جمع بندی تهمت چه وقتی است؟
تبهای اولیه
آیـــنـــور said in تهمت چه وقتی است؟
سلام اگر حدس و گمانی درباره کسی بزنیم که نسبت به آن مطمئن نباشیم اما با ذهنمان همخوانی داشته باشد اما حدس در زمینه منفی باشد آیا تهمت زده ایم؟با سلام امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «الْبُهْتَانُ أَنْ تَقُولَ فِيهِ مَا لَيْسَ فِيه؛ تهمت یعنی اینکه درباره برادرت بگویی آنچه در او نیست».(1) با توجه به تعریفی که درباره تهمت در این روایت آمده است معلوم می شود صرف تصور ذهنی و بدگمانی تا وقتی به زبان جاری نشود و به دیگری گفته نشود تهمت نیست. اما سوء ظن محسوب می شود که در برخی موارد حرام و گناه است. پی نوشت: 1. الكافی، ج2، ص358.
با توجه به این روایت، تهمت از جنس کلام است و باید گوینده و شنونده ای وجود داشته باشد تا صدق تهمت کند. بنابراین نسبت ناروایی که تنها در ذهن نسبت به دیگری شکل می گیرد و به زبان نمی آید تهمت نیست. بلکه نوعی از سو ظن است. اما درباره حکم سو ظن باید بدانیم یکی از شرایط کار حرام، اختیاری بودن آن است. یعنی فرد با اینکه میتواند آن گناه را انجام ندهد بر خلاف حکم الهی مرتکب آن میشود. اما سوء ظن از نوع خطورات ذهنی است که بدون اختیار به ذهن می آید و حکمی ندارد. با این وجود مقدمات و موخرات سوء ظن تحت کنترل انسان است و باید در این دو زمینه کنترل شود. مقدمات به معنای کارهایی است که باعث سوء ظن میشود. مثلا یکی از چیزهایی که باعث سوء ظن میشود تجسس است. وقتی درباره دیگری به تجسس و کنجکاوی میپردازیم یک سری اطلاعات درباره او به دست می آوریم اما چون اطلاعات کامل نیست نیمه خالی پازل را ممکن است با افکار و موهومات خودمان که برخی از آنها القائات شیطانی است و حالت سوء ظن و تهمت دارد تکمیل کنیم. در مورد چنین سوء ظنی خودمان مقصر بوده ایم و مرتکب گناه شده ایم.
اما موخرات به معنای ترتیب اثر دادن به سوء ظن است. حداقل ترتیب اثر این است که نسبت به آن فرد احیاس منفی و تنفر پیدا کنیم و آن بدبینی را بپذیریم و با آن مقابله نکنیم. به همین خاطر قر آن کریم در مواردی که انسان دچار سوء ظن میشود توصیه به حسن ظن و ابطال افکار بدبینانه میکند.
خداوند در سوره مبارکه نور میفرماید: «لو لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَيْراً وَ قالُوا هذا إِفْكٌ مُبين؛ چرا هنگامى كه اين (تهمت) را شنيديد، مردان و زنان با ايمان نسبت به خود (و كسى كه همچون خود آنها بود) گمان خير نبردند و نگفتند اين دروغى بزرگ و آشکار است؟!»(1)
پی نوشت:
1. نور، 12.
جمع بندی
پرسش: اگر حدس و گمانی منفی درباره کسی بزنیم که نسبت به آن مطمئن نباشیم اما با ذهنمان همخوانی داشته باشد، آیا به او تهمت زده ایم؟
پاسخ: امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:
«الْبُهْتَانُ أَنْ تَقُولَ فِيهِ مَا لَيْسَ فِيه؛ تهمت یعنی اینکه درباره برادرت بگویی آنچه در او نیست».(1)
با توجه به تعریفی که درباره تهمت در این روایت آمده است معلوم می شود صرف تصور ذهنی و بدگمانی تا وقتی به زبان جاری نشود و به دیگری گفته نشود تهمت نیست. اما سوء ظن محسوب می شود که در برخی موارد حرام و گناه است. تهمت از جنس کلام است و باید گوینده و شنونده ای وجود داشته باشد تا صدق تهمت کند. بنابراین نسبت ناروایی که تنها در ذهن نسبت به دیگری شکل می گیرد و به زبان نمی آید تهمت نیست. بلکه نوعی از سو ظن است. اما درباره حکم سو ظن باید بدانیم یکی از شرایط کار حرام، اختیاری بودن آن است. یعنی فرد با اینکه میتواند آن گناه را انجام ندهد بر خلاف حکم الهی مرتکب آن میشود. اما سوء ظن از نوع خطورات ذهنی است که بدون اختیار به ذهن می آید و حکمی ندارد. با این وجود مقدمات و موخرات سوء ظن تحت کنترل انسان است و باید در این دو زمینه کنترل شود. مقدمات به معنای کارهایی است که باعث سوء ظن میشود. مثلا یکی از چیزهایی که باعث سوء ظن میشود تجسس است. وقتی درباره دیگری به تجسس و کنجکاوی میپردازیم یک سری اطلاعات درباره او به دست می آوریم اما چون اطلاعات کامل نیست نیمه خالی پازل را ممکن است با افکار و موهومات خودمان که برخی از آنها القائات شیطانی است و حالت سوء ظن و تهمت دارد تکمیل کنیم. در مورد چنین سوء ظنی خودمان مقصر بوده ایم و مرتکب گناه شده ایم.
اما موخرات به معنای ترتیب اثر دادن به سوء ظن است. حداقل ترتیب اثر این است که نسبت به آن فرد احساس منفی و تنفر پیدا کنیم و آن بدبینی را بپذیریم و با آن مقابله نکنیم. به همین خاطر قر آن کریم در مواردی که انسان دچار سوء ظن میشود توصیه به حسن ظن و ابطال افکار بدبینانه میکند.
خداوند در سوره مبارکه نور میفرماید: «لو لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَيْراً وَ قالُوا هذا إِفْكٌ مُبين؛ چرا هنگامى كه اين (تهمت) را شنيديد، مردان و زنان با ايمان نسبت به خود (و كسى كه همچون خود آنها بود) گمان خير نبردند و نگفتند اين دروغى بزرگ و آشکار است؟!»(2)
پی نوشت ها:
1. کلینی، محمد بن یعقوب(329 ق)الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج2، ص358.
2. نور، 12.