داستان جالب جریح عابد بنی اسراییل
تب‌های اولیه
در کتاب شریف "سفینة البحار" نوشته شیخ عباس قمی، از امام باقر(ع) روایت است که در بنی اسرائیل عابدی بود بنام جریح، که در صومعه خویش به عبادت مشغول بود. روزی مادرش در حالی که وی به نماز اشتغال داشت، وی را بخواند، و او مادر را پاسخ نداد ـ (در بعضی روایات آمده که اگر جریح فقیه می بود می دانست که قطع نماز نافله و پاسخ مادر از نماز افضل بود) ـ مادر برگشت، و بار دوم آمد و او را صدا زد، و باز پاسخ نداد، تا سه بار. در این بار مادر وی را نفرین کرد و گفت: از خدای بنی اسرائیل می خواهم که تو را به خود واگذارد و یاریت نکند.
روز بعد زن بدکاره ای به کنار صومعه او آمده و فرزندی را که در رحم داشت در آنجا وضع حمل کرد، و ادعا کرد که فرزند از آن جریح است. در میان بنی اسرائیل شایع شد که آن کس که مردمان را از زنا نهی می نمود خود مرتکب زنا گشته است! حاکم دستور داد وی را بدار کشند، مادر بر سر و روی زنان به پای چوبه دار آمد. جریح گفت ساکت باش که این نتیجه همان نفرین تو است. مردمان چون شنیدند گفتند: ما از کجا بدانیم که این تهمت و این نسبت دروغ است؟ جریج گفت: کودک را حاضر کنید. چون کودک بیاوردند، از او پرسیدند: پدرت کیست؟ وی به زبان آمد و گفت: فلان چوپان پدر من است، و بدین گونه خداوند بر اثر توبه جریح وی را نجات داد، و جریح سوگند یاد کرد که از این پس از خدمت مادر جدا نگردد.
اگر دقت کنید عابد بنی اسراییل بوده حکومت جمهوری اسلامی که نبوده حتما قانون آنها به دار کشیدن بوده است:Cheshmak:
مگه كسي رو به خاطر يك زنا به دار مي گشند ؟
در دین یهود مجازات زنای محصنه (زنای کسی که دارای همسر است) سنگسار شدن است وغیر محصنه هم تا آنجا که من می دانم در یهود چندان فرقی نمی کند
من نمیدونم چرا بعضی ها فقط گیر میدن!
آخه کی گفت زنه شوهر داشته؟؟؟ یارو باباش رو معرفی کرده نگفته ننم شوهر داشت!!!
یا مثلا دار یا سنگسار بوده یا نبوده!! مگر تو او زمان و حکومت بودی که بفهمی حاکمش چه جور حکم میداده؟!
واقعا دو ریال منطق هم خرج کنید ...فقیر نمیشید !!
نتیجه اخلاقی :
هر وقت مامانتون کارتون داشت ، نچسبین به پی سی .
وقتی مامانتون گفت برو نون بگیر ، نچسبین به پی سی
وقتی مامانتون گفت بیا شام بخور ، نچسبین به پی سی
وقتی مامانتون گفت بیا آشغالو ببر دم در ، نچسبین به پی سی .
یهو دیدین یه بچه با سبد گذاشتن دم درتون :Khandidan!:
به نام خدا.
من یه سوالی برام پیش اومد. ایشون ( جناب جریح ) که فعل حرام انجام نداده بود که. درسته که گوش کردن به حرف مادر افضل بوده ولی خوب واجب که نبوده. تازه مادرش میدیده که داره نماز میخونه هی صدا میزده. به همین خاظر نزدیک بود بمیره؟
با تشکر ، ستایشگر :Gol:
بابا گیر ندین دیگه .
به نتیجه اخلاقی توجه کنین .
به حرف ماماناتون گوش کنین .
حالا سفینه البحار یه چیزی نوشته بود . نمیشه که رفت یقشو گرفت .
لطفا سوال موال به ذهنتون نرسه .:Nishkhand:
بابا داستان مال قرنها پیشه . چه انتظاراتی دارین هااااااااا
خداوندا در همه حال پدر و مادرمان را از ما راضی نگهدار.
که اگر رضایت آنها نباشد . دودمانمان بر باد است.
دوستان !
به پدر و مادر خود احترام بگذارید هر چند بر خلاف میلتان باشد که خیر آخرتتان در این است
[="Tahoma"][="Black"]اگر دقت کنید عابد بنی اسراییل بوده حکومت جمهوری اسلامی که نبوده حتما قانون آنها به دار کشیدن بوده است:cheshmak:
[="tahoma"][="royalblue"]بیان عمل یک حاکم دلیل قبول و درستی آن عمل از طرف شارع مقدس نیست این روایت فقط بخاطر نتیجه اخلاقی آن که عدم اطاعت از والدین می تواند تا به کجا بیانجامد بیان شده است [/][/][/]
[="Tahoma"][="Black"]مگه كسي رو به خاطر يك زنا به دار مي گشند ؟
[="tahoma"][="darkslateblue"]بیان چند نکته قابل توجه است:
1ـ در جامعة اسلامي كه تلاش بر آن است تا فضايل اخلاقي محفوظ باشد و سعادت آدمي را تنها در بهرهمندي از لذات و شهوات بيشتر در دنيا نميداند و معتقد است كه ازدواج فلسفه عقلاني دارد نه شهواني محض و آن فلسفه عبارت است از امنيت و حفظ خانواده، تداوم نسل انساني به صورت صحيح و... قطعاً عمل زنا بايد جرم تلقي شود. و اصل جرم دانستن زنا را پذيرفته است.
2ـ حکم کشتن زناکار در دین مبین اسلام و شرائع غیر تحریف شده آسمانی در موارد خاص و با شرایط ویژه ای در مورد وی جاری می شود که البته این مورد که در روایت آمده از آن مورد نیست.
3ـ بیان عمل یک حاکم دلیل قبول و درستی آن عمل از طرف شارع مقدس نیست این روایت فقط بخاطر نتیجه اخلاقی آن که عدم اطاعت از والدین می تواند تا به کجا بیانجامد بیان شده است. [/][/][/]
[="Tahoma"][="Black"] من یه سوالی برام پیش اومد. ایشون ( جناب جریح ) که فعل حرام انجام نداده بود که. درسته که گوش کردن به حرف مادر افضل بوده ولی خوب واجب که نبوده. تازه مادرش میدیده که داره نماز میخونه هی صدا میزده. به همین خاظر نزدیک بود بمیره؟ با تشکر ، ستایشگر :gol:به نام خدا.
[="tahoma"][="blue"]در روایت هست که مادرش سه بار پیش او آمد و او را صدا کرد و او در هر سه دفعه به مادر خود بی توجهی کرد و با او سخن نگفت و او می توانست اولا نماز خودش را به خاطر اجابت مادرش قطع کند و ثانیا بعد از دفعه اول یا دوم از او دلجویی کرده، عذر خواهی کند.
این را هم باید متذکر شویم که اجابت مادر در غیر موارد استثناء شده ـ که البته این مورد از آن موارد نیست ـ ـ واجب است نه مستحب.
و این روایت برای توجه امثال ما بیان شده است که بدانیم نتیجه عاق والدین شدن به کجاها می تواند بیانجامد.
[/][/][/]