حق فقرا
تبهای اولیه
سلام
میخواستم بپرسم حکمت پرداخت خمس و زکات یا انفاق چیه؟؟؟
و چرا واجبه؟؟؟
چرا میگن تو اموال ثروتمندها حقی برای فقرا وجود داره که اگه اغنیا اون رو نپردازن در واقع سرقت از مال فقرا کردن ؟؟؟
چرا حق ؟؟؟ چه حقی ؟؟؟ مثلاً اونی که سالها درس خونده و زحمت کشیده تا مثلاً یک پزشک متخصص شده و حالا کار شرافتمندانه ای داره و هم به یه عده کمک میکنه و هم پولی به عنوان حق الزحمه میگیره و پولدار میشه مگه چیزی از اموال فقرا برداشته که به اینجا رسیده یا مگه جای کار کردن فقرا رو پر کرده که حالا فقرا تو مالش تو حق الزحمه اش حق دارن؟؟؟ که بهشون بدهکاره؟؟؟
چرا باید بخشی پولی که با خون دل به دست آورده حق یکی دیگه باشه؟؟ آخه چه حقی ؟؟؟
البته نمیگم نباید به فقیری کمک کنه فقط میگم اگه کمک میکنه از روی دلسوزیه از روی مهربونیه نه اینکه وظیفه اش باشه. اگه این جوری باشه هیچ وقت اون فقیر به خاطر کمکی که اون دارا بهش کرده ممنون نیست بلکه میگه که خب وظیفه ش بوده، حقمو بهم داده
با سلام خدمت همه دوستان قرآن پژوه
با تشکر از جناب architect به خاطر سوال خوبشان
از آنجا که خداوند جامعه بشری را بر اساس یک زندگی اجتماعی بنا نهاده ؛ در نتیجه قوانینی را که در قالب دین به مردم ابلاغ فرموده نیز بر همین دیدگاه استوار ساخته.
از طرفی بر هیچ کسی ، حکیم بودن خدا پوشیده نیست و او کار بی حکمت نمی کند .
وجود آیات الهی و روایات اهل بیت در موضوع مورد نظر ؛ برای همه متدینان کافی است تا به آن تن داده و عمل کنند .
اما جهت اطمینان قلبی ؛ دانستن بعضی حکمت ها لازم است. و ما به زبانی ساده به برخی از آن اشاره می کنیم.
- هر جامعه ای نیازمند یک حاکم و رهبر است .(درروایات آمده است که اگر دو نفری هم به سفر رفتید یکی از شما باید مدیریت آن را به عهده گیرد .)
- هر مدیری برای اداره جامعه خویش نیازمند قوانینی است که همه باید طبق آن عمل کنند.
- هر مدیری در اداره مجموعه خود نیازمند همکارانی در بخش های مختلف است ( اقتصادی ، نظامی ، اداری و ...) که با یکدیگر در عمران و آبادی مادی و معنوی جامعه بکوشند.
- قاعدتا این همه نیرو و همکار و کارهای عمرانی ، مخارجی خواهند داشت که باید به گونه ای تامین شود .
- طبیعی است که برخی از این مخارج از در آمد های عمومی جامعه و برخی دیگر از مردم گرفته می شود ،تادر زمینه رفاه و آسایش عمومی جامعه استفاده شود. ( این قانون در تمامی جوامع بشری در قالب مالیات های مختلف دیده می شود و پذیرفته شده است )
- خداوند این مطلب را در قالب خمس و زکات و صدقات واجب تشریع نموده است .
همانطور که اگر در جوامع مختلف کسی از دادن مالیات طفره رود به او با دید منفی نگاه خواهد شد ؛ در دین مبین اسلام نیز اگر کسی خمس و زکاتش را ندهد با همان دید به او نگاه خواهد شد .
همانطور که در همه مجامع بشری بخشی از مالیات در راستای فقر زدایی بکار می رود در اسلام نیز همانگونه است .
بنابر این صحیح خواهد بود که بگوییم : « اگر کسی خمس و زکات خویش را نپردازد گویا سهم و مال نیازمندان را خورده است . »
امید که با عمل به دستورات خدا همیشه یک جامعه پیشرفته دینی و در سایه آن زندگی خوب و خوشی داشته باشیم.
جناب architect از تاخیر پیش آمده پوزش می طلبیم .
موفق باشید . :Gol::Gol::Gol:
با سلام و تشکر از دوستان :Gol:
آقا ایمان پاسخ را داده اند، ولی این پاسخ مربوط به زمانی است که در جامعه عدالت کاملاً برقرار باشد. من می خواهم به نکته ای دیگر اشاره کنم.
مثلاً اونی که سالها درس خونده و زحمت کشیده تا مثلاً یک پزشک متخصص شده و حالا کار شرافتمندانه ای داره و هم به یه عده کمک میکنه و هم پولی به عنوان حق الزحمه میگیره و پولدار میشه
شما تا حالا معدن ذغال سنگ رو از نزدیک دیدید؟ شما تا حالا سوپوری کردید؟ تا حالا مسئول باز کردن چاه دستشویی بودید؟ اگر که با سختی زندگی و شغل فقرا آشنا بودید، اصلاً به پزشکان و کلاً تمام کسانی که به اصطلاح «عمری زحمت کشیده اند» تا به اینجا رسیده اند اجازه گرفتن چنین دستمزدهایی نمی دادید تا پولدار شوند.
این یک حقیقت است. کارگر معدن ذغال سنگ خیلی بیشتر از یک پزشک زحمت می کشد. در واقع هر روز شغل او معادل یک سال درس خواندن در ناز و نعمت سختی دارد. شما بگید، عادلانه تر نیست که دستمزد ماهانه کارگر معدن (و کلاً کسانی که شغلهای حقیقتاً مشکل دارند) را زیاد کنیم، و حق ویزیت پزشکان را کاهش دهیم؟
مگر درس خواندن هنر است؟ اگر جای آن پزشک با آن کارگر در بدو تولد عوض می شد، آن کارگر نمی توانست پزشک شود؟ کی گفته که دستمزد پزشکی باید بیشتر از دستمزد سوپوری باشد؟ پزشک پشت میز نشسته، و بر اساس معلوماتش به مردم دارو می دهد. لطف نمی کند، وظیفه اش را انجام می دهد!!! بعد هم کلی پول به عنوان ویزیت می گیرد. سوپور، صبح تا شب در خیابانها راه می رود، جارو می کشد، کار بدنی می کند، و به ندرت می نشیند. در آخر هم حقوقی ناچیز می گیرد. پس سختی کار او به ساعت کار ختم نمی شود، بلکه در خانه هم به خاطر نداری درگیر است، و از بسیاری از نعمتها و تفریحات محروم. پس سختی او صبح تا شب ادامه دارد، در همه حال. بگذریم از اینکه شرایط خانوادگی او را به این شغل کشانده. او اصلاً موقعیت پزشک شدن نداشته.
حالا شما قضاوت کنید، آیا در جوامع امروز، ثروت به دست آن کسی که بیشتر زحمت می کشد می رسد؟ آیا پزشکی شرافتمندانه تر از کارگری معدن است؟ آیا تحصیل در دانشگاه «حق پولداری» به همراه دارد؟ آیا همه قدرت تحصیل و پزشک شدن دارند؟ آیا جامعه بدون شغلهایی که در نظر شما پست است اداره می شود؟
اگر خوب دقت کنید، خواهید دید که در سیستم موجود، حقیقتاً پولدارها به فقرا بدهکار هستند.
یا حق
بینام عزیز کاملاً حق با شماست
ولی به نظر شما مقصر کیه؟؟ کی تعیین میکنه که مثلاً حقوق یه پزشک چقدر باشه یا حقوق کارگر معدن چقدر باشه؟؟
مگه غیر از اینه که برای همه اینها قانون وجود داره و قانونه که دستمزد هر شغلی رو تعیین میکنه؟؟؟ پس اگه تفاوت دستمزد یه پزشک و یه کارگر گاهی سر به فلک میذاره مقصر قانون و نظام اقتصادی کشوره که عده ای با قاطعیت دارن میگن که این قوانین بر اساس اسلامه و تو اسلام هم بی عدالتی وجود نداره!!!!!!!!!!!
مقصر نظام اقتصادیه و همین نظام باید تاوان بده نه اینکه تاوان اشتباهی که تو قوانین وجود داره رو یه پزشک یا هر کس دیگه ای بده!!!
اونها باید حقشون رو از کسی بگیرن که این قوانین رو تنظیم کرده نه از کسی که مثل اونها فقط داره قوانین رو اجرا میکنه.
ضمناً از کجا معلوم که این خمس و زکات برسه دست آدمهایی که زحمتکش هستن ولی فقیرن؟؟؟ اگه این طور باشه خیلی زور نداره ولی اگه برسه به یه عده آدم مفت خور چی؟؟؟ کسایی که سالم و سرحالن ولی به تنشون زحمت نمیدن و فقیرن یعنی اونها هم حق دارن؟؟؟
با سلام و عرض ادب :Gol:
ولی به نظر شما مقصر کیه؟؟ کی تعیین میکنه که مثلاً حقوق یه پزشک چقدر باشه یا حقوق کارگر معدن چقدر باشه؟؟
مگه غیر از اینه که برای همه اینها قانون وجود داره و قانونه که دستمزد هر شغلی رو تعیین میکنه؟؟؟ پس اگه تفاوت دستمزد یه پزشک و یه کارگر گاهی سر به فلک میذاره مقصر قانون و نظام اقتصادی کشوره که عده ای با قاطعیت دارن میگن که این قوانین بر اساس اسلامه و تو اسلام هم بی عدالتی وجود نداره!!!!!!!!!!!
همین طور هست. البته این را در نظر داشته باشید که نرخ حقوق پزشکان ربطی به اسلام ندارد. :Cheshmak:
اونها باید حقشون رو از کسی بگیرن که این قوانین رو تنظیم کرده نه از کسی که مثل اونها فقط داره قوانین رو اجرا میکنه.
بستگی دارد. مثلاً شما دست ببرید تو حقوق پزشکان، ببینید چه غوغایی به پا می شود. تعجب نمی کنم اگر پزشکان بعد از چنین اقدامی کودتای نظامی کنند. :Cheshmak:
اگر پزشکی انصاف داشته باشد، مؤمن باشد، اضافی حقوق خودش را در راه خیر صرف می کند. با خود می گوید: «حالا که قوانین اینطور هست، خوب من مجبورم پول مفت بگیرم، پس میدم در راه خدا، چون حق من نیست. اصلاً چرا فقرا را رایگان ویزیت نکنم؟» از شما می پرسم، شما چنین روحیه ای در پزشکان سراغ دارید (کاری به اقلیت بسیار کم ندارم، کلی عرض می کنم)؟
در پزشکان که هیچ، شما چنین روحیه ای در پولدارها سراغ دارید؟ اصلاً مگر در قرآن کریم نیامده است (سوره 2):
يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَآ أَكْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا وَيَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ كَذَلِكَ يُبيِّنُ اللّهُ لَكُمُ الآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ ﴿۲۱۹﴾
درباره شراب و قمار از تو مىپرسند بگو در آن دوگناهى بزرك و سودهايى براى مردم است و[لى] گناهشان از سودشان بزرگتر است و از تو مىپرسند چه چيزى انفاق كنند بگو مازاد [بر نيازمندى خود] را اين گونه خداوند آيات [خود را] براى شما روشن مىگرداند باشد كه بينديشيد (۲۱۹)
آیا پولدارها مازاد بر نیازمندیشان انفاق می کنند؟ آیا بنز 300 میلیونی و خانه های هزار متری و ویلاهای متعدد، نیازمندی محسوب می شود؟
هیچ می دانستید که در بعضی مناطق، گاهی اوقات یک خانواده پر جمعیت در یک اتاق 12 متری زندگی می کنند؟ آیا در چنین شرایطی یک شخص با وجدان، با انصاف، مؤمن، راضی می شود که در یک خانه هزار متری زندگی کند؟ با 300 میلیون تومان چند گرسنه را می توان سیر کرد؟ بگیم غذای هر کس 2 هزار تومان باشد. 300،000،000 تقسیم بر 2،000 می شود 150،000. بله 150 هزار نفر را می توان سیر کرد. یعنی یک شهر بزرگ را می توان یک روز غذا داد. در چنین شرایطی، فکر می کنید سوار بنز 300 میلیونی شدن، حلال است، یا حرام؟ غذا خوردن در رستورانی که هر وعده آن دهها هزار تومان خرج دارد حلال است یا حرام؟ و هزاران نمونه دیگر.
بگذارید خیالتان را راحت کنم، مؤمن در چنین شرایطی حق ندارد پولدار باشد. می دانم که این گفته برای خیلی ها گران است، ولی حرف حق تا بوده تلخ بوده.
ضمناً از کجا معلوم که این خمس و زکات برسه دست آدمهایی که زحمتکش هستن ولی فقیرن؟؟؟ اگه این طور باشه خیلی زور نداره ولی اگه برسه به یه عده آدم مفت خور چی؟؟؟ کسایی که سالم و سرحالن ولی به تنشون زحمت نمیدن و فقیرن یعنی اونها هم حق دارن؟؟؟
این یک بحث دیگر است که واجب بودن خمس و زکات را زیر سؤال نمی برد، بلکه متصدی توزیع آن را زیر سؤال می برد. مسلماً خمس و زکات نباید به دست مفت خورها برسد. البته من تو جامعه امروز تا حالا کسی رو ندیدم که بخورد و بخوابد و از راه خمس و زکات امرار معاش کند.
با تشکر فراوان
یا حق
اگر پزشکی انصاف داشته باشد، مؤمن باشد، اضافی حقوق خودش را در راه خیر صرف می کند. با خود می گوید: «حالا که قوانین اینطور هست، خوب من مجبورم پول مفت بگیرم، پس میدم در راه خدا، چون حق من نیست
بینام عزیز
چراحق نیست؟؟ وقتی قانون میگه حقوق پزشک اینه پس حقش همینه. اگه به فقیری کمک میکنه از روی دلسوزی یا برای رضای خداست نه از روی وظیفه
بگذارید خیالتان را راحت کنم، مؤمن در چنین شرایطی حق ندارد پولدار باشد
به نظرم شما پزشک رو آدمی تصور میکنی که جد اندر جد رو گنج نشسته بودن و مدرکشونو به راحتی با پول خریدن و الان پشت یه میز نشستن و خط خطی میکنن و پول میگیرن!!
ولی اصلا این طور نیست
من پزشکی رو میشناسم اهل روستایی که به خاطر درس زندگی روستا رو ول کرده و اومده تو شهر. پدر و مادرش زندگی روستایی خودشونو به زور می چرخوندن و نمیتونستن خرج تحصیل بچه شون و از همه مهمتر زندگیش تو شهر رو بدن. به همین خاطر این بچه مجبور میشه تو شهر کار کنه. کارهایی که اصلا ربطی به یه پسربچه نوجوون و بازیگوش نداره مثل کارگری ساختمون، کار تو کوره آجرپزی تو گرما و سرما برای اینکه بتونه پول تحصیل و کرایه اتاقش رو در بیاره و بهترین غذایی که میخوره نون و پنیر و انگور باشه!!
الان اون یه پزشکه البته عمومی و تو بیمارستان دولتی داره کار میکنه. اما باور میکنی از آذر پارسال تا به حال حقوقش عقب مونده؟؟ البته اون مطب هم داره و میتونه یه جوری زندگیشو بگذرونه ولی اونی که نداره چی؟؟ آیا درسته که بگه فلان متخصص تو فلان بیمارستان خصوصی که با یه عمل ساده پول میلیونی میگیره باید حق منو بپردازه؟؟ واقعا درسته؟؟؟
میدونی... این مشکل جامعه ست.نگاه به لیاقتت یا حقت نمیکنن اگه بخوای یه کار خوب با یه درآمد خوب داشته باشی یا باید مدرک بالایی داشته باشی یا پارتی کلفتی داشته باشی یا از خانواده شاهد باشی!!! والّا فقیری.
مثل کارگرهای معدن ، ساختمون ، کارگرهای خونگی، راننده تاکسی ها، رفتگرها، جوشکارها، نون خشکی ها و خیلی های دیگه که هیچ کدوم از اون سه ویژگی که گفتم رو ندارن...
منتظر جوابت هستم.
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات برای همه :Gol:
بینام عزیز
چراحق نیست؟؟ وقتی قانون میگه حقوق پزشک اینه پس حقش همینه. اگه به فقیری کمک میکنه از روی دلسوزی یا برای رضای خداست نه از روی وظیفه
بنده آیه قرآن آوردم، بعد شما دم از قانون می زنید؟ مگر قانونی بالاتر از قانون خداوند هست؟ سوره 2:
يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَآ أَكْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا وَيَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ كَذَلِكَ يُبيِّنُ اللّهُ لَكُمُ الآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ ﴿۲۱۹﴾
درباره شراب و قمار از تو مىپرسند بگو در آن دوگناهى بزرك و سودهايى براى مردم است و[لى] گناهشان از سودشان بزرگتر است و از تو مىپرسند چه چيزى انفاق كنند بگو مازاد [بر نيازمندى خود] را اين گونه خداوند آيات [خود را] براى شما روشن مىگرداند باشد كه بينديشيد (۲۱۹)
بله، این دستور خداوند است (سوره 9):
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّ كَثِيرًا مِّنَ الأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلاَ يُنفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿۳۴﴾
اى كسانى كه ايمان آوردهايد بسيارى از دانشمندان يهود و راهبان اموال مردم را به ناروا مىخورند و [آنان را] از راه خدا باز مىدارند و كسانى كه زر و سيم را گنجينه مىكنند و آن را در راه خدا هزينه نمىكنند ايشان را از عذابى دردناك خبر ده (۳۴)
يَوْمَ يُحْمَى عَلَيْهَا فِي نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَى بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ هَذَا مَا كَنَزْتُمْ لأَنفُسِكُمْ فَذُوقُواْ مَا كُنتُمْ تَكْنِزُونَ ﴿۳۵﴾
روزى كه آن [گنجينه]ها را در آتش دوزخ بگدازند و پيشانى و پهلو و پشت آنان را با آنها داغ كنند [و گويند] اين است آنچه براى خود اندوختيد پس [كيفر] آنچه را مىاندوختيد بچشيد (۳۵)
انفاق در راه خداوند، یک وظیفه شرعی است، و هیچ ارتباطی به دلسوزی ندارد.
به نظرم شما پزشک رو آدمی تصور میکنی که جد اندر جد رو گنج نشسته بودن و مدرکشونو به راحتی با پول خریدن و الان پشت یه میز نشستن و خط خطی میکنن و پول میگیرن!!
ولی اصلا این طور نیست
من پزشکی رو میشناسم اهل روستایی که به خاطر درس زندگی روستا رو ول کرده و اومده تو شهر. پدر و مادرش زندگی روستایی خودشونو به زور می چرخوندن و نمیتونستن خرج تحصیل بچه شون و از همه مهمتر زندگیش تو شهر رو بدن. به همین خاطر این بچه مجبور میشه تو شهر کار کنه. کارهایی که اصلا ربطی به یه پسربچه نوجوون و بازیگوش نداره مثل کارگری ساختمون، کار تو کوره آجرپزی تو گرما و سرما برای اینکه بتونه پول تحصیل و کرایه اتاقش رو در بیاره و بهترین غذایی که میخوره نون و پنیر و انگور باشه!!
الان اون یه پزشکه البته عمومی و تو بیمارستان دولتی داره کار میکنه. اما باور میکنی از آذر پارسال تا به حال حقوقش عقب مونده؟؟ البته اون مطب هم داره و میتونه یه جوری زندگیشو بگذرونه ولی اونی که نداره چی؟؟
همه این حرفها درست، ولی تا آنجاییکه به خاطر دارم بحث ما سر پولدارها بود... شما فرمودید:
چرا میگن تو اموال ثروتمندها حقی برای فقرا وجود داره که اگه اغنیا اون رو نپردازن در واقع سرقت از مال فقرا کردن ؟؟؟
چرا حق ؟؟؟ چه حقی ؟؟؟ مثلاً اونی که سالها درس خونده و زحمت کشیده تا مثلاً یک پزشک متخصص شده و حالا کار شرافتمندانه ای داره و هم به یه عده کمک میکنه و هم پولی به عنوان حق الزحمه میگیره و پولدار میشه
پس بحث ما شامل فقرا نمی شود. بنده راجع به خانه هزار متری و بنز سیصد میلیونی صحبت کردم.
آیا درسته که بگه فلان متخصص تو فلان بیمارستان خصوصی که با یه عمل ساده پول میلیونی میگیره باید حق منو بپردازه؟؟ واقعا درسته؟؟؟
اسلام به فقرا این حق را نمی دهد که در خیابان راه بیافتند و اموال پولدارها را در اختیار بگیرند. مسئول اموال هر کس خود آن شخص است، و اگر کسی دلش نمی خواهد انفاق کند، این به خودش مربوط است. طبق همان اسلامی که پولدار موظف است به فقیر کمک کند، طبق همان اسلام فقیر باید از کسی که به او کمک می کند قدردانی کند. پس اگر حقی در مال برای فقرا هست، این به این معنی نیست که فقیر می تواند مدعی شود و مال پولدار را به زور بگیرد. بلکه این حق، از جانب خداست، خدا پولدار را پولدار کرده پس پولدار باید در راه خدا انفاق کند، برای خدا نه چیز دیگر.
البته حکم کسانی که اموال مردم را به ناحق می خورند و از راههای حرام مال اندوزی می کنند جداست. بحث ما سر پولداری است که از راه حلال مال اندوزی می کند.
میدونی... این مشکل جامعه ست.نگاه به لیاقتت یا حقت نمیکنن اگه بخوای یه کار خوب با یه درآمد خوب داشته باشی یا باید مدرک بالایی داشته باشی یا پارتی کلفتی داشته باشی یا از خانواده شاهد باشی!!! والّا فقیری.
همانطور که گفتم طبق اسلام کسی حق ندارد مال اندوزی کند، در حالی که می داند دو قدم آن طرف تر عده ای سر گرسنه به بالین می گذارند. پس اصلاً بحث «پولدار» شدن (به معنای خانه بزرگ و ویلا و ماشین آنچنانی و غیره) به کلی منتفی است. اگر دقت کنید می بینید که این نوع خرجها، در واقع زیرمجموعه اسراف قرار می گیرند.
در رابطه با خانواده های معظم شهدا، نسبت بی عدالتی دادن به فرصتهایی که جامعه در اختیار آنها قرار می دهد کار بسیار زشتی است.
مثل کارگرهای معدن ، ساختمون ، کارگرهای خونگی، راننده تاکسی ها، رفتگرها، جوشکارها، نون خشکی ها و خیلی های دیگه که هیچ کدوم از اون سه ویژگی که گفتم رو ندارن...
اولاً خیلی از کارگرهای ساده، و کلاً اقشاری که به آنها اشاره کردید، جزو خانواده های معظم شهدا هستند. کی گفته که همه خانواده های شهدا پستها و شغلهای مهم دارند؟ در ثانی، این حق مسلم آنهاست که جامعه فرصتهایی در اختیار آنها قرار دهد. پدر خانه به خاطر دفاع از اسلام و ایران جان خودش را فدا کرده، و همسر و فرزندان او سختی بسیاری را تحمل کرده اند. حالا شما می گید با آنها باید مثل افراد عادی برخورد کرد؟
والا همه جای دنیا رسمه که به خانواده های سربازان کشته شده یا جانباز شده احترام گذاشته شود و فرصتهای اجتماعی در اختیار آنها قرار گیرد تا بعد از رنجی که کشیده اند، زندگی راحتی داشته باشند و به نوعی جامعه از خجالت آنها در بیاید. البته در رابطه با خانواده شهدا پاسخ سؤالتان در تاپیکی که باز کردید توسط بزرگواران داده شده است، پس این بحث را در اینجا کش نمی دهم.
با تشکر فراوان
یا حق
طبق همان اسلامی که پولدار موظف است به فقیر کمک کند، طبق همان اسلام فقیر باید از کسی که به او کمک می کند قدردانی کند. پس اگر حقی در مال برای فقرا هست، این به این معنی نیست که فقیر می تواند مدعی شود و مال پولدار را به زور بگیرد. بلکه این حق، از جانب خداست، خدا پولدار را پولدار کرده پس پولدار باید در راه خدا انفاق کند، برای خدا نه چیز دیگر.
بینام عزیز
از اول هدفم از سوالی که پرسیدم رسیدن به همین جواب بود.
اما میگن اگه کسی این حق رو نپردازه در واقع دزدی از اموال فقرا کرده. من فقط این رو نمیتونم قبول کنم. چرا دزدی؟ از اموال فقرا؟؟؟ اگه کسی انفاق نمیکنه فقط گناهش اینه که انفاق نکرده و بخاطر انفاق نکردن مجازات میشه. اما چرا اسم دزدی روش گذاشته شده؟؟
در رابطه با خانواده های معظم شهدا، نسبت بی عدالتی دادن به فرصتهایی که جامعه در اختیار آنها قرار می دهد کار بسیار زشتی است.
در مورد خونواده معظم شاهد هم من قصد توهین نداشتم. اگه لطف کنی یه سری به "سایر موارد" بخش "موضوعات اجتماعی" بزنی در مورد سهمیه شاهد هم کلی سوال پرسیدم شاید بتونی جوابمو بدی.
مرسی از لطفت.
با سلام خدمت دوست عزیز و گرامی، انشاءالله طاعات و عبادات همه قبول درگاه حق قرار بگیرد. :Gol:
بینام عزیز
از اول هدفم از سوالی که پرسیدم رسیدن به همین جواب بود.
اما میگن اگه کسی این حق رو نپردازه در واقع دزدی از اموال فقرا کرده. من فقط این رو نمیتونم قبول کنم. چرا دزدی؟ از اموال فقرا؟؟؟ اگه کسی انفاق نمیکنه فقط گناهش اینه که انفاق نکرده و بخاطر انفاق نکردن مجازات میشه. اما چرا اسم دزدی روش گذاشته شده؟؟
احتمالاً منظور، دزدی از «حق فقرا» است، یعنی همان حقی که خداوند برای آنها در اموال ما قرار داده است. مثلاً وقتی من برنده جایزه بانک می شوم، این پول مثل غنیمت می ماند، و خمس به آن تعلق می گیرد. پس حالا یک پنجم پول من متعلق به فقراست، ولی نه فقیری خاص. اگر من آن پول را بخورم، در واقع حق فقرا را خورده ام، ولی نه حق فقیری خاص.
مثل دزدی از بیت المال. وقتی کسی از بیت المال دزدی کند، حق عمومی مردم را پایمال کرده، و از همه مردم دزدی کرده، نه از شخصی خاص.
در مورد خونواده معظم شاهد هم من قصد توهین نداشتم. اگه لطف کنی یه سری به "سایر موارد" بخش "موضوعات اجتماعی" بزنی در مورد سهمیه شاهد هم کلی سوال پرسیدم شاید بتونی جوابمو بدی.
مرسی از لطفت.
خواهش می کنم. چشم یه سری می زنم.
با تشکر فراوان
التماس دعا
یا حق
علت اینکه چرا خداوند متعال، خمس و زکات را واجب کرده است تعبد است.یعنی چون خدای حکیم، امر به چیزی فرموده است اطاعت آن برای بندگان واجب است هرچند تمام یا بعضی از حکمتهای آن حکم را ندانند.
اما در مورد خمس با توجه به اینکه نصفی از مال مخمس، سهم امام و نصفی دیگر سهم سادات است، می توان گفت یکی از حکمتهای سهم امام، تقویت دین و حکومت به وسیله امام و در نبود امام توسط فقیه جامع الشرائط است.وآن ربطی به این ندارد که بگوییم چون شخصی در راه خدا به فقرا کمک می کند،دیگر نیازی به دادن خمس ندارد.
و در مورد زکات هم يكى از مصارف زكات كسانى هستند كه به خاطر ايجاد الفت و محبت به آنها زكات داده میشود لذا کمک به فقرا جای زکات را پر نمی کند.
تشکر:Gol:
سلام
میخواستم بپرسم حکمت پرداخت خمس و زکات یا انفاق چیه؟؟؟
و چرا واجبه؟؟؟
چرا میگن تو اموال ثروتمندها حقی برای فقرا وجود داره که اگه اغنیا اون رو نپردازن در واقع سرقت از مال فقرا کردن ؟؟؟
چرا حق ؟؟؟ چه حقی ؟؟؟ مثلاً اونی که سالها درس خونده و زحمت کشیده تا مثلاً یک پزشک متخصص شده و حالا کار شرافتمندانه ای داره و هم به یه عده کمک میکنه و هم پولی به عنوان حق الزحمه میگیره و پولدار میشه مگه چیزی از اموال فقرا برداشته که به اینجا رسیده یا مگه جای کار کردن فقرا رو پر کرده که حالا فقرا تو مالش تو حق الزحمه اش حق دارن؟؟؟ که بهشون بدهکاره؟؟؟
چرا باید بخشی پولی که با خون دل به دست آورده حق یکی دیگه باشه؟؟ آخه چه حقی ؟؟؟
البته نمیگم نباید به فقیری کمک کنه فقط میگم اگه کمک میکنه از روی دلسوزیه از روی مهربونیه نه اینکه وظیفه اش باشه. اگه این جوری باشه هیچ وقت اون فقیر به خاطر کمکی که اون دارا بهش کرده ممنون نیست بلکه میگه که خب وظیفه ش بوده، حقمو بهم داده
با سلام
من برای تقریب ذهن یک مثال می زنم
اگر شما ازدواج کنی و پدرت خانه ای را در اختیار شما قرار د هد و به شما بگوید تو باید هرسال در صورتی که از مخارج زندگیت چیزی اضافه آوردی باید یک پنجم آن را به عنوان اجاره به من بدهی.آیا شما چه کار می کنید . مسلما دستش را می بوسی و می گویی چشم .و از او ممنون نیز هستی ...
خداوند به ما نعمت حیات و سلامتی و کا ر و هزاران هزار نعمت دیگر داده و به ما امر فرموده که هرسال یک پنجم مالی که اضافه بر مخارج زندگی برایمان باقی می ماند به عنوان خمس بپردازیم . و او خود نعهد به جبران آن هم نموده است .
میخواستم بپرسم حکمت پرداخت خمس و زکات یا انفاق چیه؟؟؟ و چرا واجبه؟؟؟ چرا میگن تو اموال ثروتمندها حقی برای فقرا وجود داره که اگه اغنیا اون رو نپردازن در واقع سرقت از مال فقرا کردن ؟؟؟ چرا حق ؟؟؟ چه حقی ؟؟؟ مثلاً اونی که سالها درس خونده و زحمت کشیده تا مثلاً یک پزشک متخصص شده و حالا کار شرافتمندانه ای داره و هم به یه عده کمک میکنه و هم پولی به عنوان حق الزحمه میگیره و پولدار میشه مگه چیزی از اموال فقرا برداشته که به اینجا رسیده یا مگه جای کار کردن فقرا رو پر کرده که حالا فقرا تو مالش تو حق الزحمه اش حق دارن؟؟؟ که بهشون بدهکاره؟؟؟ چرا باید بخشی پولی که با خون دل به دست آورده حق یکی دیگه باشه؟؟ آخه چه حقی ؟؟؟ البته نمیگم نباید به فقیری کمک کنه فقط میگم اگه کمک میکنه از روی دلسوزیه از روی مهربونیه نه اینکه وظیفه اش باشه. اگه این جوری باشه هیچ وقت اون فقیر به خاطر کمکی که اون دارا بهش کرده ممنون نیست بلکه میگه که خب وظیفه ش بوده، حقمو بهم داده
سلام
با توجه به اینکه ما مالیات را تحت عنوان خاص خود و در سیستم دیگری از جامعه اسلامی دریافت می کنیم باید از لحاظ علمی مساله خمس و زکات حل شود چه اینکه به نظر می رسد وجود دو نوع پرداخت واجب مالی در جامعه اسلامی مشکل است .
می ماند انفاقهای مستحب . مستحبات برای تکمیل ویژگیهاست همانطور که نمازهای مستحبی برای تکمیل و جبران نقصهای نماز واجب است . لذا هرکس مایل به تکمیل صفات اخلاقی مربوط به این افعال است از امور مستحبی هم غافل نمی شود .
والحمد لله
وَ في أَمْوالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُوم(18ذاریات)
در اموال آنها حقى براى سائل و محروم بود
تعبير به" حق" در اينجا يا به خاطر اين است كه خداوند بر آنها لازم شمرده است (مانند زكات و خمس و سائر حقوق واجب شرعى) و يا آنها خود بر خويشتن الزام كردهاند و تعهد نمودهاند، و در اينصورت غير حقوق واجب را نيز شامل مىگردد.
بعضى معتقدند اين آيه تنها ناظر به قسم دوم است، و حقوق واجب را شامل نمىشود، زيرا حقوق واجب در اموال همه مردم است، اعم از پرهيزگاران و غير آنها، و حتى كفار، بنا بر اين وقتى مىگويد: در اموال آنها چنين حقى است يعنى علاوه بر واجبات آنها بر خود لازم مىدانند كه در راه خدا از اموال خويش به سائلان و محرومان انفاق كنند، ولى مىتوان گفت كه فرق نيكوكاران با ديگران آن است كه آنها اين حقوق را ادا مىكنند در حالى كه ديگران مقيد به آن نيستند.
در این باره سعدی چه زیبا سروده که :توکزمحنت دیگران بیغمی نشاید که نامت نهند آدمی
همه افراد جامعه این توانایی راندارند که مایحتاج خود را بدست آوروند وباید گروهی ازمحرومان دست گیری کنند.
مگه چیزی از اموال فقرا برداشته که به اینجا رسیده یا مگه جای کار کردن فقرا رو پر کرده که حالا فقرا تو مالش تو حق الزحمه اش حق دارن؟؟؟
یکی از دوستانم، پزشک متخصص اعصاب و روان است. یکبار می گفت: در خارج، تحقیق کرده اند و به این نتیجه رسیده اند که مالی که آدم با کار خودش به دست می آورد، همه اش مال خودش نیست بلکه نیازمندان جامعه هم در آن سهم دارند. اگر کسی سهم آنها را از مالی که خودش به دست آورده، داد، آنگاه به بقیه مالش که برای خودش می ماند، مال Clean (پاک) می گویند.
توجه کنید که این نتیجه تحقیقات "نامسلمانها" است.
نظر خودم:
دکتری که رفته درس خوانده، چه کسی شرایط درس خواندن را برای او فراهم کرده؟ آیا اگر شرایط برای درس خواندن او فراهم نبود، او می توانست درس بخواند و به اینجا برسد؟ اگر دیگران بستر لازم را فراهم نمی کردند، او می توانست تلاش علمی انجام دهد؟ آیا اگر نانواها نان نمی پختند، رفتگرها کوچه را تمیز نمی کردند، نیروی انتظامی امنیت را فراهم نمیکرد، رانندگان حمل و نقل را انجام نمی دادند و ... ، شرایط برای درس خواندن او فراهم می شد؟ پس در فرآیند "دکتر شدن او" ، فقط تلاش و درس خواندن خودش به تنهایی نقش نداشته. بلکه تلاش و زحمت افراد دیگر هم نقش داشته است.
یکی از دوستانم، پزشک متخصص اعصاب و روان است. یکبار می گفت: در خارج، تحقیق کرده اند و به این نتیجه رسیده اند که مالی که آدم با کار خودش به دست می آورد، همه اش مال خودش نیست بلکه نیازمندان جامعه هم در آن سهم دارند. اگر کسی سهم آنها را از مالی که خودش به دست آورده، داد، آنگاه به بقیه مالش که برای خودش می ماند، مال clean (پاک) می گویند.
توجه کنید که این نتیجه تحقیقات "نامسلمانها" است.نظر خودم:
دکتری که رفته درس خوانده، چه کسی شرایط درس خواندن را برای او فراهم کرده؟ آیا اگر شرایط برای درس خواندن او فراهم نبود، او می توانست درس بخواند و به اینجا برسد؟ اگر دیگران بستر لازم را فراهم نمی کردند، او می توانست تلاش علمی انجام دهد؟ آیا اگر نانواها نان نمی پختند، رفتگرها کوچه را تمیز نمی کردند، نیروی انتظامی امنیت را فراهم نمیکرد، رانندگان حمل و نقل را انجام نمی دادند و ... ، شرایط برای درس خواندن او فراهم می شد؟ پس در فرآیند "دکتر شدن او" ، فقط تلاش و درس خواندن خودش به تنهایی نقش نداشته. بلکه تلاش و زحمت افراد دیگر هم نقش داشته است.
سلام
اگر جستجو کنید، چندین مقاله بسیار جالب و معتبر در رابطه با میزان شادی و میزان درآمد وجود دارد.
نکته جالب اینجاست که مطالعات نشون داده اولا از یک حدی بیشتر دیگه پول شادی چندان بیشتری نمیاره.
از اون جالب تر اینکه اگر شما پولتون رو برای بقیه خرج کنید شادی بیشتری گیرتون میاد!
نکته ای که باید بدانیم :
آنچه به دیگران میدهیم خودمان ازآن بهره میبریم :
مَثَلُ الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ في سَبيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ في كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ (261بقره)
مَثَل آنان كه اموالشان را در راه خدا انفاق مىكنند، مانند دانهاى است كه هفت خوشه بروياند، در هر خوشه صد دانه باشد و خدا براى هر كه بخواهد چند برابر مىكند و خدا بسيار عطا كننده و داناست