تبلیغات ناکارآمد برای حجاب

بر مبنای کاریکاتور موجود در پست شماره 207 سرکار تزکیه (صفحه 21)

چه بسا ملاک کیفیت باحجابان باشد نه کمیت آنان.

فرد اگر عاقل باشد با شنیدن یک حقیقت،حتی بر ضدش باشد،ممکن است ناراحت شود ولی چون عاقل است و حقیقتجو،پس حقیقت را می پذیرد.

ضمن این که خودتان اعتراف کردید به این که "معمولاً" این چنین است.

برای مثال در جایی ممکن است لازم باشد به فرد گفت فلان کارت اشتباه است ولی فرد چون به او اشتباه بودن را نسبت داده ایم موضع بگیرد.

سکوت اتفاقاً می تواند تاثیر منفی داشته باشد.شما وقتی راجع به گناه یک عده سکوت کنید،ممکن است این کارتان به آن ها ضرر برساند و آن ها گناهشان را انجام دهند.

این حرف شما را قبول ندارم.از نظر بنده اگر تاثیر داشت،باید گفت.نه این که اگر باید گفت،آنگاه تاثیر دارد.

اولاً دارید مثل سرکار tazkie عمل می کنید.می گویید که بی حجابان آشغال خطاب شده اند.بر چه مبنایی این را می گویید؟

ثانیاً بنده در جایی نگفته آشغال خطاب کردن بی حجاب ها ضرورت دارد یا ندارد.

ثالثاً بسیاری از القاب نسبت داده شده چه در موضع بیان حقیقت (از آن حیث که حقیقت هستند) و چه در موضع امر به معروف و نهی از منکر،بیانشان لازم است

در موضع بیان حقیقت (با فرض حقیقت بودنشان) جامعه از چنین خطر بزرگی آگاه شد

رابعاً لطفاً سیر بحث را دنبال کنید،به خصوص بحث بنده با خود شما تا نیازی نباشد بنده مطالبی را که چندین بار تکرار کرده ام،دوباره تکرار کنم.

آیا حق را در صورتی که به زیان خودمان باشد هم باید بگوییم؟

گفتن حق نزد یک ظالم چه؟در صورتی که ممکن است کشته شوید؟

بنده این کاریکاتور را دیده بودم.سوال بنده این است که بر چه مبنایی می گویید هدف کاریکاتوریست آشغال خطاب کردن بی حجابان است؟چرا چنین برداشتی می کنید؟

آشغال خطاب کردن بی حجاب ها چه تاثیری در کیفیت حجاب باحجاب ها دارد؟

اکثرهم لا یعقلون.
مخاطب ما خواص نیستند. مستضعفان فکری هستند. اگر عاقل بودند که نیازی به تبلیغ نبود. خودشان تحقیق می کردند و مطلوب حاصل می شد.
هدف عاقل کردن آنهاست.

اینکه گفتم معمولا به این خاطر بود که برهان عقلی قطعی نیاوردم. ولی صد در صد مواردی که شاهد بودم همین بود که عرض شد.

هنوز ثابت نکردید که چرا لازم است؟
در کجا لازم است؟ در جامعه لازم است؟
در ضمن اگر گفتن لازم باشد چگونه گفتن مهم است؟ همین که کار مثبت دیگران را نشان مردم دهیم خود به خود به آنها گفته ایم کارتان اشتباه است.
بیان اشتباه بودن عمل مردم کجا و آغال خطاب کردن آنها کجا؟

ولی اگر سکوت را در مقابل حرفی قرار دهیم که تاثیر منفی تری دارد آن وقت ارجح است

اگر تاثیر نداشت چه؟ باید گفت؟
بنده هم با مطلب شما موافقم. این می شود همان نتیجه گرایی در امر به معروف و نهی از منکر.

شما از جارو و خاک انداز و ... چیز دیگری برداشت می کنید؟ البته آشغال بودن را مثال زدم. منظور همه القابی بود که اشاره شد. عروسک آمریکایی و ...

بنده نگفتم شما گفتید.
عرض شد تمام آن تبلیغاتی که سرکار تزکیه آوردند در تبلیغ حجاب ناکارآمدند. غیر از این است؟

ما در وهله اول در موضع امر به معروف هستیم و در وهله دوم بیان حقیقت. لذا آن حقایقی را باید گفت که تاثیر داشته باشد.

نباید آنها را در جامعه ای که مخلوطی است از انسان های حقیقت جو و عامه مطرح کرد. بلکه در جای خودش باید حقیقت مطرح شود. بعد برای تبدیل این حقایق به تبلیغ چاره جویی شود.

همانطور که خودتان گفتی سخنان شما تکرار مکررات است. پاسخ قانع کننده ای نیست.

بنده پست شما در پاسخ به خودم را خواندم. ولی الباقی پست های شما به دلیل طولانی بودن نخواندم.

سوال کامل نیست.
هر حقیقتی را باید در جای خودش بگوییم. آن هم با زبان و لحنی که مناسب و تاثیر گذار باشد و ما را به هدفمان برساند.

در جنگ هم بسیاری از اسرا حقیقت را نمی گفتند. لذا بیان حقیقت در نزد ظالم هم بر اساس شرایط فرق می کند. چه بسا نباید گفت. باید به اثراتش فکر کرد و بعد تصمیم گرفت به گفتن یا نگفتن.

هدف کاریکاتوریست هر چه باشد در تبلیغ حجاب ناکارآمد است.

بنده از تمامی مخالفینمان تقاضا دارم به این سوال پاسخ دهند:
آیا حق را در صورتی که به زیان خودمان باشد هم باید بگوییم؟
گفتن حق نزد یک ظالم چه؟در صورتی که ممکن است کشته شوید؟

جز راست نباید گفت،هر راست نشاید گفت

قُلِ الحَقَّ وَلَو عَلى نَفْسِكَ

اعتراف به رابطه نامشروع قبل از ازدواج حرام است

متاسفانه اینجا برعکس تمام دنیا توهین را احترام میدانند عدالت را ظلم و برعکس
عکسی که یه زن بی حجاب رو که کم کم به حیوان تبدیل میشد ندیدید؟ چه فرقی میکند که من توی نت این عکسها رو تبلیغ کنم یا اینکه در خیابان به کسی چینین توهینی بکنم!!!!

یزی که باعث میشود از موضوع بحث دور شویم همین است که کل نقل قول فوق، جواب پرسش حقیر از جنابعالی نبود.
لطفاً بطور مشخص بفرمائید در کلام گهربار معصومین(ع) از واژه کثیف برای امثال ابوسفیان‌ها، معاویه‌ها، یزیدها و ... استفاده شده؟ نمونه ذکر نمائید.

با فرض حرام بودن،علتش ترسیدن از بیان حق می تواند نباشد.علتش می تواند آبروی فرد دیگری را بردن باشد.
ضمن این که در عین حق گویی،توصیه شده به فاش نکردن گناهان.این ها را باید با هم جمع کرد.

شما هروقت عکس را و جمله ی بالای آن را به درستی خوانده اید آنگاه بیایید و عکسی را نقد کنید.

در آن عکس نگفته است هرکس که بدحجاب است شبیه به حیوان است. بلکه گفته است اگر بی حجابی تمدن است حیوانات متمدن تراند.

ماشالله جایه خدا هم که نشستین ... و دیگران رو سگ و میمون و حیوون خطاب میکنین .

اینجا اسمی از دلیل نیامده مطرح کردنش حرام است به هر دلیلی که باشد

اتفاقا عکسی که گفتم یه زن بدحجاب رو نشون داده که آخر تبدیل به حیوان میشود این دیگه درکش سخته

اتفاقا عکسی که گفتم یه زن بدحجاب رو نشون داده که آخر تبدیل به حیوان میشود این دیگه درکش سخته

بالای عکس شخن شهید مطهری بیان شده است. اگر بی حجابی نشانه تمدن است حیوانات متمدن ترند.

شما به دنبال پاسخ نیستید به دنبال سفسطه هستید.

باقی مطالب شما خارج از موضوع تاپیک است. بروید یک تاپیک با موضوع فساد اقتصادی ایجاد کنید تا بیایم و پاسخ دهم.

اولاً چرا آشغال خطاب کردن است؟ثانیاً صفت مذمومی را نسبت دهیم،باعث می شود که بدانند اگر مانند آن ها بشوند،چه می شوند.

مخطاب ما هم خواص هستند و هم عوام.

فرض بر این است که لازم باشد و ما بحثی بر سر فرض نداریم.

لازم بودنش هم مثلاً وقتی است که فرد دارد شراب می خورد.باید به او هشدار داد و آگاهش کرد.

در جامعه ممکن است لازم باشد.این ها همه بستگی دارد.

چگونه گفتن مهم است،ولی چگونه گفتن،گفتن را نقض نمی کند.

نشان دادن کار مثبت یک مرتبه از امر به معروف و نهی از منکر است.مراتب دیگری هم دارد و در بعضی موارد لازم است رفتاری فراتر از آن چه که گفتید انجام شود.

عرض کردم آشغال خطاب کردن گمان و برداشت خودتان است.

خیر ارجح نیست.شاید گفتن آن حرف که تاثیر منفی دارد لازم باشد.شما باید این ادعا را ثابت کنید.

حرف بنده با حرف شما فرق می کند و نتیجه گرایی نیست.نتیجه گرایی این است که:اگر بیان حقیقت ضروری است،آنگاه حتماً تاثیر و نتیجه دارد.ولی بنده می گویم اگر تاثیر و نتیجه دارد،آنگاه ضروری است.این دو متفاوت هستند.

بله غیر از این است.اولاً گفتیم چه بسا کارآمد باشند.ثانیاً کارآمد هم نباشند شاید بیانشان لازم باشد.

حرف شما صحیح نیست.بیان حقیقت ضروری است و روایات هم بر این تاکید دارند.

باید ثابت کنید که جای بیان حقایق،فقط برای افراد خاص است.

حقیقت را باید گفت،شده به زیان ما باشد.این از روایات معصومین (ع) به دست می آید.

.پرسش بنده این است که شما به خودتان نمی گویید چه بسا گمان من غلط باشد؟

برادر بزرگوار، شما از نیت و قصد بنده آگاهی ندارید. پس لطفاً با ظن و گمان، در مورد قصد دیگران اظهار نظر قطعی نکنید.
خیر بنده دنبال سفسطه نیستم.
پرسشی مشخص از شما داشتم و پاسخی مشخص طلب کردم. به جای طفره رفتن از پاسخ و متهم نمودن پرسشگر به سفسطه، لطفاً پاسخ ارائه دهید.