بررسی روایات و اسناد موجود درباره شهادت فاطمه زهرا : از واقعیت تا افسانه !!!

تب‌های اولیه

166 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

امثال فضل الله که دیگران با طنابش به قعر چاه ضلالت و فرومایگی فرو رفته اند. برای خوشحالی دل عمری ها، شهادت مادرم را انکار میکنند، والله که عاقبت بدی در پیش دارند. و همه ی این تشکیک ها از وحدت بین شیعه و سنی سر چشمه میگیرد(البته اصل وحدت مسلمین منظور نیست، منظور این وحدت ساختگی ای است که موجب انکار لعن و تکفیر و شهادت و تقیه و مرام و زیارت و تبری و تولی شده است)

class: PageHeader

استفتائاتی از مرجع عالیقدر آیت الله العظمی روحانی:

سوال : از دوستان اهل بيت رسول خدا(عليهم السلام)، كسى كه رنج ها و مصائب و مظلوميت سرور و سالار ما صدّيقه طاهره فاطمة الزّهراء(عليها السلام)و جنايت هايى را كه از سوى ظالمان و غاصبان در حق او رفت، انكار كند، حكمش چيست؟ وظيفه دوستان اهل بيت(عليهم السلام) در برابر چنين شخصى چيست؟


[/HR]
جواب : باسمه جلت اسمائه؛ كسى كه رنج و مظلوميت حضرت فاطمه(عليها السلام)و جنايت هاى تكاندهنده اى را كه در حق او روا شد، انكار كند، يا نا آگاه است، يا از دوستان اهل بيت(عليهم السلام)است امّا نمى تواند باور كند كه پليدى برخى تا آنجا مى رسد كه چنين جنايت هاى حيرت آورى را در حق صدّيقه طاهره(عليها السلام)روا دارند! امّا برابر روايات رسيده از طريق هردو گروه از مسلمانان، يعنى شيعه و اهل سنّت اين ظلم ها و جنايت ها اثبات مى گردد، پس، انكار كننده اين بيداد و خشونت دهشتناك، يا بايد حق ستيزباشد، يا ناآگاه و يا دستخوش اشتباه شده و مى پندارد كه اعتراف به اين جنايت ها باعث تفرقه و پراكندگى ميان مسلمانان مى گردد، و تفرقه و پراكندگى در اين زمان باعث ضعف اسلام و مسلمانان مى شود. به هر حال وظيفه اسلامى و انسانى دوستان اهل بيت(عليهم السلام) در اين مورد آشكار است.

class: PageHeader

[TD="class: PageHeaderCnt"]آیا انكار رنج‏ها و مصائب حضرت فاطمه(س) باعث خروج از مذهب میشود؟ [/TD]
سوال : آيا مى توان كسى را كه مى گويد حضرت فاطمه(عليها السلام) به شهادت نرسيده است، خارج از مذهب به شمار آورد؟

[/HR]
جواب : باسمه جلت اسمائه؛ چنين گفتارى گاه از موضع انكار و حق ستيزى در برابر روايات رسيده از امامان معصوم(عليهم السلام)سرچشمه مى گيرد، و گاه از نادانى و ناآگاهى و بى اطلاعى از رويدادهاى تاريخى و روايات رسيده; و اين دو باهم فرق مى كند; بنا براين، اگر از نوع دوم باشد، باعث خروج از مذهب نمى گردد، برخلاف قسم نخست كه روايات رسيده از امامان معصوم را عامداً انكار مى نمايند.

خاتمه دادن به این تاپیک:
استفتایی از محضر آیت الله العظمی روحانی:

class: PageHeader

[TD="class: PageHeaderCnt"]بیان نصوصى معتبر در مورد شكستن دنده و پهلوى حضرت فاطمه عليهاالسلام. [/TD]
سوال : از شما تشكر مى‏كنيم كه ما را به نصوصى معتبر در مورد شكستن دنده و پهلوى فاطمه عليهاالسلام راهنمايى فرماييد.

[/HR]
جواب : باسمه جلت اسمائه; كسى كه سخنان تاريخ نگاران مسلمان و روايات رسيده در مورد رويدادهاى تلخ پس از رحلت پيامبر را پى‏گيرى كند، فكر نمى‏كنم در اين مورد دستخوش ترديد گردد. اينك به برخى از آنچه در اين مورد آمده است مى‏نگريم:
1. مرحوم «كلينى»1 به سند صحيح از امام كاظم در باب مولد فاطمه عليهاالسلام حديث دوّم، چنين آورده است: «إنَّ فاطمه صِدِّيْقَةٌ شَهِيدةٍ»؛ فاطمه عليهاالسلام صديقه شهيد است. و مرحوم مجلسى در «مرآة العقول» پس از توصيف خبر فوق به درستى و صحيح بودن، در شرح اصول كافى چنين مى‏نويسد: بى‏ترديد اين خبر دلالت بر اين دارد كه فاطمه عليهاالسلام، شهيد راه حق است؛ و اين از اخبارِ متواتر است، و سبب آن هم اين است كه پس از غصب خلافت و انحصار قدرت از سوى جريان سقيفه، قنفذ درب خانه فاطمه عليهاالسلام را چنان بر شكم آن بانوى بزرگ زد كه پهلوى آن حضرت شكست و بر اثر آن، فرزندش را كه پيامبر محسن ناميده بود، ناخواسته از دست داد و دستخوش بيمارى گرديد و سرانجام به شهادت رسيد.2
آن‏گاه مرحوم مجلسى به بيان رواياتى از علماى شيعه و اهل سنّت مى‏پردازد كه اين موضوع را تأييد مى‏كند. از آن جمله روايتى است طولانى از «سليم بن قيس هلالى» كه فرازى از آن چنين است: فاطمه عليهاالسلام شهيد راه خداست، و سبب آن هم اين است كه پس از غصب خلافت به وسيله جريان سقيفه، قنفذ برده عمر فاطمه عليهاالسلام را زد و به شدت هُل داد و در نتيجه آن جنايت، دنده‏اى از پهلوى آن حضرت شكست و بر اثر آن، جنين خود را افكند، و دستخوش بيمارى گرديد و به شهادت رسيد.3
2. و نيز از جمله آن روايات بسيار، اين روايت طولانى است كه مرحوم صدوق، از ابن‏عبّاس و او از پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله آورده است كه فرازى از آن چنين است: ... و هنگامى‏كه فاطمه‏ام را مى‏بينم، به‏ياد مى‏آورم آن ظلم و بيدادى را كه پس از رحلت من در حق او انجام مى‏شود، گويى مى‏نگرم كه زور و ذلّت از سوى ظالمان بر خانه او وارد شده، حرمت او در هم‏ شكسته، حقوق او غصب گرديده، از ارث خود بازداشته شده، و پهلويش را مى‏شكنند و فرزندش را به دنيا نيامده، مى‏كشند! و او نداى دادخواهى سرمى‏دهد و مى‏گويد: وا محمّدا ! امّا كسى به دادخواهى و نداى مظلوميت او پاسخ مثبت نمى‏دهد! و او از ظلم و شرارت استبداد پناه و دادرس مى‏جويد، اما كسى به او پناه نمى‏دهد و دادش را از بيدادگران نمى‏ستاند.4
3. و نيز از جمله آن روايات بسيار، زيارتنامه فاطمه عليهاالسلام است كه مرحوم سيّدبن طاووس در كتاب «اقبال الْأعمال» آن را آورده است، كه فرازى از آن چنين است: وَ صَلِّ عَلىَ الْبَتُولِ الطّاهِرَة... تا مى‏فرمايد: الْمَغْصُوبِ حقُّها، و الْمَمْنُوعِ إرْثُها أَلْمَكْسُور ضِلْعُها... ؛5 ودرود بفرست بر فاطمه بتول، همان بانوى پاك و پاك‏ منش و پاك ‏روش...، همان بانويى كه حقوق او غصب شد، و از ميراث پدرى بازداشته شد، و در فشار بيدادگران دنده‏اش شكست...
اما روايات بيانگر برافروختن آتش بر درب خانه فاطمه عليهاالسلام، فشردن آن حضرت ميان در و ديوار، اسقاط جنين او - كه ملازم با شكسته شدن دنده و پهلوى اوست - بسى فراوان است. اين روايات را علماى شيعه و اهل سنّت آورده‏اند. در اين رابطه به كتاب مرحوم شيخ الطّائفه ابوجعفر طوسى در تلخيص شافى بنگريد كه چنين مى‏نويسد: شيعه و علماى شيعه بر اين رويداد غمبار اتفاق نظر دارند كه فاطمه عليهاالسلام، هدف بيداد «عمر» قرار گرفت و او چنان ظالمانه بر شكم دختر پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله زد كه جنين او را - كه محسن ناميده شده بود - ساقط نمود و به شهادت رساند.
آرى، روايت بيانگر اين واقعت تلخ، و آوردن هيزم براى به آتش‏ كشيدن خانه فاطمه عليهاالسلام كه گروهى از دوستداران اهل بيت در آن پناه جسته بودند، در ميان رهروان مذهب اهل‏ بيت عليهم‏السلام مشهور و معروف است... تا مى‏نويسد: البته ما اين روايت را از طريق علماى اهل سنّت از جمله «بلاذرى» آورديم، و روايات علماى شيعه در اين مورد بسيار است و هيچ اختلافى هم در ميان آنان در اين مورد نيست.6 مسعودى، مؤلف كتاب معروف «مروج الذّهب» در كتاب ديگر خودش، به نام «اثبات الوصيّة» چنين مى‏نويسد: پس، طرفداران خليفه به سوى منزل اميرمؤمنان عليه‏السلام روى آوردند و بر آن خانه يورش بردند و با به آتش كشيدن درب خانه، آن حضرت را زورمدارانه از خانه‏اش بيرون آوردند، و سرور بانوان بهشت، فاطمه عليهاالسلام را ميان در و ديوار فشردند تا فرزندش محسن را سقط نمود...7 ،8 . ---------------------------------------------------------------------
1 ـ مرحوم «محمّد بن يعقوب رازى»، مشهور به «ثقة الْإسلام كلينى»، صاحب كتاب كافى از دانشمندان نامدار مذهب اهل بيت است، كه در سال 329 از هجرت در بغداد جهان را بدرود گفت و اينك قبرش در بازار بغداد است.
2 ـ اصول كافى/ ج 5/ ص 315.
3 ـ اصول كافى/ ج 5/ ص 315.
4 ـ صدوق/ متوفى 381 هجرى/ أمالى/ ج مجلس 24/ ص 100 - 99.
5 ـ ... و نيز چنين آمده است: «السَّلامُ عَلَيْكِ يا سَيِّدَةَ نِساءِ الْعالَمِيْنَ! السَّلامُ عَلَيْكِ يا والِدَةَ الْحُجَجِ عَلَى النّاسِ أَجْمَعينَ! السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ، الْمَمْنُوعَةُ حَقُّها! أَللّهُمَّ صِلِّ عَلى أَمَتِكَ وَ ابْنَةِ نَبِيِّكَ وَ زَوْجَةِ وَصِىِّ نَبِيِّكَ، صَلاةً تَزْلِفُها فَوْقَ زُلْفى عِبادِكَ الْمُكَرَّمِيْنَ مِنْ أَهْلِ السَّماواتِ وَ الْأَرَضِيْنَ.» اقبال/ ص 152. براى او چند زيارتنامه ديگر از امامان نور رسيده، كه در كتاب‏هاى دعا و زيارات آمده است.
6 ـ تلخيص شافى/ ج 3/ ص 76.
7 ـ اثبات الوصيّة/ ص 122.
8 ـ عباس عموى پيامبر از اميرمؤمنان پرسيد: چرا عمر از حقوق كارگزارانش، به عنوان ماليات كاست، امّا از حقوق و مزاياى «قُنفذ» چيزى نكاست و آن را به‏طور كامل پرداخت، آن حضرت برگرد خويش نظاره كرد، و در حالى كه جام ديدگانش لبريز از اشك گرديد و فروباريد، در پاسخ او فرمود: «شَكَّرَ لَهُ ضَرْبَةً ضَرَبَها فاطِمَةَ بِالسَّوطِ، فَماتَتْ وَ فِى عَضُدِها أَثَرُهُ كَأَنَّهُ الدُّمْلُج.» پرداخت كامل حقوق «قنفذ» براى قدرشناسى از او به‏خاطر تازيانه‏هاى بيدادى بود كه بر پيكر فاطمه نواخت؛ به‏گونه‏اى كه وقتى دخت محبوب پيامبر جهان را بدرود گفت، اثر آن تازيانه بيداد در بازوى او بسان بازوبند نمايان بود. كتاب سُليم بن قيس/ ص 134.

عبدالرسول;439015 نوشت:
اولا از شما درخواست دارم که از این بحث بی فایده میان کاربر خیمه گاه و برادر علی جلوگیری کنید و اجازه دهید که تاپیک به روال خودش پیش برود !

بنده در حد توان تذکر داده ام ولی ظاهرا کارساز نیست ، بار دیگر از دوستان درخواست می کنم ، بحثهایی که به غیر این تاپیک ربط دارد را قطع نموده و تاپیک جدیدی ایجاد نموده و در آن فضا بحث کنند

عبدالرسول;439015 نوشت:
اگر اصرار دارید که بنده را سنی معرفی کنید مشکلی نیست ، اما بدانید که هرگز چنین نیست و اگر امروز اینجا هستم و از زمین و زمان بر ما می بارد ، به خاطر این است که فقط برایم شبهه پیش آمده و تا هنگامی که جواب شبهه ام را نگیرم بحث را ادامه می دهم ! منتهی به طریق معمول و مورد قبول !

بنده اصراری ندارم شما را سنی معرفی کنم ، اول بحث هم عرض کردم
اگر شیعه هستید که تنها روایت حضرت کاظم علیه السلام کافی است اگر چه دلایل بسیاری دیگری نیز وجود دارد
اگر از اهل سنت هستید با اختلاف مبنا نمی توان آنطور که نظر شما است بحث کرد
در پست آخر دراینباره توضیح می دهم

عبدالرسول;439015 نوشت:
برای وجود علی و ابوبکر تواتر در تاریخ بیان می شود ، اما اگر تواتری وجود نداشت

اگر بخواهیم آنچنان که شما اسناد را بررسی می کنید بررسی کنیم در بسیاری از مسائل تاریخی که به نظر شما تواتر دارد نیز دچار مشکل می شویم
وقتی در بیش از 50کتاب از اهل سنت درباره فدک ، هجوم بحث شده و اکثر کتابهای شیعی که این موضوع را مطرح کرده اند به این موضوع پرداخته اند این خود تواتر تاریخی را می رساند

عبدالرسول;439015 نوشت:
اما اینکه فعلا در مورد نحوه شهادت فاطمه زهرا و کیفیت آن چیزی مطرح نشده و نمی دانیم که چگونه شهید شده اند ، نمی توان حکم به شهادت کرد !

شما شیعه هستید طبق فرمایش خودتان
روایت حضرت کاظم علیه السلام برای شما باید کافی باشد
خواه اهل سنت قبول کنند یا نکنند

عبدالرسول;439015 نوشت:
در اینجا باید مشخص کرد که اهمیت فدک برای فاطمه زهرا بیشتر بوده یا خلافت علی ع !

قطعا خلافت

عبدالرسول;439015 نوشت:
طبق روایات شیعه ، فاطمه زهرا هنگامی که می بیند پاره شدن سند فدک را می بیند تلابیب عمر را می گیرد و میان آن دو دعوای فیزیکی رخ می دهد ! و حتی میان آن دو مشاجره فیزیکی رخ می دهد که البته طبق روایات شیعه پیروز این کشمکش فیزیکی بانو فاطمه زهرا بوده !

اگر چه در منابع اهل سنت نیز به بعضی از این امور اشاره شده
اما منظورتان از طبق روایت شیعه و علامت تعجبها چیست
بفرمائید طبق روایات ما و علامت تعجب را هم بردارید

عبدالرسول;439015 نوشت:
آیا پس از نابود شدن سند فدک ، شخصا با عمر درگیر می شود ؟
و یا پس از آن و به علت آن مریض می شود و به همان علت از پذیرفتن شیخین امتناع می ورزد ؟
آیا مسئله دیگری بوده که اینهمه فاطمه زهرا به خاطر آن تلاش و کوشش کند و چون به آن نرسید ، از اندوه مرگ پدر و نیز مخالفتهای صحابه با ایشان بیمار شود و به علت همان بیماری از دنیا بروند ؟

عبدالرسول;439015 نوشت:
فعلا و باتوجه به این مطالب ، حقیقتا نمی توان گفت که عمده اختلاف شیخین و فاطمه زهرا چیزی جز فدک بوده است !

فدک علت اصلی نبوده و از شان حضرت زهرا سلام الله علیها بعید است که به خاطر فدک دست به چنین کاری بزنند بلکه فدک نشان دهنده غاصب بودن خلفا بوده
حضرت زهرا سلام الله علیها با فدک می خواستند ثابت کنند مردم ببینید خلفا حتی حق من که پیامبر صلی الله علیه واله وسلم به من داده است را غصب کردند ،
فدک خود موضوعیت ندارد، خلافت مسئله اصلی است و فدک جزئی
انشاءالله در پست آخر توضیح خواهم داد

با توجه به اینکه مسیر تاپیک از بحث اصلی منحرف شده است وبحث اصلی نیز بیش از حد طولانی شده است نکاتی را خدمت جناب عبدالرسول گرامی و دوستان بازدید کننده از تاپیک عرض می کنم
اول : طرف مقابل بحث اثبات شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها یا شیعه است یا از برادران اهل سنت یا غیر مسلمان
غیر مسلمان بودن در این تاپیک منتفی است
اگر شیعه باشد روایت حضرت امام موسی کاظم علیه السلام کافی است اگر چه دلایل بسیار دیگری وجود دارد
اگر طرف مقابل از برادران اهل سنت باشد به نکات دیگر توجه کند
دوم : انچه کاربر گرامی خواسته است که با شاهد حاضرو ناظر این قضیه اثبات شود امکانش نیست چون مستقیم بزرگان اهل سنت در معرض اتهام هستند و با توجه به اینکه در طول تاریخ مورخان در خدمت آنان بوده اند و حکومتها هر گونه تصریح در این موضوع را پیگیری می کردند ، نمی توان توقع داشت که مثلا در صحیح بخاری آمده باشد که عمر بن خطاب حضرت زهرا سلام الله علیها را بین در و دیوار قرار داد
سوم : به دلیل اختلاف مبنا بعضی از آنچه ما قبول داریم آنها قبول ندارند وبعضی از آنچه آنان قبول دارند ما قبول نداریم و اتفاقا این مورد در آن بعضی یافت می شود ، لذا نمی توان به توافق رسید ،
این مثل آن است که برای یک مسیحی اثبات کنیم عیسی به صلیب کشیده نشده بلکه شخص دیگری به صلیب کشیده شده ، تا قران را اول اثبات نکنیم اثبات این موضوع امکان ندارد
چهارم : اختلاف اصلی اهل سنت با شیعه بر سر امامت و خلافت است نه موضوع شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها و ...
لذا اول باید امامت اثبات شود بعد به سراغ مسائل دیگر رفت ، در بین پستها عبدالرسول گرامی گفتند این بدان معنی است که همه یک میلیارد اهل سنت اول شیعه شوند بعد این مطلب را قبول کنند
جواب : ما داعیه ای نداریم که اهل سنت این مسئله را قبول کنند ، یا نکنند ، مسئله برای ما محرز است ، به دلیل اختلاف مبنا آنها نمی توانند مدعی شوند که باید الا وبالله در کتابهای ما موضوع شهادت بدون کم وکاست آمده باشد بلکه همین که در کتابهای آنها به موضوعات حاشیه ای پرداخته شده کافی است
ما داعیه ای نداریم که مسیحیان جریان به صلیب کشیده شدن حضرت عیسی را قبول کنند ، قران ما این را می گوید و این درست است می خواهند قبول کنند ومی خواهند قبول نکنند

اگر چه حکومتها تمام توان خود را بر عدم پخش جریان شهادت گذاشته اند اما باز وجود موضوع شهادت یا مسائل پیرامون آن در کتابهای مختلف اهل سنت نشان از واقعیتی است که شده زیر نوشتجات تاریخی مدفون شود

پنجم : در پست بعدی منابع اهل سنت که به این مو ضوع و جوانب آن پرداخته اند اشاره میشود.

قبلا عرض شد که نمی توان انتظار داشت که شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها بدون کم وکاست در مثلا صحیح بخاری آمده باشد ، چون مستقیم بزرگان اهل سنت در معرض اتهام هستند ، توقع چنین امری محال است اگر چه حکومتها نیز در طول تاریخ از بیان این مطلب جلوگیری کرده اند
اما باز جوانب آن طوری است که می توان ادعای تواتر کرد و از طرف دیگر بیان این مطالب آنهم در کتابهای اهل سنت که حساسیت بر عدم بیان داشته اند خود نشان از واقعیت این موضوع است
و جناب عبدالرسول قاضی از این مسائل به واقعیت می رسد و حکم می کند چون نه اقرار امکان دارد و وجود شهود بلکه وجود این اعترافات درباره موضوع و جوانب موضوع به علم قاضی کمک می کند قاتل را بیابد
یک: عدم رضایت حضرت زهرا سلام الله علیها از شیخین در منابع زیر آمده است
صحیح بخاری حدیث شمار 3913
بخاری 2862
مسند احمد حدیث شمار 25
بخاری 6230
احمدحدیث 52
ابن اثیر جامع الاصول ج 10ص386
تاریخ اسلام ذهبی ص21
تاریخ الخمیس دیار بکری ج2ص173
و کتاهای زیادی از اهل سنت که معتبر یا غیر معتبر هستند ولی وجود این مطلب در این همه منبع با توجه به عنایت بر عدم نقل دلالت بر قطعی بودن موضوع دارد
دو: شما بحث فدک را به منابع اهل شیعه نسبت داده اید تا بعدا در بحث بتوانید آن را انکار کنید
این مطلب در منابع زیر آمده است
صحیح بخاری ح 3913
مسند احمد حدیث 52
صحیح مسلم حدیث 3304
بخاری حدیث 2862
احمد حدیث 25
د این احادیث امده
فوجدت فاطمه علی ابابکر
فهجرته
فلم تکلمه
حتی ماتت
یعنی تا آخر با ابابکر قهر بود
این مطلب علاوه بر اختلاف حضرت زهرا با شیخین تا آخر عمر ، نشان از عمل به قل لا اسئلکم علیه اجرا توسط ابابکر دارد
نشان از آن دارد که العیاذ بلله یا فاطمه سلام الله علیها به مرگ جاهلیت مرده یا خلافت ابوبکر مشروع نبوده
سه : علت اصلی غصب خلافت بوده و غصب فدک اگر چه بوده علت اصلی نبوده
در بلاغات النساء ابن طیفور که مورد تایید خطیب بغدادی نیز است(1) آمده حضرت زهرا سلام الله علیها هنگام عیادت زنان مدینه از ایشان فرمود از مردانتان بی زارم (3)
مگر مردان آنان خلافت را غصب کرده بودند پس مسئله به چیزی بر می گردد که مردان آنان نیز دخالت داشتند و آن بیعت با ابابکر بوده است

1.تاریخ بغداد ج 4ص 211

2.بلاغات النساءص32

سه : تهدید به بیعت
انساب الاشراف ، بلاذری ، ج1ص586
تاریخ طبری ج2ص443
العقد الفرید ج5ص13و14
المختصرفی اخبارالبشرابوالفدا:ج1ص165
تهدید به آتش زدن خانه حضرت زهرا سلام الله علیها که مورد تاکید و سفارشات بیش از حد پیامبر صلی الله علیه واله وسلم بود نشان از فکر وهدف تهدید کنندگان می دهد
چهار: آتش زدن
انساب الاشراف ج 1ص586
المختصر فی اخبار البشر جا ص 156
ابن ابی الحدید شرح نهج البلاغه ج 2ص21

و منابع دیگر
پنج : هیزم آوردن توسط خلیفه دوم
الامامه و السیاسه ج1ص12
انساب الاشراف ج اص 586
اثبات الوصیه مسعودی ص143 و منابع دیگر

برادر نمی توان انتظار داشت ما گزارشی بیاوریم که دو شاهد عادل از نظر اهل سنت که آنجا بوده اند و طوری نگاه می کرده اند که دیده اند عمر به درب زد یا کس دیگر
این محال است ولی با وجود اینهمه مطلب در منابع خود اهل سنت که داعیه بر عدم بیان این مطلب داشته اند چون بزرگانشان تخریب می شده اند نشان از شهادت حضرت سلام الله علیها دارد

عبدالرسول;439015 نوشت:
شما دقت کنید یک فردی بیاید و با زشت ترین مثل و متلک ممکن طرف مقابلش را خطاب قرار دهد ، بنده در پاسخ آیه ای از قرآن را قرار دادم ، اما ایشان حتی به آیه قرآن نیز رحم نکردند و آنرا هم نشانه بی ادبی و اهانت دانستند

[=comic sans ms]جناب
اگر بقیه سخنان جناب اینگونه است که واویلا !!
من قبلاهم گفتم صراحت لهجه دارم، حضرتت بنده را با ایه قران جاهل خواندی ؟ آنوقت می گویی من به آیه قران رحم نکردم !!
همه حرفهایت اینگونه است ؟
اگر کسی به کسی هویچ پرت کند برای اذیت
طرف مقابل بگوید فی بطون امهاتکم
بعد مورد اعتراض قرار گیرد که چرا فحش می دهی ؟ بگوید من آیه قران خواندم حرفش درست است ؟
مگر مجلس ختم است که برای ثواب ایه قران خوانده است ، با ایه قران به مادر طرف اهانت کرده ، ایه قران خوانده؟؟؟ !!!!
اگر اعتراض هم کرد به وی بگویند ، تو به قران هم رحم نکرده من گفتم فی بطون امهاتکم واین ایه قران است
چرا می خواهی سر مخاطب کلاه بگذاری؟؟
اما آنچه جناب کارشاس گفته اند
قلم فرسایی است بلکه جواب چند کلمه است
یعنی همان مثال حضرت عیسی کافی است
آقای عبدالرسول

بنده مسیحی هستم
می خواهم بدون اثبات رسالت حضرت محمد (ص) جریان عروج حضرت عیسی بعد از اعدام را اثبات کنی
با قران نه بلکه با معیاهای یک مسیحی
اگر بگویی با قران اثبات می کنم
نتیجه این می شود که همه یکملیارد ونیم مسیحی بیایند مسلمان شوند تا حرف قران را قبول کنند
پس بدون قران اثبات کن
قطعا نمی توانی
چون نمی شود
شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها نیز انطور که تو می خواهی نمی شود

عماد;440531 نوشت:
وقتی در بیش از 50کتاب از اهل سنت درباره فدک ، هجوم بحث شده و اکثر کتابهای شیعی که این موضوع را مطرح کرده اند به این موضوع پرداخته اند این خود تواتر تاریخی را می رساند
سلام علیکم

استاد گرامی ، مسئله فدک و غصب خلافت و ... نمی توانند شرط لازم و کافی برای شهادت فاطمه زهرا باشند ، به عبارت دیگر نتیجه اختلاف ها و بحث های لفظی میان شیخین و علی علیه السلام ، تا اینجای کار نمی تواند منجر به شهادت آن بانو شود ، بنده یک روایت از کتاب سلیم بن قیس آوردم که کاملا واضح و آشکار بیان می کرد : حضرت زهرا پس از پاره شدن سند فدک ، مریض شدند و سپس به علت همان بیماری از دنیا رفتند . فکر می کنم که این نقل تاریخی نباید بدون توجه رها شود .

عماد;440531 نوشت:
فدک علت اصلی نبوده و از شان حضرت زهرا سلام الله علیها بعید است که به خاطر فدک دست به چنین کاری بزنند بلکه فدک نشان دهنده غاصب بودن خلفا بوده
استاد عزیز ، دقیقا منظور شما از انجام چنین کارهایی چیست ؟

آیا اینکه فاطمه زهرا با عمر بر سر فدک درگیر شدند را دون شان ایشان می دانید ؟ یا منظور شما مطلب دیگریست ؟

و بنده در اینجا از شما یک سوال دارم : اگر پیامبر اسلام بخواهند فدک را برای فاطمه زهرا بدانند ، آنرا هبه معرفی می کنند یا ارث ؟

عماد;440544 نوشت:
انچه کاربر گرامی خواسته است که با شاهد حاضرو ناظر این قضیه اثبات شود امکانش نیست چون مستقیم بزرگان اهل سنت در معرض اتهام هستند و با توجه به اینکه در طول تاریخ مورخان در خدمت آنان بوده اند و حکومتها هر گونه تصریح در این موضوع را پیگیری می کردند ، نمی توان توقع داشت که مثلا در صحیح بخاری آمده باشد که عمر بن خطاب حضرت زهرا سلام الله علیها را بین در و دیوار قرار داد
استاد عزیز و بزرگوار ، اگر از اهل سنت شاهدی حاضر و ناظر بر ماجرا وجود ندارد ، آیا شیعه هم چنین شاهدینی ندارد ؟

مثلا آیا روایتی معتبر در منابع شیعه پیدا نمی شود که علی و حسنین علیهم السلام و یا یکی از صحابه به شهادت ایشان حداقل اشاره ای کرده باشند ؟

بنده اجبار نکردم که حتما از بخاری باید شهادت ثابت شود ، چرا که این سخن همچون آنست که بگوییم از فاتحه الکتاب نبوت را ثابت کنیم !

به هر حال اگر شهادت فاطمه زهرا با آن وضع اسف ناکی که برای ما تعریف می شود رخ داده بود ، آیا نمی بایست احدی از صحابه آنرا نقل کنند ؟

عماد;440544 نوشت:
در طول تاریخ مورخان در خدمت آنان بوده اند و حکومتها هر گونه تصریح در این موضوع را پیگیری می کردند
استاد گرامی ، مورخان در مورد حادثه غدیر نیز در خدمت حکومت ها بوده اند ، پس چرا آنجا نتوانستند کاری کنند ؟

پاسخ ساده ست : به دلیل اینکه صحابه و تابعین فراوانی قضیه را نقل کرده اند و جای انکار نبوده ، و شما دائما فرموده اید که بحث اصلی ولایت است و نه شهادت ، حال که مورخان در نقل ولایت نتوانسته اند کاری انجام دهند ، منطقی نیست که بپذیریم در مورد یک مسئله به مراتب کم اهمیت تر از ولایت ، تواتر را از بین برده اند ! مگر آنکه چنین تواتری از اول وجود نداشته باشد !!!


عماد;440563 نوشت:
برادر نمی توان انتظار داشت ما گزارشی بیاوریم که دو شاهد عادل از نظر اهل سنت که آنجا بوده اند
نتیجه بخش اول سخنان کارشناس گرامی این است که روایت مستقیمی در مورد اینکه صحابه به شیهده بودن فاطمه زهرا شهادت داده باشند وجود ندارد ، و در حقیقت شاهدی عینی برای این موضوع وجود ندارد .

عبدالرسول;440767 نوشت:
مسئله فدک و غصب خلافت و ... نمی توانند شرط لازم و کافی برای شهادت فاطمه زهرا باشند ، به عبارت دیگر نتیجه اختلاف ها و بحث های لفظی میان شیخین و علی علیه السلام ، تا اینجای کار نمی تواند منجر به شهادت آن بانو شود


دوباره تکرار می کنم
اگر اهل سنت بفرمایند در منابع ما گزارشی نیست که شهادت را اثبات کند می گوییم ، این بحث اصلی نیست ، بحث اصلی مسئله ولایت است که اگر اثبات شود خود بخود همه چیز اثبات می شود
چون ائمه معصومین علیهم السلام شهادت را فرموده اند
با توجه به اینکه در شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها بزرگان اهل سنت در معرض اتهام هستند و تاریخ را اکثرا آنها نوشته اند و حکومتها نیز اکثرا اهل سنت بوده اند نمی توان توقع داشت که شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها به تصریح در کتب آنان آمده باشد
وجود گزارشاتی مبنی بر اختلاف تا اخر عمر ، غصب فدک ، هجوم ، بیعت اجباری بعد از شش ماه ، عدم بیعت حضرت زهرا سلام الله علیها با جانشین پدرشان (اگر جانشین بوده اند ) و اقرار ابابکر به هجوم ، دفن شبانه ، قبر مخفی و ....اینها همه و همه می توانند مویداتی باشند که هجوم و مسائل بعد از هجوم اتفاق افتاده ولی دستهای مرموزی سعی بر حذف داشته اند ، تا اندازه ای هم پیش رفته اند ولی نتوانسته اند بطور کلی حذف کنند

عبدالرسول;440767 نوشت:
آیا اینکه فاطمه زهرا با عمر بر سر فدک درگیر شدند را دون شان ایشان می دانید ؟ یا منظور شما مطلب دیگریست ؟
و بنده در اینجا از شما یک سوال دارم : اگر پیامبر اسلام بخواهند فدک را برای فاطمه زهرا بدانند ، آنرا هبه معرفی می کنند یا ارث ؟

منظورم طلب دیگری است
به تاسی از برادمان کریم مثالی می زنم اما مثالی که عفت کلام حفظ شود
اگر کسی در خیابان خودکار شما را بگیرد و بگوید هیچ کاری نمی توانی بکنی و خودکار شما را با تندی بشکند
خودکار ارزشی ندارد قیمتش 300تومان است ولی شما به خشم می آیی و درگیری ایجاد می کنی و شاید کار به نیروی انتظامی بکشد
اگر ماموران گفتند ، این خودکار 300تومانی ارزش این را داشت که درگیری ایجاد کنی یا کار را به کلانتری بکشی
شما جواب میدهید : خودکار ارزش ندارد اما مسئله خودکار نیست بلکه بحث زورگویی است و باید با زور گو برخورد کرد و وی را به همگان معرفی کرد
ابوبکر فدک را غصب کرد ، اگر بجای ابوبکر مثلا بلال می رفت و شروع می کرد به زراعت در فدک ، فدک ارزش نداشت که حضرت زهرا سلام الله علیها که ام ابیها هستند به مسجد بروند و خطبه بخوانند
اما مشکل این است که کسی که خلافت را غصب کرده ، فدک را غصب کرده ، شبیه به آن خودکار است ، زورگوئی غاصبان خلافت حضرت را به مقابله واداشت که ای مسلمانان بدانید
کسی جانشین پدرم شده که به راحتی
حرف پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را زمین می زود
حق یک مسلمان را غصب می کند
زمین مسلمانان را می گیرد
مسلمانان ببینید با چه کسی بیعت کرده اید
اگر ابوبکر خلیفه نبود و فدک را غصب می کرد هیچگاه حضرت زهرا سلام الله علیها چنین واکنشی نشان نمی دادند
مقابله حضرت ، مقابله برای رسوایی هیئت حاکمه بود نه فدک به ما هو فدک
این منظور بنده بود

عبدالرسول;440767 نوشت:
مثلا آیا روایتی معتبر در منابع شیعه پیدا نمی شود که علی و حسنین علیهم السلام و یا یکی از صحابه به شهادت ایشان حداقل اشاره ای کرده باشند ؟
بنده اجبار نکردم که حتما از بخاری باید شهادت ثابت شود ، چرا که این سخن همچون آنست که بگوییم از فاتحه الکتاب نبوت را ثابت کنیم !
به هر حال اگر شهادت فاطمه زهرا با آن وضع اسف ناکی که برای ما تعریف می شود رخ داده بود ، آیا نمی بایست احدی از صحابه آنرا نقل کنند ؟

شرایط حکومت نظامی که کودتا چیان ایجاد کرده بودند اجازه نمی داد که کسی این جریان را نقل کند گزارشاتی که اطراف این قضیه را جسته گریخته بیان نموده نیز از دست حکومتها در رفته است
اگر چه گزارشاتی وجود دارد

عبدالرسول;440767 نوشت:
به هر حال اگر شهادت فاطمه زهرا با آن وضع اسف ناکی که برای ما تعریف می شود رخ داده بود ، آیا نمی بایست احدی از صحابه آنرا نقل کنند ؟

چطور انتظار دارید صحابه ای که به راحتی منستب خدا و پیامبر خدا تنها گذاشتند در آن شرایط خفقان حاکم بتوانند چنین موضوعی که فاتحه غاصبان را می خواند به راحتی نقل کنند
گر چه جسته گریخته نقل کرده اند

عماد;440555 نوشت:
د این احادیث امده
فوجدت فاطمه علی ابابکر
فهجرته
فلم تکلمه
حتی ماتت
یعنی تا آخر با ابابکر قهر بود
این مطلب علاوه بر اختلاف حضرت زهرا با شیخین تا آخر عمر ، نشان از عمل به قل لا اسئلکم علیه اجرا توسط ابابکر دارد
نشان از آن دارد که العیاذ بلله یا فاطمه سلام الله علیها به مرگ جاهلیت مرده یا خلافت ابوبکر مشروع نبوده
و نشان از تنها چیزی که ندارد شهادت فاطمه زهرا است !!!

تمامی آن مواردی که گفتید برای شیخین ذم است ، اما شهادت را ثابت نمی کند .

عماد;440555 نوشت:
علت اصلی غصب خلافت بوده و غصب فدک اگر چه بوده علت اصلی نبوده
استاد گرامی ، از همان حدیث آخر کتاب سلیم بن قیس که می گوید به علت پاره شدن سند فدک فاطمه زهرا مریض شد ، تا همین روایاتی که از صحیحین و مسند امام احمد و ... آوردید ، همگی نشاندهنده اینست که اختلاف اصلی شیخین و فاطمه بر سر فدک بوده است ، کجای تاریخ ثبت شده که فاطمه زهرا از غصه غصب خلافت مریض شوند ؟ کجای تاریخ آمده که فاطمه زهرا بر سر فدک به مشاجره های لفظی و حتی دعواهای فیزیکی بپردازند ؟ کجای تاریخ آمده که فاطمه زهرا به علت غصب فدک تا هنگام مرگشان با شیخین صحبت نکنند ؟

اما همه اینها برای فدک آمده است ، و این یعنی اینکه فدک موضوع اصلی دعوای فاطمه و شیخین بوده است .

عماد;440555 نوشت:
در بلاغات النساء ابن طیفور که مورد تایید خطیب بغدادی نیز است(1) آمده حضرت زهرا سلام الله علیها هنگام عیادت زنان مدینه از ایشان فرمود از مردانتان بی زارم (3)
اگر امکان دارد متن عربی را قرار دهید تا بحث در مورد آن راحت تر انجام گیرد !

البته تا آنجا که بدانم مطالب این کتاب فاقد سند متصل هستند ، اما به هر حال بحث متن عربی را اگر لطف کنید ، بهتر می توان بحث نمود !

عماد;440563 نوشت:
سه : تهدید به بیعت
انساب الاشراف ، بلاذری ، ج1ص586
تاریخ طبری ج2ص443
العقد الفرید ج5ص13و14
المختصرفی اخبارالبشرابوالفدا:ج1ص165
تهدید به آتش زدن خانه حضرت زهرا سلام الله علیها که مورد تاکید و سفارشات بیش از حد پیامبر صلی الله علیه واله وسلم بود نشان از فکر وهدف تهدید کنندگان می دهد
چهار: آتش زدن
انساب الاشراف ج 1ص586
المختصر فی اخبار البشر جا ص 156
ابن ابی الحدید شرح نهج البلاغه ج 2ص21
و منابع دیگر
پنج : هیزم آوردن توسط خلیفه دوم
الامامه و السیاسه ج1ص12
انساب الاشراف ج اص 586
اثبات الوصیه مسعودی ص143 و منابع دیگر
اگر مایل باشید ، بر روی این موارد اختصاصی بحث کنیم ، چرا که می تواند بسیاری از مسائل را روشن کند .

با تشکر از شما .

عماد;440555 نوشت:
عدم رضایت حضرت زهرا سلام الله علیها از شیخین در منابع زیر آمده است
علت این عدم رضایت در حدیث 48 کتاب سلیم بن قیس آمده است ، آیا عدم رضایت از شیخین می تواند نتیجه شهادت باشد ؟ و حال آنکه در تمامی آدرس هایی که از بخاری و مسند احمد و ... دادید ، مسئله غصب فدک بوده ، شما در همین بخش عدم رضایت از شیخین به روایت 3913 بخاری استناد کردید ، در قسمت فدک نیز به همین روایت ! پس اگر قرار است نارضایتی فاطمه زهرا از شیخین از این روایات ثابت شود ، باید بپذیریم که علت این نارضایتی هم همان مسئله فدک بوده است . لذا هیچ شهادتی اینجا ثابت نمی شود !

عماد;440555 نوشت:
شما بحث فدک را به منابع اهل شیعه نسبت داده اید تا بعدا در بحث بتوانید آن را انکار کنید
البته بنده چنین قصدی نداشتم .

عبدالرسول;440767 نوشت:
مورخان در مورد حادثه غدیر نیز در خدمت حکومت ها بوده اند ، پس چرا آنجا نتوانستند کاری کنند ؟
پاسخ ساده ست : به دلیل اینکه صحابه و تابعین فراوانی قضیه را نقل کرده اند و جای انکار نبوده ، و شما دائما فرموده اید که بحث اصلی ولایت است و نه شهادت ، حال که مورخان در نقل ولایت نتوانسته اند کاری انجام دهند ، منطقی نیست که بپذیریم در مورد یک مسئله به مراتب کم اهمیت تر از ولایت ، تواتر را از بین برده اند ! مگر آنکه چنین تواتری از اول وجود نداشته باشد !!!

مرحبا به ناصرنا
بحث غدیر چون در جمعیت انبوهی از مسلمانان اتفاق افتاده ، انکار آن امکان ندارد لذا باید تحریف کنند ، معنای مولا را عوض کنند ، و از این قبیل کارها
اما بحث شهادت اینگونه نیست ، به اندازه حاضران در غدیر پشت در خانه حضرت زهرا سلام الله علیها نبوده اند بلکه عده ای از مهاجمان بوده اند و عده ای نیز متحصن
از مهاجمان که نمی توان انتظار داشت به اقرار به عمل خود کنند ، متحصنین نیز وقتی سکوت مصلحتی علی علیه السلام را دیدند به تبعیت از ایشان سکوت کردند
18000نفر کمتر یابیشتر که در غدیر بوده اند در مسئله هجوم نبوده اند

عبدالرسول;440767 نوشت:
نتیجه بخش اول سخنان کارشناس گرامی این است که روایت مستقیمی در مورد اینکه صحابه به شیهده بودن فاطمه زهرا شهادت داده باشند وجود ندارد ، و در حقیقت شاهدی عینی برای این موضوع وجود ندارد .

بنده از اول می دانستم که شما قبل از بحث به نتیجه دلخواه رسیده بودید
لذا سعی داشتم اقرارات زیادی از شما بگیرم که متاسفانه دوستان خودمان مانع شدند وبا منحرف کردن تاپیک مجبور شدم سخنانم را زود هنگام عرض کنم
اما نتیجه آنچیزی نیست که شما فرموده اید
نتیجه این است که به نظر شیعه و روایات ائمه شیعه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها محرز است و رد آن رد ولایت است
و از نظر اهل سنت نیز
با توجه به اینکه بزرگان اهل سنت مستقیم در معرض اتهام هستند
با توجه به اینکه تمام حکومتها از آنها بوده اند
باتوجه به اینکه طرفداران انان در طول تاریخ در صدد لاپوشانی این مسئله بوده اند
اما باز نتوانسته اند این مطلب را کاملا مخفی کنند و در بیش از 50کتاب اولیه معبر یا غیر معتبر خود به جوانب موضوع پرداخته اند و ناخود آگاه شهادت را اعتراف کرده اند
در طول تاریخ هیچ مسئله ای به اندازه این مسئله سعی برکتمانش نبوده و عجز از کتمان کامل بزرگترین دلیل بر وقوع این مطلب است
مثلا دفت بفرمائید
حکومت زبیریان که منتسب به عایشه هستند ، قطعا تمام هم وغمشان بر حذف این بلکه سیاه از دامن تاریخشان بوده ولی یکبار ناخودآگاه به این مسئله اشاره کرده اند
وقتى عبداللّه بن زبیر در مکه بر بنى هاشم سخت گرفت تا به حکومت و فرمانروایى وى گردن نهند، چون ایشان زیر بار نرفتند و با او بیعت نکردند، دستور داد تا که آنان را در درّه کوهى حبس کردند و هیزم فراوانى در برابر درّه روى هم نباشند تا همه آنان را به آتش بسوزانند. عُروه، برادر عبداللّه بن زبیر، در توجیه عمل برادرش، به کار عُمر، در آتش کشیدن خانه فاطمه(س) در داستان بیعت ابوبکر، استناد کرد و گفت: برادرم این کار را کرد فقط براى جلوگیرى از اختلاف مسلمانان و نابودى وحدت کلمه آنان، و مى خواست که همه، با گردن نهادن به طاعتِ وى، به کلمه اى واحده بدل شوند؛ همچنان که پیش از او نیز عمر بن الخطّاب همین کار را با بنى هاشم کرد، هنگامى که از بیعت سرباز زدند: او نیز هیزم حاضر کرد تا آنان را در خانه به آتش کشد(1)
همین که این مطلب و دهها یا صدها مطلب مشابه در کتب اهل سنت موجود است اگر سندش هم خدشه داشته باشد می تواند موید بزرگی بر گفته ائمه شیعه علیهم السلام بر محرز بودن شهادت داشته باشد اگر چه فرمایش ائمه علیهم السلام نیازی به این مویدات ندارد
فکر می کنم تاپیک بیشتر از حد کش پیدا کرده و ادامه بحث تکرار مکررات است و ثمره ای علمی بر آن بار نمی شود
لذا دوستان اجازه دهند تاپیک قفل شود

1.مروج الذهب، 3/86، چاپ دارالمعرفه، بیروت و شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید 20/481، چاپ ایران

عبدالرسول;440779 نوشت:
و نشان از تنها چیزی که ندارد شهادت فاطمه زهرا است !!!
تمامی آن مواردی که گفتید برای شیخین ذم است ، اما شهادت را ثابت نمی کند .

همین که ذم خلفا اثبات شود خلافت آنان زیر سوال می رود و کسانی که به صریح ایه قران عمل نکرده اند و ذوالقربای پیامبر را اینگونه آزار داده اند ، مشروعیت خلافتشان زیر سوال می رود ، خلافت حضرت علی علیه اسلام اثبات میشود ، اگر خلافت و ولایت حضرت علی علیه السلام اثبات شود آنوقت خود بخود حرف حضرت امام موسی کاظم می شود تالی تلو قران یعنی در قران شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ذکر شده
من می خواستم خیلی بهتر از این به شما این موضوع را عرض کنم که متاسفانه دوستان نگذاشتند

عبدالرسول;440779 نوشت:
از همان حدیث آخر کتاب سلیم بن قیس که می گوید به علت پاره شدن سند فدک فاطمه زهرا مریض شد ، تا همین روایاتی که از صحیحین و مسند امام احمد و ... آوردید ، همگی نشاندهنده اینست که اختلاف اصلی شیخین و فاطمه بر سر فدک بوده است ، کجای تاریخ ثبت شده که فاطمه زهرا از غصه غصب خلافت مریض شوند ؟ کجای تاریخ آمده که فاطمه زهرا بر سر فدک به مشاجره های لفظی و حتی دعواهای فیزیکی بپردازند ؟ کجای تاریخ آمده که فاطمه زهرا به علت غصب فدک تا هنگام مرگشان با شیخین صحبت نکنند ؟


شما به علم حدیث ودرایه و رجال واقف هستند
اگر حدیث سلیم بن قیس این مطلب را می رساند ، احادیث دیگری است که خلاف این را می رساند و ایجا بحث تعادل وتراجیح پیش می آید اگر چه در این حدیث هم آنچه گفته شده غیر آن را نکار نمی کند به قول منتطقی ها اثبات شی نفی ما عدا نمی کند
از مسلم و بخاری و امثالهم هم انتظاری نیست که بیایند بگوید
ایها الناس عمر حضرت زهرا سلام الله علیها را به شهادت رسانده است
همین که تا اینجا اعتراف کرده اند با آنهم سعی بر کتمان خود همه چیز را اثبات می کند

عبدالرسول;440779 نوشت:
البته تا آنجا که بدانم مطالب این کتاب فاقد سند متصل هستند ، اما به هر حال بحث متن عربی را اگر لطف کنید ، بهتر می توان بحث نمود !

شما قبل از بیان متن عربی ،مطالب کتاب را فاقد سند دانسته اید چه ثمره ای بر بیان عربی آن متصور است جز اینکه بنده بیاورم و شما بگوید سندش متصل نیست

عبدالرسول;440779 نوشت:
اگر مایل باشید ، بر روی این موارد اختصاصی بحث کنیم ، چرا که می تواند بسیاری از مسائل را روشن کند

همین که این ها در منابع اهل سنت آمده کافی است اگر متصل هم نباشد چون بارها عرض کرده ام خلفا، عالمان، و حکومتها همه سعی بر حذف این مطلب داشته اند اما ناتوان مانده اند

ادامه بحث جدل است و لذا اجازه دهید تاپیک قفل شود

موضوع قفل شده است