بیانات حضرت آیه الله طهرانی پیرامون خصوصیات ماه رجب و اعمال آن
تبهای اولیه
متن ذیل فرازهایی از بیانات حضرت آیه الله طهرانی می باشد، که پیرامون خصوصیات ماه رجب و اعمال آن و اعمال لیله الرغائب در مجالس شرح حدیث عنوان بصری ایراد گردیده است ، که به جهت اهمیت مطلب آنرا به صورت این مقاله خدمت عزیزان تقدیم می کنیم:
همان طوري كه دأب و دِيدَن مرحوم آقا (حضرت علامه طهرانی)ـ رضوان الله عليه ـ بود قبل از ماه رجب ايشان يك مطالبي را ميفرمودند. دوستانشان را جمع ميكردند و
راجع به اهتمام ماه رجب ايشان مطالبي را ميفرمودند. آن چه را كه من بدون توجّه به روايات و احاديثي كه در فضيلت ماه رجب آمده است از تجربيّات شخصي خودم با
مرحوم آقا ـ رضوان الله عليه ـ و ساير بزرگان به ياد دارم اين است كه در تمام ايّام سال ايشان به اين ماه رجب از همۀ شهرها و ماهها اهتمام بيشتري داشتند. حتّي از ماه
رمضان هم اهتمام اين بزرگان به ماه رجب بيشتر بود و عبارت ايشان اين بود كه ماه رمضان براي عامّۀ مردم انفَع است و نَفع بيشتري دارد ولي ماه رجب براي خصوص
سالكان الي الله اين نفعش از ماه رمضان بيشتر است و تأثيراتي كه در ماه رجب بر نفس وارد ميشود آن تأثيرات، تأثيرات عميقتريست، تأثيرات زير بنايي تريست از آن چه
كه در ساير ايّام الله كه شعبان و رمضان و يا فرض بكنيد كه در آن ذيالقعده به خصوص دهۀ اوّل ذيالحجّه كه بسيار آن جَلوات و جَذبات خاصّي دارد در آن عُشر اوّل
ذالحجّه، اين ماه رجب از همۀ آنها مهمتر است و خود ايشان هم در ماه رجب يك تغييراتي داشتند، ايشان به طور كلّي در زندگيشان، در اعمال شخصي خودشان و توصيۀ
به مراقبت بيشتري ميكردند به رفقايشان و به دوستان و ميفرمودند: ماه رجب ماه الهي است، در ماه خدا غير خدا را نبايد انسان داخل كند، مراقبهاش را در اين ماه بايد
بيشتر كند، كلامش را در اين ماه بايد منضَبطتر قرار بدهد، هر حرفي را نزند، هر مطلبي را نگويد، حتّي مسائل عادي، حرفهاي عادي، اينها در اين ماه مضرّند. هر چه در اين
ماه حالت سكوت و حالت سكون و آرامش بيشتر باشد واردات بيشتر خواهد ملائكه در جايي كه تشويش و اضطراب است نميآيند، ملائكه در جاي سكون و آرامش
ميآيند، ملائكه در جايي كه دائماً محلّ جَوَلان فكر و تخيّلات و خيالات(است نمی آیند)...؛ اين آن را گفت، آن آن را گفت، اين به من اين حرف را زد، چرا آن نسبت به من
اين فكر را كرد؟ من اين جوابش را بدهم، با اين اينجور صحبت كنم اينها به درد ماه رجب نميخورد. اگر شخصي با اين تصوّرات و تخيّلات داخل در ماه رجب بشود نصيبي
نخواهد داشت. پس شرط اوّلي را كه مرحوم آقا ذكر ميفرمودند اين است كه انسان قلب خود را از هر چه كه تا به حال با او بوده پاك كند و بدون اين فايده ندارد، هيچ
فايدهاي ندارد. هر چه ذكر بگويد فايده ندارد، هر چه توجّه كند فايده ندارد، چرا؟ چون اين توجّه و ذكر توجّه صوريست، توجّه عُمقي نيست، عُمق خراب است، عُمق در او
تشويش است، عُمق در او هوا و هوس است، عُمق در او تكثّرات است، عُمق در او توغّل در كثرات است، فايده ندارد، فقط از يك صورت ظهور پيدا ميكند و به همان صورت
هم ختم ميشود. پس بنابراين اوّلين كاري كه سالك بايد انجام بدهد اين است كه تصوّر كند در ماه رجب متولّد شده. بچّهاي كه تازه از مادر متولّد ميشود دشمن دارد؟
هنوز كاري نكرده توي اين دنيا، دشمن ندارد. آيا بچّهاي كه از مادر متولّد ميشود كسي راجع به او حرف زده؟ كسي غيبتش را كرده؟ كسي فرض كنيد كه...؟ نه، تازه
هنوز متولّد شده و نه دوستي پيدا كرده، نه دشمني پيدا كرده، نه كسي را زده، نه به كسي بياحترامي كرده، نه شخصي نسبت به او بياحترامي كرده، هيچي هيچ
گونه ارتباطي نداشته. انسان بايد تصوّر كند كه در ماه رجب متولّد شده و همچون بچّه كه در قلب و در نفس او هيچ چيزي وجود ندارد. بچّه هيچ چیز نميفهمد فقط
گرسنهاش بشود صدايش در بيايد براي شير خوردن همين، و الاّ هيچ چیز نميفهمد حتّي مادرش را هم نميفهمد ديگر. البتّه يك احساس خاصّي دارد امّا.... ديگر نه
كينهاي در بچّه است، نه بُغضي در بچّه هست، نه حَسدي در بچّه، نه حسابي هيچ چیزی نيست، فلهذا مرحوم آقا تعبير ميكردند بچّه تا چند ماه اصلاً فاني است، يعني
هيچ نوع تعلّق به كثرت در او نيست. اگر ميخواهيد نگاه به فنا كنيد كه در فنا چه خبر است. نگاه به بچّۀ شيرخوار كنيد. كينه دارد؟ ابدا، نسبت به كي كينه دارد؟ حسد
دارد؟ ابدا، بُغض دارد نسبت به كسي؟ ابدا، هر وقت گرسنه اش بشود گريه ميكند، فقط همين. آدم فاني مگر غير از اين چيز ديگر است؟ نه در وجود او حقد است، نه
حسد است، نه تعلّق به دنياست، نه تعلّق به مادّه است، نه تعلّق به كثرات است، نه اين را بگيرد، نه آن را بگيرد، نه نفعي الآن.... الآن فرض كنيد كه به يك بچّه بگويند:
آقا! در فلان جا زلزله شد، خراب شد؛ اصلاً نميفهمد ميگويد: بابا من گرسنم است شيرم را بدهيد بخورم بخوابم. اين چيه؟ ميگويند: آقا فلان كس نماينده شد، فلان
كس چيز شد. ميگويد: آقا شير من را بدهيد بخورم، اينها مال خودتان، مبارك خودتان باشد. فقط نيازش در ارتباط با مبدأ محفوظ است و بقيّه هيچ. آدم فاني فقط تعلّقش
با مبدأ است و ديگر هيچ در نفس او نيست. منتهي فرق بين بچّه و بين فاني اين است كه بچّه وقتي كه برميگردد تازه برميگردد توي كثرات يكي يكي هِي ميآيد
سراغش، يكي يكي تعلّقات، فاني وقتي كه بقا پيدا ميكند ديگر همه را از دست داده. اين فرق بين اين دو و بايد ما برگرديم به همان جا، به همان جايي كه آمديم.
ادامه دارد ...
ماه رجب ماه فناء في الله است، ماه خداست، شهر الله است. پيغمبر اكرم صلّي الله عليه و آله و سلّم فرمودند: اَلرَّجَبُ شَهْرُ اللَهِ وَ شَعْبَانُ شَهْري وَ رَمَضَانُ شَهْرُ
اُمّتَي. رجب ماه خداست، شعبان ماه من است كه منظور ولايت است و رمضان ماه امّت من است، ماه عموم امّت من است. يعني يك ارتباط خاصّي بين نفوس و بين
پروردگار در ماه رمضان هست كه ماه امّت است. ولي رجب شهر الله است، رجب، ماه، ماه خداست. اينكه دارد رجب ماه خداست يعني يك حالت خاصّي در ماه رجب
برقرار
است كه از آن حالت خاصّ، اهل الله فقط استفاده ميكنند، نه هر كس ديگر. استفادههاي ديگران ضعيف است. اهل الله هستند كه اين ماه را ميتوانند درك كنند. يعني
جاذبههاي مقام ربوبي و توحيدي و بارقههاي توحيدي كه سالك را زير و رو ميكند و تعلّق سالك را از همه چيز قطع ميكند و او را فقط متوجّه به حقيقت توحيد ميكند و
از همۀ آن تزئيلات و فروعات و رشتهها و تعلّقات و ارتباطات ميبُرد، آن در ماه رجب است. حتّي ماه رمضان هم اين كار را انجام نميدهد. ماه رمضان ماه رحمت است، ماه
بركت است، ماه انبساط است، ماه غُفران است، همه را خدا ميبخشد. آن عمل زير بنايي مال ماه رجب است. به درد سالك بخشيدن گناه نميخورد، بخشيدن گناه اين
يك چيزيست كه ما اوّل چيزيست كه انتظارش را داريم از ائمّه و از شُفعاء که بيايند شفاعت بكنند. آنچه كه به درد سالك ميخورد حالت انبساط و اينها نيست، آنچه كه به
درد سالك ميخورد حالت بهجت نيست، نه اين كه اينها بد است، اينها خيلي خوب است گير كسي هم نميآيد، خيال نكنيد ولي آنچه كه بدرد آن سالك واقعي كه رِندي
كه همه چيز را ميخواهد در راه خدا ببازد و از همه چيز بگذرد و ژوليده و سر و پا برهنه فقط در حريم او بيايد ديگر در آنجا بخشش گناه و انبساط و بَهجت و اينها نيست آن
يك آتشي را ميخواهد كه بزند به وجودش و او را خاكستر كند اين بدرد سالك ميخورد و اين توي ماه رجب است. لذا ميگويند رجب شهر الله است براي اين كه انسان
آماده بشود براي ماه رجب اوّل چيزي را كه مرحوم آقا دستور ميدادند اشتداد مراقبه بود. سالك بايد مراقبهاش را زياد كند، سكوتش را زياد كند، ارتباطش را با افراد به
حداقل مراوده و معاشرت برساند، با هر كسي صحبت نكند، نفوسي كه گناه كار هستند در ارتباط با انسان اثر ميگذارند، هر كدام يك اثري ميگذارند خواهي نخواهي.
رفتن هر جا و ديدن هر كس اين براي انسان صحيح نيست. به عكس، زيارت مرضي، عيادت مرضي، رسيدگي به امور بيماران اين سرعت ميبخشد به حال انسان؛ صلۀ
رحم سرعت ميبخشد؛ اگر بين دو نفر نقاري است انسان آن نقار را برطرف كند اين اثر بسيار عجيبي دارد، بسيار اثر عجيبي دارد. بارها ميفرمودند ايشان اگر شخصي
اصلاح ذات البين را بكند، ممكن است بعضي از درهائي كه به روي او بسته شده به واسطۀ اين باز بشود، خيلي اثر عجيبي دارد، اصلاح ذاتالبين. اصلاح ذاتالبين يعني
انسان شيطان را از بين دو نفر بيرون كند و خدا را بياورد جايش ديگر، اين معنا معناي اصلاح ذات البين. خيلي ايشان تأكيد داشتند روي اين مسأله، مسألۀ مراقبه به
اصطلاح در ماه رجب. و رواياتي كه در اين زمينه هست روايات زياد است در اينجا يكي دو تا روايت را من عرض ميكنم خدمت دوستان كه از پيغمبر اكرم روايت شده كه
ميفرمايد: اَنََّ الله تَعَالي نَصَبَ فيِ السَّمَاءِ السابِعَةِ مَلِكَاً يُقالُ لَهُ الدّاعي «خداوند متعال در آسمان هفتم ـ اين آسمان هفتم يك مسألۀ عجيبي است، نميفرمايد در
آسمان اوّل يا دوّم يا سوم يا چهارم، ميفرمايد در آسمان هفتم كه آن مقام تجليّات ذاتيست ـ اين در آنجا يك مَلكي را خداوند در آنجا قرار داده است كه به او ميگويند
داعي يعني كسي كه ميخواند، افراد را ميخواند، صدا ميزند» فَإذَا دَخَلَ شَهْرُ رَجَبٍ يُنادي ذلِكَ الْمَلِكُ كُلَّ لَيْلَةٍ مِنْهُ إلِيَ الصَّباحِ «وقتي كه ماه رجب داخل ميشود
اين مَلَك هر شب تا صبح صدايش بلند است» طوبي لِذّاكِرين، طوبي لِطّائعين «خوشا به حال آن كسي كه در حال ذكر است، خوشا به حال آن كساني كه در حال
اطاعتند» يَقُولُ اللَهُ تَعالي ـ اينها را آن ملك دارد ميگويد، ها اين اختصاص به ماه رجب دارد ـ أنَا جَليسُ مَن جَالَسني «من همنشين كسي هستم كه او بيايد و خود را
با من همنشين كند» وَ مُطيعُ مَنْ أطاعَني «من اطاعت كسي را ميكنم كه او اطاعت مرا بكند» ببينيد! خدا دارد ميگويد من اطاعت ميكنم وَ غافِرَ مَنِ اسْتَغْفَرنَي
«و ميبخشم كسي كه از من طلب بخشش كند» اَلشَّهرُ شَهْري «اين ماه، ماه من است» وَ الْعَبْدُ عَبْدي «اين بندگان همه بندگان من هستند» وَ الرَّحْمَةُ رَحْمَتي
«رحمت هم اختصاص به من دارد» فَمَنْ دَعَاني في هذا الشَّهْرُ أجَبْتُهُ «كسي كه بخواند مرا در اين شهر او را اجابت ميكنم» وَ مَنْ سَئَلَني اَعْطَيْتُهُ «كسي كه از من
بخواهد به او ميدهم» وَ مَن اسْتَهْداني هَدَيْتُهُ به اين عبارت خيلي توجّه كنيد «كسي كه در اين ماه از من طلب هدايت كند من او را هدايتش ميكنم» يعني تمام
جملاتي كه در اينجا هست يك طرف اين يك فقره در اينجا يك طرف. ما در اين ماه بايد از خدا بخواهيم كه خدا ما را هدايت كند، هدايت كردن يعني موانع را از جلوي راه
برداشتن، راه خود را مستقيم كردن و از خطرات حفظ كردن. وَجَعَلْتُ هذَا الشَّهِرُحَبْلاً بَينْي وَ بَيْنَ عِبَادي «من اين ماه را ريسمان بين خودم و بين بندگانم قرار دادم»
فَمَنِ اعْتَصَمَ بي وَصَلَ إليَّ «هر كسي كه به اين ريسمان چنگ بزند به من ميرسد» اين يك روايتي كه در اينجا هست. روايت ديگري دوباره از پيغمبر اكرم در اينجا نقل
ميفرمايند كه: تمام ملائكه در شب اوّل رجب تمام ملائكه آسمان و زمين، همه در خانۀ كعبه جمع ميشوند در آن شب و در آنجا مشغول طواف ميشوند. لذا مكّه و عمرۀ
رجبيّه ثواب حج را دارد و بسيار مؤكّد است همانطوري كه مرحوم آقا در روح مجردشان فرمودند زيارت علي بن موسي الرضا عليهماالسّلام ثواب حج را دارد در ماه رجب و
حتّي طبق آن رواياتي كه نسبت به زيارت امام رضا عليهالسّلام آمده خيلي روايات عجيب است. ما حتّي راجع به سيّدالشهداء هم عجيب است كه يك همچنين رواياتي
نداريم يعني با اين خصوصيّاتي كه مثلاً سيّدالشّهداء دارد روايات اكيدهاي كه همۀ ائمّه هم توصيه داشتند بر زيارت امام حسين عليهالسّلام ولي عجيب اين است كه روايت
زيارت علي بن موسي الرضا يك چيز ديگر است، بخصوص در ماه رجب و توفيق الهي نصيب هر كسي شده است كه بتواند امام رضا عليهالسّلام را در اين ماه زيارت كند و
از آن حضرت خلاصه بخواهد، ول نكند، بيايد يك زيارتي بكند و بگويد: خداحافظ شما و...، نه، برود بچسبد و بگويد بايد بدهي و تا ندهي ما نميرويم از اينجا، امام رضا هم به
خاطر اين كه خودش را راحت كند ميگويد: خيلي خوب ميدهيم، راهت مياندازيم.
قضيّهاي من يادم آمد. يك شخصي رفته بود ـ واقعاً انسان بايد از اين گونه مسائل عبرت بگيرد ـ رفته بود خدمت علي بن موسي الرّضا آن هم در آخر عمرش. اين قضيّه را من از آن شخص در وقتي به ياد دارم كه با عصا به زور در خيابان راه ميرفت اين شخص، اين با عصا راه ميرفت و به زور قدش خميده و خلاصه پاش لب... يعني واقعاً از آن افرادي بود كه مصداق پاش لب گور بود، مِصداق اينها بود و اين رفته بود خدمت علي بن موسي الرضا در يك همچنين وضعي و از حضرت كيميا ميخواست. اگر براي خودت ميخواهي كه خودت داري ميميري، اگر براي ديگران ميخواهي و ديگران هم خدايي دارند و رفته بود كيميا ميخواست. و بعد با يك عبارت غلاظ و شِداد كه اي علي بن موسي الرّضا! تو را به جان مادرت فاطمۀ زهرا قسم ميدهم كه بايد به من كيميا بدهي، طلا بدهي، چه بدهي، كيميا يعني طلا ديگر، همين طلا، طلا بدهي. بعد حضرت به خواب يك شخصي آمده بود و گفته بود: بابا برو ما را از دست اين نجات بده، بهش بگو تو چهار ماه ديگر ميميري، چي از ما كيمياي ميخواهي؟ آن شخص هم رفته بود و اتفاقاً توي خيابان باهاش برخورد كرده بود و گفته بود تو از امام رضا كيميا ميخواهي؟ اين خيلي خوشحال شده بود گفت: حتماً ميخواهد به من بدهد، چون كسي اطّلاع نداشت ديگر. گفت: بابا حضرت ديشب به خواب من آمد گفت: بيا من را از دست اين نجات بده، اين ما را به مادرمان قسم ميدهد، فلان ميكند، چي ميكند، چهار ماه ديگر تو ميميري. چهار ماه ديگر هم مُرد. حضرت خواستند متنبّهاش كنند.
حالا شما ببينيد اين امام رضا عليهالسلامي كه نشسته دم يك دريايي كه اين دريا انتها ندارد اقيانوس كبير چيه؟ اقيانوس كبير قطرهايست از آن دريا، واقعاً قطره است،
حيف قطره. واقعاً اصلاً نميشود اسم گذاشت. آن وقت اين امام رضا با اين دريا نشسته ميگويد: هر چه بخواهيد من ميدهم آن وقت ما بلند بشويم برويم چه داعيهايي
داشته باشيم، چه خواستهايي داشته باشيم، چه طلبهايي داشته باشيم. خجالت ندارد؟ فلهذا خودشان گفتهاند: خودشان گفتهاند كه ما ميدهيم حالا كه گفتند بايد پايش
هم بایستند، ما هم ميرويم و خلاصه به امام رضا عليهالسّلام عرض ميكنيم كه شما به آن استكبار و أنانيّت ما نگاه نكن، شما به آن بزرگواري و كرامت و عنايت بيكران و
لطف بيكران و رحمت بيكراني كه خداوند براي شما قرار داده شما با او ما برخورد كن. اميرالمؤمنين عليهالسّلام ميفرمايد: اَللَهُمَّ وَ آخِذْنَا بِعَفْوِكَ وَ لا تُؤاخِذْنَا بِعَدْلِكَ. «خدايا
با عفوت با ما برخورد كن و با عدلت برخورد نكن.»
اين ملائكه ميآيند در كعبه و به دور كعبه طواف ميكنند و خداوند به اينها خطاب ميكند كه: اي ملائكۀ من! از من بخواهيد كه هر چه ميخواهيد به شما عطا ميكنم.
ملائكه، اينها آدمهاي با مروّتي هستند. ميگويند:- سالك بايد رفيق باشد، با معرفت باشد، تنها تنها نخورد، خلاصه به ياد رفقايش هم باشد. اين ملائكه اينها همه از سُلاّك
حسابي هستند، براي خودشان دعا نميكنند ميگويند: - خدايا! خواست ما از تو اينست كه به افرادي كه در اين ماه روزه ميگيرند و عبادت تو را ميكنند حاجات آنها را
بدهي. اين خواست ملائكه است در شب اوّل ماه رجب. خداوند ميفرمايد كه: من حاجت شما را برآورده كردم. اين ديگر شمّهاي از آنچه كه در اين ماه بود ما عرض كرديم.
روايت از پيغمبر اكرم است و عرض كنم كه البتّه آنها هم بيحساب نميگويند، كه چون ميدانند كه به حساب خودشان هم نوشته ميشود. دنيا آقا! دنياي معامله است،
دنياي معاملات است، آنها به خدا ميگويند: خدايا! آنها را درست كن، آنها درست كنند ما را درست ميكنند. خلاصه علي ايّ حال امّا بالآخره. فلهذا مرحوم حاج ميرزا جواد
آقاي ملكي تبريزي أعَلَي الله مَقامَهَ در اين كتاب شريف المراقبات ايشان ميفرمايند كه: رعايت ادب و شكر نسبت به ملائكه اين است كه انسان در ماههاي رجب بر ملائكه
درود بفرستد حالا كه آنها دارند براي ما پيش سلطان استدعاء ميكنند و حاجات را پيش سلطان انسان هم يك تشكّري از آنها بايد داشته باشد. اين ماه ماه رجب است.
مطلب ديگري را كه مرحوم آقا ذكر ميفرمودند راجع به اعمال شب اوّل جمعۀ ماه رجب است اوّلين شب جمعۀ ماه رجب كه به او ليلةالرَّغائب ميگويند. رغائب جمع
رغيبه به معناي آن پاداشهاي بسيار ارجمند و سَمين و گران سنگ. شبي است كه بسيار مهّم است و همۀ اساتيد تأكيد داشتند بر اين كه شاگردانشان اين اعمال امشب
را همان شب ليلةالرغائب را آنها بجا بياورند بين نماز مغرب و عشاء است و در مفاتيح هم هست و پيغمبر اكرم فرمودند كه: كسي كه ماه رجب بر او وارد بشود در حالي كه
او پنج شنبه را روزه گرفته باشد و اين اعمال را در شب جمعه بخواند كذا و كذا مسائلي كه هست.. كلّ عملش هم نيم ساعت بيشتر نميكشد، كلّ عمل ليلةالرَّغائب،
كُلّش بيشتر از نيم ساعت طول نميكشد. نمازيست كه بعد از حمد يازده مرتبه قل هو الله و سه مرتبه انّا انزلنا چند مرتبه قل هو الله و بعد هم سر به سجده هفتاد مرتبه
سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ المَلاَئِكَةِ وَ الرُّوُحِ بعد دوباره مينشيند، دوباره بعد به سجده ميرود، استغفار ميكند و بعد در آن به اصطلاح هر حاجتي كه از خدا هست ميخواهد، در
مفاتيح نوشته شده. عَلي كُلِّ حال ماه بسيار مهمّي است و همين طور ماه شعبان و رمضان و اين سه ماه خلاصه از نِعَم الهيست بر بندگانش كه اين سه ماه را پشت سر
هم از ماههاي متبرّكه قرار داده و دستورالعملي كه مرحوم آقا ـ رضوان الله عليه ـ به شاگردانشان ميدادند همان دستور العملي است كه مرحوم قاضي به شاگردانشان
دادند و اين دستورالعمل وجود دارد رفقا تهيّه كنند و آن چه را كه در آن نوشته شده است ميتوانند در اين سه ماه عمل كنند، هر چه در آن دستور العمل مرحوم قاضي
نوشته شده و انشاءالله كه اميدواريم خداوند ما را موفّق كند بر اين كه بتوانيم هر چه بيشتر از فيوضات و بركات اين ماههاي شريف متمتّع باشيم.
در این شب بزرگ با خواندن نماز مخصوص آن و اظهار انابه و توبه و عجز و استغاثه به پیشگاه معبود، گامهای خود را به سوی کوی دوست، سریعتر کنیم و از خدای رحمان و رحیم، آنچه میخواهیم طلب نماییم.
پروردگارا تو به من آموخته ای خواستن و طلب کردن را؛ که همیشه نیکی ها را طلب کنم؛ که تنها از تو بخواهم و از غیر تو هیچ نخواهم. پروردگارا! گنج های تو نامتناهی
است و هرقدر عطا کنی، کاستی نمی یابد. پس، از تو روزافزون طلب می کنم و تمام خیرها و خوبی ها را یک جا از تو می خواهم.
خدایا! کمکم کن تا آرزوهایم شایسته و روا باشند. کمکم کن بهترین ها را آرزو کنم. من با آرزوهای خویش زنده ام. یاری ام کن آرزوهایم ارزش خواستن و با آنها زندگی کردن
را داشته باشند. به من بیاموز چیزی را آرزو کنم که تو دوست می داری، چیزی را طلب کنم که مرا به تو نزدیک تر سازد. به من بیاموز در راه رسیدن به آرزوهایم صبور باشم و
تن به قضا و قدر تو بسپارم. بیاموز که برای کسب نیکی ها، شکیبایی پیشه کنم. در راه استجابت دعاهایم، هرگز ناامید نشوم و هرگز در مهر تو تردید نکنم. خدایا! مباد ابلیس
در آرزوهایم مرا راهبر شود. مبادا دل به وعده های دروغ او ببندم و وعده های راستین تو را از یاد ببرم. مبادا هنگام دل بستن به لطف تو، او مرا از وعده هایت ناامید کند. مبادا
تأخیر در رسیدن به آرزوهایم، رشته الفت مرا از تو ببرد و دوستی ام را با شیطان محکم کند. کمکم کن خالق مهربان! … هرگز صبر و امیدم را از دست ندهم و هرگز به درگاه
تو جز با خوش بینی روی نیاورم. خدایا! مرا به آرزوهایم برسان؛ آرزوهایی که خیرند و امید به رسیدنشان، امید به قرب توست. دعاهایم را مستجاب کن تا ایمان و عشقم به تو
روز به روز افزون تر شود و ابلیس حیله گر به خاک سیاه بنشیند.
*
از خداوند بزرگ بخواهیم که فرج مولایمان امام زمان ارواحنا فداه را نزدیک بفرماید.
از خداوند بزرگ بخواهیم که در طول دوران سخت غیبت و انتظار، لحظهای در ایمان و یقینمان خللی وارد نگردد.
از خداوند بزرگ بخواهیم که ما را بر دین خویش و بر اطاعت از ولیّ مطلقش،امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، ثابت قدم بگرداند.
از خداوند بزرگ اصلاح امر ولیّش و شیعیانش و خود را بطلبیم.
از خداوند بزرگ هر آنچه میخواهیم را بطلبیم.
* و مگر نه آنکه خود وعده استجابت داده است:
« و آنگاه که بندگانم مرا میخوانند پس به راستی من نزدیکم و خواهش خواهنده را آن زمان که دعا میکند، اجابت میگویم.»
پس در این شب او را با معرفت به رحمتش و لطفش و رحمانیتش و علمش و قدرت واسعهاش بخوانیم و بدانیم که او به ما نزدیک است؛ نزدیک نزدیک.