دوست گرامی ممنون از پاسخ زیبایتان.
سخن شما کاملا درست و متین. اما توجه داشته باشید اگر دکتر بگوید تنها را معالجه فعلی این است و داروی دگر وجود ندارد ، تجویز پزشک نتنها اشکالی ندارد بلکه واجب میشود.
آری اگر داروی دیگر وجود داشته باشد نباید داروی را که اسلام منع کرده است استفاده شود. اما اگر داروی دیگر نباشد استفاده از آن اشال ندارد.
حتی زمان استهزاء میتوان گوشت سگ یا خوک را هم خورد چه برسد استفاده از داروهای دیگر.
امروزه بسیاری از داروها از مرفین است و استفاه از مرفین اشکال دارد ، اما با تجویز پزشک این مشکل رفع میشود.
دین اسلام برای سلامتی افراد ارزش قائل است.
یازهرا:Gol:
ازمرحوم كليني با ذكر سند از زراره نقل ميكند كه گفت: از امام صادق عليه السلام از حلال و حرام سؤال كردم، آن حضرت فرمودند:
" حَلالُ مُحمدٍ حلالٌ ابداً الي يوم القيامة و حرامه حرامٌ ابداً الي يوم القيامة، لا يكون غيره و لا يجيء غيره"[1]
"حلال محمد هميشه تا روز قيامت حلال است و حرام او هميشه تا قيامت حرام است، غير آن نخواهد بود و غير او نخواهد آمد."
*********************************************************
[1]. مرحوم شيخ كليني، الاصول الكافي (دارالكتب الاسلاميه) ج 1، ص 58، ح
ولی همونطور که در فتوا هم اومده اگر درمان متوقف بر اون حرام باشه و دیگه چاره ای نباشه میشه از اون استفاده کرد ، هرچند چنین درمانی به صراحت در اون حدیث امام صادق (علیه السلام) رد شده که با یک چیز حرام بشه معالجه انجام داد.
اصولا دارو خاصیتی داره که این خاصیت رو خداوند در اون قرار داده (همونطور که خاصیت رفع تشنگی را در آب قرار داده)
حالا وقتی یک معصوم میفرماید که خدا هیچ اثر دارویی و درمانی در چیزهای حرام قرار نداده ، یعنی چی؟
یعنی اون پزشکی که از این تجویز ها میکنه نشان از جهالت اون پزشک و علم ناقصی که میدونه داره!
ولی همونطور که در فتوا هم اومده اگر درمان متوقف بر اون حرام باشه و دیگه چاره ای نباشه میشه از اون استفاده کرد ،
پس به دستور پزشک معالج میتوان بعضی از داروها را استفاده کرد.
حالا وقتی یک معصوم میفرماید که خدا هیچ اثر دارویی و درمانی در چیزهای حرام قرار نداده ، یعنی چی؟
یعنی ضرر آن دارو صدبرابر از سودی که میرساند بیشتر است.
یعنی اون پزشکی که از این تجویز ها میکنه نشان از جهالت اون پزشک و علم ناقصی که میدونه داره!
نه دوست گرامی جهالت پزشک را ثابت نمیکند. بلکه ضعف علم را ثابت میکند.
یعنی عیب از پزشک نیست بلکه عیب از علم است که نتوانست داروی بهتر جایگزین کند.عیب از ماده است.
سوره مائده آیه 3
بر شما حرام شده است مردار و خون و گوشتخوك و آنچه به نام غير خدا كشته شده باشد و [حيوان حلال گوشت] خفه شده و به چوب مرده و از بلندى افتاده و به ضرب شاخ مرده و آنچه درنده از آن خورده باشد مگر آنچه را [كه زنده دريافته و خود] سر ببريد و [همچنين] آنچه براى بتان سربريده شده و [نيز] قسمت كردن شما [چيزى را] به وسيله تيرهاى قرعه اين [كارها همه] نافرمانى [خدا]ست امروز كسانى كه كافر شدهاند از [كارشكنى در] دين شما نوميد گرديدهاند پس از ايشان مترسيد و از من بترسيد امروز دين شما را برايتان كامل و نعمتخود را بر شما تمام گردانيدم و اسلام را براى شما [به عنوان] آيينى برگزيدم و هر كس دچار گرسنگى شود بىآنكه به گناه متمايل باشد [اگر از آنچه منع شده است بخورد] بى ترديد خدا آمرزنده مهربان است (۳)
ابگرم درمانی کجا شفا میده نه بابا اون هم میگفت درد مفاصل مادرم رفع نشد و من از کجا باور کنم از کدوم دکترها باور کنم و از کی باور کنم و بعلاوه ما باید دستورات اهل بیت و پیامبر اکرام عمل کنیم نه بخاطر شفا که انها نهی کردن از ان آب شفا بگیریم روایات اومدن و کتابها اومدن و من بیشتر خوندم میگن و گفتن امام صادق عليه السلام : پيامبر خدا، از درمان با چشمه هاى آب گرم ، نهى فرموده است ، و آنها، چشمه هايى از آب گرم در كوهستانهاست كه بوى گوگرد دارد. امام صادق عليه السلام : پدرم خوش نداشت به آب تلخ و آب گوگرددار، درمان كند. او مى فرمود: ((نوح ، آن هنگام كه توفان به پا شده بود، آب ها را فراخواند و همه ى آنها به او پاسخ دادند، مگر آب هاى تلخ و آب هاى گوگرد دار. پس ، اين آب ها را نفرين كرد)). حتی اگر دکترها به ما بگن برای رفع درد به انجا برویم و حتی اگر بدانیم مفید است باز هم باید منع کرد چون مگر با اهل بیت و پیامبر باور نداریم اینا منع و نهی کردن اینا از علوم قوی و زیادی اطلاع داره چه برسه به باور دکترها شما میگین هیچ چیز شفا حروم نکرده و ان ها گفتن شفا از این نهی کنین خب زشته اگر ایمان دارین برخلاف دستورات اهل بیت که نهی کرده و تو هم بخوای بخاطر یه چیز دیگه برابر این نهی ها مثل نهی نشده انجام بدین و مثل سخنران از درون بگویین که درون و فکر زیادی درست و صحیح نیست و شما میپندارید و احساس میکنی قانع کننده س و صحیحه
ما باید دستورات اهل بیت و پیامبر اکرام عمل کنیم نه بخاطر شفا که انها پیامبر و اهل بیت (ع) که نهی کردن ....... ان آب شفا بگیریم اگر چه درمان میده باز هم به حدیث اصلی بر میگردیم میگه : امام صادق (ع) : پيامبر خدا، از درمان با چشمه هاى آب گرم ، نهى فرموده است ، و آنها، چشمه هايى از آب گرم در كوهستانهاست كه بوى گوگرد دارد. و پدرم خوش نداشت به آب تلخ و آب گوگرددار، درمان كند میبینین و میفهمین گفتن شفا و درمان از این نهی کرده . . . کسی الکی و یا با فکر حرف نزنه کسی نمیتونه حرفای اهل بیت عوض کنه
پس به دستور پزشک معالج میتوان بعضی از داروها را استفاده کرد.
یعنی ضرر آن دارو صدبرابر از سودی که میرساند بیشتر است.
نه دوست گرامی جهالت پزشک را ثابت نمیکند. بلکه ضعف علم را ثابت میکند.
یعنی عیب از پزشک نیست بلکه عیب از علم است که نتوانست داروی بهتر جایگزین کند.عیب از ماده است.
سوره مائده آیه 3
بر شما حرام شده است مردار و خون و گوشتخوك و آنچه به نام غير خدا كشته شده باشد و [حيوان حلال گوشت] خفه شده و به چوب مرده و از بلندى افتاده و به ضرب شاخ مرده و آنچه درنده از آن خورده باشد مگر آنچه را [كه زنده دريافته و خود] سر ببريد و [همچنين] آنچه براى بتان سربريده شده و [نيز] قسمت كردن شما [چيزى را] به وسيله تيرهاى قرعه اين [كارها همه] نافرمانى [خدا]ست امروز كسانى كه كافر شدهاند از [كارشكنى در] دين شما نوميد گرديدهاند پس از ايشان مترسيد و از من بترسيد امروز دين شما را برايتان كامل و نعمتخود را بر شما تمام گردانيدم و اسلام را براى شما [به عنوان] آيينى برگزيدم و هر كس دچار گرسنگى شود بىآنكه به گناه متمايل باشد [اگر از آنچه منع شده است بخورد] بى ترديد خدا آمرزنده مهربان است (۳)
یازهرا:Gol:
ابابصير[2] در يک روايتي نقل ميکند «قال دخلت ام خالد العبديه علي ابي عبدالله(ع)» ام خالد که زني عبديه بود بر امام صادق(ع) وارد شد «و انا عنده» ابابصير ميگويد من هم نشسته بودم «فقالت جعلت فداک» آن زن عرض کرد فدايت شوم «انه يعتريني قراقر في بطني» گفت يابن رسول الله يک مرضي عارض من شده است که شکمم صدا ميکند - آن وقت چند جمله دارد تا ميرسد - «و قد وصف لي اطباء العراق النبيذ بالسبيق» به دکتر مراجعه کردم و اطباء عراق براي شفا تجويز کردند حلوائي از نبيذ با سبيق درست کنم با هم مخلوط کنم و بخورم «وقد وقفت» ميگويد من دست نگه داشتهام «و عرفت کراهتک» احساس ميکنم ولو طبيب تجويز کرده است اما شما خوش نداري من مشروب بخورم «فاحببت ان اسئلک ذلک» دوست دارم از شما بپرسم آيا اجازه ميدهيد از اين مشروبي که طبيب تجويز کرده است بخورم يا خير؟
امام قبل از پاسخگوئي به پرسش؛ آن زن را مورد امتحان قرار دادهاند «فقال لها و ما يمنعک عن شربه» چه باعث شد از دستور پزشک پيروي نکردي؟ «قالت قد قلدتک ديني» گفت آقا من دينم را به گردن شما گذاشتهام «فالقي الله عزوجل حين القاه» و با آرامش به ملاقات خدا ميروم «فأخبره ان جعفربن محمد(ع) امرني و نهاني» ميخواهم در قيامت به خدا جواب بدهم وقتي خدا را ملاقات کردم به من ميگويند چرا مشروب خوردي ميگويم امام صادق فرمود دستور خوردن داد و اگر شما بفرماييد نخور و مرا نهي کنيد و قيامت به من بگويند وقتي مريض شدي داروي تو شرب خمر بود چرا نخوردي؟ به گردن شما مياندازم و ميگويم امام صادق فرمود نخور. امام صادق رو به ابابصير کردند «فقال يا ابامحمد الا تسمع الي هذه المرئة و هذه المسائل» آيا ميشنوي اين زن چه زيبا حرف ميزند؟ ميگويد من مقلد شما هستم دينم را به گردن شما مياندازم اگر بفرماييد بخور ميخورم و اگر بفرماييد نخور نميخورم قيامت هم جواب ميدهم و بعد امام رو به آن زن کردند و فرمود «لاوالله لاآذن لک في قطر? منه» يک قطره از آن را اذن نميدهم بخوري «و لا تذوقي منه قطرة» يک قطرهي آن را هم نچش چشيدن اين هم براي تو جايز نيست «فانما تندمين اذا بلغت نفسک هولاء و اومع بيده الي حنجرته» و با دست خود به حنجرهاش اشاره کرد و فرمود آن وقتي که عزرائيل براي قبض روحت آمد و روحت به اينجا رسيد آن وقت پشيمان ميشوي و چيزي ميبيني که ميگويي اي واي، اي کاش نخورده بودم «يقولها ثلاثا افهمت» اما سه مرتبه فرمود فهميدي فهميدي فهميدي چي گفتم؟ «قالت نعم» آن زن گفت بله شنيدم. [2]- جامع الاحاديث شيعه, ج29, ص239
الشيخ الکليني, الکافي, ج6, ص413, باب من اظطر الي الخمر, ح1
الحرالعاملي, وسائل الشيعه, ج25, ص344, باب 20 از ابواب اشربه محرمه, ح2
مرحوم آقاي گلپايگاني در تقريرات ميفرمايد[4] «فمجرد حفظ النفس عن المرض» آن اضطراري که براي حفظ نفس عن المرض است نه عن التلف «و اعادة الصحة» يا ميخواهد مشروب بخورد تا سلامتي و صحتش برگردد «ليس مجوزا» اين مجوز خوردن مشروب نيست «و انما يصوغ ذلک حفظ النفس عن التلف» تنها مورد جواز شرب جايي است که اگر مشروب نخورد ميميرد «وذلک لان حفظ النفس اهم من کل شي الا بالنسبة الي مثله» دليل مساله اين است، که حفظ نفس از هر چيزي مهمتر است مگر حفظ نفس ديگري مثل خودش يعني اگر دوران بين حفظ نفس خودش يا حفظ نفس ديگري باشد براي حفظ نفس خودش نميتواند نفس ديگري را در معرض تلف قرار دهد. پس حفظ نفس مساوي خودش را شامل نميشود. يعني خون او رنگينتر از خون ديگران نيست اما از هر چيز ديگري غير از نفس مهمتر است. و چون اهم است حرمت شرب خمر را برميدارد. تا اينجا فرمايش مرحوم آقاي گلپايگاني است. ]- السيد الگلپايگاني، درّ المنضود، ج2، ص339
نقل از مدرسه فقاهت
چیزی که خودم بهش رسیدم سرکار گرامی خادم ولایت
پزشک میگه بخور تا سلامتی را دوباره بیابی نه اینکه اگر نخوری الان می میری !!و جانت را با ان حرام نجات میدی .وقتی غذای حرام ، به دستور قران حلال میشه که اگر نخوردی می میری !! و با خوردنش جانت نجات میدی ولی خیلی از تجویز حرام ها برای راحت شدن از دردو بیماری هست نه اینکه نخوری الان می میری
چیزی که خودم بهش رسیدم سرکار گرامی خادم ولایت
پزشک میگه بخور تا سلامتی را دوباره بیابی نه اینکه اگر نخوری الان می میری !!و جانت را با ان حرام نجات میدی .وقتی غذای حرام ، به دستور قران حلال میشه که اگر نخوردی می میری !! و با خوردنش جانت نجات میدی ولی خیلی از تجویز حرام ها برای راحت شدن از دردو بیماری هست نه اینکه نخوری الان می میری
بنده عرض کرده ام زمان استهزاء اشکال ندارد. زمان استهزاء یعنی اگر نخوری عوارض نخوردن آن بیشتر است.
مثلا وقتی شخصی در بیابان درحال جان کندن از گرسنگی است.تنها سگی همراه اوست . برای اینکه نمیرد باید آن سگ را بکشد و بخورد. و اگر چنین نکند قتل نفس انجام داده است.
بسیاری از بیماریها نیز این چنین هستند ، یعنی اگر بیمار داروی تجویز شده از سمت پزشک را مصرف نکند ، بیماریش بدتر میشود و مرگ را به همراه دارد.
بیماری های هم هستند شاید عدم مصرف دارو منجر به مرگ نشود اما شرایط جسمی بیمار را بدتر میکند و در اینجا نیز بیمار موظف است از دارو استفاده کند.
البته این موارد نقطه عکس هم دارد ، ممکن است پزشک تشخیص دهد عمل واجبی برای بیمار ضرر دارد و به بیمار میگوید شما نباید این عمل واجب را انجام دهید ، زیبا با انجام این عمل وضعیت شما بدتر میشود. مانند روزه گرفتن.
در مجموع بستگی به این دارد ضرر استفاده از دارو بیشتر است یا ضرر عدم استفاده از دارو.
ابگرم درمانی کجا شفا میده نه بابا اون هم میگفت درد مفاصل مادرم رفع نشد و من از کجا باور کنم از کدوم دکترها باور کنم و از کی باور کنم و بعلاوه ما باید دستورات اهل بیت و پیامبر اکرام عمل کنیم نه بخاطر شفا که انها نهی کردن از ان آب شفا بگیریم روایات اومدن و کتابها اومدن و من بیشتر خوندم میگن و گفتن امام صادق عليه السلام : پيامبر خدا، از درمان با چشمه هاى آب گرم ، نهى فرموده است ، و آنها، چشمه هايى از آب گرم در كوهستانهاست كه بوى گوگرد دارد. امام صادق عليه السلام : پدرم خوش نداشت به آب تلخ و آب گوگرددار، درمان كند. او مى فرمود: ((نوح ، آن هنگام كه توفان به پا شده بود، آب ها را فراخواند و همه ى آنها به او پاسخ دادند، مگر آب هاى تلخ و آب هاى گوگرد دار. پس ، اين آب ها را نفرين كرد)). حتی اگر دکترها به ما بگن برای رفع درد به انجا برویم و حتی اگر بدانیم مفید است باز هم باید منع کرد چون مگر با اهل بیت و پیامبر باور نداریم اینا منع و نهی کردن اینا از علوم قوی و زیادی اطلاع داره چه برسه به باور دکترها شما میگین هیچ چیز شفا حروم نکرده و ان ها گفتن شفا از این نهی کنین خب زشته اگر ایمان دارین برخلاف دستورات اهل بیت که نهی کرده و تو هم بخوای بخاطر یه چیز دیگه برابر این نهی ها مثل نهی نشده انجام بدین و مثل سخنران از درون بگویین که درون و فکر زیادی درست و صحیح نیست و شما میپندارید و احساس میکنی قانع کننده س و صحیحه
سلام بر شما دوست عزیز
همونطور که قول دادم حتما بنده این تاپیک رو به یه جایی میرسونم
اول تشکر از شما بابت پاسخ گویی و شرکت در بحث
دوم اینکه اگر درد مفصل مادر شما درمان نشده این بنا نمیشه که پس آبگرم برای استفاده درمانی نباید استفاده بشه.هزارتا دلیل داشته که درمان نشده
هیچ وقت اکتفا به یک کیس نمیتونع چیزی رو رد یا اثبات کنه
مساله بعدی اینکه ببینید دوست من ، من و شما توی جامعه ای زندگی میکنیم که دیگه بحث زور و اجبار شاید کمتر کسی بتونه قبولش کنه
من و شما و همه کاربرای این انجمن عمری درس خوندیم که یادبگیریم عقل و استدلال خیلی مهمه
درصد بسیار بالایی از قرآن داره میگه توی حرف ها ، سخنان ، احادیث و حتی خود قرآن تفکر کنین
اون وقت شما چجوری میگی من بگم پس هرچی اءمه گفتند درسته؟
ببین عزیز من ، من یه عمره دارم آبگرم رو تجویز میکنم.وقتی مریض از من میپرسه آبگرم برام خوبه من همیشه میگم ضرری نداره و مثلا برای شما(به تشخیص خودم) میتونه مفید هم باشه.
اون وقت شما خیلی راحت به من میگی من از این به بعد اونو حرام بدونم
اگر مریض از من پرسید آبگرم خوبه من جواب بدم : اصلا و ابدا
اگر پرسید چرا
بگم چون حدیث توی دینم اینو میگه ک منی که دکترم باید بگم چشم.
حالا دیگه قضاوت با شما
عقل ، استدلال و تفکر بسیار مهمه.یادتون باشه اصول دینتون همیشه باید بدون تقلید باشه
من همیشه معتقد بودم بزرگترین مجازات ها در آخرت مال افرادیه که وقتی خدا ازشون اصول دین رو میپرسه دلیل قانع کننده ، عقلی و منطقی ندارند
بنده هنوز منتظرم که کسی منطقی و علمی ثابت کنه آبگرم های معدنی یا گوگرددار حرامه و استفاده اش مضره یا هر دلیلی دیگه که حرام بودن رو اثبات کنه.
یا اینکه یه نفر بگه این حدیث اصلا اعتباری بهش نبست تا تاپیک راحت بسته بشه
کاربر مهمان خوش آمدید
ازمرحوم كليني با ذكر سند از زراره نقل ميكند كه گفت: از امام صادق عليه السلام از حلال و حرام سؤال كردم، آن حضرت فرمودند:
" حَلالُ مُحمدٍ حلالٌ ابداً الي يوم القيامة و حرامه حرامٌ ابداً الي يوم القيامة، لا يكون غيره و لا يجيء غيره"[1]
"حلال محمد هميشه تا روز قيامت حلال است و حرام او هميشه تا قيامت حرام است، غير آن نخواهد بود و غير او نخواهد آمد."
*********************************************************
[1]. مرحوم شيخ كليني، الاصول الكافي (دارالكتب الاسلاميه) ج 1، ص 58، ح
ولی همونطور که در فتوا هم اومده اگر درمان متوقف بر اون حرام باشه و دیگه چاره ای نباشه میشه از اون استفاده کرد ، هرچند چنین درمانی به صراحت در اون حدیث امام صادق (علیه السلام) رد شده که با یک چیز حرام بشه معالجه انجام داد.
اصولا دارو خاصیتی داره که این خاصیت رو خداوند در اون قرار داده (همونطور که خاصیت رفع تشنگی را در آب قرار داده)
حالا وقتی یک معصوم میفرماید که خدا هیچ اثر دارویی و درمانی در چیزهای حرام قرار نداده ، یعنی چی؟
یعنی اون پزشکی که از این تجویز ها میکنه نشان از جهالت اون پزشک و علم ناقصی که میدونه داره!
به نام خدا
سلام
پس به دستور پزشک معالج میتوان بعضی از داروها را استفاده کرد.
یعنی ضرر آن دارو صدبرابر از سودی که میرساند بیشتر است.
نه دوست گرامی جهالت پزشک را ثابت نمیکند. بلکه ضعف علم را ثابت میکند.
یعنی عیب از پزشک نیست بلکه عیب از علم است که نتوانست داروی بهتر جایگزین کند.عیب از ماده است.
سوره مائده آیه 3
بر شما حرام شده است مردار و خون و گوشتخوك و آنچه به نام غير خدا كشته شده باشد و [حيوان حلال گوشت] خفه شده و به چوب مرده و از بلندى افتاده و به ضرب شاخ مرده و آنچه درنده از آن خورده باشد مگر آنچه را [كه زنده دريافته و خود] سر ببريد و [همچنين] آنچه براى بتان سربريده شده و [نيز] قسمت كردن شما [چيزى را] به وسيله تيرهاى قرعه اين [كارها همه] نافرمانى [خدا]ست امروز كسانى كه كافر شدهاند از [كارشكنى در] دين شما نوميد گرديدهاند پس از ايشان مترسيد و از من بترسيد امروز دين شما را برايتان كامل و نعمتخود را بر شما تمام گردانيدم و اسلام را براى شما [به عنوان] آيينى برگزيدم و هر كس دچار گرسنگى شود بىآنكه به گناه متمايل باشد [اگر از آنچه منع شده است بخورد] بى ترديد خدا آمرزنده مهربان است (۳)
یازهرا:Gol:
ابگرم درمانی کجا شفا میده نه بابا اون هم میگفت درد مفاصل مادرم رفع نشد و من از کجا باور کنم از کدوم دکترها باور کنم و از کی باور کنم و بعلاوه ما باید دستورات اهل بیت و پیامبر اکرام عمل کنیم نه بخاطر شفا که انها نهی کردن از ان آب شفا بگیریم روایات اومدن و کتابها اومدن و من بیشتر خوندم میگن و گفتن امام صادق عليه السلام : پيامبر خدا، از درمان با چشمه هاى آب گرم ، نهى فرموده است ، و آنها، چشمه هايى از آب گرم در كوهستانهاست كه بوى گوگرد دارد. امام صادق عليه السلام : پدرم خوش نداشت به آب تلخ و آب گوگرددار، درمان كند. او مى فرمود: ((نوح ، آن هنگام كه توفان به پا شده بود، آب ها را فراخواند و همه ى آنها به او پاسخ دادند، مگر آب هاى تلخ و آب هاى گوگرد دار. پس ، اين آب ها را نفرين كرد)). حتی اگر دکترها به ما بگن برای رفع درد به انجا برویم و حتی اگر بدانیم مفید است باز هم باید منع کرد چون مگر با اهل بیت و پیامبر باور نداریم اینا منع و نهی کردن اینا از علوم قوی و زیادی اطلاع داره چه برسه به باور دکترها شما میگین هیچ چیز شفا حروم نکرده و ان ها گفتن شفا از این نهی کنین خب زشته اگر ایمان دارین برخلاف دستورات اهل بیت که نهی کرده و تو هم بخوای بخاطر یه چیز دیگه برابر این نهی ها مثل نهی نشده انجام بدین و مثل سخنران از درون بگویین که درون و فکر زیادی درست و صحیح نیست و شما میپندارید و احساس میکنی قانع کننده س و صحیحه
ما باید دستورات اهل بیت و پیامبر اکرام عمل کنیم نه بخاطر شفا که انها پیامبر و اهل بیت (ع) که نهی کردن ....... ان آب شفا بگیریم اگر چه درمان میده باز هم به حدیث اصلی بر میگردیم میگه : امام صادق (ع) : پيامبر خدا، از درمان با چشمه هاى آب گرم ، نهى فرموده است ، و آنها، چشمه هايى از آب گرم در كوهستانهاست كه بوى گوگرد دارد. و پدرم خوش نداشت به آب تلخ و آب گوگرددار، درمان كند میبینین و میفهمین گفتن شفا و درمان از این نهی کرده . . . کسی الکی و یا با فکر حرف نزنه کسی نمیتونه حرفای اهل بیت عوض کنه
ابابصير[2] در يک روايتي نقل ميکند «قال دخلت ام خالد العبديه علي ابي عبدالله(ع)» ام خالد که زني عبديه بود بر امام صادق(ع) وارد شد «و انا عنده» ابابصير ميگويد من هم نشسته بودم «فقالت جعلت فداک» آن زن عرض کرد فدايت شوم «انه يعتريني قراقر في بطني» گفت يابن رسول الله يک مرضي عارض من شده است که شکمم صدا ميکند - آن وقت چند جمله دارد تا ميرسد - «و قد وصف لي اطباء العراق النبيذ بالسبيق» به دکتر مراجعه کردم و اطباء عراق براي شفا تجويز کردند حلوائي از نبيذ با سبيق درست کنم با هم مخلوط کنم و بخورم «وقد وقفت» ميگويد من دست نگه داشتهام «و عرفت کراهتک» احساس ميکنم ولو طبيب تجويز کرده است اما شما خوش نداري من مشروب بخورم «فاحببت ان اسئلک ذلک» دوست دارم از شما بپرسم آيا اجازه ميدهيد از اين مشروبي که طبيب تجويز کرده است بخورم يا خير؟
امام قبل از پاسخگوئي به پرسش؛ آن زن را مورد امتحان قرار دادهاند «فقال لها و ما يمنعک عن شربه» چه باعث شد از دستور پزشک پيروي نکردي؟ «قالت قد قلدتک ديني» گفت آقا من دينم را به گردن شما گذاشتهام «فالقي الله عزوجل حين القاه» و با آرامش به ملاقات خدا ميروم «فأخبره ان جعفربن محمد(ع) امرني و نهاني» ميخواهم در قيامت به خدا جواب بدهم وقتي خدا را ملاقات کردم به من ميگويند چرا مشروب خوردي ميگويم امام صادق فرمود دستور خوردن داد و اگر شما بفرماييد نخور و مرا نهي کنيد و قيامت به من بگويند وقتي مريض شدي داروي تو شرب خمر بود چرا نخوردي؟ به گردن شما مياندازم و ميگويم امام صادق فرمود نخور. امام صادق رو به ابابصير کردند «فقال يا ابامحمد الا تسمع الي هذه المرئة و هذه المسائل» آيا ميشنوي اين زن چه زيبا حرف ميزند؟ ميگويد من مقلد شما هستم دينم را به گردن شما مياندازم اگر بفرماييد بخور ميخورم و اگر بفرماييد نخور نميخورم قيامت هم جواب ميدهم و بعد امام رو به آن زن کردند و فرمود «لاوالله لاآذن لک في قطر? منه» يک قطره از آن را اذن نميدهم بخوري «و لا تذوقي منه قطرة» يک قطرهي آن را هم نچش چشيدن اين هم براي تو جايز نيست «فانما تندمين اذا بلغت نفسک هولاء و اومع بيده الي حنجرته» و با دست خود به حنجرهاش اشاره کرد و فرمود آن وقتي که عزرائيل براي قبض روحت آمد و روحت به اينجا رسيد آن وقت پشيمان ميشوي و چيزي ميبيني که ميگويي اي واي، اي کاش نخورده بودم «يقولها ثلاثا افهمت» اما سه مرتبه فرمود فهميدي فهميدي فهميدي چي گفتم؟ «قالت نعم» آن زن گفت بله شنيدم.
[2]- جامع الاحاديث شيعه, ج29, ص239
الشيخ الکليني, الکافي, ج6, ص413, باب من اظطر الي الخمر, ح1
الحرالعاملي, وسائل الشيعه, ج25, ص344, باب 20 از ابواب اشربه محرمه, ح2
مرحوم آقاي گلپايگاني در تقريرات ميفرمايد[4] «فمجرد حفظ النفس عن المرض» آن اضطراري که براي حفظ نفس عن المرض است نه عن التلف «و اعادة الصحة» يا ميخواهد مشروب بخورد تا سلامتي و صحتش برگردد «ليس مجوزا» اين مجوز خوردن مشروب نيست «و انما يصوغ ذلک حفظ النفس عن التلف» تنها مورد جواز شرب جايي است که اگر مشروب نخورد ميميرد «وذلک لان حفظ النفس اهم من کل شي الا بالنسبة الي مثله» دليل مساله اين است، که حفظ نفس از هر چيزي مهمتر است مگر حفظ نفس ديگري مثل خودش يعني اگر دوران بين حفظ نفس خودش يا حفظ نفس ديگري باشد براي حفظ نفس خودش نميتواند نفس ديگري را در معرض تلف قرار دهد. پس حفظ نفس مساوي خودش را شامل نميشود. يعني خون او رنگينتر از خون ديگران نيست اما از هر چيز ديگري غير از نفس مهمتر است. و چون اهم است حرمت شرب خمر را برميدارد. تا اينجا فرمايش مرحوم آقاي گلپايگاني است. ]- السيد الگلپايگاني، درّ المنضود، ج2، ص339
نقل از مدرسه فقاهت
چیزی که خودم بهش رسیدم سرکار گرامی خادم ولایت
پزشک میگه بخور تا سلامتی را دوباره بیابی نه اینکه اگر نخوری الان می میری !!و جانت را با ان حرام نجات میدی .وقتی غذای حرام ، به دستور قران حلال میشه که اگر نخوردی می میری !! و با خوردنش جانت نجات میدی ولی خیلی از تجویز حرام ها برای راحت شدن از دردو بیماری هست نه اینکه نخوری الان می میری
به نام خدا
سلام
بنده عرض کرده ام زمان استهزاء اشکال ندارد.
زمان استهزاء یعنی اگر نخوری عوارض نخوردن آن بیشتر است.
مثلا وقتی شخصی در بیابان درحال جان کندن از گرسنگی است.تنها سگی همراه اوست . برای اینکه نمیرد باید آن سگ را بکشد و بخورد. و اگر چنین نکند قتل نفس انجام داده است.
بسیاری از بیماریها نیز این چنین هستند ، یعنی اگر بیمار داروی تجویز شده از سمت پزشک را مصرف نکند ، بیماریش بدتر میشود و مرگ را به همراه دارد.
بیماری های هم هستند شاید عدم مصرف دارو منجر به مرگ نشود اما شرایط جسمی بیمار را بدتر میکند و در اینجا نیز بیمار موظف است از دارو استفاده کند.
البته این موارد نقطه عکس هم دارد ، ممکن است پزشک تشخیص دهد عمل واجبی برای بیمار ضرر دارد و به بیمار میگوید شما نباید این عمل واجب را انجام دهید ، زیبا با انجام این عمل وضعیت شما بدتر میشود. مانند روزه گرفتن.
در مجموع بستگی به این دارد ضرر استفاده از دارو بیشتر است یا ضرر عدم استفاده از دارو.
یازهرا:Gol:
سلام بر شما دوست عزیز
همونطور که قول دادم حتما بنده این تاپیک رو به یه جایی میرسونم
اول تشکر از شما بابت پاسخ گویی و شرکت در بحث
دوم اینکه اگر درد مفصل مادر شما درمان نشده این بنا نمیشه که پس آبگرم برای استفاده درمانی نباید استفاده بشه.هزارتا دلیل داشته که درمان نشده
هیچ وقت اکتفا به یک کیس نمیتونع چیزی رو رد یا اثبات کنه
مساله بعدی اینکه ببینید دوست من ، من و شما توی جامعه ای زندگی میکنیم که دیگه بحث زور و اجبار شاید کمتر کسی بتونه قبولش کنه
من و شما و همه کاربرای این انجمن عمری درس خوندیم که یادبگیریم عقل و استدلال خیلی مهمه
درصد بسیار بالایی از قرآن داره میگه توی حرف ها ، سخنان ، احادیث و حتی خود قرآن تفکر کنین
اون وقت شما چجوری میگی من بگم پس هرچی اءمه گفتند درسته؟
ببین عزیز من ، من یه عمره دارم آبگرم رو تجویز میکنم.وقتی مریض از من میپرسه آبگرم برام خوبه من همیشه میگم ضرری نداره و مثلا برای شما(به تشخیص خودم) میتونه مفید هم باشه.
اون وقت شما خیلی راحت به من میگی من از این به بعد اونو حرام بدونم
اگر مریض از من پرسید آبگرم خوبه من جواب بدم : اصلا و ابدا
اگر پرسید چرا
بگم چون حدیث توی دینم اینو میگه ک منی که دکترم باید بگم چشم.
حالا دیگه قضاوت با شما
عقل ، استدلال و تفکر بسیار مهمه.یادتون باشه اصول دینتون همیشه باید بدون تقلید باشه
من همیشه معتقد بودم بزرگترین مجازات ها در آخرت مال افرادیه که وقتی خدا ازشون اصول دین رو میپرسه دلیل قانع کننده ، عقلی و منطقی ندارند
بنده هنوز منتظرم که کسی منطقی و علمی ثابت کنه آبگرم های معدنی یا گوگرددار حرامه و استفاده اش مضره یا هر دلیلی دیگه که حرام بودن رو اثبات کنه.
یا اینکه یه نفر بگه این حدیث اصلا اعتباری بهش نبست تا تاپیک راحت بسته بشه
سلام دوستان ، ازجهت روایت وحدیث موضوع بررسی شد.
اما مباحث پزشکی نیاز به کارشناس خودش را داره واز حوزه پاسخگویی بنده خارج است.