پرسش: در گذشته دست شاه رو میبوسیدند و بعداز انقلاب دست امام خمینی را میبوسیدند، به نظرتان چیزی عوض شده است؟
پاسخ: مدتی است جریان ضد انقلاب کلیپی را در فضای مجازی تحت عنوان "آیا واقعا چیزی عوض شده؟قضاوت با شما" منتشر کرده است که داخل این کلیپ ابتدا تصاویری از مراسم بوسه زنی به دست محمدرضا شاه پهلوی پخش می شود، و سپس کلیپی از مراسمی که عده ای به نوبت بر دست امام خمینی(ره) بوسه می زنند. و بدین ترتیب به مخاطب القاء می کنند که چیزی عوض نشده است؛
در واقع منشاء این شبهه این گونه کلیپها هستند این تصاویر مشابه از بوسه زنی را می شود از سه زاویه دید، و از هر سه زاویه،بوسیدن دست امام خمینی(ره) با بوسیدن دست محمدرضا پهلوی متفاوت است:
زاوبه اول: از نگاه اسلام
از زاویه نگاه شریعت اسلام بوسیدن دست هر کسی جایز نیست، بلکه اسلام برای بوسیدن دست محدودیت هایی را بیان کرده است.
صاحب سابری میگوید: «دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَتَنَاوَلْتُ يَدَهُ فَقَبَّلْتُهَا فَقَالَ أَمَا إِنَّهَا لَا تَصْلُحُ إِلَّا لِنَبِيٍّ أَوْ وَصِيِّ نَبِيّ»؛ خدمت امام صادق (سلام الله علیه) رسيدم و دستش را گرفتم و بوسيدم، حضرت فرمود: آگاه باش كه اين (بوسيدن دست) جز نسبت پيغمبر و وصى پيغمبر شايسته نيست.(1)
روشن است که طبق روایات علما جانشینان انبیاء هستند:
«إِنَّ الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِيَاء»؛ به درستی که علما وارثان انبیاء هستند.(2)
ونیز در روایت آمده:
«لَا يُقَبَّلُ رَأْسُ أَحَدٍ وَ لَا يَدُهُ إِلَّا يَدُ رَسُولِ اللَّهِ ص أَوْ مَنْ أُرِيدَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ ص»؛ سر شخص، یا دست او نباید بوسیده شود، مگر دست رسول خدا یا کسی که از او قصد رسول خدا شود.(3)
این در حکم دست رسول الله(صلی الله علیه و آله) بودن می تواند معنای گسترده ای داشته باشد، یعنی هر بوسه ای در مسیر آرمان ها و تعالیم پیامبر(صلی الله علیه و آله) تا جایی که در روایت آمده است امام سجاد(سلام الله علیه) بعد از کمک به فقیر، دست فقیر را می بوسید و در پاسخ به چرایی آن می فرمود: «صدقه قبل از آنکه به دست فقیر برسد، به دست خدا می رسد».(4)
یعنی این بوسیدن دیگر بوسیدن دست شخص نیست، بلکه رنگ و بوی خدایی به خود می گیرد.
بنابراین در نگاه اسلام بوسیدن دست شاه و بوسیدن دست امام خمینی(ره) از اساس دو بوسیدن متفاوت است؛ یکی بوسیدن دست طاغوت است که نه عقل و نه شرع مشروعیتی به حکومتش نبخشیده، اما دیگری عالم دینی و از نسل پیامبر(صلی الله علیه و آله) است که برای اقامه دین خدا قیام نموده است، لذا در نگاه اسلام این دو بوسیدن هرگز یکسان تلقی نمیشود.
زاویه دوم: از نگاه کسی که دست بوسی می کند
از دیدگاه اسلام که بگذریم، کسانی که دست شاه را می بوسیدند خواص بودند، یعنی فقط کسانی که از شاه بیشترین منفعت را می بردند برای دست بوسی دور وی جمع می شدند، اما هر کسی می توانست با امام دیدار داشته باشد و دست امام را ببوسد، این از باب احترام مردم بود،
یعنی یک کشاورز ساده از بالا هرگز فرصت دیدار با شاه را نمی یافت، و در صورت دیدار هم اصلا حاضر به دست بوسی او نبود لذا دست بوسی شاه هم از بالا و هم از پایین منحصر بود به کسانی که از سنخ خود شاه بوده و منفعتشان در گرو بقاء حکومت پهلوی بوده است.
نکته دوم در جبری و اختیاری بودن این دست بوسی است، دست بوسی در عرف شاهنشاهی اجباری بود، یعنی کسی نمی توانست موقع دیدار با شاه از دست بوسی شاه سر باز زند، ولو قلبا از این عمل بدش آید، اما این دست بوسی در دیدار با امام(ره) کاملا اختیاری بود، هیچ تهدید و توبیخ و حتی هیچ نگاه دوگانه ای نسبت به کسی که دست امام(ره) را نمی بوسید وجود نداشت، خیلی ها بودند که در دیدار با امام دست ایشان را نمی بوسیدند.
زاویه سوم: از نگاه کسی که دست او بوسیده می شود
از نظر اسلام حالات درونی انسان گاهی مهم تر از رفتارهاست، به عنوان مثال اسلام به شدت با غرور و تکبر مخالف است و می فرماید اگر عمل یا گفتاری که مباح، بلکه حتی مستحب است، اما در درون تو تأثیر منفی می گذارد از آن دوری کن، لذا در سیره امام خمینی(ره) می بینیم که با تعریف منبری یا مداح از ایشان به شدت برآشفته می شدند.
اما بوسیده شدن دست شاه در نگاه شاه بسیار مطلوب بود، او از سر غرور و تکبر به دنبال بوسیده شدن دستش بود، و این اخلاق وی بود که اطرافیانش را به تملق و چاپلوسی وامی داشت به گونه ای که در این عرصه بر یکدیگر پیشی می گرفتند.
اسلام نسبت به این مسئله اخلاقی هشدار می دهد، و این هشدار به قدری جدی است که امام صادق(سلام الله علیه) می فرمایند: گناه بهتر از این است که انسان به خاطر خوبی هاش دچار خودبزرگ بینی شود(5) به همین خاطر اگر انسان حس می کند دست بوسی دیگران، او را دچار عجب و خودبزرگ بینی می کند، یا خوف چنین حسی را دارد باید ممانعت کند، اما گاهی انسان از این مرحله عبور می کند، تعریف و نکوهش، راحتی و ناراحتی، رضایت و خشم دیگران در نگاه او ذره ای تغییر ایجاد نمی کند، تا جایی که رنج تبعید و بازگشت به وطن برای انسان یکسان می شود و موقع بازگشت به وطن به خبرنگار می گوید: «من هیچ حسی ندارم»!(5)
من از نزدیک برخی از این بزرگان را دیده ام، بوسیده شدن دستشان اصلا ذره ای در ایشان تاثیر ندارد، هیچ تغییری در ایشان مشاهده نمیشود. گاهی به خاطر برخورد های مکرر درطول روزها و ساعت ها و هجوم مردم مشتاق به ایشان دیگر از ممانعت خسته می شوند، لذا بی تفاوت می شوند، یعنی به جای مراقبت از دیگران که دست آنها را نبوسند، از خود مراقبت می کنند که با این بوسیده شدن دستشان تغییری نکنند، بنده از نزدیک دیده ام آیت الله بهجت یا سایرین را، انصافا هیچ تغییری نمیکنند! از سیمای ایشان روشن است که گاهی حتی ناراحت میشوند، اما به خاطر رعایت مخاطبین ناراحتی شان را ابراز نمیکنند.
با این اوصاف بوسیدن دست چنین انسان های خود ساخته ای که هرگز توقع دست بوسی از مخاطب را ندارند قابل مقایسه با کسی نیست که به دنبال بوسیده شدن دستش است، و توقع چنین رفتاری را از مخاطب دارد.
_____________________________
1. کلینی، محمد، الکافی، دار الكتب الإسلامية، چاپ چهارم، 1407ق، تهران، ج2، ص185.
2. همان، ج1، ص32.
3. همان، ج2، ص185.
4. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، دارالاحیاء تراث عربی، چاپ دوم، 1403، بیروت، ج93، ص129.
5. الکافی، ج2، ص313.
6. البته برخی که فهمشان در این سطح نیست، و نمی توانند چنین انسان های دریادلی که به ثبات شخصیت رسیده اند را درک کنند، معنای چنین کلامی را نمی فهمند و حتی بر آن خرده میگیرند!
پرسش:
در گذشته دست شاه رو میبوسیدند و بعداز انقلاب دست امام خمینی را میبوسیدند، به نظرتان چیزی عوض شده است؟
پاسخ:
مدتی است جریان ضد انقلاب کلیپی را در فضای مجازی تحت عنوان "آیا واقعا چیزی عوض شده؟قضاوت با شما" منتشر کرده است که داخل این کلیپ ابتدا تصاویری از مراسم بوسه زنی به دست محمدرضا شاه پهلوی پخش می شود، و سپس کلیپی از مراسمی که عده ای به نوبت بر دست امام خمینی(ره) بوسه می زنند. و بدین ترتیب به مخاطب القاء می کنند که چیزی عوض نشده است؛
در واقع منشاء این شبهه این گونه کلیپها هستند
این تصاویر مشابه از بوسه زنی را می شود از سه زاویه دید، و از هر سه زاویه،بوسیدن دست امام خمینی(ره) با بوسیدن دست محمدرضا پهلوی متفاوت است:
زاوبه اول: از نگاه اسلام
از زاویه نگاه شریعت اسلام بوسیدن دست هر کسی جایز نیست، بلکه اسلام برای بوسیدن دست محدودیت هایی را بیان کرده است.
صاحب سابری میگوید: «دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَتَنَاوَلْتُ يَدَهُ فَقَبَّلْتُهَا فَقَالَ أَمَا إِنَّهَا لَا تَصْلُحُ إِلَّا لِنَبِيٍّ أَوْ وَصِيِّ نَبِيّ»؛ خدمت امام صادق (سلام الله علیه) رسيدم و دستش را گرفتم و بوسيدم، حضرت فرمود: آگاه باش كه اين (بوسيدن دست) جز نسبت پيغمبر و وصى پيغمبر شايسته نيست.(1)
روشن است که طبق روایات علما جانشینان انبیاء هستند:
«إِنَّ الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِيَاء»؛ به درستی که علما وارثان انبیاء هستند.(2)
ونیز در روایت آمده:
«لَا يُقَبَّلُ رَأْسُ أَحَدٍ وَ لَا يَدُهُ إِلَّا يَدُ رَسُولِ اللَّهِ ص أَوْ مَنْ أُرِيدَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ ص»؛ سر شخص، یا دست او نباید بوسیده شود، مگر دست رسول خدا یا کسی که از او قصد رسول خدا شود.(3)
این در حکم دست رسول الله(صلی الله علیه و آله) بودن می تواند معنای گسترده ای داشته باشد، یعنی هر بوسه ای در مسیر آرمان ها و تعالیم پیامبر(صلی الله علیه و آله) تا جایی که در روایت آمده است امام سجاد(سلام الله علیه) بعد از کمک به فقیر، دست فقیر را می بوسید و در پاسخ به چرایی آن می فرمود: «صدقه قبل از آنکه به دست فقیر برسد، به دست خدا می رسد».(4)
یعنی این بوسیدن دیگر بوسیدن دست شخص نیست، بلکه رنگ و بوی خدایی به خود می گیرد.
بنابراین در نگاه اسلام بوسیدن دست شاه و بوسیدن دست امام خمینی(ره) از اساس دو بوسیدن متفاوت است؛ یکی بوسیدن دست طاغوت است که نه عقل و نه شرع مشروعیتی به حکومتش نبخشیده، اما دیگری عالم دینی و از نسل پیامبر(صلی الله علیه و آله) است که برای اقامه دین خدا قیام نموده است، لذا در نگاه اسلام این دو بوسیدن هرگز یکسان تلقی نمیشود.
زاویه دوم: از نگاه کسی که دست بوسی می کند
از دیدگاه اسلام که بگذریم، کسانی که دست شاه را می بوسیدند خواص بودند، یعنی فقط کسانی که از شاه بیشترین منفعت را می بردند برای دست بوسی دور وی جمع می شدند، اما هر کسی می توانست با امام دیدار داشته باشد و دست امام را ببوسد، این از باب احترام مردم بود،
یعنی یک کشاورز ساده از بالا هرگز فرصت دیدار با شاه را نمی یافت، و در صورت دیدار هم اصلا حاضر به دست بوسی او نبود لذا دست بوسی شاه هم از بالا و هم از پایین منحصر بود به کسانی که از سنخ خود شاه بوده و منفعتشان در گرو بقاء حکومت پهلوی بوده است.
نکته دوم در جبری و اختیاری بودن این دست بوسی است، دست بوسی در عرف شاهنشاهی اجباری بود، یعنی کسی نمی توانست موقع دیدار با شاه از دست بوسی شاه سر باز زند، ولو قلبا از این عمل بدش آید، اما این دست بوسی در دیدار با امام(ره) کاملا اختیاری بود، هیچ تهدید و توبیخ و حتی هیچ نگاه دوگانه ای نسبت به کسی که دست امام(ره) را نمی بوسید وجود نداشت، خیلی ها بودند که در دیدار با امام دست ایشان را نمی بوسیدند.
زاویه سوم: از نگاه کسی که دست او بوسیده می شود
از نظر اسلام حالات درونی انسان گاهی مهم تر از رفتارهاست، به عنوان مثال اسلام به شدت با غرور و تکبر مخالف است و می فرماید اگر عمل یا گفتاری که مباح، بلکه حتی مستحب است، اما در درون تو تأثیر منفی می گذارد از آن دوری کن، لذا در سیره امام خمینی(ره) می بینیم که با تعریف منبری یا مداح از ایشان به شدت برآشفته می شدند.
اما بوسیده شدن دست شاه در نگاه شاه بسیار مطلوب بود، او از سر غرور و تکبر به دنبال بوسیده شدن دستش بود، و این اخلاق وی بود که اطرافیانش را به تملق و چاپلوسی وامی داشت به گونه ای که در این عرصه بر یکدیگر پیشی می گرفتند.
اسلام نسبت به این مسئله اخلاقی هشدار می دهد، و این هشدار به قدری جدی است که امام صادق(سلام الله علیه) می فرمایند: گناه بهتر از این است که انسان به خاطر خوبی هاش دچار خودبزرگ بینی شود(5) به همین خاطر اگر انسان حس می کند دست بوسی دیگران، او را دچار عجب و خودبزرگ بینی می کند، یا خوف چنین حسی را دارد باید ممانعت کند، اما گاهی انسان از این مرحله عبور می کند، تعریف و نکوهش، راحتی و ناراحتی، رضایت و خشم دیگران در نگاه او ذره ای تغییر ایجاد نمی کند، تا جایی که رنج تبعید و بازگشت به وطن برای انسان یکسان می شود و موقع بازگشت به وطن به خبرنگار می گوید: «من هیچ حسی ندارم»!(5)
من از نزدیک برخی از این بزرگان را دیده ام، بوسیده شدن دستشان اصلا ذره ای در ایشان تاثیر ندارد، هیچ تغییری در ایشان مشاهده نمیشود. گاهی به خاطر برخورد های مکرر درطول روزها و ساعت ها و هجوم مردم مشتاق به ایشان دیگر از ممانعت خسته می شوند، لذا بی تفاوت می شوند، یعنی به جای مراقبت از دیگران که دست آنها را نبوسند، از خود مراقبت می کنند که با این بوسیده شدن دستشان تغییری نکنند، بنده از نزدیک دیده ام آیت الله بهجت یا سایرین را، انصافا هیچ تغییری نمیکنند! از سیمای ایشان روشن است که گاهی حتی ناراحت میشوند، اما به خاطر رعایت مخاطبین ناراحتی شان را ابراز نمیکنند.
با این اوصاف بوسیدن دست چنین انسان های خود ساخته ای که هرگز توقع دست بوسی از مخاطب را ندارند قابل مقایسه با کسی نیست که به دنبال بوسیده شدن دستش است، و توقع چنین رفتاری را از مخاطب دارد.
_____________________________
1. کلینی، محمد، الکافی، دار الكتب الإسلامية، چاپ چهارم، 1407ق، تهران، ج2، ص185.
2. همان، ج1، ص32.
3. همان، ج2، ص185.
4. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، دارالاحیاء تراث عربی، چاپ دوم، 1403، بیروت، ج93، ص129.
5. الکافی، ج2، ص313.
6. البته برخی که فهمشان در این سطح نیست، و نمی توانند چنین انسان های دریادلی که به ثبات شخصیت رسیده اند را درک کنند، معنای چنین کلامی را نمی فهمند و حتی بر آن خرده میگیرند!