توسل

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
توسل

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم

شناخت جايگاه والاى اهل بيت (ع ) درمنظومه هستى ، ما را هر چه بيشتر به تكريم و تعظيم و تقديس آنان مى كشاند.
عظمت و قدرت ، از آن خداست ،
ولى خداوند، برخى از بندگان شايسته اش را جلوه گاه رحمت و عظمت خويش مى سازد و براى نشان دادن جايگاه رفيع آنان ، بندگان را دستور مى دهد تا اگر مى خواهند به خدا برسند، از اين راه برسند و اگر از قادر متعال ، حاجت مى خواهند، خدا را به حرمت و قداست و جاه اين زبدگان سوگند دهند و آنان را (وسيله ) قرار دهند.

يا ايها الذين امنوا اتقوا الله و ابتغوا اليه الوسيلة . مائده ، 35

وقتى دل در گرو محبت (آل الله ) قرار گرفت ،
وقتى عنصر (مودت اهل بيت ) به عنوان اداى حق رسول ، چون گوهرى ارزشمند در دل پديد آمد، شيفتگان فضيلت ، چاره اى جز خضوع و تكريم در برابر فضايل مجسم ندارند.
عترت برگزيده و خاندان عصمت ، مجراى فيض و واسطه جود الهى اند و دعايشان ، سبب استجابت دعاهاى ما مى گردد و عنايتشان رحمت الهى را شامل حال ما مى سازد. وقتى خود پروردگار، دوست دارد اين زبده ترين مخلوقاتش براى عالميان شناخته شوند و حاجتمندان ، (عترت ) را وسيله حاجتخواهى از خدا قرار دهند، ديگر چه جايى براى مدعيان توحيد خالص ! مى ماند كه اين گونه توجه به غير خدا را شرك و بدعت بدانند و كاسه هاى داغتر از آش شوند؟
اين ، عين توجه به خداست ، چون در راستاى اجراى فرمان و خواسته اوست .
(توسل )، اينگونه است كه در متن دين قرار مى گيرد.
(تبرك نيز به علت انتساب اشياء به اين وجودهاى پاك و الهى است كه ارزش مى يابد؛ وگرنه سنگ و چوب و آهن و پارچه در عالم زياد است . چرا آن ها را نمى بوسند و تبرك نمى كنند؟
علامه امينى مى گويد:
(اگر مدينه منوره ، حرم محترم الهى شمرده شده و در سنت نبوى ، براى مدينه و خاكش و اهلش و مدفونين آن جا ارزشهاى فراوان بيان شده است ، به خاطر همان انتساب به خدا و پيامبر است و بر مبناى همين اصل ، هرچيز ديگرى كه نوعى تعلق و انتساب به پيامبران و اوصياء و اولياء الهى و صديقين و شهدا و افراد مومن دارد، ارزش پيدا مى كند و شرافت مى يابد)(سيرتنا و سنتنا)، علامه امينى ، ص 161.
اگر عاشقان اهل بيت ، آستان بوس اولياء دين اند،
اگر بر ضريح و سنگ قبر و پرچم عزاى حسينى و تربت كربلا تبرك مى جويند،
اگر براى دفن شدن در جوار حرمهاى مطهر، ارزش قائلند،
اگر مردگان خويش را براى دفن در اماكن مقدس و در جوار عتبات عاليه ، به آن شهرها منتقل مى كنند،
اگر به آستان ائمه اطهار، متوسل مى شوند و آنان را در پيشگاه خداوند، شفيع قرار مى دهند،
اگر نذر و قربانى براى زيارتگاهها انجام مى دهند،
اگر به خاطر تبرك و احياء خاطره ، براى رسيدن به غار حرا و غار ثور، جبل النور و كوههاى جنوبى مكه را در مى نوردند،
همه و همه ناشى از عشق و محبت به بندگان خالص خداست و راهى براى تقرب به ذات مقدس پروردگار است .
در زيارتگاهها، اگرچه در ظاهر، سنگ و چوب و در و آستانه و ضريح است ، اما در باطن ، محبتى ژرف و عشقى گدازان به ائمه اطهار است و انتساب اينها به اهل بيت ، به آنان قداست بخشيده است . وقتى قلب ، خانه محبت يك محبوب شد، صاحب آن دل ، از نام و ياد و لباس و دستمال و كفش و كوچه و شهر محبوب هم خوشش مى آيد و لذت مى برد و در همه اين آينه ها (عكس رخ يار) را مى بيند.
ما با محبتى كه به حضرت رسول داريم ، اگر با خبر شويم كه جايى رد پايى و نشانى از آن احمد محمود (ص ) باقى است ، آيا شوق ديدنش را نخواهيم داشت ؟
مگر نه اينكه فقيه بزرگ اهل سنت نيز (فاكهانى ) به دمشق سفر مى كند و كفشى را كه منسوب به پيامبر است مى بيند و بر صورت مى گذارد و اشك شوق مى ريزد؟
آرى ... وقتى عشق در كار باشد، خاك ره دوست را بايد سرمه چشم كرد.
در و ديوار كوى ليلى ، براى مجنون جاذبه دارد و آن را غرق بوسه مى كند. اين خاصيت محبت است و دلدادگى .
چه مى توان كرد با دلهاى سنگى و جانهايى كه چشمه محبت در آنها خشكيده است ؟

بارى ... مساله تبرك و توسل ، از موضوعاتى است كه پيروان كوردل (ابن تيميه ) و در عصر حاضر نويسندگان و گويندگان وهابى ، از آن چماقى براى كوبيدن شيعه ساخته اند و هر نوع تقديس و تكريم اولياء الهى و نذر و نياز براى حرمها و بوسيدن ضريح و بارگاه امامان و دست كشيدن و تبرك جستن را (شرك ) مى دانند و گستاخانه ، نه تنها شيعيان را، بلكه انبوه عظيمى از مسلمانان را كه محبتشان به پيامبر و اهل بيت او، آنان را به تبرك و توسل وامى دارد، مشرك مى پندارند و از اين رو بى حرمتى و توهين مى كنند و در تاليفات خود، تفرقه مى افكنند و آب به آسياب دشمن مى ريزند.
عقيده به شفاعت و زيارت و نيز توسل به اولياء الهى براى تقرب به خدا و گراميداشت مزار بزرگان و تعظيم شعائر، از مسلمات دين است و بزرگانى از همه فرقه هاى اسلامى در اين زمينه ، تاليفات متعددى دارند. آداب زيارت در حرمها، در كتب اهل سنت هم آمده است . نمونه هاى فراوانى از تبرك جستن به قبر پيامبر و توسل به آن حضرت براى آمرزشخواهى از خداوند و منتقل كردن جنازه مردگان از جاهاى مختلف به مكه ، مدينه و شهرهاى مقدس يا جوار مدفن بزرگان دين و اولياء الهى در تاريخ اسلام وجود دارد كه صحابه ، تابعين ، فقها، علما و خلفا و ديگران چنين كرده اند و همه در منابع مورد قبول اهل سنت آمده است .
بنابراين بدعت شمردن اينگونه سنتها و تهمت شرك زدن به كسانى كه عاشقانه به پيامبر و آل او معتقدند و (مودت ذى القربى ) را (وسيله ) تقرب به خدا مى دانند، گناهى نابخشودنى است و نوعى (كج فكرى ) و (كج فهمى ) در دين است كه دامنگير برخى از قلم به دستان جاهل يا خودخواه و عوام فريب شده است .
لذا از همه شما عزیزان دعوت می کنم که در مورد این مسئله به گفتگو نشسته و با کمک یکدیگر حقانیت این مسئله مورد قبول شیعه وسنی را از قرآن کتاب خدا و سنت ناب نبوی اثبات کنیم.
و من الله التوفیق

عبدالرسول;274745 نوشت:
آرى ... وقتى عشق در كار باشد، خاك ره دوست را بايد سرمه چشم كرد. در و ديوار كوى ليلى ، براى مجنون جاذبه دارد و آن را غرق بوسه مى كند. اين خاصيت محبت است و دلدادگى . چه مى توان كرد با دلهاى سنگى و جانهايى كه چشمه محبت در آنها خشكيده است ؟ بارى ... مساله تبرك و توسل ، از موضوعاتى است كه پيروان كوردل (ابن تيميه ) و در عصر حاضر نويسندگان و گويندگان وهابى ، از آن چماقى براى كوبيدن شيعه ساخته اند و هر نوع تقديس و تكريم اولياء الهى و نذر و نياز براى حرمها و بوسيدن ضريح و بارگاه امامان و دست كشيدن و تبرك جستن را (شرك ) مى دانند و گستاخانه ، نه تنها شيعيان را، بلكه انبوه عظيمى از مسلمانان را كه محبتشان به پيامبر و اهل بيت او، آنان را به تبرك و توسل وامى دارد، مشرك مى پندارند و از اين رو بى حرمتى و توهين مى كنند و در تاليفات خود، تفرقه مى افكنند و آب به آسياب دشمن مى ريزند. عقيده به شفاعت و زيارت و نيز توسل به اولياء الهى براى تقرب به خدا و گراميداشت مزار بزرگان و تعظيم شعائر، از مسلمات دين است و بزرگانى از همه فرقه هاى اسلامى در اين زمينه ، تاليفات متعددى دارند. آداب زيارت در حرمها، در كتب اهل سنت هم آمده است . نمونه هاى فراوانى از تبرك جستن به قبر پيامبر و توسل به آن حضرت براى آمرزشخواهى از خداوند و منتقل كردن جنازه مردگان از جاهاى مختلف به مكه ، مدينه و شهرهاى مقدس يا جوار مدفن بزرگان دين و اولياء الهى در تاريخ اسلام وجود دارد كه صحابه ، تابعين ، فقها، علما و خلفا و ديگران چنين كرده اند و همه در منابع مورد قبول اهل سنت آمده است . بنابراين بدعت شمردن اينگونه سنتها و تهمت شرك زدن به كسانى كه عاشقانه به پيامبر و آل او معتقدند و (مودت ذى القربى ) را (وسيله ) تقرب به خدا مى دانند، گناهى نابخشودنى است و نوعى (كج فكرى ) و (كج فهمى ) در دين است كه دامنگير برخى از قلم به دستان جاهل يا خودخواه و عوام فريب شده است . لذا از همه شما عزیزان دعوت می کنم که در مورد این مسئله به گفتگو نشسته و با کمک یکدیگر حقانیت این مسئله مورد قبول شیعه وسنی را از قرآن کتاب خدا و سنت ناب نبوی اثبات کنیم.[/quoteای عشق همه بهانه از توست

سلام علیکم

در باب مسئله توسل بحث های فراوانی از سوی گروه های اسلامی و سلفیون مطرح شده است .

یکی از آیاتی که سلفیون به آن استناد می کنند تا به زعم خودشان توسل را رد کنند آیه 60 سوره مبارکه غافر است .

وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ

متاسفانه برخی علمای اسلامی چه شیعه و چه اهل سنت در ترجمه این آیه و تا حدودی در تفسیر آن خطا رفته اند و برای خودشان دست به تاویلات مختلفی زده اند . در حالیکه در مورد این آیه یک تفسیر واضح و روشن از سوی معلم قرآن یعنی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم وجود دارد .

بخاری در ادب المفرد ، ترمذی و ابی داود و ابن ماجه در سنن ، احمد بن حنبل در مسند ، ابن حبان در صحیح ، حاکم در مستدرک ، ابن ابی حاتم در تفسیر و ... از اکابر و علمای اهل سنت با سندهای صحیح از پیامبر خدا در تفسیر این آیه حدیث نقل کرده اند . متن زیر از کتاب ادب المفرد ابی عبدالله محمد بن اسماعیل البخاری الجعفی متوفی 256 نقل شده است :

حَدَّثَنَا أَبُو الْوَلِيدِ ، قَالَ : حَدَّثَنَا شُعْبَةُ ، عَنْ مَنْصُورٍ ، عَنْ ذَرٍّ ، عَنْ يُسَيْعَ ، عَنِ النُّعْمَانِ بْنِ بَشِيرٍ ، عَنِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ، قَالَ : " إِنَّ الدُّعَاءَ هُوَ الْعِبَادَةُ ، ثُمَّ قَرَأَ : ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ سورة غافر آية 60 " .

یعنی : پیامبر خدا فرمود : دعا(ی به کار رفته در آیه ) همان عبادت و عبودیت است . سپس آیه مزبور را قرائت فرمودند .

سند این روایت کاملا صحیح بوده و البانی هم در تعلیق خود بر ادب المفرد آنرا صحیح می داند . علاوه بر البانی دیگرانی نظیر ترمذی ، طبری در تهذیب ، حاکم در مستدرک و ذهبی در المستدرک ، ابن کثیر در تاریخ و تفسیر و ابن حجر عسقلانی در فتح الباری این روایت را صحیح دانسته اند .

در صراحت روایت هیچ کس نمی تواند اشکال بتراشد ، پس از کلام پیامبر ثابت می شود که این دعا به معنای عبادت بوده و آن چیزی نیست که سلفیون از آن سوء استفاده می کنند .

تا آنجا که بزرگان تفسیری اهل سنت نظیر زمشخری ، ابن کثیر ، فخر رازی و دیگران آیه را اینگونه تفسیر کرده اند : اعبدونی استجب لکم . یعنی مرا بپرستید تا برای شما اجابت کنم .

و علاوه بر اینها خود قرآن هم تفسیر آیه را در اختیار ما قرار داده است ، اگر عزیزان سلفی ادامه همین آیه را بخوانند متوجه می شوند که مقصود همان عبادت و بندگی خداست . چنانکه در پایان آیه کسانی که از عبادت خدا سر باز زده اند تهدید می شوند .

با تشکر .

موفق باشید .

سلام بر همه دوستان و به خصوص برادرم عبدالرسول

در آیه ای که آوردید:
" وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ"

پس از ادعون، استجب آمده
و در آیات زیر نیز قبل از استجابت مفهوم خواندن بیان شده

و نوحا اذ نادي من قبل فاستجبنا له فنجيناه و اهله من الكرب العظيم / انبیا67

همانطور که در بالا ذکر شد پس از دعوت (خواندن –اطاعت و عبادت) استجابت آمده

فاستجبنا له فكشفنا ما به من ضر و آتيناه اهله و مثلهم معهم رحمة من عندنا و ذكري للعابدين /انبیا84

له دعوة الحق و الذين يدعون من دونه لا يستجيبون لهم بشي ء الا كباسط كفيه الي الماء ليبلغ فاه و ما هو ببالغه و ما دعاء الكافرين الا في ضلال/ رعد114

و در این آیه نیز به نوعی منظور "یدعون" را بیان می کنند .
و لا يملك الذين يدعون من دونه الشفاعة الا من شهد بالحق و هم يعلمون/ زخرف86

اتفاقا دلیل اینکه این برچسب"شرک"را به شیعه می زنند همینست که این نوع خواندن غیر خدا برای طلب حاجت ارتباط نزدیکی با سایرعبادات دارد و دعا هم عبادت(برترين آنها) شمرده می شود.

.ایاک نعبد و ایاک نستعین
کسی که خدا را عبادت کند تنها ازاو یاری می طلبد

موید اینکه دعا نوعی عبادت(و برترین عبادت) و طلب حاجت و دعا باید از خدا باشد: (در ادامه از کافی)

روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه - محمد تقي المجلسي ( الأول ) - ج 12 - ص 30 - 31
وفي الحسن كالصحيح ، عن حماد بن عيسى ، عن أبي عبد الله عليه السلام قال : سمعته يقول ؟ ادع ولا تقل قد فرغ من الأمر فإن الدعاء هو العبادة إن الله عز وجل يقول : ( إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ ، عَنْ عِبادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِينَ ) وقال : ( ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ ) أي قال تعالى : « ادْعُونِي » ثمَّ قال : « إِنَّ الَّذِينَ » إلخ . فظهر أن الدعاء عبادة ، بل هو العبادة مبالغة للوعيد العظيم بتركه استكبارا ( أو ) لأن من يتكبر عن الدعاء فاستكباره عن غيره من العبادات بالطريق الأولى ، مع أن أفضل العبادات الصلاة وهو مشتمل على الدعوات فترك الدعاء بالكلية يلزمه ترك الصلاة بالكلية .

وفي الحسن كالصحيح ، عن زرارة عن أبي جعفر عليه السلام قال : إن الله عز وجل يقول : ( إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِينَ ) قال : هو الدعاء وأفضل العبادة الدعاء ،

روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه - محمد تقي المجلسي ( الأول ) - ج 12 - ص 33

وفي الصحيح ، عن أبي ولاد قال : قال أبو الحسن موسى عليه السلام : عليكم بالدعاء فإن الدعاء ، والله والطلب إلى الله ، يرد البلاء وقد قدر وقضى ولم يبق إلا إمضاؤه فإذا دعي الله عز وجل وسئل صرف البلاء صرفه

[=&quot]
[=&quot]الكافي - الشيخ الكليني - ج 2 - ص 467[=&quot]
[=&quot]5 - علي بن إبراهيم ، عن أبيه ، عن حماد بن عيسى ، عن أبي عبد الله ( عليه السلام ) قال : سمعته يقول : ادع ولا تقل : قد فرغ من الامر فإن الدعاء هو العبادة إن الله عز وجل يقول : " إن الذين يستكبرون عن عبادتي سيدخلون جهنم داخرين " وقال : " ادعوني أستجب لكم ( 2 ) " .[=&quot]
[=&quot]
[=&quot]
[=&quot]الكافي - الشيخ الكليني - ج 2 - ص 466[=&quot]
[=&quot]2 - محمد بن يحيى ، عن أحمد بن محمد ، عن محمد بن إسماعيل وابن محبوب ، جميعا عن حنان بن سدير ، عن أبيه قال : قلت لأبي جعفر ( عليه السلام ) : أي العبادة أفضل ؟ فقال : ما من شئ أفضل عند الله عز وجل من أن يسئل ويطلب مما عنده وما أحد أبغض إلى الله عز وجل ممن يستكبر عن عبادته ولا يسأل ما عنده .[=&quot]

[=&quot]

[=&quot]
[=&quot]شرح أصول الكافي - مولي محمد صالح المازندراني - ج 10 - ص 231[=&quot]
[=&quot]قوله : ( وقال : ادعوني استجب لكم ) الدعاء هنا بمعنى السؤال كما هو الظاهر خصوصاً مع اقترانه بأستجب لكم فهو دليل على أن المراد بالعبادة في الآية المذكورة الدُّعاء[=&quot]

[=&quot]
[=&quot]
[=&quot]
[=&quot]اما در مورد طلب حاجت و توسل(وسیله ای برای تقرب به خدا) خود بزرگان چه می گویند؟

[=&quot]الصحيفة السجادية ( ابطحي ) - الإمام زين العابدين ( ع ) - ص 214[=&quot]
[=&quot]والحمد لله الذي أناديه كلما شئت لحاجتي ، وأخلو به حيث شئت لسري بغير شفيع ، فيقضي لي حاجتي . والحمد لله الذي أدعوه ولا أدعو غيره ، ولو دعوت غيره لم يستجب لي دعائي[=&quot]

[=&quot]

[=&quot]امام علی تفسیر توسل چه می گوید:
[=&quot]
[=&quot]نهج البلاغة - خطب الإمام علي ( ع ) - ج 1 - ص 215[=&quot]
[=&quot]إن أفضل ما توسل به المتوسلون إلى الله سبحانه الإيمان به وبرسوله والجهاد في سبيله[=&quot]
[=&quot]
[=&quot]
[=&quot]
[=&quot]

سلام بر شما دوست عزیز و بزرگوار :

تقریبا به هیچ یک از مطالب پست بنده پاسخ نداید و آنچه را هم نوشته اید ، بیشتر به بیان نظر شخصی می ماند و تفسیر به رای تا پاسخ و بحث علمی !

قانون صفرم : برادر عزیز اگر به دنبال کشف حقیقت هستید ، هر قولی را بشنوید و هر قولی را بدون موضع گیری قبلی و قضاوت از قبل بخوانید و به منطق خودتان رجوع کنید و ببینید که آیا بر حقیقتی که مدنظرتان است منطبق هست یا خیر !

نکته اول : برادر عزیز ، عمده آنچه که سلفیون استناد می کنند به هیچ وجه توسل به اولیا و افراد و را رد نمی کند ، بلکه تنها استمداد از خدا را ثابت می کند ! نفی توسل باید با دلایل محکم باشد . و هیچ دلیل محکمی برای این مورد نه تنها وجود ندارد ، بلکه قرآن صراحتا دستور به توسل می دهد .

نکته دوم : به ادامه بحث های شما می پردازم !

vivaziba;408039 نوشت:
پس از ادعون، استجب آمده و در آیات زیر نیز قبل از استجابت مفهوم خواندن بیان شده


برادر عزیز ، هر گردی که گردو نیست !

اولا با حدیث صحیح از پیامبر وارد شده که منظور از دعا ، عبادت و پرستش است . کسی که مسلمان باشد ، سخن پیامبقرش را رد نمی کند ، مگر انکه تعصب باعث این موضوع شود . با احترامی که برای حضرتعالی قائلم ، تفسیر شما در مقابل تفسیر پیامبر محلی از اعراب نداشته و حجت نمی باشد .

ثانیا در همین آیتی هم که آوردید اگر دعا را عبادت معنا کنیم هیچ مشکلی پیش نمی آید . آیا می توانید رد کنید ؟

vivaziba;408039 نوشت:
اتفاقا دلیل اینکه این برچسب"شرک"را به شیعه می زنند همینست که این نوع خواندن غیر خدا برای طلب حاجت ارتباط نزدیکی با سایرعبادات دارد و دعا هم عبادت(برترين آنها) شمرده می شود.


دوست عزیز ! نمی دانم معنای توسل را می دانید یا نه ؟

توسل نه اینست که ما مثلا علی علیه السلام را بپرستیم و سپس از خود ایشان درخواست کنیم ، بلکه فرق شیعه و اهل سنت با مصداق آیه 18 سوره یونس در اینست که بت پرست هم بت را می پرستد و هم از او شفاعت می خواهد ، در صورتی که شیعه فقط متوسلین فقط الله را می پرستند . اگر خلاف اینست ثابت کنید .

خواندن خدا با عبادت او تفاوت دارد .


vivaziba;408039 نوشت:
.ایاک نعبد و ایاک نستعین

از همان صدر آفرینش تا اکنون میلیون ها مثال نقض برای این تفسیری که از آیه کردید وجود دارد . خواستید یک نگاه به دنیای کنونی بیندازید ، اگر چنین باشد که شما فکر میکنید ، همه انسان ها مشرک هستند !

روایاتی که از شیعه وارد شد موید کلام بنده است .

در پایان شما دقت کنید که میان پرستش خداوند و وسیله قرار دادن تفاوت وجود دارد . سلفیون از آیه قصد تحریم توسل را دارند که جواب دادیم دعا همان عبادت است نه خواندنی که شما مدتی برسر الله و من دون الله بودن آن بحث کردید .

موفق باشید:Gol:

با سلام مجدد (بحث شما هم سر عبادت و دعا بود و ثابت شد که دعا عبادت است همانند سایر عبادت و بلکه افضل) آوردیم که دعا عبادت است و برترین عبادت و دعا و طلب حاجت هم باید از خدا با شد"ایاک نعبد و ایاک نستعین" {تفسیر این آیه چیست؟} آنچه که رایج است شیعه خواسته های خود را از ائمه می خواهد. مجبورم تکرار کنم! امام سجاد(ع) در مورد طلب حاجت چه می فرماید؟ (امام سجاد کل جهان را مشرک می داند؟؟؟؟) چرا خواسته ها را فقط از خدا می خواهد> الصحيفة السجادية ( ابطحي ) - الإمام زين العابدين ( ع ) - ص 214 والحمد لله الذي أناديه كلما شئت لحاجتي ، وأخلو به حيث شئت لسري بغير شفيع ، فيقضي لي حاجتي . والحمد لله الذي أدعوه ولا أدعو غيره ، ولو دعوت غيره لم يستجب لي دعائي دعا در اینجا خواهش و طلب حاجت است چراکه: شرح أصول الكافي - مولي محمد صالح المازندراني - ج 10 - ص 231 قوله : ( وقال : ادعوني استجب لكم ) الدعاء هنا بمعنى السؤال كما هو الظاهر خصوصاً مع اقترانه بأستجب لكم فهو دليل على أن المراد بالعبادة في الآية المذكورة الدُّعاء چرا امام بافر(ع) و امام موسی کاظم(ع) نخواستن از خدا را در اینجا در مقابل عبادت می دانند و دعا را طلب از خدا می فهمند؟ خواستن از خدا عبادت نیست؟ الكافي - الشيخ الكليني - ج 2 - ص 466 2 - محمد بن يحيى ، عن أحمد بن محمد ، عن محمد بن إسماعيل وابن محبوب ، جميعا عن حنان بن سدير ، عن أبيه قال : قلت لأبي جعفر ( عليه السلام ) : أي العبادة أفضل ؟ فقال : ما من شئ أفضل عند الله عز وجل من أن يسئل ويطلب مما عنده وما أحد أبغض إلى الله عز وجل ممن يستكبر عن عبادته ولا يسأل ما عنده . وفي الحسن كالصحيح ، عن زرارة عن أبي جعفر عليه السلام قال : إن الله عز وجل يقول : ( إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِينَ ) قال : هو الدعاء وأفضل العبادة الدعاء ، روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه - محمد تقي المجلسي ( الأول ) - ج 12 - ص 33 وفي الصحيح ، عن أبي ولاد قال : قال أبو الحسن موسى عليه السلام : عليكم بالدعاء فإن الدعاء ، والله والطلب إلى الله ، يرد البلاء وقد قدر وقضى ولم يبق إلا إمضاؤه فإذا دعي الله عز وجل وسئل صرف البلاء صرفه آنچه که شیعه امروز از توسل می فهمد آن چیزی است که حضرت علی آن را معرفی میکند؟(آیا اثری از طلب حاجت می بینید؟) نهج البلاغة - خطب الإمام علي ( ع ) - ج 1 - ص 215 إن أفضل ما توسل به المتوسلون إلى الله سبحانه الإيمان به وبرسوله والجهاد في سبيله

تـوسـل یعنی اینکه ، مـوجود گرانمايه اى را جهت نيل به مقام قرب الهى , بين خود و خدا وسيله قرار دهیم . ابن منظور در لسان العرب مى گويد : توسل اليه بكذا , تقرب اليه بحرمه آصره تعطفه عليه . (1)- با فلان موجود به وى متوسل شد ; يعنى : به وسيله احترام و مقام آنچه نظر اورا جلب مى كند , به وى نزديك گرديد . قـرآن مـجـيـد مـى فـرمـايد : يا ايها الذين آمنوا اتقوا اللّه و ابتغوا اليه الوسيله و جاهدوا فى سبيل اللّه لعلكم تفلحون . (2)- اى مـومـنان , پرهيزكار باشيد و به سوى خداى بزرگ , وسيله فراهم سازيد و در راه او مبارزه كنيد , باشد كه رستگار گرديد . جوهرى در صحاح اللغه وسيله را اينگونه تعريف مى كند : الوسيله ما يتقرب به الى الغير ؛ - وسيله عبارت است از آنچه با آن به ديگرى تقرب مى جوييم . بـنابراين , موجود ارزشمندى كه به او متوسل مى شويم , گاهى اعمال شايسته و پرستش خالصانه خـداونـد است كه به عنوان وسيله نيرومندى ما را به پروردگار جهان نزديك مى سازد و گاه يك انسان برومند كه در نزد خداى بزرگ , از مقام و احترام ويژه اى برخوردار است . اقـسـام تـوسل توسل را مى توان به سه قسم تقسيم نمود : 1 - توسل به اعمال صالح ; چنانكه جلال الدين سيوطى در ذيل آيه شريفه و ابتغوااليه الوسيله چنين روايت كرده : عن قتاده فى قوله تعالى *( وابتغوا اليه الوسيله )* قال : تقربوا الى اللّه بطاعته و العمل بما يرضيه ؛ (2)- قـتـاده در مـورد آيـه وابـتـغـوا الـيـه الوسيله مى گويد : با اطاعت خدا و عملى كه مورد خوشنودى وى باشد , به پروردگار نزديك شود . 2 - تـوسـل بـه دعـاى بندگان شايسته , چنانكه قرآن كريم , از زبان برادران يوسف چنين حكايت مى كند : قالوا يا ابانا استغفرلنا ذنوبنا انا كنا خاطئين . قال ساستغفر لكم ربى انه هو الغفور الرحيم . (3)- ( فـرزنـدان يعقوب به پدر خويش ) گفتند : اى پدر , از خداى بزرگ , بخشش گناهان ما را بخواه كه ما در اشتباه به سر مى برديم . ( يـعـقـوب ) گـفـت : به زودى ازپروردگار خود , براى شما طلب بخشش مى نمايم كه او بسيار آمرزنده و مهربان است . از آيه ياد شده به روشنى معلوم مى گردد كه فرزندان يعقوب به دعا و استغفار پدرخويش متوسل گـرديـدند و آن را وسيله بخشودگى خود دانستند و حضرت يعقوب پيامبرنيز , نه تنها به توسل آنان اعتراض نكرد , كه به آنها وعده دعا و استغفار هم داد. 3 - تـوسـل به شخصيتهاى آبرومند معنوى كه در نزد خدا از مقام و حرمت خاصى برخوردارند , به منظور نيل به مقام قرب الهى . اين نوع توسل نيز از صدر اسلام مورد پذيرش و رفتار صحابه پيامبر بوده است .

به قول آقای قرائتی: وهابیون و سلفیان فکر می کنند که قرآن را می فهمند و تفیسر می کنند درصورتیکه واقعاً چیزی از قرآن نمی فهمند.

در ضمن مولای ما خیلی با مرام تر از این حرفهاست:
نرو ای گدای مسکین در خانه علی(ع) زن که علی(ع) زند همیشه در خانه گدا را

سلام بر شما

دوست عزیز همواره باید به حضور گرامی شما و سایر عزیزان این نکته را متذکر شد که کمک خواستن از خدا هیچ گاه مانع از توسل به اولیا نمی شود . چون جدل نا احسن فرمودید ! مجبورم همانطور پاسخ دهم :

1 ) دعا وقتی به معنای عبادت باشد ، دیگر از آیه ذکر شده نمی توان بر علیه شیعه استفاده کرد ، چون شیعه غیر خدا را نمی پرستد . اما شما مثل اینکه متوجه استدلال سلفیون نیستید ، چرا که ایشان بر خلاف پیامبر خواندن و کمک خواستن را از آیه می فهمند . پرستش با وسیله قرار دادن متفاوت است . و اینکه شیعه را متهم به طلب حاجت از خود ائمه می دانید یا تعصب دارید یا علم ندارید ، چرا که شیعه ائمه را وسیله می داند ، نه منبع !

2 ) اصرار دارید که ایاک نعبد و ایاک نستعین یعنی شیعه مشرک است ، مشکلی ندارد ، چند سوال از قرآن می پرسم :

خداوند در آیه 35 مائده می فرماید وسیله برگیرید و به کمک وسیله به درگاه او تقرب بجوئید ، وسیله را هر چه معنا می کنید مانعی ندارد ، فقط بفرمایید برای تقرب به خدا دیگر چه نیازی به وسیله است ؟ آیا خدا نمی داند ایاک نعبد و ایاک نستعین ؟

آیه 97 سوره یوسف : برادران یوسف به پدر متوسل می شوند ، می خواهند وسیله قرار دهند ، اولا خود یعقوب علیه السلام نگفت : ایاک نعبد و ایاک نستعین ، ثانیا خداوند که نقل می کند بر آن مهر بطلان نزد . نظر شما چیست ؟ نعوذ بالله یعقوب و برادران یوسف و خود خدا مشرک شده اند ؟

عمر ادعای توسل جمیع صحابه به صورت مستمر و متداوم را دارد ، آنهم به پیامبری که در دید شما من دون الله است ، یک کلام جواب دهید : عمر و بقیه صحابه مشرک شده اند یا نه ؟

عمر و بقیه صحابه معنای ایاک نعبد و ایاک نستعین را می دانستند یا نه ؟

عبدالله بن عمری که فیاد یا محمد یا محمد را سر داده بود معنای ایاک نعبد را می دانست یا نه ؟ احمد بن حنبلی که در بیابان من دون الله را مدد می گیرد معنی ایاک نعبد را نمی دانست ؟

ابن حبانی که مستمرا به زیارت حضرت علی بن موسی و موسی بن جعفر می رود مشرک است ؟

ذهبی که داستان توسل ابن سعد و ... را در تاریخ الاسلام با آب و تاب می آورد به اندازه شما قرآن نمی فهمیده ؟

بفرما همه ی عالم و آدم مشرک اند و فقط شما و چند سلفی دیگر قرآن فهمیده اند ؟

به لینک های زیر مراجعه کنید و با دلیل به ما پاسخ دهید :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=25248

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=22711

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=174

اما اینکه سخنان امام سجاد را آورده اید : خب شما یومن ببعض و یکفر به ببعض که نیستید ؟ اگر نیستید لینک زیر را ببینید :

http://saghalein1434.blogfa.com/post/12

دوست عزیز و بزرگوار : اثبات اثبات شی ء نفی ما عدا نمی کند ، این یک قاعده ساده است که هر کسی با عقل خود آنرا می پذیرد .

حضرت علی افضل وسایل را معرفی می کنند ، اولا آیا این وسایل با ایاک نعبد و ایاک نستعین در تضاد نیستند ؟

ثانیا آیا حضرت علی فرموده که اگر به جز این وسایل را قرار داید ، مشرک می شوید ؟

یک مثال ساده : بهترین دانش آموز شما هستید ، آیا هم کلاس شما دیگر دانش آموز نیست ؟

موفق باشید .:Gol:

فکر کنم پاور پوینتی که ساختم مشکل رو حل کنه لینک :http://shia-soni.blogfa.com/post/126 کلا یا عمربن خطاب مشرکه یا توسل به مرده جایزه

موضوع قفل شده است