جمع بندی تاثیر اعمال خوب و بد بر روی یکدیگر

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تاثیر اعمال خوب و بد بر روی یکدیگر
سلام  اگر در یک روز یک ثواب مثلا کمک به یتیم انجام شود و در همان روز یک گناه مانند غیبت یا دروغ یا تهمت انجام شود آیا ثواب انجام آن کار خیر از بین میرود یا ثواب سر جای خودش و گناه نیز در جای خودش است و هر کدام جدا گانه در نامه عمل ثبت میشود تا روز پاداش و جزا فرا برسد؟ آیا اگر در روزی که کار خیری انجام میدهم انجام گناهان  دیگر در آن همان  روز یا ساعت ثواب انجام آن کار از بین میبرد؟ گاهی اوقات که حواسم نیست و ثواب و گناهی را در فاصله اندکی انجام میدهم به کار خیری که انجام داده ام بسیار نا امید میشوم و آن را در برابر گناهم کم و ناچیز تصور میکنم و خوشحالی پس از ثواب را از دست میدهم  
با نام و یاد دوست           کارشناس بحث: استاد مسلم
جمع بندی پرسش: آیا اگر در روزی که کار خیری انجام میدهیم، انجام گناهان دیگر در همان روز یا همان ساعت ثواب انجام آن کار از بین میبرد؟ یا ثواب سر جای خودش و گناه نیز در جای خودش است و هر کدام جدا گانه در نامه عمل ثبت میشود تا روز پاداش و جزا فرا برسد؟ گاهی اوقات که حواسم نیست و ثواب و گناهی را در فاصله اندکی انجام میدهم به کار خیری که انجام داده ام بسیار نا امید میشوم و آن را در برابر گناهم کم و ناچیز تصور میکنم و خوشحالی پس از ثواب را از دست میدهم. پاسخ: برای پاسخ به این سوال باید به دو نکته توجه بفرمایید: نکته اول: در مورد اصل اینکه گناهان، اعمال نیک و ثواب ها را نابود می کنند تردیدی وجود ندارد، و آیات و روایات متعددی در این خصوص وارد شده است که از آن به «حبط اعمال» تعبیر می کنند. به همین خاطر قرآن کریم در مقام پاداش و جزا می فرماید کسی که کار نیک و بدش را بیاورد پاداش و جزا می بیند، و نمی فرماید کسی که کار نیک و بدی را انجام دهد پاداش و جزا می بیند: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجْزى‏ إِلاَّ مِثْلَها؛  هر كس كار نيكى بیاورد، ده برابر آن پاداش دارد، و هر كس كار بدى بیاورد، جز به همان اندازه كيفر نخواهد ديد»(1) البته این تاثیر بک طرفه نیست، بلکه از آن طرف اعمال خوب هم اعمال بد را از بین می برند همان طور که قرآن کریم می فرماید: «إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئات‏؛  به درستی که حسنات، سيئات از بين مى‏ برند»(2) اما اینکه این گناه و آن گناه چقدر بر اعمال خوب ما تاثیر دارد و چه بخشی از آنها را از بین می برد به نسبت هر گناه فرق می کند و لذا نمیتوان به طور کلی ابراز نظر کرد، همانطور که تاثیر اعمال نیک متفاوت است و برخی پررنگ تر و برخی کمرنگ تر هستند.   نکته دوم: نکته دیگری که باید توجه بفرمایید این است که اگرچه کوچک دیدن اعمال خوب، و بزرگ دیدن خطاها و انحراف ها تا حدی که موجب دقت و مراقبت بیشتر بشود مطلوب و خوب است اما اگر مایه ناامیدی و موجب دلسردی از رشد و تکامل و انجام کارهای خوب شود صحیح نیست و معلوم میشود به افراط گراییده است. باید توجه بفرمایید که گناهان در صورتی اعمال نیک را نابود می کنند که انسان از آنها توبه نکرده، و همچنان در نامه عمل انسان بمانند؛ وگرنه اگر انسان توبه کند از نامه عمل انسان پاک میشوند. و توبه هم به اینکه انسان حتما «استغفرالله» بگوید نیست، بلکه همین که انسان در درون قلب و دلش واقعا بعد از گناه پشیمان شود و در درون خودش این تفکر باشد که کاش این گناه را انجام نمی دادم همین یعنی توبه، و گناه از نامه عملش پاک می شود، همانطور که امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «مَا مِنْ عَبْدٍ أَذْنَبَ ذَنْباً فَنَدِمَ عَلَيْهِ إِلَّا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ قَبْلَ أَنْ يَسْتَغْفِر؛ هچ بنده ای نیست که گناه کند و به خاطر آن پشیمان شود مگر آنکه خداوند او را می بخشد قبل از اینکه استغفار کند».(3) بنابراین همین دغدغه و پشیمانی که در دل شما وجود دارد و از لابلای کلام شما احساس می شود خودش یعنی آن گناهان از نامه عمل شما پاک شده اند و باید بر آینده مراقبت کنید. اگر واقعا از اینکه اعمال خوبتان را با گناه نابود کرده اید ناراحت شده اید این ناراحتی و پشیمانی یعنی اینکه آن گناه از نامه عمل شما پاک شده و آن عمل خوب را از دست نداده اید، پس به جای ماندن در گذشته و غصه خوردن، بر آینده تمرکز کنید. همچنین باید توجه بفرمایید که اگر انسان توبه کرد و دوباره توبه شکست فقط گناه جدید در نامه عملش ثبت شده و گناهان گذشته که قبلا واقعا از آنها توبه کرده است بر نمی گردند. برخی از انسان ها با یک گناه و شکستن توبه ناامید میشوند و به گناهان بر  می گردند تا دوباره توبه کنند، در حالی که این نگاه صحیح نیست. مثل اینکه انسان خانه اش را تمیز بکند و یک آشغال بیفتد، خب فقط همان یک دانه آشغال را باید بردارد و لازم نیست خانه را دوباره کثیف کند.   پی نوشت ها:
  1. انعام:160/6.
  2. هود:114/11.
  3. کلینی، محمد، الكافي، دار الكتب الإسلامية، تهران، چاپ چهارم، 1407ق، ج2، ص427.
 
موضوع قفل شده است