جمع بندی جمعبندی
تبهای اولیه
سؤال:
مقصود از حدیثی که در اصول کافی، میگوید تعداد آیات قرآن، 17000 تا است، چیست؟
پاسخ:
1. کتابهای مشتمل بر مطالب نقلی (اعم از حدیث یا تاریخ) به طور معمول، شامل نسخههای متعدد است و این مطلب، برای عالمان علم نسخهشناسی از واضحات است.
در کتابهایی که مورد رجوع بیشتری بوده است، به تناسب نسخ بیشتری توسط نسخهبردارها، نسخهبرداری میشده است. به عنوان مثال، در کتابی مثل «الکافی» یا «صحیح بخاری»، نسخههای متعدد مطرح است. در این حدیث نیز اختلاف نسخه وجود دارد. کلمه «سبعه عشر الف آیه» در نسخه مورد استفاده در چاپ وجود دارد، در حالی که در نسخه «فیض کاشانی» که برای تفسیر صافی مورد استفاده واقع شده است، کلمه «عشر» نیامده که در این صورت، حدیث از نظر مضمونی، مشکلی ندارد. معنای آن، میشود: قرآن 7000 آیه دارد که به صورت تقریبی، صحیح است. مرحوم علامه ابوالحسن شعرانی در حاشیه خود بر صافی به این نکته پرداخته است.
2. حتی اگر جواب قبلی را نپذیریم (که البته برای انسان عالم کاملا منطقی و غیر قابل انکار است) ما نسبت به هر حدیثی از نظر رجالی و مضمونی بررسی کامل انجام میدهیم و اگر مخالف قران و سنت قطعی باشد، آن را رد میکنیم. و این، به طور دقیق، بر عکس کسان دیگر است که کتابهای ضعیف خود را صحیح میدانند. و این در حالی است که ضعف و اشتباهاتی هم در کتاب آنها موجود است.
باسلام
ضمن تشکر از پاسخ کارشناس محترم
علاوه بر آن عرض می شود
روال نقل حدیث در اصول کافی به اینگونه است که ابتدای هرباب و هرسر فصل احادیثی را که از نظر خود کلینی مقبول تر هستند روایت میکند یعنی درجه بندی حدیثی وجود دارد
سپس در انتهای هرفصل بابی به عنوان نوادر ذکر می کندکه مشهور بین علماء این است که احادیث باب نوادر مورد قبول خود کلینی نبوده و چون دارای اشکالاتی بوده است در این باب ذکر شده
حدیث مورد اشاره هردو اشکال گفته شده را داراست
اولا در باب نوادر از کتاب فضل القرآن نقل شده
ثانیا آخرین حدیث این باب هست
که کاملا معلوم می شود مرحوم کلینی این حدیث را به منتهای شک نگاه می کرده البته در مورد نقل چنین احادیثی دلایل مخصوص به خود را ذکر کرده اند
[=arial]با سلام
[=arial]ثقة الإسلام کلینی في آخر كتاب (فضل القرآن) باب نوادر من (اصول الكافي) عن محمد بن يحيى، عن أحمد بن محمد ، عن علي بن الحكم، عن هشام بن سالم، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: أن القرآن الذي جاء به جبرائيل (ع) إلى محمد( ص) سبعة عشر ألف آية.
[=arial]البته بنظر من این أحمد بن محمد همان سیاری معروف به کذب است بدلیل :
[=arial][=arial]أحمد بن محمد السياري في (كتاب القراءات) عن علي بن الحكم عن هشام بن سالم، قال: قال أبو عبد الله عليه السلام: القرآن الذي جاء به جبرائيل إلى محمد ص عشرة آلاف آية.فصل الخطاب طبرسی
[=arial][=arial]وعلت خطا :
[=arial][=arial]
مشابه یابی در حوزه متن دارای چه فوایدی است؟
حجت*الاسلام طباطبایی: یکی از فایده*ها، شناخت تحریفات است.به عنوان مثال روایتی در کتاب فضل*القرآن داریم که می گوید قرآن نازل شده بر پیامبر مشتمل بر 17 هزار آیه بوده است(سبعه عشر الف آیه) برخی این روایت را مستمسک قرار داده اند و به شیعه اشکال وارد می*کنند که شیعه قایل به تحریف قرآن است. ما وقتی این را مشابه یابی کردیم،در مرحله مقابله با نسخ دیدیم که اولاً در 2 نسخه از نسخه*هایی که در اختیار ما بود، خلاف این متن گزارش شده و تعبیر "عشر" ندارد و آمده "سبعه آلاف" همچنین ما در مشابه یابی دیدیم که مرحوم فیض، وقتی این حدیث را از کافی گزارش می*کند به همین شکل می آورد که در آن دو نسخه است و لذا متن آن در نسخه جدید تغییر داده شد.
[=arial][=arial]صرفنظر از ضعف سند در دیگر نسخ کلمه عشر ندارد وشواهدش :
[="]إِن فِي أَيدِي الناسِ حَقا وَ بَاطِلا وَ صِدقا وَ كِذبا وَ ناسِخا وَ مَنْسُوخا وَ عَامّا وَ خَاصّا وَ مُحْكَما وَ مُتَشابِها وَ حِفظا وَ وَهما وَ لَقد كُذبَ عَلَي رَسولِ اللَّه(ص) عَلَي عَهْدِهِ حَتّي قَامِ خَطيبا فَقالَ مَنْ كَذَبَ عَلَي مُتَعَمدا فَلْيتبوا مَقْعَدَهُ مِنَ النّار» ؛ نهجالبلاغه،
[/]
حضرت در ادامه می فرمایند:
[/]
[="]وَ إِنمَا أَتاكَ بِالحَديثِ أَربَعَةُ رجال لَيْسَ لَهُمْ خَامِس...» ؛ همان. افرادي كه حديث نقل ميكنند، چهار دستهاند كه پنجمي ندارند: [/]
[="]دسته دوم ؛ «مخطئون: رَجُلٌ سَمِعَ مِنْ رَسول اللَّه شَيئاً لَمْ يَحْفَظْهُ وَجههُ فَوَهِمَ فِيهِ وَ...» ؛ همان. اهل خطا و اشتباه كه همان مردمياند كه از پيامبر(ص) چيزي را شنيدهاند، اما سخن آن حضرت را درست حفظ نكرده و با توهم چيزي را فرا گرفتهاند. چنين شخصي از روي عمد دروغ نميگويد؛ بلكه آنچه در اختيار دارد، روايت و به آن عمل ميكند و ميگويد: من از پيامبر(ص) آن را شنيدهام، اگر مسلمانان ميدانستند كه او اشتباه كرده و غير واقعي پنداشته است، از او نميپذيرفتند. خودش هم اگر آگاهي مييافت كه اشتباه كرده است، آن را رها ميكرد.[/]
[="]اگر ما باشیم و این خطبه از حضرت به این نکته پی می بریم که در همان زمانها هم دغدغه اصلی رسول خدا و اهل بیت ایشان دست درازی به کلام ان بزرگواران در طول تاریخ بوده است
[/]
[/]