حلال زاده و حرام زاده تأثیر مستقیمی در سعادت و شقاوت ندارد که اگر داشت فرزند حضرت نوح و امام هادی که از پاکترین نطفه ها هستند، سعادتمند می شدند، پس نه هر دشمن اهل بیتی حرام زاده است و نه هر حرام زاده ای دشمن امام می گردد.
طبق آموزه های دینی امورات دنیا اتفاقی است(9) و نمی توان برای امور اتفاقی و خارج از اراده حسابی باز کرد، زنازاده بودن شخص یک اتفاق خارج از اراده اوست و این نمی تواند منشأ آثار قطعی برای شخص شود.
تأثیر محیط مصادیق فراوانی دارد، و زنازادگی و تأثیر لقمه حرام یکی از آنهاست، و قطعا نمی تواند علت تامه برای شقاوت باشد، و هر پاسخی در سائر موارد تأثیرات محیطی داده شود اینجا نیز همانگونه است.
زنازادگی مانند سائر مصادیق تأثیرات محیطی، علت تامه شقاوت نیست، گرچه پیمودن مسیر را سخت تر می کند اما با اراده ای که خدای متعال به انسان داده می توان کمبود و ضعف را جبران نمود، به عبارتی دیگر، در کنار تأثیرات محیطی و وراثتی، اراده انسان نیز بعنوان یکی از همان عوامل می تواند مثمر ثمر بوده و سرنوشت را تغییر دهد.
روایات فراوانی تأکید بر تأثیر دعا(10) و صدقه(11) بر سرنوشت را بیان می کند، یعنی اینطور نیست که سرنوشت تغییر ناپذیر باشد(دقت کنید)
همچنین ولدالزنا اگر کاری خیری انجام دهد ثوابش به او می رسد، امام صادق علیه السلام می فرمایند:
زنازاده به كار گماشته مىشود [و مورد تكليف قرار مىگيرد]، پس اگر كار نيك انجام دهد پاداش درمىيابد و اگر كار بد كند كيفر مىبيند(12)
ششم مزد باندازه تلاش است طبق آیه لیس للانسان الا ما سعی(13) هرگونه سعی و تلاش انسان پاداش داشته و طبعا سعی تلاش بیشتر مزد بیشتر خواهد داشت، زنازاده نیز طبق همین قانون گرچه مسیر سخت تری را دارد اما به همان نسبت مزد بیشتری خواهد داشت.
در اين آيه حتي نام عمل را نبرده، زيرا چه بسا کساني تلاش کند و به نتيجه نرسد، سعي کند اما نتيجه نگيرد، اما اگر سعي کند به مزد و اجرش مي رسد، به عبارتي ديگر خداوند در روز قيامت کیلوئی مزد نمي دهد، چه کسي بيشتر نماز خوانده روزه گرفته صدقه داده جهاد کرده و ...، بلکه داشته هاي افراد (اعم از داشته هاي فکري، خانوداگي، مالي، و غيره) را محاسبه و مطابق تلاش آنها مزدشان را مي دهد، همانطور که ملاحظه شد در اين فرايند هيچ بي عدالتي رخ نخواهد داد.
از اين جهت ميان زنازاده با کور مادرزاد (و سائر کساني که با نقص به دنيا مي آيند) فرقي نيست، يعني ميان نواقص مادي و معنوي تفاوتي وجود ندارد، تمام آنها براي رسيده به هدف، ابزاري را از دست داده يا مانعي سر راه آنان قرار گرفته است، اما اينها هيچکدام هدف را تغيير نمي دهد، هدف رسيدن به کمال است و براي رسيدن به کمال لازم است تلاش صورت پذيرد، هرچه تلاش بيشتر مزد بيشتر، و چون تلاش فرد حرام زاده يا کور مادر زاد بيشتر است اجرش نيز بيشتر است.
طبق آیه لایکلف الله نفسا الا وسعها(14) وسعت و ظرفیت انسانها متفاوت است، توقعی که از انسان حلال زاده و دارای محیط مثبت دینی می رود از شخص زنازاده وجود ندارد، کمال او متناسب با داده های خداوندی است، خدا برای او چنین مقرر داشته که در چنین خانواده ای باشد و همان خدا توقعی جز همان محیطی که برایش وضع نموده ندارد.
تنها تفاوت اين است که زمينه انحراف و گناه در حرامزادگان بيشتر است و اگر در حفظ خويش نکوشند، آسانتر به گناه آلوده ميشوند. از نظر رواني و روحي مانند فرزندي هستند که از پدر و مادري مسلول متولد ميشود. اين فرزند در اثر وراثت، کاملاً براي بيماري سل آماده است. اما مراقبت درست و پيشگيري دقيق ميتواند براي هميشه او را سالم نگه دارد و بلکه زمينه سل را يکسره نابود سازد.
اگر گناه کردن شخص حرامزاده آسان تر است، ترک گناهش سخت تر و ثوابی بیشتر دارد، همچنین اگر عبادت کردن او سخت تر باشد، ثوابش بیشتر خواهد بود، لذا امکان دارد تهدید را تبدیل به فرصت کرده و با اراده قوی با ترک گناه و انجام واجبات از دیگران پیشی بگیرد!
هشتم محرومیت اجتماعی چیزی از لیاقت انسانی کم نمی کند
مردم برای تصدی مناصب اجتماعیشان مانند امام جماعت حساسیت خاصی دارند لذا شارع مقدس شروطی را برای احراز آن منصب مقرر کرده تا هرگونه بی اعتمادی و نا خرسندی اجتماعی برطرف گردد، و تأمین این نکته محدود به شرط حلال زادگی نیست، مانند صحیح نبودن امامت جماعت شخصی که قرائتش صحیح نیست، یا سجد و رکوع صحیح را نمی تواند انجام دهد، یا مجبور است با لباس نجس نماز بخواند، یا نتواند از خروج بول و غائط جلوگیری کند، حتی اگر مرض خوره و پیسی دارد نیز نمی تواند امام جماعت شود، همانطور که ملاحظه شد موارد فوق مانع امام جماعت شدن است اما چیزی از انسانیت او نمی کاهد(15)
بنابراین محرومیت زنازاده از برخی مناصب اجتماعی، هیچ ربطی به عاقبت و سرانجام نیک و بد شخص نخواهد داشت، بلکه او در گرو اعمال خویش است و با اختیار و انتخاب خود می تواند راه سعادت یا شقاوت را بپیماید.
همه انسانها در گرو اعمال خویشند(16) و شقاوت و سعادت فرد نتیجه عملکرد خود اوست(17) و هیچ عملی همانند تربیت فرزند نمی تواند تأثیر بر عاقبت فرد داشته باشد، لذا دین مبین اسلام روی این نکته تأکید فراوان کرده و به والدین هشدار داده که لحظه ای از تربیت فرزند غافل نشده تا او به کمال خویش رهنمون شود.
اوج این هشدار و مراقبت در ابتدای خلقت کودک و تشکیل نطفه است، که در این مرحله، مهمترینش، حلال بودن اصل آمیزش است، اگر رضایت خدا نباشد سرانجام بدی خواهد داشت، لذا اگر به دستور خدا عمل نکنند و نطفه ای حرام تشکیل شود، در گناهان فرزند شریک بوده و عقوبت سختی در انتظارشان خواهد بود.
پس از این مرحله، بحث مراقبت بر شرائط و احوال والدین حین انعقاد نطفه و تهیه لقمه حلال و دوری از معصیت در دوران بارداری و شیردهی و غیره می باشد، در تمام مراحل فوق، نقش والدین در پیمودن راه کمال، انکارناپذیر است، گرچه این مسئله باعث رفع مسئولیت فرزند نیست، اما بحث شراکت در کار خیر و شر فرزند، امری حتمی است.
موفق باشید.
ـــــــــــــــ
1. حتی آزاد کردن بنده زنازاده نیز مورد تأکید قرار گرفته است، عن أبي عبد الله علیه السلام قال: لا بأس بأن يعتق ولد الزنا.کافی ج 6 ص 182.
2. گرامىترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست، حجرات/13.
3. حجر/45.
4. اسراء/64.
5.ر.ک: کافی ج 5 ص 502، طبع اسلامیه.
6. بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج74، ص: 383.
7.فاطر/18.
8. ليس على ولد الزنا من وزر أبويه شئ، میزان الحکمة ج 2 ص 1163 به نقل از کنزالعمال ح 13091.
9. قال امیرالمؤمنین علیه السلم: احوال الدنیا تتبع الاتفاق و حظوظ الاخرة تتبع الاستحقاق. احوال روز قیامت مبتنی بر استحقاق و اراده آدمیان است، غررالحکم و درر الکلم ص 114.
10.قال علی علیه السلام: الدُّعَاءُ يَرُدُّ الْقَضَاءَ الْمُبْرَمَ فَاتَّخِذُوهُ عُدَّة، دعا قضاى حتمى خدا را برمىگرداند، پس آن را به عنوان ساز و برگ دفاعى خود قرار دهيد، خصال ج 2 ص 620.
11. قال امیرالمؤمنین علیه السلام: الصدقة تدفع القضاء المبرم و هو الموت، مقنع شیخ مفید ص 174.
12. إِنَّ وَلَدَ الزِّنَا يُسْتَعْمَلُ إِنْ عَمِلَ خَيْراً جُزِئَ بِهِ وَ إِنْ عَمِلَ شَرّاً جُزِئَ بِهِ، اصول کافی ج 8 ص 238، طبع اسلامیه.
13. براى انسان بهره اى جز سعى و كوشش او نيست، نجم/39.
14. خداوند هيچ كس را، جز به اندازه تواناييش، تكليف نمىكند، بقره/286.
15. ر.ک: توضیح المسائل محشی امام خمینی(ره) ج 1 ص 792 مسئله 1455 تا 1459.
16. کل نفس بما کسبت رهینة، هر كس در گرو اعمال خويش است، مدثر/38.
17. فَمَنِ اتَّبَعَ هُدايَ فَلا يَضِلُّ وَ لا يَشْقى، هر كس از هدايت من پيروى كند، نه گمراه مىشود، و نه در رنج خواهد بود، طه/123.
پرسش فرزند حرامزاده چه گناهی کرده که باید به جرم والدینش مجازات شود؟ پاسخ هرگز گناه زنا دامن فرزندی که از آن رابطه متولد می شود را نمی گیرد، هم عقل نوشتن این گناه را به پای فرزند ناعادلانه می شمارد، و هم قران و روایات به این مطلب تصریح کرده اند، قرآن کریم می فرماید:
«وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى وَ إِنْ تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلى حِمْلِها لا يُحْمَلْ مِنْهُ شَيْءٌ وَ لَوْ كانَ ذا قُرْبى»؛ هيچ گنهكارى بار گناه ديگرى را بر دوش نمىكشد و اگر شخص سنگينبارى ديگرى را براى حمل گناه خود بخواند، چيزى از آن را بر دوش نخواهد گرفت، هر چند از نزديكان او باشد.(1)
در روایات نیز وارد شده است:
«ليس على ولد الزنا من وزر أبويه شئ»؛ هیچ گناهی از والدین زناکار بر فرزندشان نیست.(2)
اما باید توجه کرد که گناه دو نوع اثر دارد، یک اثر تکلیفی و یک اثر وضعی، برای اینکه روشن شود مثالی میزنم: کسی که مشروب بنوشد اثر تکلیفی آن عذاب و عقوبتی است که در آخرت دامان او را خواهد گرفت، اما یک اثر وضعی هم دارد و آن اینکه مست می شود؛ اگر کسی به دیگری بدون اینکه بفهمد مشروب بنوشاند، شخصی که مشروب نوشیده چون تقصیری نداشته گناهی بر او نیست اما بالاخره مستی آن پابرجا خواهد بود.
آثاری که زنازادگی بر فرزند می گذارد گناه نیست، اثر وضعی این رفتار است، چون آن فرزند معلول این علت است طبیعتا از علتش تأثیر می پذیرد، همانطور که اگر پدر و مادر در مسائل جسمی مثل سرطان و دیابت مبتلا باشند کودکشان را مستعد به این بیماری های جسمی می کنند، از نظر روحی نیز چنین است و فرزند از نظر روح و روان نیز متأثر از والدین و ویژگیها و حالات آنها خواهد بود.
پس اثری که این رابطه روی فرزند می گذارد یک اثر وضعی و تکوینی آن گناه است، یعنی طبیعت عالم خلقت این است که علت ها با ویژگی هایشان روی معالیل تأثیر می گذارند.
اگر غیر از این باشد بی عدالتی است، چون معلول باید متناسب با علت باشد، اگر فرزند یک زن و مرد مَحرم؛ با فرزند یک زن و مرد نامحرم یکسان باشد اینجاست که بی عدالتی است، چون علی رغم تفاوت در علت ها، معلول ها یکسان به دنیا آمده اند!
مثل این است که در دوران بارداری یک مادر تمام مراقبت ها را انجام دهد، و یک مادر هیچ مراقبتی از نظر تغذیه یا پرهیز از سیگار و الکل و... نداشته باشد، طبیعتا اگر بچه این دو مادر یکسان به دنیا بیاید این یکسان بودن بی عدالتی است، نه تفاوت این دو فرزند!
همچنین باید توجه کرد اینطور نیست که انسان زنازاده هرگز عاقبت به خیر نشود! اگر این باشد که ظلم است و جبر! باید او هم امکان سعادت داشته باشد وگرنه عذاب کردن او ظالمانه خواهد بود.
آنچه که پایه و زیربنای تکلیف را محقق میسازد عقل و اختیار است که انسان های زنا زاده هم دارند، فقط انسان های حلال زاده نورانیتی در درون خودشان دارا هستند که میل افزون تری به خیر و خوبی دارند، اما زنازادگان از این نور بی بهره هستند، یعنی از این نیروی کمکی بهره ای ندارند، نه اینکه مطلقا توان پیمودن مسیر نیک را نداشته باشند.
و اين تفاوت نيز در حسابرسی لحاظ خواهد شد، همانطور که قرآن کریم می فرماید: «رَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِيَبْلُوَكُمْ في ما آتاكُمْ»؛ بعضى از شما را بالاتر از بعضى ديگر قرار داد، تا شما را به وسيله آنچه در اختيارتان قرار داده بيازمايد.(3)
بنابراین توقع خداوند از انسان ها متناسب با آنچه که به انسان داده است می باشد، یعنی اگر دو انسان یکی حلال زاده، و دیگری حرام زاده هر دو دقیقا به یک میزان مسیر فسق و شقاوت را بپیمایند، قطعا کسی که حلال زاده است با حسابرسی و مجازات شدیدتری روبرو خواهد شد، چرا که طبق آیه شریفه ای که اشاره شد، به خاطر نورانیت درونش توقع بیشتری از او میرفت.
________________________
1. فاطر:18.
2. متقی هندی، کنزالعمال، ج5، ص332، ح 13091.
3. انعام:165.
پنجم
سرنوشت انسان در دستان خود اوست
حلال زاده و حرام زاده تأثیر مستقیمی در سعادت و شقاوت ندارد که اگر داشت فرزند حضرت نوح و امام هادی که از پاکترین نطفه ها هستند، سعادتمند می شدند، پس نه هر دشمن اهل بیتی حرام زاده است و نه هر حرام زاده ای دشمن امام می گردد.
طبق آموزه های دینی امورات دنیا اتفاقی است(9) و نمی توان برای امور اتفاقی و خارج از اراده حسابی باز کرد، زنازاده بودن شخص یک اتفاق خارج از اراده اوست و این نمی تواند منشأ آثار قطعی برای شخص شود.
تأثیر محیط مصادیق فراوانی دارد، و زنازادگی و تأثیر لقمه حرام یکی از آنهاست، و قطعا نمی تواند علت تامه برای شقاوت باشد، و هر پاسخی در سائر موارد تأثیرات محیطی داده شود اینجا نیز همانگونه است.
زنازادگی مانند سائر مصادیق تأثیرات محیطی، علت تامه شقاوت نیست، گرچه پیمودن مسیر را سخت تر می کند اما با اراده ای که خدای متعال به انسان داده می توان کمبود و ضعف را جبران نمود، به عبارتی دیگر، در کنار تأثیرات محیطی و وراثتی، اراده انسان نیز بعنوان یکی از همان عوامل می تواند مثمر ثمر بوده و سرنوشت را تغییر دهد.
روایات فراوانی تأکید بر تأثیر دعا(10) و صدقه(11) بر سرنوشت را بیان می کند، یعنی اینطور نیست که سرنوشت تغییر ناپذیر باشد(دقت کنید)
همچنین ولدالزنا اگر کاری خیری انجام دهد ثوابش به او می رسد، امام صادق علیه السلام می فرمایند:
زنازاده به كار گماشته مىشود [و مورد تكليف قرار مىگيرد]، پس اگر كار نيك انجام دهد پاداش درمىيابد و اگر كار بد كند كيفر مىبيند(12)
ششم
مزد باندازه تلاش است
طبق آیه لیس للانسان الا ما سعی(13) هرگونه سعی و تلاش انسان پاداش داشته و طبعا سعی تلاش بیشتر مزد بیشتر خواهد داشت، زنازاده نیز طبق همین قانون گرچه مسیر سخت تری را دارد اما به همان نسبت مزد بیشتری خواهد داشت.
در اين آيه حتي نام عمل را نبرده، زيرا چه بسا کساني تلاش کند و به نتيجه نرسد، سعي کند اما نتيجه نگيرد، اما اگر سعي کند به مزد و اجرش مي رسد، به عبارتي ديگر خداوند در روز قيامت کیلوئی مزد نمي دهد، چه کسي بيشتر نماز خوانده روزه گرفته صدقه داده جهاد کرده و ...، بلکه داشته هاي افراد (اعم از داشته هاي فکري، خانوداگي، مالي، و غيره) را محاسبه و مطابق تلاش آنها مزدشان را مي دهد، همانطور که ملاحظه شد در اين فرايند هيچ بي عدالتي رخ نخواهد داد.
از اين جهت ميان زنازاده با کور مادرزاد (و سائر کساني که با نقص به دنيا مي آيند) فرقي نيست، يعني ميان نواقص مادي و معنوي تفاوتي وجود ندارد، تمام آنها براي رسيده به هدف، ابزاري را از دست داده يا مانعي سر راه آنان قرار گرفته است، اما اينها هيچکدام هدف را تغيير نمي دهد، هدف رسيدن به کمال است و براي رسيدن به کمال لازم است تلاش صورت پذيرد، هرچه تلاش بيشتر مزد بيشتر، و چون تلاش فرد حرام زاده يا کور مادر زاد بيشتر است اجرش نيز بيشتر است.
هفتم
تکلیف بر اساس توانائی انسان است
طبق آیه لایکلف الله نفسا الا وسعها(14) وسعت و ظرفیت انسانها متفاوت است، توقعی که از انسان حلال زاده و دارای محیط مثبت دینی می رود از شخص زنازاده وجود ندارد، کمال او متناسب با داده های خداوندی است، خدا برای او چنین مقرر داشته که در چنین خانواده ای باشد و همان خدا توقعی جز همان محیطی که برایش وضع نموده ندارد.
تنها تفاوت اين است که زمينه انحراف و گناه در حرامزادگان بيشتر است و اگر در حفظ خويش نکوشند، آسانتر به گناه آلوده ميشوند. از نظر رواني و روحي مانند فرزندي هستند که از پدر و مادري مسلول متولد ميشود. اين فرزند در اثر وراثت، کاملاً براي بيماري سل آماده است. اما مراقبت درست و پيشگيري دقيق ميتواند براي هميشه او را سالم نگه دارد و بلکه زمينه سل را يکسره نابود سازد.
اگر گناه کردن شخص حرامزاده آسان تر است، ترک گناهش سخت تر و ثوابی بیشتر دارد، همچنین اگر عبادت کردن او سخت تر باشد، ثوابش بیشتر خواهد بود، لذا امکان دارد تهدید را تبدیل به فرصت کرده و با اراده قوی با ترک گناه و انجام واجبات از دیگران پیشی بگیرد!
هشتم
محرومیت اجتماعی چیزی از لیاقت انسانی کم نمی کند
مردم برای تصدی مناصب اجتماعیشان مانند امام جماعت حساسیت خاصی دارند لذا شارع مقدس شروطی را برای احراز آن منصب مقرر کرده تا هرگونه بی اعتمادی و نا خرسندی اجتماعی برطرف گردد، و تأمین این نکته محدود به شرط حلال زادگی نیست، مانند صحیح نبودن امامت جماعت شخصی که قرائتش صحیح نیست، یا سجد و رکوع صحیح را نمی تواند انجام دهد، یا مجبور است با لباس نجس نماز بخواند، یا نتواند از خروج بول و غائط جلوگیری کند، حتی اگر مرض خوره و پیسی دارد نیز نمی تواند امام جماعت شود، همانطور که ملاحظه شد موارد فوق مانع امام جماعت شدن است اما چیزی از انسانیت او نمی کاهد(15)
بنابراین محرومیت زنازاده از برخی مناصب اجتماعی، هیچ ربطی به عاقبت و سرانجام نیک و بد شخص نخواهد داشت، بلکه او در گرو اعمال خویش است و با اختیار و انتخاب خود می تواند راه سعادت یا شقاوت را بپیماید.
نهم
مسئولیت والدین نسبت به فرزند
همه انسانها در گرو اعمال خویشند(16) و شقاوت و سعادت فرد نتیجه عملکرد خود اوست(17) و هیچ عملی همانند تربیت فرزند نمی تواند تأثیر بر عاقبت فرد داشته باشد، لذا دین مبین اسلام روی این نکته تأکید فراوان کرده و به والدین هشدار داده که لحظه ای از تربیت فرزند غافل نشده تا او به کمال خویش رهنمون شود.
اوج این هشدار و مراقبت در ابتدای خلقت کودک و تشکیل نطفه است، که در این مرحله، مهمترینش، حلال بودن اصل آمیزش است، اگر رضایت خدا نباشد سرانجام بدی خواهد داشت، لذا اگر به دستور خدا عمل نکنند و نطفه ای حرام تشکیل شود، در گناهان فرزند شریک بوده و عقوبت سختی در انتظارشان خواهد بود.
پس از این مرحله، بحث مراقبت بر شرائط و احوال والدین حین انعقاد نطفه و تهیه لقمه حلال و دوری از معصیت در دوران بارداری و شیردهی و غیره می باشد، در تمام مراحل فوق، نقش والدین در پیمودن راه کمال، انکارناپذیر است، گرچه این مسئله باعث رفع مسئولیت فرزند نیست، اما بحث شراکت در کار خیر و شر فرزند، امری حتمی است.
موفق باشید.
ـــــــــــــــ
1. حتی آزاد کردن بنده زنازاده نیز مورد تأکید قرار گرفته است، عن أبي عبد الله علیه السلام قال: لا بأس بأن يعتق ولد الزنا.کافی ج 6 ص 182.
2. گرامىترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست، حجرات/13.
3. حجر/45.
4. اسراء/64.
5.ر.ک: کافی ج 5 ص 502، طبع اسلامیه.
6. بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج74، ص: 383.
7.فاطر/18.
8. ليس على ولد الزنا من وزر أبويه شئ، میزان الحکمة ج 2 ص 1163 به نقل از کنزالعمال ح 13091.
9. قال امیرالمؤمنین علیه السلم: احوال الدنیا تتبع الاتفاق و حظوظ الاخرة تتبع الاستحقاق. احوال روز قیامت مبتنی بر استحقاق و اراده آدمیان است، غررالحکم و درر الکلم ص 114.
10.قال علی علیه السلام: الدُّعَاءُ يَرُدُّ الْقَضَاءَ الْمُبْرَمَ فَاتَّخِذُوهُ عُدَّة، دعا قضاى حتمى خدا را برمىگرداند، پس آن را به عنوان ساز و برگ دفاعى خود قرار دهيد، خصال ج 2 ص 620.
11. قال امیرالمؤمنین علیه السلام: الصدقة تدفع القضاء المبرم و هو الموت، مقنع شیخ مفید ص 174.
12. إِنَّ وَلَدَ الزِّنَا يُسْتَعْمَلُ إِنْ عَمِلَ خَيْراً جُزِئَ بِهِ وَ إِنْ عَمِلَ شَرّاً جُزِئَ بِهِ، اصول کافی ج 8 ص 238، طبع اسلامیه.
13. براى انسان بهره اى جز سعى و كوشش او نيست، نجم/39.
14. خداوند هيچ كس را، جز به اندازه تواناييش، تكليف نمىكند، بقره/286.
15. ر.ک: توضیح المسائل محشی امام خمینی(ره) ج 1 ص 792 مسئله 1455 تا 1459.
16. کل نفس بما کسبت رهینة، هر كس در گرو اعمال خويش است، مدثر/38.
17. فَمَنِ اتَّبَعَ هُدايَ فَلا يَضِلُّ وَ لا يَشْقى، هر كس از هدايت من پيروى كند، نه گمراه مىشود، و نه در رنج خواهد بود، طه/123.
پرسش
فرزند حرامزاده چه گناهی کرده که باید به جرم والدینش مجازات شود؟
پاسخ
هرگز گناه زنا دامن فرزندی که از آن رابطه متولد می شود را نمی گیرد، هم عقل نوشتن این گناه را به پای فرزند ناعادلانه می شمارد، و هم قران و روایات به این مطلب تصریح کرده اند، قرآن کریم می فرماید:
«وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى وَ إِنْ تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلى حِمْلِها لا يُحْمَلْ مِنْهُ شَيْءٌ وَ لَوْ كانَ ذا قُرْبى»؛ هيچ گنهكارى بار گناه ديگرى را بر دوش نمىكشد و اگر شخص سنگينبارى ديگرى را براى حمل گناه خود بخواند، چيزى از آن را بر دوش نخواهد گرفت، هر چند از نزديكان او باشد.(1)
در روایات نیز وارد شده است:
«ليس على ولد الزنا من وزر أبويه شئ»؛ هیچ گناهی از والدین زناکار بر فرزندشان نیست.(2)
اما باید توجه کرد که گناه دو نوع اثر دارد، یک اثر تکلیفی و یک اثر وضعی، برای اینکه روشن شود مثالی میزنم: کسی که مشروب بنوشد اثر تکلیفی آن عذاب و عقوبتی است که در آخرت دامان او را خواهد گرفت، اما یک اثر وضعی هم دارد و آن اینکه مست می شود؛ اگر کسی به دیگری بدون اینکه بفهمد مشروب بنوشاند، شخصی که مشروب نوشیده چون تقصیری نداشته گناهی بر او نیست اما بالاخره مستی آن پابرجا خواهد بود.
آثاری که زنازادگی بر فرزند می گذارد گناه نیست، اثر وضعی این رفتار است، چون آن فرزند معلول این علت است طبیعتا از علتش تأثیر می پذیرد، همانطور که اگر پدر و مادر در مسائل جسمی مثل سرطان و دیابت مبتلا باشند کودکشان را مستعد به این بیماری های جسمی می کنند، از نظر روحی نیز چنین است و فرزند از نظر روح و روان نیز متأثر از والدین و ویژگیها و حالات آنها خواهد بود.
پس اثری که این رابطه روی فرزند می گذارد یک اثر وضعی و تکوینی آن گناه است، یعنی طبیعت عالم خلقت این است که علت ها با ویژگی هایشان روی معالیل تأثیر می گذارند.
اگر غیر از این باشد بی عدالتی است، چون معلول باید متناسب با علت باشد، اگر فرزند یک زن و مرد مَحرم؛ با فرزند یک زن و مرد نامحرم یکسان باشد اینجاست که بی عدالتی است، چون علی رغم تفاوت در علت ها، معلول ها یکسان به دنیا آمده اند!
مثل این است که در دوران بارداری یک مادر تمام مراقبت ها را انجام دهد، و یک مادر هیچ مراقبتی از نظر تغذیه یا پرهیز از سیگار و الکل و... نداشته باشد، طبیعتا اگر بچه این دو مادر یکسان به دنیا بیاید این یکسان بودن بی عدالتی است، نه تفاوت این دو فرزند!
همچنین باید توجه کرد اینطور نیست که انسان زنازاده هرگز عاقبت به خیر نشود! اگر این باشد که ظلم است و جبر! باید او هم امکان سعادت داشته باشد وگرنه عذاب کردن او ظالمانه خواهد بود.
آنچه که پایه و زیربنای تکلیف را محقق میسازد عقل و اختیار است که انسان های زنا زاده هم دارند، فقط انسان های حلال زاده نورانیتی در درون خودشان دارا هستند که میل افزون تری به خیر و خوبی دارند، اما زنازادگان از این نور بی بهره هستند، یعنی از این نیروی کمکی بهره ای ندارند، نه اینکه مطلقا توان پیمودن مسیر نیک را نداشته باشند.
و اين تفاوت نيز در حسابرسی لحاظ خواهد شد، همانطور که قرآن کریم می فرماید: «رَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِيَبْلُوَكُمْ في ما آتاكُمْ»؛ بعضى از شما را بالاتر از بعضى ديگر قرار داد، تا شما را به وسيله آنچه در اختيارتان قرار داده بيازمايد.(3)
بنابراین توقع خداوند از انسان ها متناسب با آنچه که به انسان داده است می باشد، یعنی اگر دو انسان یکی حلال زاده، و دیگری حرام زاده هر دو دقیقا به یک میزان مسیر فسق و شقاوت را بپیمایند، قطعا کسی که حلال زاده است با حسابرسی و مجازات شدیدتری روبرو خواهد شد، چرا که طبق آیه شریفه ای که اشاره شد، به خاطر نورانیت درونش توقع بیشتری از او میرفت.
________________________
1. فاطر:18.
2. متقی هندی، کنزالعمال، ج5، ص332، ح 13091.
3. انعام:165.