جمع بندی تکلم خداوند از طریق یک جسم

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تکلم خداوند از طریق یک جسم
با سلام آیا از لحاظ کلامی و روایی امکان داره که خداوند بر یک جسم مادی تسلط داشته باشد و از طریق آن صحبت کند؟ نه این که بگوییم آن جسم خداست؟؟؟؟
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد قول سدید
با سلام و عرض ادب و آرزوی سلامتی و تندرستی دوست عزیز خداوند در قرآن کريم نحوه ارتباط انبياء با خداوند را اين گونه بيان نموده است: «وَ ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلاَّ وَحْياً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولاً فَيُوحِىَ بِإِذْنِهِ ما يَشاءُ إِنَّهُ عَلِىٌّ حَكِيمٌ»(1) يعني: «شايسته هيچ انسانى نيست كه خدا با او سخن بگويد، مگر از طريق وحى، يا از وراء حجاب، يا رسولى مى‏فرستد و به فرمان او آنچه را بخواهد وحى مى‏كند، چرا كه او بلند مقام و حكيم است.» خداوند در اين آيه مي فرمايد: شايسته هيچ انسانى نيست كه خدا با او سخن بگويد (و با او روبرو گردد، چرا كه او منزه از جسم و جسمانيت است) مگر از طريق وحى و الهام مرموز به قلب او (وَ ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْياً). يا شنيدن سخنان پروردگار از پشت حجاب (أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ) آن گونه كه موسى بن عمران در كوه طور سخن مى‏گفت، و پاسخ مى‏شنويد، از طريق امواج صوتى كه خداوند در فضا ايجاد مى‏كند بى‏آنكه كسى او را مشاهده كند چرا كه او مشاهده كردنى نيست. و يا از طريق فرستادن رسولى كه پيام الهى را به او ابلاغ كند (أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا). آن گونه كه فرشته وحى و پيك الهى جبرئيل امين بر پيامبر اسلام نازل مى‏شد. در اين هنگام فرستاده الهى به فرمان پروردگار آنچه را خدا مى‏خواهد به پيامبرش وحى مى‏كند (فَيُوحِىَ بِإِذْنِهِ ما يَشاءُ). آرى راهى براى سخن گفتن خداوند با بندگان جز اين سه راه نيست چرا كه او بلند مقام و حكيم است (إِنَّهُ عَلِىٌّ حَكِيمٌ).(2)
بنابراین، از مجموع آيه چنين بر مى‏آيد كه راه ارتباط پيامبران با خدا منحصر به سه راه بوده است: 1. القاى به قلب: كه در مورد بسيارى از انبيا بوده است مانند نوح كه مى‏گويد: «فَأَوْحَيْنا إِلَيْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنا وَ وَحْيِنا؛ ما به نوح وحى كرديم كه: كشتى را در حضور ما، و مطابق وحى ما بساز».(3) 2. از پشت حجاب: آن گونه كه خداوند از طریق امواج در كوه طور با موسى سخن مى‏گفت: «وَ لَمَّا جاءَ مُوسى‏ لِميقاتِنا وَ كَلَّمَهُ رَبُّهُ؛ و هنگامى كه موسى به ميعادگاه ما آمد، و پروردگارش با او سخن گفت»(4)؛ و یا خداوند از طریق درخت در وادی مقدس طوی با موسی سخن گفت: «إِذْ ناداهُ رَبُّهُ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً؛ در آن هنگام كه پروردگارش او را در سرزمين مقدّس«طوى» ندا داد».(5) 3. از طريق ارسال رسول: آن گونه كه در مورد پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) آمده: «قُلْ مَنْ كانَ عَدُوًّا لِجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلى قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ؛ بگو: كسى كه دشمن جبرئيل باشد(در حقيقت دشمن خداست) چرا كه او به فرمان خدا، قرآن را بر قلب تو نازل كرده است»(6). البته وحى بر پيامبر اسلام منحصر به اين طريق نبوده است، از طرق ديگر نيز صورت گرفته است.
با عنایت به این توضیحات به پرسش شما باز می گردیم. از میان اقسام ذکر شده برای کلام الهی، آنچه نزدیک به فرض مورد نظر شماست(خداوند بر یک جسم مادی تسلط داشته باشد و از طریق آن صحبت کند)، کلام «از پشت حجاب» است؛ چیزی شبیه به تکلم خدا با موسی (علیه السلام) از طریق درخت. اما باید به این نکته دقت بفرمایید که این تکلم به شکل متعارف نیست یعنی چنین نیست که از حنجره ادا شود و یا توسط گوش عادی توسط عموم مردم شنیده شود؛ چنانکه می دانیم درخت حنجره ندارد و یا کلام الهی را فقط انبیاء و اولیای الهی می شنوند و در اختیار عموم قرار ندارد. همچنین بیان شده است که شنیدن کلام الهی با وقار و آرامشی مخصوص همراه است و شخص مطمئن است که در حال شنیدن کلام الهی است.(7)
پی نوشت ها: 1. شورى: 51. 2. مکارم شیرازی، ناصر، پيام قرآن، دار الکتب الاسلامیه، 1386ش، ج‏1، ص 220-222. 3. مومنون: 27. 4. اعراف: 143. 5. نازعات: 16. 6. بقره: 97. 7.  طباطبائی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۲۲۱.
جمع بندی پرسش: آیا از لحاظ کلامی و روایی امکان دارد که خداوند بر یک جسم مادی تسلط داشته باشد و از طریق آن صحبت کند بی آن که بگوییم آن جسم خداست؟ پاسخ: خداوند در قرآن کريم نحوه ارتباط انبياء با خداوند را اين گونه بيان نموده است: «وَ ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلاَّ وَحْياً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولاً فَيُوحِىَ بِإِذْنِهِ ما يَشاءُ إِنَّهُ عَلِىٌّ حَكِيمٌ»(1) يعني: «شايسته هيچ انسانى نيست كه خدا با او سخن بگويد، مگر از طريق وحى، يا از وراء حجاب، يا رسولى مى‏ فرستد و به فرمان او آنچه را بخواهد وحى مى ‏كند، چرا كه او بلند مقام و حكيم است.» خداوند در اين آيه مي فرمايد: شايسته هيچ انسانى نيست كه خدا با او سخن بگويد (و با او روبرو گردد، چرا كه او منزه از جسم و جسمانيت است) مگر از طريق وحى و الهام مرموز به قلب او (وَ ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْياً)؛ يا شنيدن سخنان پروردگار از پشت حجاب (أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ) آن گونه كه موسى بن عمران در كوه طور سخن مى‏گفت، و پاسخ مى‏شنويد، از طريق امواج صوتى كه خداوند در فضا ايجاد مى ‏كند بى‏ آنكه كسى او را مشاهده كند چرا كه او مشاهده كردنى نيست؛ و يا از طريق فرستادن رسولى كه پيام الهى را به او ابلاغ كند (أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا). آن گونه كه فرشته وحى و پيك الهى جبرئيل امين بر پيامبر اسلام نازل مى ‏شد. در اين هنگام فرستاده الهى به فرمان پروردگار آنچه را خدا مى ‏خواهد به پيامبرش وحى مى ‏كند (فَيُوحِىَ بِإِذْنِهِ ما يَشاءُ). آرى راهى براى سخن گفتن خداوند با بندگان جز اين سه راه نيست چرا كه او بلند مقام و حكيم است (إِنَّهُ عَلِىٌّ حَكِيمٌ).(2) بنابراین، از مجموع آيه چنين بر مى‏آيد كه راه ارتباط پيامبران با خدا منحصر به سه راه بوده است: 1. القاى به قلب: كه در مورد بسيارى از انبيا بوده است مانند نوح كه مى ‏گويد: «فَأَوْحَيْنا إِلَيْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنا وَ وَحْيِنا؛ ما به نوح وحى كرديم كه: كشتى را در حضور ما، و مطابق وحى ما بساز».(3) 2. از پشت حجاب: آن گونه كه خداوند از طریق امواج در كوه طور با موسى(علیه السلام) سخن مى ‏گفت: «وَ لَمَّا جاءَ مُوسى‏ لِميقاتِنا وَ كَلَّمَهُ رَبُّهُ؛ و هنگامى كه موسى به ميعادگاه ما آمد، و پروردگارش با او سخن گفت»(4)؛ و یا خداوند از طریق درخت در وادی مقدس طوی با موسی(علیه السلام) سخن گفت: «إِذْ ناداهُ رَبُّهُ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً؛ در آن هنگام كه پروردگارش او را در سرزمين مقدّس«طوى» ندا داد».(5) 3. از طريق ارسال رسول: آن گونه كه در مورد پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) آمده: «قُلْ مَنْ كانَ عَدُوًّا لِجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلى قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ؛ بگو: كسى كه دشمن جبرئيل باشد(در حقيقت دشمن خداست) چرا كه او به فرمان خدا، قرآن را بر قلب تو نازل كرده است»(6). البته وحى بر پيامبر اسلام منحصر به اين طريق نبوده است، از طرق ديگر نيز صورت گرفته است. نتیجه با عنایت به این توضیحات به پرسش شما باز می گردیم. از میان اقسام ذکر شده برای کلام الهی، آنچه نزدیک به فرض مورد نظر شماست(خداوند بر یک جسم مادی تسلط داشته باشد و از طریق آن صحبت کند)، کلام «از پشت حجاب» است؛ چیزی شبیه به تکلم خدا با موسی (علیه السلام) از طریق درخت. اما باید به این نکته دقت بفرمایید که این تکلم به شکل متعارف نیست یعنی چنین نیست که از حنجره ادا شود و یا توسط گوش عادی توسط عموم مردم شنیده شود؛ چنانکه می دانیم درخت حنجره ندارد و یا کلام الهی را فقط انبیاء و اولیای الهی می شنوند و در اختیار عموم قرار ندارد. همچنین بیان شده است که شنیدن کلام الهی با وقار و آرامشی مخصوص همراه است و شخص مطمئن است که در حال شنیدن کلام الهی است.(7)   پی نوشت ها: 1. شورى: 51. 2. مکارم شیرازی، ناصر، پيام قرآن، دار الکتب الاسلامیه، 1386ش، ج‏1، ص 220-222. 3. مومنون: 27. 4. اعراف: 143. 5. نازعات: 16. 6. بقره: 97. 7.  طباطبائی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۲۲۱.
موضوع قفل شده است