا در روایت داریم که کسی که از گناه توبه کرده، مانند کسی است که اصلا مرتکب گناه نشده است: «التَّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ كَمَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ»(3)
پی نوشت ها:
1. طارق: 86/ 9.
2. نساء: 4/ 40.
3. کلینی، الكافي، محقق/مصحح: غفاری و آخوندی، انتشارات دارالکتب اسلامیه ـ تهران، 1407ق، چاپ چهارم، ج 2، ص 435، ح 10.