به بهانه قطع ماهواره ایران
تبهای اولیه
چندی پیش با دوستی غیر ایرانی مکاتبه میکردم. در یکی از نامه ها عنوان کرد که مدتیست ایمیل های افراد کنترل میشود و نگران بود که مبادا بخاطرارتباطش با یک ایرانی موقعیت شغلیش به خطر بیافتد.او با اینکه در آن هنگام وصف سریال ظهور (arrivals)را شنیده بود و کنجکاو بود تا آن را ببیند با این حال میگفت جستجوی این مطالب در نت پیگرد دارد و کاربرها را به دردسر میاندازد. وقتی صحبت از تبادلات فرهنگی و صلحجویانه شد بازعنوان کرد:" راستی از آنجا که سیاست ایالات متحده فعلا برپایه جنگ و حمایت از آنست، ما و همه کسانیکه در دانشگاهها دانش اجتماعی درس میدهیم از این نظر کمی تحت کنترلیم تا در کلاسها مبادا از صلح و دوستی زیاد سخن بگوییم! چون برخلاف سیاست کنونی دولت است!"
وقتی در جای دیگری در همان نامه صحبت از وضعیت آموزشی شد ،اینطور نوشت که متاسفانه به علت عدم توانایی پلیس برای کنترل قاچاقچیان ، ماری جوانا از لیست مواد مخدر غیر قانونی حذف شد و حالا در ایالت آنها،جوانان دانشجو راحت تر و آزادانه تر این مواد را مصرف میکنند و این امر اگرچه باعث نگرانی محیط های آموزشی وخانواده هاست اما پلیس دیگر کنترلی بر آن نخواهد داشت!!....
وقتی این دو مطلب را کنار هم گذاشتم با خود فکر کردم واقعا معنی آزادی از دیدگاه کشوری که خود را مهد ارزشهای دموکراسی میداند چیست؟ چرا آن جوانان برای آنچه که حقشان است واز لحاظ انسانی باید بدانند و بشنوند آزاد نیستند ولی برای فرو رفتن درمنجلابی که جلوی رشدشان را میگیرد و به نیستی سوقشان میدهد آزادند؟
اصلا چرا ما این مدل آزادی را باور میکنیم؟
ماهواره یوتل ست اعلام کرد که 19 کانال ماهواره ای ایران را بدلیل تحریم های اتحادیه اروپایی از روی ماهواره خود قطع کرده است، کانال هایی که برنامه های شبکه های ایرانی صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران را پخش می کنند از روی این ماهواره قطع می گردند تا دیگر از خلال برنامه های آنها اخبار و اطلاعات نسبتا واقعی و ضد صهیونیستی به گوش دنیا نرسد .
و هنوز برخی خانواده های ایرانی همچنان پای برنامه های آمریکایی ماهواره نشسته اند و به اخبار و تحلیلهای سیاسی پوچ غرب چشم میدوزند و سریالهای فاسد را دنبال میکنند و...
کار دشمن دشمنی کردن است ولی چرا هنوز هستند کسانیکه این دشمنی را باور نمیکنند؟