تناقضها و تعارض ها درقرآن
تبهای اولیه
بنام خدا
درود بر راستجویان ار جمند
در زیر نمونه هایی از اختلافات و تناقض های آیات قرآنی گرد آوری شده که به شدت از این نظر که قرآن ساخته اندیشه ی بشری است حمایت می کند
از طرفی می گوید لیس کمثله شیء =قطعا هیچ چیزی مانند او نیست و از طرفی این گفته رانقض کرده برای او چیزی شبیه به دست می سازد می شود یدالله !!!!!!!
بنام خدادرود بر راستجویان ار جمند
در زیر نمونه هایی از اختلافات و تناقض های آیات قرآنی گرد آوری شده که به شدت از این نظر که قرآن ساخته اندیشه ی بشری است حمایت می کند
از طرفی می گوید لیس کمثله شیء =قطعا هیچ چیزی مانند او نیست و از طرفی این گفته رانقض کرده برای او چیزی شبیه به دست می سازد می شود یدالله !!!!!!!
جناب غلامعلی سلام
چون شبهات و سئوالات شما زیاده اجازه بدید یکی یکی مطرح بشه و پیش بریم لذا من با اجازه شما بقیه را حذف کردم تا تکلیف اولی روشن بشه بعد به سایر سئوالات خواهیم پرداخت
این شبهه جدیدی نیست بارها و بارها جواب آن را دادن که من به طور مختصر به پاسخ اشاره می کنم
یکی از هنرهای فصاحت و بلاغت قرآن استفاده از کنایه است و ید الله کنایه از قدرت و سلطنت خداست و چون غالبا کارها و قدرت اصلی انسانها بوسیله دست انجام می گیره از این کنایه استفاده کرده اند و الا خداوند اساسا جسم نیست تا دستی داشته باشد
مثلا می گویند فلان کشور و تاج و تخت در دست فلان پادشاه است آیا واقعا در دستان پادشاه کل کشور و تاج و تخت جا میگیره بنابر این این کنایه از قدرت و سلطنت داشتن اون پادشاه بر اون کشور و سر زمین است
چون شبهات و سئوالات شما زیاده اجازه بدید یکی یکی مطرح بشه و پیش بریم لذا من با اجازه شما بقیه را حذف کردم تا تکلیف اولی روشن بشه بعد به سایر سئوالات خواهیم پرداخت
اول حذف می کنی و بعدش اجازه ی حذف می گیری حکیم ؟!!!!!
خوب باشه من هم منتظر می مانم که یکی یکی جوابهای شما را بخوا نم
من پس لطفا برای هر شبهه ای جوابی بیاور در انتظارم
من پس لطفا برای هر شبهه ای جوابی بیاور در انتظارم
گفتم زحمتتو کم کنم قصد جسارت نداشتم
پاسخ شبهه اولت را دادم دومی را مطرح کن منتظرتم
برای او چیزی شبیه به دست می سازد می شود یدالله
عجب کی گفته خدا دست نداره؟؟؟ پس چطوری با گل ادم را ساخت؟ شما بدون دست میتوانید مجسمه بسازید؟
هیچ کس مثل او نیست. درسته ولی باید بدانیم که دست و انگشتاش خیلی خیلی بزرگه و هیچ ادمی دستاش به ان سایز نیست......
پس خدا دست داره. ولی چون سایزش خیلی بزرگه. میتوانیم نتیجه بگیریم که کسی مثل او نیست.......
کشیدن شکل خدا سخت نیست فقط کاغذ بزرگی میخواهد که من در توانم نیست بکشم.....( کوچکش را میتوانم بکشم)
والدینم از بچه گیم شکل خدا را یادم داده اند..... قربانت
عجب کی گفته خدا دست نداره؟؟؟ پس چطوری با گل ادم را ساخت؟ شما بدون دست میتوانید مجسمه بسازید؟
هیچ کس مثل او نیست. درسته ولی باید بدانیم که دست و انگشتاش خیلی خیلی بزرگه و هیچ ادمی دستاش به ان سایز نیست......
پس خدا دست داره. ولی چون سایزش خیلی بزرگه. میتوانیم نتیجه بگیریم که کسی مثل او نیست.......
کشیدن شکل خدا سخت نیست فقط کاغذ بزرگی میخواهد که من در توانم نیست بکشم.....( کوچکش را میتوانم بکشم)
والدینم از بچه گیم شکل خدا را یادم داده اند..... قربانت
ببخشید من نتونستم اینو هضمش کنم:Gig:
شوخی کردین یا جدی میفرمایید؟:Gig::Gig:
عجب کی گفته خدا دست نداره؟؟؟ پس چطوری با گل ادم را ساخت؟ شما بدون دست میتوانید مجسمه بسازید؟ هیچ کس مثل او نیست. درسته ولی باید بدانیم که دست و انگشتاش خیلی خیلی بزرگه و هیچ ادمی دستاش به ان سایز نیست...... پس خدا دست داره. ولی چون سایزش خیلی بزرگه. میتوانیم نتیجه بگیریم که کسی مثل او نیست....... کشیدن شکل خدا سخت نیست فقط کاغذ بزرگی میخواهد که من در توانم نیست بکشم.....( کوچکش را میتوانم بکشم)
یک شاخه از فرقه کلامی اشاعره به نام مشبهه و مجسمه قائل هستند خداوند کاملا شبیه انسان است و مانند انسان دارای دست و پا و ... است و به ظاهر بعضی ایات مثل ایه فوق استناد میکنند.
ولی باید گفت اگر قائل به جسمیت برای خدا باشیم باید مانند جسم که مرکب است قائل به ترکیب در ذات الهی باشیم و ترکیب یعنی دو ئیت و مستلزم وحدت نداشتن خدا میشود و منجر به شرک و عدم یگانگی خداوند میشود .
البته کلام شما را حمل بر شوخی کردم ولی شوخی در عقائد کاری نامناسب است.
عجب کی گفته خدا دست نداره؟؟؟ پس چطوری با گل ادم را ساخت؟ شما بدون دست میتوانید مجسمه بسازید؟
هیچ کس مثل او نیست. درسته ولی باید بدانیم که دست و انگشتاش خیلی خیلی بزرگه و هیچ ادمی دستاش به ان سایز نیست......
پس خدا دست داره. ولی چون سایزش خیلی بزرگه. میتوانیم نتیجه بگیریم که کسی مثل او نیست.......
کشیدن شکل خدا سخت نیست فقط کاغذ بزرگی میخواهد که من در توانم نیست بکشم.....( کوچکش را میتوانم بکشم)
والدینم از بچه گیم شکل خدا را یادم داده اند..... قربانت
بله بله حالا که خدا شکل انسانه همانطوریکه اشاعره ی محترم می گن من هم برای تکمیل چیزی بگم که ازونا عقب نیفتم !!!!!!!!!!!!
مگر خدا در قرآن نمی گه از روح خودش در گل آدم دمیده است ؟
خوب کالبد انسانی تنها روحی را قبول می کنه که شکل و شمایل انسانی داشته باشه دیگه !!!
پس روح خدایی هم شکل انسانه دیگه که بتونه با هیکل انسان تطابق داشته باشه دیگه Nishkhand:
بله بله حالا که خدا شکل انسانه همانطوریکه اشاعره ی محترم می گن من هم برای تکمیل چیزی بگم که ازونا عقب نیفتم !!!!!!!!!!!!مگر خدا در قرآن نمی گه از روح خودش در گل آدم دمیده است ؟
خوب کالبد انسانی تنها روحی را قبول می کنه که شکل و شمایل انسانی داشته باشه دیگه !!!
پس روح خدایی هم شکل انسانه دیگه که بتونه با هیکل انسان تطابق داشته باشه دیگه nishkhand:
من از شما واقعا تعجب میکنم با این همه ادعایی که داری ولی یه زحمت بخود نمیدی که بری چند تا منبع ببینی و پاسخ این شبهات پیش پا افتاده و قدیمی را بخونی .
پدر جان این سئوالات ابتدایی که شما مطرح میکنی بارها و بارها حتی در کتابهای راهنمایی و دبیرستان هم جواب آنها را داده اند حد اقل برو این کتابها را یه بار بخون
بنام خدا درود بر راستجویان ار جمند در زیر نمونه هایی از اختلافات و تناقض های آیات قرآنی گرد آوری شده که به شدت از این نظر که قرآن ساخته اندیشه ی بشری است حمایت می کند از طرفی می گوید لیس کمثله شیء =قطعا هیچ چیزی مانند او نیست و از طرفی این گفته رانقض کرده برای او چیزی شبیه به دست می سازد می شود یدالله
با سلام خدمت دوستان خوبم وتشكر براي جواب هاي خوب و قانع كننده.
جناب نوري
اولا:قرآن مجيد با اينكه كتاب جامع و كاملي است و از هر جهت سعادت و رستگاري افراد بشر را تأمين ميكند، با اين حال چون با همان لغاتي كه بشر آنها را در محاورات و گفتگوهاي خويش به كار ميبرد، نازل گشته براي صفات و افعال خداوند همان ظاهر معناي كلمات را بي تامل در مراد آنها، در نظر گرفت و روي تن قضاوت نمود بلكه بايد ديد تشبيه و استعاره و يا كنايه يي به كار رفته است يا خير و اصولاً يكي از جهات فصاحت و بلاغت قرآن همان وجود مجاز استعاره و كنايه است كه در قرآن فراوان ميباشد.
در جملهي مذكور، مقصود از كلمه يد، دست نيست تا گفته شود اين آيه دليل بر جسميت خداست بلكه (يد) كنايه از قدرت است. چون مظهر قدرت و فعاليت و كوشش در بدن انسان است، به عنوان كنايه از قدرت به كار ميرود.
بنابراين معناي اين جمله ميشود: «قدرت خدا برتر از يارايي آنانست» به علاوه در تفسير قرآن نبايد فقط يك آيه را در نظر گرفت و صرف نظر از آيات ديگر تفسير كرد، بلكه بايد تمام آيات يك بحث را، يكجا ديد و مراد برخي از آيات را از بعضي ديگر روشن ساخت. در آيات زيادي از قرآن اين حقيقت استفاده ميگردد كه خدا جسم نيست و به همهي ممكنات احاطه دارد.
ثانيا: جسم با تحقق خود خلئی را که مکان می نامند پر می کند، بنابراین هیچ جسمی خالی از مکان نبوده و بی نیاز از آن نیست.اگر فرض کنیم خدا جسم باشد، در این صورت وجود او همراه با مکانی خواهد بود که در آن جای گیرد، و به این مکان نیاز خواهد داشت، و نیاز، با خدایی، سازگار نیست.
و نیز هر جسمی مرکب از اجزاست و هر مرکبی به اجزای خود نیازمند است. پس اگر فرض کنیم خدا جسم باشد باید او را مرکب و نیازمند بدانیم در حالی که گفته شد: نیاز و احتیاج با خدا بودن و دارا بودن همه کمالات سازگار نیست.
لذا شما مشكلات جسماني بودن خدا رو چگونه جواب خواهيد داد؟
مگر خدا در قرآن نمی گه از روح خودش در گل آدم دمیده است ؟ خوب کالبد انسانی تنها روحی را قبول می کنه که شکل و شمایل انسانی داشته باشه دیگه !!! پس روح خدایی هم شکل انسانه دیگه که بتونه با هیکل انسان تطابق داشته باشه دیگه nishkhand:
با سلام مجدد
جناب نوري همانطور كه جناب حكيم فرمودند در مورد اين سوال به اندازه كافي بحث شده و شما با كمترين تحقيقي مي تواني به جواب آن برسيد اما خوب بنده جوابي عرض ميكنم كه دوستان مهمان برايشان شبه نماند.
قرآن كريم، دربارة پديده "روح" ميفرمايد: "و يسئلونك عن الروح قل الروح من أمر ربّي و ما أُوتيتم من العلم إلاّ قليلاً;(اسرأ، 85) و درباره روح از تو ميپرسند. بگو: روح از ]سنخ[ امر پروردگار من است و به شما از دانش جز اندكي داده نشده است"
كلمه "روح"، به معناي مبدأ حيات است كه جانداران به وسيلة آن بر احساس و حركت ارادي قادر ميشوند. خداوند ميفرمايد: "حقيقت روح همان امر است" و در جايي ديگر "امر" را معني ميكند به اينكه "إِنّما أمره إِذا أَراد شيئـًا أَن يقول له كن فيكون;(يس، 82) چون به چيزي اراده فرمايد، كارش اين بس كه ميگويد: باش، پس ]بيدرنگ[ موجود ميشود."(ر.ك: تفسير الميزان، علامه طباطبايي;، ج 3، ص 193، مؤسسة الاعلمي، بيروت.) روح، ساختماني مغاير با ساختمان مادّه دارد و اصول حاكم بر آن، غير از اصول حاكم بر مادّه و خواص فيزيكي و شيميايي آن است; به همين جهت، پيامبراكرممأمور ميشود كه در يك جملة كوتاه و پر معنا بگويد: روح از عالم امر است; يعني آفرينشي اسرارآميز دارد; سپس براي اينكه از اين پاسخ تعجب نكنند، اضافه ميكند: بهره شما از دانش نا چيز است.(ر.ك: تفسير نمونه، آيتالله مكارم شيرازي و ديگران، ج 12، ص 250 ـ 252.) در برخي از روايات اسلامي نيز آمده كه امام صادقفرمود: "روح از عالم ملكوت و از قدرت خداوند است."(تفسير نورالثقلين، العروسي الحويزي، ج 3، ص 216، انتشارات اسماعيليان.)
همه چيز (روح، جسم و...) مخلوق خداست و خداوند متعال نه جسم دارد و نه روح; "لَيسَ كَمِثلِه شَيء"; بنابر اين، اضافه روح به خدا (روحي) در آيه شريف، اضافه حقيقي نيست; بلكه اضافه تشريفي است; يعني چون روح انسان، موجود شريف و پاك و با عظمتي است، خداوند آن را به خود نسبت داده و اين دليل بر دميده شدن روحي بسيار با عظمت در كالبد انسان است; همان گونه كه خانه كعبه را به سبب عظمتش، "بيتاللّه" و ماه مبارك رمضان را به علت عظمت و بركتش "شهراللّه" (ماه خدا) مينامند.(اقتباس از تفسير نمونه، آيتالله مكارم شيرازي و ديگران، ج 1، ص 78، دارالكتب الاسلامية / الميزان، علامه طباطبايي;، ج 16، ص 250، مطبوعاتي اسماعيليان.)
بله بله حالا که خدا شکل انسانه همانطوریکه اشاعره ی محترم می گن من هم برای تکمیل چیزی بگم که ازونا عقب نیفتم !!!!!!!!!!!!مگر خدا در قرآن نمی گه از روح خودش در گل آدم دمیده است ؟
خوب کالبد انسانی تنها روحی را قبول می کنه که شکل و شمایل انسانی داشته باشه دیگه !!!
پس روح خدایی هم شکل انسانه دیگه که بتونه با هیکل انسان تطابق داشته باشه دیگه Nishkhand:
با سلام
چه حرفا!!!!!!!
من احساس میکنم اینا با منظور مطرح میشه و هدف خاصی داره!!!!!!!
حالا یعنی اب هم که توی لیوان میره باید مثله لیوان باشه تا جا بگیره پدرجان؟؟؟؟!!:Nishkhand:
شوخی کردین یا جدی میفرمایید؟
البته والدینم به من می گفتند خدا مثل نور است!!!
تجسم خودم در کودکی شکل یک ادم بزرگ از خدا بود.....
وقتی کمی بزرگتر شدم فهمیدم تجسم کودکیم توهم و اشتباه است ... و والدینم هم در حد خودشان جواب داده اند
و چون الان می دانم که هنوز و همیشه در این دنیا در حال بزرگ شدن هستم و جای رشد دارم و هرگز رشدم به غایت نمیرسد
اصلا به خودم اجازه نمیدهم که چیزی تجسم کنم................
هرگز کل در جزء نمیگنجد
البته کلام شما را حمل بر شوخی کردم ولی شوخی در عقائد کاری نامناسب است.
بله حق با شماست شوخی در عقاید درست نیست...............
یکی از اهدافم استنباط نکاتی از مطالبم از سوی خوانندگان است......... البته پیش بردن این مطلب و طنز( تلخ ) مقدور نیست
مگر خدا در قرآن نمی گه از روح خودش در گل آدم دمیده است ؟
با سلام و تشکر
این مفهوم نادرست در مورد آیه شریفه « و نفخت فیه من روحی» که معمولا در میان عوام شایع است، ناشی از عدم آشنایی آنان با ادبیات عرب است. مرحوم علامه طباطبایی ره در مورد این آیه می فرماید:
نفخ به معناى دميدن هوا در داخل جسمى است بوسيله دهان يا وسيله اى ديگر- اين معناى لغوى نفخ است، ولى آن را بطور كنايه در تاثير گذاشتن در چيزى و يا القاء امر غير محسوسى در آن چيز استعمال مى كنند، و در آيه شريفه مقصود از آن ايجاد روح در آدمى است. البته اينكه مى گوييم در آدمى، معنايش اين نيست كه روح مانند باد كه در جسم باد كرده داخل است در بدن آدمى داخل باشد، بلكه معنايش ارتباط دادن و بر قرار كردن رابطه ميان بدن و روح است.1 و اضافه «روح» به ضمیر «ی» اضافه تشریفیه است که روح به خاطر عظمت آن به خدا اضافه شده است مانند «بیت الله» و «شهر الله» و اضافه در اینجا اضافه ملکی نیست تا معنای غلط مذکور استفاده شود.
1.ترجمه تفسیر المیزان، ج12، ص 227
موفق باشید
ید تنها به معنی دست نیست در حقوق خلع ید داریم یعنی از تصرف کسی بیرون آوردن ، قطع اختیار لذا وقتی می گوئیم ید الله فوق ایدیهم یعنی اختیار و قدرت خدا در تصرف و تملک در هستی از همۀ اختیارها و اقتدار ها بالاتر است و این نه تنها تناقض نیست بلکه تعریف پروردگار عالم است.