جمع بندی درگیری ذهنی من بعد از ازدواج
تبهای اولیه
سلام من ی چن ماهیه ازدواج کردم البته نامزدیم الان خیلی ذهنم درگیره از ی طرف مادرم مریضیه سختی داره وازاینکه تنهاس همش استرس دارم البته بودن منم کاری ازدستم برنمیادفقط فک میکنم اگه باشم خیالم راحت تره من تک فرزندم قسمت این بودبامردی ازدواج کنم که راه دورزندگی میکنه اونم دوس داره توشهرمون پیش خونوادهامون باشیم ولی کارپیدانمیشه ومجبوریم دورزندگی کنیم الان که نامزدم ولی بعدازدواج خیلی نگران مادرمم ازاینکه روزاتنهاس همش غصشومیخورم از ی طرف بخوام مرتب بهش سربزنم دلم برای همسرم تنگ میشه گیرکردم این وسط این استرس ودلشورم برای بعدازازدواجم بیشترمیشه .این افکاروبیشترپدرمم تشدیدمیکنه بهم میگه بی معرفتم اگه ب مادرم سرنزنم خب مسیردوره منم اونجام هستم نگرانم مادرمم ب خداسپردم انگار تواین زندگیم ب فکرهمه هستم غیرخودم بگین چیکارکنم لطفا
سلام من ی چن ماهیه ازدواج کردم البته نامزدیم الان خیلی ذهنم درگیره از ی طرف مادرم مریضیه سختی داره وازاینکه تنهاس همش استرس دارم البته بودن منم کاری ازدستم برنمیادفقط فک میکنم اگه باشم خیالم راحت تره من تک فرزندم قسمت این بودبامردی ازدواج کنم که راه دورزندگی میکنه اونم دوس داره توشهرمون پیش خونوادهامون باشیم ولی کارپیدانمیشه ومجبوریم دورزندگی کنیم الان که نامزدم ولی بعدازدواج خیلی نگران مادرمم ازاینکه روزاتنهاس همش غصشومیخورم از ی طرف بخوام مرتب بهش سربزنم دلم برای همسرم تنگ میشه گیرکردم این وسط این استرس ودلشورم برای بعدازازدواجم بیشترمیشه .این افکاروبیشترپدرمم تشدیدمیکنه بهم میگه بی معرفتم اگه ب مادرم سرنزنم خب مسیردوره منم اونجام هستم نگرانم مادرمم ب خداسپردم انگار تواین زندگیم ب فکرهمه هستم غیرخودم بگین چیکارکنم لطفا
با عرض سلام و عرض تبریک به خاطر ازدواجتون امیدوارم که با یاری خداوند و توسل به اهل بیت زندگی زیبای و امام زمان پسند را داشته باشید
و از سویی به خاطر مریضی مادرتون بسیار متاثر شدم و دعا میکنم هر چه زودتر بهبود پیدا کنند و البته این دغدغه شما نسبت به پدر و مادرتون قابل ستایش می باشد
اما در مورد خود شما آنچه مهم است و مادر شما هم به آن راغب است زندگی شما و موفقیت شمادر زندگی میباشد لذا موضوعاتی که نسبت به آن اندوهگین می شوید را بررسی کنید بسیاری از موضوعات نیازی به ناراحتی ندارد چرا که یا از عهده ما بر می آید که آنان را برطرف کنیم که برطرف می کنیم و الا باید از کنار آن عبور کرده و سعی کنیم که تاثیر منفی در زندگی ما نگذارد همانند جریان آب که وقتی به مانعی برخورد می کند یا آن را برمی دارد یا از کنار آن راهی بوجود آورده و عبور می کند در هر حال متوقف نمی شود ما نیز باید این گونه باشیم مشکلات نیز این گونه می باشد
در مورد مادرتون نیز شما باید با همفکری و همیاری همسرتون و با در نظر گرفتن شرایط راههایی را پیدا کنید که در کنار لطمه ندیدن زندگی خودتون بیشترین خدمت را نسبت به مادرتون انجام دهید واین آنچیزی است که خداوند از ما خواسته است
توجه داشته باشید که خداوند بیش از توان شما از شما چیزی نخواسته است و ناراحتی نسبت به مادرتون و اینکه چرا نمی تونید بیشتر به ایشون کمک کنید طبیعی است و نشانگر قلب مهربان شما نسبت به مادرتون می باشد و دقت داشته باشید که هرگز این ناراحتی نباید سبب آسیب دیدن شما و خانواده شما شود که نه مورد رضایت و خداوند و اهلبیت است و نه مرد رضایت پدر و مادر شما
دعا برای مادتون را هرگز فراموش نکنید
در پناه قرآن وعترت موفق باشید
یا علی