خطر خطر ---> شیطان کنار خودمان است!
تبهای اولیه
منظور از ابلیس، شیطان خاص است که از جن است و در اثر کثرت عبادت در ردیف فرشتگان قرار گرفت اما پس از تمرد از امر خداوند متعال (در سجده کردن به آدم) از درگاه رحمت الهی رانده شد و قسم یاد کرد که انسان ها را از راه وسوسه به گمراهی و ضلالت بکشاند.
اما در لغت و اصطلاح، به هر موجود طغیانگر و سرکش، شیطان گفته می شود؛ خواه از جنس انسان باشد یا از جن یا از حیوانات.
چند اصطلاح در معارف اسلامی زیاد به کار می رود که لازم است در اینجا به طور مختصر به آنها بپردازیم. در ابتدا «جنود شیطان» یعنی لشکریان ابلیس را بررسی می کنیم:
لشکریان شیطان
جالب است بدانیم همه جنود شیطان از جن وپری نیستند! جماعتی از این لشکریان را ما آدم ها تشکیل می دهیم. جالب تر این که فقط انسان های پست و پلید جزو جنود شیطان نیستند،بلکه در مواقعی آدم های مؤمن هم ممکن است خواسته یا ناخواسته زیر پرچم ابلیس بروند. مثلا کسی که بر خلاف دستور خدای متعال در قرآن کریم مرتکب گناه و معصیت می شود، با اراده خویش از ولایت خدا خارج شده و تحت ولایت شیطان قرار می گیرد.
شیطان، نخست، ماموریت دارد در حد وسوسه عده ای را به گناه دعوت کند؛ اما اگر انسان دعوت او را پذیرفت و به گناه آلوده شد، به تدریج مسموم می شود و تحت ولایت او قرار می گیرد و شیطان در جهاد اکبر بر او پیروز می شود و در نتیجه او را جزو ستاد و لشکریان خود قرار می دهد؛ چنانکه در قرآن آمده است: «واستفزز من استطعت منهم بصوتک و اجلب علیهم بخیلک و رجلک.» « و هر کس از آنها را بتوانی به آوای خود(به سوی گناه) برانگیز، و بر آنها با سواره و پیاده های(لشکر) خود بانگ بزن» [سوره اسراء، آیه 64]
بر اساس همین بیان قرآنی، امام صادق (علیه السلام) درباره گناهکاران می فرماید:[محاسن برقی، ج 1، ص 206] آنان اگر سوارند، از واحدهای سواره نظام شیطان و اگر پیاده اند، از واحدهای پیاده نظام او هستند..
عالم بی عمل
یکی از این سربازان، عالم بی عمل است؛ قرآن کریم می فرماید:« ای کسانی که ایمان آوردید، چرا چیزی را می گویید که عمل نمی کنید؟ در نزد خدا بسیار مبغوض است که چیزی را بگویید که به جا نمی آورید» [سوره صف، آیات 2، 3]
مقت و عذاب خدا نسبت به عالم بی عمل و واعظ غیرمتعظ، زیاد است. چنانکه در حدیث نورانی امام باقر (علیه السلام) آمده است: کسی که مردم را به عدالت و فضیلت و تقوا دعوت کند و خود، عادل نباشد، حسرتش در قیامت، زیاد و مشمول آیه: «یا حسرتی علی ما فرطت فی جنب الله» است و اظهار تاسف می کند که چرا من در مورد فرمان خدا تقصیر و کوتاهی کردم: «ان اشد الناس حسرة یوم القیامة الذین وصفوا العدل ثم خالفوه و هو قول الله.»
نفس اماره
یکی دیگر از سربازان شیطان، «نفس امّاره» است. وسوسه از جانب ابلیس به عنوان شیطان بیرونی، و تحریک و خواهش نفس اماره به عنوان شیطان درونی، انسان را به مرحله سقوط می کشاند. به عبارت دیگر؛ نفس اماره با توجه به زمینه و گرایش حیوانی موجود در انسان، تحت تأثیر وسوسه شیطان واقع شده و شیطان نیز مرحله به مرحله جلو می آید، تا جایی که فرد نیز جزء حزب شیطان محسوب می شود. نتیجه این که نفس اماره، در واقع یکی از ابزار شیطان و راه نفوذ و سلطه بر انسان است و از جنود و سربازان شیطان محسوب می شود.
بنابراین وقتی نفس خود ما که از خودمان است، قابلیت دشمنی یا سرباز شیطان شدن را داراست، هیچ منعی ندارد که افرادی از دایره پیروان دین حق، که به ظاهر داعیه تبلیغ دین دارند، به جنود شیطان بپیوندند و در زمره دشمنان دین خدا به شمار آیند.
عالم بد عمل
از دیگر جنود متعصب ابلیس، عالمانی هستند که نه تنها به علم خود عمل نمی کنند، بلکه مصرّانه و مجدّانه برخلاف علم خویش عمل می کنند و حتی تمام امکانات و تکنولوژی موجود را در اختیار گرفته اند تا مردم را به جایی رهنمون شوند که هر عاقل آگاهی در اولین نگاه، به بیراهه بودن این ناکجاآباد پی می برد. انسان هایی از این دست، از سرباز شیطان بودن ارتقاء یافته و به مقام یار شیطان ترقّی معکوس می کنند.
ناگفته پیداست که «عالم بدعمل» از «عالم بی عمل» بدتر است. کار هنگامی دشوار می شود که این گونه افراد، دست در دست هم داده و با دشمنان دین خدا هم پیمان شده اند و با برنامه ریزی دقیق و مدوّن، کمر به گمراهی مردم متدیّن بسته اند.
شیاطین مجسم
بهترین مثال برای این شیطان های مجسّم، شبکه های ماهواره ای دینی تحت عناوین: «وصال فارسی»، «کلمه»، «وصال حق» و «نور» هستند که چند سالی است در دامان غرب شکل گرفته اند و به نام دین خدا، هدفی جز اختلاف اندازی و تفرقه بین مسلمین را دنبال نمی کنند. کیست که نداند تفرقه اندازی بین مسلمین برخلاف اصولی ترین مبانی دین خداست؟!
با یک بررسی اجمالی، وجوه تشابهی بین مجریان و کارشناسان این شبکه ها و شیطان هویدا می شود که شگفت آور است.
نخست عبودیت شیطان که سالیان طولانی وی را از مقربین درگاه الهی کرده بود. در مقابل، این افراد نیز غالباً در ابتدا افرادی عابد و زاهد بوده اند و از ظواهر دین چیزی کم نگذاشته اند.
وجه تشابه دیگر، نافرجامی در آزمایش و امتحان بزرگ است. همان طور که شیطان از آزمایش «ولایت پذیری» مردود شد، این یاران وی هم در این آزمایش، روسیاه و ناکام شدند.
دیگر اینکه شیطان از دایره متدیّنین و مؤمنین خارج شد و حساب خود را از آنان سوا کرد. این سربازان شیطان نیز از جامعه متدّینین و مؤمنین مطرود گشتند و به دامان کسانی پناه بردند و جیره خوار کسانی گردیدند که بنیان گذار جمهوری اسلامی، آنها را «شیطان بزرگ» نامید.
تشابهات این سربازان با "شیطان رجیم" فراوان است و از حوصله این مختصر خارج است که جامع وجوه باشد ولی با ذکر یکی از این تشابهات که به زعم نگارنده شاید مهم ترین شباهت باشد این مبحث را خاتمه داده و یافتن دیگر وجوه را به عهده خواننده می گذارم:
ابلیس به عزت خداوند قسم یاد کرده که انسان را گمراه خواهد ساخت.[سوره ص آیات 82 و 83 "قالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ "]او در به انحراف کشیدن انسان مرحله به مرحله جلو آمده و انسان را تحت تأثیر القائات خود قرار می دهد تا جایی که خود انسان ، شیطانی می شود و به وسیله ی او دیگر انسان ها به انحراف کشیده می شوند.
در مقابل برای کسانی که اندک آشنایی با روحیات مدیران و عوامل این شبکه ها دارند واضح است که این افراد در راه کژی که برگزیده اند بسیار ثابت قدم اند. تا جایی که حاضرند از جان و خانواده و آبروی نداشته شان برای این هدف مایه بگذارند.
حال که به مقداری از خطر این شیاطین مجسّم اندیشیدیم، مهم ترین کار، یافتن راهکاری برای مصون ماندن از کید و مکر این افراد است. شاید از همین وجوه تشابه بتوان به راهی برای خنثی سازی نقشه های شیطانی رسید.
با نگاه به خصوصیت اخیر شیطان، طبق آیات قرآن و روایات در می یابیم که ابلیس، انسان های ضعیف الایمان را وسوسه کرده و به کمک تمایلات شهوانی و نفس اماره شان، قلب آنها را منزل خود می کند و بالاخره با دست و بدنشان تماس برقرار کرده و مصافحه می کند و یار و رفیق آنها می شود. چون کسی که قلبش منزل شیطان شد، نه تنها مهماندار شیطان، بلکه یار او خواهد بود.[ مبادی اخلاق در قرآن، عبدالله جوادی آملی، ص 115.]
انسانی که ایمان خود را با علم و عمل تقویت کرده و بر نفس آماره فائق آید و بر اثر وسوسه های شیطان، تسلیم خواسته و خواهش تمایلات حیوانی نشود، از دام این یاران شیطان هم رها گردیده است و این شخص مصداق «عبادک منهم المخلصین» است که خود ابلیس از ابتدای خلقت، از اغوای این آزادگان قطع امید کرده است.
کار هنگامی دشوارتر می شود که علاوه بر دسیسه های گمراه کنندهء شیطان درون، شیطان بیرون نیز به اغوا گری می پردازد. این شیطان بیرونی همان هجوم گستردهء مبتذل غرب است و نقطه ی مرکزی هجوم خود را مهمترین قشر جامعه یعنی جوان قرار داده است.
در این میان خیلی از مجریان و کارشناسان شبکه های به ظاهر دینی که در دامان غرب از جمله فرماندهان این ارتش شیطانی هستند که تیشه به دست، ریشه جوانان متدین را هدف گرفته اند. اگر دشمن در عرصه های مختلف تلاش می کند سیاست، فرهنگ و غیرت ملت ما را به نفع خود مصادره کند، این دعوتگران به شیطان، همه را یک جا و در تحریف دین جستجو می کنند.
خلاصه اینکه شیطان که در اصل یک جنّ مطرود به نام ابلیس و یک دشمن قسم خورده بود، در عصر حاضر به صورت های مختلفی خود را شبیه سازی کرده و تجسم می کند که نفس امّاره و عالمان بی عمل و بدعمل هم هر یک نمونه ای از این دست به شمار می روند. راه مقابله با آنان در وهله نخست، شناخت درست آنها و سپس تقویت ایمان و در نتیجه خنثی سازی برنامه های آنان است.
- منبع: جام نیوز