چگونه امكان دارد تفصيل هر شيء تنها در چند لوح فرو فرستاده شود؟ قرآن در آیه 145 اعراف تورات را که به صورت اولحی بر حضرت موسی نازل شده است را این گونه توصیف می کند:
وَ كَتَبْنا لَهُ فِي الْأَلْواحِ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ مَوْعِظَةً وَ تَفْصيلاً لِكُلِّ شَيْءٍ فَخُذْها بِقُوَّةٍ وَ أْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُوا بِأَحْسَنِها سَأُريكُمْ دارَ الْفاسِقينَ
و براى او در الواح اندرزى از هر موضوعى نوشتيم و بيانى از هر چيز كرديم- «پس آن را با جدّيت بگير! و به قوم خود بگو: به نيكوترين آنها عمل كنند! (و آنها كه به مخالفت برخيزند، كيفرشان دوزخ است) و بزودى جايگاه فاسقان را به شما نشان خواهم داد!»
چگونه امكان دارد تفصيل هر شيء تنها در چند لوح فرو فرستاده شود؟ قرآن در آیه 145 اعراف تورات را که به صورت الواحی بر حضرت موسی نازل شده است را این گونه توصیف می کند:
وَ كَتَبْنا لَهُ فِي الْأَلْواحِ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ مَوْعِظَةً وَ تَفْصيلاً لِكُلِّ شَيْءٍ فَخُذْها بِقُوَّةٍ وَ أْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُوا بِأَحْسَنِها سَأُريكُمْ دارَ الْفاسِقينَ
و براى او در الواح اندرزى از هر موضوعى نوشتيم و بيانى از هر چيز كرديم- «پس آن را با جدّيت بگير! و به قوم خود بگو: به نيكوترين آنها عمل كنند! (و آنها كه به مخالفت برخيزند، كيفرشان دوزخ است) و بزودى جايگاه فاسقان را به شما نشان خواهم داد!»
كلمه" لوح" به معناى آن صفحه اى است كه براى كتابت تهيه شده، و از اين جهت آن را لوح مى خوانند كه آن نوشته را ظاهر مى سازد، مانند" لاح، يلوح" كه به معناى ظاهر شدن است، مثلا مى گويند:" لاح البرق" يعنى برق ظاهر گرديد.
كلمه" من" در جمله" مِنْ كُلِّ شَيْءٍ" به شهادت سياق بعديش، تبعيض را مى رساند، و از ظاهر سياق بر مى آيد كه كلمه" موعظة" بيان" كُلِّ شَيْءٍ" است و جمله" وَ تَفْصِيلًا لِكُلِّ شَيْءٍ" عطف است بر آن، و اگر" تفصيلا" را نكره آورده براى اين است كه ابهام و تبعيض را افاده كند. بنا بر اين برگشت معناى آيه به اين مى شود كه ما براى موسى در الواح كه همان تورات است منتخبى از هر چيز نوشتيم، به اين معنا كه ما براى او مقدارى موعظه نوشته و از هر مطلب اعتقادى و عملى آن مقدارى را كه مورد احتياج قوم او بود تشريح نموده و تفصيل داديم.
بنا بر اين، آيه شريفه به خوبى دلالت دارد بر اينكه تورات نسبت به معارف و شرايعى كه مورد نياز بشر است كتاب كاملى نيست.1
1.ترجمه الميزان، ج8، ص: 31 موفق باشید
[size آيه شريفه به خوبى دلالت دارد بر اينكه تورات نسبت به معارف و شرايعى كه مورد نياز بشر است كتاب كاملى نيست.1 [/size]
1.ترجمه الميزان، ج8، ص: 31 موفق باشید
پاسخ این سوال در قرآن نیامده و منوط به بررسی بین تورات و قرآن است که بدین منظور می توانید به آدرسhttp://www.askquran.ir/thread24603.htmlمراجعه فرمایید. موفق باشید:Gol:
پاسخ این سوال در قرآن نیامده و منوط به بررسی بین تورات و قرآن است که بدین منظور می توانید به آدرسhttp://www.askquran.ir/thread24603.htmlمراجعه فرمایید. موفق باشید:gol:
اينا که دليل نميشه تورات ناقص باشه!!!!!!
از چه نظر ميگيد تورات تحريف شده است!!!!!!
اصلا ميدونيد خدا چگونه قرآن را از تحريفي حفظ کرد!!!!!!
اصلا معني تحريف و ناقص بودن چيه ميدونيد!!!!!!
جا داره بگم توراتم کتابي اسماني هست, خود قرآنم اعلام کرد که ما به موسى تورات داديم!!!!!
پس با اوردن کلمه ناقص به کتاب خدا توهين نکنيد!!!!!
چگونه امكان دارد تفصيل هر شيء تنها در چند لوح فرو فرستاده شود؟ قرآن در آیه 145 اعراف تورات را که به صورت اولحی بر حضرت موسی نازل شده است را این گونه توصیف می کند: وَ كَتَبْنا لَهُ فِي الْأَلْواحِ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ مَوْعِظَةً وَ تَفْصيلاً لِكُلِّ شَيْءٍ فَخُذْها بِقُوَّةٍ وَ أْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُوا بِأَحْسَنِها سَأُريكُمْ دارَ الْفاسِقينَ و براى او در الواح اندرزى از هر موضوعى نوشتيم و بيانى از هر چيز كرديم- «پس آن را با جدّيت بگير! و به قوم خود بگو: به نيكوترين آنها عمل كنند! (و آنها كه به مخالفت برخيزند، كيفرشان دوزخ است) و بزودى جايگاه فاسقان را به شما نشان خواهم داد!»
سلام
برداشت شما از آیه دقیق نیست
آیه می فرماید : من کل شی مِن در اینجا مِن تبعیض است یعنی برخی از کل شی برخی از تفاصیل اشیاء و نه همه آنرا
یعنی ما اصولی از این امور را بیان کردیم که منافاتی با بودن در الواح محدود ندارد مانند فرمولی که در هزاران مساله قابل استفاده است
والله الموفق
اينا که دليل نميشه تورات ناقص باشه!!!!!!
از چه نظر ميگيد تورات تحريف شده است!!!!!!
اصلا ميدونيد خدا چگونه قرآن را از تحريفي حفظ کرد!!!!!!
اصلا معني تحريف و ناقص بودن چيه ميدونيد!!!!!!
جا داره بگم توراتم کتابي اسماني هست, خود قرآنم اعلام کرد که ما به موسى تورات داديم!!!!!
پس با اوردن کلمه ناقص به کتاب خدا توهين نکنيد!!!!!
باید توجه داشت که بین کتاب آسمانی بودن و کامل بودن کتاب تلازمی وجود ندارد چرا که کتاب آسمانی در هر زمان متناسب با شرایط و ظرفیت های آن زمان نازل شده است و بشر هم به تدریج در پرتو ی تعالیم انبیای الهی سیر تکامل خود را طی کرده تا اینکه شرایط برای نزول کتاب آسمانی کامل در زمان پیامبر آخر الزمان صلی الله علیه و آله فراهم شد و خدای متعال کتاب قرآن کریم را که «تبیانا لکل شی ء» است را بر مردم نازل کرد .
اما اینکه تورات کتاب کاملی نیست از ظاهر قرآن بدست می آید که با توجه به قرائن این ظاهر حجت است و رد آن نیاز به دلیل قطعی دارد و با دلیل ظنی غیر معتبر نمی توان از این ظاهر دست کشید!
و در نهایت عرض می شود بحث تحریف تورات بحث جداگانه ای ست که در همین سایت به آن پرداخته شده است که می توانید مراجعه فرمایید.1
1.در تفسیر قمی ذیل آیه 78 سوره بقره آمده:وَ مِنْهُمْ أُمِّيُّونَ أي من اليهود لا يَعْلَمُونَ الْكِتابَ إِلَّا أَمانِيَّ وَ إِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ و كان قوم منهم يحرفون التوراة و أحكامها ثم يدعون أنه من عند الله فأنزل الله فيهم فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلِيلًا فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَ وَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَكْسِبُون: «گروهى از آنها( یهود) افرادى هستند كه از دانش بهره اى ندارند، و از كتاب خدا جز يك مشت خيالات و آرزوها نمى دانند، و تنها به پندارهايشان دل بسته اند». آنها تورات و احکام خدا را تحریف کردند سپس اعلام کردند که این احکام تحریف شده از ناحیه خداست که خدای متعال آیه « فویل للذین یکتبون الکتاب ...» در مورد آنان نازل فرموده است.
پس از حضرت موسی (ع)، امامی نبود که صاحب عصمت، مخزن وحی و معدن علم باشد و در مقابل تحریفات اقرار شده به اسناد خودتان، بگوید: تورات اصلی این است که در دست من است. این تورات که به نقل خودتان چهارصد سال در صندوقی پنهان بود و ناگهان و اتفاقی به هنگام تعمیر معبد اورشلیم در سال هجدهم سلطنت یوشیا، حلقیا کاهن اعظم، آن را تصادفاً پیدا میکند. اما پس از رحلت رسول اکرم (ص)، یازده امام در بین مردم حاضر بودند و تأیید کردند که در آیات قرآن تحریفی صورت نپذیرفته است.
– اما در عین حال هم تورات عهد عتیق و تورات عهد جدید و هم چهار انجیل یوحنا، مرقس، لوقا، متی و دو سه انجیل زیر خاکی دیگری که جدید پیدا شده به نامهای انجیل مریم، انجیل یوسف و ...، و هم چنین قرآن واحد در اختیار ما و شما و همگان قرار دارد و به راحتی میتوان فهمید که کدام تحریف شده و کدام تحریف نشده است. تحریف هر چه که باشد، کار بشر است و حتماً در آن نقص، تضاد، تناقض و ... پیدا میشود.
– همه میدانیم که تمامی انبیای الهی برای دعوت انسان به یکتاپرستی و برحذر داشتن او از بتپرستی یا طاغوتپرستی آمدهاند و مابقی بیانات و دستورات در شئون متفاوت زندگی، همه برای تحقق این هدف است. حال با نگاهی کوتاه به باب توحید (خداشناسی) در هر کتابی میشود به راحتی فهمید که همان کلام خداست، یا آن که تحریف شده و کلام بشر منحرف میباشد. در تورات میخوانیم:
*- (چون خدا مانند انسان است) تصمیم میگیرد از آسمان به زمین بیاید و قدمی بزند و مدّتی را در محلّی از زمین ساکن شود. (سفر پیدایش، فصل 18، آیه 1 تا
*- چون با زمین آشنا نیست، گاهی در تشخیص خانه مومنان از کفار دچار اشتباه میشود. (سفر خروج، فصل 12، آیه 12، 13)
*- به خاطر ندانستن (جهل) دچار لغزشهای زیادی میشود که از آن پشیمان شده و مدتی را در اندوه بسر میبرد (سموئیل اوّل، فصل 15، آیه 10 و 11. سفر پیدایش، فصل 6، آیه 6، 7 و 8)
*- گاهی از کردهاش پشیمان میشود: [و کلام خداوند بر سموئیل نازل شده، گفت: «پشیمان شدم که شاؤل را پادشاه ساختم زیرا از پیروی من برگشته، کلام مرا بجا نیاورده است.» و سموئیل خشمناک شده، تمامی شب نزد خداوند فریاد برآورد]. (سموئیل اوّل، فصل 15، آیه 10 و 11)
*- خدای تورات به خاطر کردههای بشر مخلوقش دپرس شده و کلاً از خلقت بشر و سایر موجودات نیز پشیمان شده است: (و خداوند دید که شرارت انسان در زمین بسیار است * و هر تصوّر از خیالهای دل* وی دائماً محض شرارت است. * و خداوند پشیمان شد که انسان را بر زمیـن ساخته بود، و در دل خود محزون گشت.* و خداوند گفـت: «انسـان را که آفریـدهام، از روی زمین محو سازم* انسان و بهایم و حشرات و پرندگان هوا را، چون که متأسف شدم از ساختن ایشـان*.) (سموئیل اوّل، فصل 15، آیه 10 و 11. سفر پیدایش، فصل 6، آیه 6، 7 و 8)
و خلاصه آن که خدای تورات دروغ میگوید، وعده میشکند، بی خانمان است و حضرت داود برایش به دنبال مسکن میگردد و البته او خودش از منطقه صهیون خوشش آمده و میگوید تا ابد اینجا خواهم بود (مزامیر، فصل 132، آیه 1، 2، 3، 4، 5 و 13، 14)، لباس پشمینه و موی سر و ریش سفیدی چون برف دارد، حضرت ابراهیم پاهایش را میشوید و برایش غذا میآورد، با حضرت داود کشتی میگیرد، با زنان نامحرم رابطه دارد و .. .
در قرآن میخوانیم:
خداوند متعال زمین و آسمان و هر چه در آن است را خلق نموده است (هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ) – مخلوق و مصنوع نیست که ضعف و نقصی به او راه یابد و از این اتهامات نیز بری بوده و سبحان (منزه) است (سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ). او دارای نیکوترین اسما (نشانههاست)، هر کمالی که عقل آدمی متصور گردد (حیات، علم، جمال، حکمت، قدرت، رأفت، غنا، رحمت ..)، اسم خداست و هر از کمالات در غیر میبینیم نشانه و تجلیی اوست و إلهی جز او نیست.
بگو خدا یگانه است (قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ) – بگو که قابل نفوذ و احاطه علمی، بصری، یدی و ... نیست (اللَّهُ الصَّمَدُ) – بگو از کسی زائیده نشده (معلول هم نیست) کسی هم از او زاییده نشده است، پدر نیست، پسر نیست، (لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ) – و بگو که همتایی هم ندارد (وَلَمْ يَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَدٌ).
و میخوانیم که چون هستی و کمال محض است، منزه از هر عیب و نقصی است و نیستی بر او راه ندارد، پس هیچ چیزی نمیتواند مثل و مانند او باشد. لذا دوئیت و کثرت نیز بر او راه ندارد (لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ) و .. .
آن خدای تورات بود که خدای انجیل نیز تفاوت چندانی با آن ندارد، و این خدای قرآن کریم و کلام وحی است. بدیهی است که اگر در قرآن به دست بشر تحریفی صورت پذیرفته بود، همین تعابیر غلط و زشت نیز در اصل توحید که زیربنای اعتقادی است، در قرآن کریم نیز دیده میشد و این مفاهیم بلند که همه به حکم عقل قابل اثبات است و تشکیک پذیر هم نیست، نمیتواند گفته (تحریف) بشر باشد.
– به آن یهودی بگویید: خداوند متعال در وحی به آخرین پیامبرش، فرمود که به پیروان سایر ادیان بگو، بیایید دست کم در مقوله «توحید» که اصل واحد و مشترک همه انبیا است، با یک دیگر وحدت کنیم. و اگر نپذیرفتند، بگو ما تسلیم خدا (مسلمان) هستیم و نه تسلیم شما.
«قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلَى كَلَمَةٍ سَوَاء بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ وَلاَ نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلاَ يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللّهِ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقُولُواْ اشْهَدُواْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ» (آل عمران، 64)
ترجمه: بگو اى اهل كتاب بياييد بر سر سخنى كه ميان ما و شما يكسان است بايستيم كه جز خدا را نپرستيم و چيزى را شريك او نگردانيم و بعضى از ما بعضى ديگر را به جاى خدا به خدايى نگيرد پس اگر [از اين پيشنهاد] اعراض كردند بگوييد شاهد باشيد كه ما مسلمانيم [نه شما].
حال انصافاً از این دو خدا، کدام را خدا میبینی و از این دو کتاب کدام را تحریف شده مییابی؟ پس چرا علیه خود و عقلت لجاجت میکنی؟ آیا در تورات شما مانند قرآن ما، امر به تعقل، تفکر، تدبر، تأمل و بصیرت نشده است؟!
سلام
برداشت شما از آیه دقیق نیست
آیه می فرماید : من کل شی مِن در اینجا مِن تبعیض است یعنی برخی از کل شی برخی از تفاصیل اشیاء و نه همه آنرا
یعنی ما اصولی از این امور را بیان کردیم که منافاتی با بودن در الواح محدود ندارد مانند فرمولی که در هزاران مساله قابل استفاده است
والله الموفق
با توضیح شما باید بین مفهوم «من کل شیء» و منطوق «لکل شیء» تضاد باشد.
مفهوم «من کل شیء» این است که از بعضی مسائل در تورات سخن نرفته است ولی در جمله «تفصیلا لکل شی» این صراحت است که در تورات نه تنها هر چیز هست که با تفصلیش هم هست.
با توضیح شما باید بین مفهوم «من کل شیء» و منطوق «لکل شیء» تضاد باشد. مفهوم «من کل شیء» این است که از بعضی مسائل در تورات سخن نرفته است ولی در جمله «تفصیلا لکل شی» این صراحت است که در تورات نه تنها هر چیز هست که با تفصلیش هم هست.
سلام
خیر تضادی نیست . همانطور که گفته شد من کل شی یعنی قوانین و اصول که لفظا همه امور را پوشش نمی دهند اما این قوانین کلی تکلیف امور جزئی و فروع را مشخص می کنند و تفصیلی برای همه امور محسوب می شود
البته به وضوح روشن است که الفاظ ظاهریه کتب آسمانی در بر دارنده همه امور نیست مگر بواسطه علوم عمیق غریبی که از دسترس عموم خارج است و جزء کشف ظواهر کتاب محسوب نمی شود
والله الموفق