جمع بندی در مورد آیه ولایت توضیح دهید

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
در مورد آیه ولایت توضیح دهید
سلام علیکم لطفا در مورد آیه ولایت توضیح دهید ؟
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد هدی
 سلام و عرض ادب آیه ای که به آیه ولایت شهرت دارد آیه 55 سوره مبارکه مائده می باشد: «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ» ولى شما تنها خدا و پيامبر اوست و كسانى كه ايمان آورده‏ اند همان كسانى كه نماز برپا مى دارند و در حال ركوع زكات مى‏ دهند در خصوص این آیه شریفه و فرازهای آن و نیز مباحث مهم آن در پستهای بعدی مطالبی عرض خواهد شد.  
انما   «انما» از ادات حصر بوده و در آیه شریفه گویای این مطلب است که «ولی» شما منحصرا خدا، رسول و مومنانی هستند که نماز میخوانند و در حال رکوع، زکات می دهند:   «اين آيه با كلمه" انما" كه در لغت عرب به معنى انحصار مى‏ آيد شروع شده و مى‏ گويد:" ولى و سرپرست و متصرف در امور شما سه كس است:   خدا و پيامبر و كسانى كه ايمان آورده‏ اند، و نماز را برپا مى‏ دارند و در حال ركوع زكات مى‏ دهند".»(1)   رکوع   برخی از مفسرین اهل سنت بر این اعتقادند که "رکوع" در این آیه شریفه به معنی خضوع است، در حالی که قرائن-از جمله ذکر جمله «یقیمون الصلوة»و نیز عدم شرط خضوع برای پرداخت زکات و نیز روایات متعدد در باب زکات انگشتری امیر المومنین(علیه السلام) به هنگام نماز- گویای این است که «رکوع» در این آیه شریفه به معنای اصلی آن بکار رفته است:   «شك نيست كه ركوع در اين آيه به معنى ركوع نماز است، نه به معنى خضوع، زيرا در عرف شرع و اصطلاح قرآن، هنگامى كه ركوع گفته م ى‏شود به همان معنى معروف آن يعنى ركوع نماز است، و علاوه بر شان نزول آيه و روايات متعددى كه در زمينه انگشتر بخشيدن على ع در حال ركوع وارد شده ...، ذكر جمله‏ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ نيز شاهد بر اين موضوع است، و ما در هيچ مورد در قرآن نداريم كه تعبير شده باشد زكات را با خضوع بدهيد، بلكه بايد با اخلاص نيت و عدم منت داد.»(2)   1. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 371، چاپ دهم، ج4، ص423 2. همان
ولی از موارد دیگری که در آیه شریفه مورد اختلاف مفسرین شیعه و اهل سنت است کلمه"ولی" است. مفسرین اهل سنت "ولی" را در این آیه شریفه به معنای ناصر و یاور می دانند، درحالیکه نصرت و یاری مسلمانان حکمی عمومی است و منحصر به زکات دهندگان هم نیست: «همچنين شك نيست كه كلمه" ولى" در آيه به معنى دوست و يا ناصر و ياور نيست، زيرا ولايت به معنى دوستى و يارى كردن مخصوص كسانى نيست كه نماز مى‏خ وانند، و در حال ركوع زكات مى‏ دهند، بلكه يك حكم عمومى است كه همه مسلمانان را در بر مى‏ گيرد، همه مسلمين بايد يكديگر را دوست بدارند و يارى كنند حتى آنهايى كه زكات بر آنها واجب نيست، و اصولا چيزى ندارند كه زكات بدهند، تا چه رسد به اينكه بخواهند در حال ركوع زكاتى بپردازند، آنها هم بايد دوست و يار و ياور يكديگر باشند. از اينجا روشن مى‏ شود كه منظور از" ولى" در آيه فوق ولايت به معنى‏سرپرستى و تصرف و رهبرى مادى و معنوى است، بخصوص اينكه اين ولايت در رديف ولايت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و ولايت خدا قرار گرفته و هر سه با يك جمله ادا شده است. و به اين ترتيب، آيه از آياتى است كه به عنوان يك نص قرآنى دلالت بر ولايت و امامت على (علیه السلام) مى‏ كند.»(3) 3.همان، ص424  
و اما روایات در خصوص این آیه شریفه: «در بسيارى از كتب اسلامى و منابع اهل تسنن، روايات متعددى دائر بر اينكه آيه فوق در شان على (علیه السلام) نازل شده نقل گرديده كه در بعضى از آنها اشاره به مساله بخشيدن انگشتر در حال ركوع نيز شده و در بعضى نشده، و تنها به نزول آيه در باره على (علیه السلام) قناعت گرديده است... كتابهاى معروفى كه اين حديث در آن نقل شده از سى كتاب تجاوز مى‏كند كه همه از منابع اهل تسنن است، از جمله محب الدين طبرى در ذخائر العقبى صفحه 88 و علامه قاضى شوكانى در تفسير فتح القدير جلد دوم صفحه 50 و در جامع الاصول جلد نهم صفحه 478 و در اسباب النزول واحدى صفحه 148 و در لباب النقول سيوطى صفحه 90 و در تذكرة سبط بن جوزى صفحه 18 و در نور الأبصار شبلنجى صفحه 105 و در تفسير طبرى صفحه 165 و در كتاب الكافى الشاف ابن حجر عسقلانى صفحه 56 و در مفاتيح الغيب رازى جلد سوم صفحه 431 و در تفسير در المنصور جلد 2 صفحه 393 و در كتاب كنز العمال جلد 6 صفحه 391 و مسند ابن مردويه و مسند ابن الشيخ و علاوه بر اينها در صحيح نسايى و كتاب الجمع بين الصحاح السته و كتابهاى متعدد ديگرى اين احاديث آمده است.»(4) 4. همان، ص425
 و مطلب قابل تامل در باب این احادیث، اینکه در تفسیر سایر آیات، مفسران به یکی دو روایت اکتفا میکنند اما جای شگفتی دارد که در این آیه شریفه با اینهمه روایات وارد، دست به توجیه زده می شود: «با اينحال چگونه مى‏توان اينهمه احاديث را ناديده گرفت، در حالى كه در شان نزول آيات ديگر به يك يا دو روايت قناعت مى‏ كنند، اما گويا تعصب اجازه نمى‏ دهد كه اينهمه روايات و اينهمه گواهى دانشمندان در باره شان نزول آيه فوق مورد توجه قرار گيرد. و اگر بنا شود در تفسير آيه‏اى از قرآن اين همه روايات ناديده گرفته شود ما بايد در تفسير آيات قرآنى اصولا به هيچ روايتى توجه نكنيم، زيرا در باره شان نزول كمتر آيه‏اى از آيات قرآن اينهمه روايت وارد شده است.»(5) 5. همان
جمع بندی پرسش: لطفا در مورد آیه ولایت توضیح دهید؟ پاسخ: آیه ای که به آیه ولایت شهرت دارد آیه 55 سوره مبارکه مائده می باشد: «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ» ولى شما تنها خدا و پيامبر اوست و كسانى كه ايمان آورده‏ اند همان كسانى كه نماز برپا مى دارند و در حال ركوع زكات مى‏ دهند آیه شریفه جریان زکات دادن انگشتری در رکوع نماز توسط امیر المومنین(علیه السلام) را بیان میکند که خود، نشانه ای منحصر بفرد برای تشخیص "ولی" در این آیه است زیرا آیه کریمه ولایت را منحصر در خدا و رسول و کسانی نموده که نماز میخوانند و در حال رکوع، زکات میدهند. از جمله فرازهای مورد اختلاف در این آیه شریفه که نیاز به تبیین دارد، مساله"رکوع" است. برخی از مفسرین اهل سنت بر این اعتقادند که "رکوع" در این آیه شریفه به معنی خضوع است، در حالی که قرائن-از جمله ذکر جمله «یقیمون الصلوة»و نیز عدم شرط خضوع برای پرداخت زکات و نیز روایات متعدد در باب زکات انگشتری امیر المومنین(علیه السلام) به هنگام نماز- گویای این است که «رکوع» در این آیه شریفه به معنای اصلی آن بکار رفته است: «شك نيست كه ركوع در اين آيه به معنى ركوع نماز است، نه به معنى خضوع، زيرا در عرف شرع و اصطلاح قرآن، هنگامى كه ركوع گفته مى‏ شود به همان معنى معروف آن يعنى ركوع نماز است، و علاوه بر شان نزول آيه و روايات متعددى كه در زمينه انگشتر بخشيدن على (علیه السلام) در حال ركوع وارد شده ...، ذكر جمله‏ «يُقِيمُونَ الصَّلاةَ» نيز شاهد بر اين موضوع است، و ما در هيچ مورد در قرآن نداريم كه تعبير شده باشد زكات را با خضوع بدهيد، بلكه بايد با اخلاص نيت و عدم منت داد.»(2) از موارد دیگری که در آیه شریفه مورد اختلاف مفسرین شیعه و اهل سنت است کلمه"ولی" است. مفسرین اهل سنت "ولی" را در این آیه شریفه به معنای ناصر و یاور می دانند، درحالیکه نصرت و یاری مسلمانان حکمی عمومی است و منحصر به زکات دهندگان هم نیست: «همچنين شك نيست كه كلمه" ولى" در آيه به معنى دوست و يا ناصر و ياور نيست، زيرا ولايت به معنى دوستى و يارى كردن مخصوص كسانى نيست كه نماز مى‏خوانند، و در حال ركوع زكات مى‏ دهند، بلكه يك حكم عمومى است كه همه مسلمانان را در بر مى‏ گيرد، همه مسلمين بايد يكديگر را دوست بدارند و يارى كنند حتى آنهايى كه زكات بر آنها واجب نيست، و اصولا چيزى ندارند كه زكات بدهند، تا چه رسد به اينكه بخواهند در حال ركوع زكاتى بپردازند، آنها هم بايد دوست و يار و ياور يكديگر باشند. از اينجا روشن مى‏ شود كه منظور از" ولى" در آيه فوق ولايت به معنى ‏سرپرستى و تصرف و رهبرى مادى و معنوى است، بخصوص اينكه اين ولايت در رديف ولايت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و ولايت خدا قرار گرفته و هر سه با يك جمله ادا شده است. و به اين ترتيب، آيه از آياتى است كه به عنوان يك نص قرآنى دلالت بر ولايت و امامت على (علیه السلام) مى‏ كند.»(3)«در بسيارى از كتب اسلامى و منابع اهل تسنن، روايات متعددى دائر بر اينكه آيه فوق در شان على (علیه السلام) نازل شده نقل گرديده كه در بعضى از آنها اشاره به مساله بخشيدن انگشتر در حال ركوع نيز شده و در بعضى نشده، و تنها به نزول آيه در باره على (علیه السلام) قناعت گرديده است... كتابهاى معروفى كه اين حديث در آن نقل شده از سى كتاب تجاوز مى‏كند كه همه از منابع اهل تسنن است، از جمله محب الدين طبرى در ذخائر العقبى صفحه 88 و علامه قاضى شوكانى در تفسير فتح القدير جلد دوم صفحه 50 و در جامع الاصول جلد نهم صفحه 478 و در اسباب النزول واحدى صفحه 148 و در لباب النقول سيوطى صفحه 90 و در تذكرة سبط بن جوزى صفحه 18 و در نور الأبصار شبلنجى صفحه 105 و در تفسير طبرى صفحه 165 و در كتاب الكافى الشاف ابن حجر عسقلانى صفحه 56 و در مفاتيح الغيب رازى جلد سوم صفحه 431 و در تفسير در المنصور جلد 2 صفحه 393 و در كتاب كنز العمال جلد 6 صفحه 391 و مسند ابن مردويه و مسند ابن الشيخ و علاوه بر اينها در صحيح نسايى و كتاب الجمع بين الصحاح السته و كتابهاى متعدد ديگرى اين احاديث آمده است.»(4)و مطلب قابل تامل در باب این احادیث، اینکه در تفسیر سایر آیات، مفسران به یکی دو روایت اکتفا میکنند اما جای شگفتی دارد که در این آیه شریفه با اینهمه روایات وارد، دست به توجیه زده می شود: «با اينحال چگونه مى‏توان اينهمه احاديث را ناديده گرفت، در حالى كه در شان نزول آيات ديگر به يك يا دو روايت قناعت مى‏ كنند، اما گويا تعصب اجازه نمى‏ دهد كه اينهمه روايات و اينهمه گواهى دانشمندان در باره شان نزول آيه فوق مورد توجه قرار گيرد. و اگر بنا شود در تفسير آيه ‏اى از قرآن اين همه روايات ناديده گرفته شود ما بايد در تفسير آيات قرآنى اصولا به هيچ روايتى توجه نكنيم، زيرا در باره شان نزول كمتر آيه‏ اى از آيات قرآن اينهمه روايت وارد شده است.»(5) 1. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1371ش، چاپ دهم. ج4، ص423 2. همان 3.همان، ص424 4. همان، ص425 5. همان
موضوع قفل شده است